بیش از یک سال از زمان انتشار اولین قسمت از مقالات «کابوسهای شوالیه» و معرفی دشمنان بتمن میگذرد و در طول این مدت ما در کنار هم با ۵۰ دشمن کمتر شناخته شدهی شوالیهی گاتهام آشنا شدیم. با نزدیک شدن به انتهای این فهرست، پروندهی این مجموعه مطالب هم بسته خواهد شد. حالا تنها ۹ ابرشرور در این فهرست باقی مانده است؛ ۹ فردی که بیشترین آسیبهای ذهنی، جسمی و احساسی را به بتمن وارد کردهاند. با دنیای بازی همراه شوید تا با اسرار این ابرشرورها رو به رو شویم.
۹. شلیک مرگبار (Deadshot)
با وجود مجموعه پویانماییها و فیلم سینمایی «جوخهی انتحار» دیگر همه با شخصیت ددشات آشنایی کافی دارند. نام این تیرانداز ماهر فلوید لاوتون است. او برعکس اغلب خلافکاران در خانوادهای ثروتمند چشم به جهان گشود اما تربیت نادرست مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد! بله، یک بار هم که کودکی از زندگی مرفه خود راضی و خوشحال است، یکی از والدین باید کار را خراب کنند. مادر فلوید که از دست آزار و اذیتهای پدر خانواده کاسهی صبرش لبریز شده بود، فلوید را تشویق میکند تا کمر به قتل پدر ببندد. از آنجایی هم که پسرها کلا «مادر دوست» هستند و احترام به حرف بزرگتر واجب است، فلوید تفنگ پدر را برداشته و از بالای یک درخت به سمت هدف خود شلیک میکند. متاسفانه در راستای این فرض که «چاهکن همواره ته چاه است»، دست فلوید لغزیده و اشتباها تیر را تقدیم مادر گرانقدر خود میکند! این حادثه آنقدر در ذهن فلوید تاثیر میگذارد که وی تصمیم میگیرد دیگر هرگز تیرش خطا نرود. به همین دلیل او از همان دوران کودکی به تمرین تیراندازی پرداخته و در بزرگسالی عضو تفنگداران ارتش آمریکا میشود. تسلط ددشات بر سلاحهای گرم تا حدی زیاد است که میتواند موی سر مگس را از چندصد متری با یک گلوله مدل آلمانی اصلاح کند. لازم به ذکر است فلوید مدرک تخصصی آدمکشی خود را با بالاترین نمرات از «لیگ قاتلان» تحت نظر راس الغول اخذ کرد. ددشات بیش از اینکه یک خلافکار بالفطره باشد، یک مزدور است. رابطهی او با بتمن همواره برپایهی دشمنی نبوده و شوالیهی سیاه در یک عمل انسان دوستانه به وی برای نجات دخترش از چنگ گروه «کبرا» کمک کرده است. او همچنین مدتی به عنوان یک قهرمان در گاتهام فعالیت داشته و بین مردم از شهرت زیادی برخوردار میشود. اما از آنجایی که وی خلوص نیت کافی نداشته، بتمن خیلی زود به اهداف پنهان و خلافکارانهی ددشات پیبرده و او را تحویل پلیس میدهد.
۸. مترسک
گویا در دنیای بتمن، والدین اهمیت چندانی به نحوهی تربیت فرزندان خود نمیدهند و این خود گویای میزان نابودی بنیان خانواده در فرهنگ منحوط غرب و شخصیت «چون تخم مرغ به دیوار کوبیده شدهی» مردمان آن دیار است! به عنوان نمونه میتوان به جاناتان کرین اشاره کرد. این کودک معصوم توسط پدری مجنون و دانشمند تربیت شد که به دنبال پی بردن به راز ترس بود. او جاناتان را در آزمایشگاه خود حبس کرده و انواع و اقسام ترکیبات شیمیایی ترس آور را روی وی آزمایش میکرد. سرانجام پدر بزرگوار خانواده در حین انجام یکی دیگر از این آزمایشها جان به جان آفرین تسلیم کرده و جاناتان پیش از آگاه شدن پلیس از ماجرا، چندین روز را به تنهایی در یک قفس و تحت تاثیر مواد وحشتزا سپری میکند. با این اوصاف شما توقع دارید که از این بچه، دکتر حسابی یا پروفسور سمیعی تحویل جامعه داده شود!؟ با این وجود جاناتان مدارج علمی را به سرعت طی کرده و یک روانشان برجسته میشود، اما به دلیل دوران کودکی تلخ خود، تصمیم میگیرد ارباب وحشت شده و کار ناتمام پدر را به پایان برساند. همانطور که میدانید او «گاز ترس» را اختراع کرده و با استفاده از آن وحشت را بر قلب دشمنان خود حاکم میکند. مترسک معمولا طرفدار فعالیت تیمی بوده و با بسیاری از خلافکاران از جمله «دو چهره»، «پنگوئن»، «صورت خمیری»، «کورکدیل قاتل» و «ماسک سیاه» همکاری داشته است. خلاصه، دفعه بعد که به بهانهی سرماخوردگی قصد پیچاندن درس و مدرسه را داشتید، یادتان باشد که جاناتان کرین در چه شرایطی موفق به کسب مدرک دکتری روانشانسی شد!
۷. دو چهره
باز هم یک کودکی سخت و بازهم یک پدر بیرحم! چه میکنه این DC! از آنجایی که شما هم مثل من از این کلیشهی «چون تخم مرغ به دیوار کوبیده شده» خسته شدهاید، بنده به اختصار خدمت شما عرض میکنم که هاروی دنت در کودکی توسط پدری الکلی و بیرحم بزرگ شد. او در بزرگسالی از بیماریهای روانی دوقطبی و توهم رنج میبرد. با این وجود او هم مثل جاناتان کرین توانست مدارج عالی علم حقوق را طی کرده و به دادستان شهر گاتهام تبدیل شود! بعد جوانان رعنای ما دانشگاه آزاد را به زور و زحمت قبول میشوند! وی یکی از اولین حامیان قانونی بتمن در گاتهام بود، اما چون «گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است» هاروی توسط یکی از خلافکاران شهر مورد حمله با اسید قرار گرفت و همین امر پایان کار این شخصیت دوست داشتنی را رقم میزند. لازم به ذکر است که سکهی معروف این شخصیت با دو روی یکسان، یادگاری از پدر مهربان و دلسوز! هاروی بود که برای کتک زدن او در کودکی به آن متوسل میشد و به قول خودش به هاروی شانس فرار از تنبیه را عطا میکرد! دو چهره یکی از دشمنان بزرگ شوالیهی سیاه است. او دوستی بوده که دست سرنوشت وی را به یک هیولا تبدیل کرده و مطمئنا این امر برای بتمن واقعا دردناک است. دو چهره تنها کسی است که به طور همزمان تحت تاثیر «گاز ترس» مترسک و سرم «زهر» بین قرار گرفته و این امر او را به موجودی بسیار قدرتمند و در عین حال نترس تبدیل کرد که بتمن را تقریبا شکست داد. متاسفانه به دلیل شانس همیشه حاضر در صحنهی شوالیهی گاتهام، اثر این دو مادهی شیمیایی در آخرین لحظات از بین رفته و دو چهره قدرت خود را از دست میدهد. باید به این نکته اشاره کنم که باب کین، خالق بتمن خود از طراحان اصلی این شخصیت بوده که در بیش از ۱۱۰۰ شماره از کمیکهای DC حضور داشته است.
۶. هاش
حتما برای شما هم پیش آمده که آرزو کنید جای فرد دیگری بوده و از امکانات او در زندگی بهرمند شوید. این آرزویی بود که توماس الیوت، دوست دوران کودکی بروس وین داشت. او هم مانند بروس در خانوادهای ثروتمند پرورش یافت، اما برخلاف میلیونر خوش قلب گاتهام، علاقهای به زندگی با والدین خود نداشت و در همان سنین کودکی نقشهی قتل پدر و مادر خود را طراحی کرد. متاسفانه نقشه او خوب پیش نرفت و مادر وی از تصادف ساختی جان سالم به در برد. پدر بروس وین که پزشکی ماهر بود توانست مادر توماس را درمان کند. هرچند که نیت خانوادهی وین برای نجات الیوتها کاملا خیر بود، اما توماس به دلیل خراب شدن نقشه خود کینهای عمیق نسبت به این خانواده پیدا کرد و هنگامی که پدر مادر بروس به قتل رسیدند، حسادت هم به این کینه اضافه شد! بله، توماس آرزو داشت مثل بروس وین یتیم و تنها باشد و ثروت خانوادهی خود را کنترل کند. با این حال او پس از دوران کودکی به دانشگاه هاروارد رفته و به یک جراح پر آوازه تبدیل میشود. دست سرنوشت او را بر بالین ادوارد نیگما یا همان «معماگو» میرساند و وی با کمک نیگما به هویت واقعی شوالیه گاتهام پیمیبرد.
پس از این اتفاق توماس تبدیل به یک ابر شرور به نام «هاش» میشود که با صورتی باندپیچی شده در پی نابودی بتمن است. برای آگاهی از قدرت هاش کافیست بدانید او آنقدر در نقشه کشیدن مهارت دارد که تنها در اولین رویارویی خود با شوالیهی سیاه، او را غافلگیر کرده و منجر به سقوط بتمن از ارتفاع و ضربهی مغزی او میشود! کار الیوت اینجا تمام نشده و این ابر شرور با استفاده از مهارت پزشکی خود، مغز بروس وین را جراحی کرده و وی دچار توهماتی مرگبار میکند. این توهمات تا جایی ادامه پیدا میکند که بتمن با «سوپرمن» وارد جنگ شده و جوکر را تا سرحد مرگ شکنجه میکند. در پایان این ماجرا هاش برای تمام کردن کار بتمن که از درون نابود شده، با وی رو به رو گشته و نقشه خود را آشکار میکند؛ اما در آخرین لحظات، هاروی دنت که از بیماری روانی خود درمان شده به کمک بتمن آمده و با شلیک کردن به هاش، او را درون رودخانه پرتاب میکند. هاش در ۲۱۷ شماره از ماجراهای بتمن حضور داشته و به دلیل آگاهی از هویت واقعی این قهرمان، آسیبهایی جبران ناپذیر به وی وارد میکند.
۵. معماگو
ادوارد نشتون فردی باهوش بود و از همان کودکی مدام برای یافتن پاسخ پرسشهای ناتمام خود وقت ملت را گرفته و شدیدا روی اعصاب آنها حرکت میکرد. ادوارد با تمام هوش و ذکاوتی که داشت، هرگز نتوانست به جایگاه علمی و شغلی بالایی دست پیدا کند و به همین دلیل برای پر کردن اوقات فراقت خود دست به اعمال خلافکارانه زد. وی پس از اولین رویارویی با شوالیهی گاتهام، تصمیم گرفت به رقیبی برای باهوشترین کارآگاه جهان تبدیل شود. از آنجایی که در آن زمانها اینستاگرام وجود نداشت تا افراد با اظهار نظرهای سازندهی خود در خصوص مردن یا زنده ماندن ملت، سبک موسیقی شجریان و زندگی خصوصی یکدیگر بتوانند خیلی زود ۴ میلیون فالوئر بدست بیاورند، ادوارد اشتون برای معروف شدن شروع به طراحی معماهایی مرگبار در شهر گاتهام کرد و از این طریق به «معماگو» معروف شد. او به دلیل تعلق خاطری که به معما داشت، حتی نام خانوادگی خود را هم به «نیگما» تغییر داد. زندگی ادوارد نیگما بسیار پرپیچ و خم است. وی توسط «پیچک سمی» به کما فرستاده شد و مدتها در نقش گلدان و آباژور به تزئین خانهی این بانوی خوش ذوق مشغول بود. پس از درمان شدن مدتی به عنوان یک کارآگاه خصوصی مشغول به کار شد و پس از بازگشت به شغل اصلی خود یعنی پرپر کردن سلولهای خاکستری مغز بتمن، دختر خود را هم وارد تیم معماگویان کرد تا سایهی سنت نیکوی معماگویی یک نسل دیگر هم بر سر مردم بخت برگشتهی گاتهام مستدام باشد!
۴. راس الغول
اینکه چه عاملی باعث میشود که یک انسان اسم خود را «سر شیطان»، «ته خیار» یا «وسط پیاز» بگذارد، برای ما هم درست به اندازهی شما سؤال برانگیز است. اما یکی از بزگترین آموزگاران و قویترین دشمنان بتمن حقیقتا راس الغول است! این جوان رعنا در قرن ۱۳ میلادی در صحرای عربستان متولد شد. عشق راس الغول جوان به علم باعث شد تا او صحراهای اسرار آمیز عربستان را به مقصد شهرهای بزرگ ترک کند. غول در یکی از شهرها عاشق شده و در همانجا به یادگیری علم پزشکی مشغول میشود. جستجوی وی برای یافتن درمان بیماریها منجر به کشف اولین «گودال لازاروس» توسط غول شده و همین امر مسیر زندگی وی را تغییر میدهد. او برای درمان شاهزادهای روانی، وی را وارد گودال میکند و از آنجایی که «زوال عقل» از عوارض جانبی این گودال است، شاهزاده به یک قاتل بالفطره تبدیل شده و معشوقهی راس الغول را به قتل میرساند. پادشاه غول را به دلیل بیمار کردن شاهزاده به مرگ محکوم میکند و همین امر باعث میشود تا او با کمک قبیلهی صحرا نشین خود قلمرو پادشاه را تصاحب و خود را «راس الغول» بنامد. او با استفاده از «گودال لازاروس» صدها سال عمر کرده و سازمانی مخفی به نام «شیطان» را بنا نهاده که «لیگ قاتلان» یکی از شاخههای آن است. او و دخترش «تالیا» از دوستان قدیمی بروس وین بوده و او را برای تبدیل شدن به مبارزی نامی و شکست ناپذیر تعلیم دادند. راس الغول را میتوان پدر زن بالقوهی بتمن دانست! این ابر شرور اعتقاد دارد که برای نجات بشریت، باید ابتدا کل تمدن را نابود کرده و آن را از نو ساخت. از آنجایی که بتمن دیدگاه راس الغول را تنها در «فورمت کردن هارد و نصب مجدد ویندوز» قابل استفاده میداند، سالهاست که نقشههای او را نقشه برآب میکند. برای پی بردن به قدرت این شخصیت کافیست بدانید او با دست یافتن به اطلاعات بتمن توانسته «لیگ عدالت» را شکست دهد و منجر به اخراج شوالیهی سیاه از این انجمن ابرقهرمانی شود. در آخرین رویارویی راس الغول و بتمن، وی توسط یکی از دخترانش کشته شده و بتمن جسد او را نابود میکند. در حال حاضر روح راس الغول در جسم پسر خود مشغول مبارزه با شوالیهی گاتهام است تا نشان دهد دود ۷۰۰ سال است که از کنده بلند میشود.
۳. جیسون تاد (شنل قرمز)
مسلما همهی شما این شخصیت را از بازی «شوالیهی آرخام» به خوبی به یاد دارید. جیسون تاد نماد تمام افتخارات و در عین حال تمام ناکامیهای بروس وین و شوالیهی سیاه به شکل همزمان است. وقتی بتمن در کوچهی محل قتل پدرو مادر خود با پسربچهای رو به رو شد که مشغول سرقت قالپاقهای بتموبیل است، فهمید که این کودک قلب بزرگی در سینه دارد! شوالیهی سیاه با در نظر گرفتن این ضرب المثل که «تخم مرغ دزد روزی شتر دزد میشود»، جیسون را به یتیم خانه فرستاد. اما رفتارهای نادرست مسئولین یتیم خانه باعث شد تا جیسون یکبار دیگر به خیابانهای گاتهام پنهاه ببرد. اینبار بروس وین وارد میدان شد و این شیر بچه را به فرزندی قبول کرد. جیسون تاد تبدیل به دومین «سینه سرخ» (Robin) شد و سالها در کنار شوالیهی گاتهام با جنایت کاران به مبارزه پرداخت. با وجود تمام تلاشهای بتمن و بروس وین برای نجات جیسون از یک زندگی تلخ و سیاه، سرنوشت این جوان را اسیر جوکر کرد و او نیز پس از شکنجهی بسیار وی را به قتل رساند. ضربهای که مرگ جیسون به بتمن زد شاید یکی از دردناکترین تجارب شوالیهی سیاه بود، اما این درد در برابر آنچه سرنوشت در آستین داشت بسیار ناچیز بود. جیسون طی اتفاقاتی ماوراء الطبیعه مجددا در قبر خود زنده و به فرمان تالیا و راس الغول دزدیده شده و توسط «گودال لازاروس» درمان میشود.
وقتی جیسون متوجه میشود بتمن انتقام مرگ او را از جوکر نگرفته، به شدت خشمگین شده و حس میکند شوالیهی سیاه هیچ ارزشی برای سالها همراهی و دوستی آنها قائل نبوده است. جیسون که حالا نام «شنل قرمز» را برای خود اتخاذ کرده بود، زیر نظر بهترین متخصصان مبارزه با سلاحهای گرم و سرد به تمرین و یادگیری پرداخت تا برای هدف نهایی خود آماده شود: شکست بتمن و کشتن جوکر در برابر چشمان او! پس از ماجراهای طولانی و مبارزات بسیار با تیم دریک (سومین رابین)، سایبورگ، ماسک سیاه و مافیای گاتهام، جیسون با بتمن و جوکر رو در رو شده و پس از فاش کردن هویت خود، از بتمن میخواهد تا جوکر را کشته و انتقام رنجهای او را بگیرد. متاسفانه بتمن نه تنها خود از این عمل سرباز میزند، بلکه جوکر را هم از دست جیسون نجات میدهد! ماجرای مبارزات بتمن و جیسون تاد تنها به اینجا ختم نمیشود و این شخصیت در بیش از ۱۰۰۰ شماره از ماجراهای بتمن حضور دارد. ضربه روحی جیسون و درگیری درونی وی میان خیر و شر او را در زمرهی یکی از قدرتمندترین یاران و سرسخت ترین دشمنان بتمن قرار میدهد و عذاب وجدان ابدی شوالیهی گاتهام به خاطر سرنوشت تلخ این پسربچهی یتیم یکی از سنگین ترین بارهایی است که بروس وین و بتمن به دوش میکشند.
۲. جوکر
معروفترین و محبوبترین ابر شرور دنیای کتابهای مصور با اختلاف بسیار زیاد جوکر است. این شاهزادهی خندان جرم و جنایت بیش از هر ابر شرور دیگری مایهی درد و رنج قهرمانان DC بوده است. با توجه به محبوبیت این شخصیت دیگر نیازی به معرفی خواستگاه و پیدایش آن نیست. این شخصیت در بیش از ۲۷۰۰ شماره از ماجراهای بتمن با او همراه بوده و دمان از روزگار وی درآورده است. جوکر به تنهایی باربارا گوردن (بت گرل) را فلج کرده، همسر دوم جیم گردن را به قتل رسانده، از جیسون تاد یک بیمار روانی ساخته و از مرگ بازگشته است! چهرهی جوکر یکبار توسط یک افسر پلیس با شلیک گلوله به سرش کاملا متلاشی و مجددا طی عملهای جراحی به شکلی جدید بازسازی شده و در اتفاقی دیگر برای اجرای یک نقشه شوم به طور کلی به دست خود جوکر کاملا کنده و پس از مدتی مجددا به صورت ماسک توسط او مورد استفاده قرار میگیرد! این هیولای ظاهرا دیوانه به دلیل مشکلات روانی مقولهای به نام ترس را به هیچ وجه درک نکرده و همه چیز برای او یک شوخی است! جوکر تقریبا هیچ دردی را هم احساس نمیکند و به دلیل تجربهی تلخی که با مواد شیمیایی داشته، خون وی به مادهای سمی و مرگبار تبدیل شده و همین امر او را در برابر هرگونه سم دیگری مصون نگاه داشته است! به همهی این قدرتها، عدم کهولت سن، مهارت شگفت انگیز در تیراندازی و کشیدن نقشههای مرگبار را هم اضافه کنید تا به عمق فاجعهای که بتمن دهها سال است با آن دست و پنجه نرم میکند، پیببرید! به دلیل نفرت بیش از اندازهی بتمن از این هیولای خندان، وی همواره از کشتن جوکر سر باز میزند و باور دارد اگر دست به چنین کاری بزند، خودش تبدیل به موجودی غیرقابل کنترل میشود. البته اینکه چرا بتمن نمیگذارد دیگران جهان را از شر این جانور مردم آزار راحت کنند، سؤالی است که دانشمندان سالها برای یافتن پاسخ آن در تلاش هستند!
۱. مهلک (Bane)
همانطور که از نام این ابرشرور پیداست، او یکی از مرگبارترین شخصیتهای دنیای DC است. برخلاف جوکر که تقریبا همواره در داستانهای بتمن به خوبی به شخصیت وی پرداخته میشود، بین اغلب موارد به صورت پهلوان پنبهای «خالی از عاطفه و مغز» تصویر شده که متاسفانه اصلا درست نیست. این شخصیت یکی از تلخترین سرگذشتهای این مجموعه را دارد که کتکها پدر و آموزههای مرگبار مادر در برابر آن هیچ است! پدر او یک فرد انقلابی بود و از آنجایی که دولت فاسد کارائیب توانایی دستگیری او را نداشت، در حرکتی کاملا انسانی، عقلانی و همسو با قوانین بین المللی، فرزند خردسال وی که بین بود را به حبس ابد محکوم کرد! او اولین قتل خود را در همان زندان وحشتناک در سن ۸ سالگی انجام داد تا به قول گنده لاتهای کارائیبی «گربه را دم حجله پرپر کند» و به دلیل چنین حرکتی نام «مهلک» توسط رئیس زندان برای او انتخاب شد. از آنجایی که زندانهای خارج مثل زندانهای ما سرشار از امکانات رفاهی گوناگون نیستند، بین از همان کودکی تمام وقت خود را به مطالعه و بدن سازی اختصاص داد تا ضرب المثل «عقل سالم در بدن سالم» را در ابعاد واقعا بزرگ متجلی کند! او در زندان ۴ زبان زنده دنیا را یاد گرفت، سبکی از مبارزه و مراقبه برای خود اختراع کرد و توسط زندانیها آموزشهای معمول تحصیلی را پشت سر گذاشت. با توجه به این حجم از استعداد و نبوغ که تنها در دوران حبس این بزرگوار متبلور شده، آیا واقعا درست است که تصویری قلدر و احمق از او به خورد مخاطب داده شود؟ بین توسط مسئولین زندان برای آزمایش سرم «زهر» (Venom) انتخاب شده و تبدیل به همان مبارز قدرتمندی میشود که همهی ما میشناسیم. بین مفتخر است تا لقب «مردی که بتمن را خرد کرد» یدک بکشد. زیرا وی نه تنها با تحقیق و بررسی پی به هویت واقعی بروس وین برد، بلکه طی نقشهای هوشمندانه، تعداد زیادی از دشمنان شوالیهی گاتهام (جوکر، کلاهدوز دیوانه، دو چهره، پیچک سمی، عشق فیلم و…) را از تیمارستان آرخام فراری داد تا بتمن را از نظر روحی و جسمی تضعیف کنند. دستگیری این خلافکاران ۳ ماه زمان برد و همین امر بتمن را در ضعیفترین وضعیت روحی و جسمی قرار داد. پس از این ماجرا بین وارد امارت وین شد و شوالیهی سیاه را تا سرحد مرگ کتک زده و در حرکتی مرگبار کمر او را به لواشک تبدیل کرد. بروس وین طی این اتفاق دچار فلج کامل پایین تنه میشود و لباس بتمن را به «ازرائل» واگذار میکند. با توجه به این همه قدرت و ذکاوت، آیا تنها کسی که توانسته به معنای واقعی کلمه بتمن را خرد کند، لایق جایگاه بزرگترین کابوس این ابر قهرمان نیست؟
با رسیدن به انتهای این فهرست بلند بالا، سفر ما به دنیای تاریک و پر رمز و راز گاتهام به پایان میرسد. امیدواریم همراهی با دنیای بازی در این سفر برای شما خوانندگان عزیز تجربهای جذاب و به یاد ماندنی باشد. نظرات خود در خصوص دشمنان بتمن و کیفیت این مجموعه را در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک بگذارید و به یک سؤال ما پاسخ دهید: دوست دارید پس از شوالیهی سیاه به سراغ معرفی شخصیتهای کدام مجموعه از بازیها، فیلمها یا ابرقهرمان برویم؟
من نمی فهمم شما دیگه چرا ؟ آرخام چیه ؟ تلفظ درست “آرکام” هست