خانه » مقالات بازی لندن در لجن! | نقد The Order 1886 × توسط Yamato در ۱۳۹۳/۱۲/۲۳ , 17:00:23 119 بازی The Order 1886 از آن عنوان های جنجالی بود که با نمرات نسبتا ضعیف خود به طرفداران بازی شوکه وارد کرد. با این حال خیلی ها این بازی انحصاری را دوست دارند، در ادامه با نقد The Order 1886 همراه دنیای بازی باشید. THE ORDER 1886 سازندگان: Ready at Dawn Santa Monica Studios ناشر: Sony Computer Entertainment America INC سبک بازی: Third Person Shooter تاریخ انتشار: 20/February/2015 شاید اگر بخواهیم به یکی از جالب ترین دوران تاریخ بریتانیا نگاهی بندازیم اولین چیزی که توجه ما را جلب می کند قرن ۱۹ انگلستان و خصوصا لندن است. دورانی که سورئال در لندن رشد کرد، اعتقادات فشرده شد و از همه مهمتر نجیب زاده ها کم کم پا گرفتد. شاید بتوان جذاب ترین بخش تاریخ لندن را به این دوره اختصاص داد که به آن دوران ویکتوریایی نیز می گویند. حال فرض کنید بتوانید با یک داستان فوق العاده به این دوران سفر کنید. بازی (فرقه: ۱۸۸۶) The Oder 1886 نیز با چنین قصدی ساخته شده ولی آیا به هدفش رسیده است؟! در طی سال های ۱۸۰۰ میلادی، صنعت در انگلستان قدم های اولیه ی خود را طی میکرد. نگاهی بی معنی… یکی از مهمترین عناصر هر اثری داستان آن است. هر اثر بدون داستان گیرا که مخاطب را لحظه به لحظه با خودش همراه کند عملا اثری بس پوچ خواهد بود. همان طور که می دانید بازی فرقه: ۱۸۸۶ بخش چند نفره ندارد و همه چیزش در بخش داستانی خلاصه شده است. همین مورد هم انتظارات را از این بخش و به خصوص داستان بازی به شدت بالا برده. اما استدیو Ready at Dawn واقعا چقدر توانسته داستان را خوب از آب درآورد؟ جواب ساده است! داستان بازی از آن هایی نیست که حین بازی به یکباره از جا بپرید و هردم تحسینش کنید که وای! چه داستان فوق العاده ای! بازی داستانی خوب و قابل قبول دارد با نحوه ی روایت عالی اما باید پذیرفت که می توانست بسیار بهتر باشد! کارکترهای بازی شکل و شمایل قابل قبولی دارند همراه با محور شخصیتی قوی. شاید شما از خیلی از سورپرایز های داستان شگفت زده نشوید و تنها دلیل این موضوع انس نگرفتن زیاد با کاراکتر های بازی است. با این که در طی روایت داستان سعی می شود تا شخصیت ها به خوبی پرداخته و معرفی شوند، اما در بعضی جاها اشکالاتی وجود دارد. مثلا در اواسط بازی سرو کله ی شخصی پیدا می شود که شما اصلا اورا نمی شناسید و بعضا حتی روی او هفت-تیر هم می کشید (!) اما کمکش می کنید به دلیل اینکه به صداقتش ایمان دارید. اما ما چقدر کاراکتر جدید را می شناسیم؟ چرا اصلا باید به او اعتماد کنیم؟ این ها همه مجهولاتی هستند که شخصیت پردازی بازی به هیچ یک از آن ها جواب خاصی نمی هد. ایده های داستان بسیار عالی هستند. در واقع داستان بر محور شخصی به نام گالاهاد می چرخد که عضو گروهی به نام THE order است. لندن در کثافت و نجاست خود غوطه ور بوده و شهر دچار ترس و وحشت شده، تنها عامل این وحشت چیزی بجز گرگ نماها نیستند. گالاهاد به خوبی از وظایف خود مطلع بوده و همیشه سعی دارد کار درست و بجا را انجام دهد. البته تا روزی که به باور های خود شک می کند و برای کشف حقیقت دست به کار هایی می زند که باید بهای سنگینی برای شان بپردازد. گرگ نماها که هر جنبنده ای در شهر را به وحشت می اندازند، آری! وحشتناک تر و بی رحم تر از هرچیزی … بازی می توانست با استفاده همین داستان شاهکاری بیافریند اما واقعا مشکل کجا بود که از موفقیت کامل بازی جلوگیری کرد؟ تنها چیزی که می دانیم این است که دلیل ناموفق بودن فرقه داستان آن نیست. زمان بگیر! احتمالا بازی هایی را تجربه کرده اید که گیم پلی سینمایی دارند و حتما باید بدانید که این گونه بازی ها خیلی باب میل منتقدان نیستند. اما از نظر بسیاری عقیده ی اینگونه منتقدها مانند این است که کسی ایده ها و تفکرات نوینی داشته باشد اما افراد مذهبی و سنتی آن ها را به صراحت نپذیرند و مانع رشد آن ایده ها شوند. گیم پلی فرقه: ۱۸۸۶ نیز همین شکلی است و بر دو چیز استوار است : ۱- اکشن- ۲- میان پرده های سینمایی شاید گیم پلی بازی از همان ابتدا کمی غیر عادی به نظر برسد! شما در چیزی مانند یک میان پرده سینمایی هستید اما می توانید کارکتر خودرا کنترل کنید! این دقیقا همان چیزی است که گیم پلی بازی را به طور کامل متفاوت می کند. بازی آنقدر روان است که می توان به راحتی از آن لذت لازم را برد و هنگام تمام کردن بازی حسرت این را بخورید که چرا بازی بیشتر نبود. در واقع بزرگ ترین نقطه ضعف بازی و در واقع پاشنه آشییل مرگبارش همین مورد است؛ غذای خوشمزه ای که خیلی کم است! سنگرگیری،نشانه روی، بنگ! راستی بحث زمان بر میان آمد… یکی از مهم ترین ایراداتی که بر بازی وارد است کم بودن مراحل آن است. خیلی ها بازی را بین میانگین ۷تا ۹ ساعت روی درجه ی سختی Normal و بین ۹ تا ۱۲ ساعت روی درجه ی سختی Hard به پایان رساندند، شاید بنظر زیاد نباشد اما بازی داستان خود را در همین مدت کوتاه به خوبی بیان می کند و نحوه ی روایت سینمایی هم باعث می شود که شما اصلا گذر زمان را حس نکنید! اما باید قبول کنیم که بازی می توانست زمان بسیار بیشتری داشته باشد و به دنبالش لذت بالاتر. اما زمان بازی واقعا آن چیزی نیست که شما را از لذت های بازی دور کند,بازی گان-پلی (Gun-Play) بسیار قوی ای دارد. اسلحه های متفاوت در کنار قدرت های متفاوت باعث شده تا شما همه جانبه از گیم پلی و گان-پلی آن نهایت لذت را ببرید. اسلحه ها انقدر با سلیقه و فوق العاده طراحی شده اند که حتی خودتان استعداد سازندگان را تحسین می کنید. Arc Gun اسلحه ای الکتریکی با طراحی بسیار زیبا و شکیل که فقط با یک شلیک کله ی دشمنان را می پکاند! در خیلی از مرحله های اولیه دشمنان انقدر زیاد هستند که وقت سر خاراندن ندارید اما تعداد زیاد دشمن ها باعث افت هوش مصنوعی نشده بلکه باعث تقویت آن هم شده است! مثلا افرادی که شات گان در دست دارند به صورت مخفیانه به شما نزدیک می شوند و به شما شلیک می کنند. هوش مصنوعی بازی در این موارد خود را به خوبی نشان می دهد و شما را وادار به تحسین کردن می کند. سیستم سنگرگیری بازی نیز بسیار جذاب از کار درآمده است. هوش مصنوعی دشمنان در یک کلام عالی است. مبارزه با آنها مخصوصا روی درجات سختی بالا کار هرکس نیست! -حس حقیقت یا گرافیک؟! گرافیک یکی از مهم ترین عناصر لذت فرقه است به طوری که بعضی مواقع نمی توانید بگویید این یک بازی ساخته شده با یک موتور گرافیکی است! گرافیک بازی به حدی بالاست که می تواند بالاترین گرافیک عمرتان باشد. تمام بازی با دقت تمام ساخته شده و حتی طراحی دیوار ها هم از قلم نیفتاده است! بافت ها بسیار جالب هستند و به جرات می توان گفت کمترین باگی در بازی دیده نمی شود. حال این گرافیک را با فیزیک فوق العاده ی بازی ترکیب کنید. فیزیک بازی بسیار بالاست در حدی که کوچترین حرکت شما لباس گالاهاد را به حرکت درمی آورد. برخورد شما با اشیا مختلف از هر جهت که وارد شود شی را دقیقا به همان سمت حرکت می دهد. در واقع می توان گفت گرافیک کم نقص ترین و بهترین بخش بازی است که هیچ ایرادی به آن وارد نیست و تا سال ها می تواند یکی از استانداردهای موجود در بازار باشد. جزئیات خیره کننده هستند! گوشت را بسپار… موسیقی بازی از نقاط قوتش محسوب می شود. حس دوران ویکتوریایی و انقلاب صنعتی تنها با یک موسیقی کلاسیک فوق العاده کامل می شود که این بازی به طور عالی به آن پرداخته است. موسیقی در لحظات هیجان انگیز، ریتمی عالی دارد و هیجان را به طور کامل منتقل می کند. در لحظات احساسی بازی نیز این موسیقی است که شما را به یک درک واقعی از آن لحظه و سکانس خاص وا می دارد. چیزی که شاید گم کرده باشید و یا شاید همیشه جلوی چشمتان بوده ولی آن را نخواسته اید که ببینید یا گوش فرا دهید. اما ایده های موسیقی به چند کلمه ی عالی و فوق العاده ختم نمی شود، اگر کمی با دقت به بازی نگاه کنید اولین چیزی که توجه شما را جلب می کند تلفیق دو نوع موسیقی کلاسیک و مدرن است که نشان از لندنی دارد که بر سنت ها استوار است و در عین حال با کمک دانشمندان و مخترعانی به سمت صنعت و تکنولوژی گام برمی دارد. ترکیب سازهای زهی مثل ویولون با سازهای کوبه ای و گاهی پیانو در عین اینکه تم کلاسیک به موسیقی می دهد در مواقع خاص با ترکیب همه اینها شکل و شمایلی امروزی و البته اکشن و سریع به خود می گیرد. یکی دیگر از خصوصیات بارز موسیقی فرقه هشدار دادن به گیمر است. به عنوان مثال شما دارید در یک راهرو حرکت می کنید و کم کم به پله ها میر سد، پله ها را با عجله بالا می روید و هنوز در را باز نکرده اید که یک دفعه موسیقی بازی ریتم تندی به خود می گیرد، از همین موسیقی بصورت ناخودآگاه متوجه خواهید شد که قرار نیست اتفاق خوبی در ادامه برای تان بیفتد! صدا گذاری شخصیت ها نیز به صورت فوق العاده خوبی انجام شده. صداپیشه گالاهَد شاید آنقدر خوب کارش را انجام داده که شما واقعا حس نمی کنید که با یک شخصیت خیالی طرفید. یا صداپیشه الیزابت انقدر خوب در نقش فرو رفته که لهجه ی بریتیش قدیمی را به خوبی می توانید در صدایش حس کنید! لذت ناقص! درست است که دوران ساخت بازی های طولانی و سرگرم کننده و پر از گیم پلی سر آمده و دیگر کسی برای تنوع در گیم پلی تره هم خورد نمی کند! ولی با این حال انتظارات بسیار بیشتری از استودیوی Ready At Down می رفت. ما گیم پلی طولانی تری می خواستیم، اکشن هایی به این خوبی و داستانی استاندارد و گرافیکی ستایش آمیز نباید در میان سکانس های بی شمار سینمایی و کوتاه بودن مدت بازی گم می شدند. بازی المان های سرگرم کننده، سلاح هایی با طراحی عالی و شخصیت پردازی های به یادماندی به قدر کافی داشت و فقط لازم بود سازنده ها به این نتیجه مهم برسند که فرقه می بایست بیش از اینکه یه یک فیلم سینمایی باشد یک بازی طولانی و کامل می بود که مخاطب در زمان نگاه کردن به عنوان بندی پایانی اش از تجربه کردن آن کاملا سیرآب شده باشد! امیدواریم که اگر قرار است قسمت بعدی در کار باشد، بیشتر بر روی عناصر مختلف گیم پلی کار شود تا بازی به طور دقیق به یک شاهکار تبدیل شود! نکات مثبت: گیم پلی عالی،گرافیک نسل هشتمی، داستان خوب، موسیقی تاثیرگذار نکات منفی: کم بودن مدت زمان بازی، تکراری شدن برخی مراحل، میان پرده های زیاد نویسندگان: مهران تاجمیری-پارسا برنوس نویسنده Yamato "ما" نسل روشنی که تا عمق خیابان سوخت! "تو" خشک شبیه نگاه در عمق غربتی، ناعادلانه تر از زندگی دربرابر مرگ! آیا هنوز روی پای خودت گریه میکنی؟ آیا هنوز لحظه به لحظه با اخبار میمیری؟! Ready At DawnThe Order: 1886 مقالات بازی 119 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. ممنون از پارسا و مهران :۱۵: عنوانی بود که میتونست با تجربه ی بیشتر سازندگان بهتر هم بشه ، همونطور که منتقدان از پس Beyond به دلیل صحنه های سینمایی زیاد و میان پرده ها به خوبی برآمدند، از پس اوردر هم بر آمدند ۳۰ برای پاسخ، وارد شوید ممنون :۱۵: ۰۰ عالی بود ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید مرسی :۱۵: ۰۰ ممنون پارسا جان به امید نقد های دیگر :*: :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید از مهران هم تشکر میکنم انشالله هر دو، نقد های بیشتری رو تو سایت قرار بدید :*: ۰۰ ممنون که خوندی :۱۵: :*: ۰۰ حیف شد بازیش پتانسیل بالایی داشت ، ولی زیاد از حد روی صحنه های سینمایی کار کرده بودن که این باعث میشه از حالت بازی بودن خارج بشه ، و عنوان خسته کننده بشه ، ما توی بازی میخوایم شخصیت بازی رو کاملا کنترل کنیم ، مفهیم بازی دقیقا همینه نه اینکه دکمه زنی زیاد از حد داشته باشه ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید شما هر وقت تونستی دسته سونی رو دستت بگیری بعد بیا از بازی بخواه که بتونی شخصیت بازی رو کاملا کنترل کنی ، دکمه زنی پیشکشت :۲۶: ۱۰ از نقدتون لذت بردم، بسیار مختصر و مفید و در عین حال با وسواس نوشته شده، سعی هم کردین از طرفداری بی مورد پرهیز کنین و البته نکات مثبت رو هم قربانی جو منفی که علیه بازی راه افتاده نکردین. :۱۵: این حرفی که در متن زدین: ” اما از نظر بسیاری عقیده ی اینگونه منتقدها مانند این است که کسی ایده ها و تفکرات نوینی داشته باشد اما افراد مذهبی و سنتی آن ها را به صراحت نپذیرند و مانع رشد آن ایده ها شوند. ” دقیقا حرف دل من هست، به نظر من منتقدان هنر در اشکال مختلف اون نیستند که باعث پیشرفت میشوند بلکه دلیل پیشرفت هنر اون دسته از خالقان هنر هستن که با شهامتشون در نوآوری و خلاف جریان حرکت کردن، هنر رو به پیش می برن. حالا این که چه قدر در ساختار شکنی ها موفق شوند یا شکست بخورن بحث جدایی هست. ولی همیشه باید برای از بین بردن چهارچوب های پوسیده و تعریف چهارچوب های جدید قدم برداشت وگرنه که در تکرار و روزمرگی می میریم. (( چون صنعت گیم با وجود پیشرفت های فراوانی که تا امروز حاصل شده، به نظر من می تونه شاخه های مختلفی از هنر رو در دل خودش جا بده دقیقا مثل سینما، گیم رو هم به شکل امروزی به شخصه شکلی دیگر از هنر در نظر می گیرم )) البته تعدادی از منتقدین با وجدان هم هستن که سعی در قضاوت متعصبانه نمی کنن بلکه تلاش بر این می کنن که به شکلی واسطه ای شوند میان خالقان و تجربه کنندگان اثرهایی متفاوت که بتوانند اون حس بیگانگی مخاطب با اثر رو از بین ببرن و کمک کنن به ایجاد ارتباط بین اذهان مخاطبان و خالقان. به شخصه برای این دست منتقدان احترام زیادی قایل هستم. نظر شخصی من و خواسته من از نسل جدید این هست که بازی ها نگاهی جدی تر به خود گیرند و در کنار سرگرمی به مراتب مضامین بزرگتری رو وارد کارهاشون کنن و از سینما جلو بزنن در شدت تاثیرگذاری بر افکار و احساسات ما. به شدت اعتقاد دارم این پتانسیل در این صنعت به وجود اومده، اگر عاشق دیویدکیج هستم دقیقا به خاطر همین طرز تفکرش نسبت به دنیای سرگرمیست و احساس می کنه بستری مناسب تر از سینما در اختیارش هست تا به بیان دغدغه هاش نسبت به جامعه، انسان ها و…. بپردازه. در نهایت من استقبال می کنم از همه جور بازی، حتی اگر از شکل سرگرم کننده ای که خیلی از گیمرها انتظار دارن فاصله زیادی هم بگیره، شاید یک بازی قصدش دادن تجربه یک موقعیت به گیمر باشه یا تنها غرق کردن یک گیمر در داستانی کوتاه یا بلند. بازی هم می تواند شکلی دیگر از بیان هنری باشد. این بازی هم یک تجربه هست، تجربه ای متفاوت، از تجربه های متفاوت استقبال می کنم. سپاس فراوان از شما دوستان برای نقد خوبتون. :۱۵: ۵۰ برای پاسخ، وارد شوید ممنون کل حرف همه همین است باید گاهی اوقات مرز هارو شکست و به دنیا های جدیدی چشم دوخت نه اینکه همش تو لجنی که خودمون ساختیم وول بخوریم و هیچ کاری نکنیم! برای همین میگن هنر مند! هنر مند کسیه که بتونه ایده های جدیدی ارائه بده و مرز هارو بشکونه خوشحالم که خوشت اومد :۱۵: ۲۰ منتقدین میگن بازی باید بتونه مخاطب رو به چالش بکشونه یعنی اینکه مخاطب دقیقا باید بفهمه چطور بازی رو انجام بده ، نه اینکه بشینه فقط نگاه کنه ، نگاه کردن لازم نیست مغز انسان چیزی رو درگیر خودش کنه یا عمل نشون بده ، که معنیش دقیقا عکس بازی هست ۴۰ reza دوست من چی داری می گی؟ به منی؟ قصدم بی احترامی نیست ولی مطمئنم شما همون لاکپشتی؟!!!!!!!! چون نمی فهمم چی داری می گی!!!! ۰۰ واقعا حرف قشنگی زدی متاسفانه دوستان سونی قبول نمی کنند، حق هم دارند انحصاریشون هستش و دارند ازش دفاع می کنند ولی…. ۵۰ شما ساکت! هیس… ۳۰ دختر ها فریاد نمیزنن :lol: ۲۰ همایون قاسمی @ حرف زدن بلد نیستی حرف نزدن که بلدی :۲۳: ۱۰ reza و همایون قاسمی چی دارین می گین این پایین؟!!!!!!!!!! با کی هستین؟!!! ۱۰ خودتو اذیت نکن آدمیت را شعور لازم است :۱۴: ۱۰ ۱ – شک ندارم که این پنگوئن همون لاکپشته 2 – هما یون ، درست میگی !!، دوستان سونی هرگز حرف زور رو قبول نمی کنند :ps: ۳۰ یعنی بهترین نقدی که میشد برای این بازی نوشت همین نقد بود :۱۵: دست دو دوست گلم درد نکنه که کاملا بی طرفانه نقد کردند و حقایق گفته شد … در کل این بازی فقط یک گیم پلی طولانی تری رو میخواست تا بتونست نمرات بیشتری رو کسب کند. ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید قربونت برم ممد :۱۵: :۱۵: ۱۰ “یکی از مهمترین عناصر هر اثری داستان آن است. هر اثر بدون داستان گیرا که مخاطب را لحظه به لحظه با خودش همراه کند عملا اثری بس پوچ خواهد بود. ” این جمله از ریشه اشتباهه…همین جا میتونم یه کامیون بازی نام ببرم که بدون داستان خاصی از شاهکارهای این صنعت هستن…اسم این صنعت ویدیو گیم هستش در نتیجه مهمترین بخش یه “گیم”،”گیم پلی” اون هستش که باید متناسب با سبکش باشه…البته این بحث جوانب زیادی داری ولی لپ کلام اینه که تمامی بخش های بازی مثل چاشنی ای هستن که به گیم پلی اضافه میشن تا اون رو لذت بخش تر کنن. البته من این بازی رو بازی نکردم و نمیدونم در چه حدی هستش ولی این بخش از حرف های شما برای هر بازی ای اشتباهه ۵۰ برای پاسخ، وارد شوید :*: ۱۰ بیشتر از داستان، مهم تر از داستان، هدف بازی است. آیا هدف بازی، تحت تاثیر قرار دادن مخاطب است؟ یا خیر؟ اگر به عنوان یک بازی استاندارد نگاه کنیم، انتظار از داشتن داستان غنی و پر مایع میرود. این ساده ترین راه تحت تاثیر قرار دادن مخاطب است. هستند بازی هایی که از راه دیگری بر مخاطب اثر میگذارند. خب، البته مدت زمان تاثیر آن ها بالطبع متغیر است، کمتر یا بیشتر. ۲۰ نه عزیزم! گیمپلی بازی اهمیتش سره جای خودشه بعد از گیمپلی داستان مهم ترین چیزه! برات مثال میزنم : همین the last of us اگه داستان رو جزو عناصر اصلی نمیکردن بازی اینی میشد که الان بود؟ داستان ستون دوم یک بازی نه صرفا یک چاشنی :!: ۱۰ در جواب به من بود پارسا جان؟ ۱۰ خیر در جواب به masterELYAR بود :۲۴: ۱۰ نویسنده توی متن گفته هر اثری و گفته اگه اثری داستان جالب نداشته باشه پوچه…این بخش از حرف ایشون واسه من بی معنی و غلطه،همین…من خودم اشاره کردم که داستان ( و سایر عناصر) به گیم پلی مثل چاشنی اضافه میشن و اونو کامل تر میکنن ۰۰ مهمترین چیز توی بازی ها اولش محتوا هست ، یعنی همون تنوع مراحل یا وسایل زیاد که بشه ازش استفاده کرد هست بخاطر همین بازی های مثل نقش آفرینی نمرات بالایی میگیرند بعدش خودش گیمپلی هست ، که اونم بستگی داره گیمپلی چطور باشه ، ممکنه گیمپلی اینقدر جذاب باشه که آدم همیشه دلش بخواد بازی کنه ، مثل های ارکید نمونش پرندگان خشمگین ، لیمبو و.. بازی های دیگه که داستان ندارند ولی به نوع خودش بهترین هستند و همینطور بازی های مولتی پلیر که مثل میدان نبرد ، ندای وظیفه دیستینی حتی بازی های فوتبالی داستان نداشتن ولی بخش مولتی پلیرش بیشتر از هر بازیی دیگه طرف دار داره توی کل سال این بازی ها بیشترین فروش ها رو رقم میزنند ، حالا این ها بخش داستانی درست حسابی نداشتن ، دیگه هیچ کسی نباید بازی کنه ، و پوچ هست ، بعدش میرسه سر داستان و گرافیک The last of us توی خود گیمپلی بازی داستان مطرح میشد بخاطر همین کارش شاهکار درومد ، بازی های مثل The Order اگر داستانی نداشته باشه ، بغییر از گرافیک چیزی دیگر نداره گیمپلی داره که تکراری میشه مگر اینکه گیمپلیش جذاب باشه ۰۰ به جز بخش اول حرفت، نسبت به بقیه نظری ندارم. اما در جواب به بخش اول حرفت، بازی های نقش آفرینی، داستان دارند. خوبش رو هم دارند. ۰۰ داستانش رو خودت همون طوری که میخوای میسازی ۰۰ پایان متفاوت بنابر انتخاب های بازیکن در طول مراحل، اختصاص به بازی های نقش آفرینی ندارد. منظورم، ساختار کلی داستان بازی های نقش آفرینی است. بازی های نقش آفرینی فقط محتوا ندارند. پایبند ترین سازنده های بازی های نقش آفرینی، ژاپنی ها هستند. از فزمولی استفاده میکنند که ۳۰ سال قدمت دارد. ( جهت اطلاعات بیشتر به برادر، مهران یاماتو ، مراجعه کنید.) ۰۰ نقش آفرینی محتوا ندارد ! نقش آفرینی که همش داستان نیست ، شما دارک سولز رو بازی کن شخصیت بازی رو همونطور که میخوای میتونی بسازی ،توی اثر جرمی می تونی بیش از ۵ شخصیت استفاده کنی ، مثلا توی اسکاریم تصمیم دست خودت هست عنکبوت رو بکشی یا فرار کنی ، یعنی قدرت انتخاب های بیشتری نسبت به بازی های دیگه داری ،همین یعنی محتوا ، ۰۰ هاها. اشتباه خوندی عزیز. البته نباید دوپهلو مینوشتم. عذر میخواهم. در اصل اینطور بود:” بازی های نقش آفرینی، علاوه بر محتوا، داستان قوی دارند.” واقعا تعجب نکردی که من بنویسم: بازی های نقش آفرینی اصلا محتوا ندارند؟ یکم فکر کن و دوباره بخون، با عقل جور در میاد؟ ۰۰ ۰۰ من که بازیش نکردم هنوز و منتظر افت قیمتش هستم.ولی لحن نقد هات تا حدودی شبیه نقد های اولیه طه رسولی بود.تبریک ۵۰ برای پاسخ، وارد شوید بله بله :۲۴: :۱۵: ۱۰ ممنون بابت نقد عنوانی بدون نقص و شاهکار نبود انتظاری هم از استدیوی تازه کار rad نمیرفت ولی با همه ی این وجود تونستن یه قدم بزرگ رو به جلو بردارن و از پورت بازی psp به اینجا برسن…..این استدیوی کوچیک واسه این بازی بیشتر وقت رو گزاشت رو ساخت موتور گرافیکی چیزی حدود ۳ سال و نتیجه اون گرافیکی شد که شما دارید میبینید مطمئنم نسخه دوم اینبار سازنده وقت بیشتری داره که رو گیم پلی کار کنه درکل هیچ کس نباید از این استدیوی تازه کار تو کار اولش انتظار عناوینی در حد تیم ناتی داگ داشته باشه خب طبیعیه تازه کار هستن و کم تجربه . ولی با همه این وجود با همه این نقص ها و کاستی هایی که داشت من ازش لذت بردم و استدیوی سازنده رو به خاطر این قدم بزرگ تحسین میکنم مطمئنا برای نسخه دوم از این نقد ها درس میگیرن و اثری بهتر تحویل میدن چون rad واقعا تیمی هست که پتانسیلش رو داره فقط امیدوارم در صورت ادامه دار بودن این سبک سینمایی خودشون رو از بین نبرن فقط بهبود پیدا کنه ۱۴۰ برای پاسخ، وارد شوید خواهش فرزاد جان خوشحالم که خوشت اومد :۱۵: ۵۰ خیلی ممنون از دو منتقد عزیز. واقعا گرافیک همین عکسا هوش از سر آدم میبرن. حالا بماند که خودت بخوای بازی کنی… به نظرم نمره ای که حق بازی بشه همین نمرست. هیچ جوره تو کتم نمیره اون ۶ و ۴ ـی که بعضی از سایت ها دادن. بازی اشکال داره درست ولی نه دیگه اون قدر! ۷.۵ بهترین نمره ای بود که می تونستید بدید. با تشکر. ۶۰ برای پاسخ، وارد شوید ممنون :۱۵: ۱۰ نمایش بیشتر
ممنون از پارسا و مهران :۱۵: عنوانی بود که میتونست با تجربه ی بیشتر سازندگان بهتر هم بشه ، همونطور که منتقدان از پس Beyond به دلیل صحنه های سینمایی زیاد و میان پرده ها به خوبی برآمدند، از پس اوردر هم بر آمدند ۳۰ برای پاسخ، وارد شوید
حیف شد بازیش پتانسیل بالایی داشت ، ولی زیاد از حد روی صحنه های سینمایی کار کرده بودن که این باعث میشه از حالت بازی بودن خارج بشه ، و عنوان خسته کننده بشه ، ما توی بازی میخوایم شخصیت بازی رو کاملا کنترل کنیم ، مفهیم بازی دقیقا همینه نه اینکه دکمه زنی زیاد از حد داشته باشه ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
شما هر وقت تونستی دسته سونی رو دستت بگیری بعد بیا از بازی بخواه که بتونی شخصیت بازی رو کاملا کنترل کنی ، دکمه زنی پیشکشت :۲۶: ۱۰
از نقدتون لذت بردم، بسیار مختصر و مفید و در عین حال با وسواس نوشته شده، سعی هم کردین از طرفداری بی مورد پرهیز کنین و البته نکات مثبت رو هم قربانی جو منفی که علیه بازی راه افتاده نکردین. :۱۵: این حرفی که در متن زدین: ” اما از نظر بسیاری عقیده ی اینگونه منتقدها مانند این است که کسی ایده ها و تفکرات نوینی داشته باشد اما افراد مذهبی و سنتی آن ها را به صراحت نپذیرند و مانع رشد آن ایده ها شوند. ” دقیقا حرف دل من هست، به نظر من منتقدان هنر در اشکال مختلف اون نیستند که باعث پیشرفت میشوند بلکه دلیل پیشرفت هنر اون دسته از خالقان هنر هستن که با شهامتشون در نوآوری و خلاف جریان حرکت کردن، هنر رو به پیش می برن. حالا این که چه قدر در ساختار شکنی ها موفق شوند یا شکست بخورن بحث جدایی هست. ولی همیشه باید برای از بین بردن چهارچوب های پوسیده و تعریف چهارچوب های جدید قدم برداشت وگرنه که در تکرار و روزمرگی می میریم. (( چون صنعت گیم با وجود پیشرفت های فراوانی که تا امروز حاصل شده، به نظر من می تونه شاخه های مختلفی از هنر رو در دل خودش جا بده دقیقا مثل سینما، گیم رو هم به شکل امروزی به شخصه شکلی دیگر از هنر در نظر می گیرم )) البته تعدادی از منتقدین با وجدان هم هستن که سعی در قضاوت متعصبانه نمی کنن بلکه تلاش بر این می کنن که به شکلی واسطه ای شوند میان خالقان و تجربه کنندگان اثرهایی متفاوت که بتوانند اون حس بیگانگی مخاطب با اثر رو از بین ببرن و کمک کنن به ایجاد ارتباط بین اذهان مخاطبان و خالقان. به شخصه برای این دست منتقدان احترام زیادی قایل هستم. نظر شخصی من و خواسته من از نسل جدید این هست که بازی ها نگاهی جدی تر به خود گیرند و در کنار سرگرمی به مراتب مضامین بزرگتری رو وارد کارهاشون کنن و از سینما جلو بزنن در شدت تاثیرگذاری بر افکار و احساسات ما. به شدت اعتقاد دارم این پتانسیل در این صنعت به وجود اومده، اگر عاشق دیویدکیج هستم دقیقا به خاطر همین طرز تفکرش نسبت به دنیای سرگرمیست و احساس می کنه بستری مناسب تر از سینما در اختیارش هست تا به بیان دغدغه هاش نسبت به جامعه، انسان ها و…. بپردازه. در نهایت من استقبال می کنم از همه جور بازی، حتی اگر از شکل سرگرم کننده ای که خیلی از گیمرها انتظار دارن فاصله زیادی هم بگیره، شاید یک بازی قصدش دادن تجربه یک موقعیت به گیمر باشه یا تنها غرق کردن یک گیمر در داستانی کوتاه یا بلند. بازی هم می تواند شکلی دیگر از بیان هنری باشد. این بازی هم یک تجربه هست، تجربه ای متفاوت، از تجربه های متفاوت استقبال می کنم. سپاس فراوان از شما دوستان برای نقد خوبتون. :۱۵: ۵۰ برای پاسخ، وارد شوید
ممنون کل حرف همه همین است باید گاهی اوقات مرز هارو شکست و به دنیا های جدیدی چشم دوخت نه اینکه همش تو لجنی که خودمون ساختیم وول بخوریم و هیچ کاری نکنیم! برای همین میگن هنر مند! هنر مند کسیه که بتونه ایده های جدیدی ارائه بده و مرز هارو بشکونه خوشحالم که خوشت اومد :۱۵: ۲۰
منتقدین میگن بازی باید بتونه مخاطب رو به چالش بکشونه یعنی اینکه مخاطب دقیقا باید بفهمه چطور بازی رو انجام بده ، نه اینکه بشینه فقط نگاه کنه ، نگاه کردن لازم نیست مغز انسان چیزی رو درگیر خودش کنه یا عمل نشون بده ، که معنیش دقیقا عکس بازی هست ۴۰
reza دوست من چی داری می گی؟ به منی؟ قصدم بی احترامی نیست ولی مطمئنم شما همون لاکپشتی؟!!!!!!!! چون نمی فهمم چی داری می گی!!!! ۰۰
واقعا حرف قشنگی زدی متاسفانه دوستان سونی قبول نمی کنند، حق هم دارند انحصاریشون هستش و دارند ازش دفاع می کنند ولی…. ۵۰
۱ – شک ندارم که این پنگوئن همون لاکپشته 2 – هما یون ، درست میگی !!، دوستان سونی هرگز حرف زور رو قبول نمی کنند :ps: ۳۰
یعنی بهترین نقدی که میشد برای این بازی نوشت همین نقد بود :۱۵: دست دو دوست گلم درد نکنه که کاملا بی طرفانه نقد کردند و حقایق گفته شد … در کل این بازی فقط یک گیم پلی طولانی تری رو میخواست تا بتونست نمرات بیشتری رو کسب کند. ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
“یکی از مهمترین عناصر هر اثری داستان آن است. هر اثر بدون داستان گیرا که مخاطب را لحظه به لحظه با خودش همراه کند عملا اثری بس پوچ خواهد بود. ” این جمله از ریشه اشتباهه…همین جا میتونم یه کامیون بازی نام ببرم که بدون داستان خاصی از شاهکارهای این صنعت هستن…اسم این صنعت ویدیو گیم هستش در نتیجه مهمترین بخش یه “گیم”،”گیم پلی” اون هستش که باید متناسب با سبکش باشه…البته این بحث جوانب زیادی داری ولی لپ کلام اینه که تمامی بخش های بازی مثل چاشنی ای هستن که به گیم پلی اضافه میشن تا اون رو لذت بخش تر کنن. البته من این بازی رو بازی نکردم و نمیدونم در چه حدی هستش ولی این بخش از حرف های شما برای هر بازی ای اشتباهه ۵۰ برای پاسخ، وارد شوید
بیشتر از داستان، مهم تر از داستان، هدف بازی است. آیا هدف بازی، تحت تاثیر قرار دادن مخاطب است؟ یا خیر؟ اگر به عنوان یک بازی استاندارد نگاه کنیم، انتظار از داشتن داستان غنی و پر مایع میرود. این ساده ترین راه تحت تاثیر قرار دادن مخاطب است. هستند بازی هایی که از راه دیگری بر مخاطب اثر میگذارند. خب، البته مدت زمان تاثیر آن ها بالطبع متغیر است، کمتر یا بیشتر. ۲۰
نه عزیزم! گیمپلی بازی اهمیتش سره جای خودشه بعد از گیمپلی داستان مهم ترین چیزه! برات مثال میزنم : همین the last of us اگه داستان رو جزو عناصر اصلی نمیکردن بازی اینی میشد که الان بود؟ داستان ستون دوم یک بازی نه صرفا یک چاشنی :!: ۱۰
نویسنده توی متن گفته هر اثری و گفته اگه اثری داستان جالب نداشته باشه پوچه…این بخش از حرف ایشون واسه من بی معنی و غلطه،همین…من خودم اشاره کردم که داستان ( و سایر عناصر) به گیم پلی مثل چاشنی اضافه میشن و اونو کامل تر میکنن ۰۰
مهمترین چیز توی بازی ها اولش محتوا هست ، یعنی همون تنوع مراحل یا وسایل زیاد که بشه ازش استفاده کرد هست بخاطر همین بازی های مثل نقش آفرینی نمرات بالایی میگیرند بعدش خودش گیمپلی هست ، که اونم بستگی داره گیمپلی چطور باشه ، ممکنه گیمپلی اینقدر جذاب باشه که آدم همیشه دلش بخواد بازی کنه ، مثل های ارکید نمونش پرندگان خشمگین ، لیمبو و.. بازی های دیگه که داستان ندارند ولی به نوع خودش بهترین هستند و همینطور بازی های مولتی پلیر که مثل میدان نبرد ، ندای وظیفه دیستینی حتی بازی های فوتبالی داستان نداشتن ولی بخش مولتی پلیرش بیشتر از هر بازیی دیگه طرف دار داره توی کل سال این بازی ها بیشترین فروش ها رو رقم میزنند ، حالا این ها بخش داستانی درست حسابی نداشتن ، دیگه هیچ کسی نباید بازی کنه ، و پوچ هست ، بعدش میرسه سر داستان و گرافیک The last of us توی خود گیمپلی بازی داستان مطرح میشد بخاطر همین کارش شاهکار درومد ، بازی های مثل The Order اگر داستانی نداشته باشه ، بغییر از گرافیک چیزی دیگر نداره گیمپلی داره که تکراری میشه مگر اینکه گیمپلیش جذاب باشه ۰۰
به جز بخش اول حرفت، نسبت به بقیه نظری ندارم. اما در جواب به بخش اول حرفت، بازی های نقش آفرینی، داستان دارند. خوبش رو هم دارند. ۰۰
پایان متفاوت بنابر انتخاب های بازیکن در طول مراحل، اختصاص به بازی های نقش آفرینی ندارد. منظورم، ساختار کلی داستان بازی های نقش آفرینی است. بازی های نقش آفرینی فقط محتوا ندارند. پایبند ترین سازنده های بازی های نقش آفرینی، ژاپنی ها هستند. از فزمولی استفاده میکنند که ۳۰ سال قدمت دارد. ( جهت اطلاعات بیشتر به برادر، مهران یاماتو ، مراجعه کنید.) ۰۰
نقش آفرینی محتوا ندارد ! نقش آفرینی که همش داستان نیست ، شما دارک سولز رو بازی کن شخصیت بازی رو همونطور که میخوای میتونی بسازی ،توی اثر جرمی می تونی بیش از ۵ شخصیت استفاده کنی ، مثلا توی اسکاریم تصمیم دست خودت هست عنکبوت رو بکشی یا فرار کنی ، یعنی قدرت انتخاب های بیشتری نسبت به بازی های دیگه داری ،همین یعنی محتوا ، ۰۰
هاها. اشتباه خوندی عزیز. البته نباید دوپهلو مینوشتم. عذر میخواهم. در اصل اینطور بود:” بازی های نقش آفرینی، علاوه بر محتوا، داستان قوی دارند.” واقعا تعجب نکردی که من بنویسم: بازی های نقش آفرینی اصلا محتوا ندارند؟ یکم فکر کن و دوباره بخون، با عقل جور در میاد؟ ۰۰
من که بازیش نکردم هنوز و منتظر افت قیمتش هستم.ولی لحن نقد هات تا حدودی شبیه نقد های اولیه طه رسولی بود.تبریک ۵۰ برای پاسخ، وارد شوید
ممنون بابت نقد عنوانی بدون نقص و شاهکار نبود انتظاری هم از استدیوی تازه کار rad نمیرفت ولی با همه ی این وجود تونستن یه قدم بزرگ رو به جلو بردارن و از پورت بازی psp به اینجا برسن…..این استدیوی کوچیک واسه این بازی بیشتر وقت رو گزاشت رو ساخت موتور گرافیکی چیزی حدود ۳ سال و نتیجه اون گرافیکی شد که شما دارید میبینید مطمئنم نسخه دوم اینبار سازنده وقت بیشتری داره که رو گیم پلی کار کنه درکل هیچ کس نباید از این استدیوی تازه کار تو کار اولش انتظار عناوینی در حد تیم ناتی داگ داشته باشه خب طبیعیه تازه کار هستن و کم تجربه . ولی با همه این وجود با همه این نقص ها و کاستی هایی که داشت من ازش لذت بردم و استدیوی سازنده رو به خاطر این قدم بزرگ تحسین میکنم مطمئنا برای نسخه دوم از این نقد ها درس میگیرن و اثری بهتر تحویل میدن چون rad واقعا تیمی هست که پتانسیلش رو داره فقط امیدوارم در صورت ادامه دار بودن این سبک سینمایی خودشون رو از بین نبرن فقط بهبود پیدا کنه ۱۴۰ برای پاسخ، وارد شوید
خیلی ممنون از دو منتقد عزیز. واقعا گرافیک همین عکسا هوش از سر آدم میبرن. حالا بماند که خودت بخوای بازی کنی… به نظرم نمره ای که حق بازی بشه همین نمرست. هیچ جوره تو کتم نمیره اون ۶ و ۴ ـی که بعضی از سایت ها دادن. بازی اشکال داره درست ولی نه دیگه اون قدر! ۷.۵ بهترین نمره ای بود که می تونستید بدید. با تشکر. ۶۰ برای پاسخ، وارد شوید