خانه » مقالات بازی از خدای جنگ بعدی چه انتظاراتی داریم؟ × توسط کامیاب قربانپور در ۱۳۹۷/۰۲/۲۰ , 17:21:34 0 خدای جنگ جدید قطعاً یکی از بهترین بازیهای نسل هشتم است که موفق به جذب مخاطبین قدیم و جدید شده و مطمئناً تا سالها بهعنوان یکی از داغترین موضوعات فرومهای گیمینگ باقی میماند؛ اما یکی از مسائلی که هم باعث دلگرمی و دلسردیام (!) شد، بخش پایانی بازی بود. از یک طرف خوشحالم که خدای جنگ دیگری در راه است و از طرفی ناراحتم که باید چندین سال برای ماجراجوییِ بعدی کریتوس و آتریوس صبر کنیم. از این رو تصمیم گرفتم یادداشتی بنویسم درمورد نظریات و ایدههایی که ممکن است در بازی/ بازیهای بعدی شاهدشان باشیم؛ در ادامه با دنیای بازی همراه باشید. هشدار: متن پیش رو بدون هیچ ملاحظهای، داستان بازی را اسپویل میکند! مرگ بالدور و رگناراک آتریوس (لوکی – جلوتر درموردش بیشتر صحبت میکنیم) نفرین جاودانگی بالدور، فرزند «فریا» را میشکند و غیرمستقیم او را به قتل میرساند. در اساطیر اسکاندیناوی و ژرمانیک، بالدور نماد زیباییِ زندگی، شادی و جوانی است. لوکی با فریب دادنِ فریا، بالدور را میکشد و با مرگِ بالدور، رگناراک آغاز میشود که با خود سرما، سالخوردگی، تاریکی و در نهایت مرگ و تولد دوبارهی جهان را به همراه دارد. احتمالاً از دلایل جاودانگی بالدور -علاوه بر مهر مادری- ترس فریا از فرارسیدن روز رستاخیز و نابودی بوده. در خود بازی نیز میمیِر به این موضوع اشاره میکند که کریتوس و آتریوس باعث شدند تا رگناراک صد زمستان جلو بیافتد. حالا یکی از تئوریهایی که خیلی به چشمم خورده، نقش کریتوس در رگناراک است. علاقمندان به اساطیر نورس میدانند که رگناراک یعنی «محشر ایزدان» و اشاره به جنگی خونین دارد -بین غولها/Giants و خدایان- که کسی از آن زنده بیرون نمیآید. از آنجایی که در بازی اول به هیچ غولی برنخوردیم و بهنظر میرسد که نسلی منقرض شده باشند، بسیار محتمل است که کریتوس و آتریوس -به دلایلی- بار دیگر غولها را به سرزمین نُهگانه برگردانند و در ادامه، جرقهی آتش رگناراک را بزنند. لوکی و مار کیهانی خُب بلاخره فهمیدیم که آتریوس همان لوکی شرور و آبزیرکاه است که توسط مادری غول (لاوفی/فِیا) زاده شده. یکی از لحظات کلیدی بازی، ملاقات یورمونگاند/Jörmungandr یا مار کیهانی با آتریوس است: اگر بهخاطر داشته باشید یورمونگاند با وجود اینکه هرگز فرزند کریتوس را ملاقات نکرده بود، به میمیِر میگوید که او را از پیش میشناسد. چهطور چنین چیزی ممکن است؟ اولاً زمان در سرزمین نهُگانهی نورس با یونان و اولیمپوس متفاوت است. اینکه چه اتفاقی در گذشته و آینده رخ داده، مبهم بهنظر میرسد (مانند مبارزهی ثور و یورمونگاند که بهقول آتریوس اتفاق افتاده یا قرار است در آینده اتفاق بیافتد). ثانیاً در اساطیر آمده که یورمونگاند درواقع یکی از فرزندان لوکی است! احتمالاً به همین دلیل بود که مار کیهانی غول پیکر، آتریوس را شناخت چراکه پدرش را در عنفوان کودکی نظاره میکرد. با این اوصاف میتوان استنتاج کرد که در آینده شاهد سفر در زمان یا پدیدهای مشابه خواهیم بود. همچنین لازم است به تصویری که توجه کریتوس را در پایان بازی جلب کرد اشاره کنیم. در تصویر، خدای جنگ مُسن جان خود را از دست داده و موجودی غریب که بیشباهت به مار کیهانی نیست، درحال خارج شدن از دهان جوانی (که احتمالاً آتریوس است) است که بالای سر کریتوس نشسته! لحظهی تولد یورمونگاند؟! چرخهای که هرگز نمیشکند طرفداران قدیمی خدای جنگ با چرخهی والدینکُشی ایزدان آشنا هستند. همانطور که آتِنا در انتهای خدای جنگ ۲ اشاره کرد: زئوس پدرش کرونوس را به قتل رساند و حالا کریتوس قصد دارد زئوس را بکشد. در نسخهی جدید هم دیدیم که بالدور قصد داشت مادرش را بکشد تا اینکه کریتوس جلوی او را گرفت و فریاد زد: «این چرخه همینجا خاتمه پیدا میکنه.» اما آیا واقعاً این چرخه خاتمه پیدا میکند؟ میدانیم که لوکی بهعنوان شرورترین و منفورترین خدای نورس شناخته میشود، کسی که در رگناراک مقابل خدایان قرار میگیرد و جان بسیاری را میستاند. شاید آتریوس کمسن و معصوم با آن لوکی که میشناسیم خیلی متفاوت باشد اما لحظهای که تازه کریتوس راز زندگیاش را برملا کرده بود به یاد دارید؟ طَمَع، خودخواهی و شرارتی که در وجود و رفتار آتریوس به چشم میخورد حتی خدای جنگ را به وحشت انداخته بود. بهنظرم دور از ذهن نیست که لوکی با کشتنِ پدرش، چرخهی باستانی ایزدان را تکمیل کند. ثور، پسر محبوب اودین اگر پس از اتمام بازی، به کلبهی قدیمیتان برگردید با تیزری کوتاه روبهرو میشوید که با ثور و چکش مشهورش، میولنر/Mjölnir پایان مییابد. نه تنها کریتوس و آتریوس برادرِ ثور، بالدور را کشتند؛ بلکه هر دو فرزندش (مَگنی و مُدی) را نیز راهی دنیای پس از مرگ کردند. پس جای تعجب ندارد که ثور دنبال انتقام خون پسراناش باشد. البته، لازم است گفته شود که در رگناراک، ثور توسط مار کیهانی کشته میشود نه لوکی؛ پس بعید است در بازی بعدی، کریتوس و آتریوس موفق به کشتنِ خدای آذرخش و تندر شوند. در آخر اضافه میکنم که کریتوس قبلاً خود تقدیر را نیز به زانو درآورده! بنابراین نتیجهگیری کردن براساس پیشگوییها و اساطیر چندان قابل اطمینان نیست. نظر شما چیست؟ چه انتظارهایی از قسمت بعدی دارید؟ نویسنده کامیاب قربانپور KratosPlayStation ProSanta Monica Studioبازی خدای جنگ (God of War)خدای جنگشرکت سونی (Sony) مقالات بازی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.