خانه » مقالات بازی شبهای رستگاری | (Hands-On) پیشنمایش بازی The Blackout Club × توسط علی فتحآبادی در ۱۳۹۷/۰۹/۲۰ , 17:30:38 0 «باشگاه خاموشی» (The Blackout Club) عنوان جدید استودیو مستقل Question است که پیشتر در سال ۲۰۱۶ و با عرضه عنوان خلاقانه و زیبای The Magic Circle تواناییهای خویش را در ساخت و پرداخت اثری خاص و دلپذیر به رخ کشید. حالا بعد از گذشت دو سال از عرضه آن اثر زیبا، ساخته جدیدشان درحال شکلگیری است و اگر مشکلی سد راه تواناییهای این تیم شش نفره قرار نگیرد، در تاریخی نامعلوم در سال میلادی آینده شاهد عرضه آن خواهیم بود. در ادامه با (Hands-On) پیشنمایش بازی The Blackout Club با دنیای بازی همراه شوید. استودیو Question توسط دوتن از کارکنان سابق Take Two، بهنام «استیفن الکساندر» (Stephen Alexander) و «جوردن توماس» (Jordan Thomas) که سابقه کار روی عناوینی همچون سهگانه «شوک زیستمحیطی» (Bioshock) در سال ۲۰۱۳ پایهگذاری شده. طی سالهای بعدی با افزودن چهار بازیساز مستقل خلاق دیگر، استودیو سر و شکل کنونیاش را پیدا کرد. پیشنمایش پیشرو، براساس تجربه نسخه «دسترسی زودهنگام» (Early Access) بازی روی استیم نگاشته شده است و تلاشیست هم برای آشنایی شما با این اثر و هم اشارهای به نقصها و ویژگیهای متعدد این نسخه ناکامل از بازی که امید است طی یکسال پیشرو تا عرضه آن، تمامی آنها برطرف شده باشند و با اثری شسته رفتهتر و زیباتر روبهرو باشیم. این بازی در تاریخ نامعلومی در سال میلادی آینده، برای «رایانههای شخصی»، «اکسباکسوان» و «پلیاستیشن چهار» عرضه خواهد شد. لازم به ذکر است که ترجمه کلمه Blackout به خاموشی، چندان ترجمه دقیقی نیست و با توجه به تم و رخدادهای داستان، معانی متفاوت و گونهگونی را میتواند به خود بگیرد. برای سهولت در نگارش، این برگردان را برگزیدم و درصورت علاقه میتوانید با سرچی ساده از دیگر معانی این کلمه اطلاع حاصل کنید. نسخه «دسترسی زودهنگام» بازی بسیار جمع و جور است و صرفا آشنایی و دستدادنی کوتاه است که قرار است زمینه را برای آشنایی و صمیمیت آینده پایهگذاری کند. با در نظر داشتن این مساله، بسیاری از کمبودهای ریز و درشت بازی توجیح میشود و امید به رفع آنها و ارتقای کیفی و حسی ویژگیهای مثبت و عالیاش، نویدی عالی است برای کسانی که توجهشان به بازی جلبشده و پتانسیل نهفته درون آن را لمس کردهاند و گوشهای از احساس محشرش را استشمام کردهاند. در ابتدا خیلی خلاصه ضعفها و ویژگیهای مثبت تجربه کوتاهم از این بازی را ذکر میکنم و سپس به تفصیل به سراغ بررسی گیمپلی و کلیت آن میروم. نقاط ضعف در بازی فقط یک نقشه قرار دارد شخصیسازی شخصیت محدود و ساده است محیطها بیش از حد خالیاند و از طراحی سادهای برخوردارند کلیت گیمپلی سادهاست و پتانسیل پرداخت و پیچیدگی بیشتر را دارد نقاط مثبت سلاحها و قابلیتهای مختلف هرکدام تجربه دو نفره بازی شیرین و دلپذیر است گرافیک و طراحیهنری بازی قابل قبول و زیبا است تواناییهای خاص و کاربردی که با بالا رفتن لول شخصیتتان میتوانید بهدست آورید بازی پتانسیل بسیاری برای ارتقای کیفی خود و بدلشدن به تجربهای دلپذیر و بهیادماندنی دارد. داستان The Blackout Club، درخصوص باشگاهی مشتکل از چندین نوجوان به همین نام است. اعضای این گروه، متوجه اتفاقات مشکوکی در محلهشان شدهاند. بعضی از آنها خاطرهی شب گذشته یا حتی چند روز را بهیاد نمیآورند و بسیاری از دوستان و همکلاسیهایشان هم بهطرز مرموزی ناپدید شدهاند. نکته عجیبتر، اینجاست که گویا هیچکس غیر از آنها توجه چندانی به این امور ندارد. همین مساله، نوجوانهای قصهی ما را در The Blackout Club دور هم جمع میکند تا با شبگردی و ریسک جانشان، سر از اتفاقات مرموزی که دوروبرشان میافتد در بیاورند. این اتفاق، آنها را کلی سوال و پرسش تازه مواجه میکند. در شب، تمامی بزرگسالان منطقه، از پدر و مادرانشان گرفته تا بقیه، بدل به ورژنی شبه زامبی از خودشان میشوند که تنها هدفشان، گرفتن این بچههاست. در روز بعد هم هیچ خاطرهای از رخدادهای شب پیش ندارند. با کنکاش بیشتر، بچهها به تونلهای وسیع و پیچدر پیچی که در زیر شهر ساخته شدهاند برمیخورند و بهجای حل سوال، به طرح کلی پرسش تازه برمیآیند. حالا بچههای قصه ما قصد دارند تا با جمعآوری مدارک کافی از اتفاقات نیمهشب محلهی خود، ادله کافی برای اثبات حرفشان بدست بیاورند، تا شاید از این طریق بتوانند با جلب توجه دیگران به این رخداد مرموز، از سرنوشت دوستان گمشده خود نیز مطلع شوند. این اتفاق، آنها را با کلی سوال و پرسش تازه مواجه میکند. در شب، تمامی بزرگسالان منطقه، از پدر و مادرانشان گرفته تا بقیه، بدل به ورژنی شبه زامبی از خودشان میشوند که تنها هدفشان، گرفتن این بچههاست. در روز بعد هم هیچ خاطرهای از رخدادهای شب پیش ندارند. با کنکاش بیشتر، بچهها به تونلهای وسیع و پیچدر پیچی که در زیر شهر ساخته شدهاند، برمیخورند و بهجای حل سوال، به طرح کلی پرسش تازه برمیآیند. حالا بچههای قصه ما قصد دارند تا با جمعآوری مدارک کافی از اتفاقات نیمهشب محله خود، ادله کافی برای اثبات حرفشان بهدست بیاورند، تا شاید از این طریق بتوانند با جلب توجه دیگران به این رخداد مرموز، از سرنوشت دوستان گمشده خود نیز مطلع شوند. داستان بازی، با توجه به تم نوجوانانهاش و اتفاقات مرموزی که حولوحوش یک شهر مرموز میافتد، شباهت بسیاری به عناوینی همچون It، Super 8، E.T و Stranger Things دارد. آثاری دوستداشتنی که همگی از محتوای کلی یکسانی بهره میبرند و گروهی نوجوان را راهی کلی ماجراجویی و اتفاق تازه و ناب میکنند. سازندگان این بازی با درنظر داشتن جذابیتهای بالقوه این قبیل قصهها، به سراغ خلق The Blackout Club آمدهاند و قصد دارند جذابیتهای دلنشین این آثار را در اثرشان ایجاد کنند و بازیکنان را با خود همراه سازند. در این نسخه از بازی، داستان و روایت نقش چندان پررنگی بر عهده ندارد و صرفا بهانه و علتی است برای تمامی کارها و اعمالی که در نیمهشب تاریک محلهتان انجام میدهید. اینکه در نسخهی نهایی بازی قصه تا چه اندازه نقش مهم و تاثیرگذاری را ایفا میکند و پایش را از صرفا فراهم آوردن دلیل و یک بکاستوری فراتر میگذارد، هنوز معلوم نیست. بهنظرم واقعا حیف است که سازندگان پتانسیل و جذابیتهای ذاتی این قبیل قصهها را نادیده بگیرند و تمامی تمرکزشان را در خلق یک گیمپلی عالی بگذارند. هرچند که با توجه به سبک بازی، چندان توقعی از داستان و روایت آن نمیتوان داشت و بعید هم است که محصول نهایی قدم بلند و بزرگی بردارد و در اثری کو-آپ و مشتمل بر همکاری چندنفره، روایتی ناب را بهوجود آورد. نمونههای مشابه بسیاری در بازار یافت میشوند که علیرغم دنیاسازی عالی و بستر عالی برای روایت، تمامی هم و غم خویش را در خلق یک گیمپلی عالی گذاشتهاند. مخفیگاه و مقر گروهتان. گیمپلی بازی همانطور که پیشتر اشاره کردم مشتمل بر همکاری گروهی است و بهصورت یک تا چهار نفره دنبال میشود. من نسخهی دسترسی زودهنگام را بهصورت دونفره با یکی دیگر از بچههای تیم دنیای بازی، «علی ارکانی» تجربهکردم و بررسی کوتاهی که بر گیمپلی آن انجام میدهم به این تجربه کوتاه، ولی خوشایند برمیگردد. در The Blackout Club، بهمنظور آشنایی و دادن آموزشهای کافی به بازیکن درخصوص کلیت اثر و ویژگیهایش، بخشی تکنفره قرار داده شده است که تقریبا نیم ساعت بهطول میانجامد و حکم پیشدرآمد (Epilogue) بازی را دارد. بعد از انجام این بخش و خلق شخصیتتان، وارد «مخفیگاه» گروهتان میشوید. در این بخش که حکم Hub بازی را دارد، میتوانید ظاهر شخصیتتان، سلاحی که حمل میکنید و نقشه بازی را تغییر بدهید. علاوه بر این، امکان فعالکردن قابلیتهای جدید که با پیشروی در بازی و ارتقای سطح برایتان فعال میشود نیز وجود دارد. توضیحات مورد نیاز در خصوص ویژگیهای بازی و نکات لازمه نیز در این بخش بهصورت یادداشتهایی در اختیارتان قرار میگیرد. طراحی و ظاهر مخفیگاه، بهزیبایی انجام گرفته و حس بودن در مکانی امن و صمیمی که قرار است نقشه ماجراجوییها و کنکاشهای شب پیشرو در آنجا شکل بگیرد، بهخوبی به بازیکن القا میشود و میتواند آن را لمس کند. سلاحهای مختلفی در The Blackout Club برای استفاده قرار گرفته که هرکدام قابلیت و ویژگی مخصوص به خود را دارند و از این نظر، تنوع خوبی به بازی بخشیدهاند. ولی گیمپلی بازی، تاکید بسیاری روی مخفی ماندن و پرهیز از مبارزه با دشمنان دارد و به این منظور، تیرهای کمی برای استفاده در اختیارتان قرار داده. علاوه بر این، درصورت درگیریهای متعدد با دشمنان بازی، مجازات سنگین و ترسناکی انتظارتان را میکشد. از طریق این میز میتوانید سلاح دلخواه خود را انتخاب کنید. در نسخهی کنونی The Blackout Club، چهار نوع دشمن در بازی جای داده شده است؛ «لوسید»، «اسلیپر»، «شیپ» و «درون». هرکدام از این دشمنان، ویژگی خاصی دارند که این مسالهی نحوهی مواجهه با هرکدام را از دیگری متمایز میکند. «لوسیدها» کر هستند، ولی میتوانند ببیند و بنابراین نباید در دیدشان قرار بگیرید. «اسلیپرزها» برعکس نوع قبلی کور هستند، ولی از شنوایی خوبی بهره میبرند، به همین دلیل تا جای امکان باید آهسته و نشسته از کنارشان عبور کنید. «شیپها» سختترین دشمنان بازی هستند که نامرییاند و فقط درصورتی بهدنبالتان میافتند که با دشمنان دیگر برخورد و نزاع بسیاری داشته باشید. راه مقابله خاصی با این نوع وجود ندارد و فقط باید از دستشان فرار کنید. برای دیدن و پیدا کردن محل حضورشون هم، باید چشمانتان را ببندید (مکانیک بستن چشمها در بازی حکم راهیاب بازی را دارد) تا بتوانید حضور زردرنگ و خطرناکشان را احساس کنید. «درون» نیز همانطور که از نامشان پیداست، هلیکوپترهای کوچکی هستند که حکم دوربینهای امنیتی را دارند. برای مقابله با دشمنان هم میتوانید از سلاحهایتان استفاده کنید و یا با نزدیکشدن به آنها بیهوششان کنید. اگر لو بروید و دشمنی بگیردتان، سه راه برای فرار پیشرو دارید؛ میتوانید هلشان بدهید که در اینصورت با کسری میزان سلامتی مواجه خواهید شد، اگر دارت خوابآور یا بمب نورزا را همراه داشته باشید، میتوانید بدون کسری سلامتی از دستشان فرار کنید و راه آخر نیز کمکرسانی همراهانتان است. چینش دشمنان و تعددشان در هر منطقه نیز تقریبا بهصورتی رندوم و اتفاقی صورت میگیرد. در یک دست بازی شاید در نهایت به سه عدد دشمن برخوردم، ولی در دستی دیگر بهراحتی ده عدد سر راهمان قرار گرفتند. «شیپ» از جمله دشمنان بسیار خوب The Blackout Club است. موجودی نامریی که به دنبالتان میافتد و برای رهایی از دستاش هیچ راهی بهجز فرار پیشرویتان نیست. برای پیدا کردن کجایی مکاناش هم باید چشمانتان را ببندید که این عمل نیز بیشتر شما را در معرض خطر و گیر افتادن قرار میدهد. موبایلتان نیز همیشه همراهتان است. بهوسیله دوربیناش میتوانید از اتفاقات مختلف و عکسهای بچههای ربودهشده عکس بگیرید، از لامپاش بهعنوان چراغ قوه استفاده کنید یا با ارتقای آن، قابلیتهای جدیدی مثل خاموشکردن درونها یا زنگزدن به دشمنان به آن ببخشید. از دست «شیپ» لعنتی در این زیززمین مخفی شدهایم. مسالهای که بسیار در دو ساعت تجربهام از بازی به چشم میآمد، محیطهای خالی و طراحی مرحله بسیار ساده بازی بود. گرافیک و طراحی هنری جذاب است و در جلب توجه بازیکن در دقایق اول بسیار موفق عمل میکند، ولی مشکل اینجاست که بازی زیادی خالی و جمعوجور است و این سادگی بعد از مدتی در ذوق کاربر میزند و حوصلهاش را سر میبرد. بزرگترین مشکل این نسخه از The Blackout Club، تکراریشدن است که دلیل اصلیاش هم کمبود محتوا است. از تک نقشهای بودن بازی تا عدم تنوع چندان ماموریتها و کلیت ساده گیمپلی و محیطهای خالی، همگی دست در دست هم دادهاند تا باری اضافه و بیهوده بر کلیت این اثر باشند و از دستیابی آن به تمامی پتانسیلاش جلوگیری کنند. مسلما در نسخهی نهایی بازی تعداد نقشهها و حالات مختلفی قرار داده میشود، ولی مسالهای که نگرانکننده است، طراحی مراحل و گیمپلی است که با وجود بهرهمندی از کیفیتی متوسط، بهسرعت در وادی تکرار میافتند. بعد از انجام ماموریتها، بازی به شما امتیاز تجربه میدهد که بهوسیله آنها میتوانید قابلیتهای جدیدی را برای شخصیتتان فعال کنید. قابلیتهای موجود هم به دو سری فرعی و اصلی تقسیم میشوند. یک سری از آنها برایتان میزان سلامتی و آیتمهایتان را ارتقا میبخشند و دیگری تواناییهای تازهای در اختیارتان قرار میدهند. بهطور مثال، میتوانید بهوسیله گوشیتان درونها را خاموش کنید تا دیگر مزاحم کند و کاوتان نباشند. بازی پتانسیل بسیاری برای بدل شدن به اثری قابلتوجه را دارد. از تم کلی داستان گرفته تا گیمپلی جالب و همکاری گروهی سرگرمکنندهاش و ظاهر و گرافیک دلنشیناش که بهراحتی بازیکن را با خود همراه میسازد؛ ولی کمبودهای بسیاری سر راه این اثر برای دستیابی به این جایگاه قرار گرفته. از مشکلات گیمپلی و سادگیاش گرفته تا طراحی محیط و مرحله بسیار ساده و عدم حضور قصه در روایت و اتکای صرفاش به ایجاد علتی برای تمامی این رخدادها؛ ولی باید در نظر داشت که بازی در مرحله «دسترسی زودهنگام» قرار دارد و یکسال تا عرضه رسمیاش فاصله وجود دارد. به همین علت کورسوی امیدی وجود دارد که طی زمان پیشرو، سازندگان بهدرستی در راستای بهبود و ارتقای کیفی اثرشان تلاش کنند و محصولی عالی و سرگرمکننده را بهوجود بیاورند. (همانطور که گفته شد، پیشنمایشی که مطالعه کردید، براساس تجربهی نویسنده از نسخهی اولیه بازی The Blackout Club نوشته شده که توسط ناشر آن یعنی Question برای دنیای بازی ارسال شده است.) نویسنده علی فتحآبادی PlayStation Proبازی بایوشاک (BioShock)پی سی گیمینگ (PC Gaming)کنسول Xbox One X مقالات بازی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.