خانه » مقالات بازی ده برتر | خفنترین شخصیتهای سیگاری بازیهای ویدئویی × توسط سید احمد شاهرخی در ۱۳۹۵/۰۳/۰۴ , 23:08:30 26 بدون شک همهی ما سیگار کشیدن را نکوهش میکنیم ولی بسیاری از شخصیتهای بزرگ و دوست داشتنی بازیهای ویدئویی سیگاری بوده و هستند. قطعا سیگار کشیدن به خودی خود موجب آن نمیشود که بگوییم کسی به خاطر سیگار کشیدن آدم بدی است و هر کس از جایی سیگار کشیدن را آغاز کرده است از رفیق ناباب گرفته تا فاز غلط برداشتن و روشن فکر پنداری سیگار کشیدن، همگی در سیگاری شدن تاثیر دارند. شخصیتهایی که ما در این ده برتر مورد بررسی قرار دادهایم هم هر کدام دلایلی برای سیگاری شدن دارند که اندکی این موضوع را مورد بررسی قرار دادهایم. پس با ما همراه باشید. ۱۰ -بیگبی یکی از بزرگترین دلایلی که باعث سیگاری شدن میشود عدم توجه اطرافیان به فرد است که شما هر چقدر هم که تلاش میکنید که نظر دیگران را به خود جلب کنید به این خواستهی خود نمیرسید. گویی که جامعه شما را ترک کرده است و تلاشهای شما برای بازگشت بیفایده است و جامعه شما را پس میزند. در چنین موردی فرد با سیگار از خواب بیدار میشود و با آن به خواب میرود گویی که تنها همدم او سیگار است. برای درک بهتر شرایط بیگبی یکی از دیالوگها معروف او را در ادامه آوردهایم که در آن عمق غم بیگبی خودنمایی میکند. «من نمیدانم … انگار مهم نیست که من چه کارهایی انجام میدهم، در هر صورت انگار برای او کافی نیست یا دیگران. من فقط میروم و کارم را انجام میدهم. من جانم را به خطر میاندازم، تیر میخورم. من برای آنها کاری را که باید، انجام میدهم ولی در پایان روز من از چشم آنها هنوز همان آدم بد هستم». ۹ -دانته «شیطان هم میگرید» البته در سری بازیهای شیطان هم میگرید سیگاری بودن شخصیت دانته تنها در نسخهی آخر به چشم میآمد جایی که خود شخصیت دانته با تغیر ظاهر ناامید کنندهی سری از این شخصیت دوست داشتنی، هم دانته و هم گیمرها را با چالش روبرو کرد و در این رتبه از لیست این تغیر ناخوشایند شخصیت به جز از خود شخصیت دانته قطعا بسیاری از گیمرها را هم از فرط عصبانیت و سرخورده شدن سیگاری کرده است. ولی در مجموع شخصیت دانته در این قسمت با مشکلات خودشناسی زیادی مواجه بود که او هم تنها دوای درد خود را سیگار میبیند البته جای تعجب ندارد وقتی که شیطان میتواند گریه کند قطعا شیطان میتواند سیگار هم بکشد. Devil May Smoke ۸ -رایدر «جیتیای سن آندرس» گاهی اوقات برای تفسیر سیگاری بودن یک فرد باید به مشکلات زندگی و شخصیتی و روان او توجه کرد ولی گاهی اوقات شخص هیچ مشکلی ندارد و تنها رفیق ناباب او را به دام سیگار انداخته است. در سری بازیهای ویدئویی جیتیای اکثر کاراکترها سیگار میکشند ولی فرقی که در این شخصیتها وجود دارد این است که شخصی مثل رایدر یک دزد و قاچاقچی است و در داقع بیزنس یا تجارت او در دزدی و مواد است و اگر خودش کیفیت جنس را نتواند تشخیص بدهد در این بیزنس نمیتوان به کسی اعتماد کرد و قطعا شکست میخورد. پس نتیجه میگیریم که رایدر و شخصیتهای جیتیای مجبورند مواد بکشند و برای کسی که سیگار حتی خلاف سنگینش هم به حساب نمیآید سیگار کشیدن امری عادی و روال است. ۷ -ویکتور سالیوان ویکتور سالیوان است و آن خونسردی خاص و سیگار کشیدنهایش؛ هر موقع که آنچارتد را بازی میکنیم انتظار داریم ویکتور سالیوان را ببینیم که با سیگاری بر گوشهی لباناش ایستاده و ما را با نگرانی نگاه میکند که قرار است از مسیری صعبالعبور بگذریم و مشخص نیست که در این میان چه خطرهایی ما را تهدید میکند، نگرانیای که البته پشت یک لبخند قایماش میکند و از ما میخواهد که برایاش یک گنج درخشان ببریم. این سیگار کشیدن سالی در بازی یک سری شوخیهای جذاب را ایجاد کرده است که بین هر بزن و بخوری ما را سرحال میآورد؛ شاید این پیرمرد، دوستداشتنیترین سیگاریای باشد که در بازیها دیدهایم. ۶ -مکس پین اندر احوالات مکس پین دردکشیده چه باید گفت؟ مکس پین در سوگ همسر و فرزند کوچکش است و بیشترین عذابی که او میکشد این است که آنها به طرز وحشیانهای به کشتن رسیدند ولی در راه انتقام گرفتن خون عزیزانش هر چه خلافکار و بزهکار هم که میکشد درد بر روی قلبش آرام نمیگیرد او از نظر روانی در شرایط بسیار خطرناکی قرار دارد. در ادامه برای توصیف حال او شما را به خواندن این جملهی او دعوت میکنم. «زندگی مانند یک چالهی خمیازه مانند است هر چه بیشتر از آن فرار کنی در پشت سر تو بزرگ و عمیقتر میشود و لبههای این چاله به پاشنهی پا میرسد تنها یک راه باقی میماند که باید برگشت و با آن مواجه شد ولی مواجه شدن با آن به مانند بوسیدن لولهی تفنگی است که قرار است مغزتان را منفجر کند». ۵ -دوک نوکم یک عدهای هم هستند که نه مشکل اقتصادی دارند نه مشکل روانی دارند نه شکست عشقی خوردهاند نه قرار است که بخورند نه رفیق ناباب دارند نه زن و بچهشان را کسی قتل عام کرده است و نه در تجارت مواد هستند. این افراد کلا مشکل خاصی ندارند ولی فقط درسشان یک مقدار ضعیف بوده است که البته این هم دلیل سیگاری شدن آنها نیست و دلیل اصلی اینکه این افراد سیگاری شدند چیزی نیست جز سرخوش بودن. یعنی طرف دیگر نمیداند باید چکار بکند و تصمیم گرفته، سیگاری میشود وگرنه دوک ما در جنگهای سختی که جلوی بیگانهها دارد که نیازی ندارد سیگار بکشد. البته دوک یک شخصیت آدامسی هم به حساب میآید. ۴ -جان مارستون بعد از تحقیقات فراوان نتوانستیم دلیل ساخته شدن دخانیات را متوجه بشویم ولی از گذشتهی دور در دنیای غرب وحشی هم سیگار کشیدن مرسوم بوده است و یک بازی با درونمایهی وسترن یک شخصیت سیگاری باحال مثل جان مارستون میطلبد و ساختن شخصیتهای معتاد به دخانیات یکی از تبهرهای راکاستار است که جان مارستون را به گونهای ساختهاند که نمیشود او را بدون سیگارش تصور کرد. ۳ -کاپتان پرایس کیفیت همیشه در همهجا حرف اول را میزند حال چه در کیفیت بازیهای ویدئویی نسل هشتمی باشد (که جای بحث دارد) چه در کیفیت انواع دخانیات باشد. در اینجا هم مسئلهای که گریبان کاپتان جان پرایس را گرفته است کیفیت سیگارهایی است که او استعمال میکند. یعنی لذت استعمال یک نخ سیگار برگ کوبایی از نظر ایشان برابر است با لذت کشتن همزمان ژنرال شفرد و گنگستر معروف ماکاروف. ۲ -سالید اسنیک تا به اینجا بسیاری از دلایل سیگاری شدن یک فرد را بررسی کردیم و در رتبهی دوم قرار است یکی از سنگینترین این دلیلها را بیان کنیم. وقتی که دستت به خون کسی آلوده میشود فراموش کردن آن سخت است و سختتر آن است که در ادامهی راه خود باید بیشتر و بیشتر آدم بکشی و عذابی که بر وجدان شخص وارد میشود بسیار سنگین است. هر چند که سالید اسنیک در یکی از بازیها گفته بود هر بار که آدم بکشید این کار برایتان راحتتر میشود ولی این بار سنگین هنوز بر روی دوش او سنگینی خواهد کرد. ۱ -بیگ باس سیگار کشیدن همیشه مورد نکوهش ما خواهد بود ولی اگر بر فرض محال چنین نباشد و سیگار کشیدن به عنوان یک ارزش شناخته شود و روزی قرار باشد در یک خیابان بزرگ و شلوغ مجسمهای از یک فرد در حال سیگار کشیدن بسازند آن شخص نباید کسی باشد به جز بیگ باس. پرستیژ او در کشیدن سیگار بی نظیر است او به گونهای سیگار را بر لبهایش میگذارد گویی پس از سالها معشوقهی خود را در آغوش گرفته است و چشمانش دردهایی که بر قلب او سنگینی میکند را با نگاه به دود این شی گرانبها غمهای خود را فراموش میکند. نویسنده سید احمد شاهرخی مقالات بازی 26 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. پا منقلی ها رو هم لطا معرفی کنید :lol: ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید واقعا با سه تای اول موافقم :۱۵: ولی بیگبی حقش بیشتر رتبه دهمه جدا از این دلیل سیگاری بودن بیگبی کم توجهی اطرافیانش نیس ,اگه کامیکای فیبلزو یکم خونده باشین میفهمین که دلیل سیگاری بودنش حس بویایی قویشه اگه بیگبی سیگار نگشه بوی همه چیزو همه کس رو تو کل شهر حس میکنه و حساش به هم میریزه برای همین با سیگار کشیدن حس بویاییشو سرکوب میکنه ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید حق مکس پین بیشتر بود ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید مگه میشه مقاله ای در مورد سیگار باشه Big Bossو پسران اول نباشن :۱۵: تشکر :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید ممنون بابت مقاله اقای شاهرخی ده برتر غیر منتظره ای بود ولی همون ابتدا می دونستم که بیگ باس رتبه اوله. تو بازی گریم فندنگو هم سیگاری زیاد داشتیم ولی هیچ کس اونا رو نکوهش نمی کرد چون اونا قبلا مرده بودن ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید Tychus کجاس. در حقه کرکتر های استارکرفت ظلم شده. ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید فقط ۳ تای اول :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید از افراد دودی و بنگی و معتاد عملی متنفرم دانته عملی که ضد حال اساسی بود بیگ باس و اسنیک هم زیاد نمیگذاشتم این کار بکنند فکر کنم ترکشون دادم مکس پین بره بمیره ————————————— اما دوک کبیر سیگار کشیدنش چون کپی پیست آرنولد شواتزنگر بود اونم از فیلم Predator اصلا مشکلی نداشتم باهاش همیشه اون سکانس از فیلم Predator زنده میکرد برام ( نوستالوژی ) —————————————- بقیه هم مهم نیستند عملی های منحرفی بیش نبودند ۰۳ برای پاسخ، وارد شوید به قول موندوی عزیز(امیدوارم همان سعید میرابی عزیز باشد): مجبورم کردید یه چیزی بنویسم. —— آهنگ “پیش درآمد” اثر آقای علی عظیمی … من برق میشم میرم تو چشمات اشک میشم میرم رو گونه ات زلف میشم میام رو شونت من باد میشم میرم تو موهات سیگار میشم میرم رو لبهات دود میشم میرم تو ریه ات ای بخت سراغ ِ من بیا که رخت ِ خواب ِ من با این خیالِ خامم گرم نمیشه… —— سیگار و سیگارکشی و دود کردن یا پـُـک زدن یا کشیدن سیگار از منظرهای مختلف: از نظر یک سرباز(مثل کاپیتان پرایس- ترجمه پرایس، قیمت و بها می شود. به هر چیزی یک بهایی داده می شود. بی دلیل این نام برایش انتخاب نشده است): دود کردن سیگار به منزله نابودی ضد قهرمان داستان، یک روسی و پایان عملیاتهای جنگی است. جاییکه شوگری یا لیوان آبجویی در دسترس نیست، سیگار دم دست ترین همراه و مونس آدمیست برای دود کردن لحظات پر از التهاب و استرس، برای حال گرفتن و فرو نشاندن آدرنالین خونین، برای فرو روفتن در پرسش مه آلودی که روانش را در بر گرفته است، چرا این جنگ های بیهوده بشر به پایان نمی رسند؟ برای آینده ای نامعلوم و قربانیان معلوم… که شاید خودش همان قربانی باشد. جنگ کردن در پیش است و عبرت نگرفتن در پس! از نظر یک عاشق(مثل علی عظیمی- مثال بازی نما پیدا نکردم): دود دادن و دود کردن سیگار به منزله حسرت و انتظار عاشق برای وصال به معشوق بی عشق است. وصلی که از لبان معشوق گرم می شود. بر لبانش بوسه می شود. روشن می شود. دود می شود. گویی عاشق است که دود می شود.معشوق بی عشق است که بی توجه به عاشق به مانند سیگاری بر روی لبانش، وی را می کشد، می کشــــــــــــــــد، می کـُـشد(آخری با ضمه). از نظر یک قهرمان غمگین(مثل مکس پین): دود کردن سیگار به منزله دم گرفتن از گذشته خودش و بازدم دادن به زمان حالش است. امید و آینده خودش و خانواده اش را دود داده اند. تا انتها پــک زده شده و همچون تفاله اش به حال خودش رها شده است. پــک پشت پــک، پیک پشت پیک… یک دایره به محیط در خود ماندگی به مرکز خودش! اما دایره سوم محیط بر دایره مکس است به شعاع مکسیموم پین(نام مکسیموم پین اشاره به نوشته نصفه و نیمه ام بر بازی مکس پین ۳ و درج شده در سایت دیبازی دارد). این رنج رهایی مکس به طور ژرفتری از دانته در بازی شیاطین می خروشند(سال ؟؟؟؟؟؟//؟) به تصویر در آمده است. از نظر یک قهرمان تکامل یافته(مثل دانته در بازی شیاطین می گریند که البته ترجمه خودم را بیشتر می پسندم. تحت عنوان شیاطین می خروشند): دود کردن سیگار به منزله عبور از غبار جوانی و دود کورکننده نادانی به سوی روشنایی شناخت است. این عبور به زیبایی هر چه تمامتر در صحنه نخستین بازی به تصویر در آمده است. بیداری دانته از روی تختخواب و جهش عریان وی از کنار شهوت/شهرت و تلویزیون/اخبار دروغ و پیتزا/غذا برای لباس پوشی! تا در انتها غول آخر و فیزیک غول آسای دم گرفته از سه غول پیشین را دود کند. به دود دهد. در طول همین رنج سفرست که رفته رفته موهای مشکی وی به سپیدی رستگاری می رسد(عجیب است که این تغییر ظاهری برای بعضی از بازیبازها عجیب به نظر می رسد). از نظر روانشناختی یک موجودیت آی دی(مجموعه ای از تمایلات فردی و نفسی) به هویت اگو(ضمیر فرد و بخشی از انسان که از دیگران متمایز است) تبدیل می شود. به نظر من، دانته جزو شیاطین نبود. انسان بود. او و برادرش از زاد و ولد یک موجود برتر با یک موجود پست تر به دنیا آمده بودند(ردپای این داستانها را می توانید در کتابها و دست نوشته های تاریخی ببینید). حاصل عشق و … و شر و خیرشان ناشی از همین پیوند! —— امیدوارم مفید بوده باشد. احتمالن در جای دیگری نخوانده اید. بخصوص درباره دانته. و در انتها و در اینجا باب پرسشی شخصی باز می شود. ما را، هر انسان را چه کسی یا چه کسانی دود می کنند، پــک می زنند و می کشند؟ شما چطور؟ عصاره و ماحصل تلاش شما را چه کسانی دود می دهند؟ زمان تان را چگونه دود می کنید تا به آخر برسید؟ آیا خودتان هستید که خودتان/ سیگار خودتان را دود می کنید یا دیگران دودتان می کنند؟ در انتها، در لحظه پــک آخر… خودتان را جزو کدام دسته می دانید؟ —— از آقای شاهرخی، نویسنده مطلب فوق تشکر می کنم. بعد از گذشت یکسال و اندی، مدت کمی است که به سایت سر می زنم. اما با برخی از جملات شما در ده اژدهای برتر حال کردم. اما این کلمات جالب در نوشته های بعدی شما تکرار نشده است. البته می دانم نگارش زیبا شور و حال می خواهد. در اینجا می خواهم درباره اسکایریم و آلدوین خوش هیبتش، کمی بنویسم تا شاید جواب برخی از بازیبازها را داده باشم که بر مبارزه آخر این اژدها با دوهاکین های ساونگارد خرده می گیرند و آنرا ساده می انگارند. به نظر می رسد بازیبازهای کشورهای دیگر از بازی بیشتر فهمیده اند و آنرا بر بازیهای معروف ترجیح داده(حتی سرقت بزرگ اتومبیل/ جی تی ای) و در نظر سنجی ها برگزیده اند. آلدوین اژدهای احمقی نیست. معمولی نیست. به همین جهت توانسته بود موجب رستاخیز اژدهایان شده و بر اطرافیان غیرهمنوعش تاثیر بگذارد. او بخوبی می داند که نمی تواند بر تمامی قهرمانان اژدهاکش ساونگارد پیروز شود و براحتی شکست می خورد. به همین دلیل است با آخرین قهرمان اژدها کش وارد معامله می شود و سعی در هم پیمانی با وی دارد. اگر این هم پیمانی صورت گیرد منجر به نابودی اژدهای مرشد قهرمان(اگر اشتباه نکرده باشم نامش پانکراس بود) می گردد. این به منزله خیانت به همه آموزشهای مرشدان سیاه پوش اژدها زبان و فرقه قاتلان اژدها و اژدهای مرشد و منش قهرمانان ساونگارد است. به عبارت دیگر قهرمان بایستی در برابر تمامی دوستان قبلی ایستاده و نابودشان سازد. یعنی چندین مبارزه سخت. اما مخالفت با آلدوین به منزله تنهایی وی در برابر سیلابی از قهرمانان افسانه ای ساونگارد است. این انتخاب قهرمان و تصمیم آلدوین ضد قهرمان برای وی سخت تمام می شود و به سادگی پایان معلومش رقم می خورد. در نهایت آنچه از سودای پر گشاده وی به سوی آسمان ناکامی باقی می ماند استخوانهای فسیلی اش به نشانه یادبود برای قهرمانان زمینی است. آلدوین ِ اژدها با تمامی کرمهای اژدها نما(به طنز لیزارد/ Lizard می گویم. به استثنای فلمس/ مادر موریگان در بازی عصر اژدهایان/ Dragon Age ، که البته او یک انسان بود و شعور انسانی داشت بعد موجودیتی اژدهاگونه داشت) در بازیهای دیگر تفاوت داشت. کمی شعور داشت. فقط گوشت و دم و آتش نبود. کسیکه حضور نابهنگامش در ابتدای داستان به نجات قهرمانی گمنام و در انتها به تولد اژدهاکشی افسانه ای منجر می شود. قهرمانی که اژدها نبود ولی خون اژدها در رگهایش جریان داشت. آلدوین نبود ولی میراث آلدوین بود. دو روی یک سکه بودند. یا هر دو شیر می شدند یا یکی شیر و دیگری خط(به احتمال زیاد با این تفسیر در جایی نخوانده اید)! در انتها می نویسم که تیم سازنده اسکایریم به راحتی می توانستند مبارزه ای طولانی برای بازیبازان رقم زنند. آیا این توانایی را نداشتند؟ به فکرشان نرسید؟ فکر می کنید چرا اینکار را نکردند؟ —— از آقای بهزاد ناصر فلاح بابت مقاله “بازیها چگونه ما را به سمت بینشی روشن تر سوق می دهند” تشکر می کنم. شاید فرصت کنم برای ایشان هم دیدگاهی بنویسم. —— لطفن از استعمال دخانیات اجتناب کنید! از درون دود به سرنوشت خودتان نگاه نکنید! با کمی تغییر به قول دوک نوکم شهیر: Hail to the no cigarette baby. خرداد ماه ۹۵ ۱۰ در متن جای علامت سوال با سال ۲۰۱۳ پر می شود. شیاطین می خروشند یا شیاطین می گریند(سال ۲۰۱۳) ۰۰ درود بر حامد عزیز!بعد از مدت ها شما رو دیدیم تو دیبازی! ۰۰ سیگار بکشیدو از زندگی لذت نبرید :lol: چون لذتی نداره مثل طعمش تلخه ______________ خسته نباشی عالی بود بیگ بی رو میبینم نسخ میشم :lol: حیف دهمه ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید پس آدام کو deus ex ۳۰ برای پاسخ، وارد شوید نمایش بیشتر
واقعا با سه تای اول موافقم :۱۵: ولی بیگبی حقش بیشتر رتبه دهمه جدا از این دلیل سیگاری بودن بیگبی کم توجهی اطرافیانش نیس ,اگه کامیکای فیبلزو یکم خونده باشین میفهمین که دلیل سیگاری بودنش حس بویایی قویشه اگه بیگبی سیگار نگشه بوی همه چیزو همه کس رو تو کل شهر حس میکنه و حساش به هم میریزه برای همین با سیگار کشیدن حس بویاییشو سرکوب میکنه ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
مگه میشه مقاله ای در مورد سیگار باشه Big Bossو پسران اول نباشن :۱۵: تشکر :۱۵: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
ممنون بابت مقاله اقای شاهرخی ده برتر غیر منتظره ای بود ولی همون ابتدا می دونستم که بیگ باس رتبه اوله. تو بازی گریم فندنگو هم سیگاری زیاد داشتیم ولی هیچ کس اونا رو نکوهش نمی کرد چون اونا قبلا مرده بودن ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
از افراد دودی و بنگی و معتاد عملی متنفرم دانته عملی که ضد حال اساسی بود بیگ باس و اسنیک هم زیاد نمیگذاشتم این کار بکنند فکر کنم ترکشون دادم مکس پین بره بمیره ————————————— اما دوک کبیر سیگار کشیدنش چون کپی پیست آرنولد شواتزنگر بود اونم از فیلم Predator اصلا مشکلی نداشتم باهاش همیشه اون سکانس از فیلم Predator زنده میکرد برام ( نوستالوژی ) —————————————- بقیه هم مهم نیستند عملی های منحرفی بیش نبودند ۰۳ برای پاسخ، وارد شوید
به قول موندوی عزیز(امیدوارم همان سعید میرابی عزیز باشد): مجبورم کردید یه چیزی بنویسم. —— آهنگ “پیش درآمد” اثر آقای علی عظیمی … من برق میشم میرم تو چشمات اشک میشم میرم رو گونه ات زلف میشم میام رو شونت من باد میشم میرم تو موهات سیگار میشم میرم رو لبهات دود میشم میرم تو ریه ات ای بخت سراغ ِ من بیا که رخت ِ خواب ِ من با این خیالِ خامم گرم نمیشه… —— سیگار و سیگارکشی و دود کردن یا پـُـک زدن یا کشیدن سیگار از منظرهای مختلف: از نظر یک سرباز(مثل کاپیتان پرایس- ترجمه پرایس، قیمت و بها می شود. به هر چیزی یک بهایی داده می شود. بی دلیل این نام برایش انتخاب نشده است): دود کردن سیگار به منزله نابودی ضد قهرمان داستان، یک روسی و پایان عملیاتهای جنگی است. جاییکه شوگری یا لیوان آبجویی در دسترس نیست، سیگار دم دست ترین همراه و مونس آدمیست برای دود کردن لحظات پر از التهاب و استرس، برای حال گرفتن و فرو نشاندن آدرنالین خونین، برای فرو روفتن در پرسش مه آلودی که روانش را در بر گرفته است، چرا این جنگ های بیهوده بشر به پایان نمی رسند؟ برای آینده ای نامعلوم و قربانیان معلوم… که شاید خودش همان قربانی باشد. جنگ کردن در پیش است و عبرت نگرفتن در پس! از نظر یک عاشق(مثل علی عظیمی- مثال بازی نما پیدا نکردم): دود دادن و دود کردن سیگار به منزله حسرت و انتظار عاشق برای وصال به معشوق بی عشق است. وصلی که از لبان معشوق گرم می شود. بر لبانش بوسه می شود. روشن می شود. دود می شود. گویی عاشق است که دود می شود.معشوق بی عشق است که بی توجه به عاشق به مانند سیگاری بر روی لبانش، وی را می کشد، می کشــــــــــــــــد، می کـُـشد(آخری با ضمه). از نظر یک قهرمان غمگین(مثل مکس پین): دود کردن سیگار به منزله دم گرفتن از گذشته خودش و بازدم دادن به زمان حالش است. امید و آینده خودش و خانواده اش را دود داده اند. تا انتها پــک زده شده و همچون تفاله اش به حال خودش رها شده است. پــک پشت پــک، پیک پشت پیک… یک دایره به محیط در خود ماندگی به مرکز خودش! اما دایره سوم محیط بر دایره مکس است به شعاع مکسیموم پین(نام مکسیموم پین اشاره به نوشته نصفه و نیمه ام بر بازی مکس پین ۳ و درج شده در سایت دیبازی دارد). این رنج رهایی مکس به طور ژرفتری از دانته در بازی شیاطین می خروشند(سال ؟؟؟؟؟؟//؟) به تصویر در آمده است. از نظر یک قهرمان تکامل یافته(مثل دانته در بازی شیاطین می گریند که البته ترجمه خودم را بیشتر می پسندم. تحت عنوان شیاطین می خروشند): دود کردن سیگار به منزله عبور از غبار جوانی و دود کورکننده نادانی به سوی روشنایی شناخت است. این عبور به زیبایی هر چه تمامتر در صحنه نخستین بازی به تصویر در آمده است. بیداری دانته از روی تختخواب و جهش عریان وی از کنار شهوت/شهرت و تلویزیون/اخبار دروغ و پیتزا/غذا برای لباس پوشی! تا در انتها غول آخر و فیزیک غول آسای دم گرفته از سه غول پیشین را دود کند. به دود دهد. در طول همین رنج سفرست که رفته رفته موهای مشکی وی به سپیدی رستگاری می رسد(عجیب است که این تغییر ظاهری برای بعضی از بازیبازها عجیب به نظر می رسد). از نظر روانشناختی یک موجودیت آی دی(مجموعه ای از تمایلات فردی و نفسی) به هویت اگو(ضمیر فرد و بخشی از انسان که از دیگران متمایز است) تبدیل می شود. به نظر من، دانته جزو شیاطین نبود. انسان بود. او و برادرش از زاد و ولد یک موجود برتر با یک موجود پست تر به دنیا آمده بودند(ردپای این داستانها را می توانید در کتابها و دست نوشته های تاریخی ببینید). حاصل عشق و … و شر و خیرشان ناشی از همین پیوند! —— امیدوارم مفید بوده باشد. احتمالن در جای دیگری نخوانده اید. بخصوص درباره دانته. و در انتها و در اینجا باب پرسشی شخصی باز می شود. ما را، هر انسان را چه کسی یا چه کسانی دود می کنند، پــک می زنند و می کشند؟ شما چطور؟ عصاره و ماحصل تلاش شما را چه کسانی دود می دهند؟ زمان تان را چگونه دود می کنید تا به آخر برسید؟ آیا خودتان هستید که خودتان/ سیگار خودتان را دود می کنید یا دیگران دودتان می کنند؟ در انتها، در لحظه پــک آخر… خودتان را جزو کدام دسته می دانید؟ —— از آقای شاهرخی، نویسنده مطلب فوق تشکر می کنم. بعد از گذشت یکسال و اندی، مدت کمی است که به سایت سر می زنم. اما با برخی از جملات شما در ده اژدهای برتر حال کردم. اما این کلمات جالب در نوشته های بعدی شما تکرار نشده است. البته می دانم نگارش زیبا شور و حال می خواهد. در اینجا می خواهم درباره اسکایریم و آلدوین خوش هیبتش، کمی بنویسم تا شاید جواب برخی از بازیبازها را داده باشم که بر مبارزه آخر این اژدها با دوهاکین های ساونگارد خرده می گیرند و آنرا ساده می انگارند. به نظر می رسد بازیبازهای کشورهای دیگر از بازی بیشتر فهمیده اند و آنرا بر بازیهای معروف ترجیح داده(حتی سرقت بزرگ اتومبیل/ جی تی ای) و در نظر سنجی ها برگزیده اند. آلدوین اژدهای احمقی نیست. معمولی نیست. به همین جهت توانسته بود موجب رستاخیز اژدهایان شده و بر اطرافیان غیرهمنوعش تاثیر بگذارد. او بخوبی می داند که نمی تواند بر تمامی قهرمانان اژدهاکش ساونگارد پیروز شود و براحتی شکست می خورد. به همین دلیل است با آخرین قهرمان اژدها کش وارد معامله می شود و سعی در هم پیمانی با وی دارد. اگر این هم پیمانی صورت گیرد منجر به نابودی اژدهای مرشد قهرمان(اگر اشتباه نکرده باشم نامش پانکراس بود) می گردد. این به منزله خیانت به همه آموزشهای مرشدان سیاه پوش اژدها زبان و فرقه قاتلان اژدها و اژدهای مرشد و منش قهرمانان ساونگارد است. به عبارت دیگر قهرمان بایستی در برابر تمامی دوستان قبلی ایستاده و نابودشان سازد. یعنی چندین مبارزه سخت. اما مخالفت با آلدوین به منزله تنهایی وی در برابر سیلابی از قهرمانان افسانه ای ساونگارد است. این انتخاب قهرمان و تصمیم آلدوین ضد قهرمان برای وی سخت تمام می شود و به سادگی پایان معلومش رقم می خورد. در نهایت آنچه از سودای پر گشاده وی به سوی آسمان ناکامی باقی می ماند استخوانهای فسیلی اش به نشانه یادبود برای قهرمانان زمینی است. آلدوین ِ اژدها با تمامی کرمهای اژدها نما(به طنز لیزارد/ Lizard می گویم. به استثنای فلمس/ مادر موریگان در بازی عصر اژدهایان/ Dragon Age ، که البته او یک انسان بود و شعور انسانی داشت بعد موجودیتی اژدهاگونه داشت) در بازیهای دیگر تفاوت داشت. کمی شعور داشت. فقط گوشت و دم و آتش نبود. کسیکه حضور نابهنگامش در ابتدای داستان به نجات قهرمانی گمنام و در انتها به تولد اژدهاکشی افسانه ای منجر می شود. قهرمانی که اژدها نبود ولی خون اژدها در رگهایش جریان داشت. آلدوین نبود ولی میراث آلدوین بود. دو روی یک سکه بودند. یا هر دو شیر می شدند یا یکی شیر و دیگری خط(به احتمال زیاد با این تفسیر در جایی نخوانده اید)! در انتها می نویسم که تیم سازنده اسکایریم به راحتی می توانستند مبارزه ای طولانی برای بازیبازان رقم زنند. آیا این توانایی را نداشتند؟ به فکرشان نرسید؟ فکر می کنید چرا اینکار را نکردند؟ —— از آقای بهزاد ناصر فلاح بابت مقاله “بازیها چگونه ما را به سمت بینشی روشن تر سوق می دهند” تشکر می کنم. شاید فرصت کنم برای ایشان هم دیدگاهی بنویسم. —— لطفن از استعمال دخانیات اجتناب کنید! از درون دود به سرنوشت خودتان نگاه نکنید! با کمی تغییر به قول دوک نوکم شهیر: Hail to the no cigarette baby. خرداد ماه ۹۵ ۱۰
سیگار بکشیدو از زندگی لذت نبرید :lol: چون لذتی نداره مثل طعمش تلخه ______________ خسته نباشی عالی بود بیگ بی رو میبینم نسخ میشم :lol: حیف دهمه ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید