قربانی | یادداشتی بر فیلم دارکوب

در ۱۳۹۶/۱۲/۰۲ , 16:00:32
فیلم

«بهروز شعیبی»، هنرمندی است که کارش را در سینمای ایران، با بازی در فیلم «آژانس شیشه‌ای» آغاز کرد و بعدها در «طلا و مس» به ایفای نقش پرداخت. او این‌بار در قامت فیلم‌ساز، برای سومین حضور جشنواره‌ایِ خود، دارکوب را برای فجر آماده کرده است. سید محمود رضوی نیز تهیه‌کنندگی دارکوب را بر عهد دارد. جالب است که فیلم انتخاباتی محمد باقر قالیباف نامزد ریاست جمهوری در سال ۹۲ را هم شعیبی ساخته است و این نشانگر دغدغه‌مند بودن او در مسائل سیاسی و اجتماعی‌ست. اولین فیلم بلند او «باغ آلوچه» با هنرنمایی «شهاب حسینی» و «لیلا زارع» فیلمی جدی از آب درآمد تا او خود را علاوه بر بازیگر، در فیلم‌سازی هم نشان دهد. موفق‌ترین تجربه‌ی شعیبی، به فیلم «دهلیز» برمی‌گردد، فیلمی که توانست در دوره‌ی سی و یکم جشنواره‌ی فجر در یازده رشته‌ی آن نامزد شود و دو سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کند. دارکوب سعی می‌کند به اعتیاد و بحران‌های خانوادگی ایجاد شده توسط آن به دقت بپردازد و با نگاهی عمیق‌تر این مسئله و علل و نتایج آنرا در جامعه بررسی کند‌. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید.

از همان شروع فیلم، قصه‌گویی جذاب شعیبی باعث می‌شود مخاطب با داستان و شخصیت‌ها همراه شود. بازی خوب بازیگرانی چون «سارا بهرامی»، «امین حیایی»، «هادی حجازی فر»، «جمشید هاشم‌پور» و «مهناز افشار» به این جذابیت کمک‌ شایانی کرده و بازی‌های متوسط و بعضا ضعیف بازیگران دیگر را بی‌اثر می‌کند. شخصیت پردازی خوب و دقیق و سینمای قصه‌گویِ بی ادعایِ به نسبت ساده‌ی شعیبی به همراه دغدغه‌مندی‌های اجتماعی او، دارکوب را به اثری شایسته بدل کرده است.
محور اصلی داستان حول اتفاقاتی‌ست که برای خانواده‌ی امین حیایی از گذشته تا به امروز افتاده و اثرات و نتایج آن همچنان باقیست. در ادامه‌ی فیلم متوجه می‌شویم امین حیایی و سارا بهرامی قبلا با هم زن و شوهر بوده و کودکی به نام باران داشته‌اند که بعدها به مادرش گفته‌اند که بچه مرده است. اما الان بهرامی را در نقش معتاد می‌بینیم و حیایی که خانواده‌ی جدیدی تشکیل داده و همسر جدید او مهناز افشار است و دختری به نام گلی دارند. سوالاتی در ذهن مخاطب پدید می‌آید، تعدادی از سوالات اصلی فیلم این‌ست: آیا گلی همان باران است؟ آیا به مادر بچه دروغ گفته‌اند؟ چه عواملی باعث اعتیاد بهرامی شده است؟ چرا پیش خانواده‌ی خود زندگی نمی‌کند و انگار همه او را طرد کرده اند؟ و…

مسائل، دغدغه‌ها و سبک زندگی طبقه‌ی اقتصادی ضعیف که در فیلم اکثرا اعتیاد دارند، در فیلم به خوبی طرح و پرداخته می‌شود. معضلات و آسیب‌هایی که مواد مخدر در روابط بین اعضای خانواده و حتی دوستان سبب می‌شود به شکلی دقیق و ظریف بررسی می‌شود. برای مثال دوست سارا بهرامی که حامله است و قرار است بچه‌ی خود را بفروشد از حیایی پول می‌گیرد تا بهرامی را بکشد و بتواند با آن پول، بچه‌اش را نگه دارد و بزرگ کند و بسیاری از مثال‌های گوناگون در طول فیلم، که می‌تواند گواه این ادعا باشد.

از نکات مثبت و قابل اعتنای فیلم، نگاه متفاوت به عزیزانی‌ست که درگیر اعتیاد شده‌اند، برخلاف معمول که شخص را تنها مقصر می‌دانند و سعی در طرد او می‌کنند، در این اثر شاهد هستیم که زوایای پنهان مقوله‌ی اعتیاد، به نحوی هنرمندانه موشکافی می‌شود و شخصیت معتادان را هم‌ردیف همه‌ی شخصیت‌های دیگر می‌کند.

موسیقی فیلم در اکثر موارد بسیار تاثیرگذار و همراه با روایت داستانی پیش‌می‌رود و مخاطب را بیشتر و بیشتر با قصه درگیر می‌کند.
فیلم‌برداری دارکوب اما متفاوت است، یک جاهایی خوب و جاهایی بد و گیج‌کننده است و البته شاید تشخیص کارگردان در بعضی صحنه‌ها استفاده از این تکنیک بوده ولی در مجموع به نظر گاهی کاری اضافه می‌آید و تاثیر مثبتی بر جای نمی‌گذارد.

دارکوب سعی می‌کند شرایط جامعه را به شکلی واقعی نشان دهد، تا آنجایی که می‌تواند از اغراق و بزرگنمایی به دور است و در عین حال مسائل اجتماعی مهمی را مطرح می‌کند که شاید برای اولین بار باشد که از این زاویه به آنها پرداخته می‌شود.
دارکوب فیلمی قابل احترام و موثر است که به اعتقاد نگارنده، رنگ و بوی رسالت هنر و به ویژه سینما در آن قابل مشاهده است.


دیدگاهتان را بنویسید

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر