بحث هفته: درد و دل!
همه به شرط بقا زندگی میکنیم، مخصوصا اینجا! برای بخشیدن رنگ، بو و روح به این شرط بقا و چشیدن اندکی از مزهی بسیار اغواکنندهی زندگی، راه فراری داریم و آن راه فرار نیز رسانه و هنر است که انتخاب ما در این عرصه گسترده و رنگارنگ، هنر هشتم یعنی بازیهای ویدیویی هستند. در ادامه با بحث این هفتهمان همراه دنیای بازی شوید.
نمیخواهیم از وضعیت نابهسامانی که همگی خیلی خیلی خوب از جزییات و اندر حکایاتش مطلع هستیم، غرغر کنیم؛ بلکه فقط میخواهیم با مرور خاطرات شیرین و فراموشنشدنی، با تصور بقا برای ساخت آیندهی خاطرهآمیز و شیرین و بهطور خلاصه، با سبک کردن دلهایمان، درد و دل کنیم.
اینجا، هر کس دوام بیاورد میماند و آنقدر همه چیز بیرحم و سخت شده که فنهای سری سولزبورن هم دیگر جرات نمیکنند از بونفایرهای خود حتی یک متر هم دور بشوند. اما ما، دوستداران هنر هشتم، بگذارید راحتتر بگوییم، گیمرها، خوب با ذات مبارزه و بقا و تلاش برای موفقیت و رسیدن به آخر کار آشنا هستیم؛ پس به این راحتی هم تسلیم نمیشویم و تا آخرین قطرههای خون، بارهای جانمان و روحهایی که جمع کردهایم ایستادگی میکنیم. زیرا میدانیم و از تاریخ و هنری که عاشقاش هستیم، یاد گرفتهایم که پایان شب سیه، سپید است. درست است که کاری میکنند تا روز به روز دنیایمان بیشتر آب برود و دسترسی به چیزهایی که دوستشان داریم (از نشریات، بازیها و اقلام رسانهای و هنری گرفته تا آدمها و ملاقات آنها)، اما این ماییم که با زنده نگه داشتن عشق و خاطراتمان و مقاوت در برابر این گرمای جانگداز، پیروز میدان میشویم.
ما، دنیای بازی، خیلی وقت است که ایستادهایم و با استقامت تمام به این راه ادامه میدهیم و هدف از این پست در قالب بحث هفته نیز یادآوری نکات مهمی بود که ذکر شد. از شما میخواهیم با ما و با دیگر دوستان که زیر این پست درد و دل میکنند، درد و دل کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
اتفاقات زیادی افتاد که به این روز افتادیم, بالا رفتن سن بچه ها و مشغله های زندگی(سربازی , کنکور , ازدواج و …) باعث ریزش یک سری از بچه ها شد ولی اصلی ترین دلیلش تعطیلی نشریه بود و بعد از اون رفتن نویسنده ها و مدیر های سایت.
کلی پست جذاب ولی هیچکدومشون حتی یه کامنت هم نخورده بود یاد روزایی افتادم که یه پست تحلیلی یا هر پست دیگه ای بالای ۱۵۰ تا کامنت میخورد, بچه ها با هم بحث میکردن , حتی دعوا میکردن یا به هم تیکه مینداختن ولی با همه ی اختلاف سلیقه ها در کنار هم شاد بودیم چون هممون یه خانواده بودیم , خانواده دنیای بازی.
سلام.
در کمال تعجب کل کامنتم ثبت نمیشه پس مجبورم قسمت بندی کنم.اول از همه میخواستم اینو بگم که من از سال ۹۰ یعنی وقتی ۲۳ ساله بودم ,مخاطب دنیای بازی شدم و ۷ ساله که این ارتباط همچنان ادامه داره. همین چند روز پیش بود که بعد از مدت ها اومدم تو سایت و اتفاقا یه کامنت هم گذاشتم, اون روز که سایت رو دیدم خیلی ناراحت شدم.
الان که این متنو مینویسم، از پشت شیشه اتوبوس به جاده تاریک اتوبان خیره شدم. همیشه فکر میکردم روزی که مدرک فوق لیسانسم را میگیرم، برام به یاد ماندنی خواهد بود، اما حالا بیش از پیش سرشار از بی تفاوتی هستم. من از همون گیمرهای متاهلی هستم که دوستمون اشاره کرد. بیش از یک ساله که با دنیای بازی همکاری میکنم و در خدمت شما عزیزان هستم. متاسفانه اکثر ماها که برای شما مینویسیم هیچ پشتوانه اقتصادی نداریم و در آمد نویسندگی حتی کفاف خریدن یک بازی در هر دوماه هم نمیده، چه برسه گذران زندگی. جو دوستانه دنیای بازی و اخلاق حرفه ای دست اندرکارانش و ارتباط با شما دوستان گیمر شاید تنها دلیل نوشتن من و خیلی های دیگه باشه. متاسفانه درد دل های یکی مثل من نه قابل انتشاره و نه چیز ناره ای برای شنیدن. من هم مثل گابریل بلمونت خسته و خشمگینم از مبارزه در مسیری که جز اندوه حاصلی نداشته. از پنجره به جاده تاریک نگاه میکنم و از خودم میپرسم چقدر دیگه میتونم در این تاریکی ادامه بدم، پیش از اینکه من هم با سیاهی وجودش یکی بشم….
یادمه اولین باری که نشریه دنیای بازی رو دیدم به خودم گفتم پسر عجب چیزیه! ایول که دیگه من گیمر که جامعه بعنوان …(جای خالی رو خودتونم می تونید پر کنید از بس که انگ زیاد زدن به این قشر) می شناسه می تونم تو آعوش صفحات کاغذی مجله تو دنیای گیم غرق بشم.از بازی هایی که اسماشونوفقط تو مجله خوندم و تا سالها اشتباه تلفظ میکردم گرفته تا تریلرایی که حکم آب رو آتیشو داشتن برای منی که دستم از بازی دور بود و می تونستم حداقل ببینم چه شکلیه! از اون زمان تقریبا یه دهه میگذره و هنوزم وقتی آرشیوم رو نگاه می کنم چیزی جز خاطرات خوب یادم نمیاد. خیلی از کسانی که با خوندن نوشته هاشون بزرگ شدم رو دیدم و افتخار یادگیری در محفلشون رو داشتم و خیلی ها هم از جمعمون رفتن مثل شروین استادزاده.
سایت دنیای بازی هم تا جایی که در توان داره سعی می کنه محتوایی رو برای مخاطبی که دغدغه ش گیمه فراهم کنه, هر چند که می دونیم خیلی بیشتر میشه کار کرد و لیاقت مخاطبین ما هم خیلی بیشتر از این حرفاست.
این مژده رو میدم که بزودی خبرای خوبی خواهید شنید و قراره کلی برنامه ی جدید تدارک ببینیم. امیدوارم دنیای بازی همین که بوده بمونه و فقط بهتر بشه.
دم همتون گرم
روزگار سختیه
دنیای هم متحول شده با وجود پیام رسانها تقریبا سایت های خبری داخلی منهدم شدن
کمبود مخاطب دارند و الان زندگی پس از مرگ تجربه میکنند .
فشار زندگانی هم بشدت بالاست در این زمانه
پارسال همین موقعه راحت ماهی دوتا بازی میشد پیش خرید کرد یا درجا خرید
از خاطرات شیرینم اینه که خدای جنگ با دلار ۴۶۰۰ تومنی پیش خرید کردم قبل عید ۹۷ :lol:
امسال هر شش ماه یک بار هم نمیشه یه بازی به روز خرید
اینقدر بدبخت شدیم و فقط باید حسرت بخوریم
تازه من مجردم اینقدر احساس بدبختی میکنم :۲۶:
دلم برای دوستان متاهلم میسوزه که چقدر در این روزگار زندگی براشون سخته
درود بر تو دوست مجرد :۲۵:
سلام
متاسفانه وضعیت اقتصادی طوری شده که حتی نمیشه به کاور و پوستر بازی مورد علاقه خودم نگاه کنم.
می ترسم از این که وقتی به یک عکس از یک بازی محبوب خودم نگاه می کنم بیشتر دلم بشکنه و اخر سر دیوانه بشم.
مگر می توان برای یک بازی هم ۷۰۰ – ۸۰۰ پول داد ؟ چه خبره ؟
بعضی اوقات فکر می کنم که نسل آینده از مخطابین بازی های ویدئویی چطور قرار هست با این صنعت و با بازی ها آشنا بشوند؟
مطمئنم که مخاطبین این صنعت در کشور خوشگلمون ریزش خواهند کرد.
سلام، من از زمانی که نام کاربری زدم تو اینترنت، از همون اول به عشق دنیای بازی، پسوند اسممو اسم سایت گذاشتم تا همین الان
نشریه، از همون اول، با اون عکسای گنده از بازیایی که سیستمم چند سال بود نمیکشید اصلا اون بازیا رو اجرا کنه، خودشو پرت کرد وسط مغزم
بعد از اون، با وجود اینکه اون موقع اجازه خرج یه مقدار خیلی کم واسه بازی که هیچی، واسه مجله بازی هم نداشتم، اما تنها دلخوشیم ( تو زمانیکه حتی اینترنت دایال اپ بود و باز کردن هر صفحه ۱۰ دقیقه طول میکشید، چه برسه دیدن بررسی سایتای معروف عکس و ویدیوهای اچ دی بازی ها ) این بود که بپرم وسط نقدای چند صفحه ای و خودم رو غرق عکسا کنم و حال و هوای بازیا رو تخیل کنم و واقعا چه حالی میداد…
میدونم که گردوندن سایت سخته، اما من میخوام یه پیشنهاد بدم
نمیدونم اعضای سایت، همدیگرو میبینن یا نه، اما اگر نه، یه تعداد جلسات با هم بذارید یا به هر صورتی چندتا طرح با هم هماهنگ کنید تا :
۱-سایت چی (چه بخش ها و پست هایی) باید داشته باشه که از بقیه متمایزش کنه؟
۲-بقیه سایتای گیم، چه طور این همه مخاطب دارن و سرپا موندن؟
۳-(این سایت رو خیلی دوست دارم، گفته بودم، اما) سایت، از زمان تاسیسش تا حالا همیشه انگار یه چیزیش میلنگیده (تعداد کم پست ها، گاهی بودن و گاهی نبودن نوسنده های محبوب، از بین رفتن پست ها و بخش های پر طرفدار در قدیم، … )، وعده خوب شدن بوده اما …، یه چیزی از پایه خرابه و باید درست شه
خیلی راحت میشه سایت پرچمش بیاد بالا، اما نیاز به تعهد داره، برای اعضای سایت و مخاطب ها
:*: :*: :*: :۱۹:
درد دل… چقدر خوب شد گفتی، خیلی وقت بود منتظر همچین پستی بودم که بهتون بگم چقدر دلم پره ازتون…
اونقدری که بالاخره مجاب شدم بعد از “نامه بازی” با دنیای بازی مکاتبه کنم.
اونقدری که ۶ ماه پیش آرشیو مجله های دنیای بازی بزارم سر کوچه!
دلم ازتون پره چون بعد از آخرین شماره دنیای بازی که براتون نوشتم بخاطر تعطیل شدن مجله اشک مارو درآوردید ما درک کردیم که مشکلات هست و دیگه هیچ راهی برای ادامه وجود نداره، درک کردیم که داریم تو ی جزیره خارج از دنیا زندگی میکنیم… ما همه چیزو درک کردیم شما هم قول دادید که همون نویسنده ها با نقد هاشون به سایت منتقل میشن… اما اونایی که سر قولاشون نبودن شما بودید،آخرین نوشته طه رسولی کجای سایته؟ بخش موزیک بازی، نامه بازی، کل کل بینه نویسنده ها…. مگه قول ندادید که سایت نبوده مجله رو جبران کنه پس چیشد؟؟؟؟
از شما گله دارم چون من و امثال من ماهی ۲ بار ۲ ساعت از این دنیای کوفتی فاصله میگرفتیم و لذت میبردیم از دنیای خصوصیه کاغذی و مجازی خودمون، ولی به همون راحتی که آقای رسولی تو متن خداحافظیش گفت تموم شد…تموم شد
دیگه نه خبری از نقدای جذاب هست نه نویسنده هایی که دنیای بازی باهاش شناخته شد…
پیشنهاد میکنم برای دله چند صد نفر شایدم چند هزار نفری که با مجله خاطره دارن و هنوزم به سایت سر میزنن اعضای مجله دوره هم جمع کنید، ی کلیپ چندتا متن و خاطره بازی…
از طرف من هم بهشون بگید که خیلی نامردید
گل گفتی. تنها دلیل اینکه سایت دنیای بازی هنوز بوکمارکه توی مرورگرم و به سایت سر میزنم همون نشریه ای بود که از شماره اولی که قطع روزنامه ای شد دارمش. (عکس خدای جنگ روی جلد بود اگه درست یادم باشه) وگرنه نه پوشش خبری درستی داره سایت نه سرعت عمل مناسب.
یادش به خیر. وقتی DBD اومد سیستم من اونقدر ضعیف بود که حتی تریلر hd بازیا رو اجرا نمیتونست بکنه. شب کیفیتش رو پایین میاوردم تا فرداش ببینم.
الان که دیگه از دنیای بازی برای من فقط آرشیوش مونده و برای بقیه هم لوگوش روی این سایت.
با این گرونی ها هم که دیگه فقط بازی روی pc ممکنه برام ولی سن این سیستم دیگه کفاف بازیای جدید رو نمیده. دور نیست روزی که مجبور شم با کل دنیای بازی خداحافظی کنم.
خوشحالم از کامنتی که گذاشتید :۱۵:
آقای “دنیای بازی” منظورم از مخاطبین قدیمی امثال این دوستمون بود…
منتظریم جواب درد دلامون بدید
از کجا شروع کنم! اگه شروع کنم تمام میشه!؟
با هنر هشتم و نشریات دنیای بازی و بازی رایانه بزرگ شدم (خیلی دوست دارم از ضمیر پیوسته جمع استفاده کنم برای افعال و بگم بزرگ شدیم… اما جمع نمیبندم) اگر یک ماه و هر دو هفته این نشریات به دستم نمیرسید همش حس میکردم یه چیزی کمه. خوندن این دو نشریه یکی از بزرگترین لذتهای زندگیم بود. یه دوره لعنتی از راه رسید و نشریات ورشکست شدن، بازار کساد شد و گیمرها (همه مردم!) بیپولتر! الان یه دوره لعنتیتر دیگه از راه رسیده و دوباره خبرهای بد و ناراحتکننده تعطیل شدن یک سری از نشریات به گوشم رسیده… وضعیت بازار و گیمرها هم که مشخصه دیگه، سعی میکنم غر نزنم!
توی این شرایط سخت، فقط باید مقاومت کرد و هر چی داریم و نداریم رو نگه داریم، چه خاطرههامون و چه هر چیزی که ازشون باقی مونده و چه عشقمون به بازیها. یکی از چیزهایی که خیلی ازش متنفرم شعار دادنه (حرف زدن و عمل نکردن بهش و باور نداشتن بهش)، بهشخص تمام تلاشمو توی هر پستی که فعالیت کردم و توی هر تیمی که بودم و هستم، همیشه سعی کردم روی حرفم بمونم و بهش عمل کنم. بهنظرم خیلی باید تلاش کنم یا حرفی رو که میزنیم رو بهش باور داشته باشیم و عملیش کنیم، یا ساکت بمونیم. خیلی اساسی نیاز به تغییر داریم و من یکی با توجه به اصول اخلاقی شخصی خودم، همیشه سعی در اصلاح خودم کردم تا بلکه همونطور که گفتن و خیلیا هم توی اینستاگرام و غیره و غیره پست کردن و لایک گرفتن(!) «باید از خودمون شروع کنیم تا تغییرات رو توی بقیه هم ببینیم»… .
بهعنوان یکی از اعضای تیم دنیای بازی، بهشخص تمام تلاشم رو میکنم دنیای بازی باقی بمونه، پیشرفت کنه و بهتر و بهتر بشه… شما هم هر نقش و مسوولیتی که دارین ازش غافل نشین و بیشترین تلاشتون رو بکنین. یکی از چیزهایی که قلبا باور دارم هم اینه که بهترینت رو انجام بدی، بهترین عایدت میشه.