دنیای مارپیچیِ جونجی ایتو
شاید زمانی که جونجی ایتو، خالق اوزوماکی، با الهام از خانههای سنتیِ طویل و یک شکل ژاپنی به چگونگی زندگی افراد در آنها فکر میکرد و شمع دنیای اوزوماکی در ذهنش روشن میشد، فکرش را هم نمیکرد که این اثر انقلابی و مهم در صنعت انیمانگا برای سالیان سال موردعلاقه طرفداران ژانر ترسناک و مرموز باشد؛ اما همانطور که میدانیم اینگونه شد و همه ما سالها منتظر دیدن اقتباسی شایسته برای اوزوماکی، در قالب انیمه بودیم. حال پس از پنج سال با انتشار انیمه اوزوماکی، آیا این اثر شایستهی اسم اوزوماکی است؟ یا که فقط نام آن را یدک میکشد؟ آیا میتوان در این شب های هالووین، اوزوماکی را در چهار قسمت همراه با دوستان خود تماشا کرد و شبی دلهرهآور و خاطرهانگیز را پشت سر گذاشت؟ در ادامه با نقد و بررسی انیمه Uzumaki با تیم انیمه دنیای بازی همراه باشید.
فهرست بررسی انیمه ازوماکی
این شهر نفرین شدست!: نقد و بررسی انیمه Uzumaki
جونجی ایتو در اوزوماکی راوی داستانی است، داستانی از یک شهر خیالی که نفرین مارپیچها (اوزوماکی) آن را احاطه کرده و مشخصاً مردمان این شهر نیز تحت تاثیر آن هستند. شخصیتهای اول داستان ما «کیریه گوشیما» و دوست پسر او «شوئیچی سایتو» هستند؛ دو تن از شهروندان این شهر آرام و ساکت، «کوروئوزو چو»، که برعکس چیزی که نشان میدهد رازی مهیب و مرموز در خود پنهان کرده است.
این دو شخصیت طی داستان انیمه اوزوماکی، شاهد اتفاقات و بلایای غیرطبیعی هستند که هم برای شهرشان و هم برای اطرافیانشان اتفاق میافتد و این موضوعات کم کم تاثیرش را بر روی خود آنها نیز نشان میدهد. شایان ذکر است که بُعد بدگمانی (پارانویا) و روانی شخصیت «شوئیچی»، دوست پسر «کیریه»، به خوبی نشان داده میشود که دربخش شخصیتپردازی اثر حتماً بیشتر در رابطه با آن صحبت خواهیم کرد.
واضح است که اتفاقات منفی و بد در دنیای اوزوماکی، یک موضوع شخصی نبوده و شعاع بزرگتری را دربر میگیرد، اما رفتار و ارتباط باقی مردم شهر با وقایع پیشآمده به هیچ عنوان به مخاطب حس مهم بودن این اتفاقات را القا نمیکند و آثار ذهنی و روانی این پیامدها را تنها بر روی چند شخصیت میبینیم.
همچنین کم بودن تعداد قسمتهای اوزوماکی، باعث به وجود آمدن حفرههای داستانی متعددی میشود که علامت سوال ایجاد شده درذهن مخاطب را خاموش نمیکند و باعث عدم شناخت کافی از دنیا و شخصیتهای جدید اوزوماکی میشود، چرا که قاعدهی ایجاد حس در مخاطب، گذراندن وقت او با شخصیت و ایجاد حس تعامل و نزدیکی با دنیای خلق شده است و مشخص است که چهار قسمت کفاف شناخت تعداد زیادی شخصیت و دنیایی مرموز را نمیدهد.
و اما آشپز که دوتا شد…: بررسی انیمه اوزوماکی
با دیدن قسمت اول، اکثریت ما به اتفاق نظر رسیدیم که اوزوماکی میتواند اقتباسی نه شاهکار، ولی درخور توجه باشد و دوستداران ژانر ترسناک و طرفداران جونجی ایتو را خوشحال بکند. با گذشت یک هفته و پخش قسمت دوم اثر، تمام امیدمان به یکباره فروریخت و ذوقی که قسمت اول در دل مخاطبان روشن کرده بود خاموش شد. موضوع چه بود؟ همه ما مانگای اوزوماکی را به آرت استایل فوقالعاده جذاب آن میشناسیم؛ آرت استایلی که در کنار دنیای تاریک و مهیب شهروندان«کوروئوزو چو» ترکیبی لذت بخش رقم زده و چشم و ذهن ما را با هم به چالش میکشد.
چالشی بودن این اثر از نظرات مختلف، موضوعی بود که شاید باعث شده بود که حتی استدیوهای بزرگ صنعت انیمه، جرعت رو به رویی با این اثر و طرفداران فراوان آن را نداشته باشند، چرا که طرفداران اوزوماکی، اگر اثری بهتر از مانگای آن نمیخواستند، در کمترین حالت انیمهای در حد آن میخواستند که اینکار هم کار سادهای نبوده است.
اما به هر حال با پخش قسمت اول اثر، تقریبا اکثر این نگرانیها برطرف شده بود و متوجه آن شده بودیم که با اثر نسبتاً خوب و سطح بالایی رو به رو هستیم؛ آرت استایل بسیار خوب و نزدیک به مانگا و انیمیشنهای خوب از نکات مثبت این قسمت بود.
دیگر نکته مثبت و به نظر شخص بنده مهمترین آنان، تصمیم به سیاه و سفید نگه داشتن این اثر بود.
همه ما میدانیم که یکی از تغییرات مهم آثاری که از مانگا به انیمه تبدیل میشوند رنگ آمیزی آنان است که این موضوع به خودی خود مثبت است، اما در اثری مانند اوزوماکی بافضای دارک فانتزی منحصر به فردی که دارد شاید رنگی شدن آن ضربه بزرگی به تجربه مخاطب از اثر میزد که تصمیمِ درستِ انجام ندادن اینکار، کمک شایانی به انتقال حس و حال موجود در مانگا از طریق تلویزیون کرد که از این نظر شاید علاقهمندان به سینمای ژاپن بیش از همه چیز به یاد سازندهی دو اثر بزرگ و مهم سینما، «زن در ریگ روان» و «چهره دیگری»، آثار فیلمساز فقید ژاپنی«تشیگاهارا هیروشی»، از بزرگترین کارگردانان آوانگارد تاریخ، بیاندازد که به نوبه خود برای دوستداران سینما بسیار جذاب واقع میشود.
حال به این بحث میرسیم که چگونه دنباله قسمتی با این درصد از موفقیت میتواند برعکس قسمت اول خود عمل کند؟ قسمت دوم اوزوماکی یک فاجعه به تمام معنا است! و نه فقط قسمت دوم، قسمت سوم و بخشی از قسمت آخِر هم به همین شکل پیش میروند و مخاطب از خودش سوال میپرسد که «در طول این همه سال روند تولید این انیمه، دقیقا چه اتفاقی میافتاده؟!» و جواب این سوال، تعویض استدیو سازنده و عوامل آن، در حین پروژه و درست بعد از قسمت اول است و این تنها بخش این فاجعه نیست، بحث مهمتر، ناشایست و بیتجربه بودن تیم جدید سازندگی، آن هم برای اثری به این بزرگی است.
با این تصمیم، تنها حسی که به مخاطب القا میشود این است که تمام این سالها، بودجه ساخت این اثر صرفاً خرج قسمت اول شده تا جذب مخاطب صورت بگیرد و کیفیت کلی اثر هیچ ارزشی برای عوامل اصلی نداشته و مخاطب برای آنان فقط و فقط کیف پول است.
مشکلات این دو، سه قسمت تنها در یک یا دو ایراد خلاصه نمیشوند، این چند قسمت به هیچ عنوان شبیه به یک انیمه معمولی با بودجه کم در سال ۲۰۲۴ هم نیستند و مخاطب عام را در این فکر فرو میبرند که هرچقدر جلوتر میرویم و امکانات بیشتر و کار بر روی انیمیشن سادهتر میشود، انگار که انیمههای جدید از نظر فنی و کیفی، حتی ضعیفتر از آثاری با سن بیست یا سی سال هستند!
از آشکارترینِ این ایرادات، مشکل در طراحی انیمیشن راه رفتن شخصیتها است، این انیمیشنها طوری در ذوق شما میزند و آن را کور میکند که شخصاً حق میدهم که این انیمه را حتی اگر از بزرگترین طرفداران مانگای آن هستید کنار بگذارید.
اما به هیچ عنوان نگرانیای به دل خود راه ندهید که عوامل ساخت اوزوماکی در کنار این مشکل، به اندازه کافی لیپسینک و صداگذاریهای افتضاح هم در این ۴ قسمت قراردادهاند که اگر از وحشتناک بودن انیمیشن و طراحی اندامهای حرکاتی آن و بعضاً حتی رعایت نکردن جزئیات صورت شخصیتها و طراحی آنان، چشم خود را بستید، همچنان اطمینان خاطر داشته باشند که گوش شما را نیز مورد آزار و اذیت قرار خواهند داد.
تهیه کننده اجرایی اوزوماکی، «جیسون دیمارکو» پس از پخش قسمت دوم و سیل نظرات منفی مخاطبان، طی چند توئیت درباره “چرایی وضعیت بد انیمه” صحبت کرده است که خلاصهای از صحبتهای او درباره شخصی است که نمیتواند از او نام ببرد ولی آن شخص را مسئول کاهش قابل توجه سطح کیفی انیمیشنهای قسمت دوم معرفی میکند؛ همچنین در توئیتی پاک شده، وی سه پیشنهاد در رابطه با چگونگی ادامه اثر میدهد که متن کامل توئیتها را میتوانید از اینجا بخوانید و خلاصه آن به شرح زیر است:
۱-ادامه ندادن و به اتمام نرساندن انیمه و آن را یک شکست نامیدن.
۲-فقط یک قسمت دیگر ساخته و ادامه ندادن و ناتمام گذاشتن اثر.
۳-پخش هر چهار قسمت صرفاً به دلیل احترام گذاشتن به کار سختی که ما انتخاب کردیم.
از تمام مارپیچها هراس دارم!: نقد و بررسی Uzumaki
اوزوماکی بدون شک اثری است که تاثیر مستقیمی بر ناخودآگاه انسان میگذارد و به لایههای عمیق ذهن انسان نفوذ میکند. به اطراف خود نگاه کنید، اشیا بسیاری را میبینید که حالت مارپیچی دارند، اشیایی که ما روزانه با آنها سر و کار داریم و از آنهااستفاده میکنیم. حال تصور بکنید که تمام اینها نفرینهایی هستند، نفرینهایی که شما هیچ راه فراری از آنها ندارید و هرجا که چشم کار میکند نفرین و یا که آثار این نفرین را میبینید.
تمام این عوامل، دست به دست هم میدهند تا شما روزانه به یاد اوزوماکی بیافتید و ترس زمان تماشای آن را در خود زنده کنید و این، تاثیر جونجی ایتوی بزرگ است.
جونجی ایتو چنین ایدهای را در اثر خود استفاده میکند، آن را پرورش میدهد، و بدون آنکه حتی متوجه شوید بذر این ترس را درناخودآگاه شما میکارد.
البته در کنار ایدهی فوقالعادهی جونجی ایتو، اجرا و طراحی صحنههای ترسناک در انیمه، از نکات معدود نکات مثبت آن هستند که اتفاقاً باعث انتقال ترس بیشتری در کنار عوامل دیگر میشود.
تمام این عوامل، دست به دست هم میدهند تا شما روزانه به یاد اوزوماکی بیافتید و ترس زمان تماشای آن را در خود زنده کنید و این، تاثیر جونجی ایتوی بزرگ است.
شخصیتپردازی در اوزوماکی: بررسی Uzumaki
شخصیت پردازی در این اثر اما، خالی از ایراد نیست و میتوان شخصیت مکملِ مرد انیمه را پختهترین و کارشدهترین شخصیت آن دانست؛ «شوئیچی» به دلیل اتفاقاتی که برایش میافتد، کاملاً انسانگونه و فکرشده کم کم تغییر خلق و خو داده و ریشههای بدگمانی (پارانویا) و رفتارهای مریضگونهای که تحت تاثیر اطرافیانش به او سرایت پیدا کرده مشخص میشود.
متاسفانه از مشکلات این بخش میتوان به شیمی بسیار ضعیف دو شخصیت اول، «کیریه» و «شوئیچی» در وهله اول با یکدیگر و دروهله دوم با اکثریت اطرافیان و شخصیتهای فرعی اشاره کرد که دلیل حائز اهمیت بودن این موضوع این است که اوزوماکی، درباره یک اتفاق با شعاع کم و شخصی صحبت نمیکند و تمامی اتفاقات، حول محور یک بلا با شعاعی به وسعت تمام شهر و مردمان آن هستند.
به همین سبب بسیار مهم است که واکنش و فعل و انفعالات شکل گرفته در جامعه مورد نظر به شکلهای مختلف به تصویر کشیده شود که اثر در این رابطه کمکاری کرده و ضعیف واقع شده است.
برای مثال، در قسمت اول انیمه اتفاقاتی غیرطبیعی میافتد که ماورایی بودن آنان برای هیچکس پوشیده نیست، اما همچنان مردم و شخصیتهای فرعی به زندگی عادی خود ادامه میدهند و واکنش مورد انتظار و منطقیای از خود نشان نمیدهند، و این در حالی است که ربط دادن این چند اتفاق کار سختی نبوده است و همچنین ندانستن منشا آنان، دلیلی بر تزریق خوف بیشتر به جامعه است.
نقد و بررسی انیمه Uzumaki: کلام آخر
اوزوماکی غیرقابل تماشا است. مشکلات بسیار زیادِ فنی و اجرایی از جمله طراحی اندامهای حرکتی و انیمیشنها، لیپسینک و صداگذاری بسیار ضعیف و کم بودن تعداد قسمتها که موجب کمبود زمان برای پردازش اکثریت شخصیتها شده و حفرههای داستانی باقی مانده در ذهن مخاطب پس از اتمام اثر، همگی دست به دست هم دادهاند تا اوزوماکی، اثر موردانتظار همه ما برای سالیان سال، یکی از ناامیدکنندهترین آثار تاریخ صنعت انیمه باشد. به علاوهی شخصیت پردازی خوب شخصیت مکمل مرد اثر[که در تعامل با باقی شخصیتها از ارزشهایش کاسته میشود] شاید تنها دلیلی که میتوان برای آن به این اثر شانسی داد، طراحی و اجرای سکانسهای ترسناک اثر است که میتواند در این شبهای هالووینی، شب ترسناکی را برای شما و دوستانتان به ارمغان بیاورد.
سپاس از شما که با نقد و بررسی انیمه Uzumaki همراه با وبسایت دنیای بازی بودید، نظر شما در رابطه با این انیمه چیست؟