پنج اشتباه مایکروسافت در نسل قبل با Xbox 360
نسل هفتم بازیهای رایانهای -با اینکه هنوز در جریان است-نسل موفقی برای همهی شرکتهای منتشر کنندهی کنسول به حساب میآید. اگرچه نینتندو در این نسل فاصلهی باورنکردنی در فروش با رقبا داشت، اما این شرکت بزرگ خود به خود از گردونهی رقابت بسیاری از گیمرهای کشور ما خارج میشود. بیایید اینگونه بگوییم که سیاستهای نینتندو در جذب مشتری با ذائقهی بسیاری -و نه همهی- گیمرهای ایرانی مغایر است. در نتیجه دو شرکت سونی و مایکروسافت که خیلی بعدتر از نینتندو به ساخت کنسول بازی روی آوردهاند و رقیب امریکایی اندکی کمتجربهتر از چشمبادامی میدان است، باقی میمانند و از اینجا دعواها شروع میشود. در نسل ششم پلیاستیشن ۲ با قدرت تمام رقیب را کنار زد و حرفی برای گفتن باقی نمیماند. -همین الانش هم پلی۲ در ایران نزدیک به ۲۰۰ هزار تومن و خردهای ارزش دارد و خرید و فروش هم میشود!- اما در نسل هفتم، سونی و مایکروسافت فروش بسیار نزدیکی از قِبَل کنسولهای خانگی خود کسب کردند.
همهی اینها به کنار، همیشه یک بحث در میان طرفداران این کنسولها در جریان بوده است. بازی. رکن مهمی که مثل اینکه قرار است در نسل بعد مایکروسافتیها حتی کمتر از الان تجربهاش کنند. شواهد حاکی است که مایکروسافت به سمت و سوی مخالف سونی میشتابد. سمت و سویی که در این نسل هم مشاهده شد. اما کسی باور نکرد. اینکه آیا مایکروسافت چگونه نسل بعد را شروع میکند هنوز نامشخص است، اما این شرکت قول داده است که کنسول بعدیاش در سال اول عرضه ۱۵ بازی انحصاری خواهد داشت که ۸ عنوان جدید را شامل میشود. این وعده را در مقابل تقریبا ۸ بازی جدید معرفی شدهی سونی قرار دهید تا کمبودهای مایکروسافت به خوبی دستتان بیاید.
از نسل بعد و حرف و حدیثهای تکرایاش که بگذریم، باید نگاهی به ابتدای جادهی مایکروسافت بیندازیم. جایی که با وجود موفقیتهای تحسبن برانگیز و دستآوردهای فراوان، اشتباهاتی هم از مایکروسافت سر زده است که خیلی خوب میشود آنها را جلوی طرفدارانش علم کرد! البته طرفداران رقیب ممکن است اشتباهات و کمبودهای بیشتری برای مایکروسافت بشمارند، اما در ادامه ۵ اشتباهی که از نظر من مهمتر بودهاند و مایکروسافت میتوانست ۳۶۰ را با عدم ارتکاب این اشتباهات جاودانه کند را میبینید.
۵. رونمایی؛ ضعیفتر از نسل قبل
رونمایی از ۳۶۰ در ۱۲ می سال ۲۰۰۵ در MTV صورت گرفت و کمتر از یک ماه بعد در E3 دیده شد. این رونمایی شاید در جایگاه خود به اندازهی قابل توجهی خوب بوده باشد، که سران مایکروسافت و فنها را راضی نگه دارد، اما هیچکس را شگفتزده نکرد. چرا؟ چون رونمایی از کنسول اول مایکروسافت در شرایط دیگری رقم خورد که فقط یک قدم تا افسانه شدن فاصله داشت. کت چرمی بیلگیتس، تکنولوژی دایرکتایکس برای اولینبار در یک کنسول بازی، شاخ و شانه کشیدن مایکروسافت برای سونی، جیدیسی ۲۰۰۰ و باقی خاطرات، همه باعث میشوند تا رونمایی از ایکسباکس ۳۶۰ زیاد هم هیجانانگیر به نظر نرسد. ۳۶۰ کنسول خوب و موفقی است اما اکنون بعد از گذشت ۸ سال از رونماییاش میشود اذعان کرد که در این زمینه خیلی خوب عمل نکرده است. البته یادتان باشد که این اشتباه زیاد هم برای مایکرو گران تمام نشده است.
۴. حلقهی قرمز مرگ
اشتباه یا بدبیاری، هر چیزی میشود اسمش را گذاشت. اما ۳۶۰ در سالهای عمر خود اینقدر مشکلات فنی داشته است که نمیشود به سادگی از آن گذشت. حلقهی قرمز مرگ یا همان سه چراغ خودمان در اثر یک تصمیم کاملا اقتصادی به وجود آمد. مایکروسافت تصمیم گرفت تا چیپهای گرافیکی کنسول را خودش تولید کند تا از هزینههای اضافی بکاهد، اما این مسئله باعث شد که این چیپها حرارت زیادی تولید کنند و یکی از دلایلی که کنسول سه چراغ میشد همین است. مایکروسافت نه تنها مجبور شد ساخت چیپها در کارخانههای خود را متوقف کند و ساخت آنها را به ASIC بسپارد، تا سالها کنسولهایی که دچار این مشکل شده بودند را تعویض میکرد و زیان زیادی را متحمل شد. حتی کنسولهایی که بعد از این مشکل تعمیر میشدند هم ممکن بود به خوبی کار نکنند و مایکرومارت -بزرگترین تعمیرگاه در انگلیس- که روزانه ۲۵۰۰ دستگاه ایکسباکس ۳۶۰ برای تعمیر برایش ارسال میشد بعد از مدتی از تعمیر این دستگاه سر باز زد. خلاصه مشکلات فنی ۳۶۰ خیلی بود. البته نه در حدی که کنسول یکدفعه آتش بگیرد!
۳. نمایش پروژهی مایلو
یکی از اشتباهات مایکروسافت که در رونمایی از پروژهی ناتال -همان کینکت خودمان- صورت گرفت، نمایش خیرهکننده از مایلو بود که …
نمیدانیم چه بر سر این پروژه آمد. مایلو یک پروژهی بسیار بسیار شگفتانگیز به شمار میرفت که تا مدتها ذهنها را مشغول خود کرد و چشمها را به سمت مایکروسافت چرخاند اما بعدا همهی خبرهای پیرامون آن پروژه و آن رونمایی اعجاب انگیزش به متوقف شدن پروژه انجامید. مایکروسافت با رونمایی از این پروژهی به ظاهر عملی که بعدا مشخص شد فقط یک طرح مفهومی و به قولی در حد حرف بوده است، دروغ بزرگی تحویل ملت داد که امیدوار بودیم در مراسم امسال تکرار نشود. این اشتباه باعث شده است که بسیاری از ما اعتماد خود به رونماییهای بلندپروازانهی مایکروسافت از دست بدهیم. چه بر سر «اتاق نورانی» خواهد آمد؟ آیا عملی است؟ نیست؟ هست؟
۲. از دست دادن استودیوهای بازیسازی
قبل از اینکه به آخرین و اساسیترین اشتباه مایکروسافت برسیم، باید جداییهای عجیب و باورنکردنی استودیوهای زیرمجموعهی مایکروسافت را بازگو کنیم. مایکروسافت در سال ۲۰۰۲ برای انتشار بازیهای ایکس باکس برندی را تاسیس کرد و تعدادی استودیوی بازیسازی در سالهای بعد به آن افزود. در سالهای اولیه این برند به خوبی در جذب استودیوهای با استعداد کار کرد و مثلا در سال ۲۰۰۶ استودیوی «لاینهد» را خرید تا «سیاه و سفید» را به چنگ آورد و در ادامه چند عنوان خوب هم به بازار اضافه کند. اما این مجموعه در ادامه نتوانست رضایت بازیسازان را جذب کند و موج جدایی استودیوهایی چون «بانجی» آغاز شد. در ادامه استودیوهای کوچک و آرکید ساز بودند که از این مجموعه جدا میشدند. همین مسائل باعث شد تا مثلا Turn 10 در یک نسل چهار بازی از یک سری تولید و عرضه کند و یا مایکروسافت شعبهی ونکور خود را به نام دیگری تغییر دهد و از آن یک استودیوی ۱st پارتی بسازد. با اینکه مایکروسافت تعداد زیادی استودیو تحت نام خود در سراسر جهان دارد، اما خروجی این استودیوها اصلا مناسب نبوده است. خوشبختانه میشود امیدوار بود که در نسل بعد عناوین جدید از استودیوهایی که در طی ۱۲ ماه گذشته افتتاح شدهاند ببینیم. اما در این نسل؟ فقط هیلو داشتیم و ۴ تا فورتزا؟
۱. نخریدن استودیوهای خلاق آزاد
اولین استودیویی که مایکروسافت میتوانست تصاحب کند و صاحب چندین و چند عنوان ناب نقش آفرینی شود تا دیگران فقط حسرت بخورند «بایوویر» بود که نهایتا به دست الکترونیک آرتز افتاد. مایکروسافت به علاوه در این سالها هرگز به فکر خرید «اپیک» هم نبوده است. حتی در مواقعی میتوانست «مدیا مولکول» را از چنگ سونی در بیاورد اما دست دست کرد تا این استودیوی خلاق و افراد با استعدادش همچنان برای پلیاستیشن بازی بسازند. مایکروسافت در این نسل حتی نصف الکترونیک آرتز هم استودیو به زیرمجموعههایش اضافه نکرده است. در طرف دیگر افراد خلاق و وزنههای سنگینی چون «پیتر مولینیو» از مایکروسافت رخت بر بستند. «رمدی» و «دابل فاین» دیگر استودیوهایی هستند که مایکروسافت میتوانست به راحتی آنها را خریداری کند و به مجموعهی تحت امرش بیفزاید. حساب کنید چند عنوان ناب به خاطر همین سهلانگاری از انحصار مایکروسافت خارج شدند. «مس افکت» و «آلن ویک» از یک طرف، «پروژهی ریسینگ گاتام» و «اژدهای آبی» از طرف دیگر. وقتی فکر میکنم که اگر بایوویر زیرمجموعهی مایکروسافت بود، «عصر اژدها ۲» چه از آب در میآمد، آه ندامت مایکروسافتیها از سینهام خارج میشود! مایکروسافت حتی این اواخر میتوانست به راحتی «ویجیل گیمز» یا “۴A Games” را خریداری کند. دو استودیوی شاهکار سازی که الان اسمشان حتی در میان استودیوی ۳rd پارتی مایکروسافت هم نیست. این اشتباه وقتی دردناکتر میشود که به تعدد و تکثر استودیوهای ۱st پارتی و ۳rd پارتی و عناوین متعدد و با کیفیت انحصاری سونی نگاه کنیم. اوضاع مایکروسافت در زمینهی استودیوهای بازیسازی خراب است. خراب!
به نظر میرسد که مایکروسافت و مایکروسافت دوستان نمیخواهند شاهد این اشتباهات در نسل بعد هم باشند و از همین الان قطعا نقشههایی برای جبران دارند. مایکروسافت بیشک یکی از شرکتهای موفق به شمار میرود اما هنوز تا رسیدن به قلهی افتخارات فاصله دارد. طرفداران هم دیگر کمتر میتوانند آرامش خود را حفظ کنند و از همین الان میدانم چه اتفاقی قرار است در دیدگاهها بیفتد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
ممنون مقاله ی کاملی بود . شماره های ۱ و ۳ و ۴ از بدترین مشکلاتش در این نسل بود که درنسل باید روش کار بشه یعنی کیفیت کنسولی بهتر (۳ چراغ و خراب شدن و صداهای گوش خراش و …) , کلا کینکت و بازی هاش , استدیوهای first party از نوع در حد و همچنین بازی هاش .
حلقهی قرمز مرگ برای من که ترسناک ترین موردش بود.
اولین کنسولی که خریدم به این روز افتاد.
ولی مدل اسلیم که تهیه کردم دیگه به این روز نیوفتاد.
ای از عالم جدا تو همان خاکی که حال کوه شده ای
چه شده که فکر کردی بالا دستی نوح شده ای
اما در جواب این مقاله که فقط از دلخوری ها صحبت شده جالب اینجاست که توی این دو روز فقط به نقاط ضعف کنسول های این شرکت صحبت شد خب نباید از شبکه اجتماعی و امکانات xbox live صحبت کنیم و اینکه این شرکت بهترین طراحی دسته رو داره و یا بازی ها شوتر قابل احترامی داره یا مثلا تمرکز خوبی روی بازی های خانوادگی برای این کنسول شده یا ساخت اوتار خصوصی یا مثلا سرینگ مثل فورزا یا مثلا کیفت خوب رزلوشن یا مثلا انتشار زودتر dlc های بازی های معروف.
البته نویسنده احتمالا نمی دونه که شرکت بازی سازی خرید فقط پول دادن نیست و مشکلات خاص خودش رو داره و حق امتیاز خرید یه بازی متعلق به ناشر نه شرکت بازی سازه و این که وای چی می شد عصر اژدها ۲ یه انحصاری برای ایکس باکس بود این جا این سوال پیش می امد که با کدوم موتور بازی سازی ! و نمی شه یهویی رمدی خرید و یا منحلش کرد بنا بر ایده بی پروا بودن این شرکت و ایده های سینما محورش و صحبتی شده در مورد شرکت ۴a games این شرکت اصلا از پیوستنش به دپ سیلور نا راضی هست و این کاملا مشخص چون این شرکت هم دوست داره عنوان هایی برای شرکت های مختلف بسازه .
راستی توی این سایت هرکی ۱گوشه کار ترول کنسول های مایکروسافت رو گرفته دیگه دیروز برای one امروز ۳۶۰ . ی یا علی ام بگید xbox ام ترول کنید دیگه کلکسیون ترول های مایکروسافت توی دی بازی تکمیل بشه.
تصور اینکه بایووار انحصاری ساز میشد ! مس افکت را نمی توانستم تجربه کنم
بسیار مرگبار هستش ! جدا میگم
در این یک مورد خیلی هم خوب شد که این استدیو را نخرید .
———————————————————————————–
نمی دونم مایکروسافتی ها چه تصوری دارند ! ولی واقعا حداقل تجربه یک استودیو
براشون مهم نیست .
جدایی استودیوی که با تجربه شده و زمانی که به پختگی کامل میرسند به راحتی
رهایشان میکند .
سایر نکات هم جالب بود برای من که آشنای با کنسول جعبه مجهول نداشتم .
با تشکر
اول اینکه توی همه ی این سال ها هر استدیو ایی رو زمین بوده که نام بردی بعد گفتی مایکروسافت باید میخریدشون برادر نمیشه که هر استدیو ایی به فروش رفت رو جزء اشتباهات ی شرکت بزاریم که! در ضمن سیاست مایکروسافت توی بیشتر مواقع کار کردن با استدوی های third party ئه. شما الان میبینی ی سری از first party های سونی ام آنچنان قوی نیستن و امثال sega و insomniac که استدیو third party هستنم براش بازی انحصاری میسازن.
_____ ____ ____________________________________________________ ______
راجع به کینکت ام که با اینکه توانایی بسیار زیادش استفاده نشد اما نسبت به سنسورهای نسل فعلی ۱سر و گردن از لحاظ تکنلوژی بالاتر بود و توی فروش هم که بسیار موفق عمل کرد. ضمن اینکه دلیل اینکه خیلی سازنده ها نمیامدن قابلیت های بازی های هاردکورشون رو با کینکت پیاده کنن ترس از افت فروش بازیشون بود ۷۰میلیون توی دنیا ۳۶۰ دارن اما ۲۰میلیونشون کینکت دارند بنابراین سازنده ها ی بازی های بزرگ از ترس کم شدن دایره مخاطب کمتر سراغ کینکت رفتم مسئله ای که نسل بعد حل میشه و شاهد درخشش بیشترش خواهیم بود
__________________________________________________________________
راجع به bungie ام مایکروسافت اومد خالق سری هیلو و افراد کلیدی استدیو رو برداشت با جمعی از بهترین بازی سازهای دنیا ترکیب کرد و ۳۴۳ رو تاسیس کرد که اصلا جای نگرانی نیست. من به یاد ندارم که ۱ شرکت اولین (دقت کنید اولین بازی) ای که میسازه انقدر شاهکار بشه. هیلو ۴ با وجود اینکه اولین تجربه ۳۴۳ بود فوق العاده از آب در اومد پس جدایی بانجی اصلا مهم نیست
__________________________________________________________________
در خصوص مشکل سخت افزاری هم که دیدید خیلی زود جمعش کرد مایکروسافت و دیگرانم yellow light of death داشتن
وضع مایکروسافت هرچقدرم تلاش کنی خراب نیست آقا نیست نیست نیست.
کافیه ۱نگاه به فروش این نسلش و انحصاری هایی که تاکنون واسه نسل بعدش معرفی کرده کنی میبینی اگر از سونی جلو نباشه عقبتر نیست قطعااااا.
سعید خسته نباشی )داره یه روش جدید رو پیش میگره و روی خونواده زوم کرده! به نظرت اگه پدر یا مادر یه خونواده بخواد به خاطر کینکت یه ایکس باکس بخره، کسی میتونه جلوشونو بگیره؟ یا بخواد سریال ببینه یا سایت بگرده یا هر کار دیگه… در کنار این بازی هم میتونه انجام بده. این دستگاه جوریه که کم سن و سال ها و بزرگتر ها رو ۱۰۰% راضی میکنه و گیمر ها رو هم نصفه نیمه دنبال خودش میکشه! مایک فکر کنم سیاست هاشو برای کنسول آینده عوض کرده و سرگرمی رو هدف قرار داده، نه بازی. به نظر من با توجه به رقیب نداشتن موفقیت هم پیدا میکنه. این وسط یه سری چیزا مثل خرید شرکت یا بعضی استدیو هاشو قربانی کرده… که به مضاق من و تو و خیلی های دیگه خوش نیومده. دنیا هم همیشه قرار نیست باب میل ما باشه!
اشتباه هایی که گفتی درست بودن. به نظر منم بزرگترین اشتباه مایکرو توی این نسل نخریدن استدیو ها و کم داشتن استدیو ی first party بود. اما همونجور که nexusII گفت، نمیشه هر خرید و فروشی که شد رو برای مایکروسافت شکست دونست. سیاست های اونا الان داره کم کم خودشو نشون میده. یعنی مایکرو تقریبا میشه گفت دنبال یه انقلابه. در حالی که سونی داره به روش سنتی روی گیمیگ و گیمر های میدکور و هاردکور تمرکز میکنه، مایک(مایکروسافت… پسرخالمه
حالا مایکرو یه چیز و مایک دیگه کلا اصالت ایرانی نشون می ده . احتمالا بیگیتز یه نظریه ای داره که از افراد تنبل برای کار های سخت استفاده می کنه بخاطر اینکه به راحترین راه ممکن رو پیش روی برای انجام اون کار سخت در نظر می گیرن . احتمالا این مایک هم یکی از همون راه ها هست
ما بازی می خوایم نه سریال.سریال رو می شه از اینترنت و تلویزون دید.اگر قراره این سیاست ماکروسافت باشه مارا بااو کاری نیست.(گیمر ها رو هم نصفه نیمه دنبال خودش میکشه)این جمله درمورد یک کنسول بازی چه معنایی می تونه داشته باشه؟!!! اون انقلابی هم که ازش حرف می زننین ۵۰سال پیش با pc اومدن اینترنت انجام شده ودرواقع ماکرسافت هیچ کار جدیدی انجام نداده چه برسه به انقلاب .
فقط در مورد قسمت بانجی بگم که این که متای بازی برای اولین بار بیاد زیر ۹۰ اصلا مهم نیست!
بقیه قسمت ها هم که توضیح جالبی دادید، ممنون از وقتی که برای خوندن مقاله گذاشتید.
متا به زیر ۵۰ هم که بیاد مهم نیست،چون هیلو و دیگر هیچ ! :X
هیلو مشخصه بازیه خوبیه ولی نمیدونم چرا اصن احساس خوبی نسبت به این بازی ندارم. وقتی بازیش میکنم نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم تازه با اینکه fps بازم مثلا کال اف خیلی بازی میکنم. حتی بچه های ایرانی با اینکه ایکس باکس دوستن ولی وقتی میخوان شوتر بازی کنن معمولا سراغ کال اف میرن. اصطلاحا میگن hater زیاد داره.
به دلیل اینکه ایرانیا کلا توی ذهنشون فضای sci-fi نمیگنجه و هرچیزی که واقع گرایانه باشه رو دوس دارن. این در خصوص همه سبک ها و بازی های دیگه ام کاملا صدق میکنه.
نکسوس جان در مورد کیلزون این حرفا نیستا…تو کلوب همه تعریفش میکنن(میکردن)
چه طولانیییییییییییییییییییییییییییییی
سه چراغه شدن بعد از مدتی تبدیل به کابوس هر شب آدم میشه.
بابت مقاله تشکر.انصافا به نکات مهمی اشاره کردین.
========================
بابت آف تاپیک شرمنده ولی تو یکی از سایت های خارجی یه نظر خوندم که خیلی جالب بود
طرف گفته بود حتما سونی توی مایکروسافت جاسوس داشته وگرنه حتما کنسول سونی از نظر سخت افزاری از کنسول مایکروسافت ضعیف تر میشد!!!!
ببینید بعضی ها چه نظرات فیلسوفانه ای میدن :lol:
راستی تا اونجایی که من یادمه پروژه مایلو ماله پیتر مولینیو بود.
با رفتن اون از Lion Head امکان کنسل شدنش بیشتر نشد؟
:)
دست کله شیره !
فک نکنم کنسل بشه ، خدا رو چی دیدی یهو لانچ تایتل بود :X
مایلو یه جورایی ماست مالی شده. الان توی هر منبعی که جستجو کنی همین اطلاعات هست. البته، چند تا مصاحبه هم از افراد لاینهد هست که به ورود ویژگیهای زیادی از مایلو در افسانه: سفر اشاره داشته اما خب متاسفانه نتونست نظر منتقدها رو جلب کنه.
البته این فیبل رو گیماسپات و آیجیان خیلی دوست داشتند. به نظر من هم بازی خوبی بود.
سعید کلا لاین هد خبری ازش نیست و معلوم نیست داره روی چی کار می کنه !! تو خفا کار کردن رو مثل اینکه دوست دارن اما ۶۰ درصد احتمال می دم دارن مایلو رو میسازن :idea:
اما فکر نکنم پروژه ی به این بزرگی رو که می تونه صنعت گیم رو منفجر کنه به این راحتی ها از خیرش بگذرن ! مایکرو هم به این راحتی ها از پول و سودی که ازش به دست میاره نمیگذره !!
i love fable
لاین هد قطعا یه چیز خفن برای نسل بعد داره. یکی دو روز -اگه اشتباه نکنم- قبل از مراسم رونمایی از ایکسباکس ۱ بود که بعد از ۱ سال تصمیم گرفت پسزمینهی سایتش رو عوض کنه
کارشون واقعا خوبه . من که عاشق سیاه و سفید شدم . ای کاش شماره سومش بیاد .
از ترس بن میترسم حرف بزنم
من خودم ایکس باکس دارم ولی همه ی اینا رو قبول دارم
میشه یکی اون عکس زیر مورد چهار رو ترجمه کنه واسم بفرسته
خب مقاله به خوبی به همه ی نکات اشاره کرده بود که جا داره از نویسنده تشکر کنم.
در کنار اون ایراد سخت افزاری چراغ های مرگ همونطور که اشاره شد این کنسول ایرادات دیگه هم داشته که اگه ایراد هم نگیم بهشون کم کیفیتی رو میشه لقب داد مثل صدای بالای کنسول و…
در زمینه ی بازی ها هم که همیشه گفتم ۳ تا عنوان انحصاری تاپ داشته که الحق با کیفیت هم بودن یکی چرخ های جنگ یکی فورتزا یکی هم هیلو ولی نکته ی تاسف بار اینکه این بازی ها از همون اول بودن و سابقه ی یکیش هم به بیش از ۱۰ سال هم می رسه و مایکرو هیچ وقت دیگه آی پی جدیدی که به کیفیت این ۳ عنوان برسه نساخت و بیشتر به ساخت دنباله ی این بازی ها دست زد…هر چند که گاهی مثل فیبل ۲ موفق بود ولی تداوم نداشت!!!
حالا آی پی های جدید شرکت سونی که هر سال اضافه می شند رو در نظر بگیرید!!
———
باز هم امیدوارم این شرکت بازار هاردکور گیمر ها کمرنگ نکنه و ضمنا بازیهای جدید غیر کینکتیش منحصر به شوتر و ریسینگ نباشه و در سبکهای مختلف بازی تاپ ببینیم!