خانه » مقالات بازی ده برتر | ده نبرد اژدهای بهیادماندنی در بازیها × توسط فرشاد خرمی در ۱۳۹۵/۰۱/۳۱ , 12:00:51 29 اژدها در فولکلور بیشتر کهنتمدنها وجود دارد. فرقی ندارد در کجای زمین حرف از موجودات افسانهای بزنید، اژدها همیشه از اولین مواردی است که به ذهن آدم میآید. این جانور به فرهنگ خاصی تعلق ندارد بلکه از دل احساس هراس مشترکی بین همهی انسانها سر بر آورده است. او ترکیب بسیار جالبی است از مار، پرندگان شکاری، حیوانات بزرگجسه، آتش و خیلی چیزهای دیگری که آدم دیرزمانی است از آنها بیم داشته. در فکر انسان، او نماد انرژی بیهمتا و بیانتهاست که با شعلههای آتشی که از میان آروارههای نیرومندش زبانه میکشد، سودای حاکمیت بشر بر زمین را با خودش خاکستر میکند. این فکر که نه راه گریزی از حلقهی آتش این صیاد سنگدل و نه راه نفوذی به فلس سختتر از فولاد او وجود دارد، لرزهای به تن انسان میافکند که شالودهی بسیاری از داستانهای زیبای حماسی را چیده است. به نشانهی بزرگداشت این جانور ستودنی و هولناک، قصد کردیم ماندگارترین مبارزههای اژدها را که در بازیها تجربه کردهایم به شما معرفی کنیم. سعی کردیم این فهرست تا جای ممکن متنوع باشد حتا اگر بعضی انتخابها با منطق سر ستیز پیدا کرده باشند. لیستی که میبینید صرفا مطابق تجربیات خود ما آماده شده و ممکن است بعضی اسامی که انتظارش را دارید نیاورده باشیم. کامنتهای شما جدا از اینکه ما را با نظرات و تجربیات متفاوتتان آشنا میکند، میتواند در رفع کاستیهای این مطلب مفید باشد. #۱۰: Zombie Dragon (Demon’s Crest) اسپایرو به کنار، اژدها اصلا چیز شوخیبرداری نیست! در بازیها معمولا این جانور را در مقام باس آخر مرحله زیارت میکنیم. اما گاهی یک بازی مثل «نشان اهریمن» پیدا میشود که همان اول بسمالله یک اژدهای خوفناک آن هم از نوع زامبیاش سر راه بازیکن مینشاند. و چون قدیمتر بازیسازها مثل الآن آنقدر مهربان نبودند که در شروع بازیهاشان بخش آموزشی بگذارند، تا آمده به حرکات فایربرند (کاراکتری که کنترل او در دست شماست) مسلط شوید، این اژدها چند باری زیر پا لهتان میکند. چند دفعهی دیگر هم کبابتان خواهد کرد تا بالاخره بفهمید گلولههای آتشین شما، فقط در صورت برخورد با کلهی این اژدها کارساز است. نبرد با اژدهای زامبی در افتتاحیهی این پلتفرمر SNES نبرد سختی نیست، اما آسان از یادتان نخواهد رفت. #۹: Mecha Dragon (Mega Man 2) وقتی شما یک بازی داشته باشید که خوب فروخته باشد، بوی پولی که به مشامتان میرسد همیشه یک دلیل برای ساختن دنبالهی آن بازی است. اما وقتی برای این بازی مشتری زیادی پیدا نشود چه؟ آنوقت بیشتر از هر چیز دیگری اشتیاق شما به ساختن یک بازی بهتر برای زنده نگه داشتن آن اثر است که شمارهی دوم را میسازد. به طور خاص در مورد مگامن، با یک بازی طرف هستیم که خوب نفروخت اما هرگز بازی بدی هم نبود. آن بازی هم پلتفرم قوی، متفاوت و جریانسازی بود. با مگامن قابلیت طی کردن غیرخطی مراحل در بازیها باب شد. اما بازی گویا بهدلیل باکسآرت آمریکایی بدناماش (حتما این باکسآرت فاجعهبار را ببینید) دل مردم را بدست نیاورد. شمارهی دوم نهتنها جیب کپکام را پر از اسکناس سبز کرد، که با موسیقی شنیدنی، گرافیک کارشده، گیمپلی جذاب با مراحل سخت کوتاه و متفاوت و دشمنان جورواجور و البته اژدهای بهیادماندنی، از بهترین بازیهای میکروی دوستداشتنیمان است. مکااژدهایی که باس اول قلعهی دکتر ویلی است بیشتر پارس میکند و کمتر گاز میگیرد؛ ظاهر او تهدیدکننده به نظر میرسد اما کشتناش ساده است. قسمت سخت مبارزه آنجایی است که وقتی اژدهای هشت بیتی شما را تعقیب و سکوهای زیر پایتان را خراب میکند، بتوانید با سرعت و دقت زیاد به روی سکوهای بسیار کمعرض بعدی بپرید و به پایین سقوط نکنید که اگر بیافتید، نمیتوانید مثل مبارزهی بعدی این فهرست دلتان را به بونفایر خوش کنید. #۸: Gaping Dragon (Dark Souls) در کدام قسمت باید دنبال لانهی بهترین اژدهای سولز بگردیم؟ آوردن نام سولز نه فقط در این فهرست، بلکه تقریبا هر فهرست دیگری که هیولاها را بهگزین میکند سهل است، اما انتخاب یک هیولای خاص از این سری چندان ساده نیست. حتا نمیتوانیم بااطمینان بگوییم کدام مبارزهی اژدهای سولز از همه سختتر بوده. کلاس جنگی، تجهیزات، یار کمکی و استراتژیای که به خرج میدهیم همگی در تشخیص عیار باسفایتهای سولز نقش دارند و به همین دلیل اختلاف نظر بر سر انتخاب بهترین نبرد اژدهای سولز هم کاملا طبیعی است. Gaping Dragon سولز ثانی، از چند منظر انتخاب مناسبی بود. اول از جهت قیافهی متفاوت این اژدها که قبلا نظیرش را ندیده بودیم. بد نیست بدانید اژدهای «شکمپارهی» سولز بدجوری هم «شکمباره» است؛ علاقهی وافر این اژدها به خوردن، باعث شده کل بخش فوقانی بدناش شکل دهان به خود بگیرد تا از بابت مجرای گوارشی کم و کسری نداشته باشد. از جهت مبارزه هم، اینجا اگر یک نقشهی خوب نداشته باشید، پشت دروازههای بلایت تاون میپوسید. اژدهای مسخشدهی سولز نمیتواند از سر کوچکاش آتش به سمت شما روانه کند، اما به جای آن دو سه حرکت فیزیکی واقعا مهلک دارد. مسیریابی بسیار ضعیف این جانور در طول مبارزه، میتواند دلیل بر کور بودن او باشد، اما شما مثل او نباشید و خوب چشمهاتان را باز کنید؛ چون با کمی بیدقتی فاتحهتان خوانده است. #۷: Archdemon Urthemiel (Dragon Age: Origins) سهگانههای بایوور مسیری پر فراز و فرود را پشت سر خود میبینند. اما یکی از چیزهایی که بایوور همیشه خوب از عهدهی پیادهسازی آن برآمده، پیکار با اژدهایان بالغ (high dragons) در عصر اژدهاست. نبردهایی که در طول سری کشدار اما جذاب و حماسی پیاده شدهاند، و چالششان هم، که در ماندگاری یک مبارزه نقش مهمی دارد، زبانزد است. حتا در «عصر اژدها: استنطاق» که روی سختی متوسط یا کمتر میشد چشمبسته جنگید و پیروز میدان بود، میدانستید که اگر بدون مدیریت درست تیم، استفاده از تجهیزات مناسب و توجه به ضعفهای دشمن، یا پیش از پیشرفت و ترازگیری زیاد، به طبل مبارزه با همان اولین اژدهای بالغ بازی در «هینترلند» بکوبید، روی دشواری متوسط هم جان سالم به در نخواهید برد. یکی به نعل میکوبیم و یکی به میخ: البته که اژدهایان «عصر اژدها: ریشهها» را نمیشود از بابت طراحی بهخوبی اژدهایان استنطاق نسل بعدی دانست؛ اگر ملاک ما صرفا کیفیت طراحی مبارزات بود، انگشتمان را روی قسمت سوم و بعد دوم میگذاشتیم؛ اما نمیشود از پیشینهی رعبآور «آرچدیمون»ها و شخصیت پلید و هولناکشان غافل شد؛ خلا شخصیتی دیگر اژدهایان بازی، باعث میشود از نبرد با آنها التهاب و حس حماسهآفرینی پیکار با Urthemiel به شما تزریق نشود. مخصوصا اگر آن پایان تراژدیک ریشهها برایتان رقم خورده باشد، آلزایمر هم نمیتواند مبارزه با Urthemiel را از خاطرتان بزداید. #۶: Yiazmat (Final Fantasy XII) صدای دندان قروچهتان تا بیخ گوشم میرسد… چه میگویید؟ باید Bahamut را انتخاب میکردیم؟ با حفظ ارادت به پیراژدهای فاینال فانتزی، اگر به شما بگویم قسمت دوازدهم باسفایت اژدهایی داشت با بیشتر از پنجاه میلیون HP، درحالیکه باس نهایی داستانی همین بازی حدود دویست هزار HP داشت، شاید کمتر به انتخاب ما بتازانید. در اینجا بیشتر مسئلهی زمانی که باید بگذارید مطرح است تا سختی مبارزه؛ نوار سلامتی Yiazmat از پنجاه بلوک یک میلیونی تشکیل شده و برای همین کسی که با تراز مناسب و بالا نبرد با این باس جانبی را دو ساعته تمام کند خیلی سریع جنبیده! پیکار با او بهقدری طاقتفرسا است که اجازه دارید میدان نبرد را ترک کنید، بازی را سیو کنید و برگردید و مبارزه را از سر بگیرید. بیجهت نیست که بعد از کشتن این اژدها در دانشنامهی بازی میخوانیم: «Yiazmatپس از جنگی [به طول زمان لازم] برای خاتمه دادن به همهی جنگها شکست خورد!» این است قدرت واقعی یک اژدها! #۵: Ancient Dragon (Dark Souls II) باز هم سولز، یک بازی که از حیث دشمنان خوفناک هیچ کم و کسری ندارد. به احتمال زیاد دارک سولز ۳ هم اینجا حرفی برای گفتن دارد، اما چون هنوز پیکر نامبارک اژدهایان آن بازی را زیارت نکردهایم نمیتوانیم نظری بدهیم. بعدا اگر لازم شد این فهرست اصلاح میشود. اما از بین سه بازی دیگر، فرام در دارک سولز ۲ بیشترین بها را به اژدهایان داده است. تا جایی که یک منطقهی حیرتانگیز بازی (Dragon Aerie) را به آنها اختصاص دادند و برای ورودی آن هم یک اژدها را نگهبان کردند. این قسمت بازی از حیث هنری هم حرف نداشت، تصویر فوق که صحنهی مواجه با Ancient Dragon را نشان میدهد لایق آن است که تصویر زمینهی دسکتاپتان بشود. در مبارزه با او هم هرچند یک سوتی هوش مصنوعی وجود دارد که اگر آن را کشف کنید میتوانید سختی مبارزه با این اژدهای پروار را از سرتان باز کنید، ولی با استراتژیهای دیگر به احتمال زیاد نبرد سختی با این باس فرعی در پیش خواهید داشت. کند و خپل بودن Ancient Dragon پیشبینی حرکاتاش را ساده کرده، اما این اژدها مضاف بر خون بسیار زیاد، ضرباتی مرگبار دارد که اگر برای آنها آماده نباشید، پس باید خودتان را برای کباب شدن آماده کنید. #۴: Phalanx (Shadow of the Colossus) گنجاندن این بازی در این فهرست کاری است شبههبرانگیز؛ چون کلوسوسهای اوئدا نه اژدهایند و نه هیچ جانور دیگری که از قبل بشناسیمشان؛ با این وجود اگر به قسمت سر کلوسوس سیزدهم توجه کنیم و بالها و قابلیت پرواز او را در نظر داشته باشیم، هیچ عجیب نیست که سپس به خودمان بگوییم: چه اژدهای خفنی! اگر «فالانژ» را از تبار اژدهایان بدانیم، باید گفت صفر تا صد مبارزه با این اژدها، از آن لحظهای که پیکر باریک و کشیدهاش مثل ساقهی لوبیای سحرآمیز یکدفعه از زمین سر بر میآورد تا آن زمان که پهنهی دشت جسم جاندادهاش را در کام فرومیکشد، هیجانانگیز و ستودنی است. این یکی از غولآساترین باسهای بازی است که مبارزهی با او برخلاف بعضی دیگر از کلوسوسها نسبتا پیچیده طراحی شده است؛ باید با اسب وفادارتان «اگرو» او را دنبال و کیسههای زیر شکماش را با تیر و کمان سوراخ کنید تا او را پایین بیاورید، سپس از طریق بالهایاش سوار و به نقاط ضعف او حملهور شوید. این بازی هنر خالص است، و هنر جولانگاه ایدههای هرچه بدیعتر و افسارگسیختگی هرچه بیشتر احساسات لطیف. آشنایان با عنوان انقلابی «تیم آیکو» خوب میدانند که اژدهای نجیب سایهی کلوسوس، چه تفاوتهای اساسیای دارد با آن تصویر آکنده از خشونتی که اغلب از اژدهایان برایمان ترسیم کردهاند؛ فقط یک آدم با احساسات سادیستی میتواند از دیدن صحنهی مرگ کلوسوس رام و بیدفاعی مثل فالانژ با آن موسیقی اندوهباری که در زمینه پخش میشود لذت ببرد. این خودش از نگاه ما، یکی از مهمترین دلایلی است که نام فالانژ را در فهرست محبوبترین نبردهای اژدها چهارمیخه میکند. #۳: Grigori (Dragon’s Dogma) فرزند دورگهی «مانستر هانتر» و «سایهی کلوسوس» که کپکام آن را ۲۰۱۲ برای کنسولهای نسل قبل و چند ماه پیش برای PC منتشر کرد، شخصیتپردازی سطحی، نیمهپخته و صداگذاری ضعیفی داشت که اگر بهخاطر مبارزات کوبنده و مسرتبخش آن نبود، نمیتوانست زیر بار انتظاراتی که امروز با وجود کارهای امثال بایوور از نقشآفرینی داریم کمر راست کند. دلمان میخواست میتوانستیم در دنیای قرونوسطایی فانتزی عالی (high-fantasy) این بازی زندگی کنیم، اما وجود شخصیتهای خشک و ماشینی، سمبلشده و مترسکوار و کمبود مراحل داستانی خوب راه را بسته بود. درحقیقت «گریگوری» احتمالا تنها کاراکتر داگما است که نمیشود او را دستمایهی تاختن به نویسندگان و طراحان شخصیتهای بازی قرار داد. این اژدهای کوهپیکر دیالوگی به زبان نمیآورد مگر اینکه گرهای از داستان با آن باز بشود، یکی از خوشترین صداگذاریها را برای یک اژدها دارد و مبارزه با او نیز، همچون مبارزه با دیگر اژدهایان داگما که حملات متنوع پیشبینی حرکاتشان را دشوار کرده، حماسی، طولانی و ماندگار است. بین گریگوری و Ur-Dragon (قویترین اژدهای بازی که مبارزهای سهمناکتر و شکل و شمایلی خفنتر از گریگوری دارد) مردد مانده بودیم اما شخصیتپردازی گریگوری و نقش کلیدی او در داستان مرموز داگما برتری محسوس وی را نشان میدهد. اگر اسپویل جانمایهی داستان بازی را قبول میکنید، میخواهم اینجا دربارهی نقش جالب گریگوری در داستان بازی توضیح بدهم. «قانون اژدها» که اسم این بازی است کدام قانون است؟ چرا گریگوری قلب بازیکن را میرباید و با گفتن جملهی «نژاد ما توجهی به بیدندانها ندارد» از او میخواهد دوباره شمشیر و سپر علم کند و برای جنگ با او خودش را پرورش بدهد؟ دنیای داگما دنیایی است که خدایان را جز از میان انسانهایی با ارادهی پولادین انتخاب نمیکند. کسی که چنان ارادهی قویای داشته باشد که یک اژدها (نماد عالی ترس برای انسان) هم جلودارش نباشد، لایق آن است که بر زمین و آسمان سروری کند. گریگوری هم مانع و هم ابزار شما برای رسیدن به مقام خدایی و پادشاهی در این بازی است که به حکم یک قانون نانوشته و ناگزیر، قانون اژدها، گردن مینهد. این شاید بهترین تصویر فلسفی از یک اژدها باشد که در بازیها دیدهایم، هرچند کپکام به دلیل کمکاری در داستانگویی نتوانست آن را چنان که باید و شاید پیاده و ماندگار کند. #۲: Metal Gear REX (Metal Gear Solid) قطعا آوردن نام «متال گیر رکس» در این فهرست کار بسیار عجیبی است. اما برای این کارمان دلایل محکمه پسندی داریم؛ یکی از این دلایل، شکل و شمایل این سلاح خوفناک ساختهی ذهن هیدئو کوجیما است. متال گیر رکس یک سلاح خطرناک اتمی است که قادر به شلیک موشکهایی با کلاهک هستهای به وسیلهی اسلحهی ریلی بزرگ روی بازویش است. شکل و شمایل متال گیر رکس بسیار شبیه به یک دایناسور غولپیکر و خصوصا یک تیرانوساروس رکس از کار درآمده است. ایستادن روی دوپای کشیده و بزرگ و قوزی رو به جلو هیبتی خوفناک به رکس داده است. ولی چیزی که باعث شد نام رکس در این فهرست بیاید، بیش از همه نحوهی مبارزهی او در هنگام رویارویی مستقیم با دشمن است. رکس بیشتر برای شلیک موشکهای اتمی رادارگریز طراحی شده ولی اگر در موقعیت مبارزهی مستقیم با دشمن باشد، قادر است لیزر و موشکهای کوچکتر هم شلیک بکند. کاری که بیش از همه آن را شبیه به یک اژدهای در حال دمیدن آتش بر سر دشمنانش جلوه میدهد. حرکات سریع و چابک رکس با وجود هیکل فلزی و سنگینش بیش از پیش آن را شبیه به یک اژدها جلوه میدهد. مبارزه با رکس تقریبا در تمام قسمتهای مجموعهی متال گیر وجود دارد ولی هیچکدام عمق و طراحی مبارزهی قسمت اول را ندارند. مبارزهی اسنیک با رکسی که توسط لیکوید برادر کلونسازی شدهاش هدایت میشود، به قدری هیجان انگیز و یکتا است که اگر آن را تجربه کرده باشید سالها هر مبارزه با موجودی غولپیکر را با آن مقایسه خواهید کرد. #۱: Alduin (The Elder Scrolls V: Skyrim) پیکری قیرگون، که درون آن قلبی تیرهتر از قیر میتپد؛ «آلدوین» همهی خصوصیات یک اژدهای دیوصفت را که تا اعماق تاریکیهای شرارت سقوط کرده و تا مغز استخوانها فاسد شده در خود جای داده است. در حقیقت از بین بازیهایی که من میشناسم، فقط Deathwing وارکرفت است که میتواند پروندهی اعمالی سیاهتر از آلدوین و تکبری بالاتر از او داشته باشد. بازگشت قدرتمند اژدهای جهانخوار به اسکایریم با ویرانی روستای «هلگن»، طعنههای گزندهای که در اولین مواجهی چهرهبهچهره از او میشنوید، تا غلبه بر وی در قلهی «گلوگاه هستی» (The Throat of the World)، جاییکه نخستین زادهی «اکتاش» (Akatosh) سرانجام خون اژدها را در رگهای شما به رسمیت میشناسد، و فرجامی سزاوار این حیوان دیوپیکر در «ساونگارد» (Savngarde)، با صداپیشگی بیکموکاست «دانیل رایردان» (Daniel Riordan)، همهوهمه دست به دست هم داد تا از آلدوین یک آنتاگونیست اژدهای استریوتایپ تمامعیار و از ماجرای او حماسهای ماندگار بسازد. مضاف بر این شخصیتپردازی کلاسیک، یک امتیاز دیگری که ما را شیفتهی اژدهایان اسکایریم کرده زبان آنهاست. سیستم بانگهای اژدها یک سیستم هوشمندانه بود که درعینحال به شخصیت اژدهایان بازی ازجمله آلدوین عمق بخشید. پیکر غالیهسای آلدوین دیگر هیچگاه، بر فراز آسمانهای اسکایریم دیده نخواهد شد، اما برای آنهایی که عشق به این بازی در دلهاشان ریشه دوانده، آلدوین و حماسهی غلبه بر او در میان خاطراتشان از این سری جاودانه شده است. نویسنده فرشاد خرمی Dragon’s Dogmametal gear solidShadow of the ColossusSkyrimبازی دارک سولز (Dark Souls)بازی درگون ایج (Dragon Age)بازی فاینال فانتزی (Final Fantasy) مقالات بازی 29 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. شماره های ۴ و ۸ رو خیلی قبول دارم و جاشون باید تو لیست میبود :۱۵: بجای شماره ۵ خیلی بهتر میشد kalameet رو میزاشتید ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید ممنون آقای خرمی لیست خیلی خوبی بود! :۱۵: با کل لیست مووافق بودم :۲۴: با جزئش نه :۲۳: چندتا اژدها فرعی هم داریم :۲۴: یکی اژدها توی دویل می کرای ۴ :۲۳: یکی هم توی لجند آف زلدا بود :!: و از همه مهم تر اژدها توی ویچر۲ :۲۳:درسته خیلی فایت جذابی نداشت،ولی با ابهت بود :!: :!: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید عکس آواتااااار ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید چه مطلب جذابی بود.ممنون.با رتبه اول کاملا موافقم.اسکایریم هم بهترین بازی هست که تا حالا بازی کردم Skyrim :15: :15: :15: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید “پیکر غول آسای آلدوئین دیگر هیچگاه بر فراز آسمانهای اسکایریم دیده نخواهد شد.” نباید از این مطمئن بود. چون در پایان مبارزه، روح آلدوئین به طرف آسمون رفت و گری بردز هم گفتن که ممکنه آلدوئین برگرده. اونجور هم که من چندجا خوندم، عوامل الدراسکرولز گفتن احتمالا شماره ی بعدی، SKYRIM 2 باشه. درسته یک کم دور از ذهنه، اما بعیدم نیست. در ضمن لیست قشنگی بود. ممنون. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید من با رتبه ی یک مخالفم به نظرم باید Archdeamon توی Dragon Age اول میشد همیشه دوست داشتم یه بار دیگه این بازی رو برم ولی وقتی یاد حرص هایی که سر این باس خوردم میوفتم به کلی پشیمون میشم ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید به نظر من باید رتبه ی اول رو میذاشید واسه مجمموعه ی تمام اژدهاهای اینکویزیشن که همشون عالی بودن.کلا در زمینه ی طراحی اژدها سری دراگون ایج به نظرم همیشه بهترین بوده و به معنای واقعی حس اژدها و قدرتش رو به بهت القا میکنه.رتبه ی ارچ دیمون هم میتونست خیلی بهتر باشه.هرچند به نظر من توی خود ریشه ها اژدهاهای بهتری از آرچدیمون بودن. رتبه ی اول هم اصلا موافقم نیستم اصلا به یاد ماندنی نبود.کلا اژدهاهای اسکایریم ابهتی در حد مرغ داشتن! :lol: :lol: به هر حال بابت زحمتتون ممنون. ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید انتظار یه دفاعیه سفت و سخت از عصر اژدها از شما داشتم توی مقاله هم اشاره کردم خود طراحی اژدهای اینکویزیشن بهترین بوده توی سری. منتها هیچ شخصیت پردازی وجود نداره و توضیحات دیگه. نمیدونم این شاید فقط توجیه باشه خودم هم موقع انتخاب زیاد تردید داشتم. انکار نمیکنم که توی انکویزیشن لذت زیادی داشت کشتنشون. اما رتبه اول لیست؟ اطمینان دارم که عصر اژدها لایقش نیست. در مورد اسکایریم چیزی که گفتید، اژدهاهای اسکایریم بله اما نه آلدوین. نظر شخصی من اینه که آلدوین به یادماندیه. ۰۰ تنها چیزی که من از آلدوین یادمه یه مبارزه ی خشک و بی روح بود!والا آخرین چیزی که از اسکایریم برای من به یاد موندیه باس فایت نهاییش با آلدوینه! :lol: :lol: اتفاقا به نظرم اونقدر اون نبرد نهایی بد طراحی شده بود که ابهت اولیه الدوین که در طول بازی بدست اومده بود رو هم نابود میکرد! در مورد اینکویزیشن هم من خیلی موافق نیستم.اژدهاهای عصر اژدها واقعا اژدها هستن،اژدها!سخنگو نیستن(حتی ارچ دیمون) و صدالبته انتظار اینکه ده تا اژدهای متفاوت و رنگارنگ شخصیت پردازی داشته باشن بسیار بی مورده به نظر من!بحث در مورد به یاد ماندنی بودن نبرد با اژدهاست!تیتر شما همینه!درصدی شک ندارم که برای اکثریت مبارزه با دراگون های اینکویزیشن بسیار به یاماندنی تر از نبرد با الدوین هستن و زمانی که اسم نبردهای حماسی و خاطره انگیز با اژدهاها میاد،اولین اسمی که به ذهن اکریت خطور میکنه دراگون ایجه!این برای من کافیه برای کسب رتبه ی اول لیست “ده نبرد اژدهای بهیادماندنی در بازیها” اما به هر حال این لیست نظر شخصی نویسنده است و نظر شما محترمه! ۰۰ ویرایش بخشی از متن: “اژدهاهای عصر اژدها واقعا اژدها هستن،اژدها!سخنگو نیستن(حتی ارچ دیمون) و همونطور که یک اژدها باید باشه،موجوداتی مغرور،وحشی،پرابهت و باشکوه هستن و از حیث طراحی هیچ ایرادی بهشون وارد نیست و به نظر من برای یک اژدها این موضوع و مبارزه ی خاطره انگیز و چالشی خیلی مهم تره تا کاراکتر بخشیدن به اژدها و صدالبته انتظار اینکه ده تا اژدهای متفاوت و رنگارنگ هرکدوم شخصیت پردازی یونیک داشته باشن منطقی نیست به نظر من!اصلا بحث در مورد به یاد ماندنی بودن “نبرد” با اژدهاست!تیتر شما همینه!مگر اینکه منظورهای دیگه ای هم داشتید که در این صورت تیتر گمراه کنندست با عرض پوزش.” ۱۰ تقریبا مطمئن شدم که بحث چالش، که این هم توی دیفیکالتی بالا مطرحه چون روی نرمال که راحت میشه هایلند رویجر رو سولو کرد، باعث شده خیلی از اینکویزیشن دفاع کنید. اگر بحث چالش تنها ملاک من بود اصلا PoE رو اول میکردم. تنها کاری هم که شما میکنید از کل لیست فقط از آلدوین که از مبارزه نهاییش توی ساونگارد رضایت نداشتید استفاده میکنید برای اینکه بگید ماندگارتر از اینکویزیشن تو هیچ بازی نبرد اژدها نیست. بقیه چطور؟ دراگن داگما رو چی میگید؟ طراحی دراگن فایتاش، خیلی بهتر بود. اینم همونه، وحشی و غیرمتکلم، یک اژدهای واقعی، گرچه، نمیدونم این تصور درباره یک همچین موجود خیالی از کجا آمده. خرس که نیست! به هر حال ممنون از کامنتهای خوبی که میگذارید. بله این لیست هم کاملا نظر شخصیه و اصلا مدعی نیست کامل و دقیقه قطعا کم و کسری توش هست این چیزی که اول مقاله اعتراف کردم ۰۰ خلاصه بحث دوست عزیز اینکه متال گیر رکس تو لیست اژدهاها باشه و الدوین اول،بعد هیچی از اینکویزیشن نباشه و رتبه ی ارچدیمون هفتم باشه هیچ جوره تو کت بنده نمیره! :۲۴: :۲۴: ولی به هر حال لیست شماست و معیارهای شما.موفق باشید. ۰۰ چالش تنها نیست،اون حس اژدها برای من ملاکه!از طراحی ظاهری بگیرید تا دشواری مبارزه باهاشون!متاسفانه آلدوین هیچ وقت به من حس مبارزه با یک اژدها رو نداد! این تعریف اژدها هم تعریف اژدهاست دیگه! :lol: :lol: البته من به هیچ نگفتم باید غیرمتکلم باشه اصلا!اینو گفتم که اشاره کرده باشم غیرمتکلم بوند اژدها تو اینکویزیشن با این تعداد زیاد مانع از شخصیت پردازی در حد مورد نظر شما میشه.اما همین امر که به قول شما بی شخصیت پردازی توی ذهن میمونن خودش بسیار نکته ی مثبتیه و از طراحی خیلی خوبشون خبر میده! اصلا با این حرف من که باید اول باشه کاری نداشته باشید اون سلیقه ی منه!اما شک ندارم که میتونست رتبه ای در این ده برتر داشته باشه!دارگون دگما هم توی لیست هست و کاملا به جا.من میگم جای اینکویزیشن خالیه و با رتبه ی الدیون(نه کلا بودنش تو لیست) و رتبه ی ارچدیمون مخافم!وگرنه با بقیه لیست که مخالفتی ندارم.به هر حال اختلاف سلیقه ها وجود دارن و اینکه شما با حوصله نظرات رو دنبال میکنید جای تقدیر داره. ۰۰ ممنون بابت مقاله. گزینه ی چهار برای من فوق العاده بود یادش بخیر اینlast guardianکی میاد پس؟ :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید مرسی با رتبه اول کمی مخالفم چون نبرد پایانی با الدوین چندان حماسی و خفن نبود. بعدش دث وینگو چرا نزاشتی. با رتبه سوم وحشتناک موافقم یکی از بهترین اژدها تاریخ ویدیو گیم هست Grigori. البته Ur dragon هم باید تو لیست میبود مبارزه باهاش بسی سخته من هنوز در تلاشم که بکشمش. البته درگون دگما پر از هیولا و اژدهای خفنه که همشون لایغن تو لیست باشن. از سری درگون ایج باید بیشتر اژها میزاشتی جدا. ارچدیمون لیاغتش بیشتر از رتبه ۷ بود. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید راستش رو بخوای به نظرم مبارزه با دث وینگ ضعیف طراحی شده و در حد شخصیت خوفناکش نیست در ثانی لیست تجربه شخصیه من wow بازی نکردم چیزی که اول مقاله گفتم، شاید موردهای خوبی باشه من نیاورده باشم. آلدوین خوب بود دیگه خیلی تمیز پرداخت شده بود اون مبارزه اول همراه پارترناکس حداقل برای من بسی جذاب بود. الدوین آنتاگونیست بینظیری بود رخشم که عالی. رتبه آرچ دیمون به نظرم کافیه براش. ۱۰ پس فلمث تو دراگون ایج اوریجین چی. هم داستان خوبی پشتشه هم به خاطر پایین بودن لول خودمون سخته هم ایده اش از بقیه جالب تره حالا اگه اینکوئزیشن بهترین هم نبود حداقل یک اژدها رو به نمایندگی میزاشتی ۰۰ فلمث هم مبارزه جذابی داشت بهش فکر کرده بودم، ولی یه لیست ده تایی جا نمیداد از یه بازی دو مورد انتخاب بشه. ۰۰ ممنون از لیست اگر the warrior غول اخر بوردرلندز۲ هم تو لیست جا میشد خوب بود نبود مبارزه ای بین کریتوس و اژدها هم جزو کمبودهای صنعت گیمه نینجا گایدن هم اژدها داشت ولی راحت بود باید در حین پرواز باذتیرکمون میزدیش —————— GAME OF THRONES SEASON 6 ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید ممنون از کامنت The Warrior… پیشنهاد خوبیه :*: ۲۰ نمایش بیشتر
شماره های ۴ و ۸ رو خیلی قبول دارم و جاشون باید تو لیست میبود :۱۵: بجای شماره ۵ خیلی بهتر میشد kalameet رو میزاشتید ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
ممنون آقای خرمی لیست خیلی خوبی بود! :۱۵: با کل لیست مووافق بودم :۲۴: با جزئش نه :۲۳: چندتا اژدها فرعی هم داریم :۲۴: یکی اژدها توی دویل می کرای ۴ :۲۳: یکی هم توی لجند آف زلدا بود :!: و از همه مهم تر اژدها توی ویچر۲ :۲۳:درسته خیلی فایت جذابی نداشت،ولی با ابهت بود :!: :!: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
چه مطلب جذابی بود.ممنون.با رتبه اول کاملا موافقم.اسکایریم هم بهترین بازی هست که تا حالا بازی کردم Skyrim :15: :15: :15: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
“پیکر غول آسای آلدوئین دیگر هیچگاه بر فراز آسمانهای اسکایریم دیده نخواهد شد.” نباید از این مطمئن بود. چون در پایان مبارزه، روح آلدوئین به طرف آسمون رفت و گری بردز هم گفتن که ممکنه آلدوئین برگرده. اونجور هم که من چندجا خوندم، عوامل الدراسکرولز گفتن احتمالا شماره ی بعدی، SKYRIM 2 باشه. درسته یک کم دور از ذهنه، اما بعیدم نیست. در ضمن لیست قشنگی بود. ممنون. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
من با رتبه ی یک مخالفم به نظرم باید Archdeamon توی Dragon Age اول میشد همیشه دوست داشتم یه بار دیگه این بازی رو برم ولی وقتی یاد حرص هایی که سر این باس خوردم میوفتم به کلی پشیمون میشم ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
به نظر من باید رتبه ی اول رو میذاشید واسه مجمموعه ی تمام اژدهاهای اینکویزیشن که همشون عالی بودن.کلا در زمینه ی طراحی اژدها سری دراگون ایج به نظرم همیشه بهترین بوده و به معنای واقعی حس اژدها و قدرتش رو به بهت القا میکنه.رتبه ی ارچ دیمون هم میتونست خیلی بهتر باشه.هرچند به نظر من توی خود ریشه ها اژدهاهای بهتری از آرچدیمون بودن. رتبه ی اول هم اصلا موافقم نیستم اصلا به یاد ماندنی نبود.کلا اژدهاهای اسکایریم ابهتی در حد مرغ داشتن! :lol: :lol: به هر حال بابت زحمتتون ممنون. ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
انتظار یه دفاعیه سفت و سخت از عصر اژدها از شما داشتم توی مقاله هم اشاره کردم خود طراحی اژدهای اینکویزیشن بهترین بوده توی سری. منتها هیچ شخصیت پردازی وجود نداره و توضیحات دیگه. نمیدونم این شاید فقط توجیه باشه خودم هم موقع انتخاب زیاد تردید داشتم. انکار نمیکنم که توی انکویزیشن لذت زیادی داشت کشتنشون. اما رتبه اول لیست؟ اطمینان دارم که عصر اژدها لایقش نیست. در مورد اسکایریم چیزی که گفتید، اژدهاهای اسکایریم بله اما نه آلدوین. نظر شخصی من اینه که آلدوین به یادماندیه. ۰۰
تنها چیزی که من از آلدوین یادمه یه مبارزه ی خشک و بی روح بود!والا آخرین چیزی که از اسکایریم برای من به یاد موندیه باس فایت نهاییش با آلدوینه! :lol: :lol: اتفاقا به نظرم اونقدر اون نبرد نهایی بد طراحی شده بود که ابهت اولیه الدوین که در طول بازی بدست اومده بود رو هم نابود میکرد! در مورد اینکویزیشن هم من خیلی موافق نیستم.اژدهاهای عصر اژدها واقعا اژدها هستن،اژدها!سخنگو نیستن(حتی ارچ دیمون) و صدالبته انتظار اینکه ده تا اژدهای متفاوت و رنگارنگ شخصیت پردازی داشته باشن بسیار بی مورده به نظر من!بحث در مورد به یاد ماندنی بودن نبرد با اژدهاست!تیتر شما همینه!درصدی شک ندارم که برای اکثریت مبارزه با دراگون های اینکویزیشن بسیار به یاماندنی تر از نبرد با الدوین هستن و زمانی که اسم نبردهای حماسی و خاطره انگیز با اژدهاها میاد،اولین اسمی که به ذهن اکریت خطور میکنه دراگون ایجه!این برای من کافیه برای کسب رتبه ی اول لیست “ده نبرد اژدهای بهیادماندنی در بازیها” اما به هر حال این لیست نظر شخصی نویسنده است و نظر شما محترمه! ۰۰
ویرایش بخشی از متن: “اژدهاهای عصر اژدها واقعا اژدها هستن،اژدها!سخنگو نیستن(حتی ارچ دیمون) و همونطور که یک اژدها باید باشه،موجوداتی مغرور،وحشی،پرابهت و باشکوه هستن و از حیث طراحی هیچ ایرادی بهشون وارد نیست و به نظر من برای یک اژدها این موضوع و مبارزه ی خاطره انگیز و چالشی خیلی مهم تره تا کاراکتر بخشیدن به اژدها و صدالبته انتظار اینکه ده تا اژدهای متفاوت و رنگارنگ هرکدوم شخصیت پردازی یونیک داشته باشن منطقی نیست به نظر من!اصلا بحث در مورد به یاد ماندنی بودن “نبرد” با اژدهاست!تیتر شما همینه!مگر اینکه منظورهای دیگه ای هم داشتید که در این صورت تیتر گمراه کنندست با عرض پوزش.” ۱۰
تقریبا مطمئن شدم که بحث چالش، که این هم توی دیفیکالتی بالا مطرحه چون روی نرمال که راحت میشه هایلند رویجر رو سولو کرد، باعث شده خیلی از اینکویزیشن دفاع کنید. اگر بحث چالش تنها ملاک من بود اصلا PoE رو اول میکردم. تنها کاری هم که شما میکنید از کل لیست فقط از آلدوین که از مبارزه نهاییش توی ساونگارد رضایت نداشتید استفاده میکنید برای اینکه بگید ماندگارتر از اینکویزیشن تو هیچ بازی نبرد اژدها نیست. بقیه چطور؟ دراگن داگما رو چی میگید؟ طراحی دراگن فایتاش، خیلی بهتر بود. اینم همونه، وحشی و غیرمتکلم، یک اژدهای واقعی، گرچه، نمیدونم این تصور درباره یک همچین موجود خیالی از کجا آمده. خرس که نیست! به هر حال ممنون از کامنتهای خوبی که میگذارید. بله این لیست هم کاملا نظر شخصیه و اصلا مدعی نیست کامل و دقیقه قطعا کم و کسری توش هست این چیزی که اول مقاله اعتراف کردم ۰۰
خلاصه بحث دوست عزیز اینکه متال گیر رکس تو لیست اژدهاها باشه و الدوین اول،بعد هیچی از اینکویزیشن نباشه و رتبه ی ارچدیمون هفتم باشه هیچ جوره تو کت بنده نمیره! :۲۴: :۲۴: ولی به هر حال لیست شماست و معیارهای شما.موفق باشید. ۰۰
چالش تنها نیست،اون حس اژدها برای من ملاکه!از طراحی ظاهری بگیرید تا دشواری مبارزه باهاشون!متاسفانه آلدوین هیچ وقت به من حس مبارزه با یک اژدها رو نداد! این تعریف اژدها هم تعریف اژدهاست دیگه! :lol: :lol: البته من به هیچ نگفتم باید غیرمتکلم باشه اصلا!اینو گفتم که اشاره کرده باشم غیرمتکلم بوند اژدها تو اینکویزیشن با این تعداد زیاد مانع از شخصیت پردازی در حد مورد نظر شما میشه.اما همین امر که به قول شما بی شخصیت پردازی توی ذهن میمونن خودش بسیار نکته ی مثبتیه و از طراحی خیلی خوبشون خبر میده! اصلا با این حرف من که باید اول باشه کاری نداشته باشید اون سلیقه ی منه!اما شک ندارم که میتونست رتبه ای در این ده برتر داشته باشه!دارگون دگما هم توی لیست هست و کاملا به جا.من میگم جای اینکویزیشن خالیه و با رتبه ی الدیون(نه کلا بودنش تو لیست) و رتبه ی ارچدیمون مخافم!وگرنه با بقیه لیست که مخالفتی ندارم.به هر حال اختلاف سلیقه ها وجود دارن و اینکه شما با حوصله نظرات رو دنبال میکنید جای تقدیر داره. ۰۰
ممنون بابت مقاله. گزینه ی چهار برای من فوق العاده بود یادش بخیر اینlast guardianکی میاد پس؟ :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
مرسی با رتبه اول کمی مخالفم چون نبرد پایانی با الدوین چندان حماسی و خفن نبود. بعدش دث وینگو چرا نزاشتی. با رتبه سوم وحشتناک موافقم یکی از بهترین اژدها تاریخ ویدیو گیم هست Grigori. البته Ur dragon هم باید تو لیست میبود مبارزه باهاش بسی سخته من هنوز در تلاشم که بکشمش. البته درگون دگما پر از هیولا و اژدهای خفنه که همشون لایغن تو لیست باشن. از سری درگون ایج باید بیشتر اژها میزاشتی جدا. ارچدیمون لیاغتش بیشتر از رتبه ۷ بود. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
راستش رو بخوای به نظرم مبارزه با دث وینگ ضعیف طراحی شده و در حد شخصیت خوفناکش نیست در ثانی لیست تجربه شخصیه من wow بازی نکردم چیزی که اول مقاله گفتم، شاید موردهای خوبی باشه من نیاورده باشم. آلدوین خوب بود دیگه خیلی تمیز پرداخت شده بود اون مبارزه اول همراه پارترناکس حداقل برای من بسی جذاب بود. الدوین آنتاگونیست بینظیری بود رخشم که عالی. رتبه آرچ دیمون به نظرم کافیه براش. ۱۰
پس فلمث تو دراگون ایج اوریجین چی. هم داستان خوبی پشتشه هم به خاطر پایین بودن لول خودمون سخته هم ایده اش از بقیه جالب تره حالا اگه اینکوئزیشن بهترین هم نبود حداقل یک اژدها رو به نمایندگی میزاشتی ۰۰
فلمث هم مبارزه جذابی داشت بهش فکر کرده بودم، ولی یه لیست ده تایی جا نمیداد از یه بازی دو مورد انتخاب بشه. ۰۰
ممنون از لیست اگر the warrior غول اخر بوردرلندز۲ هم تو لیست جا میشد خوب بود نبود مبارزه ای بین کریتوس و اژدها هم جزو کمبودهای صنعت گیمه نینجا گایدن هم اژدها داشت ولی راحت بود باید در حین پرواز باذتیرکمون میزدیش —————— GAME OF THRONES SEASON 6 ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید