غروب روشنایی | نقد شبگرد: طلوع تاریکی
نقد شبگرد: طلوع تاریکی
انتظار را گاهی اوقات جزیی از فعل کشیدن صرف کردند و در ادامه ی آن هم اغلب توقعاتی وجود داشته که میزان آن در قبل و بعد انتظار کشیدن باید به یک میزان یا اندک اختلاف جزیی ای باشد. ما برای چیز های زیادی انتظار می کشیم، از انتظار برای بازگشت یار و محبوب گرفته تا انتظار برای یک مسابقه ی ورزشی و امثالهم! و برای همه ی انتظار هایی که میکشیم توقع داریم که این انتظار کشیدنمان به بهترین نحو به ثمر برسد و خیلی راحت توقعاتمان باد هوا نشود و ما را مضحکه ی خاص و عام نکند. فرض کنید زیبارویی را در شبکه ای اجتماعی به هزار زور به سمت خود کشیده اید (و یا به قول خودمان مخ کرده اید!) و بعد از چند صباحی که از نامه های عاشقانه تان خسته شدید به سراغ تدارک یک قرار می افتید. ادامه ی فرض را اینطور در نظر بگیرید که فتوشاپ توسط خالقانش به دست این بشر زیباروی اینترنتی و یا نزدیکانش رسیده بود و آن همه حوری بودن فقط چند افکت و صافکاری روی صورت یک عفریته می باشد! اینجاست باد هوا معنا پیدا می کند و یک چیز آنور تر از مضحکه ی خاص و عام شدن برایتان و آن دل شکسته و خوش رنگ و لعابتان پیش می آید. در این زمان ما می گوییم این انتظار بیهوده بوده و نه تنها قابل تحمل بلکه کلی هم اعصاب خردی و ناراحتی برای مدتی انتظار کشیدن برای یک باد خالی پیش می آید. این نمونه ای بود از یک انتظار ولی نا موفق که اغلب اوقات هم چنین ناموافقاتی برای ما پیش می آید.
اما همه ی این ها را گفتم که به اینجا برسم، یعنی نقطه ی مشترک ما در انتظار کشیدن که چیزی نیست جز عرضه ی یک بازی. بله… ما بازیبازان در انتظار کشیدن برای یک بازی تقریبا با هم نقطه ی اشتراک داریم و بین توده ای از ما همیشه یک انتظار برای یک بازی خاص وجود دارد.
در حال حاضر توده ای که مدنظر است، منتظران یک بازی ایرانی به اسم شبگرد می باشند. این سری از بازیبازها که با دیدن تریلر ها و صحبت ها و اسکرین شات ها به بازی علاقه مند شدند و تا همین چند روز پیش پیگیر بازی بودند و وقتی هم به زمان عرضه رسید برای خرید آن پول خرج کردند، امروز مخاطب اصلی این نقد قرار می گیرند تا ببینند زیبا روی اینترنتیشان چه کرد با دل معصوم و مهربانشان!
اگر منتظر یک مقدمه ی ادبی و محشر در مورد خیزش یک شخصیت جدید در برابر تاریکی هستید، باید بگویم که چنین خبری نیست. بازی شبگرد خاص بود، داستانی داشت پر از نقطه ی ابهام، از لحاظ فنی سورپرایزی برای عناوین داخلی و حتی مستقل بود، شخصیتی جدید و قهرمانی را قرار بود معرفی کند که در دل و جان همگان ثبت شود، یک اکشن ناب را قرار بود نشان دهد و کلی چیز دیگر… البته تمام این ها در فعل گذشته صرف شدند و این یعنی همین ابتدا گربه ی نگون بخت را دم حجله کشتن و گفتن اینکه تقریبا در هیچ یک از موارد شبگرد نتوانست به حرف های قبل از انتشار، وفادار باشد. این را گفتم که نگویید، نگفتی! بنده خنجر را زیر گردن گربه گذاشته و آرام آرام با بررسی کارهای کرده و ناکرده ی این گربه سرش می برم، پس از نقطه ی ابتدایی و مهم در یک بازی مستقل یعنی داستان این عنوان شروع می کنم.
در زمینه ی داستانی ما با یک شهر جدید، شخصیت هایی جدید و سوالهایی جدید طرف هستیم که باعث می شود بازیباز به آن ها دل ببندد. اما داستان یک تکرار است، که هیچ ایده ای در بر ندارد. ما با یک شخصیتی سر و کار داریم که خود را فراموش کرده و از زندگی گذشته ی خود فقط از بین بردن یکی از بزرگ ترین باند های خلاف کار را در خاطر خود دارد. بازی با سوال های زیادی در طول مسیر همراه می شود، که قرار است تا آخر داستان و بازی به آن ها پاسخ داده شود. خیلی خوب است که سازندگان چنین نقاط گنگ و مبهمی را در بازی گنجانده اند، ولی انتظاری که از یک بازی مستقل می رفت، در کنار این پیچش ها، ایده های خلاقانه اش بود که داستان بازی به دور از همه ی این خلاقیت هاست.
گفتم طرح سوال های مختلف باعث کشش تقریبی داستانی می شود، اما این کشش برای یک داستان تکراری و تکراری چه فایده ای دارد؟ ایده های خلاقانه که قرار است در یک بازی مستقل گنجانده شود تا به خاطر مشکلات فنی بازیباز از آن ها چشم پوشی کند، کجا رفته اند؟ اصلا سازندگان خواستند که چنین چیز هایی را بازی جای دهند یا فقط اصل کارشان نشان یک ظاهر متفاوت بود؟
متاسفانه جواب تمام این سوالات چیزی نیست جز همان تکرار بیهوده ی یک داستان با خلق گذاره های جدید. بازی یک سوپر قهرمان و شاید هم یک قهرمان را معرفی می کند با شخصیت های منفی که هر کدام می توانستند ورای تصورات با ایده ها و خلاقیت های داستانی خود را نشان بدهند، اما چنین چیزی نشد که نشد. شخصیت ها بر خلاف تازگی شان، اصلا فرقی با نمونه های دیگر به وجود آمده ندارند و شاید آن نمادی که قرار بود هرکدامشان برای بازیباز باشند، با این بی توجهی به بخش داستانی که مهمترین بخش در یک اثر مستقل می باشد، تبدیل به باد هوا شد.
یکی دیگر از مشکلاتی که به وجود همین داستان تکراریِ بازی، هم ضربه میزند مشخص نبودن تکلیف سازندگان با خودشان است. آن ها در بازی یک سوپر قهرمان و مبارز با تاریکی را معرفی کردند. اما این مبارزه با تاریکی اغراق بیش از حدی است که سازندگان از داستان بازی، همانند تک تک دیالوگ ها و جملات فلسفی شخصیت ها، ساخته اند.
برای فهم بهتر این قضیه بهتر است یک تئاتر و نمایش را فرض کنید که توسط گروهی به صورت نصفه و نیمه با داستانی تکراری ساخته و پرداخته شده است. زمان داستانی این تئاتر به سال های اخیر برمی گردد اما برای بالا بردن اوج هنر و زیبایی های لفظی، سازندگان قسمت هایی اغراق آمیز را با جملاتی فلسفی و لحنی اغراق آمیز در آن گنجانده اند که تکرار این داستان پشت، این اغراق، به چشم نیاید.
نقد شبگرد: طلوع تاریکی
در کنار این اغراق یکی دیگر از موارد و سوالات عمده در طول بازی ” من کیم؟ ” می باشد. اما واقعا شبگرد کیست؟ یا چیست؟ آیا شبگرد واقعا توانسته یک شخصیت جدید باشد یا همچنان یک کپی از نمونه های از پیش ساخته می باشد؟
شبگرد متاسفانه یک شخصیت جدید نیست. سازندگان همانند بازی، شبگرد را در تاریکی پنهان کرده اند که باطن اصلی آن مشخص نشود اما برای بازیبازان این باطن مشخص شده می باشد. اگر شبگرد شوالیه ی تاریکی است، پس بتمن کیست؟ متاسفانه این یک مثال از چند مثالی است که برای رد کردن نو بودن شخصیت شبگرد می تواند اذعان داشت. شبگرد هم همانند داستانش که در ورطه ی تکرار افتاده و چیز جدیدی را نشان نمی دهد بلکه فقط نوع چالش را عوض کرده، تکراری از صدها قهرمان و ضد قهرمان می باشد که فقط ظاهر خود را ایرانیزه تر کرده است. داستان ایرانیزه تر شده، اما از تکرار دور نشده، شخصیت ها ایرانیزه تر شده اند اما از تکرار فاصله نگرفته اند و در کنار همه ی این ها چاشنی اغراق و بزرگ نمایی هم به بخش داستانی اضافه شده است تا پشت چند کلمه ی فلسفی این تکرار پنهان شود، که آن هم نشده است!
شبگرد بعد از بُعد داستانی وارد فضای فنی می شود که از همان ابتدا از یک بازی مستقل آن هم در سطح داخلی انتظار چندانی از آن نمی رفت. با این حال می توان گفت شبگرد یک سروگردن از عناوین داخلی بهتر است و در مقایسه با عناوین مستقل خارجی هم، می توان گفت شبگرد با آنها در یک سطح و گاهی اوقات بهتر هم می باشد.
گرافیک بازی تقریبا از یک بازی مستقل قابل قبول است، سایه زنی، نور پردازی، رنگ بندی تیره ی بازی و حتی اندک تخریب پذیری ای که سازندگان به بازی افزوده اند را می توان قابل قبول و خوب دانست. در بخش طراحی شخصیت ها و محیط ها هم سازندگان خوب عمل کرده و هر شخصیت را چه خوب و چه بد به بهترین نحو طراحی کرده اند.
همانطور که گفتم در بخش فنی نمی توان چندان ایرادی به بازی گرفت، ولی در بعضی موارد بازیباز انتظاراتی از یک عنوان دارد که برای به وجود آمدن آن ها فقط کمی دقت و خلاقیت بیشتر نیاز است که در شبگرد این دقت به صورت خیلی کمرنگ جریان دارد. کمرنگ از این لحاظ که گیم پلی این بازی یعنی سه اسلحه و کاور های فراوان و نابود کردن دشمنان و یک باس فایت هم در انتها. بازی هیچ طراحی مرحله ی خاصی ندارد و محیط ها هم در یک مرحله (بازی از ۵ مرحله یا فصل تشکیل شده) تکراری می باشند و هیچ تنوعی ندارند. نهایت تنوع در محیط ها به عدد دو می رسد که بعد از یک پیچ یا پله و راه پله باز هم به محیطی شبیه به محیط قبلی باز می گردید. برای نمونه می توان به مرحله ی دوم بازی اشاره کرد که وقایع آن در مترو اتفاق می افتد و بازیباز بعد از کشتن یک سری دشمن بعد از گذر از یک محیط ساده همانند راهرو و راه پله دوباره به محیطی مشابه باز می گردد و دوباره کشتن یک سری آدم دیگر!
نداشتن چالش خاصی در هر مرحله هم یکی دیگر از بی توجهی ها به بازی است. بازی کاری ندارد که شما شبگرد هستید یا یک پلیس یا یک فرد عادی، تنها چیزی که مهم است سه اسلحه و رگبار بستن دشمنان است و در مسیر پیمایش مرحله ها و رسیدن به پایان چالش دیگری با بازیباز همراه نمی شود. و تمام این ها یعنی خستگی از یک بازی و سر رفتن حوصله ی بازیباز از بی جهت رگبار بستن دشمنان!
در کنار این خستگی های ناشی از تکراری بودن مراحل، بازی چیزی را به شما هدیه می دهد تا بدتر از قبل حوصله تان از بازی سر برود و آن چیزی نیست جز باگ. البته با باگ هایی مثل در هوا ماندن اسلحه ها کاری ندارم، چون کاری به کسی ندارند بنده های خدا! اما باگ هایی همچون گیر کردن در در و دیوار، کاور گیری اشتباه و … نمی توان به این راحتی ها گذشت چون باعث نابودی قهرمان شب (!) می شود و این هم یعنی شروع از چکپوینت قبلی، یعنی تحمل کل دردسر های گیم پلی بازی و دوربین و هوش مصنوعی و باگ ها و یعنی تحمل کردن یک سری آبجکت تکراری و کار های تکراری تر…
به طور کلی گیم پلی بازی شبگرد کم ایراد نیست. با وجود کم تنوع بودن محیط ها و طراحی ساده ی مراحل، اسلحه ها و دشمنان از تنوع خوبی برخورداند و سیستم صحنه آهسته ی بازی شاید فقط برای خالی نبودن عریضه در بازی کار گذاشته شده است اما وجودش در بعضی از موارد خاص خالی از لطف نیست و همچنین سیستم کاور گیری هم در بازی کارآمد می باشد. در نهایت شبگرد را می توان یک سر و گردن بالاتر از اکثر عناوین داخلی در بخش فنی دانست، و اگر سازندگان کمی هم خلاقیت که هزینه ی خاصی را هم در بر نمی گرفت به خرج می دادند این عنوان به بازی های مستقل غیر ایرانی هم، هم تراز می شد.
رسیدن به این هم ترازی کار سختی هم نیست و این چیزی است که سازندگان در بخش صدا گذاری و موسیقی بازی از خودشان نشان داده اند. موسیقی در بازی با وجود کم تنوع بودن و تکرار آن ها در هر مرحله، از هیجان خوبی برخوردارند و در مبارزات می توانند کمی از خستگی شما بکاهند. در کنار موسیقی، صدا گذاری بازی هم قابل ستایش است. صدای شخصیت ها به خصوص شبگرد قابل درک می باشند و مشکل خاصی ندارند به جز لحن گفتارشان که در بخش های قبلی به آن اشاره کردم.
شبگرد مورد تجربه و نقد قرار گرفت ولی از آن تعریف و تمجید بی دلیل به عمل نیامد. بازی در سطح داخلی عنوانی قابل قبول است و برای کسانی که جز بازی های داخلی چیزی را تجربه نمی کنند عنوانی خوب می باشد اما برای کسانی که حداقل یکی دوتا عنوان مستقل غیر ایرانی را تجربه کرده باشند این عنوان خیلی چیز ها کم دارد. امیدوارم نکات گفته شده به طریقی به گوش سازندگان برسد تا در آثار بعدی قدم در رفع آن ها بگذارند چون نه تنها هزینه ای در بر ندارد بلکه تجربه ای متفاوت تر را برای بازیبازان رقم می زنند. شبگرد همانند اسمش به جای طلوع کردن و نشان روشنایی، با تاریکی طلوع کرد، تاریکی ای که باعث شد این عنوان در پس خرج و زحمت تیم درست به ثمر ننشیند و انتظارات قبل از انتشار را برآورده نکند. خرید شبگرد برای حمایت کاریست بس پسندیده، اما تحمل بعضی از موارد در تجربه ی این عنوان کمی توی ذوق این همه انتظار کشیدن می زند. بازی قابل ستایش است در بین انبوهِ عناوین داخلی، اما برای رسیدن به یک استاندارد حتی در بین بازی های مستقل دیگر فاصله ی شاید کم و شاید هم زیاد دارد.
نمره ی کل: ۶.۵
نمره بین بازی های مستقل به بازی داده شده است!
” هادی جوربنیان “
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
تعریف من از بازی مستقل ممکنه با تعریف شما فرق داشته باشه.من بازی مستقل این طوری تعریف می کنم :یه چندنفر عاشق بازی دور هم جمع بشن بدون هیچ تهیه کننده و سرمایه گذاری، بدون تبلیغات وسیع، بدون استفاده از ابزار خاص و تنها با استفادهاز دانش و سرمایه ی خودشون بازی بسازن نه مثل شبگرد که در ابتدا حمایت بنیاد رو داشت، و بخش دولتی به عنوان توریع کننده و هم چنین بدست آورنده بخشی از سود وارد عمل بشه.هر چند بعد تغییرات در بنیاد مثل حمایت های نادرست و اختلاف بر حسب سود روابط این دو به هم خورد اما باز هم چه در بخش شروع ساخت چه در بحث انتشار دخالت یک بخش دیگه به غیر از خود سازنده که در کشور ما بخش دولتیه غیر قابل انکاره به این جهت گفتم که بازی مستقل نیست هر چند ممکنه شما تعریف دیگه ای داشته باشی.در بحث خلاقیت، آیا واقعا انتظار نوآوری از یک بازی ایرانی که تمام سعیشو می کنه تا از منجلاب این اقتصاد بیمار، این صنعت درمانده و این خریدار ناامید بیرون بیاد در هر بخشی اعم از داستان و غیره زیاده حواهی نیست؟ ایراد های شبگرد زیاده اما بسیاری از اونا در شرایط حال قابل بخششه.
آخه شما فکر میکنی بنیاد این وسط چیکار میکنه؟ بنیاد بود و نبودش فرقی نمیکته…اون سری پارسال با یکی از دوستان رفتیم نمایشگاه مانند هر سال….اصولا یک گزارشی هم از هر تیمی تهیه میکنیم…یکی از بازی ساز های خوبمون…که از قبل میشناختیمش ما رو دعوت کرد داخل غرفه…بعد از چند دقیقه صحبت…دیگه بنده خدا خودشو خالی کرد…هر چی فحش خاک بر سری داشت داد به بنیاد! فکر می کنی بنیاد الان چی کار میکنه؟ اگر بنیاد خوب بود که ۳ سال پیش بازی ساز ها جمع نمیشدن تا تو نمایشگاه جایی که غرفه ی خود بنیاد هم چند قدم آن ور تر بود اون قضیه ی انجمن ملی بازی سازان رو راه بندازن و اون جریاتات بعدش به وجود بیاد…زدنه اون انجمن هدفی جز حرکت در مسیر مخالف بنیاد نداشت و در همون شب افتتاحیه با حواشی عجیبی که اینجا جاش نیست کارش خاتمه پیدا کرد….
در کل می خوام بگم که وضعیت بازیسازان ما خیلی بد تر اون چیزیه که فکر می کنید…و باید بدونید که :
تعریف شما از بازی مستقل = بازی سازان ایرانی…
والسلام
اشتباه میکنی دوست عزیز….
بازی مستقل یعنی بازی ای که به موسسه ی خاصی وابسته و زیر مجموعه نباشد نه اینکه حامی نداشته باشد…نه اینکه اسپانسر نداشته باشد….نه اینکه از ابزار خاصی استفاده نکند….نه اینکه تبلیغات نکند…
تعریف شما تا اونجا درسته که گفتید چند نفر عاشق گیم دور هم جمع بشن….
دوست عزیز )گریجوکر( اولا من هنوزم قبول ندارم که شبگرد بازی مستقله بعد از اون هم بازی هایی که مثال زدی صرفا داستان نویی رو ارائه نمیدن بلکه در فضایی متفاوت و نوع روایت مختلف اونرو تعریف می کنن. مثل دستگاه های موسیقی رو یک ساز.در طرف دیگر هم واقعا این بازی باچی مقایسه بشه ؟ با بازی های مستقل خارجی؟راستی ممنون بابت بازی های پیشنهادی بیشترشو بازی کردم سعی میکنم بقیه رو هم بازی کنم.
خب شبگرد یه عنوان مستقل.. اگه نیست چیه؟
در مورد مثال ها همشون برای خلاقیت آورده شدن نه صرفا داستان… بین همین عناوین هم یک داستان تکراری با خلاقیت محض به نوعی جدید نشون داده شده که بازیباز از شنیدن و دیدن اون تا آخرین لحظه لذت میبره… مثل لیمبو یا papo & yo…
در مورد بازی های مستقل اینایی که گفتم فقط چیزایی بودن که روم تاثیر گذاشتن و اسمشون یادمه وگرنه عناوین خیلی خلاقانه تری هم بودن که یادم نیست…
در مورد مقایسه… نیازی نیست مقایسه ای صورت بگیره.. شبگرد استاندارد های ساده ی یک بازی مستقل رو هم نداشت… فقط از لحاظ فنی خوب کار شده بود بین عناوین مستقل که در این زمینه منم انتقادی نداشتم!!
من شک دارم شما اصلا معنی “مستقل ” رو می دونی یا نه.
چیزی به اسم داستان جدید وجود نداره.
مهم خلاقیت در داستان و Story Line مناسب و با کیفیت در روند داستان مربوط به نوع و سبک یک IP هست.
در ضمن شما تا صد سال هم بشینی منتظر داستان جدید زیر پات علف سبز نمیشه.
آثار مستقل از بهترین داستان پردازی های جهان رو دارن بعد شما میای یه مشت حرف بی سر و ته رو به عنوان Fact به ملت تحویل میدی!
از نقدتان متشکرم اگه میشه نقد بازی پروانه را هم قرار دهید
اسنیک عزیز کسایی که بازی هایی که گرافیک خیلی خوبی دارند رو با همین موتور گرافیکی زدند تجربه داشتند
بابت اشتباهات هم پوزش
اگه این همه سر و صدا قبل انتشار نمیشد بهتر بود. با اینکه خودم هنوز بازی نکردم ولی اینطور که معلومه انتطارات رو اصلا براورده نکرده.
انتظارات؟؟؟ چه انتظاری از یک بازی ایرانی دارید؟؟؟ انتظار داشتید بهتون tlou یا uncharted تحویل بدن…؟؟؟؟
همین که بازی ها از گیر و دار جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بیرون اومدن جای شکرش باقیست….
من شبگردو به خاطر قرعه کشیش خریدم. اما باید بگم چون من انتظار زیادی ازش نداشتم ازش راضی ام تقریباً. گرافیکش با اینکه ضعیفه اما افت فریم داره بازی. اصلاً بهینه نیست. باگ هم زیاد داره، خلاصه اینکه مشکلات فنی مثل نقل و نبات تو بازی وجود داره. اما داستان بازی سطحش قابل قبوله و آدمو یکم تشویق میکنه که بازیو ادامه بده. اما سختی بازی اصلاً تعادل نداره و منطقی نیست، نمیدونم شاید سازنده ها با سخت کردن غیرمنطقی بازی سعی داشتن کوتاهی بازیو لاپوشونی کنن. رو درجات سختی آخر که بازی پیشروی توش کابوس میشه. چک پوینت ها هم خیلی نامنظم و بدون تعادلن، پدرم در اومد کلی دشمنو از پا درآوردم بعد که مردم از خیلی عقب تر برگشتم به بازی آدم فکر میکنه دارک سولزه! کلاً گیم پلی بازی از اینجا مونده و از اونجا روندس! بازی میخواد مکس پین باشه، اسپک آپس باشه ولی در حد هیچکدوم نیست. نه روونی گیم پلی مکسو داره و نه روایت داستانی دِ لاین رو. اما از نکات منفی که بگذریم موسیقی بازی خوبه و نمره قبولیو میگیره.
نمره بخوام بده ۶/۱۰ میدم و با نقد جناب موافقم. الکی نباید از بازی تعریف کرد حالا چون یه تیم مستقل کوچیک با اعضای کم اونو ساختن دلیل نمیشه ناکامیها رو در نظر نگیریم. زیادی بازی جاه طلبانه بود.
تشکر.
من موندم شما چی فکر کردید!؟
بازی ایرانیه،هنوزم مدت زیادی نیست که ایران شروع کرده به بازی زدن.
انتظار دارید تو همین قدم اول کال او درست کنند
بازی ایرانیه
درضمن از استیم چراغ سبز گرفته
بازی مثل ویچر موتور گرافیکی داره اما ایا این بازی موتور در حد انریل انجین داره؟
به نظر من این بازی لایق ۱۰از۱۰ شما باید این بازی رو با کال او۴ و… مقایسه کنید
برادر با همین موتور شبگرد یعنی UDK بازیهایی ساخته شدن که گرافیک خیلی خوبی داشتن. اما این واقعاً گرافیک ضعیفی داره، تازه بهینه هم نیست و افت فریم داره.
شمارو ارجاع میدم به متن..
قیاس در نقد فقط تو شرایط خاص پیش میاد و من هم مقایسه ای با هیچ عنوانی نکردم!! چه برسه به مقایسه ی یک عنوان مستقل سوم شخص اکشن با یک عنوان اول شخص…!
کاش اسم بازیه دیگه ای جز کال میذاشتین که حداقل آدم شک نکنه…
برای نمونه می تونین هزاران بازی مستقل تو فضای اینترنتی رو تجربه کنید تا درک درستی از یک بازی مستقل داشته باشین…
و در ضمن ما صنعت گیم خاصی نداریم که اسم “بازی ایرانی” رو این عنوان گذاشتین.. شبگرد یک بازی مستقله و متناسب با همین مستقل بودنش نقد شده نه بیشتر و نه کمتر…
عزیزم الآن مقایسه نکرد که نقد کرد. نقدش هم منصفانه بود. وقتی یه دشمن مینیگان دار میاد جلوت کل تیراتو خالی میکنی روش نمیمیره بعد ۵ ثانیه بری جلوش میری چکپوینتی که کلی عقبتر هست. من این بازی رو به عنوان یک بازی ایرانی ستایش میکنم ولی دهن صاف کنه. تازه این صطح سادش هست سطح سختش فکر کنم نیاز به معجزه الهی داره حقش ۶.۵ الا ۷ هست
کد ۴؟ چه ربطی به هم دارن اصلا؟ اگه هم مقایسه می کردیم که شبگرد له میشد برادر من!
دوست عزیز این حرف شما رو من چند سال پیش با جون و دل قبول داشتم. نمیدونم قدیم ترا وضع صنعت بازی ایرانو یادته یا نه. نمیدونم یادته چقد داغون بود. این حرف مال اون موقعس. الان ایران بازی مثل شبان رو داره. بازی مثل shadow blade رو داره. بازی مثل عشق و نفرت رو با اون افتخارات داره. و کلی مثال دیگه. الان صنعت گیم ایران تاتی تاتی راه رفتن رو یاد گرفته. انتظار دویدن ندارم ازش ولی سینه خیز رفتن دوبارش هم قابل توجیه نیست.
سوالاتی که مطرح کردی منو به فکر عمیقی فرو برد در این :۱۹: حد عمیق!
مورد اول اینکه از نظر من بازی های کوچکی مثل شبان یه چیز ثابتن که همیشه بودن و تو همه جای دنیا بازی هایی شبیه اونا ساخته میشه. حتی گاها شرکتای بزرگ این کارو میکنن. منظورم اینه که شبان یه پل نیست که ازش رد شیم بلکه یه دنیای جداست نسبت به بازی های بزرگ که باید خودش پیشرفت کنه. مثلا اگه سازنده های شبان پیشرفت کنن تو سبک خودشون پیشرفت میکنن نه اینکه یهویی مثلا اکشن ادونچر سوم شخص بسازن.
در مورد اون سوالات کذایی( :۲۴: ) هم واقعا جوابی ندارم. حرف شما رو کاملا قبول میکنم و قانع شدم که تیم هایی باید سراغ این سبک برن بالاخره. اما هنوز معتقدم که این روش غلطه. ینی چی؟ ینی با این روش که دلو زد به دریا و به هوای بنیاد بازی بزرگ ساخت غلطه و فقط باعث هدر رفت فکر و انرژی میشه. از نظر بنده راه حل منطقی برای ساخت و شروع و گسترش این سبک تو ایران جذب سرمایس. حالا چه داخلی ( که نایابه) چه خارجی. و برای جذب سرمایه هم در ابتدا نباید AAA ساخت. بلکه باید بازی ای مثل شبان ساخت تا یه تهیه کننده مثل بیگ فیش پیدا کنه بعد شروع کرد به ساخت کارای سنگین تر و گسترش کار و درآخر با تکیه به جیب همون سرمایه گذار یا سرمایه گذار بزرگتری بازی AAA مورد نظر ساخته بشه تا به سود دهی برسه. به نظرم با چوب بنیاد تو چاه رفتن چرخیدن تو دور باطله.
خب حرفت کاملا درسته…من نمیگم که بازی هایی تو سبک شبان نسازیم…من میگم که هم باید تو این سبک کار شه، هم باید تو سبک های دیگه…شاید چیزه خوبی در نیاد اما تجربه ای که برای تیم سازنده به ارمغان میاره واقعا لازمه…
در ثانی…شما خودت جواب خودت رو دادی…سرمایه گذاری داخلی که در حده صفره…سرمایه گذار خارجی هم در حال حاضر برای تیم های ایرانی نایابه….پس با این اوصاف باید ول کنیم بره…نه…نظر شخصی است…اما به نظر من ساختن بازی بد، بهتر از نساختن بازی است. ببین الان یه جریان بازی سازی تو کشور وجود داره…اگر نابود شه و متوقف شه، و بعدا دوباره بخواد شروع شه می دونی دوباره چند سال می کشه که به نقطه ای که الان هستیم برسیم؟ باید واقع بین بود…سرمایه گذار خارجی حالا حالا سراغ ما نمیاد….(منظورم شرکت های بزرگه) یا بخاطر مسائل سیا.سی یا بخواطر کم بودن کیفیت…سرمایه گذار داخلی هم که اصلا وجود خارجی نداره…پس همون بهتر که بازی ساز های این کشور با همین اوضاع به کارشون ادامه بدن…و این ماییم که باید بهشون تو این راه کمک کنیم…بازم میگم…ساختن بازی بد، بهتر از نساختن بازی است
با تشکر…
بله من هم گفتم که قانع شدم که نباید جریان ساخت بازی هایی مثل شبگرد یا گرشاسب متوقف بشه و اصلا خدا نکنه همین جریان مریض بازی سازی ایران هم متوقف بشه اونجوری که فاجعس ( البته با انهدام بنیاد و تاسیس موسسه ای خصوصی و با مدیریت خود بازی سازان موافقم. که البته مدیریتش کار حضرت فیله). اما خوب کسایی تو ایران بودن که نشون دادن با کمی همت و علم میشه به سمت تهیه کننده خارجی رفت. نمونش همین شبان که تا اونجایی که یادمه BIG FISH GAMES تهیه کنندگی بازی رو بر عهده گرفته بود. این یعنی یه موفقیت بزرگ و یعنی شبان تونسته سرمایه خارجی جذب کنه. نمونه دیگه بازی قهرمان ما هست که اگه یادم باشه ( دقیق یادم نیست) تونسته بود یه شرکت آلمانی رو برای تهیه کنندگی بازی به کار بگیره. تهیه کننده هم گفته بود اول بازی باید تو آلمان بیاد بعد ایران. نمونه دیگه شدو بلید هست که تو چند جای دنیا جزو پر مخاطب ترین بازی های IOS بوده. نتیجه این سه مثال چی میتونه باشه؟ اینکه این شرکتا سرمایه خارجی رو جذب کردن و کم کم بسترش فراهم شده تا بازی هاشونو و استودیوشونو چه از تعداد افراد چه از لحاظ امکانات چه از لحاظ فراغت فکری بهتر کنن و نتیجه این میشه که این شرکتا در آینده میتونن از تهیه کننده درخواست بودجه یه بازی کلان و بزرگ مثل شبگرد رو داشته باشن و قطعا کیفیت بازی شون به مراتب از شبگرد بهتره. از نظر بنده این راه برای رشد و گسترش بازی سازی ایران منطقی تره.
ممنون از بحث منطقی شما.
بازی بدی نبود البته گرافیک یه کم بهتر کار میشد خوب بود البته از لحاظ نور پردازی خوب بود شخصیت پردازی متوسط بود اتفاقاتی که تویه بازی میفته بعضی موقع ها باید پخته تر و با استدلال تر و با دلیل تر بیفته نه یهویی باگ های ریز مخصوصا در مراحل قطار صدای تفنگا مسخرس بعضی موقع ها کاور گیری اعصاب خوردکن میشه دشمنا تنوعشان کمه سیستم نشانه گیری یکم میلنگه باید نرمتر باشه یا برای چی شخصیت اصلی همیشه اهسته را میره باید همیشه شیفت رو بزن عادی راه بره فکر کنم دوندگیشش باشه که بی معنیه افت فریم فراونه الارغم مرحله اول مراحل بعدی هم افت فریم داره ولی در مجموع به نظرم اولین بازی اکشن در ایران هس که تونسته حداقل استاندارهای این سبک رو داشته باشه خسته نباشید به پردیس گیم
به نظر من بازی بدی نبود یه سری مشکلات داشت ولی من ازش رازی بودم بهترین بازی ایرانی تا به این لحضه از نظر سبک اکشن وگرنه این بازی جلوی شبان و سرزمین رویا ۱ یه شوخی محسوب می شه .
زدمش زدمش هنوز تو سرمه اگه این جوری بازی سازا بخوان عمل کنن باید فاتحه رقابت با بازی های خارجی از سر بیرون کنیم
نمیدونم این وست بیاد ملی بازی های رایانه ای چه کاری انجام میداده
آخر فاتحه رو بخونیم یا خیالش رو از سرمون بیرون کنیم؟ :lol: