خانه » مسابقات بازی یک مقاله کوتاه:کدام بازی سخت نامیده می شود! × توسط Achamenian در ۱۳۹۳/۰۴/۰۳ , 16:57:12 82 طی همین چند روز گذشته بود که بحث در خصوص سختی بازی ها بالا گرفت اما به راستی کدام بازی سخت است؟ برای سخت نامیدن بازی معیارهای مختلفی وجو داره که مهم ترین آن ها تفاوت در سلیقه ها و تفکرات متمایز هر منتقد یا گیمر با یکدیگر هست اما یک سری معیار های کلی وجود دارند که به طور خلاصه به آن می پردازیم. ۱- ذخیره سازی بازی همیسه یکی از آرامش بخش ترین مکان ها برای هر گیمر زمان سیو شدن تلاش هایی است که در طول بازی انجام داده تا به هدف خود برسد؛این اتفاق انقدر مهم است که بسیاری از بازی هایی که نام سخت را با خود یدک می کشند به این معیار برای هرچه سخت تر کردن بازی خود توجه بسیاری می کنند برای مثال در بازی Super Meat Boy در صورت باختن در هرجای مرحله،بازی شما را مجبور به بازگشت به ابتدای مرحله می کند و تلاش های شما را از بین می برد یا در سخت ترین حالت بازی بتمن ،شما در صورت مردن در هرجای بازی به ابتدای بازی بر می گردید یعنی ساعت ها تلاش شما به ناامیدی و شکست تبدیل می شوند ۲- هوش مصنوعی قوی دشمنان هر دشمن دارای هوش مصنوعی قوی حتی از کم ترین قدرت آسیب زنی هم برخوردار باشد با استفاده از هوش خود می تواند ضرباتی سهمگین به شما وارد کند کافی است به چند سال گذشته و به بازی ببازگشت به قلعه ولفنشتاین بازگردید زمانی که شما اولین رودرویی با کماندو های زن نازی را تجربه می کنید؛درست است که با چند تیر کشته می شوند اما با جا گیری مناسب به خصوص در پشت در های ورودی،ترسیدی وحشتناک از راه پیشرو در جلوی راه شما قرار می دهند ۳- ضعف کاراکتر اصلی بازی در ابتدای بیش تر بازی با به خصوص بازی های ماجراجویی و نقش آفرینی با یک کاراکتر اصلی ضعیف طرف هستیم که فقط قدرات پیروزی در نبرد های اولیه بازی را دارد اما با هرچه پیش رفتن در بازی با استقاده از سلاح های مختلف یا استفاده از آپگرید های گوناگون به کاراکتر بازی قدرت می بخشیم اما گاهی بازی هایی هم پیدا می شوند که سعی در ضعیف نگه داشتن شخصیت اصلی بازی دارند تا سختی بازی را افزایش بدهند مانند سری بازی Dark souls که به سختی می توانید در همان اول بازی با ساده ترین دشمنان هم رودرو شوید یا می توان از سخت ترین حالت بازی Devil may cry 5 نام برد که شخصیت اصلی تنها با یک ضربه از پای در می آید. ۴- سلیقه از آنجا که هیچ کس دارای سلیقه و تفکرات متشابه و یکسان با فرد دیگری نیست و احترام به سلایق امری ضروری است می توان گفت که سلیقه هر فرد مهم ترین معیار برای امتیاز دهی به بازی است است و همان طور که در ابتدای متن به آن اشاره کردیم سلیقه ی فرد عامل تعیین کننده است برای مثال شخصی که سال های سال عناون بسیاری از سبم FPS رو تجربه کرده است به سختی می تواند با بازی هایی همچون Dragon Age یا نقش آفرینی های ژاپنی ارتباط برقرار کند که همین عمل باعث زده شدن فرد از بازی می شود نویسنده Achamenian Just PC مسابقات بازی 82 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. اصن به نظر من سخت ترین بازی جهان Minesweeper ـه والسلام ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید الان نصف کاربرا فک میکنن این بازی دیگه کدومه… بابا همین که بازی پیش فرض ویندوزه بمب خنثی میکنی نه ذخیره سازی نیاز داشت نه اصن دشمنی بود که هوش مصنوعی بخواد سخت ترین بازی جهان :sad: ۰۰ دوران بازی سخت تمام شد :cry: الان هوش مصنوعی تو سختی در حد نخود میباشد ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید بازی کانترا رو به یاد دارید رو اتاری اوووووف سخترین بازی زمان خودش بود ..تواین نسلم دارک سولز ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید به نظرمد دالرک سولز کلا غیر طبیعیه یعنی در حدی هست که گیمر حتی از نزدیک شدن به سی دی حراص داشته باشه…!!!!درست نمیگم؟؟؟ ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید اگه تو یه دنیایی مثل دنیای دارک سولز بودیم همه چی همینقدر سخت بود. ولی اکگه همه با این دید بازی بسازن اونوقت تام رایدر و رزیدنت و فار کرای واویلا بود. این وسط ولی بازیای الکی اسونم زیاده مثل اساسین که از منچ هم ساده تره حتی در حالت خواب با یه دست هم میشه بازی رو تموم کرد. :cry: :cry: ۰۰ در بازیهای شوتر بهترین سختی که دیدم مربوط میشه به Payday 2 اونم مراحل دزدیدن طلا. هر چند که نصف بیشتر سختیها مربوط میشه به هوش مصنوعی افتضاح یاران که البته اگه آنلاین بازی کنید لذت بخش بودن بازی و درجهی سختی رو حس میکنید. از طرفی یک سری مراحل هم هستن مثل دزدیدن تابلو نقاشیها یا جا به جائی کوک که توی دو یا سه تا استیج مختلف باید انجام بگیرن این مراحل اکثرا سختیشون به خاطر طولانی بودن هست یه مرحله ممکنه دو ساعت درگیر کنه مخاطب رو. علاوه بر این اضافه شدن دشمنها به مراتب قویتر و با تجهیزات بهتر از جمله اون نیروهای ویژه لباس سبز که با خالی کردن یه خشاب تو سر فقط میمیرن (اسنایپرها که جای خود دارند). بهترین تجربهی سختی در بازیهای ریسینگ: شاهکار ساختهی EA Blackbox یعنی Carbon. الباقی ریسینگها جدید و قدیم (به جز MW کبیر) برن… هنوز هم وقتی یاد اون مراحل چلنج و دوئلهای Canyon میافتم کرک و پرم میریزه. سختی در بازیهای سوم شخص (به استثنای RPGها) سری DmC مخصوصا این ریبوت که روی درجهی سختی آخر و یکی مونده به آخر دهن آدم رو با غلطک صاف میکرد. در درجهی سختی یکی مونده به آخر دشمنان با یک ضربه و دانته با یک ضربه میمُرد اما با درجهی سختی آخر بازی دشمنان خط سلامتی خودشون رو داشتن و دانته با یک ضربه به درک واصل میشد. تمام کردن یک مرحله با این درجه سختی ** فیل میخواد! مخصوصا در مواجهه با دشمنان اره برقی به دست. از طرفی رزیدنت اویلهای کلاسیک با داشتن المانهایی مثل نداشتن سایدکیک، کمبود مهمات و معماهای فک انداز سختی خودشون رو حفظ کرده بودن. رزیدنت اویل ۶: کمپین کریس روی درجهی سختی No Hope از همون مرحلهی اولش دهن آدم رو آسفالت میکنه که باید گروگانها رو از دست جاووهای خزنده نجات بدین. بازی مهمات نمیده معمولا و سیلی از دشمنان تشنهی خون آدم رو میفرسته جلو. کمپین کریس نسبت به تمامی کمپینها سختتره از اون جایی که در کمپین لئون با زامبیهای کلاسیک سر و کار داریم، کمپین جیک اکثرا به فرار کردن از دست آستانک اختصاص داره و جیک هم با مشت و لگد خیلی سریع میتونه با زامبیها مقابله کنه. کمپین ایدا وانگ هم اکثرش حل معماست و برای دشمنای بازی به اندازهی کافی مهمات هست. یکی از سوم شخصهای سخت که اون هم تقریبا اکتسابی هست و باید هر قسمتی از مرحله رو با روش «آزمون و خطا» پیش برد Hitman: Blood Money بود برای من حداقل توی همون سالها. مثل این مخفیکاریهای درپیت این چند ساله نبودن از جمله همین هیتمن قبلی. کاری که بازی میکنه اینه که یه نقشهی بزرگ میده با جای تک تک دشمنان و مراحل و ساپورت از نظر اسلحه بعد هر چی درجه سختی میره بالا این ساپورت رو کم و کمتر میکنه در نهایت مجبور میشید از تک تک مکانهای مخفی بازی دیدن کنید برای پیدا کردن موقعیتهای مناسب برای قتل هدف. از جمله بهترین مراحل بازی همون کلاغها بود که واقعا بالانس بود و مپ بزرگی هم برای مانور داشت. از طرفی سری سولز سختی و چالش زیادی رو از نظر «طراحی مرحله» و «هوش مصنوعی» برای آدم در نظر میگیره. برای دوستانی که به نظرشون سری سولز خیلی چیپ هست: ۱. این دوستان احتمالا شروع کار رو با کلاسهای درپیتی مثل Warrior و Knight شروع کردن که در این صورت هر آماتوری میتونه بازی رو با اتکا به دانش نقش آفرینیاش تموم کنه. مثل هیروهای خز دوتا میمونه که بچه دوازده سالهها هم میتونن باهاش گنک کنن و خیلی هم به خودشون ببالن. شما اگه خیلی خوبی برو با کلاس Deprived برو بعد ببینم اصلا توان این رو داری که این سری رو به سخره بگیری یا نه. ۲. تنها بازیای که من دیدم سختی شیرینی داره. بارها شد سر PD2 و رزیدنت اویل دسته رو پرت کردم کنار و برای یه هفته سراغش نرفتم اما این سری آدم رو وادار میکنه که روی بازی رو کم کنید و هر جوری که شده قلق تمام کردن مرحله رو پیدا کنید. ۳. با هر بار مردن سولهایی که جمع کردین از بین میرن این خودش یه چالش بسیار بزرگه که مجبور میکنه در اکثریت اوقات برگردین و سولهای از دست رفته رو بردارین. ۴. سخت پول میده به شکلی که در خرید تجهیزاتی مثل شیلد، کمان و شمشیر آدم رو سر دوراهی برای خرید قرار میده. ۵. بشین سر جات :/ در مورد بازیهای کوچکتر: میت بوی کافیه. به قدری طراحی مرحلهی این بازی عالیه که زبان از وصفش عاجزه. در نهایت آخرین بازی سختی که انجام دادم مربوط میشه به Wolfenstein: The New Order روی درجهی سختی آخر و یکی مانده به آخر. بازی مهمات کم میده دشمن زیاد و صدها تکنیک و آپگرید موجود که واقعا لذت بخش میکنه این سختی رو. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید نمایش بیشتر
الان نصف کاربرا فک میکنن این بازی دیگه کدومه… بابا همین که بازی پیش فرض ویندوزه بمب خنثی میکنی نه ذخیره سازی نیاز داشت نه اصن دشمنی بود که هوش مصنوعی بخواد سخت ترین بازی جهان :sad: ۰۰
بازی کانترا رو به یاد دارید رو اتاری اوووووف سخترین بازی زمان خودش بود ..تواین نسلم دارک سولز ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
به نظرمد دالرک سولز کلا غیر طبیعیه یعنی در حدی هست که گیمر حتی از نزدیک شدن به سی دی حراص داشته باشه…!!!!درست نمیگم؟؟؟ ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
اگه تو یه دنیایی مثل دنیای دارک سولز بودیم همه چی همینقدر سخت بود. ولی اکگه همه با این دید بازی بسازن اونوقت تام رایدر و رزیدنت و فار کرای واویلا بود. این وسط ولی بازیای الکی اسونم زیاده مثل اساسین که از منچ هم ساده تره حتی در حالت خواب با یه دست هم میشه بازی رو تموم کرد. :cry: :cry: ۰۰
در بازیهای شوتر بهترین سختی که دیدم مربوط میشه به Payday 2 اونم مراحل دزدیدن طلا. هر چند که نصف بیشتر سختیها مربوط میشه به هوش مصنوعی افتضاح یاران که البته اگه آنلاین بازی کنید لذت بخش بودن بازی و درجهی سختی رو حس میکنید. از طرفی یک سری مراحل هم هستن مثل دزدیدن تابلو نقاشیها یا جا به جائی کوک که توی دو یا سه تا استیج مختلف باید انجام بگیرن این مراحل اکثرا سختیشون به خاطر طولانی بودن هست یه مرحله ممکنه دو ساعت درگیر کنه مخاطب رو. علاوه بر این اضافه شدن دشمنها به مراتب قویتر و با تجهیزات بهتر از جمله اون نیروهای ویژه لباس سبز که با خالی کردن یه خشاب تو سر فقط میمیرن (اسنایپرها که جای خود دارند). بهترین تجربهی سختی در بازیهای ریسینگ: شاهکار ساختهی EA Blackbox یعنی Carbon. الباقی ریسینگها جدید و قدیم (به جز MW کبیر) برن… هنوز هم وقتی یاد اون مراحل چلنج و دوئلهای Canyon میافتم کرک و پرم میریزه. سختی در بازیهای سوم شخص (به استثنای RPGها) سری DmC مخصوصا این ریبوت که روی درجهی سختی آخر و یکی مونده به آخر دهن آدم رو با غلطک صاف میکرد. در درجهی سختی یکی مونده به آخر دشمنان با یک ضربه و دانته با یک ضربه میمُرد اما با درجهی سختی آخر بازی دشمنان خط سلامتی خودشون رو داشتن و دانته با یک ضربه به درک واصل میشد. تمام کردن یک مرحله با این درجه سختی ** فیل میخواد! مخصوصا در مواجهه با دشمنان اره برقی به دست. از طرفی رزیدنت اویلهای کلاسیک با داشتن المانهایی مثل نداشتن سایدکیک، کمبود مهمات و معماهای فک انداز سختی خودشون رو حفظ کرده بودن. رزیدنت اویل ۶: کمپین کریس روی درجهی سختی No Hope از همون مرحلهی اولش دهن آدم رو آسفالت میکنه که باید گروگانها رو از دست جاووهای خزنده نجات بدین. بازی مهمات نمیده معمولا و سیلی از دشمنان تشنهی خون آدم رو میفرسته جلو. کمپین کریس نسبت به تمامی کمپینها سختتره از اون جایی که در کمپین لئون با زامبیهای کلاسیک سر و کار داریم، کمپین جیک اکثرا به فرار کردن از دست آستانک اختصاص داره و جیک هم با مشت و لگد خیلی سریع میتونه با زامبیها مقابله کنه. کمپین ایدا وانگ هم اکثرش حل معماست و برای دشمنای بازی به اندازهی کافی مهمات هست. یکی از سوم شخصهای سخت که اون هم تقریبا اکتسابی هست و باید هر قسمتی از مرحله رو با روش «آزمون و خطا» پیش برد Hitman: Blood Money بود برای من حداقل توی همون سالها. مثل این مخفیکاریهای درپیت این چند ساله نبودن از جمله همین هیتمن قبلی. کاری که بازی میکنه اینه که یه نقشهی بزرگ میده با جای تک تک دشمنان و مراحل و ساپورت از نظر اسلحه بعد هر چی درجه سختی میره بالا این ساپورت رو کم و کمتر میکنه در نهایت مجبور میشید از تک تک مکانهای مخفی بازی دیدن کنید برای پیدا کردن موقعیتهای مناسب برای قتل هدف. از جمله بهترین مراحل بازی همون کلاغها بود که واقعا بالانس بود و مپ بزرگی هم برای مانور داشت. از طرفی سری سولز سختی و چالش زیادی رو از نظر «طراحی مرحله» و «هوش مصنوعی» برای آدم در نظر میگیره. برای دوستانی که به نظرشون سری سولز خیلی چیپ هست: ۱. این دوستان احتمالا شروع کار رو با کلاسهای درپیتی مثل Warrior و Knight شروع کردن که در این صورت هر آماتوری میتونه بازی رو با اتکا به دانش نقش آفرینیاش تموم کنه. مثل هیروهای خز دوتا میمونه که بچه دوازده سالهها هم میتونن باهاش گنک کنن و خیلی هم به خودشون ببالن. شما اگه خیلی خوبی برو با کلاس Deprived برو بعد ببینم اصلا توان این رو داری که این سری رو به سخره بگیری یا نه. ۲. تنها بازیای که من دیدم سختی شیرینی داره. بارها شد سر PD2 و رزیدنت اویل دسته رو پرت کردم کنار و برای یه هفته سراغش نرفتم اما این سری آدم رو وادار میکنه که روی بازی رو کم کنید و هر جوری که شده قلق تمام کردن مرحله رو پیدا کنید. ۳. با هر بار مردن سولهایی که جمع کردین از بین میرن این خودش یه چالش بسیار بزرگه که مجبور میکنه در اکثریت اوقات برگردین و سولهای از دست رفته رو بردارین. ۴. سخت پول میده به شکلی که در خرید تجهیزاتی مثل شیلد، کمان و شمشیر آدم رو سر دوراهی برای خرید قرار میده. ۵. بشین سر جات :/ در مورد بازیهای کوچکتر: میت بوی کافیه. به قدری طراحی مرحلهی این بازی عالیه که زبان از وصفش عاجزه. در نهایت آخرین بازی سختی که انجام دادم مربوط میشه به Wolfenstein: The New Order روی درجهی سختی آخر و یکی مانده به آخر. بازی مهمات کم میده دشمن زیاد و صدها تکنیک و آپگرید موجود که واقعا لذت بخش میکنه این سختی رو. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید