تیک تاک ۲۰۱۵ | تیک تاک اول

با اولین قسمت تیک تاک ۲۰۱۵ ما را همراهی کنید. در این سری مقالات مورد انتظار ترین بازی های سال ۲۰۱۵ را در چند قسمت برای شما معرفی می کنیم. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید.
Quantum Break
عجیب فلسفه عجیبیست! روزی تئوری بیگ بنگ، روزی دیگر نظریه چند بعدی بودن جهان، روزی تئوری انقباض و انبساط جهان و . . . به راستی عجب مار و پله عجیبی خداوند خلق کرده است. شاید بزرگترین آرزوی هر انسانی سفر در زمان باشد. چه قدر فیلم که از روی این سوژه ناب ساخته نشده است. روزی قالیچه سلیمان و روزی دیگر پرواز هواپیماها و جت ها، روزی موجودات فضایی با اشکال جور واجور و روزی دیگر سفر به کره ماه! به هرچه خواستیم رسیدیم. شبیه سازی اعضای بدن انسان و حتی خلق انسانی بدون احساس! ساخت ارتشی رباتیک، فرستادن ماهواره، نانو تکنولوژی، استفاده از انرژی قدرتمند هسته ای و . . . ولی آیا واقعا میتوانیم به این خواسته بزرگ خود برسیم؟ خواسته توقف زمان، خواسته سفر در زمان ، خواسته بازگشت به گذشته و یا حتی سفر به آینده! آهسته کردن زمان ، عجیب است که قانون نسبیت انیشتین حرف های مهیجی در خود دارد. حرکتی همسان سرعت نور لازم است تا ماده به انرژی تبدیل شود و زمان متوقف گردد! یعنی چه؟ حتی تعبیر این جمله برایمان دشوار است چه برسد به دستیابی آن. افسوس انیشتین : آه که زمان کافی نیست! میخواهم بدانم در فکر خدا چه میگذرد باقی جزئیات است! براستی چه رازی در دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم وجود دارد؟ سیاره ای در میان میلیاردها سیاره ای که در یکی از میلیاردها کهکشانهایی است که حتی این سیاره زمین بزرگترین آنها هم نیست! در اطراف ما چه میگذرد؟ در همین سیاره موجودات اسرارآمیزی وجود دارد. قوانین طبیعی عجیبتر و بعدهایی عجیبتر از آنها، جهان چهاربعدی و یا حتی چند بعدی! براستی آیا با توقف زمان پیرشدن سلولی متوقف میشود؟ آیا روزی ما نخواهیم مرد؟ بیایید چند صباحی لذت غرق شدن در زمان، بازی با آن،توقفش،کندشدنش، کنترلش را بچشیم. بیایید در دنیایی که تنها ما بازیبازان آن را درک میکنیم و میتوانیم از آن لذت ببریم و از آن استفاده کنیم محو شویم. ما این قدرت را داریم چیزهایی را تجربه کنیم که هیچکس نمیتواند آنها را درک کند و تجربه کند. حال این فرصت را سم لیک برای ما بوجود آورده است. فیزیک کوانتوم ،شکست کوانتومی، چه کسی این همه اطلاعات از دنیای روانشناسی،دنیای پلیسی و جنایی،دنیای علمی دارد؟ جوابش سادست، او تنها سم لیک کبیر است . . .


عنوان : Quantum Break
سازنده : Remedy
ناشر : Microsoft Studio
سبک : Action\Third Person\adventure
پلتفرم : انحصاری XONE
انتشار : ۱۳۹۴
آقای آرون گرینبرگ رئیس بخش تبلیغات جهانی استدیوهای مایکروسافت در مورد این عنوان میگوید: این بازی بسیار لذت بخش و عالی می باشد، بازیبازیان عاشق این بازی خواهند شد . بازی در حال حاضر نیز فوق العاده زیبا می باشد و عالی اجرا می شود .از مهم ترین نقاط قوت بازی گرافیک آن می باشد که به طرز فوق العاده ای زیبا می باشد . خود من من نیز در حال حاضر از گرافیک بازی هیجان زده هستم !آقای ماتیاس مدیرعامل استدیوی رمدی میگوید: به نظرم ما اینبار بسیار جاه طلبانه تر آمده ایم طوری که عنوان خود را هم از جهت گیم پلی بازی و تلویزیون به خوبی پیش خواهیم برد. این بازی حتما باید خوب باشد. مردم قرار است ۶۰ دلار پول خود را برای آن پرداخت کنند که به زحمت بدست آورده اند پس ما باید بازی خود را جذاب جلوه کنیم نه اینکه همگان را نا امید سازیم. عنوان در دست ساخت رمدی تلفیقی از بازی و سریال تلویزیونی که از شبکه XBL پخش خواهد شد هست و سناریوی آن برمیگردد به سفری ناموفق در زمان و تاثیراتی که بر روی سه شخصیت داستانی بازی میگذارد. این سه شخصیت قدرتهایی ماورایی در مورد زمان پیدا میکنند مانند کند و یا تند کردن زمان و یا برگرداندن آن به عقب و کنترل آن. این طور که مشخص است شما در دو نقش جک و بث توان بازی کردن را خواهید داشت و همچنین از دید شخصیت منفی بازی یعنی پائول (رئیس شرکت مونارچ) هم شاهد اتخاذ تصمیماتی در بازی خواهید بود که تاثیر مستقیمی در روند داستانی بازی خواهد داشت. قول اینباره سم لیک خالق بازی شکستن مرز بازی و سریال است. برای تجربه این بازی بایستی تا اواخر سال ۲۰۱۵ و یا حتی اوایل سال ۲۰۱۶ صبر کنید.
The Witcher 3 Wild Hunt
سلام عمو گرالت. حالت چطور است؟ اگر احوال ما را میخواهی جویا شوی باید بگویم هیچ خوب نیست. روزگار بر وفق مراد نیست. بر ما تاختند، کشتند،بردند،آتش زدند،با سم های اسب ها بر روی اجساد پدر و مادرهای ما یورتمه رفتند. حالمان خوب نیست. از کلیسای ما شراب خانه ساختند. کتابهای ما را به یغما بردند. هوا خوب است. کمی دود خاکستر اجساد آتش زده به هوا پخش شده است وگرنه هوا صاف و آفتابیست! نمیدانم چرا وقتی صحبت میکنم فورا اشکم جاری و ساری میشود. ببخشید اگر کمی احساساتی میشوم. خداوند مرا ببخشد به نظرم حتی صحبت از این نسل کشی ها هم آتش جهنم را به دنبال دارد. هههه، ببخشید یاد روزهایی می افتم که پدرم از هیولاها سخن به میان می آورد. اما حال که این اعمال را دیدم فهمیدم هیولاهای واقعی خودمان هستیم. دیگر از چه بگویم، میخواهی بدانی زجه پیرزن را موقع تکه تکه شدن نوه اش، یا اشک مادر را موقع به گور کردن جسد پسرش، میخواهی از فریاد پدری برایت بگویم که تبر را از پیشانی دخترش بیرون می کشید، میخواهی بگویم اکنون در زیرزمین یک خانه آتش زده شده مخفی شده ام. قلبم تیر میکشد. عمو گرالت سری به ما بزن. وسایل پذیرایی برایت مهیا نیست اما میتوانیم دورهمی گرمی را در کنار آتش انبار آذوقه برایت مهیا کنیم. ما چند نفری میشویم. همگی آرزوی دیدنت را سرمه کرده و به چشم میکشیم. کی میایی؟ وقتی آمدی حس انتقامت و زور بازوانت را با خودت بیاور. شمشیرت را تیز کن و چشمهایت را خوب باز کن. لحظه ای نخواب. مرام خرج نکن اینجا مردمانش از پشت خنجر میزنند. بدان تمام کسانی که با تو میخندند دوستان تو نیستند. بدان اینچا چاقو دسته خود را هم میبرد. دیگر سرت را درنمی آورم عمو گرالت. میدانم خسته ای. خداحافظ عموی دوست داشتنی من. دوست دار تو، شاهد نسل کشی انسانها به دست انسان ها . . .
عنوان : THE WITCHER 3 Wild Hunt
سازنده : CD Project RED
ناشر : Warner Bros. , Bandai Namco Games , Spike Chunsoft
سبک : Action / role playing
پلتفرم : PC/PS4/XONE
انتشار : ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
داستان بازی Witcher 3 از جایی آغاز می شود که زمستان شده است و گروه Wild Hunt دست به شورش زده و کسی حریفشان نمی شود از سوی دیگر امپراطوری Nilfgaard در صدد نابود کردن امپراطوری شمال و اسیر کردن مردم بخش جنوبی است . در این شرایط فقط یک قهرمان است که می تواند این وضعیت را با انتخابات خود بهبود ببخشد . قهرمان داستان ما یک Witcher به نام گرالت است. ویچر ها افرادی هستند که از کودکی آموزش می بینند تا بتوانند موجودات خطرناک را شکست دهند . این انتخاب ها غالبا به دست گیمر است به طوریکه بازی می تواند ۳۶ پایان متفاوت داشته باشد و این به خود بازیکن بستگی دارد که می خواهد چگونه بازی را به اتمام برساند .نسخه سوم از موتور Red Engine 3 بهره میبرد که شما را محو جزئیات بی بدیل و نورپردازی و افکت های خوش فرم خود میسازد. بازی ۳۰ فریم بر ثانیه اجرا خواهد شد. دنیای این نسخه ۳۵ برابر بزرگتر از نسخه قبلی خواهد بود و این یعنی انقلاب! نسخه اول بازی متای ۸۱ روی پی سی و نسخه قبلی متای ۸۸ را برای خود به ارمغان آورد و باید دید پیشرفتهای نسخه جدید چقدر میتواند در معدل نمرات بازی و جذب مخاطب و راضی نگه داشتن طرفداران خود موفق عمل کند. گیم پلی بازی نزدیک به ۱۰۰ ساعت است که برای یک بازی زمانی بسیار طولانی محسوب می شود که احتمالا ۵۰ ساعت مربوط به ماموریت های اصلی و ۵۰ ساعت دیگر نیز مربوط به ماموریت های فرعی است . روی چرخه ی آب و هوایی بازی کار بزرگی انجام شده و ممکن است برای رسیدن به جایی از عصر حرکت خود را شروع کرده اما شب به آن جا برسید . ممکن است در طول بازی به طور ناگهانی شاهد ریزش باران نیز باشیم . همچنین نکته ی دیگری که جالب است این است که خیلی از افراد ساعات خاصی به خانه های خود می روند و برخی هیولا ها در ساعات خاصی از شبانه روز در مخفیگاه های خود هستند و بیرون نمی آیند . در طول بازی ممکن است اتفاقات زیادی رخ دهد که از قبل تعیین شده نباشند . مثلا حمله ی یک دزد به یک شخص که در این صورت شما می توانید به مبارزه ی با دزد بپردازید یا اینکه او را رها کنید تا هر کاری می خواهد انجام دهد .بدون شک با یکی از بزرگترین بازیهای ویدئویی تاریخ رو به رو خواهیم بود پس انتظار درستی را برای انتشار بازی خواهیم کشید.
Battlefield HardLine
وابستگی به یک دزد! اتفاق عجیبی بود. یک دزد باهوش شده بود تمام کار و زندگی من. من به دنبال او و او فرار از دست من. خیلی باهوش بود. همیشه قدمی از من جلوتر بود. زن نداشت بچه نداشت. یادمه برای یک قهوه دعوتش کردم. جالبه نه؟ دعوت از یک دزد و مجرم برای نوشیدن یک قهوه داغ! به من میگفت باید هیچ وابستگی نداشته باشیم تا در صورت احساس خطر خودمونو تا ۳۰ ثانیه بعد برسونیم اونور خیابون! اولش درک نکردم چی میگوید ولی تو زندگیم کاملا احساسش کردم. اون منظورش از وابستگی دلبستگی بود چون از وابستگیها هر طور شده میشود گذشت ولی از دلبستگیها نه! جالب بود ازش خیلی چیزها یاد میگرفتم. به کسی اعتماد نکنم. همیشه چنتا مواجب بگیر جاسوس در چنته داشته باشم. مراقب هر قدمم باشم. منم معدل دانشگاه افسریم بالا بود. تیراندازیم خوب بود. مدال داشتم. اما باید بگم ذکاوت آن را نداشتم. توی یکی از عملیاتهایم برای جلوگیری از یک دزدی بانک مقابلش قرار گرفتم. تو تعقیبش. یکی راپرتش را داده بود. بهش خیانت کرده بود. توی یکی از پیچ و خم های نیویورک تو یکی از کوچه ها تسلیمم کرد تو چشمهام نگاه کرد. اسلحش را گرفت تو صورتم.
عرق صورتش از گوشه چشم راستش چکید توی صورتم. نفس نفس میزد. حالت چشمهاش برام خیلی عجیب بود. این اولین بار بود که کامل صورتش را میدیدم. نه عکس کاملی از او داشتم و نه حتی از رو به رو او را کامل دیده بودم. حتی داخل کافی شاپ هم صورتش کاملا پایین بود. در آن گیر و دار فکرم به جایی قطع نمیداد، تنها میخواستم از دست او بگریزم. به من گفت کار اشتباهی میکنی مرا تعقیب میکنی. من آدم خطرناکی هستم. چرا به من شلیک نمیکرد. چرا کار را تمام نمیکرد و به تمام کابوس هایش مهر باطل نمیزد. اسلحه را برداشت، چند قدم عقب رفت و گفت مراقب دور و اطرافم در اداره باشم. همین را گفت و به سمت خروجی کوچه دوید. ناگهان صدای شلیک شنیدم و من هم خودم را جمع و جور کردم و دویدم. به جنازه خونی او رسیدم. همکارم او را شکار کرده بود. حال با خیالی آسوده تر روی او را برگرداندم و مشاهده کردم. در ذهنم خاطراتی مرور شد. اینگار چهره اش برایم آشنا بود. نکند مارتین باشد. بهترین دوستم در محله قدیمی که زندگی میکردیم. وای خدا . . . خودش است. مارتین، بغض گلویم را گرفت. نمیخواستم همکارم چیزی بداند. در ذهنم خاطرات مرور میشد که یاد کراوات مارتین افتادم که ناگهان برق گیره اش در سمت راست گوشه چشمم درخشید! اکنون تن همکارم بود. یاد جمله مراقب اطرافت باش افتادم و سریع به سمت همکارم تیراندازی کردم. اینکار ناخودآگاه بود. بعد کاشف به عمل آمد که جاسوس پلیس او بوده و . . . نمیدانم شاید دلبستگی مارتین هم من بوده ام! چه قدر بد که آدم بدها خاطرات خوب رفاقتها را بهتر یادشان است. شاید هم باهوش تر هستند. چه قدر بد که من در هنگام کار خوب یاد خاطرات خوب نیفتادم و او در هنگام کار بد مدام من در ذهنش بودم و از من گذشت. چه قدر بد که آدم بدها در ظاهر هم بد هستند اما آدم خوب ها بدهای به ظاهر خوب هستند . . .
عنوان : BATTLEFIELD Hard Line
سازنده : Visceral Games
ناشر : Electronic Arts
سبک : FPS
پلتفرم : Pc\Xone\Ps4\X360\Ps3
انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۳
بشتابید که رقیب کال آو قصد ورود به میدان را دارد. اینقدر این بتلفیلد در گردونه رقابت تلاش کرد تا بالاخره سال گذشته توانست مقداری جلوتر از رقیب همیشگی اش قرار بگیرد و طرفداران خود را عجیب و غریب خوشحال کند. حدستان درست است نسخه جدیدی کلیک خورد و در دست ساخت است. ویسکرال گیمز را حتما میشناسید. سازنده سری بازی فضای مرده قصد دارد بتلیفیلدی در قالب ماجرای دزد و پلیس به مخاطب عرضه کند. شما در قالب شخصیت نیک وارد گروه سارقین مسلح میشوید و ماموریتهایی هم در قالب پلیس و هم دزد ایفا خواهید کرد. شاید تنها تغییری که خیلی به چشم نخورد و قابل رویت نبود بخش گرافیک بازی بود که با توجه به سفر به دنیای نسل هشتم انتظار میرفت تمام بخشهای فیزیک و گرافیک فنی و هنری دچار تغییرات مثبت شوند ولی خوب میتوان گفت تا به الان در دموها این بازی امتیاز قبولی را گرفته است ولی نمیشود گفت در این بخش غول بزرگی خواهد بود! سرعت و دقت و مخفی کاری عنصر بسیار مهمی برای پیشبرد مراحل بازی خواهد بود. قابلیت گروگان گیری و دستگیر کردن تروریستها از نکات جالب توجه بازی خواهد بود که در این نسخه نوع آوری شده است. ویزکرال با همکاری دایس بخش تک و چند نفره را خواهد ساخت. چند نکته مهم در بازی پیاده سازی شده است. مواردی همچون اینکه شما باید تعامل بیشتری با محیط اطراف خود داشته باشید. انفجارها در بازی کمتر خواهند شد. سلامتی خوردروها افزایش یافته است. کیفیت صدای محیط خیلی بهتر از قبل عمل خواهد کرد. بازی از فناوری منتل AMD که سبب بهتر و سریعتر اجرا شدن بازی ها روی پی سی میشود نیز بهره خواهد برد. موتور گرافیکی بازی نیز فراست بایت ۳ خواهد بود که البته ارتقا داده شده است. سازندگان گفته اند میخواهند یک بازی در حد درامهای تلویزیونی خلق کنند نه اینکه یک ژنرال شرور بیاید روی صورت شما اسلحه بکشد و شما قهرمانی باشید که دخل او را می آورید. کلام آخر ما این خواهد بود که تهیه کننده بازی گفته است نمایش اولیه ما نمایش کوچک و اولیه ما بود پس منتظر قابلیتهای جدید ما و سورپرایزهای ناگفته ما باشید زیرا قرار است اتفاقات بزرگی انتظار طرفداران این سری بازی را بکشد زیرا ما با دنیای کوچک نسخه های قبلی خداحافظی کرده ایم و فضای واقعیتر و جذابتری را رقم زده ایم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
تشکر فراوان از فرشید عزیز
ویچر و کوانتوم بریک درون قلب ما جا دارن.
ویچر رو که تابستون میزنیم به بدن. کوانتوم بریک رو هم نمی دونم کی و چه جوری ولی هر جور شده تجربه اش می کنم!
هاردلاین هم نظر خاصی در موردش نمیشه داد امیدوارم موفق بشه…
دوستان مقاله در سه صفحه هست,سه بازی در هر قسمت مقاله
ممنون بسیار عالی.بی صبرانه منتظر عرظه Witcher 3 هستیم
شعیب جان من مولتی رو نگفتم منظورم همون single بود
BATTLEFIELD Hard Line تا کرک بشه رفت واسه تابستان توی این لیست هم منتظر witcher هستم فقط امیدوارم مثل نسخه دوم بعضی از مراحل بازی گنگ نباشه
مطمئن باشید مولتی ش کرک نمیشه.الان بتل۴ شاهد زنده (شاید دو سال بعد)
ممنون بسیار الی.بی سبرانه منتظر عرظه Witcher 3 هستیم
این بازی صرف نظر از سازندش ، داستانی رو برگزیده که همیشه مجهول و پیچیده بوده. سفر در زمان.
بطور ساده اگه به سرعت های نزدیک به نور دست پیدا کنیم سفر در زمان هم امکان پذیره.
البته این تئوری مال انیشتین هست که نظرش با اون چیزی که تو ذهن ما هست متفاوت هست
میگه اگه جسم به سرعت نزدیک به نور برسه زمان برای اون کند تر می گذره. یعنی مثلا اگه اون ۱ روز از عمرش بگذره بقیه ی دنیا ۱ سال از عمرشون می گذره. این جوری می تونه آینده ی بقیه ی دنیا رو ببینه
اما بنا بر پارادوکس پدربزرگ و قانون علیت و این که پیکان زمان همیشه در یک جهت هست هیچ وقت به گذشته نمیشه رفت…
البته دوستان خودشون از ما حرفه ای تر هستن…
قلم سم لیک رو با تمام وجود قبول دارم. اما مطمئن باش برای این که داستان و سناریو رو بتونه از آب و گل بکشه بیرون چیزهایی وارد داستان می کنه که پایه و اساس علمی ندارن و از تخیل خودش سرچشمه می گیرن
این جوری بهتر هم هست…
توی ساخت بازی با مرکز تحقیقاتی سرن مشورت شده. این نظریه در عمل اثبات شده.
با توجه به ۲ رابطه ی انقباض فضا و اتساع زمان، هر ناظر زمان رو برای ناظر دیگه متفاوت می بینه ولی واسه خودش ثابت می بینه.
گذشته رو درست میگین که نمیشه رفت.
در مورد عناصر تخیلی پاول(رئیس شرکت مونارک) که زمانی با جک همکلاسی بوده توی یه ازمایش که فاجعه به بار میاره پیرتر میشه.
تخیلی ترین بخش داستان این هست که چالش اصلی شخصیت اصلی داستان و رفقا این هست که زمان داره از بین میره!
خب اصولا زمان یک موجود یا شیء نیست که بخواد از بین بره. یه چیز نسبیه.
در مورد اون تئوری انیشتین هم محققین یه شبیه سازی کامپیوتری انجام دادن که نتایج خیلی جالبی به همراه داشته. پیشنهاد می کنم برید بخونید…
در مورد سفر به گذشته مدارک و آزمایشات و پروژه های فوق سری ای آمریکا در سال های اگه اشتباه نکنم ۴۰-۱۹۳۰ انجام داده که گویا با موفقیت هم همراه بوده، مقاله هاش هم موجوده .
اما در مورد قانون نسبیت این مورد رو هم اضافه کنم که اولا هیچ وقت نمیتوان به سرعت نور رسید ، با فرض اینکه اگر بتوانیم به سرعت نور هم برسیم ، باز هم خواهیم دید که نور جلوتر از ما در حال حرکت است. در این حالت زمان کش می آید و مکان جمع می شود به این معنی که شما در آن واحد می توانید در دو مکان باشید.
این رو هم اضافه کنم که دانشمندان موفق شدن تونل هایی رو برای سفر در زمان کشف کنن ولی مشکل اینجاست که این کانال ها به قدری کوچک است که هیچ چیز نمی تواند از آن ها عبور کند
برای کند کردن یا متوقف کردن زمان باید به سرعتی بالاتر از سرعت نور برسیم
اولا فعلا نظر بر اینه که رسیدن به سرعت نور هم غیر ممکنه و حتی سرعت الکتریسیته هم از سرعت نور کمتره، چه رسد به رسیدن سرعت های بالاتر از سرعت نور
دوما” اگر بر فرض محال به سرعت نور رسیدیم جرم ماده به سمت بی نهایت سیر میکنه و ماهیت ماده تغییر میکنه
مثلا ممکنه ما در سرعت نور به سیاهچاله تبدیل بشیم
پس در نتیجه شکستن سد زمان و سرعت نور غیر ممکنه
مقاله بسیار زیبایی بود.
به شدت از قلمتون لذت بردم :۱۵: :۱۵:
تشکر فراوان…
مطلب سوم خوب هست.
“ما با دنیای کوچک نسخه های قبلی خداحافظی کرده ایم و فضای واقعیتر و جذابتری را رقم زده ایم”
این جمله هم امیدوار کننده هست
تشکر
زمان، مانند موجی است. تقلا برای بازگشت به گذشته بی فایده است. تنها باید خود را به امواج زندگی سپرد و به مقصد رسید. :۱۵:
(با تشکر بسیار از فرشید عزیز.)
به به :۱۵:
خیلی دلمون برای قلمتون تنگ شده بود!
من اصلا به هاردلاین امیدی نداشتم…ولی الان نظرم عوض شد!
ممنون :۱۵: