چه اتفاقی در پایان بازی Batman: Arkham Knight افتاد؟
تذکر مهم: اگر بازی را ۱۰۰٪ نکردهاید متن زیر را اصلاً نخوانید.
«یک دوستی به من گفته بود مجرمان خردلاند و خیلی هم خرافهپرست. تنها راه برای نابود کردنشون اینه که چیزی بهشون نشون بدی که ازش میترسن.»
اصولاً هر سهگانهای نیاز مبرمی به یک پایان قابل توجه دارد، مخصوصاً وقتی با «بتمن» مواجهایم که همیشه به کارها/پایانهای حماسیاش (چه در سینما و چه در کتابها) معروف است. شاید شما هم مثل نویسنده توقع داشتید که بعد از ۱۰۰٪ کردن بازی که پروسهای سخت بود، با پایانی سرراست برخورد کنید، اما ناگهان با چیزی برخلاف میلتان روبهرو میشوید که بسیار غافلگیرکننده است. در این مطلب سعی دارم تا پایان بازی را زیر ذرهبین قرار داده تا بالاخره متوجه شویم که چه پایانی برای شوالیهی تاریکی قصهی ما رقم میخورد. باز هم تکرار میکنم اگه اگر بازی را ۱۰۰٪ نکردهاید صفحه را هر چه سریعتر ببندید.
اول از همه بد نیست تا دربارهی پایان بازی شرح مختصری بدم؛ در آنجا، ما دیدیدم که بتمن از «گاتام» خارج شده و به خانهی اجدادیاش برمیگردد، آن هم در صورتی که خبرنگاران در حال کندن پاشنهی در هستند! بتمن بعد از این که به خانهاش میرسد، با آلفرد صحبتی کوتاه میکند.
آلفرد: «ارباب بروس شما مطمئنی که میخوای این کار رو انجام بدی؟»
بتمن: «این تنها راه برای نجات اونهاست.»
و سپس بعد از این مکالمه، خانهی بتمن را میبینیم که منفجر شده و در نگاه اول تصور میکنیم که بتمن و آلفرد میمیرند. حتی خود جیم گوردون هم میگوید: «بتمن و بروس وین، جفتشان مردند». بعد از این صحنه، گودرون را میبینیم که حالا شهردار شهر شده است. با توجه به پیامی که تیم دریک (رابین سوم) به گودرون میدهد، اکنون تیم و باربارا (اوراکل) با هم ازدواج کردهاند. در ادامه، در همان حین که گودرون از کوچههای شهر میگذرد خانوادهای را میبینیم که دستهای مجرم در کوچهای به آنها حمله میکنند. موقعیتی که ایجاد میشود چیزی است شبیه به داستان خانوادهی وین و آن کوچهی تاریک و تراژدیای که سالها قبل رخ داده است. ولی در همین حین، یکی از مجرمین متوجه انسانی شبیه به بتمن روی یک ساختمان میشود. او میگوید: «دیگه همه میدونند بتمن مرده» که ناگهان متوجهی بتمنی میشویم که بسیار ترسناک و صد البته قویتر شده است. او بالهایش را باز کرده و به شکلی خوفناک بهسوی مجرمان روانه شده و سهگانهی ما به ته خط میرسد.
قبل از شروع توضیح، اول از همه این نکته آویزهی گوشتان باشد که ما با قهرمانی الگو گرفته از کامیکها طرفایم؛ به این معنی که شما نباید بهطور کامل به چیزی که میبینید اعتماد کنید. فراموش نکنید که بازی تمرکز زیادی روی گازهای توهمزا و روانگردانها دارد که نکتهی «شما نباید بهطور کامل به چیزی که میبینید اعتماد کنید» را بیشتر از قبل قوت میبخشد.
مورد اول این که احتمالاً بتمن برخلاف چیزی که نشان میدهد هنوز هم زنده است. بر فرض محال، ما میتوانیم بگوییم که بتمن واقعاً خودش را میکشد اما چرا باید مرگش همراه با مرگ آلفرد باشد؟ مطمئناً بتمن نمیخواهد به آلفرد صدمهای برساند؛ بنابراین انفجار خانه همراه با آلفرد، میتواند این نکته را یادآور شود که این مرگ مثل بقیهی مرگهای بروس تقلبی بوده است. آنها احتمالاً از راهی مخفیانه به «بتکیو» میروند؛ به این دلیل که «بتکیو» در همان حوالی (خانهی وین) است. زمانی که پنگوئن را دستگیر کنید، دیالوگهای جالبی بینشان ردوبدل میشود که فهمیدنش درک ما را از این موضوع بالاتر میبرد.
پنگوئن: «بعد از این که امشب هم سپری شد، بتمن در آب میمیره. بهتره یه راه دیگهای پیدا کنی واسهی این کارها بتمن.»
بتمن: «بهزودی میبینیش.»
خب، از نقلقولها همه چیز معلوم است. او در ادامه هم راهی جدید برای مبارزه (استفاده از گازهای توهمزا) با جرم برمیگزیند. نکتهی جالب اینجاست که بتمن حرفهای پنگوئن را مورد تایید قرار داده که ما را به این مفهوم که بروس هنوز هم زنده است، نزدیکتر میکند. چنین حرفهایی بیشباهت به مکالمهی بتمن با کتومن نیست.
بتمن: «این شهر به چیز قوی و بیشتری نیاز داره. یک چیز بدتر تا بتونه از اون مراقبت کنه. اون به یک اسطوره نیاز داره، به یک افسانه؛ چیزی که قویتر از چیزی هست که من الان هستم.»
همینطور که میبینید، بتمن آیندهاش را پیشبینی میکند و انگار که کاملاً میداند که در پایان میخواهد چه کاری انجام دهد. او در مکالمه با کتومن، دربارهی اسطورهای قویتر صحبت میکند که اشارهای هست به خودش. اگر به بتمنی که در پایان دیدیم توجه کنید، ما با بتمنی بسیار قویتر مواجه میشویم که با حرفهای بروس رابطهای ناگسستنی دارد.
حالا سوال اینجاست که بتمن چرا باید یک مرگ تقلبی برای خودش دستوپا کند؟ میشود اینگونه جواب داد که بتمن بر اثر فاش شدن هویتش (که طبیعتاً جان و املاک اطرفیانش را بهخطر میاندازد) یک مرگ تقلبی میسازد تا مجرمان بیخیال صدمه زدن به خانوادهاش شوند. اگر به دیالوگ پایانی بتمن دقت کنید، میبینید و میشنوید که او میگوید: «این تنها راه برای نجات دادن اونهاست.» جدا از این اگر هم سری به GCPD بزنید و با زندانیان صحبت کنید، صحبتهای مرموزی را میشنوید. آنها به بتمن میگویند که ما میدانیم پشت آن نقاب یک فرد ثروتمند است و ما از این قشر متنفریم. حتی «فایرفلای» میگوید: «مهم نیست از اینجا بیام بیرون یا نه، هدف بعدی من نابودی «قصر وین» [یعنی خونهی تو] هست.»
بتمن به گوردون توضیح میدهد که برای نابودکردن مجرمها، آنها را باید ترساند و باید چیزی باشد تا آنها را بترساند. از آن جهت هم که بتمن هویتش لو رفته است، دیگر خلافکارها ترسی از بتمن نخواهند داشت. حتا در یکی از مونولوگهای بعد از لو رفتن هویت بروس وین که معمولا در رادیوی بتمن و از زبان مجرمان داخل شهر میشنویم، یکی از آنها چیزی شبیه به این جمله را به زبان میآورد که: « تا قبل از این تو مواجه با قضیهی بتمن فکر میکردم با یه پدیدهی ماوراء الطبیعهی ترسناک طرفم ولی این قضیهی بروس وین جبروت بتمنو برام از بین برد!» به همین جهت، بتمن عوض میشود و اینبار با شگردهایی جدید به استقبال دشمنانش میرود.
جدا از این موضوع، برخی بر این باورند که بتمن حالا برای مبارزه با جرم از «گاز ترس» مترسک استفاده میکند تا به اسطورهای جدید و ترسناکتر برای گناهکاران تبدیل شود که شبیه همان مکالمهی بین بتمن و سلناست. یادتان نرود که بتمن علاقه دارد تا از نوآوریهای دشمنانش استفاده کند؛ بهطور مثال او در قسمتهای قبلی ادغام فناوریهای Mr. Freeze و Electrocutioner دست به خلق نارنجکهای انجمادی و ضرباتی با ولتاز بالا میزند؛ بدین سبب اگر تصور کنیم بتمن برای مبارزههای جدیدش از گاز ترس استفاده میکند، اصلاً چیز عجیبی نیست.
اگر تصور کنیم که بتمن مرده است، میتوانیم بگوییم که حالا جیم گودرون جانشین جدید استفاده از گاز ترس است. این موضوع از جایی قوت میگیرد که او در دو قسمت از بخش پایانی میگوید:
«یک دوستی به من گفته بود مجرمان خردلاند و خیلی هم خرافهپرست. تنها راه برای نابود کردنشون اینه که چیزی بهشون نشون بدی که ازش میترسن.»
با توجه به این صحبت و این که او میگوید بتمن مرده است؛ بنابراین میشود این برداشت را داشت که حالا گوردون از وسیلهای برای ترساندن مجرمان استفاده میکند که مربوط میشود به همان گاز ترس. نکتهی مهم این قضیه، اینجاست که مجرمان دقیقاً همان بتمنی را میبینند که مترسک در هنگام برخورد با گاز ترس میبیند.
باید صادق باشیم که بعضی موقعها نمیشود جلوی زور و جرم را با شیوههای سنتی و سلاحهای آنچنانی گرفت. مقولهای هست به اسم «ترس». ترس از ناشناختهها، این چیزی است که هر انسانی را میتوان بهوسیلهاش ترساند. جوکر و مترسک را ببینید که چگونه با ترسشان (بتمن) نابود شدند. بتمن، دیگر بتمن نیست. همه میدانند خانهاش کجاست و اطرافیانش چه کسانیاند. او نیاز دارد تا به چیزی ترسناکتر تبدیل شود؛ چیزی که دوباره بتواند مجرمان این شهر را سراسیمه و آشفته کند.
موضوع بعدی، باز هم به این مربوط میشود که بتمن واقعاً مرده است. ما در کامیکها زیاد میبینیم که افراد زیادی خودشان را پس از مدتی بهجای بتمن جا میزنند. با توجه به چنین چیزی، میتوانیم نتیجه بگیریم که بتمن نشان داده شده در پایان شخصی جزء بروس است. شاید او همان دیک گریسون (رابین اول که بعدها به نایتوینگ معروف میشود) باشد که نقش بتمن جدید را ایفا میکند؛ زیرا ما در کامیکها هم میتوانیم ببینیم که او گاهی خودش را در نقش بتمن جا میزند.
شاید هم بتمن جدید، همان عزرائیل است. او در کامیک «نایتفال» (که بیشباهت به پلات پایانی بازی یعنی «نایتفال پروتوکل» نیست) مدتی به یک بتمن تبدیل میشود. پایان این کامیک هم مثل خود بازی مبهم به پایان میرسد اما این نکته را یادآور میشود که میراث بروس ادامه مییابد و مهم نیست که بروس زنده باشد یا نه. در مرحلهی آخر مربوط به عزرائیل در طی بازی، ما میبینیم که عزرائیل از طرف گروهش عهدهدار این شده تا نگهبان گاتام باشد که اشارهای است به همین موضوعی که دربارهاش صحبت کردم. ولی مشکل اینجاست که در یکی از تصمیمگیریها، بتمن، عزرائیل را زندانی میکند. پس نمیتوانیم عزرائیل را نسخهی جدید بتمن به شمار بیاوریم.
مارکوس سیسِرو: «حقیقت از ترس معاف است.»
دربارهی این که در پایان چه اتفاقی افتاد نمیشود به طور قطع چیزی گفت. بهنظر میرسد که «راکاستدی» تلاش کرده تا داستان را طوری تمام کند که بازیکن در برداشت از آن آزادانه تصمیم گیرد؛ تقریباً چیزی مثل پایان سهگانهی نولان که میتوانستیم بتمن را مرده یا زنده بهشمار آوریم. شما بعد از دستگیری مترسک با یک «کانسپت آرت» جدید روبهرو میشوید که عکس همان بتمنی که در پایان میبینیم را نشانمان میدهد. در توضیحات این عکس آمده: «آیا واقعی است؟» که نشان میدهد بازیکن هر طور که میخواهد پایان بازی را برای خودش تلقی کند که آیا آن بتمن پایانی خیالی بوده است یا خیر. البته شاید در بستههای الحاقی آینده بالاخره پایان نهایی مشخص شود؛ چون که در لیست Season Pass بازی آمده که یکی از DLCها ادامهی ماجراهای بتمن: آرکام نایت است و این امید میرود که بالاخره با آن بستهی الحاقی همهی ابهاماتمان رفع شود.
.This is how it happend, this is how the batman died
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
یادمه خیلی از دوستان و گیمران سایر بلاد از انتهای مس افکت سوم که بشدت هم پایانی حماسی و زیبا بود گله میکردند
آنوقت برای این پایان مضحک و داغون چه کار باید کرد :!:
اگر بخواهیم مقایسه کنیم با پایان مس افکت سوم بله شبیه هستند
ولی وقتی با دقت و تفکر مقایسه کنیم پایان کار کمندر شپرد حماسی تر و عمیق تر و تاثیرگذار تر بوده است
نویسندهاشونم عکس متال گیر گذاشتن مت مارو به تردید کتاب ترغیب کنند :!:
باید بگم که شما یه بار دیگه از این پستهای بیربط و اسپم بدی دسترسیت از سایت قطع میشه.
دوستان ببخشید سوالم بی ربطه ولی نسخه کامپیوترش اومده؟
خطر اسپویل
به نظر من از مسخره ترین اتفاق های بازی این بودکه ارکهام نایت لحظه ای پشیمون شد و به دست scarecrow شلیک ولی بعدش اصلا سر و کلش پیدا نشد و این به نظرم مضخرف ترین اتفاق بازی بود یجورایی اون همه حرصی که ارکهام نایت داشت همه تو یه لحظه اونم بدون گفتن دلیل پودر شد :۲۳:
برای اینکه زحمت دوستمون به در نرفته باشه مقاله رو خوندم! :۲۴:
خب مثل قدیم پاراگراف به پاراگراف…
۱.درسته
هیچ کسی تصور نمی کنه بتمن و آلفرد مردن!
به قول معروف make sense نمی کنه.
قبل از اتمام ماموریت ها بروس راحت به آلفرد میگه پروتکل رو آماده کن و در عوض آلفرد فقط برای اطمینان درخواست تجدید فکر می کنه و بعد به راحتی آماده میشه!
خرده ای هم نمیشه گرفت.
شاید قبل ها بروس با آلفرد بحثی در این رابطه داشته.
اما…
پس چرا آلفرد در خیلی از سکانس ها از بروس می خواد که دست از خطر کرد برداره ؟
مثل اوایل بازی در ace chemicals!
که آلفرد بار ها میگه اونجا رو ترک کن !
خب شاید بگین خطر های بیشتری بوده ولی میشه به من این هم بگین که
مگه بتمن و آلفرد می دونستن در ادامه ممکنه شاهد چی باشن؟مگه از کلاذ برست و نقشه های مترسک خبر داشتن؟
من نمیدونم اگر قرار بوده همه چیز به نایتفال پروتکل ختم بشه پس دلیل اینهمه تمنا چی بوده؟این همه التماس برای مستر بروس و در آخر با یک جمله مصمم به self destruction بشن؟
برای همینه که میگم آلفرد و بروس نمردن!
کاملان زنده هستن.
۲.در مورد اعتماد نکرن حق با ماست.
حیف که دینی داستان این نسخه رو ننوشت. قطعا شاهد چیزی در خور نام این فزرانچایز بودیم.
گاز های توهم زا از محتمل ترین تئوری های پایان بازی هستن.
۳.حرف های پنگوئن و سلینا و البته دیگر ویلین ها خیلی پارادوکس داره.
در بعضی از مواقع بتمن جوری از پایان حرف میزنه که حس نا امیدی به آدم دست میده و در برخی دیگر این ذهنیت که قراره شاهد قهرمانی جدید و قوی تر باشیم رو ایجاد می کنه.
بنظرم بروس با خودش هم درگیر بوده.
حرف های ویلین ها هم اونقدر ترسناک هست که بتمن رو وادار به اینکار کنه.
اما باز هم دلیل نمیشه که بتمن به نابودی فکر کنه!
تناقصات واقعا زیاده.
انگار خودش می دونسته قراره چه بلایی سرش بیاد! از کجا و چطور معلوم نیست.
۴.به بتمن بیاند اشاره نکردید.
یکی از تئوری های موجود بهش مربوطه.
البته فکر نمی کنم صحیح باشه.
هرچند خودم هنگام دیدن صحنه پایانی واقع تصورم بر این بود که بتمن بیاند متولد شده.
اما بیاد کمی به عقب برگردیم.
گاز ترس فقط زمانی عمل میکنه که با شخصی در تماس باشی یا چیزی رو نظاره کنی.
درست مثل تاثیری که روی مترسک گذاشت.
بنابراین اون شخص روی پشت بام حتما باید واقعی باشه که تونسته باعث ترس اون کریمینال ها بشه.
و اون شخص حتما بت سوت یا چیزی شبیهش رو بر تن داشته.
برای همین هم میشه کلی تئوری خلق کرد و واقعا هیچ چیزی صد در صد نیست.
با اینحال انتظار داشتم پایان بهتری ببینم.
چون واقعا برای پلت کردن بازی زحمت کشیدم.
فکر نمی کردم نایتفال پروتکل اینقدر مسخره باشه….
آقا مبین احساس گندگی میکنی؟
ببخشید نظر بالایی اشتباه شد مدیر سایت لطفا پاک کنه خیلی معذرت میخوام ی چیزی رو ندیدم مدیر لطفا ویرایش و حذف پیامم اضافه کنین
همه اینایی ک میگین درست ولی من با این صد در صد نبودن چیز ها حال میکنم و نمیدونم مشکل شما باهاش چیه
گفتم که دوست من!
منتظرم اون پست اصلی بیاد تا تمام حرف هامو کامل بزنم!
چقدر مقاله شبیه کوتاکو و فوربسه..بیشتر شبیه کوتاکو
در مورد پایان بازی هم به نظرم همون استفاده از گاز مترسک محتمل تره
یا کل گاتهام به این باور رسیدن که باید از بتمن ترسید
تشکر.
پایان بازی اونقدر مسخره و مزخرف بود که اصلا دوست ندارم راجع بش حرف بزنم چه برسه به اینکه Theory هم راجع بهش بخونم!
خیلی حرف ها تو دلم هست!
مقاله هم به ظاهر شبیه مقاله ی چندوقت پیش کوتاکو هست :۲۴:
تشکر
بتمن آرخام نایت داستان خیلی زیبایی داشت و ب نظر من پایان خیلی خوبی هم داشت ب خاطر این دیدگاه شما از جذابیت گذشتم و مقاله رو خوندم و ب نظر من پایان بازی فوق العاده بود
آیا واقعا شما دوست داشتین ی پایان تکراری ک همه چی خوب و خوش تموم میشه ببینید یا مث دیگر جاهای داستان مرموز و پر از ابهام و جذاب .من ک این پایانو بشتر میپسندیدم ب نظر من اینکه بازی داستان غیر قابل پیش بینی و مرموزی داشت و پایانش هم ب این شکل بود حس خوبی داشت چون ما هر بازی یا فیلمی رو ک میبینی و برای شخصیت اصلی داستان مشکلی پیش میاد مطمعن هستیم ک شخصیت زنده میمونه و موفق میشه و این انگیزه آدمو از بین میبره همیشه ایهام برای من باعث جذابیت شده و فک میکنم این جذاب تره .اصلا قبل از اینکه بازی بیاد اینکه بفهمیم آرخم نایت کیه انگیزه رو برای بازی بیشترر کرده بود و بازی رو جذاب تر کرده بود
اگه میشه دلیل اینکه میگید پایان بازی (مزخرف و مسخره )بود چیه؟
نتنها پایان اورجینال بلکه یک سوم آخر داستان بازی هم سرهمبندی شده و کاملا خنده دار بود!
حرف های زیادی برای گفتن دارم .
امیدوارم این پست آخرین بازی انجام شده روی سایت بیاد تا نقدم رو بذارم!
اونجا باهم دیگه بحث خواهیم کرد…
ممنون از مقالتون ولی من نخوندم چون هنوز بازیو تموم نکردم فقط اگه میشه داستان کلی بازی رو بذارید چون بعضی جاهاش برای من نا مفهوم بود ممنون
چرا هیچ جا به بتمنی که میخندد اشاره نمیشه؟
با این همه شباهت بین این دوتا بتمن واقعا عجیبه که بهش اشاره نمیکنن
۱.مرگ جکر و سمی شدن بتمن که به مرور زمان تبدیل به جوکر بشه (آشنا نیست؟)
۲. ما هرچی از بازی میگزره بتمن خشن تری رو میبینم که داره تغییر میکنه و حتی گردن جوکر رو هم میشکنه (البته تو توهماتش)
البته اینم یه تئوریه ولی اینکه بهش اشاره نمیشه یکم آزار دهندس به نظرم
در یک جمله: “مثل بتمن نولان تموم شد.” البته برعکس فیلم اینجا فقط اهالی گاتهام نفهمیدن آخر چی شد.
مقاله ی جالبی بود.امضات هم خیلی جالبه تا به حال چنین امضایی به ذهنم نرسیده بود.