انتظاری از جنس اَبَدیت | ۱۵ بازی برتر که هرگز ادامه پیدا نکردند
تا حالا پیش آمده است که یک بازی با داستانی عالی بازی کنید و این بازی طوری پایان یابد که انگار قرار است ادامه پیدا کند و هرگز دنبالهای برای آن منتشر نشود؟ در این بخش میخواهیم ۱۵ بازی برتر که هرگز ادامه پیدا نکردند را به شما عزیزان معرفی کنیم. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید.
Half Life 2, Episode 2:
در اپیزود دوم «نیمهجان» (Half-Life) شاهد این بودیم که نیروهای مقاومت موشکی ساختند که توانست پورتال ترکیبی را ببندد و امکان خبر کردن نیروهای کمکی را از بیگانهها گرفت. درست زمانی که «گوردون» (Gordon) و «الیکس» (Alyx) به سمت «بوریالیس» (Borealis) حرکت میکنند، از بد روزگار دو نفر میآیند و «الی ونس» (Eli Vance) را میکشند. با وجود این که ربات «دی او جی» (DOg) قهرمانها را نجات میدهد، این قسمت از بازی پایانی بسیار معلق دارد. در طول مدتی که از انتشار قسمت دوم میگذرد شایعات و بعضا طرحهایی از قسمت سوم منتشر شده است اما بگذارید خیال خود را راحت کنیم! انگار قرار نیست قسمت سوم «نیمهجان» (Half Life) منتشر شود!
The World Ends With You (Solo Remix):
در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و خیلی زود تحسین همگان را بابت مبارزههای خوب، روایت داستان خوب و گیمپلی نو خود برانگیخت. این موفقیت باعث شد تا طرفداران ادامهی بازی را خواستار شوند و البته اسکوئر انیکس نیز این درخواست را با انتشار نسخهی پورت شدهی بازی برای سیستم عامل شرکت اپل، به نوعی از سر خود باز کرد! نام این پورت «سولو ریمِیکس» (Solo Remix) بود.
پایان این بازی با معرفی یک شخصیت مثبت جدید همراه بود اما با وجود گذر زمان، حتی در برنامهی سنگینی که اسکوئر انیکس برای نمایشگاه E3 امسال خود در نظر دارد، بعید است که دنبالهای برای این بازی موفق درکار باشد.
Metroid Prime, Federation Force:
این عنوان را که به نوعی یک ناسزای بزرگ به حساب میآمد، به خاطر دارید؟ پایان بازی «سایلکس» (Sylux) را در حال نفوذ به مقر «فدراسیون کهکشان» (Galactic Federation)، نشان داد که قصد دسترسی به «متروید اگ» (Metroid Egg) را داشت. قبل از اینکه بگویید این چه ربطی به موضوع دارد، بگذارید به استحضارتان برسانیم که خود تهیه کنندهی بازی اقرار کرده است که هدف آنها ادامهی آن و ساخت عناوین بیشتری با محوریت سایلوکس و «سموس» (Samus)، بوده است. شاید آخرین قسمت منتشر شده برای همین سال پیش بوده باشد اما چیزی که طرفداران مجموعه بتوانند آن را یک متروید واقعی بخوانند، تقریبا ده سال است که ساخته نشده است.
Mirror’s Edge (2007):
اینکه «دایس» (DICE) تصمیم گرفت که این مجموعه را ریبوت کند بسیار بهتر از این بود که با پایانی که از آخرین قسمت مجموعه سابق دیدیم کار را تمام کند. در روند این ریبوت، این عنوان شاید حتی موفقتر از تصور ظاهر شد اما بیایید نگاهی به پایان آخرین قسمت سری سابق بیاندازیم. «فیث» (Faith) در نهایت سیستم کنترلی و نظارتی را در تمام شهر نابود میکند٬ «کیت» (Kate) نجات پیدا میکند و درحالی که «پروژهی ایکاروس» (Project Icarus) هنوز وجود دارد هر دو خواهر پنهان میشوند. این نوع پایانبندی طبیعتا فکر وجود یک دنباله را به سر ما میاندازد اما شرکت طی یک تصمیم گازانبری، ما را غافلگیر کرده و این عنوان را ریبوت میکند!
Killzone 3:
همین که «سِو» (Sev) و رفقایش خیلی یهویی تصمیم میگیرند سیاره و هر کس که در آن هست را با یک حملهی هستهای روی هوا بفرستند، به اندازهی کافی مسخره هست! مخصوصا که در آخر معلوم میشود «استال» (Stahl) نیز در ضمن این واقعه زنده مانده است. با وجود این همه اتفاق، قدم بعدی چه خواهد بود؟ هیچ! قسمت بعدی «سقوط سایه» (Shadow Fall) است که داستان آن هیچ نسبتی با قسمت قبل از خود ندارد.
پایان عجیب قسمت سوم، یک صفحهی خوب برای ادامهی طرح در اختیار سازنده گذاشت اما بگذارید با خودمان صادق باشیم! با وجود موفقیت چشمگیر «هورایزن زیرو دان» (Horizen Zero Dawn)، میتوان گفت که «گوریلا گیمز» (Guerrilla Games) حالا حالاها سراغ ادامهی داستان اصلی «کیلزون» (Killzone) نخواهد رفت.
Alan Wake:
شاید بهتر باشد بستههای الحاقی «سیگنال» (Signal) و «نویسنده» (Writer) را فراموش کنیم؛ در این بستهها کار داستان اینگونه تمام میشود که «ویک» (Wake) در پایان ماجرایی جدید به نام «بازگشت» (Return) را کلید میزند؛ البته «رمدی» (Remedy) عنوان «بازگشت آلن ویک» (Alan Wake Returns) را به نحوی در بازی «کوانتوم بریک» (Quantum Break) خود معرفی کرد اما چشم ما آب نمیخورد که آلن به این زودیها باز گردد!
Eternal Darkness Sanity’s Requiem:
«سایهی جاودانگان» (Shadow of Eternals) به طور موفقیت آمیزی به «تاریکی جاوید» (Eternal Darkness) رسید، البته باید با کمال تاسف بگوئیم که این بازی نیز دنبالهای به همراه نداشت؛ یک بازی عالی با نمرات عالی که از منتقدان کسب کرده بود و متای آن ۹۲ بود. در پایان بالاخره «الکس» (Alex) بر «پایوس» (Pious) پیروز شد و سه شخصیت «باستانی» (Ancient) کشته شده بودند، «منتوروک» (Mantorok) نیز جان سالم به در برد تا به قول بازی «در مقبرهاش بپوسد و…توطئه در سر بپروراند» اما متاسفانه باید به او بگوئیم که بیهوده منتظر نباشد، چون قرار است تا ابد در مقبرهاش بماند و بپوسد!
XIII:
از گرافیک سِلشید و کار با اسلحهی (گانپلی) عجیب آن که بگذریم، داستان بازی در حول یک آشوب و کودتا در آمریکا است که با مرگ رئیس جمهور شروع میشود. شخصیت اصلی داستان قصهی ما نیز جزئی از این آشوب است تا زمانی که دارو دستهاش به او خیانت میکنند. در پایان او این آشوب را متوقف میکند و متوجه میشود که تمام این قضایا، زیر سر برادر خود رئیس جمهور است! به نظر شما بعد از آن چه میشود؟ هیچ! فقط جملهی لعنتی «ادامه دارد»، به نمایش در میآید!
Rage:
شاید ندانید اما عنوان «خشم» (Rage) برای «آیدی سافتور» (ID Software) کار دشواری بود. اولین بازی این شرکت پس از پنج سالی که از «ارکها و الفها» (Orcs & Elves) میگذشت، همین بازی بود. با شباهتهای کم و بیش به «سرزمینهای مرزی» (Borderlands)، در داستان جذاب این بازی شخصیت اول به پایتخت اول قدرت میرود تا ارتشی برای خود جمع و جور کند. با همهی هزینهها و دردسرهای تحت فرمان گرفتن یک ارتش، بازی در پایان این روند تمام میشود! بله، ما هم احساس خوبی از این موضوع نداریم اما واقعا سوالی که باقی میماند این است: پس جنگ اصلی بین نیروهای مقاومت و قدرت حاکم چه میشود؟! ما هم نمیدانیم این دیگر چه جورش است!
Mega Man Legends 2:
چرا کپکام خجالت میکشد که یک قسمت دیگر از این بازی بسازد؟! ما هم نمیدانیم. در عنوانی که راجع به آن صحبت میکنیم، شخصیت اصلی یعنی خود مگامن سیری در قمر سیارهی «ترا» (Terra) به نام «بهشت» (Elysium) دارد، او در این سفر خودش را بیشتر میشناسد. کار او در این قسمت داستان توقف نقشهی انسانهای موجود روی این قمر است که میخواهند تمامی حیات موجود روی آن را از بین ببرند. در روند این عملیات، مگامن «گَتز» (Gatz) را از دست میدهد و متاسفانه او تنها فردی بوده که میتوانسته شخصیت آبی قصهی ما را از این قمر برگرداند، بنابراین مگامن در این کره گیر میافتد. البته آن اوایل قرار بود «رول» (Roll) موشکی بسازد، برود و مگامن را نجات دهد اما کپکام این ادامه را کنسل کرد؛ چرا که نه؟!
The Darkness 2:
ظاهرا «جکی استاکادو» (Jackie Estacado)، میزبان تاریکی، خواب و خوراک ندارد. در پایان این بازی اوضاع کاملا خوب میشود، «جنی» (Jennie) بالاخره به امنیت میرسد و تاریکی نیز تحت کنترل در میآید؛ حال در کمال تعجب «آنجلوس» (Angelus) که شاهد قدرت روزافزون جکی بوده است، تصمیم میگیرد او را در جهنم نگه دارد! بازی با فریادهای جکی به پایان میرسد و میتوان گفت که او به هیچ وجه مزد تلاشش را نمیگیرد. این شرایط پایههای خوبی برای یک ادامهی جنجالی هستند اما دریغ که جکی باید همچنان بیکار و عصبانی در جهنم فریاد بزند! برخی میگویند هنوز هم بعضی اوقات صدای خشمش به گوش میرسد.
Dino Crisis 2:
پایان این بازی بسیار اعصاب خرد کن است. «رجینا» (Regina) و «دیلن» (Dylen) که عضو یک تیم عملیاتهای سری هستند از یک دروازهی زمانی استفاده کرده و در زمان جابهجا میشوند تا شهری مقود به نام «ادوارد» (Edward City) را از شر دایناسورهای قاتل نجات دهند. دیلن دخترش را در این شهر پیدا میکند و طی یک نبرد طوفانی با یک «گیگاناتوساروس» (Giganotosaurus) برای نجاتش، در نهایت او را گیرافتاده زیر خرده سنگها مییابد. البته ساختمانی که این نبرد در آن انجام میشود روی انهدام خود برنامهریزی شده و دیلن که میفهمد ساختمان منفجر خواهد شد از رجینا میخواهد که با استفاده از دروازهی زمانی فرار کند تا بلکه بعدا بتواند برای نجات هر دوی آنها برگردد. شاید الان با خود بگویید «قسمت سوم این بازی که منتشر شده است!» اما باید بدانید که داستان قسمت سوم چندان ربطی به قسمت دوم نداشت و البته خیلی هم جالب نبود.
Psi-Ops, The Mindgate Conspiracy:
یکی از بازیهای دلنواز کلاسیکی که ما متعقدیم باید ادامه پیدا میکرد، قطعا همین عنوان است. در این بازی که احتمالا زادهی یک ذهن مریض خوب است، ما در نقش «نیک» (Nick) بازی میکنیم؛ نیک که فراموشی هم گرفته است، با استفاده از قدرتهای ذهنی خود در جریان مبارزه با یک ژنرال سرکش و افراد او است؛ نیک ژنرال را شکست میدهد، دو هلیکوپتر برای یکسره کردن کار او میآیند و درست بعد از آنکه نیک یکی از آنها را با قدرت «تلکنسیس» (Telekinesis) خود سرنگون میکند، جملهی نفرینی «ادامه دارد» نمایش داده میشود، حال اگر شما ادامهای دیدید، ما هم میبینیم!
Advent Rising:
داستان این بازی چیز خارقالعادهای نیست اما در حد ورود به لیست ما هست. طبق یک الگوی سنتی قهرمان بازی به نام «گیدئون» (Gideon) با تعدادی قدرت ویژهی خود علیه دشمن اصلی خود به نام «کوروئم» (Koroem) و افرادی که بازی اسمشان را «جویندهها» (Seekers) گذاشته است، قرار گرفته و با آنها مبارزه میکند. زمانی که کروئم میمیرد، گیدئون به سیارهای جدید میرود که خیلی هم مرموز است؛ در این سیاره با فردی مرموز به نام «غریبه» (The Stranger) آشنا میشود، درست بعد از این که غریبه گیدئون را با خود همراه میکند تا او را به جایی خاص ببرد…اتفاق خاصی نمیافتد جز اینکه بازی یک بار دیگر به ما میگوید: ادامه دارد!
Haven Call of the King:
همین که پایان بازی معلق است ما را به اندازهی کافی آزار میدهد، چه رسد به آنکه تکیلف کار هم هرگز مشخص نشود!
این مورد در به فنا رفتن شخصیت اصلی با «تاریکی ۲» (The Darkness 2) مشترک است. نام شخصیت اصلی بازی «تیچولار» (Titular) است. نه تنها این بخت برگشته توسط «وِچ» (Vetch) که پادشاه را نیز او کشته بود، شکست داده میشود، بلکه او را چون شخصیت افسانهای یونانی یعنی «پرومته» (Prometheus)، به صخرهای زنجیر میکنند. البته فکر نکنید پرندهها هر روز میآیند و او را ذره ذره میخورند! نه، خبری از این همه خشونت هم نیست ولی بازی به همین شکل به پایان میرسد و خبری هم از ادامه نیست. ولی حداقل این بازی از جملهی اعصاب خرد کن «ادامه دارد» استفاده نمیکند!
این بود لیست پانزده برتر این هفتهی ما! امیدواریم از آن خوشتان آمده باشد و البته اگر نظر یا پیشنهاد یا حتی بازی درخشانتری در این زمینه در ذهن خود دارید که ما آن را ذکر نکردهایم، حتما با ما در میان بگذارید!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
star wars republic commando
بازی خیلی خوش ساختی بود و ارتباط داستانی ماموریت ها با بقیه داستان خیلی خوب بود.
فقط آخرش که ماموریت توی سرزمین ووکی هاس بعد انجام ماموریت معلوم نیس سرنوشت sev چی میشه
syphone filter جاش واقعا توی لیست خالیه مخصوصا اگر پی اس فن باشی من اخرش نفهمیدم گیب لوگن مرد یا نه فقط گریه های لیانگ رو بالای سرش دیدم و بعدم تمام :ps:
خدا از سونی نگذره که این سری رو نابود کرد و سیر نزولی کاملا مشهودی توی قسمت هاش داشت
میدونم ب نظرتون خنده داره ولی نسخه یک رو که برای پلی استیشن یک ریلیز شده بود رو با شبیه ساز بازی کنید شاید گرافیک قدیمی داشته باشه ولی داستان واقعا عالی و اکشن خیلی مهیجی داره اگر بازیش نکردید تا حالا امتحان کنید پشیمون نمیشید
خدا اجرت بده خاطراتمو زنده کردی. هر چند من اون زمان نتونستم تمومش کنم.
بازی از هر لحاظ عالی بود واقعا. بشدت هم اندر ریت شده.
این داستان که فرمودین مربوط به کدوم نسخه س؟
logan’s shadow
جالب بود نصف این بازیها رو اولین باره اسمشونو میشنوم
آلن ویک جدید رو که سم لیک تایید کردش چند روز پیش
نه کجا تایید کرد
منبعش کجاس بریم ببینیم
اگه منظورت پی۷ که گفت هیچ ربطی به آلن ویک نداره و هنوز شرایط ساخت آلن ویک دو فراهم نیست
بازیهای بیشتری وجود دارند که میتوانند تحت این عنوان و موضوع قرار بگیرند…از پیشنهادها و نظرات همهی شما عزیزان متشکریم.
بازی Freedom Fighters یادتون رفت!!!!!
فریدوم فایتزر به صورت کامل تموم شد، نشد؟! منظورم اینه از لحاظ داستانی نیازی به نسخهی دوم نداره…
پس callofduty ghosts چی؟
ارواح خودش تجربهای بس بیخود و ملالزده بود. تصور اینکه قرار باشه برای همچین داستان و شخصیتای بیخودی دنباله«!» هم بسازن بهتنهایی وحشتناک هست. این رو هم در نظر داشته باش که کال از همین ارواح بهبعد تمرکزش رو بیشتر از قبل روی بخش چندنفره سرمایهگذاری کرد و برگشتن به دنیای ارواح، با اون تکنولوژیها و مبارزات، وقتی نسخههایی مثل advanced و infinite رو عرضهکردن و العان هم برگشتن به یه جنگ بلاهتزده قدیمی، حالاحالاها بعید بنظر میاد. حتی اگه داستان عالیی هم میداشت، بازم فعلا به سراغش نمیرفتن. چون نمیشه به بخش چند نفرهاش عطرای مثلا تازه پاشید و دوباره ملت رو پای همون همیشگی نشوند به امید اینکه اندفعه با یه چیز جدید طرفن…
ولی همین جنگجهانی، ببین دوباره چطور همه رو به تبوتاب انداخته. واقعا نمیفهمم چطور تکرار یکچیز بارها تکرار شده فقط با تغییر لوکیشن و ظاهر میتونه هنوز هم برای یهعده جذاب باشه…
۱۵ تای خوبی یودن و هیچکدوم به اندازه الن ویک و نیمه عمر انتظار براشون سخت نیست.
جای خالی پرینس ۲۰۰۸ هم احساس میشد. هم بازی خیلی خوبی بود, هم پایانش بسیار رو هوا! Dlc اش هم کمترین کمکی برای پایین اوردن دوزش نکرد و ما هم هنوز منتظر ادامه این مثلا شاهزاده دزد الاغ سوار