نبض طبیعت در دستان لینک | پیشنمایش بازی افسانهی زلدا: نبض طبیعت
جدیدترین نسخه از بازی افسانهی زلدا در سال ۲۰۱۳ معرفی شد. در آن زمان قرار بود بازی در سال ۲۰۱۵ برای Wii U منتشر شود؛ اما بازی بارها تأخیر خورد و با نامهایی مانند Zelda Wii U شناخته شده و نام مشخصی نداشت. در نهایت اعلام شد که بازی برای هر دو کنسول Wii U و NX منتشر خواهد شد. به نظر میرسد انتظارها در نمایشگاه E3 2016 به پایان رسید و بازی علاوه بر دریافت اسم، نمایشی پرمحتوا هم داشت. جدیدترین بازی افسانهی زلدا را از این پس باید «افسانهی زلدا: نبض طبیعت» (The Legend of Zelda: Breath of the Wild) نامید.
برخلاف بسیاری از شرکتها که جرات خطر کردن و اجرای ایدههای جدید را ندارند؛ نینتندو هر سال ایدههای جدیدی به بازیهای خود اضافه کرده و روند آنها را دگرگون میکند. همین امر را میتوان در مجموعه بازیهای زلدا مشاهده کرد که در هر سال به شدت تغییر میکنند. نبض طبیعت نیز از این قائده مستثنا نبوده و تغییرات بسیار گستردهای را به این مجموعه آورده است. در این پیشنمایش آنها را جمعآوری کرده و آنها را برای شما آماده کردهام که امیدوارم از آن لذت ببرید.
داستان
تا این لحظه هیچ جزئیاتی از داستان بازی افسانهی زلدا و زمان رخ داد آن در خط زمانی این مجموعه مشخص نشده است؛ اما بعد از نمایش تریلر بازی افسانهی زلدا در نمایشگاه E3 بسیاری از افراد شروع به گمانهزنی در مورد خط زمانی بازی کرده و دو احتمال اصلی از دل حدس و گمانهای آنها بیرون آمد.
احتمال اول: بعد از پایان The Wind Waker– خط زمانی لینک بالغ
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد داستان نسخهی نبض طبیعت بعد از «باد افراز» (Wind Waker) اتفاق میافتد. اولین نشانه کاراکزها (Koroks) هستند که حضوری دوباره در این مجموعه پیدا کردهاند. این نژاد تکامل یافتهی کاکیریز (Kokiris) از بازی اوکارینای زمان (Ocarina of Time) هستند که در داستان باد افراز حضور داشتند. بر اساس شواهد تاریخی سرزمین هایرول، زمانی که این سرزمین در آب غوطهور شده بود، کاراکزها با کاشت دانههایی که از درخت افسانهای دکا (Great Deku Tree) به دست آورده بودند، درختان و گیاهان بسیاری را کاشتند و باعث کاهش سطح آب شدند. همین موضوع دلیل سرسبزی سرزمین هایرول و حضور کم رنگ ساختمانهای جدید را توضیح میدهد.
به علاوه در ابتدای شروع بازی نبض طبیعت، یک پیرمرد دیده میشود که شباهت بسیاری به پادشاه دافنز نهانسن هایرول (King Daphnes Nohanses Hyruls) دارد. این شخصیت هم در بازی باد افراز تا قبل از ظهور قهرمان، به عنوان پادشاه سرزمین هایرول شناخته میشد. با وجود این، پیرمرد مذکور سعی دارد هویت خود را از لینک مخفی کرده و جواب وی را ندهد.
نشانهی بعدی شمشیر (Master Sword) زنگ زدهای است که در ابتدای بازی و از میان یک صخره در وسط آب به دست میآید که نشان دهندهی این است که در آب غوطهور بوده و این سرزمین زمانی زیرآب بوده است. در نهایت میتوان به طراحی معبدهای بازی اشاره کرد که شباهت بسیاری به سیاهچالههای باد افراز دارد.
احتمال دوم: خط زمانی اوکارینای زمان- سقوط زمان
این احتمال را افراد بیشتری قبول دارند و محتملترین آنها به نظر میرسد. در ابتدای تریلر نمایش داده شده صدای یک زن شنیده میشود که میگوید: «بیدار شو لینک»
بیدار شدن لینک در ابتدای بازی در تعدادی دیگر از نسخههای این مجموعه نیز وجود دارد؛ اما روند بیدار شدن او این بار کمی متفاوت است. لینکِ نبض طبیعت از یک خواب ۱۰۰ ساله در معبد رستاخیر (Resurrection) از خواب بیدار میشود. شاید این منطقه، همان تالاری باشد که لینک در اوکارینای زمان، یک بار به مدت ۷ سال در آن به خواب رفت تا از دوران کودکی به جوانی وارد شود. همچنین میتوان این خواب طولانی لینک را نتیجهی شکست لینک در مبارزه با گانون و گرفتار شدن در طلسم وی دانست.
صدا در ادامه میگوید: «لینک، تو نور هستی، روشنایی ما که باید یکبار دیگر به هایرول تابیده شود.» جملات بیان شده نشان میدهند احتمالا لینکی که در نبض طبیعت وجود دارد همان «قهرمان زمان» (Hero of Time) است. همچنین بخشی از مناطق موجود در بازی به اوکارینای زمان شبیه است.
در پایان باید ذکر کرد که این نسخه از بازی، جهان باز بوده و داستانی کاملاً غیرخطی دارد. آزادی عمل به قدری زیاد است که کاربر ممکن است بدون به اتمام رساندن داستان، بازی را به پایان برساند که در ادامه نحوهی آن را توضیح خواهیم داد. بهعلاوه این نکته قابل ذکر است که لینک برای اولین بار است که صاحب اسم ثابت شده و دیگر امکان تغییر آن توسط کاربر وجود ندارد.
یک جهان باز واقعی
در بخش قبل گفته شد که میتوان بازی را بدون به پایان رساندن داستان، به انتها رساند. این موضوع را با یک مثال توضیح خواهیم داد. در دیگر بازیهای جهان باز، با وجود آزادی عمل بالا، بازیکن برای دیدن بعضی مناطق، دشمنها، شخصیتها یا آیتمها باید داستان بازی را به پیش ببرد؛ اما این مورد در نبض طبیعت صادق نیست. کاربر میتواند از همان دقیقهی اول بازی یا هر زمان که بخواهد خط داستانی بازی را رها کرده و به اکتشاف بپردازد. تا اینجای کار موضوع بسیار تکراری است؛ اما زمانی کار جالب میشود که بدانید آزاد هستید بدون قید و بند داستان به اکتشاف بپردازید. به عنوان مثال شما ممکن است در زمان اکتشاف و تنها بعد از گذشت ۱۰ ساعت از بازی به منطقهای خاص رسیده و غول آخر منطقه را شکست دهید؛ اما غول آخر مذکور موجودی است که در ساعت ۲۰ خط داستانی قرار دارد. به این ترتیب شما یک اختلال در داستان ایجاد کردهاید و ممکن است به همین شیوه کارهای لازمهی داستان و غول آخرهای داستانی و انتهای بازی را بدون اطلاع بست دهید. از همین رو هیچ دو نفری تجربهی یکسانی از بازی یا خط داستانی آن را ندارند.
سر به فلک کشیدن تواناییهای لینک
نقشهی بازی افسانهی زلدا: نبض طبیعت ۱۲ برابر بزرگتر از شاهزادهی گرگ و میش (Twilight Princess) است و تمام مناطق بازی یکپارچه بوده و به یکباره بارگذاری میشوند؛ مانند گذشته در این نسخه نیز سیاهچالههایی وجود دارد که لینک با ورود به آنها توانایی مختلفی به دست میآورد. این سیاهچالهها در بازی جدید معبد نامیده شده و بیش از ۱۰۰ عدد از آنها در سراسر نقشهی بازی پراکنده یا مخفی شدهاند. سازندگان بازی میگویند لینک با ورود به هر کدام از آنها توانایی جدیدی به دست میآورد؛ بنابراین باید انتظار مکانیکهای بسیار متنوع و بالایی را داشته باشیم.
لینک در ابتدای بازی یک وسیله به نام «Shieikah Slate» به دست میآورد. این وسیله بسیار مشابه تبلت بوده و کاربر از آن برای مشاهدهی نقشه، مرتبسازی کولهپشتی و کنترل آن استفاده خواهد کرد. با این وجود نیازی نیست که حتماً از صفحهنمایش کنترلر Wii U استفاده کنید؛ بلکه میتوانید تمام بازی را بهصورت عادی پیش ببرید. کار با این وسیله بسیار ساده است و کاربر برای جابهجا شدن در کولهپشتی با مشکلی روبهرو نمیشود.
مبارزات پویاتر:
مبارزات بازی بسیار گستردهتر و پویاتر شدهاند. دیگر سلاح لینک به یک شمشیر و کمان که غیرقابل جابهجایی هستند، محدود نمیشود. در این بازی سلاحها در دستههای شمشیر، تبر، پتک، چماق، چوب و انواع تیرکمان طبقهبندی میشوند. برای جابهجایی بین آنها حتی نیازی نیست به کولهپشتی سر بزنید و بهسرعت میتوان آنها را عوض کرد. تمام سلاحهای بازی دارای سلامتی هستند و در صورت استفادهی بیش از حد از بین خواهند رفت. همچنین همهی آنها دارای انیمیشن و میزان آسیبپذیری خاص خود هستند.
در نمایشگاه E3 تنها دو یا سه مدل دشمن نمایش داده شد؛ اما انتظار میرود که در نسخهی نهایی بسیار متنوعتر باشد. لینک میتواند بهصورت سبک و سنگین ضربه وارد کند. کاربر میتواند در زمان مبارزه با دشمنها به آنها بدل زده و سلاح آنها را از دستشان خارج و از آن علیه خودشان استفاده کند.
در بازی آبوهوای پویا وجود دارد و کاربر میتواند از آن برای مبارزه با دشمن بهره ببرد. به عنوان مثال با آتش زدن چمنهای اطراف کمپ دشمن، آنها را محاصره کرده یا آسیب بیشتری به آنها بزند. همچنین عوامل محیطی مانند سنگ و کندوی زنبور عسل نیز برای غافلگیر کردن دشمنها وجود دارد.
مبارزه بر روی اسب نیز وجود دارد و کاربر میتواند از روی اسب با دشمن جنگیده یا روی سر آنها بپرد.
صبر کنید هنوز امکانات بازی تمام نشده! در بازی آیتمهای بسیاری وجود دارد که کاربر میتواند آنها را جمعآوری کرده و از آنها استفاده کند. از طرفی همچنان امکان قطع کردن چمن وجود دارد؛ اما دیگر از پیدا کردن قلب، معجون یا روپیز (واحد پول داخل بازی) در آنها پیدا نمیشود. کاربر باید برای ساخت معجونهای مختلف و سلامتی خود، کمپ زده و آتش روشن کند و برای این کار نیاز دارد تا به قطع درخت، جمعآوری منابع یا شکار بپردازد.
در بازی زرهها و لباسهای مختلف با تواناییهای متفاوت وجود دارد و کاربر باید با توجه به محیطی که در آن قرار دارد زره خود را انتخاب کند. به عنوان مثال اگر لینک بخواهد به یک منطقهی کوهستانی برود باید لباس گرم بپوشد در غیر این صورت زیاد در آن مکان دوام نخواهد آورد.
لینک در بازی میتواند از همهچیز بالا برود. درخت، ساختمان، کوه، صخره یا هر مانع عمودی دیگری برای صعود لینک آماده هستند. لینک برای انجام هر کاری مانند شنا، بالا رفتن از موانع، مبارزه، شکار یا هر کار دیگری یک نوار استقامت دارد. بهعنوان مثال اگر در صورت بالا رفتن از یک ساختمان استقامت لینک به پایان برسد، سقوط خواهد کرد. البته میتوان با ساخت یک معجون خاص، استقامت لینک را افزایش داد. تنها مواردی که استقامت لینک را کم نمیکنند، دویدن عادی و ضربات سبک در مبارزه است.
در نهایت یک موضوع عجیب را باید ذکر کنم. لینک بعد از ۳۰ سال، برای اولین بار میتواند بپرد! هورا!!!
آمیبو:
مگر میشود یکی از اصلیترین بازیهای نینتندو، از آمیبوها پشتیبانی نکند. تا این لحظه وجود ۴ آمیبو برای نبض طبیعت تأیید شده است. یکی از آنها ولف لینک (Wolf Link) است که با ۳ قلب ظاهر شده و تا زمانی که زنده است در کشتن دشمنان و جمعآوری آیتمها به شما کمک میکند. این بازی دارای ۳ آمیبوی مخصوص است؛ این آمیبوها لینک تیرانداز، لینک سوارکار و نگهبان زمان (یکی از موجودات بازی که لینک در اولین تریلرهای به نمایش در آمده با او مبارزه می کرد.) هستند. همچنین نگهبان زمان، اولین آمیبو با بخشهای انعطافپذیر و قابل تنظیم به صورت دلخواه است.
صداگذاری و موسیقی:
موسیقی بازی از نظر نگارنده این پیشنمایش مانند همیشه عالی است و صداگذاریها نیز بهدقت و کاملاً مناسب انتخاب شدهاند. یک اولین بار نیز بعد از ۳۰ سال در این بخش وجود دارد؛ برای اولین بار این بازی صداگذاری شده است؛ اما تا این لحظه تنها همان صدای زمان شروع بازی که احتمالاً متعلق به زلدا است به نمایش گذاشته شد. این که آیا لینک نیز صداگذاری شده است یا نه بهصورت دقیق مشخص نیست؛ اما یک موضوع کاملاً مشخص است. هنوز هم همهی شخصیتها دارای صدا نیستند و این موضوع را با همان موجود و پیرمردی که در بخش داستان معرفی شدهاند میتوان ثابت کرد.
وای؛ چقدر چمن!!!
گرافیک بازی نسبت به نسخههای گذشته بسیار پیشرفت کرده است؛ اما به علت گذر زمان میتوان در بعضی از آبجکتها لبههای شکسته پیدا کرد. با وجود این، سبک گرافیکی انیمه گونه، طراحی هنری محیط و نورپردازی بازی بهخوبی این ضعف را پوشانده است. در هر صورت کدام طرفدار نینتندو یک بازی را به خاطر ضعف گرافیکی انجام نداده یا از گیمپلی چشم پوشی میکند؟
سخن آخر
نینتندو اعلام کرده است که تجربهی کسب شده از این بازی در هر دو نسخهی Wii U و NX کاملاً یکسان خواهد بود؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت، احتمالاً کنسول NX دارای نمایشگر دوم بوده و از آمیبوها پشتیبانی خواهد کرد.
از نکات حاشیهای و جذاب این بازی میتوان به نمایش آن در زمان E3 اشاره کرد. این بازی با اختلاف بسیار بالا بهعنوان پرطرفدارترین بازی نمایشگاه امسال شناخته شد و بازدیدکنندگان برای انجام نسخهی دمو حتی بیش از ۴ ساعت در صف ایستاده بودند. به صورتی که مردم برای انجام آن و رسیدن به ایستگاههای بازی آماده شده برای افسانهی زلدا، در روز آخر نمایشگاه، با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند.
تاریخ انتشار این بازی مشخص نیست؛ اما قرار است بهعنوان یک بازی زمان عرضهی کنسول NX منتشر شود. این موضوع تاریخ انتشار آن را به ۳ ماههی اول سال ۲۰۱۷ موکول خواهد کرد.
نظر شما در مورد ویژگیها و امکانات جدید افسانهی زلدا: نبض طبیعت چیست؟ آیا این نسخه موفق خواهد بود؟
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
عــــــــجـــــــــــــب کیفیتـــــــــــــــــــــــــــی
اما شک نکنید این کیفیت بالا (مثلا عکس مبارزه اون بالا) ماله NX هست و نسخه وی یو کیفیت تصویری پایین تری داره
یه بار دیگه بذارید به طور قطع بگم: عــــــــجـــــــــــــب کیفیتـــــــــــــــــــــــــــی
ممنون از مقاله فوق العاده تون :۱۵:
نمایشش فک برانداز بود :۲۱: مخصوصا برای کسایی که زلدا بازی کردن پیشرفتش نسبت به skyward sword خیلی خیلی زیاد بود!
راستی یه سوال اینکه نسخه NX و Wiiu از لحاظ گراقیکی یکین یا فرق دارن؟!
تشکر
چرا قدرت گرافیکی فرق داره ولی اینکه NX در چه حدی هست مشخص نیست.
دو تا شاعه هست یکیشون میگه تراشه ی گرافیکیش از AMD هست اون یکی میگه تراشه گرافیکش Tagra X1 انویدیا هست.
اما چند روز پیش رجی برگشت گفت برامون مهم نیست و نمی خواهیم وارد دعوای قدرت سخت افزاری سونی و مایکرو بشیم که نشون میده احتمالا قدرتش از دو کنسول دیگه پایین تره
مرسی
در مورد این بازی چطور یعنی کسایی که رو NX بازی میکنن تجربه متفاوتی دارند؟
خیر، در همین متن هم گفته شده کمی با دقت تر بخوان دوست عزیز
«نینتندو اعلام کرده است که تجربهی کسب شده از این بازی در هر دو نسخهی Wii U و NX کاملاً یکسان خواهد بود؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت، احتمالاً کنسول NX دارای نمایشگر دوم بوده و از آمیبوها پشتیبانی خواهد کرد.»
ممنون آقا صادق :۲۴: :۱۵:
به قول دوستمون ما که نمیتونیم بازی کنیم،ولی با این پیش نمایش به وجد اومدیم :lol:
یه نفر مطمئن باشم تو این سایت کاملا منتظر این بازیه شمایی
لینک بعد از ۳۰ سال میتونه بپره :lol: ایشالا توی بازی بعدی بعد ۳۳ سال میتونه حرف بزنه(البته من که گفتم مخالفم) :۲۴:
ایول به پیش نمایش!!
انتظار خفنی از داستان بازی دارم…یکی از تئوری های جالبی که خونده بودم این بود که خرابه ای که لینک تو تریلر E3 میره توش همون قصر پادشاهی نسخه OoT ـه…به شدّت هم شبیه اند…یه جاییش کاملاً شبیه جاییه که تو OoT اوّلین بار با زلدا روبرو میشیم ـه
و این که…واقعاً دیگه تو چمن ها روپی نیست چقدر بیکار بودیم اون موقع
یادش بخیر عین تراکتور چمن ها رو درو میکردیم
آره چمن زنی بخش جدایی ناپذیر این مجموعه بود
تو نسخه ی phantom hourglass هم که رو DSi بازی کردم یکی از ابزارهاش بیل بود. فکر کنم تقریبا تمام شهرها را سانت به سانت با بیل کندم تا همه چی را درو کنم :lol:
با این که امکان تجربشو ندارم ولی مقاله ذوق زدم کرد