چه بلایی بر سر «جلد» بازیها آمده است؟ (قسمت اول)
از اولین روزهای شکلگیری چیزی که حالا با نام صنعت بازیهای رایانهای شناخته میشود، پوستر و جلد (Box Art) بازیهای گوناگون همانند برادران بزرگترشان در سینما، بهعنوان جزیی جداییناپذیر و همیشگی همراهشان بودهاند. در روزگاری که همانند دوران کنونی خبری از اینترنت و مجلات مختلف خبری و تحلیلی نبود، این جلدها و پوسترها بودند که اولین برخورد و تاثیرگذاری را در افراد ایجاد میکردند. در حین توصیف، تبلیغ نیز میکردند و اگر طراحانشان کارشان را خوب بلد بودند، یقه مخاطب را میگرفتند و پول را از جیباش خارج میکردند. یک جلد خوب چه در سینما و چه در بازیها، باید بتواند نمایانگر کلیتی از چیستی اثرش باشد و همچنین بهقدر کافی در جلب نظر افراد با طیف وسیع سلایق هم موفق عمل کند و تاثیرگذاری خوبی از خود روی آنها باقی بگذارد. به همین دلیل، از بدو هستی این هنر نوپا هم سازندگان مختلف بعضا توجه ویژه و خاصی معطوف جلد آثارشان میکنند. در طول این چند دهه از عمر این صنعت (که اصلا از صنعت خطاب کردناش دل خوشی ندارم و کلیت این متن و گلههایم نیز همهاش از زیر گور همین کلمه و معنی وسیعاش آب میخورد) آثار بسیاری آمدند و رفتند. بعضیها در یادها ماندند، بعضیها قطرهای بودند در دریا و بعضیها سوار موجی شدند و بدل به سونامی گشتند و این هنر را با قدرت بالای خلاقیت خودشان دچار تحول و چرخش گردانیدند. جلدها نیز، از همان ابتدا این مسیر را همراه بازیهایشان طی نمودند و هنوز هم که هنوزه بعد از گذشت این همه سال و حضور اینترنت و مجلات و رسانههای مختلف خبررسانی، با وجود کمرنگ شدن نقش اولیهاش در جذاب مخاطب و تبلیغ، از اهمیت و بار هنریاش کاسته نشده و برای مخاطبان جدیتر این هنر، مهم و تاثیر برانگیز است.
موضوعی که قصد دارم در این متن اندکی به آن بپردازم، افت نسبی طراحی جلد بازیهای این روزهاست. جلدهایی عاری از خلاقیت، نوآوری و هنر و صرفا عکس یا طرحی که روی جلد بازی را پر بکند و بگوید که کارم را انجام دادهام. در این متن تعداد زیادی از جلدهای مختلف را با هم مورد بررسی قرار میدهیم و چرایی خوبی یا بدی آنها را با یکدیگر مورد بحث میگذاریم. شما نیز درصورت علاقه، نظر خود را در خصوص این موضوع و عکسهای حاضر در این متن و همینطور جلدهای مورد علاقه خودتان با ما در میان بگذارید. با اولین قسمت چه بلایی بر سر «جلد» بازیها آمده است (؟) با دنیای بازی همراه باشید.
مجموعه «فانتزی نهایی» (Final Fantasy) از همان ابتدای خلقتاش در بخش طراحی هنری و گرافیک فنی سرآمد بازیهای هم دورهاش بوده است. جلد اغلب نسخههای ژاپنی این سری، از پسزمینهای سفید بههمراه نام آن قسمت و طرح نمادینی که ارتباط مستقیمی با داستان بازی دارد بهره میبرد که در اوج سادگی، بسیار زیبا و خاص نیز هستند.
لوگو و طرح مخصوص نسخه دهم که مزین کننده جلد نسخه ژاپنی بازی نیز هست. متاسفانه این قبیل طرحهای خاص، در بازار آمریکا چندان خریدار ندارند و همینطور که در ادامه مشاهده خواهید کرد، برای این قاره بعضا از جلدهایی جایگزین با طرحهایی بهمراتب ضعیفتر استفاده شدهاست. جلدهای نسخه اروپایی نیز یا از همان طرح نسخه ژاپنی بهره میبرند و یا طرحی بسیار بهتر از همتای آمریکایی خودشان دارند.
سری پر آوازه «هاله» (Halo) هیچوقت بهخاطر طراحی جلدهای خلاقانهاش شناخته نشده است. جلد تمامی نسخهها شامل شخصیت اصلی محبوباش، «مستر چیف» است که با اسلحهای به روبرو و یا نقطهای نامعلوم خیره شده است. ویروس لعنتی از همان ابتدا یقه این سری نامی را گرفته و هنوز هم رهایش نکرده. عکسی که الان مشاهده میکنید، جلد نسخه چهارم و بهترین طرح بین کل سری است. طرحی که با فاصلهای بسیار از دیگر جلدهای سری قرار دارد و اصلا جایدادناش بین آنها کملطفی در حق طراحی زیبایش است. در این طرح هم چیف را میبینیم که با اسلحهای به نقطهای خیره شده است. ولی این چیف و این خیرهگی به لطف پسزمینه زیبا و رنگبندی قشنگ طرح، دلنشین است و حس تنهایی و عدم امنیت شخصیت اصلی را در داستان بهخوبی به بیننده القا میکند.
خیلیها دلخوشی از این بازی ندارند. اثری اورهایپ که نتوانست در حد تبلیغات و گفتههای سازندگاناش ظاهر بشود و بازیکنان بسیاری را ناامید کرد. هرچند که من دوستاش داشتم و با وجود بهروز رسانیهای جدیدی که عرضه شده گویا رفتهرفته به آن بازی حقیقی که وعدهاش داده شده بود نزدیکتر شدهایم. برویم سراغ جلد اثر، جلدی که بهطور کامل توصیفکننده کلیت و چیستی «آسمان بینشان» است. با طراحی و رنگزنی زیبای خودش و حضور طبیعت عجیب و غریب سیارات و کهکشانهای متفاوت حاضر در آن. اطلس، موجودیت مرموز حاضر در داستان نیز همانند خورشیدی گویا نظارهگر اعمال و انتخابهای شخصیت اصلی است. چشمی کهکشانبین و نمایی محو از سیارهای که کنجکاوی و ماجراجویی بازیکنان را غلغلک میدهد.
یکی از زیباترین و هنرمندانهترین طراحیهای جلد تاریخ بازیهای ویدئویی، آن هم برای اثری بهغایت خاص و آوانگارد که احساس از تمامی اجزایش لبریز میشود. «فومیتو اوئدا» (Fumito Ueda) کارگردان و نویسنده «ایکو» (ICO) که کار طراحی این کاور محسورکننده را نیز برعهده داشت، برای خلق آن از یک طرح نقاش مطرح یونانی، «جورجیو د کیریکو» (Giorgio de Chirico)، با نام The Nostalgia of the Infinite، الهام فراوانی گرفت. جلد ایکو با انسان حرف میزند، داستان میگوید و درونیاتاش را بدون پرده در مقابل بینندهاش قرار میدهد. دو قهرمان معصوم و دوستداشتنی بازی را دست در دست هم (که مکانیک اصلی بازی نیز هست)، در حال دویدن در مکانی اسرارآمیز و عظیم نشان میدهد. اوئدا موفق به خلق کاوری شدهاست که نهتنها هنری و زیباست، بلکه در حد کمال بیانگر هویت خود نیز است.
هرچهقدر که جلد نسخه ژاپنی و اروپایی بازی از هنر و هوش لبریز است، جلد نسخه آمریکایی که اساتید ناشر بهقصد فروش بیشتر به این افتضاحی که میبینید تغییرش دادند، مضخرف و منزجرکننده است. بهرسم جلدهای ویروسی پسرک شاخدار و معصوم بازی، ایکو را در وسط جلد آن هم با هیکلی بدنسازی گنجاندهاند و تصویر مثلا زیبا و اغوا کنندهای هم از «یوردا» در پس زمینه قرار دادهاند. لازم به ذکر است که این طرح نهتنها کمکی به فروش بیشتر بازی در بازار غرب نکرد، بلکه از علل اصلی فروش بسیار پایین این اثر خاص در این قاره نیز بود. واقعا جالب است، اثری که صاحب یکی از بهترین جلدهای دنیاست، جلدی اینچنین زشت و توهینآمیز نصیبش شده است.
دومین ساخته «فومیتو اوئدا» و استودیو نامی (Team Ico) -که درحال حاضر با نام (Gen Design) به فعالیت خود ادامه میدهند- با نام «سایه کلوسوس» (Shadow Of The Clossus). محصولی که ادامهدهنده راه نوین و بدائتآمیز بازیسازان خلاقاش است. اثری درمورد عشق و فداراکاری، حماسه و غرور، از خودگذشتگی و احساس. جلد بازی، در بهترین شکل بازتابدهنده حماسه عملا غیرممکن «واندر» و اسب باوفایش، «اگرو» در رسیدن به هدفش است. یک مرد، یک اسب، و شانزده هیولای چند فوتی که واندر در زمین و آسمان باید با آنها مبارزه بکند.
یکی از جدیدترین جلدهای بیخاصیت و ویروسی بازیها. دومین قسمت از عنوان پر سروصدای اکتیویژن، «سرنوشت» (Destiny) که توسط استودیو نامی «بانجی» (Bungie)، خالق مجموعه «هاله» که وصف جلدهای ویروسیاش بالاتر شده بود، ساخته شده است. بانجی کیفیت ضعیف طراحی جلدهایش در سری جدیدش نیز ادامهداد تا نشاندهد کمترین اهمیتی به طراحی کاور بازیهایش نمیدهد. حالا هرچهقدر که بازیهایش از طراحی هنریهای زیبا و چشمنواز بهره ببرند.
مجموعه پرآوازه و پرفروش «کیش قاتل» (Assassins Creed) شرکت یوبیسافت از همان اولین نسخه جلد نسخههایش آغشته به ویروس بود. شخصیتاصلی، خیره به جلو ولی بهطرزی عجیب، همین طراحی ویروسی بسیار به بازی نشسته است و بهلطف طراحی عالی لباسهای قاتلان مختلف این سری و مرموز بودن همیشگیشان، تاثیر موردنظر خودشان را گذاشتهاند. جلد نسخه دوم، همانند برادر بزرگترش شامل شخصیتاصلی است که اینبار با دو خنجر و از میان جمعیتی نالان و درحال سقوط با لبخندی زیرکانه در حال حرکت است.
نسخه سوم نیز از طراحی جلد خوبی بهره میبرد. در تلاطم جنگی خونین، در بهبوههی انقلاب آمریکا، قاتلی با تسلط فرماندهی لشکر مقابل را زمینگیر کرده است و با سلاح جدید حاضر در این نسخه، تبر سرخپوستیاش، آماده فرستادن فرمانده بختبرگشته انگلیسی بهپیش اجدادش است.
کیفیت طراحی جلد سری نیز همراه با کیفیت کلی نسخههایش شروع به پایینآمدن کرد تا به افتضاحهایی مثل این فصاحت خطم شد. جلدی بیبخار، مسخره و در درجه آخر مریضی ناشی از ویروس لعنتی.
در قسمت بعدی، روند کنونی را ادامه میدهم و سعی میکنم جمعبندی برای تمامی موضوعاتی که در متن به آنها اشاره داشتم شکل بدهم، متاسفانه در این معضلی که شامل حال جلد بازیهای دوستداشتنیمان شده همهی ما شریک هستیم. پس شما عزیزان هم نظرتان را پیرامون صحبتهایی که در این متن زدهشد ابراز کنید و جلدهای مورد علاقه و نهی خود را و چرایی خوب یا بد بودنشان را از نقطه نظر خودتان با ما و دیگر دوستان به اشتراک بگذارید. منتظر قسمت دوم جلد بازیهای ما باشید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
یه نیم خط نوشت من از بازی لذت نبردم. ببین چه بساطی شد :۱۸:
بعضی دوستانم چنان سنگ سایت قدیمیو به سینه میزنن انگار چیکارش بودن. ماکسیموم فعالیتی که داشتید کلکلای بیخود و فش دادن به بقیه بود تو همون سایت قدیمی.
دوست عزیز من از سال ۹۰ عضو سایت دیبازی شدم و قبل از سایت با نشریه آشنا شدم ، اینکه میبینی با نزدیک به ۳۰ سال سن هنوز هم با وجود اینهمه مشغله زندگی و همینطور کم و کاستی ها ی موجود سایت، از سایت دیدن میکنم بخاطر طرفداری و خاطرات خوبی هست که با دنیای بازی داشتم و کسی نمیتواند به من بگوید که با دنیای بازی در ارتباط باشم یا نباشم. شما باید در نظر داشته باشید که موجودیت یک رسانه با مخاطبانش هست، در طی این سال ها با ناملایمتی هایی که شد این سایت بسیاری از مخاطبانش را از دست داد با این منطق که ( راه باز و جاده دراز…! ) .ولی آیا این منطق درستی هست؟ آیا این سایت با ریزش مخاطبانش پیشرفت کرده است ؟ مسلما نه … شما به راحتی میتونی این موضوع رو با نگاه کردن به تعداد کامنت ها در پست های گذاشته شده به روی سایت یا از روی انجمن های ( کذایی) متوجه بشی .در برخی انجمن ها آخرین کامنت مربوط میشود به مدت ها قبل. به نظر من بیشترین دلیل این اوضاع نقدپذیر نبودن اکثر دوستان است. کافی است کاربری کامنتی بگذارد تا با شدیدترین برخود مواجه شود…مدت ها است که بسیار کم کامنت میگذارم و نظر میدهم. قطعا تمام نظرات من درست نیست و شاید از روی سلیقه و یا تعصب باشد ولی با برخورد های تند مشکلی حل نمیشود جز اینکه دیگر، کاربران رغبت نمیکنند تا نظری بگذارند چون میدانند که ممکن است با برخورد شدیدی مواجه شوند. ولی از طرف دیگه بنده همیشه از کسانی که زحمت میکشند و بدون کوچکترین چشمداشتی برای این سایت محتوا فراهم میکنند تشکر کرده ام چون انسان عقل دارد و میفهمد که خیلی ها فقط به خاطر عشق و علاقه ای که به دنیای گیم و این سایت دارند خود را به زحمت انداخته و مطلبی را می نویسند. متوجه ام وقتی که مطلبی را با زحمت تهیه میکنید و کسی از آن ایراد میگیرد ممکن است برای نگارنده تحمل آن سخت باشد ولی فقط تنها خواسته من این است که دوستان بیشتر نقدپذیر باشند و در مورد نظرات منفی انعطاف بیشتری به خرج بدن. با تشکر از شما
تمامی سخنانت کاملا درست و بجاست و جای هیچگونه صحبت بیشتری رو هم باقی نمیگذاره. فقط در انتهای متن اشاره داشتی که ایراد از متن. شما از موضوعیت این متن که پیرامون جلد بازیها و کاستهشدن هنر و خلاقیت از آنها و صنعتیشدن روز افزونشونه سخن نگفتی، به سه کلمه زیر یکی از عکسها، که درخصوص عدم علاقه من به این بازیست اشاره داشتی و بعدش شعار سر دادی. العان شما به این میگی انتقاد؟ به این میگی طرفدارای و با این کامنتت العان باید همهچی گل و بلبل بشه؟ کجا ما به کاربرا و سلایق گوناگون میپریم. منم یکیم مثل خودت، از کاربرا بودم و هنوز هم هستم و در این پست هم دارم به تک تک کامنتا و نظرات گرانبهاشون، از جمله شما قدیمی عزیز :۱۵: پاسخ میدم و صحبت میکنم. ادعایی هم ندارم و صددرصد احتمال اشتباه دارم، بحث و صحبت برای همین وجود داره. فقط مساله اینجاست که بحث من وشما نه پیرامون این مطلب، نه پیرامون وضع سایت، بلکه پیرامون عدم علاقه من به اخرین ما بوده :۱۲:
برای سایت هم داریم زحمتمون رو میکشیم، وضعش در قیاس با پارسال و پیارسال همین موقع بسیار بهتر و بهسامانتر شده، منکر ایرادات و کاستیها نیستیم، ولی تلاشمون رو برای پیشرفت هرچه بیشترش اتخاذ میکنیم. حداقل توقعی هم که میتونیم داشتهباشیم اینه که لااقل شما قدیمیا نابرابر و ناعادلانه به موضوع نگاه نکنید. بنده هم نگفتم به سایت سر بزن یا نزن، گفتی خوشا به سعادت اونایی که سر نمیزنن، منم گفتم شما هم اگه انقدر احساس حقارت و کجشانسی میکنید، خوب سرنزنید. توقع نداری که به همچین حرفی بگم بله، حق با شماست، اشتباه از ماست، سر بزن، غلط کردم اصلا. خوبه یهخورده حواسمون به صحبتهایی که میکنیم باشه و فقط طرف مقابل رو نبینیم. تمامی بچههای تحریریه اینجا و سایتهای دیگر از افرادی مثل خودتن، لزومی نداره انقدر موضع رو بالا به پایین بکنی و سخت بگیری. داریم درخصوص یه حوزه مبتنی بر سرگرمی و هنر صحبت میکنیم، و خیلی باعث ناراحتیه که همچین موضوعاتی رو واردش کنیم. خوب باشیم با هم
راستی، ممنون که هستی و سر میزنی :۱۵:
چند جمله و ختم کلام ، چند سال پیش بود که تو یکی از پست ها بحثی پیش اومد و من تو اون بحث یه نظری دادم، گفتم که من از بازی dota خوشم نمیاد و اصلا اونو گیم به معنای واقعی نمیدونم، و همین نظر باعث شد تا سیلی از فحش ها و مسخره کردن ها روانه من بشه ، اونجا بود که یاد گرفتم به بازی های بزرگ و قابل احترام هرچند که اگه ازشون خوشم هم نیاد باید احترام بذارم تا اینطوری به طرفدارهای بیشمارش هم بی احترامی نکرده باشم. موفق باشی .منتظر مقالات خوب بعدیت هستم.
منم بیاحترامی نکردم، اگرم جایی احساس کردی که پام رو از محدودم فراتر گذاشتم، پوزش همونطور که پیشتر اشاره داشتم، این قبیل موضوعات اصلا نباید وارد حیطه این قبیل بحثهای بیخود بشوند. باید درشون غرق شد و ازشون لذت برد. دوتا رو هم من که کلا با مولتیهای بیداستان و عاری از مفهوم مشکل دارم و کمترین کششی درخصوصشون ندارم، بازم دونفرهها و بازیای جمعی دوستانه یچیزی معنی نداره ساعتها وقت غیرقابل بازگشت رو صرفت چیزایی کرد که فقط قراره سرگرمت کنن و بعد از یک ساعت یا هزارساعت، کمترین عایدی برای فرد نداشتهباشن، درصورت رعایت تعادل و نگهداشتنشون در همان اندازه سرگرمکنندگی قابل قبوله، ولی بیشتر
با عرض سلام و خودتون بابت مطلب
خیلی جاها باهاتون موافق هستم و خیلی جاها هم نه
به شخصه با ۳۴ سال سن و بعد از دوره ی پای استیشن ۲ و ایکس باکس دیگه کنسول و بازی رو کنار گذاشته بودم و ازش فاصله گرفتم به خاطر مشغله
متاسفانه خیلی از ما انسان ها نمیتونیم نظر مخالف خودمون رو قبول کنیم و بپذیریم
سلایق متفاوت کنار هم نمیتونیم باهم گفتمان کنیم
حتما باید طرف مقابل مثل من فکر کنه یا طرفدار سونی و انچارتد و لست آف آس باشه که من بتونم حرفش رو برو داشته باشم، حتما باید بارسایی و طرفدار مسی باشه و اگر رئالی و طرفدار رونالدو باشه من هرگز نمیتونم باهاش بحث کنم
اینکه جلدهای بازی ها در ژاپن و اروپا با آمریکا فرق میکنه بیشتر نشان از مصرف گراییه و به قول ماها عقلشون تو چشمش بودن انسان ها رو نشون میده
ژاپنی های عشق مانگا و انیمه رو باید جدا کرد با کل دنیا
شاید من سلیقه ام متفاوت از عموم مردم باشه و مثلا به ژاپنی ها نزدیک باشه ولی نباید بیام سلیقه عموم رو هم نفی کنم
ممکنه من بعنوان یه پلیر معمولی که فقط اوقات فراغتم رو بازی میکنم و وقت خوندن نقد و بحث و حتی خبر از اورهایپ ها هم ندارم یه جلد منو جذب خودش بکنه
ممکنه یکی با جلدی که مد نظر شماست جذب بازی بشه ولی یکی دیگه با جلدی که شما اسمش رو ویروسی و مریض گذاشتی
در کل بنظر من از بین جلدهایی که اینجا تحلیل کردید جلد بازیهایی مثل لست آف اصلی و فار کرای ۳ بشدت زیبا هستند
ولی برخلاف شما جلد و بازی آسمان هیچکس یا جلد های ساده فاینل فنتزی رو اصلا دوست ندارم
تا وقتی دلایل مستند و کافی پیرامون نظر افراد وجود داشته باشه, و از حیث محتوا و عمق هم سطح کافی داشته باشه, اون نظر قابل احترامه. ولی نظری که سطحیه و ناشی از عدم برخورداری از تجربه و عمق کافیست, از موضوعیتی گذرا پایش را فراتر نمیگذاره.
در متن هم دقت کرده باشید, من جلد اصلی اخرین ما رو پسندیدم و یکی از نمونه های عالی طراحی جلد دانستمش. جلدی داستانگو که از طراحی و رنگ بندی عالی هم بهره میبره. این صفت ویروسی هم که تو متن به ان اشاره داشتم چرایی استفادش رو توضیح دادم, در نظر داشته باشید که این قبیل متن ها و موضوعات جای بحث بسیاری دارند و نیاز به گروه نظرات مختلفی هم داره که تو همین بخش نظرات و کامنت شخص خودتون بعضی از نمونه هاش رو دیدیم. این متن از من با اطلاعات و سطح دانش کنونی بوجود اومده، بنده نیز ادعای خاصی ندارم و ممکنه اشتباه بکنم و در قیاس با اساتیدی دیگر با نظراتی و سطحی بالاتر و پختهتر حرف پندانی برای زدن نداشتهباشم، هدف کلی بحث و نظر دادن هم گفت و گو پیرامون طیف سلایق و آرای گوناگون با سطح دانشهای مختلف است. افرادی مثل شما و دیگر عزیزان بیایند و موضوع را بازتر بکنند و بار محتواییش را بیشتر بکنند و من و دیگران هم این وسط بتوانیم از صحبتهایشان بهره ببریم.
تشکر بسیار بابت وقتی که گذاشتید
قشنگ با خوندن بعضی نظرات ! میشه به خوبی متوجه شد چرا دنیای بازی به این حال و روز افتاد و همه ازش فرار کردن !
طرف میگه نظر شخصی بعد ۴۰ کیلو فکت پشتش نازل میکنه و باقی رو احمق فرض میکنه ! مثلا ۱۰۰ تا منتقد یا منتقد مجله امپایر هیچی از سینما و ادبیات نمیدونه یه چند نفر تو کل این گالکسی وجود دارن که از حقایق کیهانی مطلعن
عزیز دل, من در خود متن فقط اشاره کردم که اخرین ما رو دوست ندارم. همین, ولی متوجه ارزش هاش و ویژگی های مثبتش هستم و جلد نسخه اصلیش رو هم که به موضوع این متن مربوطه رو بسیار می پسندم. در بخش نظرات, عزیزیامد و گفت چرا دویت نداری؟ مگه میشه دوست نداشت؟ باید دوست داشت, ادم نیستی اگه دوست نداری (شوخیست, جدی نگیرید, ولی خوب, کلیت صحبت و نحوه بیانشون همچین موضوعی را به ذهن میرسونه) منم در جواب صحبت و شعاری که بعد دادن, موضوع رو براشون باز کردم و از چرایی عدم علاقم به این بازی سخن گفتم, قصد توهین هم ندارم, اصلا چرا باید در همچین حوزه هایی که تمرکزشون بر روی سرگرمی و قصه سراییست توهین به افراد مطرح باشه, چرا باید بقدری به محصولات چسبید که یه نظر مخالف اینچنین به سبیل قبایمان بر بزند؟ اصلا هم برلیم مهم نیست فلان منتقد چه می گوید, اخرین ما بازیه خوبیست, خوبی در حد هفت و نیم یا هشت. خوبی که من اصلا ازش خوشم نیامد. خطم کلام.
لطفا هم انقدر شعار سرندهید و هرموضوعی پیش میاید سنگ دنیای بازی قدیم را به سینه میزنید. بنده خودم از قدیمیام, یکساله دارم همینجا مطلب مینویسم, چون دلم میسوزه و دوست دارم حداقل کاری رو که میتونم برای این سایت بکنم, بقیه عزیزان هم به همین شکل, تلاش هایمان هم نه در ان سطحی که باب دلمان بود, ولی نتلیجی امیدوار کننده ای داشته که با همت بیشتر میشه به بهبود و پیشرفت روز افزونش امید داشت. شما و اون دوست بالایی و همه ی عزیزانی که همچین طرز فکری دارن, بالاترهم اشاره داستم, میتونین بیاین تو تیم و در راستای بازگرداندن سایت به ان روزها خودتون تلاش کنید. نه اینکه بیرون گود بشینید و سالی یه بار سایت رو باز کنید و بگید لنگش کن. منکر ضعف ها نیستیم, ولی قدر نشناسی هم حدی داره.
خوب باشیم با هم
باز داری فکت صادر میکنی ! وقتی فکت صادر میکنی دیگه شامل تبصره نظر شخصی نمیشه ! این فکت شما هم در مقابل ۱۰۰ تا نقد کاملا مثبت از مجلات معتبر با ۳۰۰ تا جایزه شوخی هم به نظر نمیاد ! TLOU چه از نظر منتقدین چه از نظر گیمر ها و از هر لحاظ یکی از برترین بازی های صنعت گیمه که تا سال های سال هم تاثیر خودش رو نه تنها روی صنعت گیم بلکه روی باقی عرصه ها اینترتیمنت و هنری به جا گذاشته و میزاره
مبارکش باشه
ولی برای من اصلا اهمیت نداره
سلام
تشکر از این مطلب ارزنده
جلدها همیشه برای من جذاب بوده اند…
چه از لحاظ هنری و چه داستان پردازی…
از دورۀ کمودور ۶۴ تا امروز که نگاه میکنم مبحث جلد ، بسیار درخشان و خاطره انگیز است…
مخصوصاً در آن دوره که هیچ رسانۀ مکتوبی هم حتی در دسترس نبود و عکس جلد نوارهای کاست گویای همه چیز بود…
از پرنس و سه گانۀ شن های زمان هم سخن به میان آمد…
جا داره یادی از جنگجوی درون هم بکنیم که به زیبایی حس و حال بازی و تنهایی پرنس رو به تصویر کشیده بود…
یادِ شینوبی، تاسکر ، سه گانۀ آخرین نینجا، رزیدنت ایول، سایبریای کبیر ، ولفنشتاین و … بخیر
:pc: همیشه شاد و همیشه خوش باشید :pc:
ممنون بابت توجه و وقتت :۱۵:
سلام
خیلی جالب بود ممنون
خود منم بعضی جلد های بازی هامو اینقدر دوست داشتم که cd یا Dvd بازی رو میدادم به دوستام ولی جلد رو نه!
ولی چند نکته (ببخش جسارت نشه) :۱۴:
مثلا برای یه گیمر که چند شماره از یک بازی رو رفته.با هر عکسی روی جلد یا عکسهای دیگه صفا میکنه.
اما برای کسی که تازه میخواد اون بازی رو تجربه کنه شاید جذب بازی نشه. بیشتر جلدها طرح جو گیرانه ی رو قرار میدن.
که البته بازم اولویت طرح جلد با مخاطبان جدید هست که باید جذب بازی بشوند و باید نه تنها طرح جلد بلکه عکسهای دیگه بازی هم باید زیبا باشن.(حتی من میگم عکسهای که از داخل بازی در حین بازی گرفته شده)
و جالب هم اینکه نه تنها جلد و عکسهای بازی ها اینجوری شده بلکه تریلر و تیزر های تبلیغاتی بازی ها و حتی فیلمها هم همین شده.
خوشحال میشم نظرت رو بدونم
ممنون
این موضوع صادقه، ولی دلیل نمیشه که از بار هنری طرحها کاسته بشه. بهطور مثال جلد ایکو، به معنای تمام از تمامی چیستی بازی و احساس نهفته درش به زیبایی تمام با طرح فوقالعادش سخن میگه.
خلاقیت در زمینه جلد بازی ها واقعا داره افت میکنه .
جلد همه بازی ها یا تصویر بزرگ صورت شخصیت اصلی یا یکی از شخصیت هاست ( مثلا همین امسال dishonored 2 ، tekken 7 ، Call of Duty: WWII ، Hellblade ، Mass Effect: Andromeda و …. ) یا کل هیکل شخصیت اصلی وسط تصویره و معمولا بقیه شخصیت ها در اندازه کوچیک اطرافش ( باز هم همین امسال و تا حدودی پارسال : Agents of Mayhem ، Sniper Ghost Warrior 3 ، Prey ، NieR: Automata ، Middle-earth: Shadow of War ، doom و کل سری assassin’s creed و ….) .
یادش بخیر یه زمانی خود باکس بازی برام خیلی ارزش داشت و به قول دوستان یه ساعت نگاش میکردم اما الان بجز تعداد محدودی بقیه هیچ ظرافت خاصی ندارن .
مقاله ی نو و بسیار جالبی بود :*: .
خوشحالم که متن باب دلت بود مبین جان
ممنون بابت این مقاله زیبا که حرف خیلی از گیمرها بود
همانطور ک گفتی در گذشته ک خبری از اینترنت نبود برای طراحی باکس ارت خیلی وقت میزاشتن جوری که کامل ادم رو وسوسه میکرد یک بازی آشغال رو بخره :/ حتی یادمه وقتی بچه بودم موقعی که بازی نصب میشد تو اون طول نصب ی ساعته جلد بازی دستم بود و نقطه نقطه طرح رو بررسی میکردم و کیف میکردم .
درمورد باکس ارت Bioshock infinite هم دقیقا همین نظر رو دارم.. واقعا متعجبم که چرا ی بازی به این خوبی و با داستان مفهموی پشتش باید چنین جلد چیپی داشته باشه
دروووود رفیق پر احساس و خوش ذوق.
سپاس از مطلبت.
من دیگه اون قدر درگیر زندگی شدم و همین جور دارم فرو میرم که کمتر می تونم توی این سایت ها و فضای مجازی فعالیت کنم.
نمی دونم من رو یادت هست یا نه.
ولی حال کردم به این موضوع چنین نگاهی داشتی که صد البته به نظر من درست هست، تغییر دادن ذایقه مردم به ساده پسندی و سطحی نگری، یادم میاد خیلی پیش ترها در مورد مقایسه گیم پلی بازی ها هم گفتگوهایی بین دوستان میشد پیرامون این که:
” دشواری و چالش برانگیز بودن عناوین در گذشته به گونه ای بود که هر عنوانی مخاطبین خاص خود را داشت مهارت های فکری و ذهنی مخاطبینش رو به کار می گرفت،
اما عناوین روز به گونه ای طراحی شدند که همه عناوین قابل بازی برای همه اقشار باشند. ”
سینمای هالیوود از ” دی سی ” و ” مارول ” انباشته شده.
در هر دوی این ها به شکل بی رحمانه ای خلاقیت و نوآوری در حال کمرنگ شدن هست، و آرام آرام هنر دیگر در این آثار فاقد اهمیت میشود و فقط بحث تجارت تنها بحث موجود در این آثار خواهد بود.
در این حالت، این دو تجارت نیازمند مخاطبینی سطحی، کم سواد، بی دغدغه، فاقد قدرت تحلیل، فقیر در اندیشه و نگاه هستن.
پس باید ذایقه تغییر کند و در این مسیر منتقدان هم کم کم همراه این موج می شوند و کسانی که خلاف موج حرکت می کنند آن قدر انگشت شمار میشوند که نه صدایشان شنیده و نه اندیشه شان ترویج میشود.
سلام و درود بر سامسارا خان عزیز :۱۵: :۱۵: (پوزشم را بابت عدم یاداوری نامت پذیرا باش ) خیلی هم خوشحالم که مطلب رو پسندیدی و باب دلت بود. کامنتت هم بهقدری مفصل و کامله که جای هیچگونه پینوشت و اضافهای رو باقی نمیگذاره. جای خالی نظرات پربار و مفصلت در سایت بسیار احساس میشه امیدوارم که این روزمره اندکی گرهاش رو برات شل کنه و وقت خالی و فراغت بیشتری رو در اختیارت قرار بده، ما هم بیشتر ببینیمت و از همصحبتی باهات نهایت لذت رو ببریم :۱۵:
مگه میشه یادم نباشه
علی جان من بچه ها رو دوست داشتم از جمله خودت و یکی دو نفر دیگه که خیلی هم فاز بودیم.
متاسفانه همه چیز این جا و همزمان در زندگیم دچار تغییر شد.
اون علیرضا اگه اشتباه نکنم چه قدر دلم برای خودش و نوشته هاش تنگ شده، ای کاش توی تلگرام دست کم به هم وصل میشدیم که ارتباط از بین نره.
دوست داستی یه راه دسترسی غیر از سایت بده.
گمت نکنیم مثل برخی دوستان خصوصا مهران و علیرضا و یکی دیگه بود دست به قلم بود یادمه یه بار داشتیم از آخرین ما صحبت می کردیم و می گفت من دوست داشتم فلان دیالوگ ها براشون نوشته میشد برای پایان بندی، قلم و احساسش رو دوست داشتم.
یه کانال بچه ها داشتن ولی من نمی تونستم باهاشون هم کلام بشم به خاطر اختلاف نسل و …. اینه که به کل دور شدم.
خارج از اون کانال ها با هم ارتباط داشته باشیم پایه هستم به خدا، آهان پارسا و اسم کاربری سایکومنتیس فکر می کنم بودن که هم کلام شدن باهاشون گاهی لذت بخش بود.
من هم بهزاد هستم.
خیلی هم عالی بهزاد خان ۰۹۳۵۴۷۸۱۶۷۸ این شماره منه، تو تلگرام یا واتساپ علاقهداشتی ادم کن بیشتر صحبت کنیم
(( بهشخصه از «آخرین ما» لذت نبردم و حتی تماماش نیز نکردم … ))
اولین باره تو عمرم که دارم این جمله رو می خونم و امیدوارم آخرین بار هم باشه
دنیای بازی داره به کجا میره…
دنیای بازی به جایی نمیره، نظرات شخصی هر فرد بازتاب دهنده نظرات هیچ سایتی نیست، شعار نده لطفا.
آخرین ما هم بله، اصلا ازش خوشم نیامد و بعد از هفت ساعت با احساس اطلاف وقتی کشنده خودم را از شرش جدا کردم. اثری که مدام سعی میکرد لحظه به لحظه به بازیکنندهاش یاداوری کند که ببین من چهقدر خفنم، چهقدر خوبم، عجب گرافیک و روایت دست اولی دارم «!» درصورتی که هیچی نداشت. اگر مقداری در سینما و ادبیات غرق بشی متوجه میشی که تمامی این مدح و ستایشا از ارزش واقعی بازی بیشتر است و با محصولی بهواقع اورهایپ روبرو هستیم. خود بازی بهغیر از جای دادن خوب عناصر مختلفش که بهواقع هم از پرداخت خوبی برخوردارند، هیچ چیز جدید برای اراعه ندارد، حتی همون ارکان خوبش رو هم در آثار دیگر بهوفور دیدهایم. بشخصه «من زنده هستم» یوبیسافت رو که در بازهای نزدیک آخرین ما عرضهشد و از تم یکسانی نیز بهره میبرد رو بسیار بیشتر میپسندم. سطح خودش را میداند و چیزی را هم نمیخواهد در چشم مخاطب فرو بکند و ادعای گزافی نیز ندارد. برای اطلاع بیشترت، حتی آنچارتدها رو هم دوست ندارم، گیمپلیی فقیر، داستانی آبکی و روایتی مثلا سریع و پرهیجان، ولی بسیار بیمنطق و شخصیتهایی تیپیکال و صرفا باحال. واقعا جای افسوس دارد که این قبیل آثار دارند به نماد و چهره این هنر بدل میشوند. محصولاتی که همانند آثار بلاک باستر پرفروش این روزهای سینما در حال بلعیدن این هنر جوان و زیبا هستند.
یکسوال، از این همه متن، فقط همین توجهت رو جلب کرد؟
aliya
خب بیا یه جمله ی جدیدشم از طرف خودم بشنو:
(( بهشخصه از «آخرین ما» لذت نبردم ولی تمامش نیز کردم … ))
این بازی باعث شد من برای همیشه از هرچی متا و منتقد و گوتی و جایزه هست دوری کنم به نظرم نمره ی واقعی این بازی یا ۸ ایه که گیم اسپات داده یا ۷.۵ پلیگان :۲۳: یک دور رو easy تمومش کردم باید اعتراف کنم یکی از زجرآورترین گیم پلی هایی رو داشت که تو عمرم تجربه کردم
البته جناب فتح آبادی من از سری آنچارتد بر خلاف آخرین ما خوشم اومد بازی فان و سرگرم کننده ایه (نظر شخصی) :*: :۱۵:
انچارتدا دقیقا همینن, فان و سرگرم کننده, مثل یه بلاک باستر تابستونی یا سری مفرح ایندیانا جونز اسپیلبرگ. نه در اون جایگاه رفیعی که ملت قرارش دادن.
Meraj :
ول کن این حرفا رو ، خودت چطوری ؟ خوبی ؟ یاد قدیما بخیر داداش
خوشحالم که دیگه خیلی از دوستان اصلا از سایت دیدن نمیکنن حداقل اینه که دیگه این خزعبلات رو نمیخونن و نمیبینن…خوشا به سعادتشون
میدونی چی جالبه عزیز؟ اینکه از بین اینهمه سخنی که در متن ازشون سخن ایراد شد و جای بحث و صحبت بیشتر توسط شما و دیگر عزیزان رو داشت، بخشی توجهت رو به خودش جلب کرد که دوست داشتی جلب بشه و بیای پیرامونش حرف بزنی. خزعبل هم نیست عزیز دل، اخرین ما بازی خوبیست، ولی خوبی در حد هفت و نیم یا هشت. نه بیشتر، نه کمتر.
دوستان دیگر هم سر نمیزنند قرار نیست که سر بزنند، انسانها رشد میکنند و قرار نیست که همیشه مشغول همان کارهای قبلی باشند، العان اینجان، یه مدت دیگه یهجای بهتر، انتخاب و صلاحدید خودشونه. منم شاید یه مدت دیگه اینجا نباشم، کی میدونه. شما العان روزی ۲۰ ساعت گیم میزنی، چندسال دیگه شاید از گیم فرار کنی، طبیعیست. هرجا هم هستند و هرکاری میکنند امیدوارم راضی و سربلند باشند. شما هم بنظرت خیلی بدشانسی و از سعادت دستت کوتاه، و عامل این رو هم شخص بنده و این سایت میدونی، خوب چرا خودت رو محدود میکنی؟ بفرما، در قفس بازه، پرواز کن.
البته اگر بالی وجود داشته باشه…
منم یکی از همون قدیمیام که سنگشون رو به سینه میزنی، نام کاربریم A.F.A بود. شما هم فکر میکنی سلیقه و قلمت بار معنایی و مفهومی فراوانی داره قدمت روی چشم، بفرما و هنرت رو نشون بده. سعادت رو برامون تعریف کن
حالا یک بار دیگه هم ببین. منم لذت نبردم