معرفی دو بازی زیبا Cave Story و Katamari Damacy
مدتی بیش متنی بر بازی قدیمی و بیادماندنی EarthBounD نوشتم؛ سعیام بر این بود که این اثر زیبا و در ایران کمتر شناخته شده را به طیف بیشتری از بازیکنندهها بشناسانم. بعد از گذشت یک مدت به این فکر افتادم که کار مشابهی را با چند اثر معروف ولی مجهول دیگر در کشور نیز انجام بدهم و لااقل آن دسته از آثاری را که خودم با آنها آشنایی کافی دارم را به بقیه عزیزان نیز معرفی کنم.
برای این قسمت، شرحی کوتاه بر دو بازی Cave Story (داستان غار) و Katamari Damacy نگاشتهام؛ محصول اول یک مترویدوانیا سحرانگیز و دومی یک محصول یگانه(!) است، در توضیحات این بازی منظورم را از مورد خطاب قرار دادن این اثر با صفت «یگانه» متوجه خواهید شد.
شاهکارهای زیادی در سبک مترویدوانیا ساخته شده است؛ از خود سری متروید نینتندو که پایه گذار این سبک از پلتفرمینگ در بازیهای ویدئویی بود تا نسخههای دوبعدی سری Castlevania و این اواخر Shovel Knight و Rouge Legacy و Axiom Verge. در این بین، یک اثر کمتر دیده شده نیز هست -باز هم تاکید میکنم، در ایران- که به راحتی در کنار شاهکارهای این سبک قرار میگیرد، این اثر عنوان داستان غار است که در سال ۲۰۰۴ نگاهها را متوجه خود کرد. یک مترویدوانیای فوقالعاده که در تمامی بخشهایش یک کلاس درس بینظیر برای علاقهمندان محسوب میشود. همانقدر که UnderTale با وجود سادگی در برخورد اولیه دارای نوآوریهای داستانی ریز و درشت و کیفیت بسیار بالایی در ژانر نقشآفرینی بود، داستان غار این جایگاه را در بین بازی های سبک مترویدوانیا داراست.
اجازه بدهید صحبت خاصی پیرامون داستان بازی نداشته باشیم. داستان این اثر را خودتان باید همانند نقشه هزار تیکهاش که خرد خرد برای شما آشکار میشود تجربه کنید و قطعات مختلفش را در کنار یکدیگر بچینید تا در نهایت سر از راز این غار عجیب شناور در آسمان(!) در بیاورید. بازی سه پایان اصلی دارد؛ حتما در ویکیای بازی نحوه دستیابی به بهترین پایان را مطالعه بفرمایید. در راه رسیدن به این پایان، با مرحلهای کاملا تازه روبهرو خواهید شد که از مخفیترین راز بازی پرده برمیدارد.
غار بازی ما، علاوه بر دارا بودن یک داستان بسیار زیبا و پرداخت شده، از گیمپلی، موسیقی و گرافیک فوقالعادهای نیز بهرهمند است. به همین دلیل بررسی این اثر صرفا تبدیل به سیاههای از تعریف و تمجید به شیوههای گوناگون میشود. باید تجربهاش کنید و در غار داستان غرق شوید تا هارمونی بینظیر موسیقی و گیمپلی و شخصیت پردازی محشرش را درک کنید. طراحی محیط غار و گرافیک ساده ولی چشم نوازش را یادم رفت، معجونی از بهترین مواد اولیه است این بازی.
وقتی دارید درمورد آندرتیل صحبت میکنید، بدون شک حداقل یک اشاره به نام «توبی فاکس» خواهید کرد؛ خالق این بازی و همه کارهاش. «دایسوکه آمایا» این نقش را برای داستان غار دارد؛ کارگردان و نویسنده و موسیقیدان، صاحب استودیو شخصی خودش Studio Pixel که با همکاری Nicalis دست به خلق این اثر زدند. کیفیت بالای بازی هم در تمامی بخشها نیز نشان دهنده هنر بسیار آمایاست که توانست فرزندش را در تمامی بخشهای زندگیش درست بزرگ کند و در نهایت یک غار، به عمق و بزرگی تمامی غارهای هستی تحویل جامعه بازیبازان دهد.
داستان غار را بازی کنید. حتا اگر طرفدار پر و پا قرص آثار مترویدوانیایی نیز نیستید و حتا سراغ خود متروید نیز نرفتهاید باز هم مهم نیست؛ این اثر را بازی کنید. در سال ۲۰۱۱ نسخه ریمستر و بهبود یافته بازی با دو نام «پلاس» (برای رایانههای شخصی) و ۳D (برای کنسول دستی ۳DS) مجددا منتشر شد. نسخه ۳DS تماما بهصورت سه بعدی کار شده بود در حالی که نسخه پلاس شامل بهبود تمام و کمال گرافیک و کیفیت فایلهای موسیقی بود. برای تهیه این بازی نسخه پلاس مناسبترین گزینه است، مگر اینکه به یک عدد ۳DS دسترسی داشته باشید.
در مقدمه این اثر را با صفت «یگانه» مورد خطاب قرار دادم. خب ممکن است بپرسید که چه چیزی این بازی را خاص میکند و من نیز در جواب خواهم گفت؛ همه چیز! تصور کنید شما پسر پادشاه تمام کهکشان هستید و سرور عالم(!) نیز برای جشن تولد شما تمامی ستارهها را از کهکشان برمیدارد و به عنوان جایزه شما را مسئول پر کردن جای خالیشان میکند، به همین منظور به شما شی توپ مانند بسیار چسبناک با نام Katamari میدهد و به زمین میفرستدتان تا با چرخاندن این توپ چسبناک گرد و جذب هرچه بیشتر هرچیزی که میتوانید، آن را بزرگ و بزرگتر کنید تا کاتاماری مذکور که حال درونش از شیر مرغ تا جان آدمیزاد -به معنای واقعی- دارد را به پدر گرامی تقدیم کرده تا او ستارههای گرد و گوگولی را مجددا به آسمان بیکران کهکشان بازگرداند.
این عنوان مظهر تمام و کمال یکی از آن ایدههای بسیار غریب و غیر عادی ژاپنی است که گه گاهی در یک بازی غلضتش زیاد میشود و نتیجهاش به خلق عناوینی عجیب، ولی بسیار نو و تازه همانند کاتاماری دماشی خطم میشود؛ آثاری که جای خالیشان در نسل کنونی بسیار حس میشود. این خاص بودن فقط مختص ایده کلی نیست، در تمامی اجزای بازی رسوخ کرده است. از موسیقیهای محشر بازی گرفته که ترکیبی از باب ژاپنی و الکترونیک و پیانو هستند تا سبک گرافیکی سیل شید بسیار خاص و زیبایش و در نهایت پیادهسازی بی کم و کاست آن ایده اولیه در قالب یک گیمپلی نامتعارف و سراسر ژاپنی. نکته قابل توجه قرارگیری فوقالعاده این بخشهای عجیب و نسبتا بیربط در کنار هم هست که در نهایت به خلق محصولی بسیار زیبا و کمیاب به نام کاتاماری دماشی بدل شده است.
نسخه اول این سری که در سال ۲۰۰۴ میزبان کنسول پلیاستیشن ۲ سونی بود با بازخوردهای بسیار خوبی نیز چه در نزد بازیبازان و چه منتقدان روبهرو شد و پس از آن تا به امروز هشت نسخه دیگر از آن نیز طی سالهای مختلف بر روی کنسولها و گوشیهای هوشمند عرضه شد و هنوز هم جذابیت و خاص بودن خود را حفظ کرده است. پس دست بجنبانید و یکی از قسمتهایی که تهیه کردنش برای شما آسانتر است را گیر آورده و کاتاماری خود را بغلتانید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فوقالعاده :۱۵:
هردفعه اسم آندرتیلو میاری قشنگ وسوسه شم :۱۴:
کیو استوری از قبل تو فکرم بود بازی کنم. بزودی تجربش میکنم. کاتاماریم هیچ اشنایی باهاش نداشتم رو اندروید خواهم گرفتش
فرزاد به این تکته هم توحه داشته باش که گیم پلی نسخه اندروید کاتاماری با نسخه کنسولیش متفاوته. کلیت و ذاتشون یکیه،ولی پیاده سازیشون در بطن هر کدوم متفاوت. برای همین یکی از دو نسخه PS2 رو حتما پیشنهاد میکنم. سیستم بالایی هم نمیخوان و راحت هم با شبیه ساز راه میان. تازشم، خالق سری فقط روی دو نسخه اول کار کرده. katamari damacy و we love katamari :15:
داستان زیر! رو هم انقدر دوست دارم که دلم نمیاد مدام اسمش رو نیارم. دلم میخواد هرکی هنوز این رو نشناخته و بازیش نکرده بزور هم که شده بره سراغش :۱۵: