پهلوانان نمیمیرند | زندگینامه نیتن دریک
سری به خود بزنیم. سری به دنیایی که در آن زندگی میکنیم. پیرامون ما هستند کسانی که قلبشان مملو از درد و رنج است. هستند کسانی که لذت یک خواب شیرین چندساعته زیر پتو برایشان سالها آرزو شده است. بیایید سری به پرورشگاهها بزنیم. سری به دنیای بینام و نشانها بزنیم. بیایید دستی بر سر کسانی که در این محیطها رهاشدهاند و بینام ماندهاند و سرنوشتی برای آینده خویش ندارند بزنیم. بیایید چند دقیقه من و ما نباشیم. بیایید سری به انسان بودنمان بزنیم. کسی که در ۵ سالگی مادر خویش را از دست داده و با پدر پیری زندگی کرده که غیرت جور کردن تکه نانی برای یک دانه بچهاش نداشته و او را رها کرده است بزنیم. نشود قلبمان برای همنوعان خودمان نزند. نشود یادمان برود برای پورشه زندگی نمیکنیم، برای رایانهای میلیونی زندگی نمیکنیم، ما زندگی میکنیم دستگیری کنیم، قلبی شاد کنیم. اگر با کودکی برخوردی که دستش برای دریافت کمک جلویت دراز شد نکند بارویی ترشیده از او رو برگردانی! نشود کودکی را در زیر باران و برف زمستان بدون گذاشتن کلاهی گرم بر روی سرش رها کنیم. بیایید انسان باشیم. همه ما یک روزی به زیر خروارها خاک خواهیم رفت و میهمان ما چند عدد مورچه و کرم خواهند بود! فرق ما زیر خروارها خاک نه پورشه و پیکان است و نه کت و شلوار میلیونی! فرق ما چند تکه کلام شیرین و تو دل برو است. چند لحظه شاد کردن دل و به دست آوردن قلب است. فرق ما معرفت ما است. فرق ما همان لحظه انتخاب کمک به کودک بیسرپناه است. فرق ما تفاوت در برخورد با یک پیرمرد گوژپشت سالخورده نیازمند است. یادمان باشد اگر کودکی مادر ندارد، اگر پدری مانند کوه بر پشتش ندارد، اما یک چیز دارد که دنیا را پشت او گرم میکند، آن خداست. نشود روزی خدای آن کودک را گریان کنیم، نشود روزی کودک بیپدر و مادری را برنجانیم. کل ماجرای مقدمه به پرورشگاهی بودن شخصیت موردبررسی امروز ما برمیگردد، نیتن دریک شخصیت اصلی بازی آنچارتد که در سن ۵ سالگی توسط پدر و مادرش رها میشود و به پرورشگاه میرود و در نهایت مادرش نیز خودکشی میکند. اگر روزی از احوالات خویش غافل شدیم بدانیم زمان برای اندیشیدن در زیر خروارها خاک زیاد است اما زمان برای عمل به آنها . . .
شروع از یتیم خانه
نیتن در سن ۵ سالگی به یتیمخانه سر فرانسیس سپرده میشود. مادرش خودکشی میکند و پدرش او را رها میسازد! نام خانوادگی دریک مشابهتی عجیب با یکی از بزرگترین کاشفان و جویندگان گنج یعنی فرانسیس دریک دارد ولی خود نیتن هیچگونه ارتباط فامیلی با او ندارد اما خود او همیشه از این نکته به نیکی یاد میکند و خود را به فرانسیس میچسباند و از این امر بسیار خوشنود است! نیتن با تیزهوشی در یتیمخانه زبان لاتین میآموزد و در سن ۱۵ سالگی از آنجا میگریزد. او به دنیال وسایل فرانسیس و انگشتر و دستگاه کشف رمز او راهی کلمبیا میشود. او در این مسیر با ویکتور سالیوان یا همان سالی آشنا میشود و باکسانی که به موازات خودش به دنبال آن وسایل بودند مبارزه میکند و در نهایت وسایل را میگیرد و از آنجا با سالی میگریزند.
گنج و عاطفه
خوب همانطور که میدانید بازی یک سهگانه بود که شخصیت نیتن کامل شکل گرفت و نوع ارتباطاتش کاملتر شد و همچنین ارتباطات عاطفی او نیز بسیار زیبا آغاز و در نهایت کامل شد. در ابتدای امر نیتن قصد دارد مجسمه طلای الدورادو را پیدا کند و در این راه نیز النا، یک خبرنگار جوان و ویکتور سالیوان، دوست و مرشد نیتن نیز به او کمک خواهند کرد. اما ماجرا به همین سادگی نخواهد بود چرا که ناوارو و رامون رقیب این سه هستند و بدهکاری سالی آن دو را به اینجا کشانده است. سالی در همان اوایل بازی تیر میخورد و نیتن که فکر کرد او کشتهشده او را ترک میکند. بعدازاین اتفاق فقط نیتن و النا هستند که بهتنهایی دنبال مجسمه ال دورادو در یک جزیره دو افتاده می روند. در اواسط بازی نیتن و التا متوجه میشوند که سالی زنده است و البته بهناچار مجبور شده است با رامون و ناوارو همکاری کند. بعد از مدتی این سه دوباره همراه هم شده و بعد از ماجراهای بسیار نیتن متوجه میشود که مجسمه ال دواردو طلسم شده است و همه را میتواند به موجودات شبهه زامبی تبدیل کند و نازیها و اسپانیاییها میخواستند از این مجسمه طلا به عنوان یک سلاح استفاده کند و ناوارو نیز قصد دارد مجسمه ال دورادو را به عنوان یک سلاح بیولوژیکی بفروشد که نیتن جلوی او را گرفته و مجسمه ال دورادو برای همیشه در دریا گم میشود.
مثلث عشقی
نیتن همراه با دو نفر دیگر، هری فلین و کلویی فریزر تصمیم میگیرند یک چراغ نفتی قدیمی که در آن سرنخهایی از ناوگان گمشده مارکوپولو و گنجی که همراه خود حمل می کرده را در موزهای در استانبول پیدا کنند. نیتن وفلین متوجه میشوند مارکوپولو شهرشیم بالا و سنگ چینتمانی را پیداکرده و در همین موقع فلین به نیتن خیانت میکند و نیتن بعد از سه ماه زندانی با کمک کلویی و البته سالی از زندان آزادشده و تصمیم میگیرد زود تر از فلین و دشمن اصلی او لازارویچ، این گنج باارزش را پیدا کند. در ادامه نیتن یک خنجر عجیب پیدا میکند که کلید حل تمام معماهای رسیدن به شیم بالا هست. مدت زیادی نمیگذرد که دوباره النا وارد داستان شده و یک مثلث عشقی بین نیتن، کلویی و النا به وجود بیاد و کشمکشهای این سه باعث میشود کلویی از بقیه جدا افتاده و نیتن برای نجات کلویی، زندگی خودش را به خطر بیندازد. بعد از درگیریهای بسیار نیتن وارد تبت میشود و با شخصی به نام شفر آشنا میشود. او نیز به دنبال سنگ چینتمانی بوده اما بعد به او توضیح میدهد چرا از این کار منصرف شده و به نیتن انگیزهی بیشتری برای مبارزه میدهد. سرانجام نیتن، کلویی و النا واردشیم بالا شده و به ماهیت اصلی سنگ چینتمانی پی برده و متوجه میشوند که لازاویچ و ارتشش با خوردن این ماده به نحوی جاودانه خواهند شده و قدرت بسیار زیادی به دست خواهند آورد. نیتن اینبار نیز باوجوداینکه النا صدمهی زیادی دیده بود تصمیم میگیرد جلوی لازارویچ را گرفته و شهر شمی بالا را نابود سازند که مثل همیشه موفق میشود و نیتن و النا نیز دوباره به هم میرسند.
عربستان، بیابان خشک و بی آب و علف
حال در نسخه سوم نیتن وارد فاز جدیدی میشود. فازی که از دوران کودکیش به آن علاقه زیادی داشت، او دوست داشت خود را به فرانسیس بچسباند و بگوید با او نسبتی دارد و حال او قرار است بداند او که بوده و به کجا رفته است! این که سر فرانسیس دریک چرا به عربستان سفرکرده و چه چیزهایی را کشف کرده است موضوعی بود که نیتن قصد داشت در نسخه سوم آن را کشف کند. نیتن زمانی که ۱۵ ساله شد به کلمبیا سفر میکند و حلقهی دریک را به دست میآورد ولی دشمن اصلی او مارلو، کشیدهای در گوش او می زند و دیسک رمزگذاری را از او میگیرد. به هر ترتیب نیتن با کمک سالی از دست مارلو و افرادش فرار میکنند. ۲۰ سال میگذرد و نیتن و دوستانش تصمیم میگیرند وارد مخفیگاه مارلو شده و دیسک کشف رمز را به دست بیاورند که البته آنها نقشه فرانسیس دریک و دفترچه لورنس عربستان را نیز به دست بیاورند. یک نوع ماده مخدر عجیب در آبی که در زیر غارهای شهر ارم بوده است باعث می شده مردم آن شهر بعد از نوشیدن آب عقلشان را از دست بدهند و همدیگر را بکشند. مارلو و تالبوت دنبال همین ماده مخدری هستند که در کوزهای زیر آب مدفون شده بود. آنها دنبال قدرت هستند نه گنج پنهانشده زیر خاک. این دفعه نیتن و سالی جلوی آنها را گرفته و طبق معمول پشت سرشان نه اثری از شهر باقی میگذارند نه آن گنجهای بیپایان!
کنجکاوی پاسخی برای تمام سوالات بی جواب
اتفاقات جالبی که در ضمن شخصیتپردازی و شکلگیری شخصیت اول داستان از نسخه اول تا سوم افتاد این بود که نیتن وارد یک مثلث عشقی شد ولی همیشه حس کنجکاوی و عطش رسیدن به جواب سوالاتش او را بیشتر ارضا میکرد! او گوش بر فرمان حرفهای شفر خیلی زود متقاعد میشد تا برای رسیدن به اهدافش با افراد دیگر درگیر شود و برای این کار حتی النای مصدوم را نیز رها کرد! شخصیت او در ابتدای امر کمتر شوخی میکرد و حرف میزد و نیز در ارتباطات با سالی و باقی افراد کامل مشخص بود که پخته و وابسته نبود ولی به مرور این شخصیت کامل شد و به قدرت رسید. صداپیشه نیتن یکی از کاربلد ترین و خوشذوقترین افرادی است که در این زمینه از صنعت فعالیت میکند. نولان نورث صداپیشه نیتن است که در بازیها و پویانماییهای بسیاری صحبت کرده است. او در شخصیتهای بازیهای دیگری مثل شاهزاده Prince of Persia: prodigy، دزموند مایلز در Assassin’s creed و دیوید در The Last of Us نیز صحبت کرده است. خوب بهتر است کمکم رفع زحمت کنیم. امیدوارم از نگارش زندگینامه این شخصیت دوستداشتنی دنیای بازیهای رایانهای توسط بنده نیز راضی و خوشنود بوده باشید. ممنون که تا پایان همراه ما بودید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فرشید جان دستت درد نکنه بابت زندگی نامه نیتن خیلی خوب و عالی بود خسته نباشی
بهترین بازی ۳ گانه هست اگه کسی بازیش نکرده حتما بره بازی بکنه و اگر نه از دستش رفته منتظر نسخه ۴ این بازی هستم که توی عید بازیش کنم بی صبرانه منتظرش هستم
عالی بود فرشید جان؛ خسته نباشی برادر :۱۵:
واقعاً از اون قسمت اول زندگینامه ناتان دریک، اشک توی چشم هایم حلقه زد
داستان پردازی رو کی انجام داده ؟ :!:
نویسنده کل سری امی هستش (بجز ۴) و معمولا هم نیل دراکمن کمکش میکنه تو یه سری مسائل
مثل همیشه عالی!
واقعا یکی از فوق العاده ترین بیوگرافی هایی بود که تا الان خونده بودم واقعا عالی بود دست شما درد نکنه فرشید جان :۱۵:
ممنون بابت مقاله مثل همیشه عالی بود بی صبرانه منتظر ادامه هستم.
عالی بود یک سه گانه که هر کس تجربش نکنه ضرر کرده همه چی داره گیم پلی .داستان .موسیقی.گرافیک نسبت به زمان خودشون در حد عالی