سایه‌ی دل‌گیر مرگ بر بالین تاریکی؛ نقد The Darkness II

در ۱۳۹۰/۱۲/۱۰ , 19:25:58
The Darkness II

.

تاریک‌تر از مرگ

.

دیوارهای خط‌خطی، صندلی چوبی و شکسته به همراه ورقه‌هایی پوسیده از کتاب‌های تکه‌تکه شده‌ بر روی زمین، اتاقی دلگیر و سرد را در تیمارستانی دورافتاده به وجود آورده است. دیوارهای ترک‌خورده‌ای که تنها همدم جکی استکادو –شخصیت اصلی بازی- می‌باشند تا ذهن او را آشفته‌ و متوهم‌تر کنند. به‌طوری‌که وی دنیایی تاریک و خیالی در رویای خویش ساخته‌ و خود را به همراه تمامی کارکنان تیمارستان شخصیت سازی کرده است. جکی در دنیای تاریک خیالش بیماران روانی را دوستان خود، کارمندان و پزشکان را دشمنانی به نام تاریکی و پرستار آن‌جا را ـکه جنی نام دارد- به عنوان همسرش می‌داند که در چنگال نیرو‌های تاریکی اسیر شده است و جکی برای نجات او در مسیر دشواری قدم برمی‌دارد.

.

قصه‌ی بازی حرف‌هایی فراتر از یک تیراندازی اول‌شخص می‌زند و در آن نیز موفق می‌شود. تعادل درست میان دنیای تاریکی و تیمارستان و همچنین شخصیت پردازی عمیق جنی، فضایی برای همزادپنداری با جکی را به وجود می‌آورد که یک درام پیچیده‌ی زیبا می‌سازد. این روند در مسیر بازی پایدار می‌ماند و رفته‌رفته در انتها به اوج می‌رسد. جایی که استکادو باید یکی از دو پایان قدرتمند بازی را انتخاب کند که یک دوراهی تاریک از حقیقت و رویا می‌باشد و در هرکدام ظرافت در عمق پایانی باشکوه به چشم می‌خورد.

.

The Darkness II
طراحی زیبای دنیای تاریکی به همراه تنوع سلاح گوناگون و بازوهای اهریمنی واقعا هیجان انگیز است

.

درخشش خورشید تاریک بر خشم و عشق

.

تنوع در سلاح‌های گرم گوناگون و ریز و درشت به همراه بازوهای اهریمنی و قدرتمند جکی استکادو تجربه‌ی یک تیراندازی اول‌شخص هیجان‌انگیز و لذت بخش را به ارمغان می‌آورد. شلیک هم‌زمان با دو اسلحه، پرتاب اشیائ مختلف به سوی دشمنان و تکه‌تکه کردن آن‌ها توسط بازوهای جکی، “تاریکی۲” را از دیگر رقبای خود متفاوت می‌کند. این شور و هیجان و خون‌ریزی، تکراری و یکنواخت می‌شد اگر پشت سرهم و به طور مداوم ادامه پیدا می‌کرد اما چنین نیست. به‌طوری‌که با پشت‌سر گذاشتن مراحلی سرشار از خشونت و مبارزات تاریک و سخت لحظات شیرین و به یادماندنی به همراه جنی با فضاسازی زیبا و خاطره‌انگیز در نبض بازی تزریق شده است که جلوه‌گر پارادوکسی بی نظیر از عشق و نفرت می‌باشد.

.

نوآوری‌ها به‌طور کامل درخدمت روند بازی هستند و المان‌هایی مستقل و جداگانه از گیم‌پلی نمی‌باشند. جکی استکادو در دنیای تاریکی از روشنایی بیذار است و با تابش نور بازوهای اهریمنی و بینایی‌اش را از دست می‌دهد. دشمنان نیز که هوش مصنوعی قابل قبولی دارند با هدایت نور به سمت جکی سعی بر ازبین بردن او می‌کنند. اما استکادو در این مسیر تاریک و دشوار تنها نیست و موجودی شبیه به میمون با چنگال‌هایی زمخت و چهره‌ای ترسناک او را همراهی می‌کند. همکار جکی نه‌تنها یک مهره اضافی به حساب نمی‌آید بلکه در نشان دادن راه، سرگرم کردن دشمنان و حتی نابودی آنها نقش به‌سزایی ایفا می‌کند.

.

همان‌طوری که شخصیت اصلی بازی به دشمنان آسیب وارد می‌کند، آن‌ها نیز به وی صدمه می‌زنند. جکی برای بدست‌آوردن دوباره‌ی سلامتی‌ خود می‌تواند در گوشه‌ای پناه بگیرد تا قسمت‌های آسیب دیده‌‌اش ترمیم شوند. همچنین با بیرون کشیدن قلب جنازه‌ی دشمنان و خوردن آن‌ها توسط بازوهای اهریمنی‌اش به سرعت سلامتی خود را به‌دست می‌آورد. اما شاید همه‌ی این‌ها برای پشت‌سر گذاشتن پادشاهان سرسخت تاریکی در مبارزه با آن‌ها کافی نباشد. بنابراین قسمتی به منظور ارتقای قدرت با جزییات بسیار زیاد برای شخصیت اصلی بازی قرار دارد. جکی می‌تواند با جمع‌آوری امتیاز از گوشه و کنار دنیای تاریکی قدرت خود و بازوهای اهریمنی‌اش را بیشتر و بیشتر کند تا در ضیافت خشم و خون‌ریزی، دشمنان پلید این دنیای بی‌رحم را شکست دهد.

.

The Darkness II
فضاسازی تیمارستان نسبتا خوب کار شده و دیوانه‌ها حس غریبی به این مکان بخشیده‌اند

.

زشت و زیبا

.

رنگین‌کمان رقص رنگ‌ها در آغوش سرد تاریکی؛ جلوه‌ای از اوج هنر در سرتاسر محیط بازی؛ و هم‌نشینی شیرین ظرافت و عشق در کنار حس تلخ خشم و نفرت، همه و همه خلق شاهکاری از اثر هنرمندانه‌ای است که قربانی بی‌رحم موتور گرافیکی به‌شدت ضعیف بازی شده‌اند. تضاد آزاردهنده‌ای که تا انتها باقی می‌ماند و طراحی زیبای صحنه‌ها را با ساختار زشت و بی کیفیت نابود می‌کند. همچنین جلوه‌های نورپردازی و سایه به‌قدری ضعیف کار شده که وجود آن‌ها احساس نمی‌شود. گرافیک سل‌شیلد و شبیه به نقاشی بازی هیچ‌گونه ارتباطی با محیط آن ندارد و تنها به منظور پنهان کردن ضعف‌های بسیار زیاد موتور گرافیکی اختصاصی و بد “تاریکی۲” مورد استفاده قرار گرفته‌است که در آن نیز موفق نیست. چنین ساختار شلخته‌ای موجب می‌شود طراحی هنری چشم‌نواز بازی بی‌هویت جلوه کند و ضیافت رنگ‌های دلنشین‌اش را در تاریکی عمیق فروببرد.

.

The Darkness II
این فردی که آرواره‌های بازوی جکی را در گردنش حس می‌کند گویا حال و روز خوبی ندارد..!

.

آوای صمیمانه‌ی مرگ

.

صدای افتادن پوکه‌ها بر روی زمین، فریادهای آن دشمنی که درحال خورده شدن توسط بازوهای جکی می‌باشد و هم‌همه‌ی مبهم محیط اطراف که گاها بر موسیقی مناسب و دلنشین سوار است، اتمسفر گیرایی از دنیای تاریکی را به ارمغان می‌آورد. از سوی دیگر شباهت صدای شلیک گلوله‌های مختلف، سکوت بیش از حد طبیعت و اندک مواقع نامناسب موسیقی، خراشی هرچند کوچک بر سیمای ظریف این بخش از “تاریکی۲” می‌گذارد.

.

یاد و خاطره‌ی جنی در سرتاسر دنیای تاریکی پارادوکسی عمیق از عشق و نفرت در نبض بازی تزریق کرده است

.

 

ارمغان تاریکی

.

روند متنوع و جذاب با چاشنی خشونت و خون‌ریزی اما در آغوش صمیمانه‌ای از عشق با خلق قصه‌ی پیچیده و درگیرکننده در دنیای تاریکی آمیخته با رنگین‌کمانی از طراحی هنرمندانه و چشم‌نواز که قربانی در دام ساختار زشت گرافیکی آن شده است سوار بر موسیقی دلنشین و صدای نسبتا گیرا هدیه‌ای از یک تیراندازی اول‌شخص زیبا می‌باشد.

.

گرافیک: ۶.۸

گیم پلی: ۹.۱

موسیقی و صدا: ۸.۴

داستان: ۹

امتیاز: ۸.۳

نویسنده:  JeNeRaL ShAwN  ( شاهین رستم‌خانی )


158 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. وای شاهین جان چی کار کردی…مثل همیشه عالی…. :wink:
    واقعا این دارکنس ۲ بازی بسیار هیجان انگیز و جذابی بود….راستش رو بخواید قبل از عرضه بازی فکر نمی کردم بازی اینقدر جذاب و خوش ساخت باشه…. :wink:

    ۰۰
    1. خواهش میکنم عزیزم مرسی.. اتفاقا منم غافلگیر کرد.. چرا..؟ اصنم خب فکر نمیکردم طراحی هنری بازی انقدر عالی و چشم نواز باشه.. از طرفی انتظار این موتور گرافیکیه فاجعه رو نداشتم.. همچنین هیچوقت فکر نمیکردم داستان به این زیبایی داشته باشه.. گیم پلی هیجان انگیز رو منتظرش بودم ولی.. :wink:

      ۰۰
  2. شاهین جان واقعاً خیلی نقد مستحکم و شیوایی بود و از خواندن تک تک جملاتت به هوش و ذکاوتت در نویسندگی ایمان آوردم. مختصر و مقید.
    ولی یکمی دیر آمادش کردی به نظر من اگه یه کم تمرین کنی به درجات عالی از نویسندگی و متنقدی می رسی
    هر جا هستی آرزوی سلامتی و کامیابی برات دارم

    ۰۰
    1. اما در مورد نقد
      به نظرم روی گرافیک یه کم بی انصافی کردی!
      آخه هدف خود بازی خلق همین نوع گرافیک زیبا و کمیک گونه بود و شبیه به یک تابلو نقاشی بود گرافیکی که در هیچ یک از بازی هایی که تاکنون انجام داده ایم نظیرش دیده نشده و بی همتاست
      چیزی که یکی دیگر از المان ها متفاوت بودن این بازی بود. جدا از اینکه خوب نقص هایی هم در قسمت های مختلف اعم از Shadow Effect داشت که با توجه به فضا و اتمسفر بازی می شد ازش چشم پوشی کرد!
      پارادوکس رو خوب اومدی
      استفاده از رنگ های متنوع و شاد آمیخته با غم و اندوه جکی یک اتمسفر خاص و بی نظیری رو بر بازی حاکم کرده بود که آدم رو بین دو راهی نور یا تاریکی قرار می داد و در آخر خود تو بودی که یکی از این گزینه ها رو انتخاب می کردی:« خودکشی و رفتن به جهنم» یا «ماندن در آغوش جنی»
      بازم ازت ممنوم

      ۰۰
    2. آفرین گرافیک رو خوب گوشزد کردی اما به نظر من تو این بازی گرافیک نقص محسوب می شه تا حسن چون داستان ومحیط به این گرافیک نمی خورد
      البته این نظر من هست

      ۰۰
    3. از لطفت ممنونم عسلی و اما گرافیک:
      .
      نه قبول نیست.. موتور گرافیکی بازی افتضاحه.. این شکل و شمایل نقاشی گونه هم برای پوشوندن این قسمت هست نه تفاوت یا چیز دیگه.. هنوزم حسرت میخورم که ای کاش این طراحیه هنری بی نظیر ( که تو میگی ) بر روی یک موتور قوی یا حداقل معمولی ساخته میشد که شاهد تولد یک اثر جاودانه میبودیم..
      .
      همین دیگه..! بازم ممنونم گلم.. :wink:

      ۰۰
  3. واقعا ترکوندی شما که به شایان می گی قبلش خبر بده تا کاور بگیریم
    شما که خودت تو کار ترکوندنی چرا قبلش خبر ندادی هان :-x
    الان می دونی من سر این دو تا خبر چقدر دمیج خوردم . مراعات کن عزیزم
    اما ایول شما هم ترکوندی با نقدت بازیش واقعا حرف نداشت

    ۰۰
    1. می دونم اشتباس اما خب یه چیزیه که همه قبولش کردن هر چند اشتباه
      این که خوبه ما تو شهرمون به جای کاور بگیر می گیم خف بگیر اینکه ضایع تره :-o

      ۰۰
    2. خب ما اینجا هر دوتا رو به یک معنی استفاده می کنیم
      اگه توضیح بدی فرقشون چیه ممنون می شم چون من همش می گم کاور بگیر از خف استفاده نمی کنم

      ۰۰
    3. البته ببخشیدا خف بگیر ایم معنی رو می ده که «خفه خون بگیر»
      اما خف کن یک slang فارسی به معنی کاور گرفتن است

      ۰۰
  4. ولی به نظر من گرافیک خیلی دلنشین و زیبا بود و واقعا حس خاص رو به ادم منتقل می کرد.در ضمن من اخر این بازی نفهمیدم که جک دیوونه هست یا نیست.اگه دیوونه هست پس تو نسخه یک هم دیوونه بود؟

    ۰۰
    1. “ولی” حرف ربطیه که بعد از یک جمله‌ی مخالف با بعدش به کار میره و این یعنی من گفتم گرافیک بازی دلنشین و زیبا نبود..! عسلی کلی ناز دادم طراحیه هنریش رو که..! ولی حیف موتور به شدت ضعیف و بدی داشت که حتی نمیتونست یک صورت واضح بسازه که به همین خاطر گرافیک بازی رو نقاشی گونه کرده بودن.. تو تصور کن اتمسفر موتور گرافیکی دارکنس ۲ چیزی شبیه به کیل زون ۳ میبود..! کی میخواست اونوقت به بهش بهترین شوتر سال رو نده..؟ اما الان اینطور نیست..
      .
      سعی کردم با کوتاه ترین جمله ها داستان رو کامل بگم.. گرچه راحت میشه قسمت‌های بسیار زیاد راجع به داستان پیچیده‌ی بازی مطلب نوشت.. بعله جکی دیوونست و این رو وقتی کاملا متوجه میی که در آخر انتخاب دنیای تاریکی به عنوان یکی از ۲ پایان به پوچی میرسی.. :wink:

      ۰۰
  5. شاهین بازم مثل همیشه گل کاشتی .به قدری زیبا بود که نفهمیدم کی متنش تموم شد
    در مورد همه چیز باهات موافقم .بازی جذابی بود وارزشش در حد همون هشت و اندی بود که بهش دادی.منتظر نقد های جدیدی ازت هستم. :wink:

    ۰۰
    1. فقط بچه ها می خوام با لایک و خبردان این مقاله کاری کنین که خود شاهین نفهمه از کجا خورده!!
      این از اولیش بقیش با شما!

      ۰۰
    2. اقا من تو این بازی موندم
      توی مرحله ی اول وقتی از رستوران که اتیش گرفت در میای یه کم میری جلو یه در هست یه جعبه الکتریکی داره میگه q بزن من میزنم یکی از مارا جعبه رو میگیره هی میکشه ولی در باز نمیشه اگذ کسی میتونه کمک کنه؟

      ۱۰
    3. عزیزم تند تند همون کیو رو بزن !!! در جعبه رو میکنه !!! بعدش باید سیم داخلش بصورت عمودی یا افقی ببری !!! ( انجمن Martial Art’s )

      ۰۰
    4. تو این جور مواقع ( که در بازی کم نیست ) همیشه باید اینطور عمل کنی..:
      .
      اول با بازوی چپ اون جعبه رو دیستروی ( تخریب ) میکنی.. بعدش یک نوار یا سیم قرمز میبینی که یا افقیه یا عمودی.. باید با بازوی راست جوری بهش ضربه بزنی تا اون سیم قرمز پاره بشه.. یعنی اگه افقیه ضربت رو عمودی بزنی که پاره بشه.. بعدش برو جلوی در و بازش کن کاری نداره که گلم.. :wink:

      ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر