come on | BATMAN vs JOKER | round2

Hamedgh توسط Hamedgh
در ۱۳۹۰/۰۴/۰۹ , 20:11:21

شروع قسمت دوم / Hamedgh
————————————

*مکالمه ژوکر با مرد دو چهره (دنت) :
د: اون کار آدمهات بود ، نقشه تو بود.
ژ: تو واقعا فکر میکنی من آدمی هستم که نقشه می کشم؟ تو فکر می کنی من چی هستم؟ من یه سگم که دنبال ماشین ها میفته. من نمیدونم با کسی که گیر میندازم چیکار میخوام بکنم. میدونی من … فقط یه چیزهایی رو انجام میدم. مافیا و پلیس ها نقشه می کشند. گوردون نقشه می کشه. میدونی که اون ها نقشه کش هستند. نقشه کش ها (مافیا و پلیس و سرمایه دارها و سیاست مدارها) سعی دارند دنیای کوچیک اطرافشان رو کنترل کنند. من نقشه کش نیستم ولی سعی می کنم که نشون بدم که نقشه کش ها چطوری به طرز غم انگیزی سعی می کنند تا دنیا اطراف و چیزهایی که واقعا هستند رو کنترل کنند. خب اون موقع می گم…اوه بیا این جا.
وقتی بهت میگم که تو و نامزدت یه مسئله شخصی نبودید میدونی که دارم راستش رو میگم. اون کار نقشه کش هایی بود که شما رو جایی که باید باشید قرار دادند. شما نقشه کشیدید ، شما نقشه داشتید. ببین نقشه ها تو رو به کجا رسوند (نصف بدن دنت سوخته).
من کاری که درش بهترینم رو انجام دادم. نقشه کوچیک شما رو گرفتم و کمی تغییرش دادم. ببین با یه کم طبل و گاز و چند تا گلوله چه بلایی به سر این شهر آوردم. هومممم؟ میدونی … میدونی من چی گفتم؟ هیچکس از اینکه همه چیز مطابق نقشه پیش بره وحشت نمی کنه حتی اگر نقشه ترسناکی باشه. اگر من بگم فردا به مجلات این خبر رو بده که : یه گانگستر مورد هدف قرار خواهد گرفت یا چند کامیون سرباز منفجر خواهد شد ، هیچکس نمی ترسه بخاطر اینکه اینها فقط بخشی از یک نقشه اند. ولی اگر در خبر بگم که یه شهردار پیر و نحیف خواهد مرد یکدفعه همه فکر و ذهن خودشون رو گم می کنند (به دست دنت اسلحه میده و آن را به سمت چهره خودش میگیره) یه کم بی قانونی نشون بده و قوانین نوشته شده رو واژگون کن یکدفعه همه چیز به هرج و مرج میره. من مامور هرج و مرجم. اوه در مورد هرج و مرج چیزی میدونی؟ اون منصف و زیباست.
د: (یک طرف سکه رو نشون ژوکر میده) تو زنده می مانی (و طرف دیگر رو نشون میده) تو می میری
ژ: ممممم ، حالا داریم گپ می زنیم.

*مکالمه ژوکر با راشل (نامزد سابق بتمن) :
ژ: انجامش دادیم ، عصر بخیر خانم ها و آقایان . ما سورپرایز امشب هستیم. من فقط یه سوال دارم ، هاروی دنت کجاست؟ میدونی هاروی کجاست؟ می خوام ازش یه چیز کوچیک بپرسم هممم؟ نه؟ تو میدونی؟ می خوام باهاش تسویه حساب کنم.
مهمان: ما از آدمکش ها نمی ترسیم.
ژ: می دونی تو منو یاد پدرم میندازی ، پدر نفرت انگیزم.
راشل: باشه ، صبر کن
ژ: خوبه ، سلام خوشگله! تو باید میوه چلانده شده هاروی باشی. البته زیبا هم هستی. به نظر عصبی میای. میخوای بگم این زخم چیه؟ (شروع به چرخیدن دور راشل می کنه) بیا اینجا به من نگاه کن. ببین من زن داشتم زیبا مثل تو . چه کسی می تونه با دیدن من بگه من نگران چیزی هستم؟ چه کسی می تونه بگه که لبخند بیشتری بزنم؟ چه کسی حاضره شرط بندی کنه و بره کنار کوسه ها ته آب . یه روز قماربازها صورت زنم رو بریدند و ما پول عمل نداشتیم. او عمل نشد و من دوست داشتم او رو دوباره خندان ببینم. هممم؟ فقط می خواستم بدونه که به زخم هاش توجهی نمی کنم. منم یه تیغ فرو بردم داخل دهانم و اینکار رو با خودم کردم. می دونی چیه؟ او نمی تونست به من نگاه کنه و منو ترک کرد. حالا من طرفدار شادیم. حالا من برای همیشه لبخند می زنم.
ر: (راشل با ژوکر در میفته)
ژ: یه کم استعداد دعوا در تو هست ، دوست دارمش
بتمن: (یک دفعه وارد میشه و حمله می کنه) پس باید منو دوست داشته باشی ، اسلحه رو بنداز
ژ: اوه حتما! پس اول ماسکت رو بردار تا ببینیم واقعا کی هستی
ب: بذار اون بره
ژ: چه کلمات حقیرانه ای انتخاب کردی

*ژوکر: شما همه توجهتان به پول جلب شده ، این شهر سزاوار رسیدن به کلاس بالاتری از جرم و جنایت است و منم قصد دارم اون رو بهشون تقدیم کنم.

*ژوکر: من در خیالم به دنیای بدون بتمن فکر می کنم که در آن گانگسترها درآمدی دارند و پلیسها هم در تلاش نابود کردنشان هستند.

*مکالمه ژوکر با استفن : می خوای بدونی چرا از چاقو استقاده می کنم.اسلحه ها خیلی سریعند و نمی تونی همش رو مزه کنی و هیجان کمی دارند.در آخرین لحضات مردم چیزی رو نشونت میدن که واقعا هستند.
—————————
*ژوکر به بتمن : “خوش اومدی به دیوونه خونه! بتمن ، من یکسری تله گذاشتم و تو هم خیلی با شکوه درونش پریدی. پس بگذار به این پارتی که شروع شده ادامه بدیم .”
—————————
اما تصویری که از ژوکر در بازی “بتمن : تیمارستان آرخام” ارائه میشود کمی خشک تر ، خشن تر و هیولا گونه تر است.در واقع ژوکر در بازی نوعی بیمارگونه و تیمارستانی عمل میکند.با خندهای وحشتناکش و با قیافه شیطانی که از خود به نمایش می گذارد.در واقع بخش شرور شخصیتش ، خیلی تیز و زمخت در بازی نمود یافته و بزرگنامی می گردد. در بازی بعضی از المانهای شخصیتی و اصلی که ژوکر در داستانهایش ارائه می دهد را در او نمی بینیم. و در طول بازی آنچنان شخصیت پیچیده ای رو از خود به نمایش نمی گذارد و نیز جز در آخر بازی شاهد برخوردهای فیزیکی او با بتمن نیستیم و فقط از راه دور بتمن را با هرج و مرجهای خود به دردسر می اندازد. آنچه که باید از این ضد قهرمان قدرتمند دنیای تاریک تبهکاری ببینیم ندیده و او پا را از یک دشمن متوسط برای بتمن فراتر نمی برد. شاید مبارزه او در بخش آخر می توانست جور دیگری به نمایش درآید و شاهد مبارزه نفس گیر و معقولانه تری باشیم. چون شخصیتها آنچه که هستند و تعریف شده اند را به نمایش می گذارند.
—————————
*به دیالوگهای ژوکر در بازی “بتمن تیمارستان آرخام” توجه کنید:

* ژوکر: آقایون بیاد بسپارید او ممکنه آدم ساده و احمقی باشه و یا احمقانه حرف بزنه ولی اجازه هم نمیده کسی شما رو مسخره و گمراه کنه. (بهترین دیالوگی که ژوکر می توانست با آن بتمن را توصیف کند – ژوکر از بتمن تعریف میکند و نشان میدهد که بتمن را می شناسد و به او احترام می گذارد)

*ژوکر: بیا بتمن! تنهام بذار. برای من … بهترین دوست باش

*ژوکر: به قفلهای جدید امنیتی نگاه کن ، پس چطوری یه مرد به فکر شکستن آنها برای فرار باید بیفته؟

*ژوکر: من تیمارستان رو کنترل می کنم و تو هم هیچ جا نمیری ، من نمیخوام
بتمن: اگه فکر می کنی که اجازه میدم فرار کنی …
ژوکر: (حرفش رو با مسخره بازی قطع میکنه) همیشه مثل قهرمان ها حرف میزنی. از اینکه نگاهت کنم خسته شدم.چرا نمیای منو پیدا کنی؟

*ژوکر به خلافکارها: میخوام همه بدونند که من از کارهای سخت قدردانی میکنم.با نگاه کردن به شما یاد فیلم مورد علاقه ام می افتم که شبها تماشا می کردم. اسمش چی بود؟ اوه آره ، حمله احمقهای نادونی که نمی تونند یه احمق تر از خودشون رو که لباس خفاشی پوشیده ، پیدا کنند. حالا از اینجا گورتون رو گم کنید .

*ژوکر: می خوای حرارتم رو کم کنی؟ خوشحال میشم که شلوارم رو پایین بکشم.

*ژوکر: دینگ دونگ! امروز بازرس ژوکر میخواد بگه که همه مامورها امنیتی آرخام اخراج میشند چون بودجه مالی رو قطع کردند.

*ژوکر (وقتیکه دستگیر شده) : به من بگو خفاش ، واقعا چی تو رو می ترسونه؟ ازاینکه در حفظ این چاه مستراح شهری شکست بخوری؟ اینجا حضور نداشتن مامور عالی رتبه دولت؟ از من در حالیکه با تسمه بسته شدم؟

*ژوکر: هارلی یه دست گرمی بود ؛ خفاش. او کارش رو خوب انجام داد من بهش امتیاز B+ رو میدم. اما مابین من و تو ، من امتیاز A می خوام. (قابل توجه دوست عزیزم امید/ پیش نمایش بتمن: شهر آرخام)
—————————-
در این قسمت باز هم شخصیت و شخصیت پردازی را بیشتر شکافته و از آن بیشتر یاد خواهیم گرفت.

**********************
**برای مهارت در شخصیت پردازی، دو نکته بسیار مهم است:

۱- تجربه کنیم: برای نویسنده ای که تازه می خواهد شروع به نوشتن کند، دقت در رفتار و منش آدم های دور و برش بسیار مهم است. مصالح نویسنده، مردمی هستند که در میان آنها زندگی می کنند و از آنها می نویسد. اشخاصی که برای داستان های خود بر می گزیند، باید از میان مردمی باشد که با آنها آشنایی دارد.
دانش نظری اگر چه ارزشمند است، اما به تنهایی کارگشا نیست و باید با دانش عملی همراه باشد. نویسنده ای که از مردم جدا می شود و در گوشه ای می نشیند و افکار و تصورات خود را از مردمی که آنها را نمی شناسد، به روی کاغذ می آورد، نمی تواند اثری قابل توجه خلق کند.
پس یادمان باشد برای اینکه بتوانیم شخصیت هایی باورپذیر خلق کنیم، باید به خصوصیات اخلاقی و رفتار آدم های دور و برمان توجه کنیم. زیاد توجه کنیم. وقتی به یک مهمانی می رویم، به جای آنکه نقل مجلس بشویم و مدام خاطره تعریف کنیم و بدون توجه به دغدغه های مختلف آدم ها، سعی کنیم همه را با حرف های مان بخندانیم یا حیرت زده کنیم، بیشتر بکوشیم به رفتارهای متفاوت آدم ها توجه کنیم. به منش و سلوک آنها دقت کنیم. ببینیم هر کدام از آنها، در یک موقعیت مشابه، چه رفتار متفاوتی می توانند داشته باشند. هر یک از آنها، وقتی شگفت زده می شوند چه عکس العملی نشان می دهند. وقتی عصبانی می شوند چه می کنند. تا وقتی که در رفتار های آدم ها دقیق نشویم، نمی توانیم شخصیت های کاملی خلق کنیم و همه جنبه های لازم برای شخصیت پردازی را در داستان خود، لحاظ کنیم.

۲- زیاد مطالعه کنیم: در کنار تجربه شخصی، عنصر مطالعه و تحقیق هم بسیار مهم و ضروری است. بدیهی است که هیچ نویسنده ای در عمر کوتاه خود، نمی تواند به طور جامع و دقیق به شناخت کاملی از آدم ها دست پیدا کند. پس باید زیاد بخوانیم. خوب بخوانیم و داستان های خوبی بخوانیم.
در مقوله شخصیت پردازی، توجه به یک نکته لازم است. و آن اینکه شخصیت پردازی در داستان کوتاه، با شخصیت پردازی در رمان بسیار متفاوت است. در رمان، فضای کافی برای پرداختن به تمام زوایای فرد وجود دارد. اما در داستان کوتاه، این امکان وجود ندارد. بلکه همین قدر که رفتار و گفتار آدم های داستان تناقض نداشته باشد، شاید کافی باشد، که البته رسیدن به همین عدم تناقض، به مهارت زیادی نیاز دارد.

**منظور از شخصیت ، لزوما شخصیتی انسانی نیست. داستان ها می توانند از درخت ، حیوان و یا یک شیء به عنوان شخصیت داستانی بهره مند شوند و تنها الزام در این خصوص ، تفویض وجوه انسانی به آن ها است. (مبانى داستان کوتاه ، مصطفى مستور)

**شخصیت ، اساس و پایه ی هر داستانی است. بدون شخصیت ، هیچ داستانی شکل نمی گیرد و کمتر حادثه ای به وجود می آید و در صورت به وجود آمدن هم هیچ تاثیر عاطفی روی خواننده نخواهد گذاشت. (پلی به سوی داستان نویسی ، داریوش عابدی)

**یک داستان نویس برای آن که شخصیت های داستانش را خوب به خواننده بشناساند ، باید او را نسبت به خصوصیات ظاهری و اخلاقی شخصیت های داستانش آگاه سازد. این عمل را شخصیت پردازی می گویند. اگر این کار به خوبی انجام شود ، خواننده با شخصیت هایی که حوادث داستان برای آن ها اتفاق می افتد ، احساس صمیمیت بسیار زیادی می کند و به این وسیله تاثیر لازم بر او گذاشته خواهد شد. (پلی به سوی داستان نویسی ، داریوش عابدی)

**هنری جیمز نیز تعریف قابل توجهی از شخصیت ارائه می دهد:” شخصیت چیست؟ مگر شرح وقایع. واقعه چیست؟ مگر نمایش شخصیت!” (مبانى داستان کوتاه ، مصطفى مستور)
*********************
پایان قسمت دوم/ Hamedgh
با من همراه باشید ضرر نمی کنید.

قسمت اول


24 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. سلام دوست عزیز.مقاله خیلی خوبی بود.چیزهای زیادی از اون یاد گرفتم.اما به نظر من بهتر بود دو نکته رو رعایت میکردی.
    ۱.ارائه توضیحات و برداشتهای خودت با توجه به این دیالوگها پیرامون شخصیت ژوکر که البته در قسمت اول اینکار رو کرده بودی اما از نظر من جای کار بیشتری ذاش.
    ۲.بهتر بود تعاریف شخصیت شناسی و شخصیت پردازی را محدود به همون قسمت اول میکردی.
    در آخر هم جا داره دوباره از مطلب خوبت تشکر کنم.

    ۰۰
    1. با سلام!

      یک قسمت دیگر باقیمانده است امیدوارم توانسته باشم کمی مفید بوده باشم

      با تشکر از همه دوستان عزیز!

      ۰۰
    2. حامد جان خوشم میاد انتقاد پذیری بالایی داری، اگه این خصیصه رو حفظ کنی و فقط محدود به این سایت نباشه در آینده جاهایی کمکت می کنه که فکرشم نمی تونی بکنی، بهت تبریک می گم! امیدوارم مقاله ی بعدی زیبا و کاملتر باشه. با تشکر Himsy
      _________
      PC$-RPG

      ۰۰
  2. حامد خان خیلی عالی بود فکر کنم کل فیلم شوالیه تاریکی رو با هم خوندیم! در واقع مرددم که نظرم رو بازگو کنم یا نه، از طرفی شما کاربر نمونه ی سایت هستی و اینقدر زحمت می کشی و از منابع گوناگون سخنان افراد مختلف رو جمع آوری می کنی و به دوستان کمک می کنی، اما از طرفی به عنوان یک دوست باید عرض کنم که مشکلات اساسی ای در مقالات شما دوست عزیز وجود داره، البته امیدوارم از من نرنجی ولی به نظرم گفتنن اونها بهتر از نگفتن اونها به شماست،اول از همه در مورد این مقاله باید بگم که در واقع آیا اینکه یک سری دیالوگ ها رو در مقاله قرار بدیم و دوستان مطالعه کنند واقعا بررسی شخصیت پردازیه و یا صرفا پیدا کردن غلط های املایی در فیلمنامه ی بتمن شوالیه تاریکی؟ نکته ی بعدی این است که نگاه تک بعدی به ژوکر و بتمن و تنها بسنده کردن به فیلم شوالیه تاریکی و بازی تیمارستان آرخام کافی نیست، بتمن از سال ۱۹۳۹ به وجود اومده یعنی تقریبا قبل از جنگ جهانی دوم!!! حالا تنها با بررسی دیالوگ هایی که بین ژوکر و دیگران مطرح می شه نمی شه در مورد این شخصیت قضاوت کرد، البته فکر کنم قضاوت اصلی رو در این مقاله ها خود دوستان خواننده باید انجام بدهند چون تنها دیالوگ ها تایپ شده و نتیجه گیری خاصی انجام نشده، در ضمن، باید میان نکات طراحی شخصیت و بررسی اون فرق گذاشت، نکته هایی که شما دوست عزیز از بزرگان ذکر کردی به تعریف شخصیت برمی گرده نه بررسی شخصیت یک کاراکتر خاص، در واقع این نکات ارتباطی به بررسی شخصیت پردازی ها نداره و فکر کنم برای کسانی که قصد نوشتن رمان و یا ایجاد یک شخصیت محبوب رو دارند مناسب تر باشه، همچنین وقتی شما مقاله ای رو می نویسی باید نظر خود، برداشت های خود و دریافت های خود رو بیان کنی و مثلا برای بررسی شخصیت بتمن و یا ژوکر به نکات ظریف موجود در شخصیت های این دو اشاره کنی که فکر می کنم این بخش کمترین حجم رو در مقالات شما به خود اختصاص می ده و بیشترین بخش شامل دیلوگ های ردو بدل شده میان این دو کاراکتره ، بهتر بود قبل از این که دست به قلم ببری و مقاله ای رو در سایت قرار بدی ابتدا مشخص می کردی که هدفت از نوشتن چیه، و آیا قصد نوشتن مقاله ای که ظرافت های موجود در شخصیت یک کاراکتر و دلایل محبوبیت اون رو ذکر می کنه داری و یا کتابی تالیفی و جمع آوری شده از سخنان بزرگان در مورد چگونگی ایجاد یک شخصیت خوب و یا قصد یاد آوری و باز نویسی فیلم نامه ی شوالیه تاریکی و یا دیلوگ های ژوکر در تیمارستان آرخام؟ البه فکر کنم دیگر دوستان هم متوجه این کاستی ها شده اند اما دیالوگ های کاراکتر ژوکر آنقدر جذاب بوده که همه ی دوستان راضی باشند، قصد توهین نداشتم و سندروم خود بزرگ بینی مفرط و یا دعوی زیاد فهمی بیش از حد ندارم اما همواره این نکات در این سلسله مقاله آزارم می داد و میان بازگو کردن آنها به شما دوست عزیز که ممکنه سبب رنجش بشه و بازگو نکردن آنها مردد و دو دل بودم، با این حال امیدوارم با توجه به ظرفیت ها ی موجود در شما دوست عزیز و رعایت برخی نکات در آینده شاهد مقالات پر باری از شما باشیم، اولین نکته اینکه سعی کن کمتر از بازگو کردن سخنان مختلف و برداشت های گوناگون از منابع مختلف حتی با ذکر منبع استفاده کنی، یعنی ابتدا منابع مختلف رو مطالعه کن، سپس در درون خودت به جمع بندی مشخصی برس و سپس جمع بندی ای که اطلاعات اولیه ی اون از منابع گوناگون جمع آوری شده و محصول تفکرات خودته بازگو کن، نه اینکه صرفا از دیگران نقل قول کنی و متاسفانه ادعا کنی که این مقالات رو در هیچ سایت دیگری نمی توان یافت و غیره، نکته ی بعدی اینکه سعی کن نوشته ها رو کوتاه تر کنی، یعنی از اطناب و درازگویی پرهیز کنی و خطوط فراوانی رو برای موضوعی کوچک ننویسی، نکته ی بعدی اینکه سعی کن از ادبی مآبی بیش از حد خودداری کنی و روان تر حرف بزنی طوری که خواننده با خود فکر نکنه که زحمت تایپ برگه ای از لغتنامه ی دهخدا رو کشیدی. در مجموع ضمن طلب پوزش دوباره ؛ از زحمات بی دریغت برای پر بار شدن سایت تشکر می کنم و همچنان امیدوارم که با اینکه حرف های بنده(البته بخش کوچکی از حرف ها و نکاتی که می شد گفت رو عرض کردم) کمی تند بود از من رنجیده خاطر نشی . با تشکر Himsy از انجمن pc$ & rpg

    ۰۰
    1. با سلام!
      از اینکه دوست عزیزم himsy و دیگر دوستان با نظراتشان این مطلب را پررنگتر کردند تشکر می کنم.
      ———–
      آه himsy !لازم نیست اینقدر عذر خواهی کنی.کلام خودش با آدم حرف می زند و نوع نوشتارت گویای آن.
      از این موضوع استفاده می کنم و به شما می گویم که کلام جادو میکند قدرت کلام و نوع دیالوگ گویی کاری میکند که مخاطبان اختیار از کف بدهند و شخصیت متکلم را بهتر بپذیرند یکی از علل پذیرفته شدن این ژوکر همین است.قدرت دیالوگها را دستکم نگیرید و بجای توجه به ظاهر قضیه به باطن آن و مقصودم بیشتر توجه کنید.
      یکی از المانهای شناخت شخصیت نوع کلام گویی وسخنان شخص مورد نظر است و تاثیر آن بر چهره شخص و مخاطبش.سخنان مذهبی را چگونه می بینی؟ قرآن را می خوانی در حالیکه خداوند بزرگ را نمی بینی ولی آثارش را با خواندن یا گوش دادن سخنانش بهتر درک می کنی.خدای بزرگ با سخنان خود که در قالب نوشتار آمده قدرت و اعجاز خود را به همه نشان داده چرا که بعد از اینهمه مدت کسی توانایی آوردن مانند آنرا ندارد.چرا؟ چون کلام کسی است که کسی مانند او نیست پس کلامش هم منحصر بفرد است.
      اگر ژوکر شخصیتی لال بود چقدر از آن جذابیت بهره میبرد؟ شما حرکات و اکشن شخصیت را می بینید اما دیالوگهایش شما را هدایت می کند ، راهنمایی میکند و به شما اطلاعات می دهد.حتما توجه کرده ای که اگر ده نفر کلمه “بفرمایید” را ادا کنند شاید در بینشان یکی از همه زیباتر آنرا ادا کند و شما را تحت تاثیر خود قرار دهد.پس بهمراه دیالوگها ، نوع ادا و طرز بیانش هم مهم جلوه می کند.
      من در کنار مطالب آموزشی که هدفم اطلاع رسانی بود از سخنان کسانی که در این زمینه دانش بیشتری دارند نیز بهره بردم.اینکه ایده بدی نیست.در بعضی از بازیها (COD) و در میان لودینگ آنها بر روی صفحه جملات انسانهای بزرگ نقش می بندد و از این طریق اطلاعات بیشتری از موضوع بازی در اختیار مخاطبان قرار می دهد.
      و بعد توضیحات خودم را از شخصیتها در ادامه آورده ام.انصافا کجا اینطوری از ژوکر یا بتمن مطلب خوانده ای.درست یا نادرست؟
      نمی گویم هر آنچه که نوشته ام درست است ولی نوشته ام تا بنویسید که اینجایش نظر دیگری داریم.همین کاری که تو دوست عزیزم زحمتش را کشیدی و مطلبم را پر بارتر کردی.
      —————
      نترس دوست من! سندروم خود بزرگ بینی اگر باشد همه ما از آن بهره برده ایم.پس تو تنها نیستی. “دیالوگی از خودم”
      ————–
      در مورد کوتاه تر نوشتن عذر مرا بپذیر.قطعا در نوشتن مطالب طولانی خودم بیشتر از خواننده در زحمت می افتم ولی چاره ای جز این نیست.برای رساندن مطلب و هدفم نیاز به توضیحات بیشتری حس می شود.اگر حتی یک نفر هم زحمت خواندنش را بکشد و مطلبی بیاموزد یا بیاموزاند خوشحال کننده است.هر چند که دوست دارم همه آنرا مطالعه کنند.
      ————–
      بله! در مورد قدمت این داستان کمیک بوک حق با شماست.و برای کاملتر کردن مطلبم بهتر بود از آنها هم بهره می بردم.ولی اینکار زمان و تحقیق زیادی می طلبد حجم مطالبش بیشتر شده و آوردنش در اینجا شاید از حوصله دوستان خارج باشد.اما چون دوستان دیگرم و همینطور شما از همین فیلم یا بازی مطلبی نوشتید من هم از همان فیلم معروف و بازیش کمک گرفته و این مطلب را نوشتم.انصافا برای نقد فیلم و شناساندن شخصیتها همان فیلم کمک زیادی میکند چون فکر نمی کنم فیلمی بهتر از شوالیه تاریکی درباره بتمن ساخته شده باشد.
      ————
      بله! اگر کمکم برای دوستان مفید واقع شود خیلی خوب خواهد بود ولی من هم به همان نسبت می توانم از نظریات دیگران سود ببرم.مرا هم از خودتان بدانید.من و شما و دیگران از سیستم خلقت مشابه ای بهره می بریم بنابراین چیزی برای فخر فروختن نداریم.آنهم در برابر خالق بزرگ که هر چه داریم از اوست.
      ———–
      آن توضیحات آموزشی برای شخصیت شناسی هر شخصیتی می تواند مفید باشد.نه فقط لزوما برای رمان نویسی.
      یک رمان نویس موفق هم اول شخصیت شناس خوبی بوده و به مدد آن توانسته داستانی محکم بر اساس شخصیتهایش خلق کند.تا نتوانی شخصیتی را درست معرفی کنی نمی توانی حس همذات پنداری مخاطبان را برانگیزی.
      من تمام نتیجه گیریها را در یکجا جمع کرده ام و همانطور که در قسمت اول هم گفتم تمامی آنچه که نوشته ام را در فیلم و دیالوگها می توانید ببینید.البته می توانستم چند خطی هم در کنار دیالوگها برای توضیحات بیشتر اضافه کنم.
      اگر پنجاه درصد هم در رضایت شما دوستان موفقیت کسب کرده باشم ، به نتیجه خوبی رسیده ام.
      ——————————
      با تشکر از همه دوستان گیمری!

      ۰۰
    2. دوست عزیز بحث سر این نیست که دیالوگ ها گیرا هست یا نه؛ بلکه بحث بر سر سهم شما از این دیالوگ هاست! بحث بر سر اینه که چند درصد از مقاله به تأملات درونى شما تعلق داره؛ البته در هیچ کجا نمى شه چنین مقاله اى پیدا کرد چون تا حدودى ترکیبى از سخنان افراد گوناگون و دیالوگ هاى مختلفه اما به نظر بنده باید از نقل قول هاى کمترى استفاده مى کردید؛ جناب هاشمى از این به بعد بیشتر با هم آشنا مى شیم!:lol: ( شوخى) با تشکر himsy از Pc$ & RPG

      ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر