خانه » مقالات بازی ده برتر | برترین شخصیت‌های همراه در بازیهای ویدئویی × توسط سید احمد شاهرخی در ۱۳۹۵/۰۲/۲۸ , 21:34:50 51 باری دیگر من «مرد خوشحال» همراه با همکارانم در تحریریه‌ی دنیای بازی با قسمتی جدید از سری مقالات هفتگی ده برتر در خدمت شما هستیم. ده برتر این هفته با هفته‌های گذشته تفاوت دارد چون این ده برتر شباهت‌هایی با آهنگ‌های درخواستی دارد چون در دو هفته‌ی اخیر دو عدد از کاربرهای وبسایت به نام کاربری Mahatsamin و gamer girl از ما ده برتری با موضوع ده همراه یا پارتنر برتر رو درخواست کردند . البته شخصیت‌های بازی آنچارتد بخاطر انتشار تازه‌ی بازی در این لیست گنجانده نشده‌اند. معیارهای انتخاب رتبه‌ها در این ده برتر شخصیت پردازی و پرداخت داستانی مناسب و همچنین هوش مصنوعی کاراکتر بوده است که در برخی از گزینه‌ها شخصیت پردازی به هوش مصنوعی کاراکتر می‌چربد و برعکس. امیدوارم از این ده برتر لذت ببرید. لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید. شخصیت‌های همراه انتخابی شما چه کاراکترهایی هستند؟ ۱۰ – شدو از «دد تو رایت» وقتی صحبت از همراه در بازیهای ویدئویی می‌شود در بین شخصیت‌هایی که به ذهنمان می‌رسد سگ‌هایی هم وجود خواهند داشت که در بسیاری از بازیها آنها را دیده‌ایم. نماینده‌ی این قشر وفادار بازیهای ویدئویی در لیست ده همراه برتر ما شدو از بازی «دد تو رایت» Dead to Right است. این سگ از نژاد مامیوت است و همراه همیشگی شخصیت اول بازی یعنی جک اسلیت. جک این سگ را از پدرش به ارث برده است. شدو همیشه همراه جک است و هر فرمانی که جک به او میدهد را در چشمی به هم زدن انجام میدهد. این سگ استاد بی‌همتای مخفی‌کاری است و می‌تواند دشمنان را از پشت بی سر و صدا بکشد و گلوی آنها را بدرد. او تنها منتظر فرمان جک است تا دشمنان را به سینه‌ی قبرستان بفرستد. از دیگر توانایی‌های او این است که شدو می‌تواند ضربان قلب دشمنان را تشخیص دهد و به این صورت دشمنانی که شما را ندیده‌اند با رنگ سبز، آن‌هایی که به حضور کسی شک کرده‌اند با رنگ زرد و آن‌هایی که متوجه حضور شما شده‌اند را با رنگ قرمز نشان دهد. همچنین در برخی مراحل شما کنترل خود شدو را بدست می‌گیرید که بسیار جذاب است و کارهایی را که جک از پس‌شان برنمی‌آید را انجام دهید. شدو سگ خوب و وفاداری است که اگر در یک بازی درجه یک و خوب حضور داشت جایگاهش خیلی بالاتر از این میشد! ۹ – پیرس نیوانز از «رزیدنت ایول ۶» پیرس نیوانز یکی از شخصیت‌های بازی رزیدنت ایول ۶ بود که زیر نظر کریس ردفیلد کار می‌کرد. در تمامی طول بازی این دو نفر با هم بودند و که باعث شد بار سنگینی از داستان و گیم‌پلی بخش کریس ردفیلد بازی به گردن او بیفتد.. بعد از کشته شدن افراد گروهان، کریس ردفیلد دچار فراموشی می‌شود و در بارها مشغول نوشیدن و سیگار کشیدن است تا اینکه پیرس به سراغ او می‌رود و کریس را با واقعیت روبرو می‌کند و دوباره او را تشکیلات بازمی‌گرداند. در کل در بازیهای فرنچایز رزیدنت ایول همیشه همراهان بسیار زیادی وجود داشته است که خیلی از آنها به یادماندنی هستند ولی زوج کریس ردفیلد و پیرس نیوانز به دلیل درام بسیار عالی و پایان غم‌انگیزش یکی از تاثیرگذارترین همراهان این فرنچایز را تشکیل داده‌اند. ۸ – کورتانا از «هیلو ۴» سکانس پایانی «هیلو ۴» را به خاطر دارید؟ همان سکانس باشکوهی که با آهنگ (Green And Blue) همراه است، آخرین دیدار مسترچیف بزرگ با «کورتانا» (Cortana) که چطور «مسترچیف» با آن همه غرور و بزرگی به «کورتانا» التماس می‌کند که او را ترک نکند و بماند اما «کورتانا» می‌رود و «چیف» را تنها می‌گذارد. و چیف تنها در کهکشان رها می‌شود گویی که دیگر زندگی برایش اهمیت ندارد. شخصیت‌های بسیار زیادی با مدل یک هوش مصنوعی در بازیهای ویدئویی شناخته شده و وجود دارند اما «کورتانا» را باید یکی از منحصربه فرد ترین آنها قلمداد کرد، رابطه‌ی خاص او با «مسترچیف» به مرور در سری «هیلو» عمیق‌تر و پراحساس‌تر می شود به طوری که «کورتانا» به یار جدا نشدنی «مسترچیف» در جنگ‌ها و تنهایی‌اش تبدیل می‌شود. اهمیت «کورتانا» در سری هیلو بسیار بالاست تا حدی که ما در هیلو ریچ در آخرین ماموریت خود باید کیت مخصوص «کورتانا» را به سلامت به دست چیف برسانیم. «کورتانا» یک حافظه بسیار غنی است که تمامی اطلاعات لازم را در اختیار «مسترچیف» قرار میدهد و به او در انجام ماموریت‌ها کمک می‌کند. از این رو در طول چندین سال همراهی یکدیگر یک رابطه عاطفی بین او و مسترچیف شکل می‌گیرد که باعث می‌شود «کورتانا» را به یکی از بهترین و به یادماندنیترین شخصیت‌های همراه بازیهای ویدئویی تبدیل کند. ۷ – الیکا از «شاهزاده‌ی پارسی ۲۰۰۸» مجموعه‌ی شاهزاده‌ی ایرانی مخصوصا برای ما یکی از خاطرانگیزترین بازیهای ویدئویی است که قدری هم با فرهنگ ما در ارتباط است. الیکا شاهزاده‌ی اهورا و خدمتگزار اهورا مزدا خدای روشنایی است. او همچنین نگهبان درخت زندگی است. درخت زندگی همان درختی است که توسط نیروی آن اهریمن زندانی شده است. در بازی طی یک سری اتفاق‌ها اهریمن آزاد می‌شود و شاهزاده الیکا با شخصیت اول یعنی همان شاهزاده‌ی پارسی محبوب خودمان آشنا می‌شود و با هم برای مقابله با اهریمن همراه می‌شوند. شاهزاده الیکا فرزند پادشاه صبحگاه و همسرش است. الیکا بدن ورزیده و قوی‌ای دارد به طوری که در سفر پا به پای شاهزاده در حرکت است و در پریدن و روی دیوار راه رفتن از شاهزاده‌ی پارسی کم نمی‌آورد. همچنین در مبارزات هم بسیار قوی است. او به تازگی قدرت‌های جادویی بدست آورده است و تقریبا موفق شدن شاهزاده‌ی ایرانی در این ماموریت بدون حضور الیکا غیرممکن است. ۶ – کلپ‌ترپ از «بوردرلندز» و ویتالی از «پورتال ۲» ربات‌ها جزو جذاب‌ترین شخصیت‌های بازیهای ویدئویی هستند و همراه شدن با آنها در مراحل بازی همیشه خیلی در روند حل معماها تاثیر داشته. در این گزینه دو ربات محبوب و دوست داشتنی را در کنار هم قرار داده‌ایم به دلیل شباهت‌های زیادی که با هم دارند. این دو ربات بار سنگین طنز بازیهای پورتال وسرزمین‌های مرزی را به عهده داشتند و شخصیت سازی بسیار عالی و بی نقص آنها باعث محبوبیت چشمگیرشان شد. ویتالی، ربات کروی حراف بازی پورتال با آن لهجه‌ی ایرلندی غلیظ را که یادتان هست؟ او در اکثر زمان بازی همراه شماست و شما را در حل کردن معماهای فراوان بازی کمک می‌کند. ولی هنگامی که با اتصال به هوش مصنوعی مرکزی سیستمش بازنویسی می‌شود به دشمن درجه‌ی یک شما تبدیل می‌شود. قطعا هر کسی پورتال ۲ را بازی کرده باشد پایان فوق‌العاده‌ی بازی را فراموش نخواهد کرد جایی که شما به عنوان باس نهایی با ویتالی روبرو می‌شوید و سرانجام این رویارویی بسیار زیبا ساخته شده است و یکی از بهترین پایان‌های ممکن را شکل داده. در مورد کلپ‌ترپ هم که هر چه بگوییم کم گفته‌ایم شخصیتی که از چندین مراسم عنوان برترین شخصیت بازیهای ویدئویی آن سال را نصیب خود کرد. شخصیتی حراف، بذله‌گو و البته به درد بخور در مجموعه بازیهای سرزمین‌های مرزی که البته سر و کله‌اش در بازی داستان‌هایی از سرزمین‌های مرزی هم پیدا می‌شود. ۵ – اعضای تیم عملیاتی سفینه نرماندی «مس افکت» عناوین نقش آفرینی به واسطه سبک خاصی که دارند اصولا همراهان متعدد و زیادی هم به شخصیت اصلی هدیه می‌دهند. بر همین اساس شخصیت‌های همراه بسیار زیادی را می‌توان از دل همین عناوین پیدا و معرفی کرد که در نوع خود از شخصیت پردازی پخته و مناسبی برخوردار هستند اما ما سعی کردیم با یک نگاه کلی به این سبک و عناوین موجود در این سبک این انتخاب را به صورت تیمی انجام دهیم و بهترین تیمی که می‌تواند ما را همراهی کند را از دل این سبک بازی ها انتخاب و معرفی کنیم. با این که این یک انتخاب سخت خواهد بود اما در یک جمع بندی در نهایت می‌توان از شخصیت های سه گانه «مس افکت» یاد کرده و انتخاب کنیم، سه گانه «مس افکت» به واسطه داستان عالی و دنیای بزرگی که دارد در طول داستان شخصیت های مختلفی را معرفی و وارد جریان بازی می‌کند که هر کدام از آنها دارای شخصیت‌پردازی متفاوت، پیچیده و در عین حال منحصربه فردی هستند. به مانند همه عناوین نقش آفرینی گیمر می‌تواند در طول بازی انتخاب کند که آنها را با خود همراه کند، زنده نگه دارد یا قربانی‌شان بکند. غنی بودن شخصیت پردازی تک تک افراد بازی «مس افکت» که هر کدام دارای یک داستان و اتفاقی خاص در زندگی خود هستند باعث شده که این انتخاب‌ها در طول بازی سخت و بعضا بسیار حیاتی باشد. تنوع بالای شخصیت های همراه در «مس افکت» باعث شده تا گلچینی از بهترین شخصیت ها از جمله (میراندا) (Garrus Vakarian) (Tali’Zorah) (Urdnot Wrex) و… که باعث شده انتخاب این بازی را برای قرار گرفتن در بین برترین‌های لیست ما راحت کند. ۴ – الی از «آخرین ما»TLOU «ناتی داگ» را باید یکی از استودیوهای پیشگام در تولید بازی‌هایی با داستان و شخصیت پردازی غنی دانست که نه تنها یکی از ارکان اصلی بازی‌سازی این استودیو محسوب می‌شود بلکه با ارائه تئوری‌های جدید و متفاوت مرزهای جدیدی از داستان و شخصیت‌پردازی را در بازیهای خود به صنعت گیم معرفی کند. اوج هنر کار این استودیو در عنوان TLOU است که با معرفی شخصیت «الی» (Ellie) و «جوئل» (joel) توانست نگرشی جدید از تعامل بین دو شخصیت در چرخه‌ی بازیهای ویدئویی را به وجود آورد. وسواس «ناتی داگ» بر روی همه شخصیت‌های بازی چه اصلی و چه همراه باعث شده تا «الی» به یکی از بهترین شخصیت‌های همراه چند وقت اخیر تبدیل شود. شخصیت پردازی «الی» به قدری منحصربه فرد و عالی کار شده که کل داستان بازی را به سمت خود می‌کشاند و گیمر را مجبور می‌کند تا برای آسایش خیال او دست به هر کاری بزند. حتی اگر موضوع نجات نسل بشریت باشد. «الی» نمونه عالی از یک کودک کنجکاو، پرتحرک و حساس است که مجبور است برای بقا در یک دنیای آخرالزمانی برای بقا و نجات جان خود تلاش کند، احساسات کودکانه خود را سرکوب کند و حتی شاهد کشته شدن بهترین دوستان هم سن و سال خود در بدترین شرایط ممکن باشد. کافی است تا یک بار با صحنه دیدار زرافه و نوازش از طرف «الی» روبرو شویم و همین یک صحنه به تنهایی حجتی است بر تبحر کار سازندگان این استودیو و از همه مهمتر شخصیت پردازی بی‌نظیر «الی» است که همزادپنداری را به مرز جنون می‌رساند. اما تمام ماهیت «الی» در داستان خلاصه نمی‌شود و او در گیم پلی نیز یکی از ارکان مهم بازی به حساب می‌آید، «الی» با داشتن یکی از منحصربه فردترین هوش مصنوعی های تاریخ بازیهای ویدئویی به شکل حیرت آوری کاور می‌گیرد، فرار می‌کند و حتی در سخت ترین لحظات به «جوئل» کمک می‌کند. یک همکاری بی نظیر که باعث شده تعامل میان «الی» و گیمر به اوج خود برسد و با طی شدن روند داستانی بازی این تعامل به بالاترین حد خود می‌رسد. با همه این توصیفات به راحتی می‌توان «الی» را در لیست برترین‌های تاریخ قرار داد. ۳ – الیزابت از «بایوشاک بیکران» مجموعه بازیهای بایوشاک یکی از تحسین شده‌ترین بازیهای ویدئویی هستند. الیزابت شخصیت دوست‌داشتنی و بسیار مهم شماره‌ی سوم این مجموعه، بیکران است. الیزابت بعد از فرار کردن از برجی که سال‌ها در آن زندانی بوده با شما همراه می‌شود و لحظاتی به یادماندنی را در ذهن گیمرها رقم می‌زند. در بسیاری از شخصیت‌های همراه دو خصوصیت مهم هستند که عبارتند از شخصیت پردازی خوب شخصیت و داستان پردازی آن و هوش مصنوعی این شخصیت همراه که در هر دو زمینه الیزابت یکی از سرآمدترین شخصیت‌های همراه تاریخ بازیهای ویدئویی محسوب می‌شود. او تقریبا تمام عمر خود را در برج زندانی بوده است و هنگامی که از آنجا فرار می‌کند و وقتی همراه شماست با ورود به هر مکان جدیدی با شور و اشتیاق فراوانی که دارد در مورد خیلی از چیزهای هر مکان جدید کنجکاو می‌شود و آنها را بررسی می‌کند. تماشای الیزابت در حالی که دارد چیزهای جدید را بررسی می‌کند خیلی زیبا و لذت‌بخش است و شما می‌توانید مدت‌ها واکنش‌های او در مکان‌های جدید را ببینید و خسته نشوید. الیزابت همیشه در قاب تصویر شما حضور دارد ولی در عین حال هیچ‌گاه جلوی دید شما را نمی‌گیرد. بدون شک بعد از ساخته شدن بازی هاف لایف ۲ هوش مصنوعی‌ای که برای الیزابت نوشته شد برترین هوش مصنوعی همراهان بازیهای ویدئویی است و این نکته همراه با شخصیت پردازی فوق‌العاده‌ی کن لوین از این شخصیت او را به یکی از برجسته‌ترین همراهان لیست ما تبدیل کرده است. ۲ – کاپتان پرایس از «ندای وظیفه» جان پرایس ملقب به کاپیتان پرایس یکی از محبوب ترین شخصیت های سری بازی ندای وظیفه، سبک اکشن اول شخص و تاریخ بازیهای ویدئویی است. پرایس را می توان از شخصیت‌هایی دانست که خیلی سریع گیمر را تحت تاثیر خود قرار میدهد و رفته رفته هر گیمری شیفته‌ی منش و رفتار او می شود. استیل و ظاهر خاص پرایس از جمله نکات بارز و خاص این شخصیت به حساب می‌آید. پرایس در بسیاری از مراحل بازی شانه به شانه‌ی شما می‌جنگد و بارها جان شما را نجات میدهد. پرایس یک سرباز کارکشته‌ی عضو نیروی SAS کشور بریتانیا است. او در دوران خدمت خود به ارتش بریتانیا فداکاری‌های بسیار زیادی انجام داده است اما مطمئنا عملیات چرنوبیل او در کنار کاپیتان مک میلان جز به یادماندنی ترین ماموریت‌های همه گیمرهای دنیا بوده است. پرایس توضیح میدهد که در زمان ماموریت چرنوبیل که برای کشتن زخایوف برنامه ریزی شده بود یک سروان بود و زمانی که عملیات با موفقیت انجام شد دولت بریتانیا او را به درجه کاپیتانی ارتقا داد. در انتهای قسمت چهارم پرایس در صحنه‌ای فوق‌العاده به یادماندنی به کمک‌مان می‌آید اما سرنوشت وضعیت زنده بودن یا نبودن پرایس را تا قسمت دوم سری جنگاوری نوین در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد و حتا خیلی از گیمرها به این نتیجه رسیدند که پرایس در روی پل جان خود را از دست داد. اما امیدها برای دیدار دوباره او در جنگاوری نوین ۲ زنده می‌شود و دوست و همرزم همیشگی، پرایس را از زندان دولت روسیه نجات میدهد تا ماموریت خودش را به اتمام برساند. مطمئنا پرایس هیچ گاه از خاطرها فراموش نخواهد شد مخصوصا علاقه او به کشیدن سیگار برگ کوبایی. سکانس محشر پایانی جنگاوری مدرن ۳ که در آن برای اولین و آخرین بار در نقش او ظاهر می‌شویم به یادماندی و بی‌نظیر است. وقتی بعد از اعدام کردن آنتاگونیست بازی روی زمین می‌نشیند و سیگاری می‌گیراند. ۱ – الیکس ونس از «هاف لایف ۲» وقتی از بازی نیمه جان حرف می‌زنیم، یاد دو چیز مهم می‌افتیم؛ دکتر گوردون فریمن لال و آلیکس ونس خوش صحبت! آلیکس دختر الی ونس یکی از دانشمندان مرکز Black Messa است که بعد از حادثه‌‌ای که در این مجموعه تحقیقاتی رخ میدهد همسرش را از دست داده و همراه دختر خردسالش از آنجا می‌گریزد. آلیکس زیر نظر پدرش بزرگ شده و در جریان وقایع بازی نیمه جان ۲ و اپیزودهایش، عضو گروه مقاومتی است که بر علیه حکومت Combine مبارزه می‌کنند. اولین بار آلیکس را وقتی ملاقات می‌کنیم که دکتر فریمن توی دردسر افتاده و نزدیک است که توسط سربازان نیروی حاکم دستگیر شود. آلیکس برخلاف چیزی که فکر می‌کنیم فقط یه شخصیت همراه خشک و خالی نیست و روح گیم‌پلی بازی با حضور اوست که جریان می‌یابد و به اوج می‌رسد. کافی است مراحلی را به یاد بیاورید که با محوریت حضور او سر و شکل یافته‌اند. آلیکس هوش مصنوعی بی‌نظیری دارد و در بیشتر مواقعی که شانه به شانه‌ی فریمن می‌جنگد بسیار به درد بخور است. آلیکس البته یک سگ رباتیک بزرگ هم دارد که یکی از به یادماندنیترین شخصیت‌های شماره‌ی دوم بازی است. حضور آلیکس در بازی بیش از همه مکملی برای گوردون است تا یک شخصیت جانبی خشک و خالی و بسیاری از نقص‌های گوردون را رفع و رجوع می‌کند. حتا در جایی خود آلیکس هم به این نکته اشاره می‌کند:« بالاخره تصمیم نداری با من حرف بزنی، گوردون؟!» نویسندگان: سید احمد شاهرخی – حامد محمدپور تهیه کننده: رضا قرالو نویسنده سید احمد شاهرخی مقالات بازی 51 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. جایزه تمشک طاایی بدترین شخصیت همراه تاریخ بازیهای ویدیویی هم به اشلی از رزیدنت اویل ۴ تعلق میگیره خیلی مبارکش باشه ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید دروووود! برخی انتخاب ها در مقاله ده همکار و زوج برتر با درستی و تیزبینی همراه نبوده است. بنابراین به کمک این دوستان آمده با این فهرست: — ایزاک کلارک و هدر: ایزاک از لحاظ روحی و مرامی به جیل نمی خورد. از نظر شخصیت شناسی به انحراف رفته اید. دنیایشان با هم تفاوت دارد. حتا کنستانتین(در بازی کنستانتین) برای هدر از نظر خصایص فردی و رفتاری مناسب تر است. گونه بازیها به هم شباهت دارد. مشخصه ایزاک در بازی فضای مرده(دد اسپیس- بازی در گونه ترسناک، اکشن، ماجراجویی): فرد منزوی و گوشه گیری است. تحت تاثیر نیروی اهریمنی کابوس می بیند و دچار اختلالات روانی است. مهندس، نیروی غیرنظامی است که حتا بازیباز هم در اولین برخورد با ایزاک و بدست گیری کنترل وی به علاوه نوع طراحی اسلحه ها و هدف گیری با آنها، دچار نوعی درماندگی و ناکارآزمودگی می شود. این خصیصه ها به خوبی به حس درآمده و نمایش داده شده بود. مشخصه هدر در بازی تپه آرام(سایلنت هیل۳ – بازی در گونه ترسناک، اکشن، ماجراجویی): فرد منزی و گوشه گیری بود. تحت تاثیر نیروی اهریمنی، کابوس میدید و … خصیصه های مشابه ایزاک داشت. و همان استیصال و معصومیت و عشق! — لارا کرافت و ایندیانا جونز: زوج و همکار از این بهتر پیدا می کنید؟ شرط می بندم ناتان دریک، نتواند از صخره ها و معماهای بازی مقبره نورد(تامب رایدر) راهی به بیرون پیدا کند چه برسد که گنجی هم نصیب ببرد یا حتا نتواند شلاق ایندی را در دستش نگهدارد چه برسد که از تله ها جان سالم به در ببرد(طنز). مشخصه ایندیانا جونز در بازی ایندیانا جونز و معبد امپراطور(بازی در گونه ماجرایی، اکشن): محقق بود. ماجراجویی کارکشته و عاشق علوم باستانی و اشیا خارق العاده باستانی بود. باهوش و در نقشه خوانی و حل معماهای باستانی دقیق بود. لوس و بیمزه نبود. شخصیتی جذاب و قالب رفتاری و ظاهریش، معین بود(کلاه و شلاق و…). مشخصه لارا کرافت در بازی مقبره نورد(تامب رایدر- بازی در گونه ماجرایی، اکشن): مشابه ایندیانا جونز است با مشخصه ظاهری و رفتاری یکتا. — جیل ولنتاین و ادوارد کارنبی: جایگاه جیل در قلب کریس ردفیلد محفوظ ِ محفوظ است. کریس غمت نباشد فقط جیل است که با وجود دستگاه کنترل ذهن و عصب باز هم می تواند صدایت را تشخیص دهد. جیل ولنتاین از بازی شیطان مقیم(رزیدنت اویل) و ادوارد کارنبی از بازی تنها در تاریکی(الون ایند دارک) از قهرمانان هم عصر در بازیهای همگونه هستند. از نظر آن دوره از طراحی کلاسیک و تعریف منحصر بفرد گونه ترسناک در بازیهای ویدیویی… هر دو شجاع، به دنبال کشف حقیقت در خانه ای مرموز، یکی رو در رو با نیروی مخرب شیمیایی و دیگری رو در رو با نیروی مخرب باورهای خرافی و ماورایی و هر دو در حفظ شهامت و حقیقت و عدالت، موفق. و یکی از اولین حضور چراغ قوه در بازیها و در دستهای ادوارد و الین، نقطه قوتی برای بازی تنها در تاریکی. همکاری ادوارد با الین در بازی تنها در تاریکی موثرتر از همکاری کریس با جیل بود. اما بازی شیطان مقیم موفق تر ظاهر گشت. به علاوه اینکه بازی شیطان مقیم از بازی تنها در تاریکی(نسخه های اولیه) سرمشق مفیدی گرفته بود. پس بد نیست بازی شیطان مقیم به بازی تنها در تاریکی، یک مربی ویژه برای تدریس اهدا کند! جیل ولنتاین. (معنی خاصی میدهد. باهوش ها به دیگران توضیح دهند). — بانو کاپیتان شپرد و گیدیون وایس: به نظر من بازی اثر جرمی یا اثر انسانی(مس افکت- نقش آفرینی، اکشن) از بازیهای جنگ ستارگان و وقت ظهور(ادونت رایزینگ) الگو گرفته بود(ترجمه اثر انسانی برای کلمه مس افکت را مناسب می دانم). هر دوی این قهرمانان برای نجات کهکشان با نژادهای مختلف زیست محیطی همکاری می کنند. در این راه با درک قابلیت های وجودی و مصرفش در راه نجات همنوعان و غیر هنموعان به مرحله ای از تکامل و رستگاری میرسند. در انتهای این مسیر ویرانگر، مجبور به تحمل داغ عزیزانشان هستند. شجاع و راسخ. از نظر من می توانیم نوعی از نقش آفرینی را به بازی وقت ظهور نسبت بدهیم. تمامی نیروها از طرف بازی در اختیار بازیباز قرار می گیرد و بعد آنرا به بازیباز واگذار می کند تا با بکارگیری از نیروها و اسلحه ها به تقویت آنها بپردازد. استفاده هر چه بیشتر از یک نیرو و اسلحه به تقویتش می انجامد. یک بازی به شدت پر جنب و جوش و کنش مند. بهره وری از این تدابیر و برنامه ریزی به طور منحصر بفردی در بازی اسکایریم به بسط و گسترش پیچیده تر و عمیق تری در حوزه نقش آفرینی شده بود(در این باره شاید بیشتر نوشتم). اشاره و مطلبی که به احتمال فراوان در جای دیگری نخوانده اید. حتا باد هم به گوشتان زمزمه نکرده است. — مکس کالفیلد با ایک: بدلیل ناهمگونی بازیها انتخاب قهرمان بازی فرضیه کوانتومی با مکس کالفیلد، در مقاله فوق نادرست است. ایک در بازی سایه سرنوشت(شادو آف دستینی- ماجراجویی) یک فرد عادی، خوش چهره و بلند قد، و مثل همه مردم زندگی عادی دارد. مثل همه مردم، مرگ به سراغش می رود اما نه مثل همه مردم به حیات بر می گردد تا بکمک حل معما و کشف رازهای زندگی خودش و دیگران، جلوی مرگ خودش را بگیرد و هم برای یک موجودیت عجیب ماموریتی انجام دهد و حتا می تواند به قهرمان مردم تبدیل شود. شخصیتی آرام و درونگرا، تعامل با سایر شخصیت ها، انتخاب های دشوار و پایان هایی متنوع. شبیه با مکس کالفیلد در بازی زندگی عجیب است… بنابراین بر خلاف انتخاب این مقاله، شایسته تر است که مکس کالفیلد با ایک همکاری نزدیک داشته باشد. مهمتر از همه اینکه هر دو بازی در گونه ماجراجویی است. — کلود و مایا: بازی هسته سپترا: افسانه آفریننده(سپترا کور- نقش آفرینی زمانی و نوبتی) از دختر قهرمان مو آبی اش، در دنیای هفت لایه ای و طبقاتی اش بهمراه انرژی هسته ای سپترا ناشی از چرخش مداری سیاره، انرژی خورشید بر روی هسته برای کسب هدیه آفریننده، با مالک ضد قهرمانش، مورداک(پادشاه افسانه ای بابل) و کایرا هایش، میزبانی می کند و دنیای کلود در بازی فاینال فانتزی ۷ (نقش آفرینی زمانی و نوبتی) با لایه های چندگانه، انرژی ماکو و استخراجش از هسته سیاره، ضد قهرمانانش سفیروث و جنوا ! — آیامی و هیتمن: آیامی در بازی تنچو: قاتلین خاموش(سوم شخص، اکشن، مخفی کاری) یک قاتل خاموش، با زبانی برنده، سریع، خونسرد و مصمم، زیرک، حمله ها و حرکت های انعطاف پذیرش با اسلحه سرد. هیتمن در بازی مامور ۴۷(سوم شخص، اکشن، مخفی کاری) با خصوصیات مشابه به کمک اسلحه گرم. — جودی و لوکاس کین: لوکاس کین در بازی فارنهایت(ماجراجویی، درام تعاملی) و جودی در بازی ماورا: دور روح(بیوند تو سولز- ماجراجویی، درام تعاملی)از ارتباط با موجودیت ماورایی یا عالم ماورایی، انتقال فکر یا تله پاتیک، دستکاری ذهن، حرکت اجسام، زندگی در پایگاه نظامی، روحیه ای حساس برخوردار بودند. هردو بازی به کارگردانی و نویسندگی دیوید کیج. — گارسیا و ناریکو یا گارسیا با آلیشیا: گارسیا هاتسپر در بازی سایه های دوزخیان(شادو آف دمند- اکشن، ماجرایی) و ناریکو در بازی شمشیر بهشتی(هیونلی اسورد- اکشن، ماجرایی) و آلیشیا در بازی ساحر گلوله(بالت ویچ- اکشن، سوم شخص) در نقش قهرمان ظاهر می شوند. چه نکته جالبی باعث شد نام آنها در کنار یکدیگر قرار گیرد؟ در هر سه بازی سلاحی ویژه و تغییر شکل دهنده وجود دارد یکی مشعلی جمجمه ای و دیگری شمشیری افسانه ای و آن یکی اسلحه ای جادویی، که با دست های قهرمان و وجودش عجین شده و فرمانبر اوامرش در برابر موجودات اهریمنی بودند. — لیون با اوا بری: اوا بری در بازی سومین تولد(از سری دوم و سوم پارازیت ایو- اکشن،ترسناک) و لیون در بازی شیطان مقیم۴ (رزیدنت اویل۴- اکشن، ترسناک) ، دو پلیس و مامور دولتی که برای مبارزه با ویروس و دی ان ای مرموز و خطرناک به قهرمان این گونه از بازیها بدل می شوند. هر دو برای درگیری با زامبی ها بسیار زیبا، خوش پوش و سوسول تشریف دارند. شاید ادوکلن و کیف لوازم آرایش لیون در جیبش باشد ولی هیچوقت در جلوی بازیباز از آن استفاده نمی کند! هر دو فداکار نسبت به سایر افراد، جسور و صبور… — سم فیشر و سیدنی بریستو: هر دو مامور ویژه، زبردست، مخفی کار، استاد استفاده از وسایل جاسوسی، با گذشته و حالی دردناک سیدنی بریستو در بازی الیاس(اکشن،مخفی کاری) و سم فیشر در بازی تراشه سلولی(اسپلینتر سل- اکشن،مخفی کاری). — اتزیو و فیس: اتزیو در بازی فرقه آدمکشها(سوم شخص، اکشن، مخفی کاری و عناصر نقش آفرینی) فرزند پدری انقلابی بود. در کوچه و خیابان ولو بود و هدفی نداشت. با اعدام پدر از خانواده جدا شده و در راه کشف حقیقت و اجرای عدالت به اساسینی خبره تبدیل می شود. وی به عضو فرقه اساسین ها در می آید. فیس کانر در بازی لبه آینه(میرور ادج- اکشن) فرزند پدری انقلابی است. مادرش در این راه کشته می شود. به عضویت گروه مرکوری در می آید و در راه کشف حقیقت و حمایت از خانواده به دونده ای سریع و آزادی خواهی حرفه ای نزدیک می شود. هر دو حامی خانواده و حقیقت جو، در حرکات منعطف، قهرمانانی واقعی و بدون قدرت فرا بشری، مخفی کار، پارکورباز حرفه ای. — گلاداس و شودان: گلاداس در بازی پرتال(اکشن، ماجراجویی) و شودان در بازی سیستم حمله عصبی یا شوک سیستمی، هر دو شبکه دسترسی اطلاعات فوق العاده بهینه ادراکات و احساسات با هوش مصنوعی پیچیده، برای خدمت به تحقیقات مهندسی و پزشکی تهیه و تولید شده بودند و بر اثر اتفاقات پیش بینی نشده ای به هویتی خودکامه و شخصیتی نابودگر تبدیل می شوند. هر دو هوش مصنوعی هستند و صدای زنانه دارند. به دلیل کالبد شبکه ای و رباتیکی، قابلیت همکاری بالایی دارند. — شرلوک هولمز و نانسی درو: بازیهایشان با نام خودشان شروع و با هوش سرشارشان پایان می گیرد(ماجراجویی، اشاره و کلیک). هر دو کارآگاهانی خصوصی و بی اندازه باهوشی هستند. هر چند که از هولمز تمایلات نامتعارفی سر می زند ولی شاید با ملاقات نانسی نظرش تغیییر کند و از بی علاقگی و بی اعتمادی به زنان دست بردارد. با همکاری آن دو، هیچ جرمی پنهان نمی ماند. — شادو با هیویی: سایه(شادو) سگ قهرمان در بازی مرگ بر قوانین(دد تو رایتس- اکشن، سوم شخص) می تواند برای سگ قهرمان بازی زمین شکارچی(هانتینگ گرند- اکشن، ترسناک) سایه ای مناسب باشد! مانند بیشتر سگ ها، وفادار و محافظ دوست انسانی خودشان… یکی به انسانی کمک می کند که در ساختمانی متروکه گرفتار شده و دیگری به انسانی که با تبهکاران شهری درگیر شده است. گاهی بازی دد تو رایتس به مرگ حقیقی ترجمه شده است. — گایبراش تریپ وود با جین استارلینگ: در مقاله ده برتر فوق، نام کیت در کنار گایبراش قرار گفته است؟ مناسبتش چه بوده است؟ شخصیت این دو با یکدیگر تفاوت دارد. یک دزد دریایی سرخوش و بذله گو با یک مشت دزد دریایی سرخوش تر در یک دنیای دو بعدی و سرخوشانه تر، بده بستان دارد. در حالیکه کیت واکر آرام و درونگرا، به دنبال یک نفر و برای کشف حقیقت بر روی خشکی طی طریق می کند آنهم سه بعدی. این هم دلایل سرخــــــــــــــوش تر من! بهتر دیدم گایبراش، دزد دریایی سرخوش در بازی طلسم سرزمین میمون(کرس آف مانکی آیلند- ماجراجویی، اشاره و کلیک) با یک دزد دریایی دیگر به نام جین از بازی ارواح دزدان دریایی سرزمین وجو(گوست پیریتس آف وجو ایلند – ماجراجویی، اشاره و کلیک) همسفر شود. طراح بازی ارواح دزدان دریایی، بیل تیلر بر روی بازی طلسم سرزمین میمون کار می کرد. — کینگ کونگ با الی(طنز): بر اساس تحقیقات علمی درصد بالایی از دی ان ای گوریل با انسان مطابقت دارد بنابراین بسیاری از احساسات درونی گوریل به انسان شباهت دارد(این بخش واقعیت دارد). پس اگر در داستان، به گوریل زیبا پسندی برخوردید که با دخترکی زیبا دوست شده و از وی محافظت می کند دچار تعجب نشوید. یک داستان ِ دیو و دلبری تمام عیار با پایانی غم انگیز از مرگ کینگ کونگ یا بهترست اینگونه تعبیر شود یک تغییر شگرف از زشتی باطنی و ظاهری به زیبایی درونی و بیرونی(منظور صحنه صعود و سقوط کینگ کونگ و حضور قهرمان عاشق به جای کینگ کونگ) ! یک تعبیر استعاری از آنچه که در داستان دیو و دلبر(رمان) اصلی رخ میدهد. کینگ کونگ از و به دست زیبایی مرد. تصور کنید… کینگ کونگ، قهرمان فرعی بازی کینگ کونگ(به کارگردانی پیتر جکسون) توانسته است در روزگاری(یا سرزمینی) که قحطی ها و زامبی ها بر روی زمین پراکنده شده اند با الی، قهرمان فرعی از بازی آخرین بازمانده ها یا آخرین ما(لست آف آس- اکشن) دوست شده و از وی محافظت نماید. کینگ کونگ می تواند کنایه از جویل در بازی آخرین بازمانده ها یا آخرین ما(لست آف آس- اکشن) باشد. — خرداد ماه ۹۵ در خبرها و مطالب “مقاله هفته: بازی های بی محتوا” و “نکات جالب درباره سرخپوست مرده” و “ده برتر: شخصیت های سیگاری” دیدگاهی نوشته ام که از دوستانم دعوت به مطالعه می کنم. به امید روزهای پر بارتر برای دوستان به خصوص شرکت فن افزار شریف و بازی تیغه مخفی! پانوشت: بازی مرز تناسب(اسکیل بوند) به کارگردانی هیدکی کامیا(کارگردان رزیدنت اویل۲ و دویل مای کرای و بایونتا۲ – نویسنده و کارگردان اوکامی و بایونتا- طراح سیستم رزیدنت اویل- طراح بازی ررزیدنت اویل زیرو) و طراحی یوسوکه میاتا و تهیه کنندگی آتسوشی اینابا(تهیه کننده ونکوییش و بایونتا۲ و متال جیر رایزینگ و بایوهازارد کد ورونیکا و دویل مای کرای و اوکامی و گاد هند) و ناشری مایکروسافت در گونه اکشن و نقش آفرینی در آینده عرضه خواهد شد. بازی هسته گذاری(ری کور) به کارگردانی مارک پاچینی(کارگردان متروید پرایم۱ و ۲ و ۳ ) و تهیه کنندگی کیجی اینافونه(طراح و تهیه کننده مگامن ها- تهیه کننده رزیدنت اویل ۱ تا ۵ و انیموشا و بایونیک کماندو و دراگون دوگما و دد رایزینگ ۲ و لاست پلنت ۲- طراح هنری استریت فایتر) و نویسندگی جوزف استاتن(کارگردان سینمایی بازی هیلو) و ناشری مایکروسافت در گونه اکشن و ماجراجویی در آینده عرضه خواهد شد. شاید دیبازی از این بازیها خبر کاملی تهیه نماید. با تشکر از تیم ده برتر. ۱۱ برای پاسخ، وارد شوید این مطلب من برای ده زن و مردی که به هم می آیند، است ولی به اشتباه در اینجا درج کرده ام. ۰۰ یه لحظه الیکس رو خوندم “الکسیس”……… ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید لیست خیلی خوبی بود مرسی ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید شماره ۳ و ۶ :۱۵: لیست خوبی بود با خیلیاش موافقم ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید همه عالی بودن ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید یسری همراهان فوق العاده رو فراموش کردین. اگرو در سایه کلوسوس اوکا اوکا در کراش همراهی لیو کنگ یا کنگ لاعو در شائولین مانکس کلمنتاین واکینگ دد جانسون و هم خوب بود که دوستان گفتن! و از بازی هایی هم که یه همراه داشتیم میشد مثال های بهتری زد.مثل رزیدنت اویل و … میتونین چندتا ده برتر بزنین.سری اول و دوم.بنظرم علاوه بر نبرد های برتر با آزدهایان میتونین اژدها های برتر هم داشته باشین. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید اره اگرو رو خوب امدی .حقش بود توی لیست باشه.مییتونست جای پیرز باشه ۰۰ تشکر بسیار از تیم گرداورنده این سری مطالب که این چند وقت واقعا گل کاشتند و ده برترای حال خوب کنی رو بر روی سایت قرار دادند. بشخصه وقتی عنوان این قسمت،ده همراه برتر رو دیدم،اولین فردی که به ذهنم رسید الیکا از شاهزادی پارسی چهارم بود.ترکیبش با پرنس!!داستان و تضاد شخصیتشون و دیالوگای دو نفره ای که رد و بدل میکردن و شکل گرفتن و قویتر شدن رابطشون در طول بازی،به شکل واقعا فوق العاده به مرحله اجرا درومده بود.اساس داستان بازی هم فقط همین دو فرد بود.بقفیه اتفاقات بهونه بود که این دو تن در کنار هم قرار بگیرند و اون لحظات دو نفره ناب رو بوجود بیارن. فرد دوم،الیزابت از بیکران بود.هم توضیح خوب این شخصیت در مطلب،هم معرف حضور همگان بودنش،بنده رو از دادن هرگونه توضیح اضافی منع میکنه. ولی میشد در لیست جای چند تن،افراد دیگری رو نیز قرار داد. یوردا از شاهکار تیم ایکو، ایکو :۱۵: اگرو از حماسه تیم ایکو، سایه کلوسوس :۱۵: :۱۵: جانسون از یکی از بهترین و جنون وار ترین بازی های سودا، سایه دوزخیان :۱۵: :۱۵: :۱۵: از سری ریمن هم یکی دو تا شخصیت میزاشتین خیلی خوب میشد،همشون بینظیرند،یکی از یکی حماقت زده تر ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید به عنوان کسی که گیرز ۱ رو تجربه کردم میگم دام و کول وبرد هم باید تو این لیست میبودن! بقیه گزینه ها مناسب بود… ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید تشکر اسم پست میشه گذاشت “درباره الی” :۲۴: الیکا . الیزابت . الی و حتی الیکس … از عناوین کلاسیک هم میشد انتخاب کرد مثلا “سگ” همرا بازی Shadow Dancer ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید نمایش بیشتر
جایزه تمشک طاایی بدترین شخصیت همراه تاریخ بازیهای ویدیویی هم به اشلی از رزیدنت اویل ۴ تعلق میگیره خیلی مبارکش باشه ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
دروووود! برخی انتخاب ها در مقاله ده همکار و زوج برتر با درستی و تیزبینی همراه نبوده است. بنابراین به کمک این دوستان آمده با این فهرست: — ایزاک کلارک و هدر: ایزاک از لحاظ روحی و مرامی به جیل نمی خورد. از نظر شخصیت شناسی به انحراف رفته اید. دنیایشان با هم تفاوت دارد. حتا کنستانتین(در بازی کنستانتین) برای هدر از نظر خصایص فردی و رفتاری مناسب تر است. گونه بازیها به هم شباهت دارد. مشخصه ایزاک در بازی فضای مرده(دد اسپیس- بازی در گونه ترسناک، اکشن، ماجراجویی): فرد منزوی و گوشه گیری است. تحت تاثیر نیروی اهریمنی کابوس می بیند و دچار اختلالات روانی است. مهندس، نیروی غیرنظامی است که حتا بازیباز هم در اولین برخورد با ایزاک و بدست گیری کنترل وی به علاوه نوع طراحی اسلحه ها و هدف گیری با آنها، دچار نوعی درماندگی و ناکارآزمودگی می شود. این خصیصه ها به خوبی به حس درآمده و نمایش داده شده بود. مشخصه هدر در بازی تپه آرام(سایلنت هیل۳ – بازی در گونه ترسناک، اکشن، ماجراجویی): فرد منزی و گوشه گیری بود. تحت تاثیر نیروی اهریمنی، کابوس میدید و … خصیصه های مشابه ایزاک داشت. و همان استیصال و معصومیت و عشق! — لارا کرافت و ایندیانا جونز: زوج و همکار از این بهتر پیدا می کنید؟ شرط می بندم ناتان دریک، نتواند از صخره ها و معماهای بازی مقبره نورد(تامب رایدر) راهی به بیرون پیدا کند چه برسد که گنجی هم نصیب ببرد یا حتا نتواند شلاق ایندی را در دستش نگهدارد چه برسد که از تله ها جان سالم به در ببرد(طنز). مشخصه ایندیانا جونز در بازی ایندیانا جونز و معبد امپراطور(بازی در گونه ماجرایی، اکشن): محقق بود. ماجراجویی کارکشته و عاشق علوم باستانی و اشیا خارق العاده باستانی بود. باهوش و در نقشه خوانی و حل معماهای باستانی دقیق بود. لوس و بیمزه نبود. شخصیتی جذاب و قالب رفتاری و ظاهریش، معین بود(کلاه و شلاق و…). مشخصه لارا کرافت در بازی مقبره نورد(تامب رایدر- بازی در گونه ماجرایی، اکشن): مشابه ایندیانا جونز است با مشخصه ظاهری و رفتاری یکتا. — جیل ولنتاین و ادوارد کارنبی: جایگاه جیل در قلب کریس ردفیلد محفوظ ِ محفوظ است. کریس غمت نباشد فقط جیل است که با وجود دستگاه کنترل ذهن و عصب باز هم می تواند صدایت را تشخیص دهد. جیل ولنتاین از بازی شیطان مقیم(رزیدنت اویل) و ادوارد کارنبی از بازی تنها در تاریکی(الون ایند دارک) از قهرمانان هم عصر در بازیهای همگونه هستند. از نظر آن دوره از طراحی کلاسیک و تعریف منحصر بفرد گونه ترسناک در بازیهای ویدیویی… هر دو شجاع، به دنبال کشف حقیقت در خانه ای مرموز، یکی رو در رو با نیروی مخرب شیمیایی و دیگری رو در رو با نیروی مخرب باورهای خرافی و ماورایی و هر دو در حفظ شهامت و حقیقت و عدالت، موفق. و یکی از اولین حضور چراغ قوه در بازیها و در دستهای ادوارد و الین، نقطه قوتی برای بازی تنها در تاریکی. همکاری ادوارد با الین در بازی تنها در تاریکی موثرتر از همکاری کریس با جیل بود. اما بازی شیطان مقیم موفق تر ظاهر گشت. به علاوه اینکه بازی شیطان مقیم از بازی تنها در تاریکی(نسخه های اولیه) سرمشق مفیدی گرفته بود. پس بد نیست بازی شیطان مقیم به بازی تنها در تاریکی، یک مربی ویژه برای تدریس اهدا کند! جیل ولنتاین. (معنی خاصی میدهد. باهوش ها به دیگران توضیح دهند). — بانو کاپیتان شپرد و گیدیون وایس: به نظر من بازی اثر جرمی یا اثر انسانی(مس افکت- نقش آفرینی، اکشن) از بازیهای جنگ ستارگان و وقت ظهور(ادونت رایزینگ) الگو گرفته بود(ترجمه اثر انسانی برای کلمه مس افکت را مناسب می دانم). هر دوی این قهرمانان برای نجات کهکشان با نژادهای مختلف زیست محیطی همکاری می کنند. در این راه با درک قابلیت های وجودی و مصرفش در راه نجات همنوعان و غیر هنموعان به مرحله ای از تکامل و رستگاری میرسند. در انتهای این مسیر ویرانگر، مجبور به تحمل داغ عزیزانشان هستند. شجاع و راسخ. از نظر من می توانیم نوعی از نقش آفرینی را به بازی وقت ظهور نسبت بدهیم. تمامی نیروها از طرف بازی در اختیار بازیباز قرار می گیرد و بعد آنرا به بازیباز واگذار می کند تا با بکارگیری از نیروها و اسلحه ها به تقویت آنها بپردازد. استفاده هر چه بیشتر از یک نیرو و اسلحه به تقویتش می انجامد. یک بازی به شدت پر جنب و جوش و کنش مند. بهره وری از این تدابیر و برنامه ریزی به طور منحصر بفردی در بازی اسکایریم به بسط و گسترش پیچیده تر و عمیق تری در حوزه نقش آفرینی شده بود(در این باره شاید بیشتر نوشتم). اشاره و مطلبی که به احتمال فراوان در جای دیگری نخوانده اید. حتا باد هم به گوشتان زمزمه نکرده است. — مکس کالفیلد با ایک: بدلیل ناهمگونی بازیها انتخاب قهرمان بازی فرضیه کوانتومی با مکس کالفیلد، در مقاله فوق نادرست است. ایک در بازی سایه سرنوشت(شادو آف دستینی- ماجراجویی) یک فرد عادی، خوش چهره و بلند قد، و مثل همه مردم زندگی عادی دارد. مثل همه مردم، مرگ به سراغش می رود اما نه مثل همه مردم به حیات بر می گردد تا بکمک حل معما و کشف رازهای زندگی خودش و دیگران، جلوی مرگ خودش را بگیرد و هم برای یک موجودیت عجیب ماموریتی انجام دهد و حتا می تواند به قهرمان مردم تبدیل شود. شخصیتی آرام و درونگرا، تعامل با سایر شخصیت ها، انتخاب های دشوار و پایان هایی متنوع. شبیه با مکس کالفیلد در بازی زندگی عجیب است… بنابراین بر خلاف انتخاب این مقاله، شایسته تر است که مکس کالفیلد با ایک همکاری نزدیک داشته باشد. مهمتر از همه اینکه هر دو بازی در گونه ماجراجویی است. — کلود و مایا: بازی هسته سپترا: افسانه آفریننده(سپترا کور- نقش آفرینی زمانی و نوبتی) از دختر قهرمان مو آبی اش، در دنیای هفت لایه ای و طبقاتی اش بهمراه انرژی هسته ای سپترا ناشی از چرخش مداری سیاره، انرژی خورشید بر روی هسته برای کسب هدیه آفریننده، با مالک ضد قهرمانش، مورداک(پادشاه افسانه ای بابل) و کایرا هایش، میزبانی می کند و دنیای کلود در بازی فاینال فانتزی ۷ (نقش آفرینی زمانی و نوبتی) با لایه های چندگانه، انرژی ماکو و استخراجش از هسته سیاره، ضد قهرمانانش سفیروث و جنوا ! — آیامی و هیتمن: آیامی در بازی تنچو: قاتلین خاموش(سوم شخص، اکشن، مخفی کاری) یک قاتل خاموش، با زبانی برنده، سریع، خونسرد و مصمم، زیرک، حمله ها و حرکت های انعطاف پذیرش با اسلحه سرد. هیتمن در بازی مامور ۴۷(سوم شخص، اکشن، مخفی کاری) با خصوصیات مشابه به کمک اسلحه گرم. — جودی و لوکاس کین: لوکاس کین در بازی فارنهایت(ماجراجویی، درام تعاملی) و جودی در بازی ماورا: دور روح(بیوند تو سولز- ماجراجویی، درام تعاملی)از ارتباط با موجودیت ماورایی یا عالم ماورایی، انتقال فکر یا تله پاتیک، دستکاری ذهن، حرکت اجسام، زندگی در پایگاه نظامی، روحیه ای حساس برخوردار بودند. هردو بازی به کارگردانی و نویسندگی دیوید کیج. — گارسیا و ناریکو یا گارسیا با آلیشیا: گارسیا هاتسپر در بازی سایه های دوزخیان(شادو آف دمند- اکشن، ماجرایی) و ناریکو در بازی شمشیر بهشتی(هیونلی اسورد- اکشن، ماجرایی) و آلیشیا در بازی ساحر گلوله(بالت ویچ- اکشن، سوم شخص) در نقش قهرمان ظاهر می شوند. چه نکته جالبی باعث شد نام آنها در کنار یکدیگر قرار گیرد؟ در هر سه بازی سلاحی ویژه و تغییر شکل دهنده وجود دارد یکی مشعلی جمجمه ای و دیگری شمشیری افسانه ای و آن یکی اسلحه ای جادویی، که با دست های قهرمان و وجودش عجین شده و فرمانبر اوامرش در برابر موجودات اهریمنی بودند. — لیون با اوا بری: اوا بری در بازی سومین تولد(از سری دوم و سوم پارازیت ایو- اکشن،ترسناک) و لیون در بازی شیطان مقیم۴ (رزیدنت اویل۴- اکشن، ترسناک) ، دو پلیس و مامور دولتی که برای مبارزه با ویروس و دی ان ای مرموز و خطرناک به قهرمان این گونه از بازیها بدل می شوند. هر دو برای درگیری با زامبی ها بسیار زیبا، خوش پوش و سوسول تشریف دارند. شاید ادوکلن و کیف لوازم آرایش لیون در جیبش باشد ولی هیچوقت در جلوی بازیباز از آن استفاده نمی کند! هر دو فداکار نسبت به سایر افراد، جسور و صبور… — سم فیشر و سیدنی بریستو: هر دو مامور ویژه، زبردست، مخفی کار، استاد استفاده از وسایل جاسوسی، با گذشته و حالی دردناک سیدنی بریستو در بازی الیاس(اکشن،مخفی کاری) و سم فیشر در بازی تراشه سلولی(اسپلینتر سل- اکشن،مخفی کاری). — اتزیو و فیس: اتزیو در بازی فرقه آدمکشها(سوم شخص، اکشن، مخفی کاری و عناصر نقش آفرینی) فرزند پدری انقلابی بود. در کوچه و خیابان ولو بود و هدفی نداشت. با اعدام پدر از خانواده جدا شده و در راه کشف حقیقت و اجرای عدالت به اساسینی خبره تبدیل می شود. وی به عضو فرقه اساسین ها در می آید. فیس کانر در بازی لبه آینه(میرور ادج- اکشن) فرزند پدری انقلابی است. مادرش در این راه کشته می شود. به عضویت گروه مرکوری در می آید و در راه کشف حقیقت و حمایت از خانواده به دونده ای سریع و آزادی خواهی حرفه ای نزدیک می شود. هر دو حامی خانواده و حقیقت جو، در حرکات منعطف، قهرمانانی واقعی و بدون قدرت فرا بشری، مخفی کار، پارکورباز حرفه ای. — گلاداس و شودان: گلاداس در بازی پرتال(اکشن، ماجراجویی) و شودان در بازی سیستم حمله عصبی یا شوک سیستمی، هر دو شبکه دسترسی اطلاعات فوق العاده بهینه ادراکات و احساسات با هوش مصنوعی پیچیده، برای خدمت به تحقیقات مهندسی و پزشکی تهیه و تولید شده بودند و بر اثر اتفاقات پیش بینی نشده ای به هویتی خودکامه و شخصیتی نابودگر تبدیل می شوند. هر دو هوش مصنوعی هستند و صدای زنانه دارند. به دلیل کالبد شبکه ای و رباتیکی، قابلیت همکاری بالایی دارند. — شرلوک هولمز و نانسی درو: بازیهایشان با نام خودشان شروع و با هوش سرشارشان پایان می گیرد(ماجراجویی، اشاره و کلیک). هر دو کارآگاهانی خصوصی و بی اندازه باهوشی هستند. هر چند که از هولمز تمایلات نامتعارفی سر می زند ولی شاید با ملاقات نانسی نظرش تغیییر کند و از بی علاقگی و بی اعتمادی به زنان دست بردارد. با همکاری آن دو، هیچ جرمی پنهان نمی ماند. — شادو با هیویی: سایه(شادو) سگ قهرمان در بازی مرگ بر قوانین(دد تو رایتس- اکشن، سوم شخص) می تواند برای سگ قهرمان بازی زمین شکارچی(هانتینگ گرند- اکشن، ترسناک) سایه ای مناسب باشد! مانند بیشتر سگ ها، وفادار و محافظ دوست انسانی خودشان… یکی به انسانی کمک می کند که در ساختمانی متروکه گرفتار شده و دیگری به انسانی که با تبهکاران شهری درگیر شده است. گاهی بازی دد تو رایتس به مرگ حقیقی ترجمه شده است. — گایبراش تریپ وود با جین استارلینگ: در مقاله ده برتر فوق، نام کیت در کنار گایبراش قرار گفته است؟ مناسبتش چه بوده است؟ شخصیت این دو با یکدیگر تفاوت دارد. یک دزد دریایی سرخوش و بذله گو با یک مشت دزد دریایی سرخوش تر در یک دنیای دو بعدی و سرخوشانه تر، بده بستان دارد. در حالیکه کیت واکر آرام و درونگرا، به دنبال یک نفر و برای کشف حقیقت بر روی خشکی طی طریق می کند آنهم سه بعدی. این هم دلایل سرخــــــــــــــوش تر من! بهتر دیدم گایبراش، دزد دریایی سرخوش در بازی طلسم سرزمین میمون(کرس آف مانکی آیلند- ماجراجویی، اشاره و کلیک) با یک دزد دریایی دیگر به نام جین از بازی ارواح دزدان دریایی سرزمین وجو(گوست پیریتس آف وجو ایلند – ماجراجویی، اشاره و کلیک) همسفر شود. طراح بازی ارواح دزدان دریایی، بیل تیلر بر روی بازی طلسم سرزمین میمون کار می کرد. — کینگ کونگ با الی(طنز): بر اساس تحقیقات علمی درصد بالایی از دی ان ای گوریل با انسان مطابقت دارد بنابراین بسیاری از احساسات درونی گوریل به انسان شباهت دارد(این بخش واقعیت دارد). پس اگر در داستان، به گوریل زیبا پسندی برخوردید که با دخترکی زیبا دوست شده و از وی محافظت می کند دچار تعجب نشوید. یک داستان ِ دیو و دلبری تمام عیار با پایانی غم انگیز از مرگ کینگ کونگ یا بهترست اینگونه تعبیر شود یک تغییر شگرف از زشتی باطنی و ظاهری به زیبایی درونی و بیرونی(منظور صحنه صعود و سقوط کینگ کونگ و حضور قهرمان عاشق به جای کینگ کونگ) ! یک تعبیر استعاری از آنچه که در داستان دیو و دلبر(رمان) اصلی رخ میدهد. کینگ کونگ از و به دست زیبایی مرد. تصور کنید… کینگ کونگ، قهرمان فرعی بازی کینگ کونگ(به کارگردانی پیتر جکسون) توانسته است در روزگاری(یا سرزمینی) که قحطی ها و زامبی ها بر روی زمین پراکنده شده اند با الی، قهرمان فرعی از بازی آخرین بازمانده ها یا آخرین ما(لست آف آس- اکشن) دوست شده و از وی محافظت نماید. کینگ کونگ می تواند کنایه از جویل در بازی آخرین بازمانده ها یا آخرین ما(لست آف آس- اکشن) باشد. — خرداد ماه ۹۵ در خبرها و مطالب “مقاله هفته: بازی های بی محتوا” و “نکات جالب درباره سرخپوست مرده” و “ده برتر: شخصیت های سیگاری” دیدگاهی نوشته ام که از دوستانم دعوت به مطالعه می کنم. به امید روزهای پر بارتر برای دوستان به خصوص شرکت فن افزار شریف و بازی تیغه مخفی! پانوشت: بازی مرز تناسب(اسکیل بوند) به کارگردانی هیدکی کامیا(کارگردان رزیدنت اویل۲ و دویل مای کرای و بایونتا۲ – نویسنده و کارگردان اوکامی و بایونتا- طراح سیستم رزیدنت اویل- طراح بازی ررزیدنت اویل زیرو) و طراحی یوسوکه میاتا و تهیه کنندگی آتسوشی اینابا(تهیه کننده ونکوییش و بایونتا۲ و متال جیر رایزینگ و بایوهازارد کد ورونیکا و دویل مای کرای و اوکامی و گاد هند) و ناشری مایکروسافت در گونه اکشن و نقش آفرینی در آینده عرضه خواهد شد. بازی هسته گذاری(ری کور) به کارگردانی مارک پاچینی(کارگردان متروید پرایم۱ و ۲ و ۳ ) و تهیه کنندگی کیجی اینافونه(طراح و تهیه کننده مگامن ها- تهیه کننده رزیدنت اویل ۱ تا ۵ و انیموشا و بایونیک کماندو و دراگون دوگما و دد رایزینگ ۲ و لاست پلنت ۲- طراح هنری استریت فایتر) و نویسندگی جوزف استاتن(کارگردان سینمایی بازی هیلو) و ناشری مایکروسافت در گونه اکشن و ماجراجویی در آینده عرضه خواهد شد. شاید دیبازی از این بازیها خبر کاملی تهیه نماید. با تشکر از تیم ده برتر. ۱۱ برای پاسخ، وارد شوید
یسری همراهان فوق العاده رو فراموش کردین. اگرو در سایه کلوسوس اوکا اوکا در کراش همراهی لیو کنگ یا کنگ لاعو در شائولین مانکس کلمنتاین واکینگ دد جانسون و هم خوب بود که دوستان گفتن! و از بازی هایی هم که یه همراه داشتیم میشد مثال های بهتری زد.مثل رزیدنت اویل و … میتونین چندتا ده برتر بزنین.سری اول و دوم.بنظرم علاوه بر نبرد های برتر با آزدهایان میتونین اژدها های برتر هم داشته باشین. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
تشکر بسیار از تیم گرداورنده این سری مطالب که این چند وقت واقعا گل کاشتند و ده برترای حال خوب کنی رو بر روی سایت قرار دادند. بشخصه وقتی عنوان این قسمت،ده همراه برتر رو دیدم،اولین فردی که به ذهنم رسید الیکا از شاهزادی پارسی چهارم بود.ترکیبش با پرنس!!داستان و تضاد شخصیتشون و دیالوگای دو نفره ای که رد و بدل میکردن و شکل گرفتن و قویتر شدن رابطشون در طول بازی،به شکل واقعا فوق العاده به مرحله اجرا درومده بود.اساس داستان بازی هم فقط همین دو فرد بود.بقفیه اتفاقات بهونه بود که این دو تن در کنار هم قرار بگیرند و اون لحظات دو نفره ناب رو بوجود بیارن. فرد دوم،الیزابت از بیکران بود.هم توضیح خوب این شخصیت در مطلب،هم معرف حضور همگان بودنش،بنده رو از دادن هرگونه توضیح اضافی منع میکنه. ولی میشد در لیست جای چند تن،افراد دیگری رو نیز قرار داد. یوردا از شاهکار تیم ایکو، ایکو :۱۵: اگرو از حماسه تیم ایکو، سایه کلوسوس :۱۵: :۱۵: جانسون از یکی از بهترین و جنون وار ترین بازی های سودا، سایه دوزخیان :۱۵: :۱۵: :۱۵: از سری ریمن هم یکی دو تا شخصیت میزاشتین خیلی خوب میشد،همشون بینظیرند،یکی از یکی حماقت زده تر ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
به عنوان کسی که گیرز ۱ رو تجربه کردم میگم دام و کول وبرد هم باید تو این لیست میبودن! بقیه گزینه ها مناسب بود… ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
تشکر اسم پست میشه گذاشت “درباره الی” :۲۴: الیکا . الیزابت . الی و حتی الیکس … از عناوین کلاسیک هم میشد انتخاب کرد مثلا “سگ” همرا بازی Shadow Dancer ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
