پیش‌نمایش بازی Resident Evil 2 Remake

دل‌تان برای راکون‌سیتی تنگ شده است؟ برای آن اداره پلیس و سکوت مرگ‌بارش چطور؟ برای زامبی‌هایی که بسیار آرام حرکت می‌کنند اما وقتی گیرشان بیافتید به وحشتناک‌ترین شکل ممکن در کسری از ثانیه زنده زنده شما را خواهند بلعید؛ چه زیباست! هنوز هم یادآوری این صحنه‌ها زیباست! موزیک اتاق «سِیو» را هنوز در گوشه کنار خاطراتم به یاد دارم. اتاقی که بعد از کلی ترس و دلهره اندک امنیت و آرامش را به آدم منتقل می‌کند. وقتی خوب و دقیق به این صحنه‌ها فکر می‌کنم می‌بینم که چه لحظات ناب و سرشار از دلهره‌ای را گذرانده‌ام. دلهره‌ای مملو از وحشت و ترس و تنهایی، دلهر‌ه‌ای که با فکر کردن به آن بعد از گذشت چند سال، اکنون به شیرین‌ترین لحظات‌ام تبدیل شده است. طبق سنت این نسل که اکثر عناوین ریز و درشت قدیمی، در حال باز‌سازی یا بهبود یافتن هستند. شرکت کپکام دست به باز‌سازی یکی از خاطره‌انگیز‌ترین عناوین دو نسل گذشته خود کرده است. Resident Evil 2 عنوانی که در کلوپ‌های کشور به «کلبه وحشت» مشهور بود. در ادامه با آخرین مقالات بازی و پیش‌نمایش بازی Resident Evil 2 Remake همراه دنیای بازی باشید.

کمی از پیشینه بازی بدانیم

درست است که در این نسل عناوین زیادی باز‌سازی شده‌اند و به شخصه از این رویداد استقبال نمی‌کنم اما برخی بازی‌ها هستند که ارزش تکرار بسیار بالایی دارند؛ چه در حالت کلاسیک و چه زمانی که قرار است یک نسخه‌ی باز‌سازی یا Remake از آن را در اختیار داشته باشیم همچنان ارزش اثر بالا و در خور توجه است. Resident Evil 2 نیز یکی از همین عناوین است. این بازی ابتدا در سال ۱۹۹۸ به صورت انحصاری برای پلتفرم PlayStation منتشر شد و سپس نسخه‌ی پورت شده‌ی آن برای پلتفرم‌های ویندوز، دریم‌کست و گیم‌کیوب منتشر شد.

Resident Evil 2 دومین قسمت از مجموعه رزیدنت ایول است که در آن زمان منتشر شد و توانست نزدیک ۵ میلیون نسخه تنها بر روی پلتفرم PlayStation فروش داشته باشد. شخصیت‌های جدید و محبوبی در این نسخه متولد شدند و داستان بازی نیز در شهر راکون سیتی در جریان است. بازی بر پایه‌‌ی دوربین ایزومتریک/ثابت و در سبک اکشن – ماجراجویی – ترسناک در جریان است و وجود پازل‌های مختلف به همراه طراحی مراحل، داستان و شخصیت‌پردازی قدرتمند از دیگر ملاک‌های این بازی به شمار می‌رود. وجود دو سناریو داستانی با دو شخصیت مختلف اما در یک بازه‌ی زمانی از ملاک‌های مهم و با ارزش این بازی به حساب می‌آید. با توجه به این که این عنوان یک بازسازی است لذا سعی خواهد شد که از لو دادن داستان بازی در این پیش نمایش خودداری شود. برخلاف نسخه‌های دیگر این قسمت توسط آقای Hideki Kamiya کارگردانی و توسط آقای «شینجی میکامی» (Shinji Mikami) در مقام تهیه‌کننده در این قسمت از بازی حضور داشتند.

دوباره‌سازی خاطرات، بازگشت به کلبه وحشت

با توجه به رونق عناوین بازسازی شده در این نسل، درخواست‌ها و تقاضا‌های بسیار زیادی از سوی طرفداران این مجموعه از کپکام صورت گرفته بود که بازی با حفظ تمامی المان‌ها و هسته‌ی اصلی داستانی و حتی بخش طراحی مراحل، از یک موتور گرافیکی جدید با دوربینی جدید و البته تغییرات بسیار زیاد چه از لحاظ بصری و چه از لحاظ فنی و گیم‌پلی باز‌سازی خواهد شد.لااقل یکی از سه نسخه‌ی کلاسیک از این مجموعه را ریمیک یا بازسازی کنند. کپکام یک نسخه‌ی بهینه شده از قسمت اول را روانه بازار کرد اما طرفداران خواستار عملکردی بهتر و البته نتیجه‌ای متفاوت‌تر نسبت به یک بهینه‌سازی کوچک بودند. در ابتدا استودیویی کوچک و مستقل ایتالیایی با نام Invader Games طی اقدامی خبر از باز‌سازی این عنوان توسط یک ماد کاملا رایگان داد و این تیم در تلاش بودند تا به خواسته بسیاری از هوادارن این بازی جامه عمل بپوشانند که بعد از گذشت مدتی اندک کمپانی کپکام به صورت رسمی خبر از باز‌سازی این نسخه داد و مسئولیت این بازسازی نیز به عهده استدیو R&D Division 1 است که یکی از استدیو‌های داخلی کپکام به حساب می‌آید. آقای «یوشیکی هیرابایاشی» Yoshiaki Hirabayashi از اعضای این استودیو و همچنین تهیه کننده‌ی بازی به صورت رسمی خبر باز‌سازی این عنوان محبوب را در قالب یک ویدئو اعلام کرد. بازی با حفظ تمامی المان‌ها و هسته‌ی اصلی داستانی و حتی بخش طراحی مراحل، از یک موتور گرافیکی جدید با دوربینی جدید و البته تغییرات بسیار زیاد چه از لحاظ بصری و چه از لحاظ فنی و گیم‌پلی باز‌سازی خواهد شد. همچنین آقای هیرابایاشی اعلام کرد که این یک بازسازی ساده نخواهد بود و منتظر یک عنوان متفاوت با همان لذت و با همان داستان از ما باشید. بعد از این اعلام رسمی از سوی کپ‌کام که در سال ۲۰۱۵ صورت گرفت، بازی از لحاظ خبری به سکوت فرو رفت و اخبار و گزارش‌های اندکی از بازی به گوش می‌رسید تا این که در مراسم E3 امسال (۲۰۱۸) کپکام با ارائه یک نمایش جالب و قدرتمند، نه تنها توانست نظر مخاطبین و داوران مراسم را جلب کند بلکه با اعلام تاریخ انتشار بازی نشان داد که برای انتشار این عنوان مورد انتظار، کاملا آماده است.

کمی از داستان بازی بدانیم، از ویروس تا چگونگی انتشارش

یکی از مزیت‌های اصلی سه‌گانه اول در مجموعه کلبه وحشت این بود که بازی و داستان آن حول محور چند شخصیت محبوب در یک محور زمانی در داخل یک شهر رخ می‌داد. درواقع، تمامی شخصیت‌های داخل شهر چه بعد از آن عمارت مشهور و چه بعدا داخل راکون سیتی از «جیل ولنتاین» تا وسکر و لئون اِس کندی، همگی در یک خط زمانی نزدیک و در بخشی از شهر درگیر مشکلاتی هستند که با آن مواجه شدند که نه تنها برای بقا تلاش می‌کنند، بلکه درگیر داستان‌ها و شخصیت‌های مهم و عوامل این فجایع می‌شوند و برای حل مشکل اقداماتی را انجام می‌دهند. هر کدام از شخصیت‌ها در مسیر داستانی خود به قهرمانی مشهور و نام‌آوازه تبدیل می‌شوند. داستان در قسمت دوم حول محور دو شخصیت محبوب یعنی «لئون اِس کندی» (Leon Scott Kennedy) و «کلِر ردفیلد» (Claire Redfield) در جریان است.

بعد از رویداد‌های قسمت اول و ماجراهای عمارت بزرگ، ویروس وارد شهر راکون سیتی شده است. بخش اعظمی از شهر مبتلا به ویروس شده‌اند و مردم و هر موجود جنبده‌ای که در معرض این ویروس قرار گرفته است مبتلا و به زامبی (آدم‌خوار) تبدیل شده‌اند. این ویروس با نام T شناخته می‌شود و فقط از طریق خون و یا خوردن و آشامیدن به موجود مقابل منتقل می‌شود. کسی که این ویروس را اختراع کرده است دکتر «ویلیام برکین» نام دارد که در شرکت «آمبرلا» Umbrella کار می‌کند و از افراد شماره یک این شرکت به حساب می‌آید. بعد از رویداد‌های قسمت اول، ویلیام برکین و «آلبرت وسکر» در صدد جدایی از شرکت آمبرلا برآمده و در این فکر بودند که ویروس را به ارتش ایالات متحده آمریکا بفروشند. اما «اوزول ای اسپنسر» از این ماجرا با خبر می‌شود و تیمی به رهبری «هانک» را برای به دست آوردن ویروس و خارج کردن آن از چنگ ویلیام برکین گسیل می‌کند. هانک یک فرد نظامی است که در کارهای چریکی بسیار ماهر است. در همین زمان، ویلیام برکین در ادامه آزمایشات خود موفق به کشف ویروس G می شود. ویروسی که به مراتب پیشرفته‌تر و وحشتناک‌تر نسبت به ویروس T است. هانک، ویلیام برکین را پیدا کرده و بعد از کمی کش و قوس، ویروس‌ها را از چنگ برکین خارج کرده و فرار می‌کنند. برکین که وضعیت را از دست رفته می‌بیند، یکی از آمپول‌های حاوی مقدار زیادی از ویروس را به خود تزریق کرده و به هیولایی بزرگ تبدیل می‌شود. دکتر خود را فدا می‌کند تا انتقام خودش و علم‌اش را از هانک و مخصوصا آمبرلا بگیرد و در همین راستا در داخل فاضلاب‌های شهر راکون سیتی هانک و تیمش را پیدا کرده و نبرد سختی بین این افراد شکل می‌گیرد. هانک فرار می‌کند اما تیم او به کلی از بین می رود و در همین حال مقدار زیادی از ویروس به دلیل درگیری‌های زیاد در داخل فاضلاب شهری ریخته و خیلی سریع به کل شهر شیوع پیدا می‌کند و در کمتر زمانی بعد از شیوع ویروس، کل شهر مبتلا به این ویروس شده و فاجعه راکون‌سیتی شکل می‌گیرد. این اتفاق درست ۲ ماه بعد از رویداد‌های قسمت اول رخ می‌دهد و داستان قسمت دوم از تاریخ ۲۹ سپتامبر سال ۱۹۹۸ رخ می‌دهد، روزی که لئون اِس کندی و کلر ردفیلد، بی خبر از هر اتفاقی وارد شهر راکون سیتی می‌شوند.

Leon Scott Kennedy

Claire Redfield

موسیقی یکی از ارکان اصلی این مجموعه به حساب می‌آید. اما قطعه اتاق ذخیره یا همان اتاق Save یکی از به یادماندنی‌ترین آهنگ‌های کل مجموعه و البته خاطره‌انگیز‌ترین قطعه برای مخاطبین کهنه‌کار محسوب می‌شود. پس در کنار گوش دادن به این قطعه دوست‌داشتنی برویم سراغ خواندن ادامه مقاله:

قطعه اصلی اتاق ذخیره Resident Evil 2 – save Room OST

نسخه جدید چه تغییراتی کرده است

بازی‌های بازسازی شده‌ی انگشت‌شماری وجود دارند که توانسته باشند به همان اندازه‌ی نسخه اول کیفیت ساخت خوبی را ارائه دهند. این نکته از این منظر است که یک بازی باز‌سازی شده با توجه به این که دچار تغییرات بسیاری می‌شود، بعضا شده است که این تغییرات به هسته اصلی بازی آسیب زده و عنوان باز‌سازی شده نه تنها نمی‌تواند به اصالت خود پایبند بماند بلکه نسخه نهایی کیفیت لازم را نیز ندارد. خوشبختانه و با توجه به نمایش‌هاییسازندگان توانسته‌اند در کنار تغییراتی که در بازی شکل داده‌اند، به هسته‌ی اصلی و اصالت بازی نیز پایبند بمانند. که از بازسازی RE2 تا به حال دیده‌ایم، سازندگان توانسته‌اند در کنار تغییراتی که در بازی شکل داده‌اند، به هسته‌ی اصلی و اصالت بازی نیز پایبند بمانند. یکی از مهم‌ترین تغییرات ایجاد شده در بازی زاویه دوربین است. بازی از موتور انجین RE Engine بهره می‌برد. کپکام برای ساخت Resident Evil 7 از این موتور استفاده کرده است. زاویه‌ی دوربین در نسخه‌ی باز‌سازی شده بر پشت شانه خواهد بود و دیگر خبری از دوربین ثابت نخواهد بود. دوربین سوم شخص در چند قسمت اخیر امتحان خود را پس داده است. نکته‌ای که در تغییر زاویه دوربین و سوم شخص شدن با بازخورد‌های منفی روبه‌رو شده است، این است که بازی بیشتر به سمت اکشن میل پیدا کرده و ماهیت خود را که ترسناک بودن است از دست داده است. البته، این نکته غیر قابل انکار این است که بعد از قسمت چهارم و تغییراتی که در این مجموعه شکل گرفت بازی جنبه‌ی ترس و وحشت خود را از دست داد. این در حالی است که حتی المان‌های مهمی دیگر از جمله وجود پازل‌ها و معماهای درگیرکننده و جذاب نیز در این مجموعه رفته‌رفته کم‌رنگ شدند. بر همین اساس، یکی از نکات امیدوارکننده‌ در بازسازی قسمت دوم این است که بازی نه تنها با زاویه دوربین جدید انجام خواهد شد بلکه این اطمینان را هم داریم که با یک RE اصیل و با وجود همان طراحی مراحل بی‌نظیر و همان پازل‌های به یادماندی روبه‌رو هستیم. البته، این امیدواری بستگی به این دارد که تیم سازنده تا چه حدی بتوانند به نسخه‌ی اصلی وفادار بمانند. با توجه به صحبت‌های آقای هیرابایاشی تهیه کننده بازی، در مصاحبه‌های مختلف عنوان کرده است که تمام هدف تیم سازنده در کنار تغییرات گسترده‌، وفاداری به ریشه‌های این بازی است. آقای هیرابایاشی توضیح داده است هدف ما جذب مخاطبین جدید و جلب رضایت مخاطبین کهنه‌کار و قدیمی این بازی است.

گیم‌پلی جدید با القای همان حس کلاسیک، حس وحشت

تغییر زاویه‌ی دوربین عملا هسته‌ی اصلی گیم‌پلی را نیز دگرگون کرده و ویژگی‌های جدیدی را به نسخه‌ی امروزی وارد کرده است. همان‌طور که اشاره شد، در زمان رویداد‌های راکون‌سیتی ویروس T کل شهر را آلوده کرده است و مردم و موجودات به زامبی تبدیل شده‌اند. تفاوت این ویروس با ویروس‌های جهش‌یافته و پیشرفته‌ای که در نسخه‌های بعدی معرفی می‌شود در این است که زامبی‌ها کند و آرام هستند. دقیقا به مانند نسخه‌ی کلاسیک و این همان چیزی است که آقای هیرابایاشی در مصاحبه‌های خود به آن اشاره کرده است. وی در ادامه این توضیحات با بیان این که القای ترس و وحشت در نسخه‌های کلاسیک به واقع ملموس‌تر و قابل درک‌تر بود، پس تیم سازنده در تلاش هستند تا این کیفیت را در نسخه‌ی بازسازی شده حفظ کنند. با توجه به نمایش‌هایی که از بازی دیده‌ایم می‌توان گفت که تیم سازنده تا حدودی به این مهم دست پیدا کرده‌اند. تقریبا اکثر موجودات تبدیل شده در این نسخه هم وجود دارند؛ از زامبی‌ها گرفته تا سگ‌ها و عنکبوت‌های غول پیکر و حتی لیکرز‌ها در بازی دیده شده‌اند. لیکرز‌ها همچنان کور هستند و می‌توان آهسته از کنار آنها رد شد (البته اگر جرات‌اش را داشته باشید!). به مانند نسخه کلاسیک پیچیدگی‌های داستانی در هر سناریو وجود دارد. سیستم ساخت گلوله از قسمت هفتم وام گرفته شده و در بازی وجود دارد. مهمات محدود است لذا با استفاده از Gunpowder‌ها می‌توان گلوله‌های مورد نظر را ساخت. بسته‌های سلامتی، Herb‌ها نیز به مانند نسخه قسمت هفتم در بازی وجود دارد و قابلیت ترکیب و ذخیره کردن آنها نیز وجود دارد. طراحی مراحل بازی با توجه به وفاداری به نسخه‌ی اصلی، با تغییراتی جدیدی روبه‌رو شده است. مکان‌های مختلفی در بازی هستند که برای اولین بار وارد آنها خواهیم شد و بسیاری از در‌ها هستند که اگر در نسخه‌ی اصلی بسته بودند در این نسخه باز خواهند شد. به گفته‌ی افرادی که دمو بازی را تجربه کرده‌اند طراحی مراحل جدید به شکلی است که ۵۰ درصد بازی اصلی و ۵۰درصد با یک بازی جدید روبه‌رو هستیم. برخی از راهرو‌ها تنگ‌تر و مهم‌تر این که راه حل پازل‌ها به طور کامل تغییر کرده است. برای مثال، اگر رمز صندوق اتاق مدیر دفتر اداره پلیس که در نسخه‌ی اصلی ۲۲۳۶ بوده است، در این نسخه تغییر کرده و باید دنبال رمز جدید باشیم.

تا چه حد باید به این بازسازی امیدوار بود؟ نیم نگاهی از دید یک عنوان مستقل

به جرات می‌توان گفت بعد از عناوین کلاسیک و بعد از ظهور قسمت چهارم، کیفیت این مجموعه نیر سیر نزولی پیدا کرد. حتی قسمت چهارم با وجود انقلابی که در مجموعه Residen Evil ایجاد کرد، آن‌چنان به ریشه‌ها وفادار نبود و به گفته‌ی بسیاری از طرفداران بعد از قسمت چهارم این مجموعه بیشتر در مسیر اکشن قرار گرفته است. در نتیجه این روند حتی کیفیت محصولات نهایی نیز به مرور سیر نزولی گرفته و در نهایت به عناوین افتضاحی به مانند قسمت ششم ختم شده است. بازی RE در قسمت هفتم با روی آوردن به یک داستان مستقل و تغییر زاویه دوربین به نمای اول شخص تا حدودی توانست امید را در بین طرفداران این مجموعه زنده کند. استودیو R&D Division 1 یک قدم نسبت به استودیو‌های قبلی جلوتر است.حتی قسمت چهارم با وجود انقلابی که در مجموعه Residen Evil ایجاد کرد، آن‌چنان به ریشه‌ها وفادار نبود این استودیو هسته‌ی کلی داستان، زمینه و داستان را در اختیار دارد و فقط در تلاش است تا با مدرنیزه کردن بازی بتواند دوباره وحشت را به کلبه‌ی وحشت بازگرداند! همان‌طور که گفتیم، نمای دوربین سوم شخص یا دید از پشت شانه به طور کلی گیم‌پلی را متحول کرده است. به هنگام نشانه‌گیری هدف تاحدودی در حال حرکت خواهد بود و به همین دلیل این امکان وجود دارد که تیراندازی‌ها دقیقا به همان جایی که هدف قرار گرفته‌ایم برخورد نکند. بنابراین، نه تنها در هدف‌گیری باید دقت لازم را به خرج دهیم بلکه در مصرف مهمات نیز باید صرفه‌جویی کنیم. زامبی‌ها کند و آرام هستند اما با دو یا سه بار گاز گرفتن جان شما را خواهند گرفت. با هر بار گاز گرفتن و زخمی شدن شخصیت، در صورت استفاده نکردن از بسته سلامتی سرعت حرکت شما کند شده و به مرور از پا خواهید افتاد. جای زخم و محل گاز گرفته شده به خوبی روی بدن مشاهده خواهد شد و این از ویژگی‌های موتور REengine است. سلاح‌های متفاوتی بر اساس نسخه‌ی کلاسیک در اختیار مخاطب قرار خواهد گرفت اما بازی از ابتدا با تنها اسلحه کمری آغاز خواهد شد. هر دو شخصیت به چاقو مجهز خواهند بود با این تفاوت که چاقو با هر بار مصرف خراب شده و از بین خواهد رفت لذا در طول بازی باید به دنبال چاقو نیز باشیم. زامبی‌ها به صورت گروهی نیز حمله خواهند کرد و ممکن از دو یا سه زامبی در آن‌واحد ما را محاصره و زخمی کنند؛ لذا باید حواس‌مان کاملا به اطراف و دوروبرمان باشد.

اندکی صبر، وحشت نزدیک است!

زمان اندکی تا انتشار بازی باقی مانده است. شور و شوق ویژه‌ای در بین طرفداران قدیمی این مجموعه وجود دارد. بعد از مدت‌ها دوباره به راکون سیتی باز خواهیم گشت و قرار است دوباره وارد اداره پلیس R.P.D شویم و در نهایت دوباره بترسیم؛ ترسی از جنس زامبی‌های کلاسیک اما مدرن شده. لذت تکه‌تکه شدن زامبی‌ها توسط کلت کمری هنوزم زیر زبانم مزه می‌کند. انتظار اتفاقات ناگهانی هنوز هم شیرین است و فهمیدن حس وحشت لذت بخش‌ترین حس دنیا است. همه چیز مهیا است تا با یک بازسازی دلنشین روبه‌رو شویم؛ اگر اتفاق خاصی رخ ندهد و اگر تیم سازنده تمام و کمال به وعده‌هایی که داده‌اند عمل کنند. پس بیایید امیدوار باشیم که این اتفاق خواهد افتاد و من نیز مثل شما بی‌صبرانه انتظار این بازی را می‌کشم.