انیمه Blue Box یک ترکیب لذتبخش از ژانر ورزشی و عاشقانه است. داستان انیمه در مورد پسری مشتاق به نام «تایکی اینوماتا» است که در تیم بدمینتون دبیرستان بازی می کند و عاشق و دلباخته اعجوبه تیم بسکتبال مدرسه یعنی «چیناتسو کانو» است. این دختر بسکتبالیست تمام توجه خود را روی مسابقات ملی گذاشته است پس «تایکی» تلاش میکند به مسابقات ملی بدمینتون راه یابد تا بتواند خودش را به سطح زیباترین دختر دبیرستان برساند. در ادامه و در سایت دنیای بازی، با بررسی انیمه Blue Box همراه تیم انیمه دنیای بازی باشید.
فهرست محتوا
بررسی انیمه Blue Box: من مست و تو دیوانه
«تایکی» بدمینتونباز با استعداد جوان، هر روز صبح زودتر از دیگران به سالن ورزشی دبیرستان میرود. هم برای اینکه بیشتر بدمینتون تمرین کند و همچنین میخواهد دختر سختکوش تیم بسکتبال مدرسه، «چیناتسو» را ببیند و چند کلمهای با او صحبت کند. «چیناتسو» دختری مهربان است که همیشه با خوشرویی با دیگران برخورد میکند. او که سال آخری دبیرستان است، میخواهد قبل از فارغالتحصیلی، طعم حضور در مسابقات ملی را به همراه دوستانش بچشد. به همین دلیل دیوانهوار تلاش میکند و میخواهد هرطور شده این رویا را محقق کند.
زمانی که پدر و مادر «چیناتسو»، دختر خود را برای چند ماه به خانواده «تایکی» سپردند، دنیا برای این عاشق خجالتی دگرگون شد. «تایکی» میداند که زندگی با افراد غریبه برای «چیناتسو» سخت است پس تلاش میکند تا فاصله خود را با او حفظ کند و اجازه ندهد که باقی دانشآموزان از این موضوع باخبر شوند. «تایکی» میداند که باید احساسات خودش را نبست به «چیناتسو» پنهان کند تا او اقامت راحتی داشته باشد اما چطور میتواند زیبایی او را نادیده بگیرد؟
«تایکی» زمانی که متوجه آرزو «چیناتسو» میشود، به او قول میدهد که به مسابقات ملی بدمینتون راه پیدا کند. پس تلاشش را چند برابر و هر روز سخت تمرین میکند تا به هدفش برسد. تمرینات زیاد او را از پای در نمیآورد، زیرا هربار که به چشمان «چیناتسو» نگاه میکند، مست تماشای او میشود و تمام دردهای خود را فراموش میکند.
داستان این انیمه تنها رسیدن به موفقیت شخصی نیست بلکه یک ماجراجویی برای شناخت خود و رشد شخصیت است. انیمه Blue Box سفری است که در آن حمایت یکدیگر و همکاری منجر به رسیدن به دستاوردهای بزرگ میشود.
بررسی انیمه جعبه آبی: تقابل سایهها و آفتاب امید
دنیا رنگارنگ انیمه Blue Box نشانگر سرزندگی و نشاط موجود در سن نوجوانی و جوانی است. پالتهای متنوع رنگی، حال و هوای هر سکانس را بهتر توصیف میکنند. به عنوان مثال، رنگهای گرم در سالن ورزشی مدرسه، یک حس صمیمیت و همچنین هیجان حاکم بر آن را منتقل میکند.
نور موجود در صحنه، یک ضربآهنگ احساسی به انیمه میدهد. این موضوع باعث میشود هر جا که ما شاهد نور هستیم، منتظر یک عامل خوشحالی، امیدبخش و یک آسودگی خاطر برای شخصیتها باشیم. «چیناتسو» به خاطر شخصیت باثباتی که دارد همیشه غرق در این نور امید است.
زمانی که «تایکی» در انتخابیِ مسابقات کشوری شکست خورد، خسته و سرافکنده به خانه بازگشت. خانهای که قبلاً تمام اتاقهایش روشن بود، الان در تاریکی فرو رفته است. «تایکی» جلوتر میرود و نوری در یکی از اتاقها میبیند. نور باریکی که از لای در به صورت «تایکی» میتابد به خاطر حضور «چیناتسو» در آن اتاق است. «تایکی» نمیتواند وارد اتاق شود چون نور امید از زندگی او رفته است. پس چند دقیقه در تاریکی میماند و از خانه خارج میشود. اینبار بدمینتونباز شکستخورده ما، به سمت خورشیدی که در حال غروب است میدود. آیا میخواهد خودش را در آن بسوزاند یا شاید میخواهد مانع غروب آرزوهایش شود؟
«هینا» دختر ژیمناست و سرخوش دبیرستان، به «تایکی» علاقهمند است اما همیشه این موضوع را پنهان کرده است. زمانی که او متوجه میشود «چیناتسو» و «تایکی» با یکدیگر زندگی میکنند، دنیای رنگی او تیره و تار میشود. او یک دختر شوخ و پرانرژی است که با موهای رنگی خود شور و نشاط را به انیمه منتقل میکند. اما «هینا» وقتی ناراحت است، به سایه پناه میبرد. روی زمین نشسته، زانوهایش را بغل میکند و در سایه میماند.
همه ما در زندگی شکست میخوریم. این شکستها سایههایی هستند که هر روز آفتابی ما را تعریف میکنند. در سایه ماندن باعث میشود که ما خود را بشناسیم، به خاطر ناتوانی خود اشک بریزیم و مدتی از دیگران پنهان شویم. دقیقاً همین کاری که «هینا» انجام میدهد. فاصله گرفتن از دیگران و قرار دادن سر بین دستها، احساس آرامشبخشی به انسان میدهد.
مثلث عشقی به وجود امده بین «تایکی»، «چیناتسو» و «هینا» موجب پدید آمدن حس نفرت و حسادت در شخصیتها نمیشود و چون این نوجوانان ساده اولین رابطه عاشقانه خود را تجربه میکنند، تمام سوزنها را به بدن خود میزنند و هرگز دیگری را مقصر شکستن قلب خود نمیدانند. و این موضوع شیرین است چرا که معصومیت نهفته در شخصیتها را نشان میدهد. شخصیتهایی که هیچ نیت بد و شومی در سر ندارند و خوشحالی و راحتی اطرافیان را مقدم بر خود میدانند.
انیمه جعبه آبی: دوست داشتن یعنی زجر کشیدن
انیمه Blue Box تعادلی بین ماجراجویی ورزشی و یک عاشقانه پاک برقرار میکند. با اینکه بسکتبال و بدمینتون، دو ستون اصلی این انیمه هستند اما تقلای شخصیتها در روابطشان و رشد و پیچیدگی شخصیت آنها، باعث میشود این انیمه به مسابقات ورزشی محدود نشود. لحن انیمه Blue Box آرام و ملایم است. تنش و درد در آن وجود دارد اما باعث نمیشود که به ملودرام تبدیل شود. این انیمه یک رویکرد آرام و واقعگرایانه به شخصیتها میدهد.
مثل هر نوجوان دیگری «تایکی» نیز با شکوتردیدهای بیشماری دستوپنجه نرم میکند. شکوتردیدهایی که اغلب آنها به خاطر حضور «چیناتسو» در خانهها به وجود آمده است. «تایکی» شخصیت آشنایی دارد. ممکن است شباهتهایی بین او و خودمان پیدا کنیم. زندگی «تایکی» پر شده از نشانههای گیجکننده و سینگالهای عجیب از طرف «چیناتسو» که باعث به وجود آمدن موقعیتهای خجالتآور و گاهی طنز میشود.
واقعیت این است که برای پسری که تلاش میکند خود را به دختر موردعلاقهاش نشان دهد، این موقعیتها اصلاً خندهدار نیست و ممکن است ناراحت کننده باشد. به عنوان مثال وقتی «تایکی» مریض شده بود، «چیناتسو» یک غذای خانگی برای او درست کرد و از او پرستاری کرد.
«تایکی» بیچاره و خوشخیال ما، تصور میکرد که «چیناتسو» به او علاقهمند است. اما زمانی که آن دو برای خرید خانه به مغازه رفتند، درحالی که مشغول خوردن بستنی بودند، «چیناتسو» آب پاکی را روی دست پسر بدمینتونباز ریخت و به او گفت که هیچ معنایی پشت کارهایی که برای تو انجام دادم نیست. این را گفت و جلوتر از «تایکی» به خانه برگشت. «تایکی» همانجا ایستاده بود. خودش یخ زده بود، درحالی که بستنی روی دستش در حال آب شدن بود.
با این که این دو شخصیت از لحاظ فیزیکی در برخی سکانسها بسیار به هم نزدیک شده بودند اما از لحاظ عاطفی همچنان از یکدیگر دور هستند. یک نوع تردید و شکاف بین آنها وجود دارد. شکافی که برای «تایکی» ناآشنا و برای «چیناتسو» بیاهمیت است.
بررسی انیمه Blue Box: با تمام توان ضربه بزن
انیمه Blue Box سکانسهای ورزشی را با دقت و ظرافت خاصی به تصویر میکشد. از حرکت توپ معلق در هوا گرفته تا چین و چروکهای روی لباس بازیکنان، همه و همه نشان از سخت اهمیت سازنده به ساخت یک اثر باکیفیت میدهد.
با چند تکنیک کارگردانی، سکانسهای بدمینتون بازی کردن شخصیتها نمایش داده میشود. زمانی که «تایکی» میخواهد ضربهای قدرتند به توپ وارد کند، سرعت انیمه کم و زیاد میشود. پرش او و جمع کردن تمام زورش در یک دست، معمولاً چندثانیه به طول میانجامد و به محض اینکه توپ با راکتش برخورد میکند، سرعت انیمیشن دو یا سه برابر میشود. جزئیات حرکت توپ و «تایکی»، تلاش فیزیکی او را برجسته میکند و همچنین تلاش و مخاطرات درونی شخصیت را ترسیم میکند. اینکه چقدر او برای زدن آن ضربه زحمت میکشد و چه فشاری را متحمل میشود.
عزم «تایکی» برای برتری و موفقیت در بدمینتون و آشفتگی عاطفی او در مواجه با «چیناتسو» داستانی جذاب و شنیدنی خلق کرده است. سازندگان عجلهای برای روایت رمانتیک ندارند و اجازه میدهند که به تدریج این ضیافت عاشقانه ادامه پیدا کند. او فقط یک شخصیت معمولی که دنبال آرزوی خود میدود نیست، «تایکی» مظهر سختکوشی و اراده است.
با همه این تفاسیر، سکانسهای ورزشی موجود در انیمه بسیار کمتر از باقی سکانسها است و خب این موضوع باعث میشود تلاش «تایکی» و همچنین شکست او در انتخابی مسابقات کشوری، به چشم نیاید و حجم فشار روانی ناشی از شکست، مهم نباشد. نباید فراموش کرد که سازندگان انیمه Blue Box توجه و تمرکز خود را روی رابطه «تایکی» و «چیناتسو» گذاشتهاند و برد و باخت در مسابقات ورزشی در لایه زیرین این داستان قرار دارد.
انیمه Blue Box: کلام آخر
انیمه Blue Box دلگرمکننده است و داستان صمیمانهای را روایت میکند. یک انیمه پر جنبوجوش که آوازی لطیف از حس شیرین جوانی، شیرینی عشق اول و چالشهایی که با بزرگشدن همراه است، سر میدهد. محور اصلی این انیمه، سکندری خوردن «تایکی» و «چیناتسو» در مسیر بلوغ فکری و رشد شخصی است. تاکید بر ادامه دادن و دنبال کردن آرزو و رویاها، Blue Box را به یک تجربه فراموشنشدنی و یک انیمه ارزشمند تبدیل میکند. پس اگر دنبال یک عاشقانه ساده و گرم هستید، این نیمه را به هیچ عنوان از دست ندهید.
این بود بررسی انیمه Blue Box. نظر شما همراهان همیشگی دنیای بازی در مورد انیمه جعبه آبی چیست؟ آن را با ما به اشتراک بگذارید.