محفلی برای تشفی | پیش‌نمایش Bloodborne

 امروزه صنعت بازی‌سازی تقریباً به وهله‌ی توسعه و تعالی رسیده و طوری ترقی یافته که دیگر تحولات متفرق و متلون در آن نطقی کم‌رنگ‌تر به خود گرفته است. بدعت‌گذاری و وجود آمدن یک سبک و اسلوب جدید در آن نیز از این قائده اقتداء می‌کند، اما هنوز هم سازندگانی هستند که با طبع شرقی خود سعی در تغییر و تحولاتی دارند. سری Souls در نسل پیشین دقیقاً مثالی بارز از این توضیح‌ست که بی‌سر و صدا آمد و خیل عظیمی از افراد را به سوی خود جذب نمود؛ هرچند به دلیل دشواری بیش از حد آن و سبک و سیاق شرقی پسندی (!) که داشت نتوانست آن‌طور که باید و شاید مورد توجه عموم قرار گیرد، ولی عده زیادی‌بر این باورند که سری Souls در نسل هفتم از جمله عناوین کران‌مند و متفاوتی بود که عرضه شد و توانست یکی از برترین آزمودگیهای گیمرها را در نسل هفتم رقم زند و این حرف آن‌چنان هم بی‌راه نیست؛ چراکه بسیاری از منتقدان بزرگ این صنعت همچنان‌بر این باورند که Souls از عناوین بسیار خاصِ نسل هفتم است و Bloodborne دقیقاً تداعی‌گر حال و هوای سری Souls بوده با این تفاوت که اجین شده از پیشرفت و تجربیاتی‌ست که این‌بار قرار است با دستی‌‎ پر‌تر از نسل هفتم آمده و در سکوتی دل‌نشین یک عنوان منحصر به فرد دیگر به اقشار قدیمی این صنعت تحویل دهد که مدت زیادی‌ست از دستِ عناوین ساده و به اصطلاح “بکش و بْرو جلو” بی‌زار شده‌اند!

عنوان: Bloodborne

سازنده: From Software

ناشر: SCE Japan Studio

کارگردان: Hidetaka Miyazaki

پلتفرم: Playstation 4

ژانر: Action Role-Playing

تاریخ انتشار: February 5, 2015

حالات: Single Player – Co-Operative

 E3 2014 را اگر بخواهیم در ۳ کلمه توصیف کنیم باید از واژه‌های “دوبارگی، کاهل و خسته کننده” استفاده کنیم؛ در واقع، E3 امسال چیز خاصی در چنته خود نداشت و اصلاً قابل تطبیق با سال‌های پیش نبود، اما در این بین معدود فرنام‌هایی بودند که توانستند بذر انتظار را در دل گیمرها کاشته و آن‌ها را بیش از پیش شیفته‌ی خود کنند. در بین IPهایی که معرفی شدند، عنوان Bloodborne که در کنفرانس سونی با یک تیزر CG و زیبا تایید شد بیش از پیش به چشم می‌آمد؛ خصوصاً طرفداران سری Souls که هنوز طعم و طعوم خوب Dark Souls 2 در زیر زبانشان مانده بود و انتظار یک شیرینی ویژه‌تر بر روی نسل جدید با تغییر و تحولاتی بیشتر را نداشتند! البته، قبل از معرفی این بازی، نمایشی از بازی با نام Project BEAST لیک شد که همان Bloodborne با اسم رمز پروژه‌ی بازی بود!

 عنوان Bloodborne انحصاری PS4 خواهد بود و با توجه به ناشر بازی، احتمال این‌که بازی بعد‌ها مولتی‌پلتفرم شود به ۰% رسیده است و این در حالیست که سری Dark Souls که در واقع ادامه‌ای معنوی بر Demon Souls بود عنوانی مولتی‌پلتفرم بوده و این حرکت فجائی برای بسیاری از طرفداران سوالاتی به وجود آورده است. کارگردان شهیر این بازی؛ یعنی آقای میازاکی در این مورد اذعان دارد:

تیم ما برروی یک ساخت یک بسته الحاقی (DLC) برای Dark Souls 2 مشغول بود که SCE Japan Studio به ما پیشنهاد یک همکاری فوق‌العاده داد که آن ساخت یک انحصاری جدید بروری PS4 بود. سخت‌افزار و گستردگی این کنسول برای ما یک فرصت طلایی بود و همین باعث شد تا این پیشنهاد را قبول کنیم و به سراغ یک انحصاری برای PS4 رویم.

من همیشه علاقه داشتم یک بازی با حال و هوای ویکتوریایی خلق کنم، اما آن چیزی که در ذهن من وجود داشت خلق‌اش در نسل هفتم ناممکن و امری بعید بود، اما PS4 برای ما فرصتی تازه بود و باید بگویم Bloodborne تنها برروی PS4 می‌تواند اجرا شود.

همچنین وی درباره‌ی این‌که چرا ادامه‌ی Demon Souls را خلق نکردند توضیح می‌دهد:

می‌خواستیم از حالت مبارزات تدافعی دوری کرده و به سراغ مبارزات تهاجمی حرکت کنیم، اما باید این را همچنان مدنظر قرار می‌دادیم که نباید یک بازی شوتر بسازیم و هسته اصلی را حفظ کنیم؛ بنابراین به سراغِ دوره ویکتوریایی رفتیم که همچنان برخی معتقدند اسلحه گرم در آن وجود دارد و این دلیلی بود برای خلق یک IP جدید دیگر.

Dark Souls یا Demon Souls؟ مسئله این است!

 داستان Bloodborne ماخوذهای فراوانی به سری Souls دارد، اما در باطن داستانی کاملاً سوا شده هستند. در Dark Souls دیدیم که در پیکره‌ی شخصی آلوده (Undead) گرفتار یک علیل بزرگ شده‌ایم که باعث شده تا پس از هر مرگ در کنار نزدیک‌ترین آتشی که بوده‌ایم دوباره زنده شویم و برای علاج این رنجور تنها راه‌مان دل زدن به دریا و رویارویی با موجوداتی عظیم‌الجثه بود که هرگز نمی‌توان آن دشواری کشتن‌شان را از یادبودها پاک کرد! Bloodborne ایضاً چنین درون مایه‌ای در سرگذشت خود دارد و در نقش یک شخصیت بی‌نام و نشانی هستیم که توسط بازیکن ساخته شده و برای دردمندی خود باید به شهر Yharnam سفر کند؛ شهری که همانند نامش عجیب و غریب است و در یک کوه‌پایه شریف و ارجمند قرار دارد و تنها خلوت‌گزینیست که می‌توان با رجعت به آن به سراغ علاج علیل خود رفت، اما راهی که در این داستان می‌پیماییم به این نوخطی‌ها نخواهد بود و مردمان و حیوانات آلوده دیگری که به این شهر برای مداوای بیماری خود آمده‌اند به خون شما عظش‌زده هستند. این بیماری واگیر داری که در شهر شایع شده آلودگی متفاوتی از آنچه در فیلم‌های “زامبی محور” نظاره‌گر بوده‌ایم برای شما تداعی خواهد کرد و موجودات شما به افرادی قد بلند ختم خواهد شد که با استطاعتهایی که به دست آورده‌اند شما را با چندین کوبه‌ی ساده می‌توانند رهسپار دیار باقی کنند و این تنها قطره‌ای از این موجودات بیمار است؛ چراکه در گوشه‌ای دیگر این بیماری در بدن برخی از افراد طوری رشد کرده که توانسته آن‌ها را به موجوداتی افسانه‌ای بدل کند؛ بنابراین شما راه ساده‌ای نخواهید داشت و برای بقا و بهبود از مرض چاره‌ای جزء مبارزات سهمگین نخواهید داشت.

 نوع روایت و نقل Bloodborne متفاوت از بازی‌های امروزی‌ست و طبق مواردی که در نمایشات دیده شده با داستانی نشئت گرفته از زیست‌گاه و دیالوگ‌ها روبه‌رو خواهیم بود و این دقیقاً همان اِلمانی‌ست که قبلاً در سری Souls و Half Life دیده شده بود؛ یعنی روایتی بدون Cut-Scene که در نوع خود می‌تواند یک گونه ناهمسان باشد.

Yharnam

 نام مذکور دقیقاً نام و کنیه همان شهری‌ست که در آن ایفای نقش خواهیم کرد. این شهر عتیقه که اقتباسی از شهرها و ساختمان‌های اروپایی در قرن ۱۹ (لندن، پاریس، کلن و…) است از یک فضای Gothic بهره می‌برد که به گیرایی جو حاکم بر بازی کمک شایانی می‌کند. این شهر گرفتار طاعون و یک بیماری ناعلاج بسیار بزرگی گرفتار شده که مردمان و حیوانات گوناگون را آلوده کرده و مورث شده تا ناآرامی عالی‌قدری در شهر هویدا شود تا هرروزه مردمان آلوده با هیولاهای بزرگ (گرگینه‌ها، کلاغ‌های غول آسا، عنکبوت‌ها و…) به جنگ و ستیز بپردازند و این از روی یکی از تصاویر بازی که مربوط به سوزاندن گرگینه‌هاست کاملاً مشهود است. با این حال، Yharnam جایگاه درمان طاعون بوده و افراد زیادی برای خلاص شدن از شرش به این شهر رهسپاری کرده‌اند چراکه یک مرکز درمانی بسیار خوب برای مداوای طاعون است، اما هیچ‌کدام در زیر ایذا، درد و رنج حملات وحشتناک موجودات آلوده دوام نیاورده‌اند و نتوانستند خود را به محل مورد نظر برای درمان برسانند.

 متاسفانه سری Souls؛ خصوصاً Dark Souls 2 از انسجام پایینی در محیط رنج می‌بردند و در محیط‌ها شاهد یک بی‌نظمی بسیار بزرگ بودیم؛ یعنی شما پس از چند خطوه به طور ناگهانی با محیطی متمایز روبه‌رو می‌شدید که نامتعارف به نظر می‌رسید، اما طبق نمایشات بازی، اینبار می‌بینیم پیوستگی محیط در Bloodborne بسیار مفرط است که از الان می‌توان آن را مضمونی مثبت برای محیط بازی دانست. بازی تنها در مرکز شهر رخ نخواهد داد و برپایه چیزی که در Project Beast نگریستیم، به حومه‌های آن که تداعی‌گر حالات مباینست توانگری خواهیم داشت. جدا از آن، دو محیط دیگر پیرامون این شهر وجود دارد که در زیر می‌توانید تفصیل آن را پژوهش کنید.

در مرکز شهر واقع شده و از شارعهای بسیار بزرگ و پل‌هایی برای جابه‌جایی بین امکنه‌های شهر متشکل شده است. این قسمت از شهر دارای یک مرکز پزشکی برای درمان طاعون است.

 

 با شیوع طاعون افراد زیادی کشته و بیمار شدند و شهر حاجتمند یک داراالرحمه بسیار بزرگ بود و این گورستان احاظه شده از جنازه مشتی افراد ناخوش بوده و در منطقه‌ای فقیر نشین بنا شده است. این مکان کاملاً وضعیت نابسامانی داشته و جو غم زده‌ای در آن حکم فرماست.

 طالعی از صعوبت و عسرت

امروزه عناوین بی‌نقش و نگار و بسیار آسان که جولانی برای بازیکن ایجاد نمی‌کنند طیف وسیعی از این صنعت را در شعاع خود هدف قرار داده است. فرقی ندارد شما در چه رنج سنی‌ای هستید و چند سال از مایه‌ی حیات خود را صرف عناوین جوراجور کرده‌اید، بازی‌ها بسیار آسان‌تر شده‌اند و بازیکنان شکست ناپذیر و تنها بالا بُردن درجه سختی‌ست که تا حدودی می‌تواند برای بازیکن چالش و مباشرت ایجاد کند. اگر دنبال مجالی برای چالش هستید، Bloodborne دقیقاً همان دست پختی‌ست که میازاکی برای شما در ۲۰۱۵ آماده کرده است. همانطور که From Software گفته بود، آن‌ها همچنان به ساخت بازی‌های دشوار و طاقت‌فرسا ادامه خواهند داد و علاوه‌بر آن داعیه دارند تا دنیایی مغشوش و مملو از اندوه برای بازی‌های خود در نظر گیرند. در انتساب با این پرسمان و سختی بی‌حد و حسابِ Bloodborne تهیه کننده بازی توضیح می‌دهد:

 طرفداران قدیمی برای ما ارجعیت دارند و دوست نداریم به آن‌ها پشت کنیم، اما به دنبال جذب افراد و طرفداران جدیدی به سوی بازی هستیم که به نظرم با تجربه‌ای که Bloodborne رقم خواهد زد محقق می‌شود؛ در حقیقت، ما سعی داریم تا حس این‌که بازیکن در بازی زجر می‌کشد را کاهش دهیم، البته وقتی بازیکن از بازی لذت ببرد مطمئناً از مفاومت در مقابل سختی‌ها نادم نخواهد شد.

 مسلماً دربابِ تزار متعسری این عنوان نباید ظن و گمانی داشته باشید و این پرسمان را از الان می‌توانید کاملاً محرز شده بدانید؛ چراکه در طی مراسم PAX Prime امسال گواه قابل بازی بودنِ Bloodborne بودیم. در این دموی قابل بازی بازیکنان مواجب داشتند تا راهی مملو از متخاصم ناهمنام را طی کرده و در نهایت‌بر روی پُلی با یکی از Boss Fightهای بازی به جدال بپردازند که به Cleric Beast مشهور بوده و گرگینه‌ای عظیم‌الجثه است که چندین و چند بار در تصاویر و نمایشات بازی نشان داده شده بود. علاوه‌بر خوش ساختی دمو، تنها ۲۰ نفر توانستند این دمو را به اخنتام برسانند که در میان جمعیتی انبوه از مردم و گیمرهایی گوناگون واقعاً رقم کمی‌ست و نشان از سختی بازی می‌دهد، البته در فستیوال Tokyo Game Show امسال دموی قابل بازی دیگری انجام شد که ۱۲۰ نفر توانستند آن را به فرجام برسانند و ۱۲۳۰ نفر دیگری که دمو را انجام دادند از پایان بخشیدن به آن ناکام ماندند!

 گیم‌پلی Bloodborne هرچند ناهمسانی‌های عدیده‌ای به سری Souls دارد، اما شاید بتوان گفت بسزاترین این افتراق‌ها محاربه در بازی‌ست که بسیار چالاکتر خواهند شد و شما با یک منوال سریع‌تر روبه‌رو خواهید بود. اگر به یاد داشته باشید، در Dark Souls و Demon Souls بیشتر به جای مبارزه از سپر و دفاع کردن استفاده می‌کردید (محاربه‌های تدافعی) که در سیاق خود یک توفیر نمایان بین عناوین هم‌سبک بود، اما برای برخی این عامل؛ مانند یک تعذیب معنوی برای بازیکن بود که مسبب ستوهی و عقوبت بازیکنان زیادی از بازی می‌شد! خوشبختانه، سازندگان این پرسمان بغرنج را کاملاً ترقی بخشیدند و با حذف سپر یک گیم‌پلی سریع السیرتر را پیمان است تحویل دهند؛ بدین معنا که شما افزونتر باید از آفندهای کوبنده و سریع استعمال کنید تا دفاع کردن با اندک زین‌افزارهایی که مقابل ضربات عاجز خواهند بود. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که ممکن است بازی بدون سپر و دفاع کردن آسوده شود، اما همچنان خلسه‌ی جاخالی و شونه‌خالی کردن در معادل ضربات مکرر دشمنان وجود خواهد داشت و از همه مهم‌تر همچنان Invincibility Frames (فریم‌هایی که بازیکن در طول آن غیرقابل شکست خواهد شد؛ یعنی حتی اگر ضربه به شما برخورد کند شما در فریمی قرار دارید که چیزی از سلامتی‌تان کم نخواهد شد.) در بازی موجود است. جاخالی دادن همیشه میسر نخواهند شد و این عاملی‌ست که شما را تشویق به استفاده از صراط‌های گوناگون؛ مانند بهره‌برداری از آیتم‌هایی که در سری Souls معمولاً بی‌استفاده بودند و به کار بُردن مکانیک‌هایی موخر در خلال مبارزات می‌کنند.

 اغلب عناوین نقش آفرینی بیشتر به جای وام‌گذاری به شخصیت اصلی به اشخاص فرعی داستان ارج می‌دهند به طوری که این شخصیت‌های فرعی و باس‌فایت‌ها هستند که برای شما ماندگار می‌شوند؛ چراکه شخصیت اصلی به دست شما خلق شده و فاقد یک شخصیت پردازی غنی‌ست که البته برای یک عنوان RPG امری طبیعی به شمار می‌رود. Bloodborne دقیقاً از چنین قائده‌ای اقتدا کرده و شما در عنفوان بازی فریضه دارید تا شخصیت بی‌نام و نشانی را کنترل کنید، البته این کارکتر شمایل‌اش به دست شما ساخته خواهد شد. طبق گفته‌ی سازندگان شما علاوه‌بر این‌که می‌توانید جنسیت خود را در آن گزینش کنید شخصی‌سازی‌های بیشتری در این زمینه اضافه شده و به طور کلی، نسبت به Souls Series با شخصی‌سازی گسترده‌تری روبه‌رو خواهید بود.

 یکی از خصوصیتهای بزرگی که سازندگان بسیار روی آن مانور داده‌اند، سوئیچ بین حالات مختلف سلاح‌هاست؛ بدین معنا که شما از یک سلاح سرد، می‌توانید دو استفاده گوناگون داشته باشید. ساطور-اره یک مثال از این کننده است و شما با تمتع از آن، می‌توانید سلاح خود را به اره دگردیسی دهید یا در جایی دیگر به ساطور که علاوه‌بر تغییر شکل ظاهری سلاح منجر به تغییراتی در منوال مبارزاتی و میزان سرعت و دمیج حاصل از ضربه به دشمن خواهد شد و این سوئیچ بین حالات مختلف سلاح بستگی به میزان مهارت و راحتی شما خواهد داشت و این همان چیزی‌ست که در سری Souls نیز نظاره‌گر بودیم؛ یعنی دنیای بازی به روالی تعبیه شده بود که هر بازیکن بسته به مهارت و سلیقه‌ای که داشت تنها با چندی از سلاح‌ها و کلاس‌ها می‌توانست در بازی پیشروی کند. شایان ذکر است که شما بین تغییر سلاح به حالتی دیگر قادرید رفتارهای مختلفی انجام دهید؛ مانند پاره کردن بسیار لذت بخش بدن دشمنان که طعمی برابر با یک Fatality بسیار زیبا در سری Mortal Kombat دارد!

 مطابق تصاویر و تریلرها می‌توان بشارت داد که همانند سری Souls، ادوات نظامی و آیتم‌های مُشبعی در بازی موجود است که از مختصه‌های بارز سری Souls بوده و Bloodborne دقیقاً از چنین صانعی بهره‌ می‌برد. علاوه‌بر آن، به یُمنِ این‌که آفاق Bloodborne در قرنی‌ست که تکنولوژی تعالی بیشتری داشته ناظر سلاح‌های گرم خواهیم بود؛ چراکه همچنان در زمانه‌ی ویکتوریایی برخی معتقدند سلاح‌هایی وجود داشته و میازاکی اهتمام کرده با بهره‌گیری از این فقره سلاح گرم در بازی قرار دهد. تا به‌حال، تنها یک سلاح گرم به نام Shotgun معرفی شده است که کوبه‌ی قوی‌ای به متخاصم نخواهد زد و بیشتر برای ممانعت گارد گرفتن دشمنان مورد استفاده قرار می‌گیرد، البته دو استفاده دیگر از آن می‌شود که وابسته به کاورگیری در قبال ضربات ناچیز و دیگری مربوط به شلیک برای مستبعد کردن توده عظیمی از دشمنان مجاور به هم است.

به زیبایی خون!

 اصولاً فرنام‌های From Software در شالوده‌ی گرافیک بیشتر به گرافیک هنری بها داده‌اند تا فنی و این امر کاملاً درخصوص Bloodborne صادق است. مضمون مستعد توجه این مقوله، پیشرفت بسیار بالای گرافیک عناوین این استودیو نسبت به بازی‌های پیشین خود بوده؛ به طور مثال، جهش گرافیکی Dark Souls 2 نسبت به Dark Souls 1 آن هم برای عنوانی که در نسل آخر برروی سخت‌افزارهایی مربوط به ۸-۹ سال پیش ارتکاب شده بود واقعاً قابل ستایش است. جهش گرافیکی Bloodborne نسبت به Dark Souls 2 کاملاً مشهود است و فریم‌ریت بازی کاملاً با ثبات شده به طوری که اگر همزمان ۳-۴ دشمن حمله کنند و شما با یک ضربه سیل عظیمی از خون را از بدن دشمنان جاری کنید حتی ذره‌ای اُفت فریم احساس نخواهید کرد.

 گرافیک هنری Bloodborne نسبت به بخش فنی آن بازهم کاملاً ارجعیت دارد. با این حال سازندگان این فقره را فراموش نکرده و شاهد بهبودهای زیادی در این زمینه هستیم و تکاپو شده تا بین بخش هنری و فنی یک تعادل به وجود بیاید تا برای عموم عامه‌پسندتر باشد. به لطف Anti Aliasing بالا شاهد محیطی صیقلی و گرد هستیم و دیگر خبری از لبه‌های برنده و پله‌ پله‌ای که در Souls دیدیم خبری نخواهد بود. افکت‌های گرافیکی بازی؛ خصوصاً جرقه، آتش و خون را می‌توان جزء برترین افکت‌های کرافیکی به کار برده شده در نسل هشتم قلمداد کرد. تنها کافی‌ست به تماشای یکی از تریلرهای بازی نشسته و جاری شدن خون برروی لباس شخصیت اصلی را تماشا کنید تا به یکی از قدرت‌های بازی در این بخش پی ببرید. هنگام مبارزات به مقدار زیادی Motion Blur مشاهده می‌شود که سبب شده تا با گرافیکی کاملاً سینمایی روبه‌رو باشیم. میدان دید “Draw Distance” از جمله نقاط مثبت گرافیک است به طوری که دورنماها برخلاف سری Souls که تک بعدی و زننده بودند این‌بار کاملاً ۳ بعدی به نظر می‌رسند و از جزئیات معقولی بهره‌مند هستند. طراحی محیط بسیار عالی‌ست و حجم‌دار به نظر می‌رسد. افکت‌های زیادی به محیط اضافه شده به طوری که شما واقعاً احساس می‌کنید در محیطی کاملاً طاعون‌زده قدم می‌زنید!

 سایه‌زنی و نورپردازی من جمله مواردی بوده که در سری Souls بهای زیادی به آن داده شده بود. تنها کافی‌ست آن نورپردازی‌های درخشان و زیبای Dark Souls 2 در مناطق مختلف را به یاد بیاورید؛ آن خورشید تابانِ Majula, هوای نیلگون و سرخی که در حین مبارزه با Old Iron King حکم‌فرما بود، ذرات نوری که از لابه‌لای خانه‌ها عبور می‌کردند و… همگی نشانی از قدرت بالای نورپردازی بازی هستند. اکنون سازندگان با استفاده از قدرت کنسول PS4 آزادی عمل بیشتری داشته و نورپردازی را بیش از پیش مورد پیشرفت قرار داده‌اند.

 هرچقدر هم گرافیک Bloodborne را بی‌نقص بدانیم نمی‌توانیم بگوییم انیمیشن‌های بازی بدون عیب هستند. متاسفانه، انیمیشن‌های کارکترها و دشمنان همچنان ضعیف است و تفاوت چندانی با سری Souls ندارد و گاهی اوقات؛ خصوصاً زمانی که می‌بینید شخصیت اصلی از نرده‌بان بالا می‌رود احساس می‌کنید انیمیشن‌ها یک کپی/پیست از سری Souls هستند! با این حال فیزیک بازی بهبود بیشتری یافته و حرکات دشمنان و شخصیت اصلی واقعی‌تر جلوه می‌کند.

نغمه‌ای از خون و طاعون

 آهنگ‌ساز عنوان Bloodborne شخصیت آن‌چنان محبوب و پرافتخاری نیست و برخلاف بسیاری از سازندگان بازی، زاده‌ی غرب است؛ بنابراین موسیقی‌ها از آن حالت گذشته‌ی خود تا حدودی فاصله گرفته‌اند و دیگر شاهد حال و هوای موسیقی‌هایی با درون‌مایه‌ای شرقی نخواهیم بود. (سری Souls) با این حال آهنگ‌ساز بازی، آقای Michael Wandmacher سعی کرده تا با اکتفا به حالات و حال و هوای موسیقی‌های سری Souls به ساخت موسیقی‌های بازی مشغول شود به همین دلیل است که شما در شنیدن موسیقی بازی در بار اول شاید احساس کنید آهنگ‌ساز بازی همان آهنگ‌سازان سابق سری Souls هستند. به طور کلی موسیقی‌های این عنوان با توجه به نمایشات بسیار گیرا و دل‌نشین است و با ریتمی که دارد استرس و آدرنالین شما را در حین مبارزات بیش از پیش می‌تواند افزایش دهد.

محفلی برای تشفی

در نهایت می‌توان گفت عنوان Bloodborne از جمله عناوین‌ست که می‌تواند دلیلی برای خرید یک PS4 و کوچ به نسل هشتم باشد، البته Bloodborne نیز شاید مانند سری Souls به‌دلیل سختی و حال و هوای بسیار خاص و متفاوتی که دارد آن‌طور که باید و شاید نتواند مورد استقبال قرار گیرد! اما مطمئناً برای عده کثیری از گیمرها که امروزه از عناوین سالانه و کژوال‌پسند (!) خسته شده‌اند می‎‌تواند به دلیلی برای خرید یک PS4 مبدل گردد. داستانی متفاوت، گیم‌پلی‌ای چالش برانگیز همراه با تنوع بسیار بالای دشمنان و اتمسفری که نظیرش را در کمتر بازی‌ای می‌توان پیدا کرد همگی از مشخصه‌های Bloodborne هستند؛ دیگر از یک بازی چه چیزی می‌خواهید؟ پس خود را برای صحنه‌های پیاپی “You Died” بهتر است آماده کنید!

نویسنده: یونس بهرامی