بحث هفته: درد و دل!

در ۱۳۹۷/۰۷/۲۰ , 21:30:52

همه به شرط بقا زندگی می‌کنیم، مخصوصا این‌جا! برای بخشیدن رنگ، بو و روح به این شرط بقا و چشیدن اندکی از مزه‌ی بسیار اغواکننده‌ی زندگی، راه فراری داریم و آن راه فرار نیز رسانه و هنر است که انتخاب ما در این عرصه گسترده و رنگارنگ، هنر هشتم یعنی بازی‌های ویدیویی هستند. در ادامه با بحث این هفته‌مان همراه دنیای بازی شوید.

نمی‌خواهیم از وضعیت نابه‌سامانی که همگی خیلی خیلی خوب از جزییات و اندر حکایاتش مطلع هستیم، غرغر کنیم؛ بلکه فقط می‌خواهیم با مرور خاطرات شیرین و فراموش‌نشدنی، با تصور بقا برای ساخت آینده‌ی خاطره‌آمیز و شیرین و به‌طور خلاصه، با سبک کردن دل‌هایمان، درد و دل کنیم.

این‌جا، هر کس دوام بیاورد می‌ماند و آن‌قدر همه چیز بی‌رحم و سخت شده که فن‌های سری سولزبورن هم دیگر جرات نمی‌کنند از بون‌فایرهای خود حتی یک متر هم دور بشوند. اما ما، دوست‌داران هنر هشتم، بگذارید راحت‌تر بگوییم، گیمرها، خوب با ذات مبارزه و بقا و تلاش برای موفقیت و رسیدن به آخر کار آشنا هستیم؛ پس به این راحتی هم تسلیم نمی‌شویم و تا آخرین قطره‌های خون، بارهای جان‌مان و روح‌هایی که جمع‌ کرده‌ایم ایستادگی می‌کنیم. زیرا می‌دانیم و از تاریخ و هنری که عاشق‌اش هستیم، یاد گرفته‌ایم که پایان شب سیه، سپید است. درست است که کاری می‌کنند تا روز به روز دنیای‌مان بیشتر آب برود و دسترسی به چیزهایی که دوست‌شان داریم (از نشریات، بازی‌ها و اقلام رسانه‌ای و هنری گرفته تا آدم‌ها و ملاقات‌ آنها)، اما این ماییم که با زنده نگه داشتن عشق و خاطرات‌مان و مقاوت در برابر این گرمای جان‌گداز، پیروز میدان می‌شویم.

ما، دنیای بازی، خیلی وقت است که ایستاده‌ایم و با استقامت تمام به این راه ادامه می‌دهیم و هدف از این پست در قالب بحث هفته نیز یادآوری نکات مهمی بود که ذکر شد. از شما می‌خواهیم با ما و با دیگر دوستان که زیر این پست درد و دل می‌کنند، درد و دل کنید.


35 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. سلام
    من حدود دوازده سیزد سال پیش موقعی که یه پسر بچه دوم راهنمایی بودم با این نشریه آشنا شدم…
    همه شماره ها رو میخربدم ولی الان هیچکدومو ندارم جز شماره آخر که هنوزم تو‌ کنج کمد اتاقم داره خاک میخوره ولی هنوز نخوندمش و نمیخوام بخونمش چون اینجوری واقعا باید باور‌کنم دی بازی تموم شده…
    همه گفتنیا تو کامنتای قبلی گفته شد و حرف دل منم هست ولی الان بحثم چیز دیگه ایه.
    سید طه رسولی برای من یه اسطوره بود، یجورایی مثل راجر ایبرت دنیای گیم. بعضی نقداشو ده ها بار میخوندم. نقداش بینظیر بود و بدون شک بزرگترین منتقد گیم ایران بود. دارم میگم بود چون نمیدونم آخرین باری که نقد نوشته کی بوده؟ نمیخوام قضاوتش کنم شاید بخاطر دلایل شخصی نقد رو‌ ول کرده و رفته پی زندگیش…
    شاید من در‌موردش خیلی تو ذهنم غلو میکردم چون همه که ایبرت نمیشن که تا لحظه آخر زندگیشون نقد بنویسن…
    بنظرم وقتشه که دیگه نویسنده های قدیمی رو فراموش‌ کنیم. طه رسولی ، متین ایزدی ، بابک نمازی و… بهتره همون کنج کمد اتاقم خاک بخورن. تنها کاری که الان از ما برمیاد حمایت از همین بچه هاییه که سایت رو سرپا نگه داشتن و خیلیم قشنگ دارن می‌نویسن.
    خسته نباشید و کارتونو با قدرت ادامه بدین. من هنوزم‌ دنبالتون میکنم⁦ :۱۵:

    ۰۰
  2. چقدر خوشحال شدم که یکی از پست های دیبازی بالاخره رنگ کامنت به خودش دید :|
    توی آخرین شماره مجله آقای نامه بازی قول داد که توی سایت کمبود مجله رو پر کنن ولی نهایت قرالو و طه رسولی چندتا نقد نوشتند و تمام….سایت تبدیل شد به ویرانه…..کاربرا یکی یکی ناپدید شدن،پوشش خبری سایت افتضاح شد، نقد و بررسی هایی که نه لزوما نویسنده های مجله که کسایی مثل محمدحسین و رضا حاج محمدی مینوشتن دیگه نبودند، انجمن ها حذف شدند و….

    ۱۰
  3. وای خدا از کجا شروع کنم
    انقد دلم ‍پره ک دیگ واقعن نمیکشم
    منم مث همه ی دوستانی ک اینجا کامنت گذاشتن از مخاطبین قدیمی سایت و مجله هستم.همیشه با خودم میگفتم یه گیمر هستم و گیمر میمونم چون حس هایی رو تجربه کردم با این هنر ک تو هیچ چیزی واسم نبوده. راستش ب نظر من اینک چرا سایت ب این شکل افتاده نه مشکل از نویسنده های عزیزه نه از مخاطبین. مخاطبینی ک من الان دارم میبینم اکثرن چن تا آدم ثابتن ک تعدادشون از انگشتای دست بیشتر نیست. و این نه تقصیر دی بازیه نه ما. مشکل از این نسل مضخرفیه ک بعد از ما اومده. نسلی ک هیچ چیز از این حس ناب ما نمیفهمه و صبح تا شب وقتشو تو اینستا و تلگرام میگذرونه و چیزی از این هنر ناب نمیفهمه. نمیدونم میتونم منظورمو خوب برسونم یا نه اما ما هم بزرگ شدیم . بیشتر هم نسلامون الان ازدواج کردنو بخاطر شرایط خانوادگیشون واقعن نمیتونن به صورت حرفه ای دیگ گیم رو دنبال کنن و واقعن حق دارن. من خودم الان از پادگان اینا رو مینویسم .هرشب قیمت کارت گرافیک هارو تو دیجی کالا چک میکنمم و آرزو هامو واسه یه انیماتور شدن میبینم ک داره هرروز ازم فاصله میگیره. خدا این دوستان مسولو لعنت کنه. خدا لعنت کنه اون کسی رو ک به من گفت برو تجربی بخون کم کمش پرستار میشی . الان پرستارم. ک چی تهش میخام ماهی ۳ تومن در بیارم کجام بزارم . حداقل میرفتم دنبال چییزی ک دوس داشتم میرفتم شاید ب یه جایی میرسیدم. حسرت نمیخوردم.عاره بزرگ شدیم بزرگ ترین مشکل سایت همینه . ما بزرگ شدیم

    ۳۰
  4. مخاطب این متن، همه همراهان و مخاطب‌های دنیای بازی هستند؛ مخصوصا کسانی که زیر این پست درد و دل کردند. این متن از طرف من، به‌عنوان دبیر تحریریه سایت دنیای بازی، با این هدف نگاشته شده که از طرف تمامی اعضای تیم دنیای بازی بگویم که ما درد و دل‌های شما را می‌خوانیم و می‌شنویم. گفته‌های شما برای ما اهمیت دارد و سعی می‌کنیم به هر گفته‌ای به صلاح تیم، مخاطب و در نگاهی کلی‌تر دنیای بازی است، عمل کنیم. ممنون که همراهی‌تان را از ما دریغ نمی‌کنید.

    ۳۰
  5. سلام
    باید بگم این پست منو برد به خاطرات گذشته , چه دوران خوشی بود مجله های دنیای بازی را با کلی عشق می خریدم و می خوندم (اول از همه هم می رفتم نقد های طه رسولی را می خواندم) و با کلی اشتیاق تو سایت می امدم ساعت ها می چرخیدم بعدشم که انجمن ها امد با کلی عشق و علاقه در انجمن حقوق بگیران مایکروسافت فعالیت می کردم :xbox: چقدر خوش می گذشت اون زمان ها :-)
    شخصا دو سال هست دیگر از دنیای گیم فاصله گرفتم و اشتیاق سابقو ندارم مگر بازی خیلی خاصی باشه که برم سمتش دلیلش را هم می توانم افزایش مسئولیت ها و گرفتاری های زندگی بزارم و البته نبود دی بازی هم تاثیر زیادی داشت چون باعث شد از جامعه گیمر ها فاصله بگیرم
    در کل نمی تونم تصور کنم که اوضاع عوض شود یا مثل سابق شود چون خیلی چیز ها عوض شده ولی هر از گاهی برای مرور خاطرات میرم و چند شماره از مجلات دی بازی را می خونم و ارزو م کنم که کاش دوباره ان دوران خوب زنده شود

    ۴۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر