خانه » مقالات بازی ببر دندان مصنوعی! | ضد پیش نمایش بازی فارکرای بدوی Far Cry Primal × توسط رضا قرالو در ۱۳۹۴/۱۰/۰۷ , 18:30:30 27 مقالهای که خواهید خواند به هیچ عنوان یک هایپ یا پیشنمایش نیست؛ کمی غرغر است و مطرح کردن بسیاری آرزوهای قطعا محال و دست نیافتنی که در جهت کش آمدن حوصلهی خوانندههای گرامی نوشته شده است! از آنجایی که دلم حسابی از عنواین دنبالهدار هر سالهی کارخانهی فرقهی اساسینسازی پر است، قصد دارم کمی پیرمرد بازی دربیاورم و از ایدهآلهایم برای جدیدترین بازی مجموعهی فارکرای که «فارکرای بدوی» (Far Cry Primal) نام گرفته بگویم. این مقاله قطعا به مذاق بسیاری از مخاطبان بازیهای هلو برو تو گلوی امروزی که عادت دارند لم بدهند و بدون هیچ گونه تپش قلب و بالا و پایین شدن آدرنالین خون سر و ته یک بازی را هم بیاورند خوش نخواهد آمد. پس لطفا اگر از آن دستهی نوظهور هستید یا این مقاله را از بیخ نخوانید یا اگر هم ویرتان گرفته که متن پیش رو را مطالعه بفرمایید زره تحویل دهندهی مفاهیم این مقاله به جای خاصی از ارگانهای فیزیولوژیک بدنتان را تنتان کنید! کارخانهی فرقهی اساسینسازی سالهاست که بازی هیجان انگیز و درستی تحویلمان نداده است. هرچه بود شمارههایی بوده در معیت نام بازیهایی که هر ساله عرضه شدهاند و متاسفانه هر سال لاغرتر و بدتر از پارسال! نمونهاش محصول اصلی این کارخانه که همان فرقهی اساسین خودمان است که بس ایدهی اولیه و داستانش را چلاندهاند کم کم دارند به ذرات تشکیل دهندهی بازی هم میرسند و باید به آنها لقب اولین چلانندهی ذرات اتم را داد! از طرفی هرکس دلی برای خودش دارد و این دل هم از برای خود آرزوهایی! آرزوهایی که شاید محال و دست نیافتنی به نظر برسند ولی خوب، اگر صاحب آن دل کمی نوشتن حالیش باشد مجال نقش بستن در قالب کلمات را خواهند یافت اگرچه به حقیقت بدل نشوند. چند وقت پیش وقتی اولین عکسها و اسکرینشاتها از فارکرای بدوی منتشر شد بسیار ذوق زده شدم. ذوق زده شدنم بهر چه بود؟ بهر دو مهم! اول اینکه به نظرم ایدهی اولیهی بازی بهشدت نو و دست نخورده آمد و دوم علاقهی بسیارم به جهان باستان و موجودات ماقبل تاریخ. این علاقه هم باعث شد شروع کنم به فکر کردن روی این ایده و با کمی ایدئالسازی، بازیایی را در ذهنم به تصویر بکشم که آرزوی جدا محالی است و این روزها در دکان هیچ بازیسازی پیدا نمیشود! اخیرا هم بخشی از گیمپلی بازی منتشر شد که شباهتهای بسیار زیادی به بخش شانگاریلای فارکرای ۴ داشت و به نظر میرسد اساس ساخت این بازی هم به توسعه و اضافه کردن مکانیکهای همان بخش اختصاص دارد. با در نظر گرفتن نیمهی خالی لیوان متاسفانه باید گفت اگر همهاش همین باشد چیز زیادی در چنتهی بازی نخواهیم یافت. در زیر و بعد این همه روده درازی، به شماره، این ایدهها و ایدهآلها برای طراحی مکانیکهای بازی را ردیف نوشتهام، بخوانید و حرص بکشید! ۱. به جز چند بازی عهد بوق که ما پیرمردها روی کنسولهای هشت بیتیمان بازی میکردیم هیچ بازی دیگری سراغ ندارم که داستاناش به دنیای ماقبل تاریخ مربوط باشد. آن بازیها هم مفاهیمی کاریکاتوری و فلینت استونوار داشتند و زیاد نمیشد جدیشان گرفت. ایدهی بردن داستان بازی به دوران ماقبل تاریخ بسیار چالش برانگیز و در عین حال هیجان آفرین است، چون تقریبا کسی تا قبل از این پای در این وادی جدید نگذاشته است. این بستر جدید هم پتانسیل بسیاری برای تعریف داستانی نو و جدید دارد و هم زمینههای مورد نیاز برای پروراندن ایدههای مربوط به گیمپلی و مکانیکهای بازی به سازندهها ارائه میدهد. بدون شرح! داستان خیلی مهم است، آنقدر مهم که میتواند رهبری طراحی مکانیکهای بازی را هم بر عهده بگیرد. داستان بدوی در دوران ماقبل تاریخ رخ میدهد و همین چالش بزرگی برای سازندههای بازی خواهد بود. تقریبا به جز مل گیبسون که یک فیلم دربارهی قوم مایا و با نام آپوکالیپتو ساخت کسی جرات نزدیک شدن به دورهای از تاریخ را که هیچ تاریخدانی آن را مکتوب نکرده نداشته است. دوران ماقبل تاریخ هم دورهای است که اصلا سوادی نبوده که بشود با کمک آن چیزی را مکتوب کرد! پس از طرفی دست سازندهها برای ساخت و پرداخت یک داستان کاملا نو باز است و از طرفی این خطر هم وجود دارد که داستان به یک وادی بیربط و کاملا تخیلی سوق پیدا بکند. حدس من دومی است چون خیلی وقت است که از کارخانهی اساسین کرید سازی و داستان سراهایش قطع امید کردهام. آرزویم این است که سازندهها به اصل وفادار باشند و با وارد کردن عناصر محال به داستان و شخصیتپردازیها به جای خلق یک داستان جدی، یک کارتون فلینت استون دیگر برایمان تدارک نبینند. امیدی واهی دارم به اینکه شخصیت اصلی و آدمهای داخل داستان انگلیسی حرف نزنند و تا حد امکان زبانی بدوی برای صحبت و برقراری ارتباط داشته باشند. این خیلی مهم است چون وارد کردن زبان انگلیسی برای صحبت کردن شخصیتهای داستان نیمی از پتانسیلی را که به کمک آن میشود اتمسفر دوره و زمانهی بازی را با کمک آن خلق کرد به باد خواهد داد. کنشها و واکنشها و شخصیتپردازی آدمهای داستان هم چالش دیگری است که سخت بشود از آن سربلند بیرون آمد. به هر حال ما اطلاعات اندکی از نیازها و روابط اجتماعی انسانهای بدوی داریم و همین کار را سخت میکند. این مورد را هم میشود با کمی تحقیق علمی و استفاده از نظریات و راهنماییهای دیرینشناسان تا حدود زیادی به سرانجام رساند. البته اگر از من میپرسید سازندههای بازی در این استودیوی از چشم بنده افتاده، سر راستترین راه را برای تعریف قصه و شخصیتپردازیها انتخاب خواهند کرد و اگر دیدید شخصیت اصلی بازی مثل قهرمانهای فیلمهای هالیوودی و یانکیها رفتار میکند تعجب نکنید! از همین حالا به شما قول میدهم شخصیت اصلی بازی به اهداف دموکراتیک، آزادی طلبانه و از این جور مفاهیم قلمبه سلمبه علاقهی بسیار خواهد داشت و هدف نهاییاش رسیدن به یک آرمان شهر و از این جور خزعبلات است. چیزی که من دوست دارم در بازی ببینم این است که شخصیت اصلی بازی نه حرف بزند (مگر این همه شخصیت لال توی بازیها داشتهایم جاییمان زخمی شده؟!) و نه اهداف دهن پرکن امروزی داشته باشد. چیزی که من دوست دارم این است شخصیت اصلی بازی هدفی بدوی و در جهت حفظ بقا و زنده ماندن در دنیایی وحشی داشته و نیازهایش هم نیازهای اولیهی یک انسان بدوی باشد. حتا میشود با چنین متریالی داستانی حماسی و درجه یک خلق کرد ولی چشم من یکی که آب نمیخورد. داستان بازی یا به همان وادی آشنای فرقهی اساسین کشیده میشود و چنان در خود پیچ و تاب میخورد که نمیفهمیم کی به کی بود یا در حد یک داستان مینیمال مثل بخش شانگاریلای بازی فارکرای ۴ در دنیای بی سر و ته افسانه و لاطائلات سقوط خواهد کرد. عنصر داستانی؛ رویارویی یک نئاندرتال و یک انسان بدوی. سراغش هم نخواهند رفت! ۲. ساده کردن و زدودن مکانیکهای پیچیده و در عین حال سرگرمکننده از تخصصهای غیرقابل انکار تهیه کنندههای پول پرست است. به هر حال باید یک بچه که تازه یاد گرفته سمت راست کدام طرف است و سمت چپ کدام طرف، بتواند مثلا فرقهی اساسین را بدون تنگ شدن خلقاش بازی کند دیگر! به همین دلیل ساده و بازارپسند، مطمئن هستم خبری از مکانیکهای پیچیده و سرگرمکننده در این بازی نخواهید یافت. هرچه خواهد بود کلی مکانیک ساده است که به شکل درختی به هم ربط پیدا میکنند و این توهم را در مخاطب ایجاد خواهند کرد که «اوه اوه! عجب بازی پیچیده و خفنی!». چیزی که من در ذهن پروراندهام حتا به زبان و نحوهی ارتباط آدمهای قصه هم رحم نکرده است و آن را هم در قالب گیمپلی بیرون داده است! مثلا خیلی شیک و خوشگل میشود زبان ارتباطی شخصیتها و آدمهای داستان را به بخشی از گیمپلی تبدیل کرد. مثلا چه ایرادی دارد که زبان اشاره بین شخصیتی که کنترلش میکنید با آدمهای همراهش در مثلا فصلهای شکار بازی به درد پیاده کردن یک مکانیک استراتژیک خفن برای انجام شکار نخورد؟ حتا میشود از نقاشیهای روی دیوارهای غار برای ایجاد مینیگیمها و تکمیل درخت تواناییها استفاده کرد و نتیجه هم گرفت. این یک مثال و تنها بخش خیلی کوچکی از پتانسیلهای موجود در بستر داستانی بازی است که میشود با کمک آن مکانیک طراحی کرد و بازی را غنی و پر بیرون داد. این اولین بازی از مجموعهی فارکرای است که شخصیت اصلی آن سلاح گرم حمل نمیکند؛ این یعنی یک چالش جدید برای سازندهها تا از نبود یکی از مهمترین عناصر و مکانیکهای اصلیشان یعنی گانپلی ضرر نکنند. قطعا در بازی تیر و کمان و نیزه خواهید داشت ولی این کافی به نظر نمیرسد. تنها راه برای سرگرمکنندهتر کردن این بخش اضافه کردن سلاحهای جدید یا ارتقای داشتههای قبلی است. با توجه به نمایش محدود بازی و چیزهایی که تا به حال دیدهایم و با اضافه کردن تجربیاتمان از بخش شانگاریلای شمارهی چهارم، به نظر میرسد حدس دوم درستتر باشد. یعنی به جای تعدد سلاحهای بازی یا اضافه کردن سلاحهایی با قوهی تخیل (که میتوانند با وجود تخیلی بودن جذاب هم باشند) با سلاحهایی طرف خواهیم بود که قابلیت ارتقا خواهند داشت. تیر و کمانی که مثلا سه تیر همزمان شلیک میکند یا تیر و کمانی که آتش به پا میکند یا سموم گیاهی را مثل گازهای سمی به خورد دشمن میدهد. چیزی که من دوست دارم در بازی ببینم مورد اول است؛ یعنی اضافه کردن سلاحهایی جدید که زادهی تخیل سازندهها باشد. طراحی و ساخت سلاحهای بدوی جدیدی که استفاده از آنها همراه با یک مینیگیم ساده یا خلاقیت در نوع استفاده باشد، میتواند بخش اکشنهای بازی را غنیتر کرده و شاید پایهگذار نوآوریهای تاثیرگذاری در گیمپلی سلاحهای سرد باشد. از طرفی میشود به این هم امید داشت که حرکتهای شخصیت اصلی بازی در حد دویدن و نشستن و پریدن نباشد و به خاطر محدود بودن سلاحها که قطعا منجر به محدودیت در اکشنها میشود از جهتی دیگر جبران مافات بکند. حرکتهایی مثل بالا رفتن از درخت، حرکتهای چالاک و سریع برای جاخالی دادن در برابر حملهی حیوانات وحشی و البته مینیگیمها و دکمهزنیهای چند مرحلهای و ترکیبی با مکانیکهای اکشن. در آخرین پیشنمایش بازی دیدیم که شخصیت اصلی بازی مثل بخش شانگاریلای بازی قبلی یک حیوان درنده را رام و با خود همراه میکند؛ یک اسمایلودون، یک خرس، یک گرگ و یک عقاب بزرگ. مکانیک استفاده از این یار غار (چه واژهی زیبندهای!) هم دقیقا مثل شانگاریلا است و قطعا هیچ چیزی به آن اضافه نخواهند کرد. حدس بدبینانه و حرص درآر من هم این است که این بخش به اصلیترین مکانیک اکشن بازی تبدیل خواهد شد. یعنی سازندهها جور کمبود سلاحها و خالی بودن اکشنها را با اضافه کردن دستور حمله به یار غار «مثلا» جبران خواهند کرد. در حالی که به نظرم اضافه کردن چنین مکانیکی از بیخ و بن غلط است و جو و اتمسفر بازی را خواهد کشت. وقتی از زندگی در دنیایی بدوی حرف میزنیم از این ریز داستان محال و افسانهوار صحبت نمیکنیم که در آن شخصیت اصلی ما مثل رستم و سهراب و زال حیوانات وحشی را رام خود کند. اگر دنبال داستانی هستیم که یک شبیهساز از دنیایی بدوی است، در کنار یک اسمایلودون خوفناک ایستادن هیجان بسیار کمتری نسبت به این دارد که از ترس دندانهای بران این گربهسان هراسناک ماقبل تاریخ و از رویارویی با او دم به دقیقه مو به تنمان سیخ نشود. چیز دیگری که دوست دارم در بازی ببینم غولآخر و باس فایتهای درجه یک است. البته نه مثل شمارههای سوم و چهارم که با وارد کردن عنصر داستانی «رفتن به توهم به وسیلهی مخدرهای قوی» هم آنتاگونیستهای درجه یک بازی را به فنا دادند و هم یک فرصت گرانبها برای یک باس فایت درجه یک را از بین بردند. چیزی که من میخواهم یک باس فایت نفسگیر در حد باس فایتهای بازیهایی مثل بلادبورن است (محال است برادر، محال!) اصلا خودم خجالت کشیدم از مطرح کردن چنین آرزویی! یک نقاشی روی غار؛ خود نقاش بدوی این اثر دارد برای طراحی یک غولآخر خفن به سازندهها کد میدهد! مکانیک شکار هم قطعا در بازی وجود خواهد داشت. به شخصه مشکلی با موجودیت این بخش ندارم ولی اگر سازندهها بخواهند بدون کم و کاست و بدون اضافه کردن مکانیکهای جدید، بخش شکار را مثل شمارههای قبلی خیلی مینیمال برگذار کنند نتیجه فاجعه بار خواهد بود. اینجا دیگر با یک دنیای مدرن طرف نیستیم که اسلحه دست شخصیت قابل بازی بدهید تا به جان جنبندههای توی محیط بازی بیفتد و حمام خون راه بیندازد! به همان دلایلی که گفتم بازی قطعا از نظر گانپلی خالی خواهد بود و تنها راه برای غنیتر کردن این بخش هم اضافه کردن مکانیکهای جدید است. مکانیکهایی که بخش شکار بازی را از حالت «پشت هم تیر بنداز تا بمیره!» دربیاورند. من مکانیکهای چند لایهای آرزو دارم که بخش شکار را از حالت فشار دادن دکمه و جا خالی دادن و فرار خارج کند و یک بخش پر و پیمان مملو از مینیگیم و همکاری گروهی و شکار چند مرحلهای و چیدن استراتژی از مرحلهی ردیابی شکار تا حملهی نهایی را در خودش داشته باشد. اگر بخواهم ریزهکاری این مکانیکها را بنویسم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود و حوصله شما هم سر خواهد رفت پس در همین حد کلام را متوقف میکنم. بهترین راه برای غنی شدن بخش شکار در بازی این است که این بخش را از حالت مینیمالی شمارههای قبلیاش خارج کنند و حتا برای بخش جدا کردن گوشت و پوست شکار هم مکانیکهای جداگانه در نظر بگیرند!!! مورد بعدی دشمنهای بازی هستند که با چیزی که دیدهایم انسانهای قبایل دیگر خواهند بود. ولی ظاهرا این یکی هم خیلی خلاصه شده برگذار شده است. داشتم به چیزی فکر میکردم که در یک مقالهی علمی خوانده بودم. در آن مقاله نوشته بود انسانهای نئاندرتال بعد از گسترش نوع بشر منقرض شدهاند. حتا شواهدی در دست است که انسانهای بدوی، نئاندرتالها را شکار کرده و بعد از کباب کردن روی آتش تناول میفرمودهاند! این قضیه با این که به شدت خشن و حال به هم زن است ولی میتواند عنصر داستانی جذابی به بازی اضافه کند. البته اینهایی که میگویم وحی منزل نیست و این طور هم نیست که باید در بازی گنجانده شود. قصدم این است که مثالی بزنم و بگویم خیلی راحت میشود با کمی تحقیق دربارهی آن دوران قبل از تاریخ خیلی مکانیکهای جدید و عناصر داستانی درجه یک به بازی اضافه کرد که خب چشمم آب نمیخورد! حیف نیست این هیبت، رفیق آدم باشد وقتی میشود ازش یک دشمن خوفناک درجه یک بیرون کشید؟! ۳. این سومی برایم خیلی مهم است در حدی که تعصب ویژهای رویش دارم. همانطور که گفتم علاقهی ویژهای به موجودات ماقبل تاریخ دارم. به همین خاطر به این موضوع بسیار اهمیت میدهم که حضور این موجودات در بازی الله بختکی و در حد کپی پیست کردن نباشد. اجرای درست حضور حیوانات ماقبل تاریخ که شامل موجودات عصر یخبندان است میتواند کمک بسیار زیادی به درآمدن اتمسفر بازی بکند. پس مهم است که سازندهها با کمی مطالعه و کمک گرفتن از متخصصان دیرینهشناس الگوهای رفتاری، نوع راه رفتن و عادات زندگی اجتماعی و بسیاری از ریزهکاریهای زندگی این موجودات را در بازی وارد کنند. فقط این را تصور کنید که به عنوان شخصیت بازی در میان علفزاری پنهان شدهاید و قصد شکار یک گوزن غول پیکر برفی را دارید. نحوهی راه رفتن، انیمیشنها و حتا هوش مصنوعی این گوزن در درآمدن جو بازی بسیار موثر خواهد بود. آرزو دارم در بازی گلهای بزرگ از ماموتها را ببینم که مثل حیوانات واقعی در حال چرا هستند یا یک اسمایلودون را در حین شکار تماشا بکنم. اینکه این موجودات براساس نوع رفتارها و عداتشان توی هر سوراخ سمبهای کپی پیست نشوند و بخشهای مخصوصی از طبیعت و نقشهی بازی محل زندگی و چرا و بیشهی شکارشان باشد. خیلی سخت نیست ولی قطعا سازندهها موجوداتی خواهند ساخت مثل دایناسورهای آخرین پارک ژواسیک، که اکشنبازی از سر و کولشان میبارد و اگر خجالت نکشند سخنگو هم طراحیشان خواهند کرد! دشتهای وسیع، گونههای جانوری فراوان و پراکنش علمی و اصولی؛ این چیزی است که از بازی انتظار داریم. درست مثل این نقاشی. ۴. خیلی آرزوها برای بازی دارم ولی مطمئن هستم پنج درصدش هم محقق نخواهد شد. آخر کار هم یک بازی خواهیم داشت که تکرار مکررات مکانیکهای بازیهای قبلی است و چیزی به تجربیات گیمریمان اضافه نخواهد کرد. اگر هم همینی شد که دوست داشتیم چه بهتر، بخیل که نیستیم چیز خوب برای تجربه کردن نخواهیم. شما هم قبل از اینکه فحشم بدهید چشمهایتان را ببندید و ایدهآلهایتان را برای بازیهای دیگری که ناامیدتان کردهاند تصور کنید. قطعا بعد از آن به من هم حق خواهید داد. نویسنده رضا قرالو مقالات بازی 27 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. مطمئن باش ایده پردازان یکی از بزرگترین شرکت های بازی سازی دنیا قبل شما همه این ایده ها به ذهنش رسیده اما این رو همیشه یادت باش خیلی چیزا تو دنیا گیم هستن که فقط در حد همون نظر و ایده قشنگن ولی وقتی به مرحله عمل میرسن میبینی که اونجوریا هم نبوده و شاید خسته کننده یا شاید هم غیر قابل تحمل باشه! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید کاملا درسته ما که قیافه منتقد میگیریم مخصوصا ما ایرانیا همیشه بیرون گودیم میگیم لنگ ش کن! ۳۲ ایده به ذهن رسیدن یه چیزه، عملی کردنش یه چیز دیگه. شرکتی مثل یوبی بدلیل ملاحظات اقتصادی ریسک نمیکنه و همون فرمول قبلی رو استفاده میکنه. در اخر هر شرکتی یه توانایی داره و درست نیست این همه انتظار از شرکتی مثل یوبیسافت. ۱۱ نکته که در مورد یوبی همیشه جالب بوده اینه که معمولا رو ایده های فوق العاده ای دست میذاره که معمولا بکر و دست نخورده ان از این نظر واقعا کارشون قابل تحسینه اما وقتی پای اجرا و پیاده کردن این ایده ها میاد وسط لنگ میزنه البته نمونه های فوق العاده موفقی مثل سه گانه شن های زمان(pop) هم تو کارنامشون هست که هم ایده فوق العاده داشته هم از نظر اجرا بی نظیر بوده (که البته برمیگرده به دورانی که یوبی خیلی دوست داشتنی بود :۱۲: ) این بازی هم به شکل نافرمی خسته کننده به نظر میرسه :۱۲: اگه حداقل یکی دو مورد ازین مواردی که ذکر کردین تو این نسخه ببینیم میشه امیدوار بود … ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید به به بالاخره یکی حرف دل منو زد! البته باید بگم برای اولین بار که دیدم گیمپلی رو شدیدا امیدوار بودم. ولی بار دوم که دیدم،یک دقیقه فکر کردم،و به حالت قبلی برگشتم واقعا ینی از بین اون همه کارمند و بازی ساز تو یوبی یه نفر نیست “یه دونه” ایده جدید بده؟! کلا اینا فقط بلدن کپی پیست کنن؟؟؟ :۱۲: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید تشکر از آقای قرالو نمایش های گیم پلی که به طرز فجیعی برای من ناامیدکننده بودن!تو همون ده دقیقه تریلر گیم پلی تکراری میشد و آدم حوصلش سر میرفت! :۱۲: :۱۲: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید خیلی ممنون آقای قرالو :۱۵: :۱۵: مثل همیشه :۲۴: :۱۵: دل آقای قرالو حسابی از این یوبی پره ها :lol: همونطور که خودتون هم گفتین،ایده ی بازی بسیار عالیه و ناب.. یعنی چیزیه که میشه از توش شاهکار درآورد..اگر که توش خلاقیت و نوآوری دیده بشه! چیزی که توی یوبی،حداقل توی فرنچایز فارکرای و اسسین،کم دیده شد به شخصه خیلی منتظرشم بیاد…ولی همونطور که گفتین،عناصر تکراری بدجور تو ذوق میزنه… سیستم شکار میگن که تغییر اساسی کرده و استفاده از تله ها،خیلی نمود پیدا کرده! راجع به اسلحه ها هم..متاسفانه یوبی اون قدرت رو نداره که از تخیلش اسلحه بسازه :lol: مجبوریم به نیزه و کمان و قلاب سنگ بسنده کنیم :lol: ” چیزی که من میخواهم یک باس فایت نفسگیر در حد باس فایتهای بازیهایی مثل بلادبورن است (محال است برادر، محال!) اصلا خودم خجالت کشیدم از مطرح کردن چنین آرزویی!” :lol: :lol: :lol: حرف رو به نحوو احسنت زدین :lol: :lol: :lol: ولی خب به قول شما،میتوتیم رویاپردازی کنیم،تا زمانی که بازی بیاد،شاید شبیه رویامون بود :۲۴: در مورد اون ببر دندون خنجری :۲۴: خب شاید توی بازی یه دونش یار باشه،بقیشون هم یه خطر مخوف :۲۴: ________________________________________________________________ خطاب به دوستمون.. @Green منم به شدت موافقم..مایکل آنکل+تم بدوی..شاهکار میشه! به خصوص اینکه تریلر و گیم پلیش هم به شدت جذاب و دیوونه وار بود! :۱۵: :۲۴: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید یه مورد فقط میخوام اشاره کنم. اون عکسی که توش نقاشی بدوی هست ، میتونه امید بخش این باشه که به شکار کرگدن برید. یا یکی از دشمانا باشه… چون هنر انسان بدوی از ترس ساطع شده. ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید با تشکر از اقای قرالو که همیشه نوشته هاشون باب میل بندست درمورد این ضد پیشنهاد هم،کاملا حق با نویسندست. کلی گزینه و اپشن برای اضافه کردن و لذت بخش تر کردن بازی وجود داره،که در متن هم بهشون اشاره شد،و این چیزی که ما تا حالا از بازی مشاهده کردیم،در این جزییات چیزی برای ارایه نداره. لا اقل امیدوارم در همون راهی که دارن پیش میرن،بتونن بهترین کارشون رو تحویل بدن و از این نظر مشکلاتی نداشته باشه. نداشته هاش و کاشکی هاش بماند.یوبیسافت یجورایی بیش از حد به پتانسیل دنیای بدوی بازی اتکا کرده،برای همین هم هست که خیلی از مکانیک ها رو از نسخه قبلی وام گرفته و تغییر خاصی هم در گیم پلی بوجود نیاورده.امیدواره که دنیای دست نخورده ما قبل تاریخ محصول به اندازه کافی در نگه داشتن و مجاب کردن بازی کن برای خرید و بازی کردنش کافی باشه. ولی خداییش بازی ما قبل تاریخ وصف شده بوسیله اقای قرالو واقعا خواستنیه.امیدوارم یروزی بدویتی با همچین میزان جزییاتی پا به عرصه وجود بزاره و ما رو در وحشی بودن و نکبتی خودش غرق بکنه. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید درود سایت یه جون دوباره گرفت با این مقاله دست شما درد نکنه آقای قرالو یوبی که هرچی اعتبار داشت پیشما خرجی کرده که هیچی بدهکار هم هست به ما بااین عناوین مسخره که تما خاطر خوش قدیم نابود کرده . این بازی که هیچی اما یه بازی دیگه با حال هوای ماقبل تاریخی هم در حال توسعه توسط مایکل آنکل (خالق سری ریمن) هست که مطمئناً ببازی خیلی عالی خواهد بود ، اسمشم همنطور که خودتون می دونید Wild هستش ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید :lol: :lol: تقریبا می تونم درکتون کنم چی می گین! قطعا پتانسیل برای ریزه کاری و مانور های گیم پلی ای و داستانی به اندازه ی کافی هست! ولی خب چه میشه کرد «صنعت»بازی است دیگر! من که از همون دیدن مقدار تغییرات فارکرای ۴ دیگه نرفتمش و تریلر این هم ندیدم و قصد خاصی هم ندارم! یوبی سافت بازی هاشو خیلی خیلی خوب شروع می کنه و در هر شماره هم پیشرفت قابل قبولی میده ولی خیلی تند تند عرضشون می کنه که دیگه اون گیم پلی و اتمسفر لذت بخش و هیجان انگیز برای آدم ناراحت کننده میشه! خب آخه یابو یه ۲-۳سال وقت بذار هم بازی رو اساسی تر ادامه بده هم بذار ما بازی قبلی رو تموم بکنیم و یه دو روز نفس بکشیم!یعنی واقعا هنوز نمی فهمم می مردن یه کم خلاصه تر و شسته رفته تر سه گانه ی اتزیو رو توی ۱ یا نهایتا دو بازی می چپوندن بعد می رفتن سراغ شماره ی ۳؟! واقعا رولیشینز بازی کردن لذت بخش نبود! داستان و مخصوصا شخصیت پردازی عالی بود. بسیار نوستالژیک و ارزشمند ولی گیم پلی ؟! یا مثلا شماره ی سوم اگه یه یکی دو سال دیگه وقت میذاشتن یه کم آزادی عمل و تنوع مکانیک براش می ذاشتم قطعا خیلی خیلی فوق العاده میشد! واچ داگزم که من همون موقع که همه منتظرش بودنو و از نمایشاش به وجد اومده بودن هم خوشم نیومد پس بهتره راجع بهش حرفی نزنم! فور آنر هم که لکه ی ننگ این دهس! فقط یه ریمن مونده! الکترانیک آرتس هم که بدتر از این! این دو شرکت به همراه اکتیویژن واقعا گند کارو دراوردن! واقعا ناشر خوب کمه! شخصا اول اسکوئر اینکس و بعد هم سونی رو «خوب»می دونم! در کل غر زیاده! به امید دد اسپیس ۴!(گیم پلی ناامید کننده هیچی ، داستان رو مسخره تر از این می تونستن تموم کنن ؟؟!!) ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید مگه اینکه معجزه ای چیزی رخ بده که یوبی بخواد این همه به یه بازی بها بده وگرنه که بازی قبلو کپی پیست میکنه ملتم مثه چی میخرن مثل هر سال ۱۱ برای پاسخ، وارد شوید این حرفا به یوبی نمیچسبه، دوست عزیز ۲۰ نه این طور هم نیست دیگه الان کمپانی های گیم سازی فهمیدن اگه موفقیت (نه فروش خوب) میخوان باید نوآوری کنن ۲۱ نمایش بیشتر
مطمئن باش ایده پردازان یکی از بزرگترین شرکت های بازی سازی دنیا قبل شما همه این ایده ها به ذهنش رسیده اما این رو همیشه یادت باش خیلی چیزا تو دنیا گیم هستن که فقط در حد همون نظر و ایده قشنگن ولی وقتی به مرحله عمل میرسن میبینی که اونجوریا هم نبوده و شاید خسته کننده یا شاید هم غیر قابل تحمل باشه! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
ایده به ذهن رسیدن یه چیزه، عملی کردنش یه چیز دیگه. شرکتی مثل یوبی بدلیل ملاحظات اقتصادی ریسک نمیکنه و همون فرمول قبلی رو استفاده میکنه. در اخر هر شرکتی یه توانایی داره و درست نیست این همه انتظار از شرکتی مثل یوبیسافت. ۱۱
نکته که در مورد یوبی همیشه جالب بوده اینه که معمولا رو ایده های فوق العاده ای دست میذاره که معمولا بکر و دست نخورده ان از این نظر واقعا کارشون قابل تحسینه اما وقتی پای اجرا و پیاده کردن این ایده ها میاد وسط لنگ میزنه البته نمونه های فوق العاده موفقی مثل سه گانه شن های زمان(pop) هم تو کارنامشون هست که هم ایده فوق العاده داشته هم از نظر اجرا بی نظیر بوده (که البته برمیگرده به دورانی که یوبی خیلی دوست داشتنی بود :۱۲: ) این بازی هم به شکل نافرمی خسته کننده به نظر میرسه :۱۲: اگه حداقل یکی دو مورد ازین مواردی که ذکر کردین تو این نسخه ببینیم میشه امیدوار بود … ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
به به بالاخره یکی حرف دل منو زد! البته باید بگم برای اولین بار که دیدم گیمپلی رو شدیدا امیدوار بودم. ولی بار دوم که دیدم،یک دقیقه فکر کردم،و به حالت قبلی برگشتم واقعا ینی از بین اون همه کارمند و بازی ساز تو یوبی یه نفر نیست “یه دونه” ایده جدید بده؟! کلا اینا فقط بلدن کپی پیست کنن؟؟؟ :۱۲: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
تشکر از آقای قرالو نمایش های گیم پلی که به طرز فجیعی برای من ناامیدکننده بودن!تو همون ده دقیقه تریلر گیم پلی تکراری میشد و آدم حوصلش سر میرفت! :۱۲: :۱۲: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
خیلی ممنون آقای قرالو :۱۵: :۱۵: مثل همیشه :۲۴: :۱۵: دل آقای قرالو حسابی از این یوبی پره ها :lol: همونطور که خودتون هم گفتین،ایده ی بازی بسیار عالیه و ناب.. یعنی چیزیه که میشه از توش شاهکار درآورد..اگر که توش خلاقیت و نوآوری دیده بشه! چیزی که توی یوبی،حداقل توی فرنچایز فارکرای و اسسین،کم دیده شد به شخصه خیلی منتظرشم بیاد…ولی همونطور که گفتین،عناصر تکراری بدجور تو ذوق میزنه… سیستم شکار میگن که تغییر اساسی کرده و استفاده از تله ها،خیلی نمود پیدا کرده! راجع به اسلحه ها هم..متاسفانه یوبی اون قدرت رو نداره که از تخیلش اسلحه بسازه :lol: مجبوریم به نیزه و کمان و قلاب سنگ بسنده کنیم :lol: ” چیزی که من میخواهم یک باس فایت نفسگیر در حد باس فایتهای بازیهایی مثل بلادبورن است (محال است برادر، محال!) اصلا خودم خجالت کشیدم از مطرح کردن چنین آرزویی!” :lol: :lol: :lol: حرف رو به نحوو احسنت زدین :lol: :lol: :lol: ولی خب به قول شما،میتوتیم رویاپردازی کنیم،تا زمانی که بازی بیاد،شاید شبیه رویامون بود :۲۴: در مورد اون ببر دندون خنجری :۲۴: خب شاید توی بازی یه دونش یار باشه،بقیشون هم یه خطر مخوف :۲۴: ________________________________________________________________ خطاب به دوستمون.. @Green منم به شدت موافقم..مایکل آنکل+تم بدوی..شاهکار میشه! به خصوص اینکه تریلر و گیم پلیش هم به شدت جذاب و دیوونه وار بود! :۱۵: :۲۴: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
یه مورد فقط میخوام اشاره کنم. اون عکسی که توش نقاشی بدوی هست ، میتونه امید بخش این باشه که به شکار کرگدن برید. یا یکی از دشمانا باشه… چون هنر انسان بدوی از ترس ساطع شده. ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
با تشکر از اقای قرالو که همیشه نوشته هاشون باب میل بندست درمورد این ضد پیشنهاد هم،کاملا حق با نویسندست. کلی گزینه و اپشن برای اضافه کردن و لذت بخش تر کردن بازی وجود داره،که در متن هم بهشون اشاره شد،و این چیزی که ما تا حالا از بازی مشاهده کردیم،در این جزییات چیزی برای ارایه نداره. لا اقل امیدوارم در همون راهی که دارن پیش میرن،بتونن بهترین کارشون رو تحویل بدن و از این نظر مشکلاتی نداشته باشه. نداشته هاش و کاشکی هاش بماند.یوبیسافت یجورایی بیش از حد به پتانسیل دنیای بدوی بازی اتکا کرده،برای همین هم هست که خیلی از مکانیک ها رو از نسخه قبلی وام گرفته و تغییر خاصی هم در گیم پلی بوجود نیاورده.امیدواره که دنیای دست نخورده ما قبل تاریخ محصول به اندازه کافی در نگه داشتن و مجاب کردن بازی کن برای خرید و بازی کردنش کافی باشه. ولی خداییش بازی ما قبل تاریخ وصف شده بوسیله اقای قرالو واقعا خواستنیه.امیدوارم یروزی بدویتی با همچین میزان جزییاتی پا به عرصه وجود بزاره و ما رو در وحشی بودن و نکبتی خودش غرق بکنه. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
درود سایت یه جون دوباره گرفت با این مقاله دست شما درد نکنه آقای قرالو یوبی که هرچی اعتبار داشت پیشما خرجی کرده که هیچی بدهکار هم هست به ما بااین عناوین مسخره که تما خاطر خوش قدیم نابود کرده . این بازی که هیچی اما یه بازی دیگه با حال هوای ماقبل تاریخی هم در حال توسعه توسط مایکل آنکل (خالق سری ریمن) هست که مطمئناً ببازی خیلی عالی خواهد بود ، اسمشم همنطور که خودتون می دونید Wild هستش ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
:lol: :lol: تقریبا می تونم درکتون کنم چی می گین! قطعا پتانسیل برای ریزه کاری و مانور های گیم پلی ای و داستانی به اندازه ی کافی هست! ولی خب چه میشه کرد «صنعت»بازی است دیگر! من که از همون دیدن مقدار تغییرات فارکرای ۴ دیگه نرفتمش و تریلر این هم ندیدم و قصد خاصی هم ندارم! یوبی سافت بازی هاشو خیلی خیلی خوب شروع می کنه و در هر شماره هم پیشرفت قابل قبولی میده ولی خیلی تند تند عرضشون می کنه که دیگه اون گیم پلی و اتمسفر لذت بخش و هیجان انگیز برای آدم ناراحت کننده میشه! خب آخه یابو یه ۲-۳سال وقت بذار هم بازی رو اساسی تر ادامه بده هم بذار ما بازی قبلی رو تموم بکنیم و یه دو روز نفس بکشیم!یعنی واقعا هنوز نمی فهمم می مردن یه کم خلاصه تر و شسته رفته تر سه گانه ی اتزیو رو توی ۱ یا نهایتا دو بازی می چپوندن بعد می رفتن سراغ شماره ی ۳؟! واقعا رولیشینز بازی کردن لذت بخش نبود! داستان و مخصوصا شخصیت پردازی عالی بود. بسیار نوستالژیک و ارزشمند ولی گیم پلی ؟! یا مثلا شماره ی سوم اگه یه یکی دو سال دیگه وقت میذاشتن یه کم آزادی عمل و تنوع مکانیک براش می ذاشتم قطعا خیلی خیلی فوق العاده میشد! واچ داگزم که من همون موقع که همه منتظرش بودنو و از نمایشاش به وجد اومده بودن هم خوشم نیومد پس بهتره راجع بهش حرفی نزنم! فور آنر هم که لکه ی ننگ این دهس! فقط یه ریمن مونده! الکترانیک آرتس هم که بدتر از این! این دو شرکت به همراه اکتیویژن واقعا گند کارو دراوردن! واقعا ناشر خوب کمه! شخصا اول اسکوئر اینکس و بعد هم سونی رو «خوب»می دونم! در کل غر زیاده! به امید دد اسپیس ۴!(گیم پلی ناامید کننده هیچی ، داستان رو مسخره تر از این می تونستن تموم کنن ؟؟!!) ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید
مگه اینکه معجزه ای چیزی رخ بده که یوبی بخواد این همه به یه بازی بها بده وگرنه که بازی قبلو کپی پیست میکنه ملتم مثه چی میخرن مثل هر سال ۱۱ برای پاسخ، وارد شوید
نه این طور هم نیست دیگه الان کمپانی های گیم سازی فهمیدن اگه موفقیت (نه فروش خوب) میخوان باید نوآوری کنن ۲۱