۱۰ تئوری قابل باور از داستان Game of Thrones

در ۱۳۹۴/۰۵/۲۰ , 16:13:52

مطمئن باشید، قضیه خیلی بیشتر از R+L=J است! ند استارک هنوز زنده است، وریس یک پری دریایی مرد است و روس بولتون یک موجود فناناپذیر است که پوست وارثان و فرزندان خود را می دزدد.

این ها از مسخره ترین تئوری هایی هستند که طرفداران سریال بازی تاخ و تخت ها یا کتاب های نغمه یخ و آتش در ذهن های تاریک و عمیق خود ایجاد کرده اند. با اینکه با قاطعیت می دانیم هرگز به وقوع نمی پیوندند، اما همچنان وسعت و عظمت این دنیای خلق شده توسط جرج آر.آر مارتین را نشان می دهند که به اندازه کافی متشکل از معناهای پنهان و هویت های نامعلوم است تا طرفداران را برای مدت ها سرگرم این مکاشفه ها کند.

البته همه این تئوری ها مسخره نیست؛ در واقع تعداد اندکی بسیار معنادار هستند و وقتی این معنا برای شما تداعی می شود که با دقت به عمق تفکر و جزئیات آن ها توجه کنید. همه آن که می گویند و هرچیز آن طور که به نظر می رسد نیست! تا به حال همه شما R+L=J را شنیده اید که می گوید ند استارک پدر واقعی جان اسنو نیست و در واقع جان فرزندِ ریگار تارگرین و لیانا استارک ست. این را می توان یک تئوری قوی حساب کرد و تئوری های دیگری هم وجود دارند که به همین اندازه بر روی آن ها تفکر شده است و با توجه به جزئیات و در صورت واقعی بودن، عواقب جدی ای برای وستروس خواهند داشت و در اینجا ۱۰ تئوری که از قابل باورترین ها هستند را می خوانید. با دنیای بازی همراه باشید.

(اسپویلر داستان در ادامه)

Varys_and_Illyrio

۱۰ – هدف واقعی و پنهان ایلیریو و وریس

وریس در سایه ها فعالیت می کند؛ عنکبوتی که تارهای خود را حرکت می دهد و پرنده های کوچک را برای افشای رازهایشان جذب می کند که در نهایت با استفاده از این رازها اهداف خود را پیش می برد. اما این اهداف چه هستند؟

شخصیتی که بسیار به او شبیه است پیتر بیلیش یا لیتل فینگر (انگشت کوچولو) می باشد که قدرت می خواهد و با هرکسی بازی می کند تا به آن برسد. اما وریس در ظاهر طالب قدرت نیست. او می گوید که به فکر کمک کردن به مردم و آوردن صلح به قلمرو است، اما آیا این واقعا تنها هدف و وفاداری اوست؟ از کتاب اول و فصل اول سریال می دانیم که او و ایلیریو بر روی یک نقشه پنهانی کار کرده اند. ما چندین چشمه از این نقشه بزرگ و مخفی را دیده ایم؛ وریس تیریون را از شهر پادشاه خارج نمود و به مسیری فرستاد تا با دنریس تارگرین ملاقات کند. قبل تر هم به مادر اژدهاها در ارتباط با نقشه قتلش توسط آدمکش های رابرت باراتیون هشدار داد و لازم به ذکر است این ایلیریو بود که ازدواجش با کال دروگو را ترتیب داد و برایش تخم های اژدها را فرستاد.

با اینجال، در کتاب ها وریس از آئگون حمایت می کند؛ مردی که می گوید فرزند به فرض مرده ی ریگار تارگرین است و می خواهد تخت آهنین را بدست آورد. در نهایت، می بینیم که وقتی کوان لنیستر به سختی در تلاش است تا نظم را به هفت قلمرو بیاورد، وریس او را به قتل می رساند.

با تمامی این ها روشن می شود که برخلاف حرفی که می زند، وریس می خواهد هرج و مرج را در وستروس گسترش دهد تا شرایط را برای یک تهاجم تارگرین-ای دیگر آماده کند و از زمان شورش رابرت این نقشه را در سر داشته است. این تارگرین خوش شانس که وریس حامی اوست، دنریس در سریال و آئگون در کتاب ها است؛ اما هنوز دلیل این پشتیبانی بی باکانه را نمی دانیم.

Syrio_Forel

۹- سیریو فورل هنوز زنده است

همه ما “معلم رقص” آریا، سیریو فورل، را بخاطر داریم و دلمان برای او تنگ شده است که وقتی با مرین ترانت و نگهبانان لنیستر رو به رو شد، برای فرار آریا وقت خرید و با یک شمشیر چوبی در برابر آن ها ایستادگی کرد. اما هرگز مرگ او را به عینه ندیدیم، پس آیا می تواند زنده باشد؟ ممکن است این تئوری فقط یک خواسته خوشبینانه از سمت طرفداران باشد اما برای آن مدارک و دلایلی هم وجود دارند؛ به هرحال در مورد بهترین شمشیرزن براووس صحبت می کنیم! اگر او فرار کرده باشد، مرین ترانت مسلما درباره مرگش دروغ گفته است تا از اعتبار خود مخافظت کند و مجازات نشود و سرسی همچنان به سیریو به عنوان معلم رقص آریا اشاره می کند با اینکه وی به ترانت گفته بود که بهترین شمشیرزن براووس است. پس در واقع ترانت همه ماجرا و حقیقت را به سرسی نگفته است.

پس از مدتی، آریا با یک آدمکش ماهر و مرگبار به اسم جیکن هگار آشنا می شود که به سرعت توجهش را جلب می کند. بعد از مدتی میفهمیم که او یکی از مردان بی چهره براووس است. پس چطور یک آدمکش ماهر که می تواند ظاهر و جلوه اش را عوض کند در یک قفس زندانی می شود؟ مگر اینکه خودش بخواهد و یکی از توضیحات و جواب های این سوال این است که سیریو فورل همان جیکن می باشد. با اینحال یک سری مسائل زمانی هم هستند که این قضیه را کمی غیرممکن می کنند اما تصورش هم جالب است که بدانیم سیریو فورل هنوز زنده و در مکانی به حیات ادامه می دهد!

2XBqpIbW

۸- تیریون یک تارگرین است!

بسیار خوب، می دانیم که R+L برابر با J است، آیا می شود گفت A+J=T؟ یا اگر بخواهیم بهتر بگوییم، آیا پدر تیریون تایوین نه، بلکه پادشاه دیوانه آئریس تارگرین دوم است؟! تیریون همیشه با پدر خود رابطه بدی داشته است و توسط او بخاطر کوتوله بودنش و همینطور مرگ همسرش جُوانا به هنگام تولد، طرد شده است. اما در طول سری او چندین بار به تیریون می گوید که پسرش نیست، از او متنفر است و وی را به عنوان یکی از وارثین کسترلی راک (قلمرو لنیسترها) قبول ندارد. تایوین مشاور پادشاه آئریس بوده و باریستان سلمی (فرمانده سابق نگهبانان پادشاه) می گوید که پادشاه دیوانه شیفته جوانا بوده است که باقی حدس ها و گمان ها را در ذهن شما ایجاد می کند.

در کتاب ها نیز در وصف ظاهر او از موی بلوند رنگ پریده استفاده می شود در صورتی که خانواده اش لنیسترها به رنگ موی طلایی به دنیا می آیند. چشمان تیریون به دو رنگ هستند (نشان دهنده دو رگه بودن)، مانند ریگار تارگرین اهل مطالعه است و شیدای اژدهاها می باشد. او، جان و دنریس همگی مجبور به کشتن یکی از افراد مورد علاقه خود بوده اند و مادرهایشان در بدنیا آمدن جان خود را از دست داده اند. پس مسلما این تئوری هم ممکن است که مشخص می کند تایوین پدر واقعی او نیست و به دست پسر خود کشته نشده است.

nikolaj-coster-waldau-lena-headey-got-s5jpg-8ae57d_abg4.1920

۷- جیمی لنیستر همان والنکار است!

همانطور که در این فصل دیدیم وقتی سرسی کودک بود با Maggie the Frog ملاقات کرد و او را مجبور کرد تا آینده اش را پیش بینی کند. سرسی پرسید که آیا می تواند با شاهزاده (اشاره به ریگار) ازدواج کند؟ مَگی در پاسخ گفت که بجای شاهزاده با پادشاه ازدواج خواهد کرد و همین اتفاق هم افتاد و سرسی ملکه ی رابرت باراتیون شد. سرسی پرسید که آیا بچه دار خواهد شد؟ مگی در پاسخ گفت که شانزده فرزند برای رابرت و سه فرزند برای تو. و حال می توانیم معنای آن را متوجه شویم؛ رابرت پدر چندین فرزند نامشروع بود و سرسی هم سه فرزند از برادر خود جیمی داشت. مگی همچنین گفت که سه فرزندش کشته می شوند و تا به حال شاهد مرگ جافری و میرسلا بوده ایم… پس تامن باید مراقب خود باشد!

اما پیش گویی والنکار چیست؟ والنکار به زبان والای والریان است که ترجمه آن “برادر کوچکتر” می شود. مگی گفته است که والنکار با دست هایش تو را خفه و خواهد کشت. سرسی و حتی مخاطبان فکر می کنند که این فرد همان تیریون برادر کوچکترش است در صورتی که باید بدانید، برادر دوقلویش جیمی پس از سرسی به دنیا آمده که می توان او را هم “برادر کوچکتر” در نظر گرفت و هم اکنون می دانیم رابطه این دو آنچنان خوب نیست…

azor-ahai-a-song-of-ice-and-fire-3437825-905-521

۶- جان اسنو یا دنریس آزور آهایی تازه متولد شده خواهد بود

با توجه به افسانه ها آزوی آهایی جنگجوییست که با شمشیر آتشینش Lightbringer (آورنده روشنایی) جهان را از تاریکی نجات داد. با توجه به پیش گویی ها، بعد از یک تابستان طولانی (که تاکنون در وستروس شاهدش بودیم) او در دود و نمک بازمی گردد تا از دنیا در برابر وایت واکرها محافظت کند. این پیش گویی به احتمال زیاد به واقعیت تبدیل می شود با توجه به اینکه زمستان از راه رسیده و وایت واکرها هم حرکت خود را آغاز کرده اند. ملیساندره تاکنون فکر می کرد که استنیس آزور آهایی است اما با توجه به اتفاقاتی که افتاد، تنها افرادی که می توانند جنگجوی افسانه ای ما باشند جان اسنو و دنریس تارگرین هستند.

وقتی ملیساندره آتش را نگاه می کند تا نشانی از استنیس ببیند، تنها شاهد اسنو است. همچنین جان در یکی از رویاهایش می بیند که با تیغه ای آتشین با وایت واکرها مبارزه می کند. جان اسنو وقتی توسط نگهبانان شب چندین بار مورد اصابت خنجر قرار می گیرد و بر روی زمین می افتد، از زخم هایش (بخاطر سرما) دود بلند می شود و باون مارش با اشک هایی نمکی گریه می کند. دنریس در قلعه درگن استون به دنیا آمد که از آتشفشانش دود و در دریایش نمک است. ما دیدیم که در آخر فصل و کتاب اول، دنریس وارد شعله ها شده و بدون هیچ آسیبی به عنوان مادر اژدهاها از آن خارج می شود. آئگون تارگرین و ویکتاریون گریجوی هم گزینه های مناسبی هستند اما با توجه به بندهای محکم میان دنریس و جان، احتمال آزور آهایی تازه متولد شده-بودنشان بیشتر است.

game-of-thrones-staffel-2

۵- یورون گریجوی یک مرد بی چهره را برای قتل بالون استخدام کرده است

بالون گریجوی، پادشاه جزایر آهنین. او را به یاد دارید؟! اگر ندارید، نگران نباشید چرا که سریال هم به طور کلی او را فراموش کرده است و از فصل سوم تاکنون شاهد حضوری از وی نبوده ایم؛ در واقع در سریال بسیاری از داستان آیرنبورن، بخصوص در فصل پنجم، حذف شده است. با اینحال به نظر می رسد که برادرش یورون سال بعد (در فصل ششم) نقش بزرگی را ایفا خواهد کرد و این یعنی باید یک خداحافظی حسابی با پدر تئون (که بسیار هم دوست داشتنی بود!) داشته باشیم. در کتاب ها او به صورت مرموزی کشته می شود؛ سقوطی از یکی از برج های پایک! یورون که چند سال قبل از ماجرا توسط بالون از جزایر تبعید شده بود روز بعد باز گشته و ادعای فرمانروایی بر قلمرو را به میان می کشد؛ اما یک چیز را فراموش نکنید، آن هم این که وقتی صحبت از وستروس باشد، چیزهای بسیار کمی تصادفی و اتفاقی هستند (مخصوصا وقتی یک نفر می میرد!).

game-of-thrones-rains-of-castamere-madden-fairley-1

۴- توطئه بزرگ شمال

مرگ راب استارک در عروسی خونین باعث ایجاد یک جنجال قدرت در شمال شد؛ جنجالی که در آن استارکی برای حل و فصل کردن ماجرا وجود نداشت! حال بولتون ها در وینترفل مستقر شده اند و روس بولتون به عنوان نگهبان شمال شناخته می شود و پشتیبانی لنیسترها را دارد. اما در این ها جای خالی یک جمله احساس می شود: The North Remembers (شمال بخاطر دارد).

توطئه بزرگ شمال بر این اساس است که: راب استارک قبل از مرگش جان را مشروع و وارث خود می خواند. اربابان شمال از این قضیه اطلاع داشته و با توجه به خشمی که از مرگ راب دارند، نقشه می کشند تا این قضیه به باروری برسد و جان به عنوان فرمانروای وینترفل و نگهبان شمال شناخته شود. این بسیار مورد بحث است چرا که فعلا برندون و ریکان استارک مرده فرض شده اند، آریا(ی تقلبی!) با رمزی ازدواج می کند و سانسا هم همسر تیریون است (یا در سریال، سانسا با رمزی و آریا مرده تلقی می شود). در این صورت می توان گفت که لردهای شمال در توطئه ای رمزی و استنیس را به جون یکدیگر انداخته تا یکی را مرده و دیگری را تضعیف شده بیابند که شرایط را برای ظهور جان مناسب می کند.

از این لردها می توان به Greatjon و Wyman Manderly اشاره کرد که با توجه به تیم بازیگران و گزارشات در فصل بعدی حضور دارند. مندرلی در این بین از اهمیت والایی برخوردار است زیرا می داند که ریکان زنده است و داووس را برای پیدا کردنش می فرستد. این می تواند یک نقشه پشتیبانی باشد آن هم در صورتی که جان شکست بخورد یا پادشاه شمال شود که در این صورت ریکان ارباب وینترفل خواهد بود. با همه اینها، به احتمال خیلی زیاد این تئوری درست از آب در خواهد آمد.

8-10-2015 3-44-06 AM

۳- بشقاب کلیگینی!

برادران کلیگین از خوفناک ترین جنگجویان وستروس بودند؛ دو مرد بزرگ که هیچ چیز را جز چرخاندن شمشیرشان در وسط یک مبارزه دوست نداشتند. آن ها با شمشیر زندگی کرده و با آن هم می مردند (البته اگر قضیه آن نیزه گریگور را در نظر نگیریم!). اما هردوی آن ها بازخواهند گشت تا در آخرین نبرد، سرنوشت نزاع قدیمی را معلوم کنند.

در کتاب ها وقتی برین در جستجوی Hound (سندور کلیگین) و دختران استارک است، به جزیره سکوت می رود، در آن جا برادر بزرگتر (Elder Brother – از شخصیت های داستان) سرنوشت سندور را برایش می گوید، البته کلماتش مبهم بود: او می گوید مردی که برین دنبالش است مرده و Hound در دستانش جان داده است، اما در اشاره به خود سندور کلیگین (و نه Hound که لقبش می باشد) تنها می گوید: در آرامش بسر می برد. او (برادر بزرگتر) همچنین در مورد زندگی دومش صحبت می کند و در مورد دید متفاوتش نسبت به مرگ می گوید و در همین حین اسب غیرقابل کنترل سندور هم در اصطبل سر و صدا می کند.

اما چیزی که در این میان قاطع به نظر می رسد دیدن یک گورکن توسط برین است؛ مردی بزرگتر از خود و زخمی که در حال نوازش یک سگ است. به طور خلاصه: Hound (سگ شکاری/تازی) مرده اما سندور کلیگین به زندگی ادامه می دهد!

The Mountain (گریگور کلیگین) هم مسلما همان هیولاییست که استاد کیبورن بر روی او کار می کرد و او به سرسی می گوید که در حال خلق یک عضو جدید برای نگهبانان پادشاه است؛ کسی که هیچ مرد زنده ای نمی تواند با او مبارزه کند. این فرد کسی نیست جز سِر رابرت استرانگ یا همان جسد دوباره احیا شده گریگور کلیگین.

چیزی که ماجرا را جالب می کند این است که رابرت استرانگ (گریگور کلیگین قبلی) به عنوان مبارز سرسی در محاکمه از طریق مبارزه اش (Trial By Combat) می جنگد و مبارز گروه ایمانِ اسپاروی والا هم سندور کلیگین خواهد بود؛ نبرد پایانی این دو برادر! توجه داشته باشید که سندور کلیگین برادر کوچکتر رابرت استرانگ (گریگور کلیگین) محسوب می شود و با شکست دادن برادرش در این نبرد، سرسی را به مرگ خود می فرستد پس می تواند یک نامزد مناسب برای تئوری والنکار (شماره ۷) باشد.

Robert-Baratheon-house-baratheon-29677227-1125-719

۲- جاه طلبی جنوبی

دلیل موجه شورش رابرت در برابر تارگرین ها این است که ریگار تارگرین نامزدش لیانا استارک را می دزدد. این باعث شد که برندون (برادر لیانا) به قلمرو پادشاهی رفته و درخواست رویارویی با ریگار را داشته باشد که برای همین، پادشاه دیوانه آئریس تارگرین دوم هم برندون و هم پدرش ریکارد را اعدام کرد و جنگ با رهبری رابرت باراتیون، ند استارک و جان ارین آغاز شد.

اما در این تئوری گفته می شود که نقشه ای برای از قدرت انداختن آئریس در این میان وجود داشته است که بانو داستین نام آن را “جاه طلبی جنوبی ریکارد” می گذارد. اما هرگز پرسیده نمی شود که آیا این غیرطبیعی نیست که دختران خاندان های بزرگ با خانواده های خارج از قلمرو خود ازدواج کنند؟ معمولا این دختران با پرچمداران خاندان ازدواج می کنند؛ مثلا یک استارک همیشه با یک خانواده شمالی دیگر ازدواج می کند. برای مثال های بیشتر می توان به ازدواج هاستر تالی با یک وِنت، استفون باراتیون با یک اِسترمن و تایوین با لنیسترهای دیگر اشاره داشت.

حال به این مورد توجه کنید: لیانا استارک نامزد رابرت باراتیون است، برندون استارک با کتلین تالی ازدواج کرده و حتی خیلی قبل تر، رابرت و ند که بچه بودند به Vale (وِیل) فرستاده شدند تا توسط جان ارین پرستاری شوند که ارتباط میان این سه خاندان را قوی می کند. سران همه این خاندان ها – ریکارد، استفون، جان و هاستر – در جنگ شاهان ناین پنی (War of the Ninepenny Kings) شرکت کردند و به نظر می رسد با یک توطئه و نقشه سعی بر کنار گذاشتن آئریس داشته اند تا ریگار تارگرین را (که عاقل تر، محبوب تر و شرافتمندتر است) بر تخت آهنین بنشانند. مسلما این نقشه با دزدیده شدن لیانا استارک توسط ریگار خراب شده است.

gameofthrones_jonsnow_deadfinale

۱- جان اسنو هنوز زنده است

جان اسنو مرده است و می توان گفت تا جایی که بتوان فکر کرد، مرده محسوب می شود، از مرده هم مرده تر است! اگر مرده بودن در المپیک بود، او هم اکنون مدال طلایی را در اختیار داشت. او به قدری مرده است که مایکل لومبرادو مدیر برنامه ریزی HBO برایش یک قافیه ساخته.

حال که سرنوشت جان را مشخص کرده ایم: مرده! بیایید برگردیم و ببینیم چطور می تواند به زندگی بازگردد. محبوب ترین تئوری این است که ملیساندره او را از مرگ برمی گرداند که با توجه به اتفاقات آخر فصل پنجم، قابل قبول تر هم شده است (ملیساندره دقیقا قبل از شورش به کسل بلک بازمی گردد). ما قبلا هم دیده ایم که یک پیرو R’hllor با نام Thoros اهل Myr مردم را به زندگی برمی گرداند پس این کار برای کشیشه قرمز ما نباید آن قدرها هم سخت باشد. البته برای اینکار به خون همایونی ! هم نیاز است که در کتاب ها شرین هنوز زنده و در کسل بلک می باشد. یک تئوری دیگر این است که جان اسنو به یک وایت واکر تبدیل می شود که… بیایید به آن فکر نکنیم!

شاید هم برندون و کلاغ سیاه سه چشم به همراه جادوی فرزندان جنگل او را به زندگی برگردانند و یا جان روح خود را به گوست، یکی از Direwolf های استارک ها منتقل کند. اگر به صحنه نهایی فصل پنجم سریال دقت کنید، در لحظات آخر رنگ چشمان جان بنفش می شود، پس…

— اگر برای دانستن حقیقت در مورد این تئوری ها مشتاقید باید برای فصل ششم سریال و کتاب ششم با نام بادهای زمستان (Winds of Winter) صبر کنید؛ زمستان از راه رسیده و همه چیز در وستروس و فراتر از آن، بر لبه نابودی قرار دارد. والار مورگولیس!


14 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. یک تئوری دیگری هم هست که میگه جان اسنو پسر رابرت و جانشین پادشاهی است . البته اگر صاحب تاج و تخت را دنریس ندانیم .
    ند استارک ادمی نبود که به خاطر ناراحتی همسرش فامیلی اسنو بر پسر خود بگزارد . (اسنو فامیلی حرامزاده های سرزمین شمالی است که به دلیل نا مشخص بودن پدر بر جای فامیلی انها گزاشته میشود ) و اینکه پدر جان نیز به ظاهر خود ند هست پس نباید به خاطر ناراحتی کاترین لقب اسنو به جان میداد .
    از طرفی دیگر رابرت عاشق خواهر ادارد لیانا بود و به احتمال زیاد جان فرزند انهاست و ند استارک دایی وی هست ، و برای همین از فامیلی استارک برای جان استفاده نکرد که زمانی که حقیقت را گفت دیگر جان باراتیون باشد . از طرفی هم به احتمال زیاد رابرت از حامله بودن لیانا خبر نداشته .

    ۰۰
    1. تا اینجایی که ما دیدیم نام اسنو رو روی بچه هایی میذارن که خیلی ببخشید از یک فاحشه به دنیا میان و با وجود اینکه پدر اشراف زاده ای دارن ولی بازم با نام استو شناخته میشن مثل جان اسنو و رمزی اسنو ….پس ربطی به نا مشخص بودن پدر نداره.
      ضمنا این احتمالی که شما دادین در مورد رابطه پدر و فرزندی جان و رابرت براتئون …حب اگه رابرت پدر جان باشه برای چی ند این حقیقت و مخفی کنه …ضمنا رابرت مرد عیاش و زن بازیه دائم الخمره و اصلن بهش نمیاد پدر جان باشه .اینکه لیانا و ریگار تارگرین پدر و مادر جان باشن این هم محتمل تره و هم جذاب تر.

      ۰۰
    1. خوشحالم که به نفست میتونی غلبه کنی .
      یک پیشنهاد ، نسخه ی سانسور شدش را دانلود کن ! یکی از بچه های سایت گرفته بود میگفت حتی در زیر نویسش هم از الفاظ رکیک استفاده نشده . و حتی میشه با خانواده دید !
      ممکنه به خاطر همون سانسور ها کمی داستان برات گنگ بشه (در کل انقدر دنیای داستان بزرگه به هر حال قاطی میکنی وسطش) یا تو فروم سوال بپرس راهنماییت میکنیم یا بشین کتابش رو هم بخون که سریالش یک هزارم کتاب هم نیست !

      ۰۰
    1. میلاد هیچ چیزی در مورد خروج اون پسر از سریال نه نشون داده شده و نه گفته شده ، احتمال برگشتنش هست ولی خببر اساس تئوری که پایین گفتم باید این احتمال را هم بدیم که نقشش کم رنگ تر بشه .
      راستی از رابرت به غیر از این پسره و احتمالا جان اسنو بچه ی دیگه ایی نمونده چون بعد از مرگ رابرت نشون داد که تمام بچه های رابرت را از کوچیک تا بزرگ کشتند .

      ۰۰
  2. مقاله بسیار خوبی بود.
    جان در لحظه اخر چشماش ابی شد و یجور صدای یخ زدگی از بدنش میومد.
    من یه سوالی توی ذهنم هست هرگز هم نفهمیدم.
    سر بریستان به دنریس میگه ریگار بهترین مردی بوده که باهاش ملاقات کرده. در حالی که هممون میدونیم که لیانا رو دزدیده و ظاهرا بهش تجاوز هم کرده.
    چطور این دو موضوع همزمان میتونن درست باشن؟

    ۰۰
    1. لیانا استارک به دلایل نامشخص در دستان ادارد میمیره اون هم موقعی که میخواسته نجات داده بشه و تا اونجایی که مشخصه، ریگار “فقط” اونو میدزده
      که باعث میشه آئریس استارک هارو بسوزونه و در نهایت شورش رابرت شکل میگیره

      ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر