ده برتر | ده سبک پازل (ماجرایی) برتر نسل هفتم
در ادامهی انتخاب ده برترهای نسل هفتم نوبت به انتخاب ده بازی در سبک پازل ماجرایی رسید که با گردآوری یک لیست نسبتا کوچک برخلاف لیستهای قبلی که عناوین بسیار زیادی داشتند، به بررسی آنها میپردازیم. در سبک ماجرایی در نسل گذشته عناوین متفاوت و خاصی داشتیم که هرکدام از آنها در جایگاه خودمنحصربهفرد و خاص بودند که توانستند با فراهم آوردن لحظاتی ناب ما مخاطبین بازیهای ویدئویی را مدتها برای رد کردن یک مرحله و حل یک معما در بازی به فکر فرو برده و به جای اکشن و ماجراجویی مقداری هم سرگرم فسفرسوزاندن و کار کشیدن از سلولهای مغز خود باشیم. در ادامه با ما برای این ده برتر هفته نیز با ما همراه باشید.
نویسندگان: حامد محمدپور – تارخ ترهنده
علی فتخ آبادی
۱۰- Deponia
«دپونیا» یادآور اشاره کلیکهای قدیمی است که با پازلهای مختلف ما را غرق در داستان و رمز و رازهای خود میکردند. سبک کارتونی به همراه شخصیتهای دوست داشتنی و گیمپلی کلاسیک باعث شده تا این عنوان هرچه بیشتر لذت بخش و به یادماندنی باشد. اما مهمترین نکتهی بازی وجود معماها و رمز و رازهای متعدد در بازی است که از ابتدا تا انتها مخاطبین را درگیر و تشنه ادامه بازی نگه میدارد. اگر فکر میکنید که عناوین اشاره کلید به انتهای راه رسیدهاند پیشنهاد میکنیم دپونیا را امتحان کنید.
۹- Catherine
«کاترین» Catherine یک بازی خاص است. آنقدر خاص که یا باید طرفدار آثار استودیو سازنده اش باشیم (تیم سازنده پرسونا اتلوس) یا بهدنبال بازیهای خاص و تشنهی تجربههای تازه در این سبک و سیاق. گیمپلی، مصداق تمام و کمال این خاص بودن است. بازی از دو بخش تشکیل شده: بخش اول، در یک کافه جریان دارد که در آن به همراه دوستانتان نوشیدنی مینوشید و گپ میزنید، تلفن همراهتنان را چک میکنید، با بقیه افراد حاضر در بار گپ میزنید و بقیه کارهای معمولی که در یک چنین محیطی میشود انجام داد! .البته، تمامی صبحتها و تنظیم وقتهایی که در این بخش بار، توسط گیمر صورت میگیرد تاثیر صددرصد در زنده ماندن یا نماندن یک سری از شخصیتها و رسیدن به یکی از هفت پایان بازی دارد. پس فقط نوشیدن و دم را غنیمت شمردن نیست. به فکر آخر و عاقبت خودتان و بقیه هم باید باشید. بخش دوم، کابوسهای نقش اصلی بخت برگشته داستان است. در این بخش کابوس شما مجبور میشوید که در مدت زمانی معین، از تعداد بسیاری بلوک مکعب شکل، بالا بروید. بالا رفتن از بلوکها بهخاطر سرعت قابل توجه «وینسنت» (نقش اصلی) مشکلی ندارد، مسئله نحوه چینش درست بلوکها و رسیدن به بهترین راه فرار از دست مانعها و تلههای محیطی و در آخر پرت نشدن توسط بقیه افرادی است که همانند شما در این محیط کابوس وار اسیر شدهاند و اصلا تمایلی ندارند که از این کوه مکعب تارتاروس وار به پایین سقوط کنند. بخش کابوسهای کاترین همانند داستان و خود بازی، پازلی بسیار خوش ساخت و تازه است که به بهترین شکل ممکن، ایده مورد نظر سازندههایش در آن پیادهسازی شده است.
۸- Peggle
Peggle یکی از عناوین موفقی است که استودیوی خلاق Popcap خلق کرده و سبک جدید و تلفیقی از بازیهای پازل و فکری مشابه و معمول را ارائه میدهد. مطمئناً با دیدن چندین مربع، دایره و اشکال مختلف و رنگارنگ چسبیده کنار یکدیگر یاد سبک محبوب، و شایع بازیهای پازل میافتید. پگل از این اشکال رنگارنگ کنار یکدیگر به شکل جدیدی استفاده کرد. علاوه بر دایرههای آبی و نارنجی رنگ مشهور این مجموعه بازی، مستطیلهایی نیز وجود دارند که طراحی مراحل مختلف را پیچیده و متنوعتر میکنند. هر شخصیت در بازی، دارای یک قدرت خاص و ویژه است که با کسب بیشتر امتیاز، و یا با هدف قرار دادن دایره و مستطیلهای سبز رنگ، این قدرت قابل استفاده خواهد بود. مثلاً یک شخصیت قابلیتی به شما میدهد تا توپی که شلیک میکنید و اشکال را هدف قرار میدهید، سریعتر حرکت کند یا در دو مسیر پیش برود تا امتیازات بیشتری کسب کنید. توپ نقرهای رنگ را با توجه به جهت مورد نظر، اشکال باقیمانده و حرکت طبل زیرین هدف گیری کرده و شلیک کنید، و با هر شخصیت افسانهای و خیالی خود اوقات فراغت خوبی را سپری کنید!
۷-Trine
«تراین» یک ماجرایی سکوبازی جذاب و منحصر بهفرد است که در سال انتشار خود توانست چه از لحاظ فروش و چه از لحاظ نقد منتقدین به موفقیتهای خوبی دست پیدا کند. گیمپلی تراین بر پایهی قدرتهای سه شخصیت اصلی بازی بنا شده که هر کدام دارای قابلیتها و قدرتهای خاص خود هستند که در طول مراحل بازی با کمک این قابلیتها میتوان به رد کردن مراحل و حل معماها از آنها استفاده کرد. این روند به خوبی و رفته رفته پیشرفت میکند و حتی از بین بردن دشمنان مختلف بازی نیز در نوع خود راه و رسم شکل خاص خود را دارند که نیازمند استفاده به موقع و دقیق از قدرتهای شخصیتهای داخل بازی و البته فکر کردن درباره چگونگی حل و رد کردن این مراحل است. موفقیت تراین به قدری قابل قبول بود که در فاصله چند سال دو نسخهی دیگر از این عنوان نیز منتشر شد که قسمت دوم در نوع خود با اضافه کردن برخی نکات به بازی به پیشرفت قابل ملاحظهای در بازی برسد.
۶- Echochrome
عناوین منحصربه فردی در سبک ماجرایی یافت میشود؛ بازیهایی که با یک ایدهی خاص و منحصربهفرد که بیسروصدا منتشرشده و در یاد و خاطر مخاطبین ماندگار میشود. Echochrome یکی از این نمونه بازیها است و انتشار آن بر روی کنسول دستی PSP و استفاده از قابلیتهای خاص این کنسول برای حل و رد کردن معماهای بازی از جمله بخشهای لذت بخش و دلپذیر بازی به حساب میآمد. Echochrome سرتاسر پازل و هیجان است به طوری که کوچکترین خطا و عدم تمرکز در بازی باعث شکست خواهد شد. چالشی که بازی در مخاطب ایجاد میکند تا آخر بازی و رد کردن مرحله مخاطبین را میخکوب و به فکر وادار میکند تا بتوانند مرحله مورد نظر را به بهترین شکل ممکن به اتمام برسانند.
۵- Limbo
یک بازی دو بعدی دیگر در سبک سکوبازی ماجرایی؛ یک شخصیت با طراحی ساده و بامزه با دو چشم نورانی در دنیایی سیاه و سفید. شاید در نگاه اول ساده و تکراری به نظر برسد، اما به هیچ وجه اینطور نیست. همان اول بازی که به نظر میرسد پسر بچهی کوچک داستان وارد برزخ شده، با حرکت انگشتان شما بیدار میشود؛ اگر از روی کنجکاوی و امتحانِ این اثر در آغاز ماجرا به جای جلو رفتن عقب بروید، میتوانید متوجه شوید که حداقل با یک عنوان سنت شکن روبرو میشوید. لیمبو با برزخ، یکی از شاهکارهای بازیهای ویدیویی است که توسط استودیو Playdead ساخته شد و هنوز هم بسیاری از طرفداران و مخاطبانش را دیوانه میکند! دنیای سیاه، سفید و خاکستری، بی رحم، آرام و در عین حال خشن لیبمو کاملاً نشان دهندهی مفاهیم برزخ است. لیمبو با تمام سادگیاش، شما را آنچنان درگیر و حیرت زده میکند که میخواهید یک سره تا پایان بازی پیش بروید؛ البته اگر در حل معماهای چالش برانگیز در راه خود به مشکل برنخورید. دو ماه پیش، آخرین بازی Playdead با عنوان درون یا Inside منتشر شد که به شخصه معتقدم بهترین عنوان در سبک خود و در نسل هشتم است که تا الان به بازار آمده است. از هر پلتفرمی که استفاده میکنید، تجربهی این دو بازی را از دست ندهید.
۴- Braid
«برید» یک شاهکار و یک اثر به تمام معناست. اگر به دنبال عنوانی هستید که سلولهای مغزی شما را به چالشی بزرگ بکشاند حتما برید را امتحان کنید. خالق این بازی آقای «جاناتان بلو» یک متخصص در این سبک بازیها است که حتی چندی پیش با خلق عنوان The witness یک اثر ماندگار دیگر در سبک پازل از خود به یادگار گذاشته است. برید از جلوههای گرافیکی زیبا و خاصی بهره میبرد که به خوبی باعث زنده و پویا شدن محیط بازی برای مخاطب شده و حل کردن معماها و رد کردن پازل های بعضا سخت اما شیرین بازی را بسیار دلپذیر و خوشایند میکند.
۳- Machinarium
اگر یک بازی قرار است در سبک اشاره و کلیک دنبال شود، از آنجا که گیم پلی بازی پیچیدگی خاصی ندارد، باید داستان و دیگر بخشهای بازی توجه مخاطب را جلب کنند و انگیزه برای پیشروی در بازی را به وجود بیاورند. Machinarium از آن دسته بازیهای ماجراجویی است که شما حین تجربهی بازی، سادگی چگونگی پیشبرد بازی را کاملاً فراموش میکنید و درگیر اتمسفر و جزییات مراحل و معماهای آن میشوید. معماهای این بازی چند بخشی هستند. شما وارد یک محیط جدید میشوید که در همان صفحه جزییات بسیار زیاد و شخصیتهایی وجود دارند که برای پیشروی و رفتن به محیط یا مرحلهی بعدی، به همه آنها توجه کنید و با آنها تعامل داشته باشید. گاهی اوقات نیز حل معماها فقط به نکات همان محیطی که در آن قرار دارید خلاصه نمیشود و باید به عقب یا جلو بروید و دستکاریهایی را ایجاد کنید. شخصیت اصلی روباتی با نام جوزف است که برخلاف آهنی و فلزی بودن وی، و دنیای وی، سرشار از احساس و افکار مختلف است. این بازی بعد از انتشار حسابی به دل مخاطبان و منتقدین نشست.
۲- Fez
اگر فکر میکنید که عصر عناوین پیکسلی به پایان رسیده است٬ پیشنهاد ما به شما بازی بسیار زیبا و فکری «Fez» است. Fez یک سکوبازی ماجرایی تمام عیار است که کاملا به دنیای پیکسلی و محیط گرافیکی خود وابسته است. در طول بازی با تعاملات شخصیت دوست داشتنی بازی با محیط باعث شده تا یک نوآوری خاصی در روند گیمپلی و حل کردن معماهای بازی شکل گرفته و از این رو Fez به یک بازی مستقل بینهایت متفاوت تبدیل شده است. پیشرفت در مراحل بازی و بهخصوص مراحل پایانی در تنوع پازلها و مراحل آن بسیار متنوع کار کرده و توانسته یکی از بهترین عناوین در سبک سکوبازی ماجرایی را برای ما به ارمغان بیاورد.
۱- Portal 2 & Portal
انتخاب گزینهی اول و رتبه یک برای سبک پازل کار بسیار آسانی بود. به راحتی پورتال با فاصلهی بسیار زیادی که با رقبای خود در این سبک دارد نه تنها یک اثر تمام عیار در سبک پازل ماجرایی است بلکه به تنهایی یک بازی عالی با داستان و شخصیتپردازی منحصر به فرد است که بار دیگر توانایی بسیار بالای استودیو «valve» در ساخت بهترین بازیهای دوران خود را نشان میدهد. استفاده از اسلحهی پورتال برای حل کردن معماها شاید در بسیاری از بازیها بوده و ممکن است فقط در یک بخشی از یک بازی قرار گرفته باشد اما در این بازی پورتال کردن به عنوان هستهی اصلی بازی و گیمپلی به شمار میرود که باعث شده تا بازی از ابتدا تماما یک ماجرایی تمام عیار را در روبروی مخاطب قرار بدهد. تنوع پازلها و نحوهی حل آنها در هر مرحلهای متفاوت بوده و راه حل آنها نیز به مرور سختتر و چالش برانگیزتر میشود. این روند به هیچ وجه خسته کننده نیست چون بازی در کنار معماهای خود یک داستان و شخصیت پردازی غنی نیز دارد که توانسته اثر نهایی را به یک شاهکار تبدیل کند. از همین رو ما در این قسمت هر دو قسمت منتشر شده از پورتال را در یک رتبه قرار دادیم چون به واقع هیچ تفاوتی در ارزش بازی فوق در قسمتهای آن وجود ندارد و هر دو عنوان یک بازی کامل بوده و ارزش حضور در رتبه نخست را دارند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
جالب بود لذت بردم
تشکر
بنظر منم Limbo باید رتبه بهتری داشته باشه
خسته نباشید.
فقط موضوع اینه که شما آثار تل تیل رو بازی ماجرایی حساب نمی کنید؟ یا کلا آدم حساب نمی کنید؟
سلام
نه اینجا فقط بازی هایی که پازل محور هستن مد نظره
ادونچر یا ماجراجویی خالص در آینده لیستشو قرار میدیم.
کلا سبک پازل داخل سبک پلتفومر و ماجرایی قرار میگیره و اون بازی هایی که کلا پازل هستن بیشتر مثل عناوین شبیه خانه سازیه برای همین اینجا سعی کردیم اون بازیایی که محور اصلیش پازل هست رو گزینش کنیم.
عجیبه چون تا شماره ی ۵ هیچکدوم حتی اسمشون هم برام آشنا نبود!
حالا Echochrome یا Catherine چون انحصاری هستن ممکنه نرفته باشی سراغشون ولی جدا Trine رو هم تجربه نکردی یعنی ؟
اینا که همش پازل/معمایی بود تقریبا و خب رتبه هام …!
بنظرتون نباید یه فرقی بین بازیای پازل پلتفرمر و ادونچر بزارید؟
ممنون بابت مقاله :*:
ده برتر خیلی خوبی بود فقط من طبق معمول با جایگذاری ها مشکل دارم… اول اینکه اصلا Monument Valley تو لیستتون نیست وبعدشم اینکه لیمبو معتقدم هرجور حساب کنید باید جزو ۳ تای اول میشد نه اینکه رتبه ی ۵م بمونه :۱۲:
“دره یادبود” فکر کنم جزو نسل ۸ حساب بشه.
در مورد لیمبو موافقم باهاتون.
آره درست میگی اشتباه فکر کردم ۲۰۱۲ منتشر شده :۲۴:
لیمبو هم به نظرم دلیلش این بوده که نویسنده مقاله زیاد با بازی ارتباط برقرار نکرده چون توضیحاتش راجب بازی زیاد دلچسب نیست.
ده برتر خوبی بود
بجای اکوکروم میشد انتیچمبر رو هم قرار داد.که البته سبک و سیاق نسبتا یکسانی هم دارند.
عه! پس Next Big Thing چی؟؟؟؟؟؟ :۲۲:غیر از اون بازم خیلی هست!