مثِ یه نورِ کوچولو… | نقد بازی ستاره دریایی شگفتانگیر!
هر چقدر هم بخواهیم در مورد یک بازی پر گویی کنیم و تا فیهاخالدون آن را به زعم خودمان بکاویم و بررسی دقیق و کاملی بنویسیم، در نهایت آنچه نتیجه میگیریم تفاوت اندکی با همان حس ابتدایی که از بازی گرفتیم دارد. اینکه بدون کند و کاو کافی نمیشود نقد نوشت درست، اما من اعتقاد دارم که در یک جایی، به یک نقطه در بازی میرسیم که بازی و مهمتر از آن سازنده -و در مورد بازیهای تاثیرگذار و مهم ناخودآگاه سازنده- مشت خود را باز و ماهیت اصلیاش را برملا میکند. و باور کنید که آخرین چیزی که یک منتقد میخواهد این است که بازی یا هر اثری که مشغول تجربه است تا به سلابه بکشد خیلی زودتر از انتظار، دستش را رو کند. اتفاقی که برای ستاره دریایی شگفتانگیز در ده دقیقهی اول افتاد!
ستاره دریایی از این بابت مرا جذب کرد که شنیدم یک داستان رمانتیک –در اینجا بخوانید– دارد و یک ستاره دریایی نقش اول آن را بازی میکند. موضوعی که به نظرم نه خیلی ناب و دست نخورده بلکه جذاب و به غایت دوستداشتنی آمد. تصور میکردم که حداقل یک روایت خطی ساده از این مضمون فوقالعاده در کار خواهد بود؛ و حتا اگر بازی هیچ رقمه در بخشهای دیگر سر سازگاری نداشته باشد، میتواند از این جهت من را راضی کند. داستان جای پرداخت زیادی دارد. ایدههای قشنگی را میشود به آن تزریق کرد و میشود آنقدر ساده با تک جملههایی که در بین مراحل روایت میشوند آن را جذاب جلوه داد و همهی اینها اینقدر واضح و جلوی چشم هستند که درصدی احتمال نمیدادم با آنها مواجه نشوم! کاملا موافقم که نباید از یک بازی موبایلی انتظار یک روایت خوب داشت اما اصلا موافق نیستم که فقط به همین خاطر، حتا وقتی هم که امکانش وجود دارد تا با یک حرکت خیلی ساده سرنوشت بازی کاملا عوض شود سازنده این کار را نکند!
با اینکه خیلی زود از بازی و روایتی که انتظار داشتم ناامید شدم، اما ادامه دادم بلکه در مراحل بعدی اتفاقی که دوست دارم بیفتد. در عوض، بازی خیلی زود ضعفهای خود را به من نشان داد. البته ضعفهای بازی به اندازهای نبودند که جلوی پیشروی را بگیرند، اما همین که خیلی سریع فهمیده بودم با یک بازی متوسط طرف هستم نه چیزی بیشتر و مطمئنا تا پایان هم بازی متوسط میماند ناراحتکننده بود. از این بابت که ایرادات اساسی گیمپلی بازی نمیتوانست تا پایان بهبود یابد. حتما شما هم در مواجهه با بازی از کنترل پر دردسر ستاره گله میکنید. و چیزی که بیشتر از همه برایتان مهم است و برآورده نمیشود سرعت عمل خواهد بود. کنترل بازی و سرعتعمل شما با هم رابطهی مستقیم دارند. همین باعث میشود که بسیاری از ملزومات دسیابی به مروارید از شما سلب شود. البته اینکه مشخص نیست این ملزومات دقیقا چه هستند هم خود جای تعجب دارد! فقط میدانیم که یکی از این المانها زمان است.
بازی در طراحی مرحله و چینش مراحل بهتر از هر بخش دیگری عمل کرده است. طبیعتا از ابتدای بازی با یک شیوهی رد کردن مراحل آشنا میشویم و تا پایان باید با همان شیوه سر کنیم. اما اینکه بازی میتواند با تنوع بخشیدن به این مراحل به کمک دشمنان متنوع و زیادی که طراحی شدهاند ما را هر از گاهی از قفل بیرون بکشد و مجبور به فکر کردن، تغییر روش و عوض کردن دنده (!) کند نکتهی خیلی خیلی مثبتی است. البته در مواجهه با بازیهای مشابه (اجنبی) چنین چیزی از بدیهیات است و خود به خود انتظار آن میرود اما حالا که هست باید قدرش را بدانیم.
غول بدترکیبی که در کنار همهی اینها ایستاده و مدام خود نمایی میکند، “خرید درون بازی” است که بدون توجه به علائم رانندگی مدام از وسط خیابان رد میشود و خودی نشان میدهد و اصرار عجیبی هم دارد که دیده شود. سازندگان با زبان بیزبانی هر یک دقیقه یک بار به شما یادآوری میکنند که برای لذت بردن از بازی و موفق شدن باید پول خرج کنید. این در حالی است که بازی هیچوقت برای شما آنقدر مهم، جذاب و دغدغه نشده است که حاضر به پرداخت درون آن شوید. یعنی ممکن است افرادی باشند که بخواهند به هر دلیلی بازی را به پایان برسانند و مجبور به خرج کردن پول هستند، اما اینکه بازی بخواهد خود به خود در آنها این تمنا را ایجاد کند، غیر ممکن است. بازی حتا به اندازهای سخت و حرفهای نیست که بخواهد چنین امکانی را داشته باشد! حالا اینکه مدام با جملههای “برای این مرحله این ستاره پیشنهاد میشود” و “یادتان نرود از قدرتها و امکانات استفاده کنید” و از این دست روبرو میشوید و مرواریدی برای خرید این چیزهای جذابی که میگوید از آنها استفاده کنید ندارید، و پول هم نمیدهید که مروارید بخرید؛ فقط تاثیر معکوس دارد و فقط باعث میشود از ادامهی بازی صرف نظر کنید. عجب طولناک جملهای!
بازی البته با اینکه میتوانست بهتر باشد، اما در ظواهر امر میتواند گلیم خود را از آب بکشد. هم موسیقی هم گرافیک بازی راضی کننده هستند و با اینکه میشود به اندازهی یک طومار از هر کدام ایراد گرفت و ناهماهنگیها را به رخ کشید، اما چون نیازی نیست چرا باید این کار را کرد؟
در نهایت باید گفت که ستاره دریایی شگفتانگیز، به اندازهای که انتظار میرفت شگفتانگیز نیست. یک بازی کاملا معمولی است با طراحی مراحل حساب شده و چیزهای حسابنشدهی دیگر که برای گذران وقت خوب است. جذابیت دارد، سرگرمکننده است و تا قبل از اینکه بخواهید پول خرج کنید بازی دلنشینی است. بعد از آن دیگر نه.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
موندم چرا و چجوری این سیستم پرداخت درون برنامه ای به صنعت بازی های رایانه ای کشیده شد
چون میخوام مخترعش رو با خاک یکسان کنم
برای یک بار تجربه بد نیست
ولی برای من زیاد جالب نبود نتونست جذبم کنه
مث یه نور کوچولو اومدی و ستاره شدی…
مث یه قطره بارون اومدی و سیل شدی…
___
عنوان نقدت خیلی جذبم کرد سعید =)) :۲۶: :۲۶:
ای دهنتو :lol:
____________________________________
بازی آشغال محضه :۲۳:
پیشنهاد میکنم طرفش نرید بازی جالبی نیست(نظر شخصی)