چرا بازی می‌کنیم؟

himsy توسط himsy
در ۱۳۹۱/۰۶/۲۰ , 19:33:13

چرا بازی می‌کنیم؟

 

 بازی با سرشت انسان در آمیخته است، فرقی نمی کند که شما در چه سن و در چه برحه ی زمانی از عمر خود باشید، شما بازی می کنید، خواه با دکمه های کنترل تلویزیون بعد از یک روز پر مشغله ی کاری ، خواهد در گهواره و با خرده عروسک هایی از پلاستیک و خواه در برخی اشکال پیچیده تر مانند بازی های کامپیوتری.

    در این مقاله قصد داریم تا به بعضی از علت های رجوع انسان ها به بازی های کامپیوتری و علت رشد چشمگیر این صنعت به خصوص در چند سال اخیر بپردازیم؛ هر چند که به نظر می رسد بررسی گذرا از تاریخچه ی شکل گیری بازی های کامپیوتری خالی از لطف نباشد.

 

افسانه آغاز می شود

   در سال۱۹۴۸ اولین ابزار بازی دیجیتالی ای که پا به عرصه ی ظهور گذاشت  بازی /دستگاه  مکعب اشعه ی کاتدی بود  که توسط دانشمندانی به نام  Thomas T. Goldsmith, Jr. و Estle Ray Mann  طراحی و ساخته شد و شبیه ساز موشک بر پایه رادار های جنگ جهانی دوم بود. با باز شدن دروازه ها این مسیر ادامه یافت   و بازی/دستگاه های زیر پیشگام صنعت بازی های رایانه ای شدند.

CHESS (1947-1958)

 NIM (1951)

 OXO (1952)

Tennis for Two  (۱۹۵۸)

 Odyssey(1966) – که جد بزرگ همه ی کنسول ها و اولین کنسول خانگی بود

(انتشار نسخه ی خانگی در سال ۱۹۷۲)

Galaxy Game    (۱۹۷۱)

 Computer Space (1971)

 Pong (1972)

   شاید خود سازندگان هم متوجه نبودند که پایه گذار چه صنعت عظیمی شده اند ؛ صنعتی که روزی حتی برای سینما هم شاخ و شانه می کشد – این صنعت در سال ۲۰۰۴ با سود خالص ۱۰ میلیارد دلار هالیوود را با سود خالص سالانه ی ۹.۵ میلیارد دلار پشت سر گذاشت – در هر حال این نوزاد در بدو ورود آن چنان که باید شناخته شده نبود و مدتی زمان برد تا شرکت های بزرگ تر به این صنعت علاقه مند شوند، تا پیش از بازی های کامپیوتری شرکت های سرگرمی ساز غالبا مشغول تولید بازی های نه چندان تعامل پذیر اما جذاب کاغدی بودند – شاید ریشه ی بازی های نقش آفرینی امروزی را نیز بتوان در بازی های کاغذی و گروهی آن دوران مانند سیاهچاله و اژدها جستجو کرد، بازی های که به نوعی نسل بعدی بازی های دسته جمعی میدانی بودند – اگرچه از سال های قبل دستگاه های آرکید سکه ای وجود داشت اما در سال ۱۹۶۶ نخستین شرکت های خصوصی ( مانند سگا) دست به انتشار کنسول های آرکید الکترونیکی زدند؛ با موفقیت این بازی ها کم کم شرکت های دیگر نیز به این گونه بازی ها روی آوردند و صنعت بازی های رایانه ای- یا به تعبیری ویدئویی- به وجود آمد، البته این صنعت نیز مانند تمامی صنعت ها دوران افول و صعود زیادی را پشت سر گذاشته است و اکنون که ۶۵ سال از تولد آن می گذرد می توان گفت که به خوبی در میان جوامع جا افتاده است.

 

چرا بازی می کنیم ؟

     در واقع علت روی آوردن انسان ها به بازی های رایانه ای ریشه در کهن ترین نیاز ها و احساس های انسانی دارد، نیاز های که به دسته های گوناگون تقسیم می شوند و با یکدیگر برخی از آنها را بررسی خواهیم کرد.

 

۱. نیاز به سرگرمی

     شاید در ابتدا این عنوان کلی به نظر برسد اما واقعیت این است که انسان ها نیاز مبرمی به گذران اوقات فراغت خود دارند تا اندکی از مشکلات روزمره فارغ شده و به تنهایی یا همراه با خانواده و دوستان خود اوقات خوشی را پشت سر بگذارند، شاید در میان تمامی عواملی که دست به دست هم می دهند تا یک بازی به موفقیت برسد این عامل اساسی ترین نقش را داشته باشد چنان که میبینییم بازی های مانند لگو بتمن و یا ماریو گوی فروش را در بسیاری موارد از بازی ها ی حرفه ای ، چالش برانگیز و بسیار پر هزینه تر می ربایند. نیاز به سرگرمی از راه های گوناگونی مانند بازی های میدانی و کم خرج تا رفتن به مکان های تفریحی و پر خرج قابل ارضاست اما هیچ کدام مانند بازی های رایانه ای در دسترس و آسان نیست؛ خصوصا هنگامی که موقعیت برای بازی های میدانی وجود نداشته باشد؛ و در این هنگام بازی های رایانه ای با تعامل پذیری بسیار بالای خود وارد میدان می شوند.

 

۲. داستان و تعامل همزمان

    برخی دانشمندان بازی های رایانه ای را یک مدیوم قصه گو می دانند، مدیومی که بازیکن را در دنیایی دیگر و در نقش فردی دیگر قرار می دهد و همراه با او داستانی را شکل خواهد داد، حتی بازی هایی که داستانی ندارند(مانند بازی های ورزشی) ذاتا دارای پیش فرض هایی در ذهن مخاطب هستند که باعث می شود مخاطب با بازی همزاد پنداری کرده و همراه شود، در نظر این دانشمندا گیم پلی، کاراکتر ها و تمامی مکانیک های بازی در خدمت بیان داستان هستند؛ در مقابل این نظریه، برخی دانشمندان به اصالت گیم پلی معتقد اند، در گفتمان این دانشمندان ، اگر چه برخی بازی ها از داستان برخوردارند،اما تمامی اجزای بازی تنها در جهت تکامل گیم پلی بازی اند، به عنوان مثال هنگامی که یک بازی کن مذکر  tomb raider بازی می کند ممکن است حتی به لارا اصلا نگاه نکند، بلکه تمامی فکر او مشغول به رد کردن معما ها و به طور خلاصه انجام دادن بازیست. در هر صورت اگر هر  کدام از نظریه ها را مبنا قرار دهیم؛ بازی های رایانه ای به دلیل داستان و تعامل پذیری خود مورد توجه بازی کننده ها قرار خواهند گرفت و این خود عاملی برای انجام دادن بازی خواهد بود.

 

۳. نیاز به یاد گیری و مهارت

    تاکنون پیش آمده که برای دوستان خود کری بخوانید و از توانایی های خود در بازی کردن سخن بگویید؟ ما انسان ها نیاز به یادگرفتن داریم؛ نیاز به تمرین و ممارست داریم؛ نیاز داریم تا چیزی را یاد بگیریم که چالش ها ی گوناگون را با آن پشت سر بگذاریم؛ بازی های رایانه ای تا حدودی به این منظور کمک می کنند، درجات سختی بالا، غول آخرهای رعب انگیز و دفعات متمادی مرگ تنها برای به چالش کشیدن بازیکن برای یادگیری و مهارت او در امر بازی کردن است، چنانکه برخی  بازیسازان بزرگ بازی خوب را بازی ای می دانند که یادگرفتنش آسان و استاد شدن در آن سخت باشد؛ به همین دلیل برخی بازی های بسیار سخت نیز طرفداران زیادی پیدا می کنند؛ نیاز به مهارت بدون شک یکی از مهمترین عوامل بازی کردن انسان هاست.

 

۴. نیاز به ماجرا جویی و تجربه

    تا به حال چند بار کسی را با ماشین زیر گرفته اید؟ چند بار با یک جت جنگنده ی چندین میلیون دلاری پرواز کرده اید؟ چند بار در جام باشگاه های اروپا به قهرمان فصل پیشین گل زده اید؟ بازی های رایانه ای دنیایست برای تجربه کردن آنجه در ظاهر بسیار دشوار و یا حتی غیر ممکن است، دنیای که در آن پیچیده ترین چیز در زندگی یعنی مرگ بارها به سخره گرفته می شود، دنیای کاراکتر هایی که هر گاه که از بلند ای پرت می شوند، گلوله ای می خورند یا تکه تکه می شوند دوباره سرحال تر از همیشه به زندگی برمی گردند، این پتانسیل بسیار بالا برای تجربه کردن ناممکن ها به خودی خود آن چنان جذابیتی دارد که هر انسانی را به سوی خود جذب خواهد کرد، دنیایی برای ماجراجویی و تجربه.

 

۵. نیاز به هیجان، ترس و اضطراب

    دنیای امروز زیادی کسل کننده شده است، مردم هر روز راس ساعت مشخصی از خواب بیدار می شوند و راس ساعت مشخصی پس از یک روز طولانی و سرسام آور در محیط خفقان آور شهر به خواب می روند، شاید  بزرگترین عامل حسودی ما به نیاکانمان همین روزمرّگی و روز مرگی باشد، قرن هاست که دیگر از آن صحرا های وسیع و دشت های پر گل خبری نیست تا درآن به شکار بپردازیم، ما نیاز به کمی غیر عادی بودن داریم، نیاز به هیجان، ترس؛ اضطراب؛ فلسفه ی شکل گیری شهر بازی ها نیز همین بوده است، لحظاتی همراه با اضطراب ولی امن، همانگونه که هیچکاک معتقد بود، مردم پول میدهند تا بترسند، بازی های رایانه ای نیز منبع خوبی برای این آدرنالین مورد نیاز به شمار می آیند، خیل بازی های اکشن و ترسناک موفق گواه این موضوع است- هرچند که به نظر می رسد مخاطبان این روز ها اضطراب و تپش ناشی از هیجان را به اضطراب ناشی از ترس ترجیح می دهند – در هر حال؛ یکی از عواملی که انسان ها را به بازی کردن وا می دارد همین نیاز به هیجان و ترس است.

 

۶ . نیاز به کنجکاوی

   ما انسان ها ذاتا کنجکاو هستیم، این کنجکاوی در موارد گوناگونی خود را نشان می دهد و به طرق گوناگونی هم ارضا می شود، بازی های رایانه ای یکی از روش ها ست، روشی برای لذت بردن از اکتشاف و دریافتن. شاید این نیاز رابطه ی تنگاتنگی با موارد بالا داشته باشد اما به خودی خود مشوق مهمی برای بازی کردن است.

 

سخن پایانی

 در پایان باید گفت که عوامل دیگری نیز در روی آوردن انسان ها به بازی های رایانه ای نقش دارند مانند عوامل سیاسی ، اجتماعی ، آموزشی و غیره که از حوصله ی این متن خارج است، امیدوارم که این مقاله مورد توجه دوستان  و تمامی علاقه مندان به بازی های رایانه ای قرار گرفته باشد.

 منتظر نظرات مفید شما دوستان هستیم.

 با تشکر از توجه شما

  Himsyاز انجمن PC$


148 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. من تازمانی زنده هستم قسم میخورم بازی کنم گیم زندگی منه من دوست ندارم بمیرم :(( من الان کم کم قاطی مرغا شدم اما به خانمم گفتم که من عاشق بازی هستم وجالب اینکه اونم بازی دوست داره باهاش فیفا بازی کردم رحم بهش نکردم گلبارانش کردم دیدم ناراحت داره میشه گذاشتم یه گل بزنه :)) :)) :)) :)) :)) :))

    ۰۰
  2. ممنون هیمسای :X جان
    مقاله ی خوبی بود اما شاهکار نبود . چنین مقالاتی با قدرت تمام توانایی چاپ در مجلات معتبر را دارند . اما معمولا تمام مقالات در مورد بازی ها و فلسفه ی بازی ها انقدر برای همه قابل لمس و قابل تجربه هست منظورم گیمر ها هستند . که در هنگام خواندن احساس می کنی می دانی و بعد از تمام شدن مقاله احساس فراگیری عظیم نمی کنی . اما این دلیل نمی شود که چنین مقالاتی را نخوانی یا ننویسی. امید وارم در مقاله ی بعدی ات به سوی ناشناخته ها و ظرایف بروی . علم و هنرت پر برکت باد . :X

    ۰۰
    1. شاید؛ اما باید قبول کرد که دسته بندی ها در خیلی جاها مهم و ارزشمند هستند؛ نمی خوام بگم مقاله ی کاملی بود اما به نظرم لازم بود؛ این دیدی که الآن به گیم در جامعه ی ما وجود داره ممکنه به خیلی از تفریحات غیر سالم دیگه وجود نداشته باشه که باید اصلاح بشه و خانواده ها درک کنند که بازی کردن یک عمر غیر طبیعی نیست؛ مضاف بر این که خیلی از بازی بازان هنوز هم نمی دونند که چرا بازی می کنند و این یعنی هنوز به زوایای پنهانی وجود خود واقف نشده اند.

      ۰۰
  3. مقاله عالی بود بهترین نقدی که خونده بودم
    من عاشق بازی هستم و افتخار می کنم به خودم که گیمر هستم ودیگر هیچ :lol:
    بچه ها یک چیز بهتون بگم حرف خیلی با حالی عشـــــــــق اســـــــــــــــــــــــــت بــــــــــــــازی :X :X :X :X :X :X :X :D :D :D :D

    ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر