نقد بازی موبایلی «دزدان تخممرغ» | خوب، سخت، حیف…
ممکن است با شنیدن نام بازی دزدان تخممرغ و یا دیدن تصویری از آن به یاد «پرندگان خشمگین» بیافتید و موفقیتهای آن بازی را در ذهن مرور کنید. با اینوجود شباهتهای بازیها به هم و اینکه کدام بازی یادآور کدام بازی دیگر است، برای قضاوت در مورد عملکرد آن راه درستی نیست. اما برای برای تحلیل این بازی به سادگی میتوان یک نکته را در نظر گرفت: “بازی نه در ظاهر و عملکرد، بلکه در هدفگذاری تا حد زیادی به پرندگان خشمگین نزدیک است. خلق سرگرمی در عین سادگی.” و این نکته را باید در تمام دقایق و ساعاتی که بازی کردن اختصاص میدهید در نظر داشته باشید.
در مورد خود بازی باید گفت که بدون شک یک ایدهی خوب، اما نه بکر و آنچنان خلاقانه، دستمایهی یک پرداخت سرگرمیساز قرار گرفته و منجر به خلق یک بازی شده که قابل تحمل، گاهی سرگرمکننده و در معدودِ مواقع مجذوبکننده است و میتواند به مدت چند روز اوقات بیکاری بازیکننده را به خود اختصاص دهد.
آنچه این بازی را قابل تحمل میکند، توجه سازندگان به اصول بازیسازی و رعایت آنچه برای یک ساختار استاندارد نیاز است بوده که در نهایت بازی را به یک تجربهی معمولی تبدیل میکند که اگرچه مشخصا به مواردی دیگر نیاز دارد، اما آنچنان که برخی از بازیکنندگان تصور میکنند ناقص به نظر نمیرسد. بازی به مدد طراحی مراحل متنوع خود و معماهایی که با وجود نقصانهای زیاد -درست مثل پرندگان خشمگین- با حل آنها گیمر احساس رضایت میکند، قابل تحمل شده است. با اینحال، برخی بیاحتیاطیها در ساخت مراحل، باعث شده که بازی به اندازهای که باید مجذوب کننده نباشد و احساس رضایت به وجود آمده به واسطهی رد کردن یک مرحله با کسب تمام ستارههای ممکن، خیلی زود و به واسطهی مرحلهی بعدی که ساز و کار درستی ندارد از بین برود. همچنین با وجود اینکه سعی شده در سیر روند تکاملی مراحل، المانهای جدید به بازی اضافه شده و به معماها مدام رنگ و بوی تازهای بخشیده شود، اما وجود نداشتن حتا یک امیدواری برای ادامه بازی، جریان را بعد از مدتی راکد میکند. شما در پایان هر مرحله ستارههایی کسب میکنید که با کمک آنها مراحل بعدی قابل بازی میشوند، اما بازی مشخص نمیکند که چه تعداد ستاره برای هر مرحله نیاز است و علاوه بر آن، هیچ امتیاز خاصی برای داشتن تعداد مشخصی ستاره برای بازیکننده قائل نیست. شاید اگر در بازی فروشگاهی وجود داشت که میتوانستید ستارهها را خرج کنید، یا حتا ستاره بخرید و پرداخت درون برنامهای انجام دهید، این امیدواری اندک برای ادامهی بازی ایجاد میشد.
اما بازی فقط گاهی سرگرمکننده است، چون به هر حال علاوه بر یک گرافیک راضیکننده و یک گیمپلی متداول، برای سرگرمکننده بودن به چیزهای دیگری هم نیاز است. مهمترین مسئله این است که شما بتوانید برای حل کردن هر یک از معماهای بازی، یک راه منطقی در نظر بگیرید و مطمئن باشید که در هر بار امتحان کردن راهی که پیش گرفتهاید، یک اتفاق واحد رخ میدهد. شما در هر مرحلهای از بازی پرندگان خشمگین که راه کسب همهی ستارهها را چند بار تکرار میکنید، تا آنجایی که تغییری در عملکرد خود ایجاد نکردهاید، تغییری در نتیجه هم مشاهده نخواهید کرد، اما دزدان تخممرغ ظاهرا برای هر ثانیه از رفتار شما چندین متغیر را قائل شده و به راحتی معادلات شما را بر هم میزند. این اتفاق به طرز غیرمنتظرهای در همهی مواقع رخ نمیدهد و گاهی میشود راهی را در پیش گرفت و واقعا بعد از چند بار تکرار آن را کامل کرده، موفق شد. معماها خوشبختانه راه حل واحدی هم ندارند و شما میتوانید از چند روش متفاوت هر مرحله را پشت سر بگذارید، اما بازی به شما اجازه نمیدهد که به این راحتیها هر سه تخم مرغ را در سبد بگذارید و فرار کنید، که شما باید اندکی هوشمندی و مقدار زیادی بردباری به خرج دهید تا این مهم حاصل شود!
دزدان تخم مرغ برای اینکه شما را سرگرم کند مواد لازم را در اختیار دارد. چند تا تخم مرغ، جعبههای چوبی، مرغ و دیگر حیوانات اهلی، گاز هلیوم، فنر، فیزیک کاملا غیر منتظره و در مواقعی ابله! اما برای اینکه بتواند به موفقیت شگرفی همچون بازیهای مشابه دست یابد چند تا فوت کوزهگری کم دارد. بازی بیش از هر چیز به یک ساختار منظم نیاز دارد که خللی در آن نباشد، به یک موسیقی متن ساده اما ماندگار نیاز دارد که ورد زبانها شود و در نهایت به یک سیستم پرداخت درون برنامهای نیاز دارد که تبلیغات را از بازی حذف کند.