همانطور که میدانید، بازی Warframe بیش از ۵ سال است که بازیکنان بسیاری را در سرتاسر جهان سرگرم میکند. بر خلاف بسیاری از عناوین پرطرفدار این روزهای صنعت بازیهای رایانهای که تنها بر مبارزات و شاخصههای مراحل بازی متمرکز هستند، این عنوان از داستانی غنی و شخصیتهایی عمیق بهره میبرد و به همین دلیل توضیح تاریخچهی آن در یک مطلب ممکن نیست. تیم دنیای بازی به منظور آشنایی شما همراهان عزیز با این عنوان پرطرفدار و از Digital Extremes، مجموعه مطالبی با محوریت این بازی منتشر میکند. در قسمت اول از این مجموعه از نژاد اوروکینها (و زیردستانشان گرینیرها و کورپوسها) و تمدن قدرتمند آنها و تلاش این نژاد برای سلطه بر جهان سخن گفتیم. با دنیای بازی و آخرین مقالات بازی همراه شده و از سرنوشت «آگاهان» و کهکشان راه شیری باخبر شوید.
جنگ کهن آغاز میشود
پس از عبور «آگاهان» از «پوچی»، بازگشت آنها به منظومه شمسی و آغاز تصرف قلمروی اوروکینها توسط این نژاد تقریبا شکستناپذیر، بزرگان اوروکین تصمیم به مقابله با این تهدید نوظهور و دست پروردهی خود گرفتند. اما به دلیل توانایی مطابقت آگاهان با هرگونه آسیبی به غیر از تشعشعات «پوچی»، اوروکینها خیلی زود خود را در موضع ضعف و شکست دیده و برای تغییر مسیر این سیل خانمان برانداز، دست به جنایتی بزرگ زدند! آنها به ویروس «عفونت» پناه بردند. این ویروس میتوانست هرگونه مادهی آلی را جذب و طی تغییرات و جهشهای ژنتیکی به جانوری جدید تبدیل کند. یکی از اعضای بلند مرتبهی جامعهی اوروکینها به نام «بالاس»، با تغییرات ژنتیکی این ویروس شاخهای از آن را تولید کرد که «هلمینت» (نوعی کرم انگلی) نام داشت و با تزریق آن به افراد منتخب از جامعهی اوروکینها توانست «رختنبرد» یا همان Warframe را تولید کند. وارفریمها به دلیل تنوعی که در تاکتیکهای مبارزاتی خود داشتند، میتوانستند قدرت مقاومت آگاهان در برابر آسیبهای مختلف را به حداقل برسانند و به همین دلیل مسیر جنگ کهن با ورود آنها به میدان نبرد به نفع اوروکینها تغییر کرد. البته، تولید وارفریمها خالی از مشکل هم نبود؛ زیرا افرادی که به وارفریم تبدیل میشدند تنها یک سلاح یا چیزی شبیه به یک ربات فرمانبردار نبودند و خاطرات، شخصیت و آگاهی آنها درون این ماشینهای نبرد باقی میماند و گاه و بیگاه به صورت خشم و رنجی توصیف ناپذیر نمود پیدا میکرد. به همین دلیل پس از مدتی وارفریمها هم از کنترل اوروکینها خارج شده و شروع به مبارزه با آنها کردند. برای مقابله با این تهدید، اوروکینها به معمایی پناه بردند که مدتها پیش در تاریکی مدفون شده بود. آنها فرزندان زاریمان (تنوها) را از مخفیگاه بیرون آورده و با استفاده از نیروی خارقالعادهی آنها کنترل وارفریمها را در دست گرفتند. این روش که «ورابری» (Transference) نام داشت، امکان کنترل وارفریمها از طریق ذهن و از راه دور را برای تنوها ممکن میساخت. این روش که حاصل تحقیقات مارگولیس روی تنوها بود، توانست خیلی زود ارتش وارفریمها را تحت فرمان بزرگان اوروکین در بیاورد و جنگ کهن را با پیروزی این نژاد بر آگاهان به پایان برساند. ارتش آگاهان شکست خورده بود و این لشکر شکست خورده برای فرار از چنگال وارفریمها به آنسوی «پوچی» و منظومهی تائو عقبنشینی کرد. اما آنجا که یک نبرد پایان میپذیرد، آتش جنگی جدید از زیر خاکستر آن شعله ور میشود.
بالاس، خالق وارفریمها عاشق مارگولیس بود و پس از اعدام او توسط بزرگان اوروکین قسم خورده بود که انتقام عشق خود را از تمدن اوروکینها خواهد گرفت. او برای تحقق نقشهی خود با بزرگترین سردار نژاد آگاهان به نام «هانهو» هم پیمان شد و نقطهی ضعف وارفریمهای شکستناپذیر را بر او آشکار کرد: تنوها! پس از ماجراهای مارگولیس و اعدام او، تنوها در پایگاهی مخفی در کرهی ماه پنهان شده بودند و از همانجا امر هدایت وارفریمها را بر عهده میگرفتند. اگر هانهو و باقی ماندهی ارتش آگاهان میتوانستند این پایگاه را نابود کنند، بزرگترین سلاح امپراتوری اوروکین به پوستهای تو-خالی و بیجان تبدیل میشد! هرچند که این نقشهای بسیار خوب به نظر میرسید، اما هانهو فکر بهتری داشت. او دختر خود «ناتا» را طی ماموریتی مخفیانه به ماه فرستاد و با کمک وی کنترل تنوها را به دست گرفت. حالا بزرگترین سلاح اوروکینها به وسیلهای برای نابودی خودشان تبدیل شده بود! با خیانت تنوها به اوروکینها، سقوط این امپراتوری اجتناب ناپذیر بود. اینگونه اوروکینها، نژادی که هزاران سال بر جهان فرمانروایی کردند، با دستان خود نابود شدند.
سقوط یک امپراطوری
در آشوب حاصله از نابودی اوروکینها، آگاهان فاتحان بیرقیب جهان بودند. اما پیش از سر و سامان دادن به این آشوب، و بازگشت به منظومهی شمسی، آگاهان باید تنها تهدید باقی مانده را از بین میبردند: تنوها! اگر تنوها از کنترل ناتا خارج میشدند، تاریخ اینبار برای آگاهان تکرار میشد و آنها هم به سرنوشت اربابان اوروکین خود دچار میگشتند. به همین دلیل هانهو دخترش ناتا را مامور کرد تا یکبار و برای همیشه تنوها را نابود کند. اما ناتا درست در آخرین لحظات نتوانست دستور پدر را اجرا کند! عبور از «پوچی» و ورود به منظومهی شمسی تغییراتی در وی ایجاد کرده بود. ناتا خود را تنها یاور تنوها میدید، مادری که این کودکان سالها از برکت وجودش بیبهره بودند! او یک فرد از نژاد آگاهان بود که هرگز نمیتوانست فرزندی داشته باشد و تنوها گروهی از نژاد انسانها که آزمایشات بیرحمانهی اوروکینها آنها را از مهر مادری محروم کرده بود! ناتا به همنوعان خود خیانت کرد و تنوها را مانند فرزندان خود پرورش داد. ناتا در آخرین ماموریت خود کشته شده بود و در سوگ او «لوتوس» متولد شد!
در میان هرج و مرج ناشی از نابودی امپراتوری کهکشانی، گرینیرها، کارگران فرمانبردار اوروکینها تحت فرمان «دوقلوهای ملکه»، مادران ژنتیکی خود، به ارتشی از کلونهای نابودگر تبدیل شدند و سعی کردند تا کهکشان را در مشتهای شبیهسازی شدهی خود بگیرند. از سوی دیگر کورپوسها با حکمرانی بر تشکیلات اقتصادی و علمی جهان، ارتشی از رباتهای جنگجو ساخته و به نبرد با گرینیرهای فاتح پرداختند. در دل این نبرد، هر آنچه که از تمدن اوروکینها باقی مانده بود، به خرابه و خاطره تبدیل شد.
دوران وارفریمها
با گذشت قرنها از نابودی تمدن اوروکین، نژاد گرینیر و کورپوس بر منظومهی شمسی حکمرانی میکند. گرینیرها حالا به دلیل قرنها شبیهسازی به سربازانی درمانده تبدیل شدهاند که بدنهای معیوب آنها بدون استفاده از فناوریهای خریداری شده از کورپوسها قادر به زنده ماندن نیست. از سوی دیگر کورپوسها با تبدیل شدن به قطب اقتصاد و صنعت تقریبا بر تمام جهان حکمرانی میکنند. در این میان ویروس «عفونت» هم با نابود شدن اوروکینها از کنترل خارج شده و بخشهایی از منظومه شمسی را به آشیانهی هیولاهای جهش یافته تبدیل کرده است. در دل این آشوب، تنوها یک بار دیگر توسط لوتوس از خوابی طولانی بیدار میشوند. آنها که اکنون چیزی از گذشتهی پر فراز و نشیب خود به یاد نمیآورند، از سوی لوتوس مامور پایان هرج و مرج و برقراری نظم در جهان شدهاند. آنها با نابود کردن ارتشهای عظیم گرینیرها، از بین بردن تاسیسات کورپوسها و نابود کردن آشیانههای «عفونت»، سعی در برقراری آرامش و نجات آخرین بازماندگان این جنگ بین کهکشانی را دارند.
بیدار شو تنو! این اولین فرمانی است که در بازی میشنوید. شما باید با همکاری دوستان خود منظومه شمسی را از نابودی نجات داده و آرامش را یک بار دیگر در این گوشه از جهان حکم فرما کنید. اما در این مسیر پر رمز و راز و ناهموار دشمنان زیادی در برابر شما قرار خواهند گرفت. دشمنانی از نژادهای مختلف و مهمتر از همه دشنانی از گذشته! ارتشی که پیش از این هم برای به دست گرفتن کنترل جهان علیه اربابان خود قیام کرده، در آن سوی کهکشان در خاموشی به سر میبرد. سکوت مرگبار آگاهان دیر یا زود شکسته خواهد شد و اکنون تنها شما میتوانید در برابر آخرین لشکر از یادگاران اوروکین قد علم کنید. پس بیدار شوید تنوها! همین حالا وارد ارتش لوتوس شده و از نبرد در منظومه شمسی لذت ببرید!
بازیش کراس پلی هست ولی نمیتونی باهاشون چیزی ترید کنی
اگه باpc هستی میتونی فقط با pc پلیر ها ترید کنی
وای من توی ماموریت the second dream گریم گرفت واقعی?
آقا من حسابی با این دو مقاله حال کردم
و دوباره بازی رو دارم دان میکنم بشینم عین آدم بازیش کنم :*:
اگر ور pc بازی میکنی، آیدی استیم من اینه:
Prince Of Persia
نه رو وان بازی میکنم
کراسپلی نداره بازی؟
فکر نمیکنم