مطلب پیشرو، جدول زمانی بازی Final Fantasy XV شامل وقایع بازی و دنیای «فنتزی نهایی ۱۵» (Final Fantasy XV) را فهرست میکند که منتهی به ماجراهای شاهزاده «ناکتیس» و یاران او در سرزمین «ایاس» میشود. این متن از سیستم تاریخ گذاری د.ب و د.م بهره میبرد. د.ب خلاصه «دوران باستان» (Ancient Era) و د.م خلاصه «دوران مدرن» (Modern Era) است. برای مطالعه نقد و بررسی این اثر به قلم علی فتح آبادی، به مقاله «جاده چالوس و میراث محافظ نور» مراجعه کنید.
لازم به ذکر است که بسیاری از تاریخچه و لور این بازی، دارای توضیح کامل و مفصلی نیستند و بخش زیادی از داستان دنیای آن در هالهای از ابهام قرار دارد. این تایملاین، سعی کرده تا براساس یافتههای موثق مخاطبان و اطلاعات رسمی، وقایع نگاری کاملی را برای آن شکل دهد. در ادامه با آخرین مقالات بازی و جدول زمانی بازی Final Fantasy XV با دنیای بازی همراه شوید.
خطر فاش شدن داستان: اطلاعات قرار گرفته در جدول زمانی بازی Final Fantasy XV بخشهای بسیار مهمی از داستان بازی را فاش میکند.
دوره زمانی نامشخص
تایتان شهاب سنگ را نگه داشته است
- «تایتان» (Titan) شهاب سنگی را که بهسوی «ایاس» (Eos) میآمد میگیرد و از برخوردش با سطح سیاره جلوگیری میکند. عدهای بر این باورند که دهانهها و شکافهای موجود در Duscae، در اثر سقوط شهاب سنگ ایجاد شدهاند. بر اساس ترجمه نسخه آلمانی بازی، این شهاب سنگ بیماری «تازیانه ستاره» (Starscourge) را به «ایاس» آورد. بعضی از شخصیتهای غیرقابل بازی Final Fantasy XV: Comrades به این موضوع اشاره میکنند که خدایان، شهاب سنگ را بر سر ایاس فرود آوردند.
- در هیچ تایملاینی اطلاعات دقیقی از این رخداد موجود نیست. ممکن است این اتفاق در اوایل تاریخ سیاره و یا هنگام جنگ آسمانیان (Astrals) رخ داده باشد. اطلاعات پیش از عرضه بر این موضوع اشاره دارند که عمر شهاب سنگ به اندازه سیاره بوده و از ابتدای زمان آنجا بوده است.
دوران باستان
- آسمانیان در خلق دنیای «ایاس» مشارکت میکنند و بعدها بهعنوان خدایان شناخته و پرستیده میشوند. آنها قسم خوردهاند که از تمام «ایاس» و ساکنینش حتی در مقابل یکدیگر نیز محافظت بکنند. گفته میشود که Adamantoise، بزرگترین و قدیمیترین موجود شناخته شده توسط بشر، در ابتدای شکلگیری زمان پا به هستی نهاد.
ایفریت و شیوا
- انسانها براساس شمایل و تمثیلی از آسمانیان خلق شدند. خدای آتش، «ایفریت» (Ifrit) به آنها دانش استفاده از آتش را اعطا کرد. قلب خدای یخ، «شیوا» (Shiva)، بهخاطر خیرخواهی «ایفریت» گرم شد و عاشق وی شد. شیوا با وجود بیعاطفگی اولیهاش نسبت به انسانها، بهخاطر تاثیر و رفتار ایفریت نسبت به آنها مهربان میشود.
- کشور «سولهایم» (Solheim) در دورهای صلحآمیز و سرشار از رفاه بر تمامی ایاس حکمفرمانی میکند. در این زمان هر شش عضو آسمانیان در کنار هم مراقب و محافظ ایاس هستند. سولهایم موفق میشود به پیشرفت تکنولوژیک بالایی مثل سفینه هوایی و Majitek Armor دست پیدا کند.
۲۰۰۰ هزار سال پیش
- سولهایم به ایفریت خیانت میکند. براساس بعضی منابع، وی پادشاه این سرزمین بود. بعد از این خیانت وی از بشریت خشمگین و ناامید میشود و قصد نابودیشان را دارد. طی این تصمیم بقیه خدایان به مقابله با وی بر میخیزند و در نبردی، ایفریت کشته میشود. این نبرد بهعنوان جنگ آسمانیان شناخته میشود. بقایای بدن بیجان ایفریت در (Rock Of Ravatogh) گذاشته میشود. طی این جنگ، زمین ایاس دو تکه میشود.
- امپراطوری سولهایم بهخاطر انگلی مرموز به نام «تازیانه ستاره» سقوط میکند و بخش بسیاری از جمعیتش را از دست میدهد. عدهای بر این باورند که این انگل را ایفریت بر بشریت نازل کرد تا انتقاماش را از آنها بگیرد. بعضی دیگر نیز معتقدند این که انگل از بقایای بدن بیجان وی در سراسر ایاس پخش شده است.
نبرد آسمانیان
- بیماری شیوع بسیاری پیدا میکند و عده زیادی را میکشد. تازیانه ستاره انسانها و حیوانات را به دیو تبدیل میکند. هیولاهایی که در تاریکی رشد و انسانها را شکار میکنند. دیوها از خود «میازما» (Miasma) آزاد میکنند که جلوی نور خورشید را میگیرد. رهبر آسمانیان، «باهاموت» (Bahamut) تصمیم میگیرد که با بخشیدن قدرتهایی خاص به خانوادهای از انسانها، جلوی این بیماری را بگیرد و دنیا را از شر آن نجات دهد. به خانواده «لوسیس کیلوم» (Lucis Caelum)، قدرت استفاده از نور اعطا میشود تا بوسیله آن، تازیانه ستاره و دیوها را نابود کنند.
آردین توسط مردم مورد تشویق قرار میگیرد
- «آردین لوسیس کیلوم» (Ardyn Lucis Caelum) بعنوان درمانگر مشغول به فعالیت میشود. وی برای نجات مردم، دیوها و بیماری را به درون خودش جذب میکند. بر اثر این کار، روح وی فاسد و خراب میشود. با این وجود، وی باور داشت که پادشاه انتخابی و وعده دادهشده «کریستال» خواهد بود. در روز انتخاب پادشاه، بخاطر فساد روح آردین که ناشی از جذب بیشمار تازیانه ستاره که بهمنظور نجات مردم بود است، کریستال او را انتخاب نمیکند و بهجایش برادر جوانتر وی، «سامنس» (Somnus) را برمیگزیند. این موضوع خشم و ناراحتی آردین را بر میانگیزد. بعد از آن، سامنس تصویری شیطانی و منفی از آردین نزد مردم میسازد.
- بهخاطر مشکلی که با آردین پیشآمد، آسمانیان قدرت درمان و نور را جدا میکنند. قدرت نور در اختیار خانواده لوسیس کیلوم باقی میماند و قدرت درمانگری به خانواده «ناکس فلورت» (Nox Fleuret) سپرده میشود.
ایزونیا (آردین لوسیس کیلوم)
- «باهاموت» اولین «اوراکل» (Oracle) را از خانواده «ناکس فلورت» انتخاب میکند. اوراکل میتواند با آسمانیان در ارتباط باشد و با آنها صحبت کند، علاوه بر این، قدرت درمان افرادی که به بیماری تازیانه ستاره آلوده شدهاند را نیز دارند. اوراکل از طریق پیامرسانهایی با خدایان ارتباط ایجاد میکند. گفته میشود که بیست و چهار عدد از آنها وجود دارد.
- اوراکل و سامنس با یکدیگر همراه میشوند تا در دنیا با آسمانیان پیمان ببندند. ماموریتی که توسط آسمانیان برای سامنس طرحریزی میشود تا بوسیله آن شهرها را از دست بیماری نجات دهند. پس از مدتی سراسر ایاس از تازیانه ستاره رهایی مییابد.
باهاموت کریستال را به اولین پادشاه میسپارد
- سامنس کریستال را بدست میآورد. آسمانیان «حلقه لوسی» (Ring Of The Lucii) را به وی میدهند و به او میگویند که تا روز آمدن پادشاه منتخب، از حلقه و کریستال محافظت کند. پادشاه منتخب روزی از خانواده وی توسط کریستال انتخاب میشود.
- به فرمان باهاموت، آسمانیان به خواب فرو میروند. تایتان در «دیسکِ کاتس» (Disc of Cauthess)، «رامو» (Ramuh) در «انجلگارد» (ِAngelgard) که بعدها شهر زیبای «آلتیشیا» (Altissia) در آنجا ساخته میشود و شیوا نیز در (Ghorovas Rift) میآرمد. در گذر زمان، آسمانیان به عنوان موجوداتی افسانهای شناخته میشوند که تا روز خیزش دوباره تاریکی در خواب فرو رفتهاند.
- دنیای پس از مرگ، آردین را نمیپذیرد و درنتیجه وی جاویدان میشود. وی نام خانوادگیش را به «ایزونیا» تغییر میدهد و شروع به طرحریزی نقشه انتقام از پادشاه منتخب بعدی میکند که گفته میشود هنگام برخاستن دوباره تاریکی، از خانواده لوسیس کیلوم انتخاب میشود.
- با وجود نقش تاثیرگذار آردین در وقایع دنیای ایاس و انتخابش به عنوان پادشاه منتخب که بعدتر بهخاطر فساد روحش توسط کریستال رد میشود، هیچ اشارهای از وی در «کتاب خلقت» (Cosmogony) دیده نمیشود. هرگونه اشارهای از او احتمالا توسط خاندان لوسیس کیلوم پاک شده است. وی به نوعی از تاریخ ثبت شده ایاس پاک میشود.
- سامنس امپراطوری لوسیس را بوجود میآورد. نوادگان وی برای دو هزار سال آینده بر این امپراطوری حکومت میکنند. حلقه لوسی و قدرت نور نیز نسل به نسل بین پادشاهان منتقل میشوند.
- «گیلگمش» (Gilgamesh) به عنوان «حفاظ پادشاه» (Shield Of the King) سامنس، اولین شاه لوسیس، خدمت میکند. بعدتر روح وی در «سرزمین آزمون» (Tempering Grounds) برای دو هزار سال آینده باقی میماند و منتظر روزیست که پادشاه منتخب بیاید و وی بتواند توانایی و قدرت محافظ اصلی وی را بسنجد و لیاقتش را اثبات کند.
- دوازده تن از پادشاهان مختلف لوسیس، مجسمههای غولپیکری از خودشان را بهوجود میآورند. هرکدام از این مجسمهها بهعنوان تابوتی عمل میکنند و روح هر یک از شاهان را در خود نگه میدارند. آنها متتظر آمدن پادشاه منتخب باقی میمانند و تا فرارسیدن آن روز، بهعنوان «دیوار کهن» (Old Wall) به محافظت از لوسیس ادامه میدهند. هرکدام از پادشاهان لوسیس میتوانند درصورت نیاز برای حفاظت از سرزمینشان از دیوار کهن بهره ببرند.
۲۰۰۰- ۷۵۵ سال پیش
- دنیا به وضعیت با ثباتی میرسد و از تمدن پیشین، فقط خرابههایی باقی میماند. پس از این بهدنبال لوسیس، کشورهای جدیدی بوجود میآیند: «نیفلهایم» (Niflheim)، «تنبرا» (Tenebrae) و «آکوردو» (Accordo). «تنبرا» جاییست که خاندان اوراکل در آن زندگی میکنند. امپراطوری نیفلهایم توسط خانواده «آلدرکپت» حکومت میشود و انگیزه اصلیشان احیای تمدن باستانی سولهایم است.
د.م ۱
- چهار کشور بر سر استفاده از یک تقویم به توافق میرسند.
د.م ۳۵۸
- نیفلهایم برای افزایش سرزمین کشورش، با دیگر کشورها اعلان جنگ میکند. دو هدف اصلی آنها امپراطوری لوسیس و تنبرا است.
د.م ۳۵۹
- نیفلهایم بر منطقه تنبرا کنترل پیدا میکند. بهدلیل باور و علاقه مردم به اوراکل، آنها نمیتوانند خانواده وی را از بین ببرند و تحت نظارت و تاثیر مستقیم نیفلهایم، به پادشاهی بر تنبرا ادامه میدهند.
د.م ۵۰۱
یک دیو
- موجودات مرموز و عجیبی به نام «دیو» توسط ارتش نیفلهایم کشف میشوند. این کشور سعی دارد تا از حیث قدرت و پیشرفت تکنولوژیک، به کشور باستانی سولهایم نزدیک شود. با وجود اینکه هیچوقت توسط نیفلهایم اعلام نشد، احتمال این وجود دارد که آنها دیوها را از خرابههای باقیمانده از تمدن سولهایم پیدا کرده باشند. چراکه در بخشهای زیرین و تاریک این بناها، دیوها همچنان به حیاط خویش پس از هزاران سال ادامه دادهاند.
- «دیو» (Daemon) انسانها و حیواناتی هستند که توسط تازیانه ستاره آلوده شدهاند و به هیولاهایی بدل شدهاند که فقط در تاریکی زندگی میکنند.
- دیوها در سرتاسر ایاس پخش میشوند. در لوسیس، یکی از پادشاهان با کمک اوراکل وقت، بسیاری از آنها را در سیاهچالههایی زندانی و مهر و موم میکنند.
د.م ۶۰۵
- لوسیس و «آکوردو» برای مقابله با «امپراطوری» با یکدیگر اتحاد میبندند.
د.م ۶۰۶
- اتحاد لوسیس و آکوردو بوسیله فشار نیروهایی مخصوص امپراطوری، (Majitek Armors) تحت فشار قرار میگیرد و پس از آن آکوردو تسلیم میشود.
- پادشاه لوسیس با قدرت نور، دیواری دور منطقه (Cavaugh) درست میکند.
- ارتش لوسیس منحل میشود و در شکلی جدید که وظیفهاش فقط محافظت از لوسیس است با نام «گارد شاهنشاهی» (Crownsguard) مجددا شکل میگیرد.
- نیفلهایم در مناطق نزدیک دیوار لوسیس پایگاهی نظامی دایر میکند.
د.م ۶۸۵
- «جرد هستر» (Jared Hester) متولد میشود.
د.م ۷۰۱
- «کلاروس آمشیتیا» (Clarus Amicitia) متولد میشود.
د.م ۷۰۳
- «وسکم آرما» (Weskham Armaugh) متولد میشود.
د.م ۷۰۶
- «رجیس لوسیس کیلوم» (Regis Lucis Cealum) متولد میشود.
د.م ۷۰۸
- «کاملیا کلاسترا» (Camelia Claustra) متولد میشود.
د.م ۷۱۱
- «کور لئونیس» (Cor Leonis) متولد میشود.
د.م ۷۱۳
- «کالیگو اولدور» (Caligo Ulldor) متولد میشود.
د.م ۷۲۲
- «آردین ایزونیا» وارد نیفلهایم میشود. شاه «آلدرکپت» را فریب میدهد و ایده تولید پیاده «نظام مجیتک» (Magitek Infantry) را میدهد. وی بهعنوان صدراعظم انتخاب میشود.
- نیفلهایم برای توسعهی «زره مجیتک» (Majitek Armor) بر روی دیوها تحقیقات انجام میدهد. اطلاعی ندارند که تکثیر دیوها منجر به پخش هرچه بیشتر تازیانه ستاره میشود.
- ۸ جولای: «وراستیل بسیتیا» (Verstael Besithia) رییس بخش توسعه مجیتک، زرههای مجیتک (Majitek Cores) را جایگزین «سربازان مجیتک» (majitek troopers) میکند.
- ۲۱ اکبتر: وراستیل زرههای مجیتک را با انرژی ساطع شده از دیوها–میاسما– ترکیب میکند، ولی میبیند که زرهها توانایی مبارزه ندارند. وی به این نتیجه میرسد که انسانها گزینه بهتری برای آزمایش و بررسی هستند.
- ۵ دسامبر: تمامی آزمایشهایی که بر روی انسانها انجام شد با مرگ آگاهی و شخصیت فرد به اتمام رسید. وراستیل تصمیم میگیرد که آزمایش را بر جنین انسان ادامه دهد.
د.م ۷۲۳
- ۱۱ مارچ: وراستیل تصمیم میگیرد برای بهوجود آوردن تعدادی کافی جنین برای ارتش مجیتک، از کد ژنتیکی برای خلق کلونهای متعددی استفاده کند.
- ۲۶ نوامبر: کار ساخت اولین ساختمان تولید مجیتک به اتمام میرسد.
- نیفلهایم تولید انبوه سربازان مجیتک را آغاز میکند. سربازان مجیتک از کلون انسانها و دیوها بوجود آمدهاند و به خاطر زره ضد نورشان، امکان حضور در روشنایی را نیز دارند.
- نیفلهایم به کمک ارتش مجیتکاش به قدرتمندترین امپراطوری در میان چهار امپراطوری بدل میشود.
ارتش مجیتک
د.م ۷۲۴
- «نیکس اولریک» (Nix Ulric) در گالاهاد متولد میشود.
- «کور لئونیس» در سن سیزده سالگی به گارد شاهنشاهی میپیوندد.
- «بیگز کالوکس» (Biggs Callux) متولد میشود.
- ۲۴ اکبتر: نیفلهایم بوسیله ارتش قدرتمندش به لوسیس فشار بسیاری وارد میکند و کشور را تماما تحت محاصره خویش در میآورد. وراستیل تصمیم میگیرد از دیوهای بوجود آمده از میاسما برای تولید ارتش مجیتک دیگر استفاده نکند و در عوض برای آزمایشات شخصی از آنها بهره ببرد.
د.م ۷۲۵
شاهزاده رجیس و همراهانش
- جنگ بزرگی بین نیفلهایم و لوسیس در میگیرد که نزدیک به دو ماه به طول میانجامد. ارتش نیفلهایم موفق میشوند مناطق «لید» (Leide)، «دوسکا» (Duscae) و «کلین» (Cleigne) را تحت سلطه خود در بیاورند و پایگاههای نظامی متعددی در آنها دایر میکند.
- لوسیس نیروهای خود را برای مقابله با نیفلهایم اعزام میکند که با شکست مواجه میشود. به «شاهزاده رجیس» که توسط چندی از همراهان قابل اعتمادش برای بدستآوردن هم پیمانانی جدید راهی آکوردو شده دستور برگشت داده میشود. دیوار جادویی که کل امپراطوری لوسیس را در برگرفته، برای افزایش قدرتش به شهر «بیخوابی» (Insomnia)، پایتخت این کشور محدود میشود.
- رجیس در زمان مسافرتش با «ازما ابورنبری» (Ezma Auburnbrie) دیدار میکند و به وی قول میدهد که هیولاهایی که در سیاهچال مخاطره (Menace) مهر و موم شدهاند را از بین ببرد.
- رجیس با «اَدمَنتویز» (Adamantoise)، موجود باستانی و غول پیکر ساکن ایاس میجنگد، ولی شکست میخورد.
- «کور» به تصمیم رجیس مبنی بر عقبنشینی از آکوردو انتقاد میکند و بعدتر بدل به محافظ شخصی وی میشود.
- مدتی بعد از بازگشت از سفر، «سید سوفیار» (Cid Sophiar)، یکی از همراهان و دوستان رجیس که وی را در سفر مهمش یاری میکرد، به دلیل مخالفتش با سیاستهای جدید شهر بیخوابی مبنی بر ورود مهاجران، از این شهر میرود و در Leide ایستگاه خدماتی «کله چکشی» (Hammerhead) را احداث میکند.
د.م ۷۲۶
گیلگمش در خرابههای Taelpar Crag
- «آرانئا هایویند» (Aranea Highwind) متولد میشود.
- لوسیس خرابههای (Taelpar Crag) را کشف میکند. افراد بسیاری برای کاوش وارد این مکان میشوند، ولی همگی توسط گیلگمش کشته میشوند. در این بین، «کور لئونیس» که در این زمان پانزده سال سن دارد تنها کسی است که از آنجا زنده خارج میشود. پس از این، به وی لقب «جاویدان» داده میشود.
- کور به محافظ پادشاه وقت لوسیس، «مورس لوسیس کیلوم» بدل میشود.
د.م ۷۲۷
- «ودج کینکید» (Wedge Kincaid) متولد میشود.
د.م ۷۲۸
- «ریوس ناکس فلورت» (Ravus Nox Fleuret) متولد میشود.
د.م ۷۲۹
- پادشاه «مورس» (Mors) از دنیا میرود.
- «رجیس لوسیس کیلوم» بهعنوان صد و سیزدهمین پادشاه لوسیس انتخاب میشود.
د.م ۷۳۰
- «سیندی آرم» (Cindy Aurum) متولد میشود.
د.م ۷۳۱
- «لونافریا ناکس فلورت» (Lunafreya Nox Fleuret) متولد میشود. «گنتیانا» (Gentiana) پیامرسان اعظم، همراه خانواده ناکس فلورت راهی تنبرا میشود.
د.م ۷۳۲
- پادشاه رجیس با دوست دوران کودکیش، «آلیا» (Aulea) ازدواج میکند.
د.م ۷۳۳
- «گلادیولس آمیشیتیا» در تاریخ دو اپریل متولد میشود.
د.م ۷۳۴
- «ایگنیس ساینتیا» (Ignis Scientia) متولد میشود.
د.م ۷۳۵
- «ناکیتس لوسیس کیلوم» متولد میشود. وی فرزند پادشاه رجیس و «اولیا» است. مادر وی هنگامی که هنوز یک نوزاد بود فوت میکند.
- «پرامپتو» (Prompto) متولد میشود. وی در نیفلهایم توسط وراستیل در آزمایشگاه برای استفاده در ارتش مجیتک بوجود میآید.
د.م ۷۳۶
- پرامپتو از آزمایشاتی که وی را به سربازی بیاراده و فکر مجیتک بدل میکرد فرار میکند. پس از این توسط عدهای که از لوسیس آمده بودند از اولین ساختمان تولید مجیتک ربوده و به شهر بیخوابی آورده میشود. در آنجا خانوادهای وی را به سرپرستی قبول میکنند و نام خانوادگی «آرجنتوم» به وی داده میشود.
- «سیندی» شش ساله در شبی مشاهده میکند که هیولاها به تعدادی ماشین و ساکنانش حمله و تمامیشان را میکشند. دلیل این اتفاق عدم استفاده از نورهای مخصوصی است که شهر بیخوابی برای استفاده ماشینها در شب تولید میکند و دیوها را دور میکند.
د.م ۷۳۸
- «ایگنیس» شش ساله بدل به مشاور سلطنتی شاهزاده «ناکتیس» سه ساله میشود.
- ناکتیس Carbuncle را از پدرش هدیه میگیرد.
د.م ۷۳۹
- گروهی از Bussemand به منطقهی مرزی Saxham حمله میکنند و ضمن کشتن و آسیب رساندن به بسیاری از ساکنین آن منطقه، تمامی بچهها را میدزدند. بسیاری از والدین این مکان را برای جستوجوی فرزندانشان ترک میکنند و شهر را خالی از سکنه به حال خود رها میکنند.
د.م ۷۴۱
رجیس متوجه میشود که ناکتیس پادشاه منتخب ست
- رجیس از طریق ارواح پادشاهان گذشته متوجه میشود که ناکتیس فرد منتخب است.
- رجیس گروه «شمشیر شاه» (Kingsglaive) را بهعنوان گارد شخصی خودش برای محافظت از ناکتیس پایه گذاری میکند.
- «آیریس آمیشیتیا» (Iris Amicitia) متولد میشود.
د.م ۷۴۴
- ناکتیس هشت ساله توسط چند دیو مورد حمله قرار میگیرد و طی آن آسیبی جدی میبیند و به کما فرو میرود. در کما توسط پیامرسانی با نام (Carbuncle) محافظت میشود. وی دوران درمانش را در تنبرا ادامه میدهد و در آنجا با «لونافریا»، دختر اوراکل وقت دوست میشود. لونافریا به ناکتیس میگوید که او پادشاه منتخب است.
- بنای اوراکل توسط ارتش نیفلهایم مورد هجوم قرار میگیرد. طی این حمله رجیس فرزندش را نجات میدهد و به شهر بیخوابی بر میگردند.
- ملکه «سیلوا ویا فلورت»، اوراکل ایاس، طی حمله نیفلهایم توسط جنرال «گلوکا» (Glauca) کشته میشود. فرزندانش، «ریوس» و «لونافریا»، تحت سرپرستی نیفلهایم در میآیند و تنبرا به طور کامل تحت سلطه امپراطوری قرار میگیرد.
- ایگینس از ناکتیس در خصوص دسر خوشمزهای که در تنبرا خورده بود میشنود و به آشپزی علاقهمند میشود.
د.م ۷۴۵
- ناکتیس بعد از اینکه در پیدا کردن آیریس، خواهر «گلادیولوس» کمک میکند، با وی دوست میشود. گلادیولوس مربی اوست که بعدا بدل به محافظ شخصی او–حفاظ پادشاه– نیز میشود.
- لونافریا با شیوا، یکی از آسمانیان، پیمان میبندد.
- شیوا پس از اینکه متوجه میشود عدهای Pyreburner را از نور دور کردهاند، از خواب طولانی مدت خود بلند میشود. این موضوع میتواند به زنده کردن ایفریت توسط آردین اشاره داشتهباشد. آردین بدن بیجان ایفریت را در کوهستان پیدا میکند و با استفاده از تازیانه ستاره وی را مجدد به زندگی بر میگرداند. Pyreburner نیز در بعضی منابع بهعنوان لقب ایفریت عنوان شده است.
- پس از بیدار شدن شیوا، نبردی بین وی و ارتش نیفلهایم در میگیرد که طی آن کشته میشود. بدن بیجان وی، خارج از پایتخت این کشور، در «درهی گورواس» (Ghorovas Rift) رها میشود. این اتفاق باعث میشود که آب و هوا این منطقه تغییر پیدا کند و بدل به محیطی سرد با برفی مداوم شود.
- طی این نبرد، نیفلهایم قریب به نصفی از ارتشش را از دست میدهد. پس از این، آنها دست به تولید سربازان مجیتکی میزند که توانایی مقابله با آسمانیان را داشته باشند.
- ۲۴ اکبتر: نیفلهایم در بقایای تازه کشف شدهای از تمدن سولهایم، قطعاتی از سلاحی باستانی پیدا میکنند که گویا به منظور مبارزه با آسمانیان ساخته شده بود.
- نوامبر: محققان با تحقیقاتی که روی سلاح کشف شده انجام دادهاند، قابلیتهای آن را شگفت انگیز توصیف میکنند.
- ۲۱ نوامبر: وراستیل براساس طرح کلی سلاح یافت شده، تولید سلاح مجیتکی را با نام «قاتل خدا» (Godslayer) شروع میکند.
د.م ۷۴۶
- ۲ فوریه: محققی قدرت زره سلاح مجیتک سولهایم را آزمایش میکند تا از تواناییاش در مقابل قدرت آسمانیان مطلع شود. آزمایش موفقیت آمیز اعلام میشود.
- ۳ ژوئن: محققان سلاح قدرتمند سولهایم را تعمیر میکنند، ولی نمیتوانند روشنش کنند.
- ۳۰ اکتبر: سلاح خود به خود روشن و از کنترل خارج میشود و منجر به مرگ چهار نفر میشود.
د.م ۷۴۷
- به خاطر عدم توانایی در استفاده از سلاح مجیتک سولهایم و آسیبهای وارده، سلاح، مخفی و مهر و موم میشود.
د.م ۷۴۸
- پرامپتو سگ پیامرسان مجروح لونافریا را که «پراینا» (Pryna) نام دارد مداوا میکند. بعدتر از وی نامهای دریافت میکند که در آن نوشته با ناکتیس که قرار است در همان دبیرستان پرامپتو تحصیل کند دوست شود.
- پرامپتو شروع به لاغر شدن میکند.
لونافریا به عنوان جوانترین اوراکل تاریخ انتخاب میشود
- لونافریا تحت نظارت کامل نیفلهایم، به جوانترین اوراکل تاریخ بدل میشود. وی در این سال تنها شانزده سال سن دارد. وی شروع به سفر به مناطق مختلف ایاس میکند و به آنهایی که به کمک و قدرت درمانگریش نیاز دارند یاری میرساند. در این زمان بیماری مرموز بسیاری از مردم را به خود آلوده کرده است. این بیماری تازیانه ستاره است و هیچکس از وجودیت آن خبر ندارد. شیوع مجدد بیماری باعث میشود که آرام آرام مدت زمان روز کوتاه شود و شبها طولانیتر گردد.
د.م ۷۴۹
- «تالکوت هستر» (Talcott Hester) متولد میشود.
- ایگنیس تمریناتش را در گارد شاهنشاهی شروع میکند.
د.م ۷۵۱
- ناکتیس وارد دبیرستان میشود و با پرامپتو دوست میشود.
- ناکتیس وارد دبیرستان میشود و در آنجا با پرامپتو دوست میگردد.
- ناکتیس به عنوان هدیه تولد، «شمشیر موتوری» (Engine Blade) را از پدرش هدیه میگیرد.
- گلادیولوس بهطور رسمی به گارد شاهنشاهی میپیوندد.
د.م ۷۵۴
- صورت گلادیولوس هنگامی که از ناکتیس در مقابل یک فرد مست محافظ کرد، زخمی میشود.
د.م ۷۵۵
گزارش فسخ ازمایشات
- ۲۵ جولای: اولین ساختمان تولید مجیتک بسیاری از نمونههای تولید شده خود را که قرار بود برای استفاده در آزمایشات و ارتش مجیتک مورد استفاده قرار گیرند فسخ میکند و پروژهشان را به اتمام میرساند. عکس بالا نشان میدهد خطی که تولید و آزمایشش به اتمام رسیده همان خط تولیدی است که پرامپتو آرنجنتوم در آن بوجود آمده.
- ۳۰ اگوست: ناکتیس بیست ساله میشود و به عنوان کادوی تولد، ماشینی جدید هدیه میگیرد.
- ۱۸ سپتامبر: «ریوس ناکس ناکس فلورت»، جانشین فرمانده ارتش نیفلهایم دستور میدهد که برای به دست آوردن حلقه لوسی و کریستال به شهر بیخوابی حمله کنند.
- اکتبر: نیفلهایم آماده حمله به شهر بیخوابی میشود.
- ۲ نوامبر: مواد و میازما موجود در اولین ساختمان تولید مجیتک دچار نشت میشود و عدهای از محققان را آلوده میکند.
- ۳ دسامبر: بعضی از شایعهها حاکی از این است که وراستیل عامدانه در حال آلوده کردن کارگران این مرکز تحقیقاتیست.
د.م ۷۵۶
- ۱۲ فبریه
- کارگران اولین مرکز تولید مجیتک همگی بدل به دیو میشوند
- ۲۰ مارچ
- ناکتیس، گلادیولوس، ایگنیس و پرامپتو بازی kings knight: wrath of the dark dragon را دانلود میکنند.
- ۸ اپریل
- وراستیل بسیتیا به اطلاع شاه آلدرکپت میرساند که «سلاح الماسی» (Diamond Weapon) آماده استفاده است.
- زمانی قبل از ۱۶ می
- پادشاه رجیس با پیشنهاد صلح نیفلهایم موافقت میکند. وی ناکتیس را به آلتیشا میفرستد تا طبق قرارداد صلح با لونافریا ازدواج کند.
- لوسیس آماده حضور سران نیفلهایم و امضای قرارداد صلح میشود و ناکتیس آماده سفر. گارد شاهنشاهی مامور محافظت از مردم میشود و شمشیر پادشاه نیز مامور محافظت از شهر.
- ۱۶ می
- ناکتیس، پرامپتو، ایگینس و گلادیولوس، شهر بیخوابی را به مرکز آلتیشا ترک میکنند.
- در ابتدای سفر، ماشینشان خراب میشود و مجبور میشوند برای تعمیرش به ایستگاه خدماتی کله چکشی رجوع کنند. در آنجا با «سیندی اروم» و پدرش «سید» آشنا میشوند.
- ناکتیس و دوستانش در Galdin Quay برای اولینبار با آردین ایزونیا مواجه میشوند. وی به آنها کمک میکند که بتوانند از دریا عبور کنند.
شهر بیخوابی (اینسومنیا) به سختی آسیب میبیند
- هنگام مراسم امضای قرارداد صلح، ارتش نیفلهایم به بیخوابی حمله میکند و کریستال را میدزدد.
- شاه رجیس کشته میشود. پیش از مرگ حلقه لوسی را به لونافریا میدهد تا آن را به ناکتیس تحویل دهد.
- «نیکس اولریک»، یکی از اعضای نیروی شمشیر پادشاه، متوجه میشود که کاپیتان «تیتوس دراتوس» (titus Drautos) در واقع فرمانده ارتش نیفلهایم، ژنرال «گلوکا» است. طی نبردی سخت، نیکس مجبور میشود برای محافظت از شهر، حلقه لوسی را به انگشت کند و در ازای قربانی کردن جانش، قدرتی بالا برای مقابله با گلوکا بدست آورد. سپس به دیوار کهن دستور میدهد که تمامی دیوهایی که نیفلهایم راهی بیخوابی کرده را از بین ببرند.
- طی گزارشی، برای اولینبار اعلام میشود افراد بسیاری که مفقود الاثر شدهاند درواقع به دیو تبدیل شدهاند.
- ۱۷ می
ناکتیس یکی از سلاحهای سلطنتی را به دست میآورد
- سقوط شهر بیخوابی به صورت جهانی گزارش میشود. ناکتیس و دوستانش نیز از این موضوع مطلع میشوند. پس از این اتفاق، ناکتیس برای بازپسگیری تاج و تخت و نجات کشورش، راهی کاوشی برای جمعآوری تمامی سلاحهای قدرتمند پادشاهان پیشین میشود. علاوه بر این وی قصد دارد با تمامی آسمانیان پیمان ببندد تا نیروی لازم را برای مقابله با نیفلهایم بدست بیاورد.
- چندی از آسمانیان به راحتی با ناکتیس همپیمان نمیشوند و وی مجبور است برای اثبات لیاقتش با آنها مبارزه کند.
- کور لئونیس چندین بار به شاهزاده و همراهانش کمک میکند.
- ۹ جولای
- کار ساخت سلاح قدرتمندی با نام «ایمورتالیس» (Immortalis) توسط وراستیل به اتمام میرسد. وی موفق میشود به راهی دست پیدا کند که ضمن حفظ آگاهی و فردیتش، آن را به این سلاح مجیتکی غول پیکر منتقل کند.
- زمان نامشخص
- ناکتیس طی اقامتش در شهر «لستالوم» (Lestallum) مجدد با آردین مواجه میشود. او به آنها کمک میکند تا بتوانند وارد محوطه Disc Of Cauthess بشوند که به سختی توسط نیروهای نیفلهایم محافظت میشود. این مکان محلیست که تایتان هزاران سال پیش شهابسنگ عظیم را از برخورد با ایاس نجات داد و درحال حاضر در همان مکان به خواب رفته.
- برای اینکه ناکتیس لیاقتش را به تایتان اثبات کند، نبردی سخت میانشان در میگیرد. در انتها وی راضی میشود تا به شاهزاده کمک کند.
- قهرمانان قصه طی حملهای به یکی از مراکز نظامی امپراطوری، با یکی از فرماندهان ارتش نیفلهایم، «آرانئا هایویند» روبهرو میشوند.
گلادیولوس موفق میشود گیلگمش را شکست دهد
- گلادیولوس برای کاری از دوستانش جدا میشود. وی قصد دارد تا با همراهی کور لئونیس راهی سرزمین آزمون شود. مکانی که روح گیلگمش، اولین محافظ پادشاه در آنجا قرار دارد و لیاقت افراد را به عنوان محافظ شاه میسنجد. کور تنها کسی است که تا به حال از آنجا زنده خارج شده. گلادیولوس موفق میشود بعد از گذراندن آزمونهایی سخت، در نهایت گیلگمش را شکست دهد و لیاقت خودش را اثبات کند.
- شاهزاده و دوستانش در «لستالوم» با خواهر گلادیولوس، ایریس، روبهرو میشوند.
- آردین به ناکتیس درمورد یکی از بناهای باقیمانده از تمدن سولهایم اطلاع میدهد. شاهزاده و دوستانش با همراهی «آرانئا» این مکان مرموز را کاوش میکنند.
- بعد از مبارزههای فراوان با ارتش نیفلهایم، ناکتیس برای صحبت با رییس شهر آلتیشا و جلب رضایتش برای کمک به وی در بازپسگیری تاج و تختش و همینطور دیدار با لونافریا، به این شهر وارد میشود.
لونا میمیرد
- لونافریا بعد از سخنرانی زیبایی، برای ایجاد پیمانی با «لوایتن» (Leviathan) راهی محل مخصوص اوراکلها برای صحبت با این عضو آسمانیان میشود. در این بین نیروهای امپراطوری نیز از راه میرسند و نبرد سختی میان شاهزاده و دوستانش با آنها در میگیرد. در این بین، لوایتن نیز از احضارش ناراضی است و گردآب و سیلی عظیم آلتیشیا را در بر میگیرد. ناکتیس برای اثبات لیاقت خودش به عنوان پادشاه لوسیس و جلب رضایت این آسمانی برای کمک به وی، وارد نبردی سخت با او میشود. در انتهای نبرد ناکتیس بیهوش میشود. در این بین، آردین از راه میرسد و زخمی مهلک به لونافریا وارد میکند. لونافریا پیش از مرگ حلقه لوسی را به ناکتیس بیهوش میدهد.
- ناکتیس در دنیای رویا با لونافریا مواجه میشود و متوجه مرگش میشود. وی از او خداحافظی میکند و به او میگوید که به وی باور دارد.
- بعد از مرگ لونافریا، اگنیس با همراهی ریوس تلاش میکند تا پیش از رسیدن ارتش نیفلهایم، ناکتیس بیهوش را نجات دهد. در آنجا با آردین مواجه میشود و برای محافظت از شاهزاده از حلقه لوسی استفاده میکند. حلقه نیز در عوض قدرتی که به وی میدهد، چشمانش را بهعنوان بهای استفاده از قدرت حلقه از وی میگیرد. ایگنیس موفق میشود آردین را شکست داده و ناکتیس را نجات دهد، ولی بیناییش را از دست میدهد.
- ریوس که در حال حاضر فرمانده ارشد ارتش نیفلهایم است، به دلیل خیانت دستور اعدامش صادر میشود. در پی این تصمیم، نیفلهایم به عمارت «فنستالا» حمله میکند. در پی این حمله بسیاری از مردم آواره و به آکوردو پناهنده میشوند.
- با مرگ لونافریا، تازیانه ستاره با سرعت بسیاری شیوع پیدا میکند و درمانی نیز برای آن وجود ندارد. روشنایی روز نیز با سرعت بالایی درحال ناپدید شدن است. هدف ناکتیس از صرفا نجات کشور و بازپسگیری تاج و تختش به نجات ایاس از تاریکی و دیوها تغییر میکند. وی باور دارد که میتواند دیوها را با کمک نور و قدرت کریستال از میان بردارد.
- طی یکی از حملات ارتش نیفلهایم، پرامپتو از قطار به بیرون پرت میشود.
- «گنتیانا»، پیامرسان اعظم، نزد ناکتیس از هویت مخفی خود پرده میدارد. وی در اصل شیوا، یکی از خدایان است.
تولید کلون برای استفاده در تحقیقات و ارتش مجیتک
- آردین وی را به اولین ساختمان تولید مجیتک که سالها قبل تخلیه شده بود میآورد. پرامپتو در آنجا با حقیقت تولد خویش آشنا میشود. آرانئا نیز در آنجا حضور دارد و به کمک یکدیگر، وراستیل و سلاح قدرتمندش، Immortalis را از بین میبرند. پس از این اتفاق پرامپتو توسط آردین بیهوش میشود و به پایتخت نیفلهایم منتقل میگردد.
- پایتخت امپراطوری نیفلهایم سقوط میکند و بسیاری از ساکنینش آلوده به تازیانه ستاره میشوند. افرادی که سالم ماندهاند از شهر فرار میکنند.
- «دیوید ابرنبری» (David Auburnbrie) تمامی مردم ایاس» را به «لستالوم» دعوت میکند. در این شهر نیروگاه انرژی وجود دارد که قدرت خودش را از شهاب سنگ بزرگ نزدیک به شهر دریافت میکند. برق زیاد تولید شده در این شهر باعث میشود که حضور و حمله دیوها به حداقل برسد.
ناکتیس با آردین روبهرو میشود
- چهار قهرمان داستان به پایتخت نیفلهایم میرسند. ولی با شهری خاموش و غرق در دیو مواجه میشوند.
- در آنجا، پرامپتو بیهوش را پیدا میکنند و وی را نجات میدهند.
- ناکتیس به به مقر اصلی امپراطوری، Zegnautus Keep، وارد میشوند. در آنجا با امپراطوری آلدرکپت که به هیولا تبدیل شده مبارزه میکند و وی را میکشند.
- قهرمانان داستان با ریوس مواجه میشوند که توسط انگل به سختی آلوده گشته. وی به آنها میگوید که انتقام خواهرش را بگیرند و دنیا را از تاریکی نجات دهند. سپس به طور کامل به دیو تبدیل میشود و بعد از نبردی سخت کشته میشود.
- شاهزاده در طبقات زیرین این بنا، کریستال را پیدا میکند. آردین ایزونیا ظاهر میشود. کریستال شروع به کشیدن ناکتیس به درون خودش میکند. در این بین، آردین از هویت حقیقی خودش پرده بر میدارد. نام اصلی او آردین لوسیس کیلوم است. نیای بزرگ او که پیشتر به آسمانیان خدمت میکرد، ولی بهدلیل درمان مردم و جذب تازیانه ستاره، روحش فاسد گشت و توسط آسمانیان و همه مردم طرد گشت و آرام آرام به طور کامل از تاریخ ایاس حذف گردید. وی پیش از ناکتیس قرار بود که فرد منتخب باشد.
- هزاران سال زندگی و خشم بسیار آردین نسبت به خاندانش و مردم ایاس، باعث شد که وی نقشه تمامی اتفاقات پیش آمده را برای گرفتن انتقام بریزد. از برنامه عروسی و پیشنهاد صلح گرفته تا حمله به شهر بیخوابی و پخش دوباره تازیانه ستاره در دنیا.
شاهزاده به درون کریستال کشیده میشود
- ناکتیس تماما توسط کریستال به داخل کشیده میشود. وی در آنجا با «باهاموت» مواجه میشود و میفهمد فرد منتخبی است که هزاران سال پیش وعده داده شده بود برای نجات ایاس از تاریکی بر میخیزد. برای انجام این کار، ناکتیس باید جان خودش را فدا کند. وی باید به مدت زمان نامعلومی درون کریستال باقی بماند تا حلقه لوسی انرژی کافی برای از بین بردن تاریکی را کسب کند.
- ناکتیس به مدت ده سال ناپدید میشود. در این هنگام، تاریکی و دیوها کل ایاس را در برگرفتهاند.
- «لستالوم» تنها شهری است که همچنان پابرجاست و مردم در آن سکونت دارند. آخرین جبهه تمدن ایاس.
- د.م ۷۶۶
- ناکتیس پس از ده سال باز میگردد و با ایاسی غرق در تاریکی و هیولا مواجه میشود. حلقه لوسی نیز انرژی کافی را بدست آورده.
- وی مجدد با دوستانش پس از سالها دیدار میکند. هر چهار قهرمان داستان برای نجات ایاس و کشتن آردین که در کاخ پادشاهی لوسیس در بیخوابی حضور دارد، راهی این شهر میشوند.
- از بیخوابی خرابهای بیش باقینمانده است.
- طی یکی از نبردها آردین، ایفریت را که توسط تازیانه ستاره مجدد به زندگی بازگردانده شده احضار میکند. هنگام مبارزه، شیوا ظاهر میشود و عشق قدیمیاش را که آلوده به انگل است میکشد و نجاتش میدهد.
- نبردی سخت میان آردین و ناکتیس در میگیرد. در نهایت شاه جوان پیروز میشود و آردین را میکشد. ولی به دلیل جاودانگی او، باید او را در دنیای «ماورا» نیز شکست دهد.
ناکتیس با فدا کردن جان خویش، تاریکی را از دنیا پاک میکند
- ناکتیس با فدا کردن جان خود، تاریکی را برای همیشه از دنیای ایاس پاک میکند.
- در ماورا نیز ناکتیس از قدرت خود برای کشتن روح آردین استفاده میکند. روح پادشاهان پیشین و لونافریا نیز به کمک وی میآیند و آردین بعد از هزاران سال زندگی سخت و طولانی، میمیرد.
- با مرگ ناکتیس، صد و چهاردهمین پادشاه لوسیس، خاندان «لوسیس کیلوم» به انتها میرسد.
تایملاین فرعی
وقایع این تایم لاین، هنگام نبرد در آلتیشا، در فصل ۳، بخش ۲ قسمت ایگنیس به وقوع میپیوندند و پایانی متفاوت از پایان اصلی را نشان میدهد. جدای از این، تاثیری بر روی قصه اصلی ندارد و در دنیایی موازی اتفاق میافتد.
- د.م ۷۵۶
ایگنیس بیناییش را از دست میدهد
- ایگنیس با کمک ریوس هنگام حمله نیفلهایم با نیروهای آنها مقابله میکند. سپس متوجه نبرد ناکتیس با لوایتن میشود و برای کمک به او میشتابد. با رسیدنش، با بدن بیجان لونافریا و شاهزاده بیهوش مواجه میشود. ریوس ناراحت و خشمگین از مرگ خواهرش، ناکتیس و پدرش را عامل بدبختی خانواده و مرگ خواهرش میداند و سعی میکند به بدن بیهوش وی حمله کند. ایگنیس با وی مقابله میکند و بعد از نبردی سخت، ریوس شکست میخورد. در این هنگام آردین و نیروهای امپراطوری از راه میرسند. ریوس که از تصمیم خود منصرف شده، ناکتیس را نجات میدهد و ایگنیس توسط آردین دستگیر میشود و به مقر حکومت نیفلهایم، Zegnautus Keep، برده میشود.
- در آنجا ایگینس از گذشته آردین با خبر میشود.
- با کمک ریوس، گلادیولوس، پرامپتو و ناکتیس برای کمک به ایگنیس به Zegnautus Keep میآیند.
- نبرد سختی میان ایگنیس و آردین در میگیرد. ایگنیس که پیش از دستگیری، حلقه لوسی را از پیش ناکتیس برداشته بود، از آن استفاده میکند. در عوض استفاده از قدرت حلقه، وی بیناییش را دست میدهد، ولی موفق میشود به طور موقت آردین را از بین ببرد.
- ناکتیس، شاهزاده ایگنیس در حال مرگ را پیدا میکند. از قدرت کریستال برای درمانش استفاده میکند و بیناییش را به وی باز میگرداند.
- ناکتیس به منظور دستیابی به قدرت کامل حلقه، به درون کریستال کشیده میشود.
- ایاس در تاریکی کامل فرو میرود. «لستالوم» بدل به آخرین شهر باقیمانده میشود.
- د.م ۷۶۶
ایگنیس به پادشاه جدید تعظیم میکند
- ناکتیس از خواب ده سالهاش در کریستال» بلند میشود. با دنیایی غرق در تاریکی مواجه میشود. بعد از دیدار با دوستانش، برای از بین بردن آردین، راهی شهر بیخوابی میشوند.
- پیش از ورود به کاخ پادشاهی و مبارزه با آردین، با ریوس مواجه میشوند. وی به ناکتیس شمشیر پدرش را میدهد و هر پنج نفر راهی مقابله با آردین» میشوند.
- در زمان نامشخص در آینده، ایگنیس به ناکتیس که زنده است و به عنوان پادشاه لوسیس انتخاب شده تعظیم میکند.
مطلب جالب و خوبی بود
خوشحالم که راضی بودید
سلام عذر میخوام من با کانال تلگرامیی مواجه شدم که از مطالب شما بدون ذکر منبع کپی برداری میکنه اینم لینکش
فقط گفتم بهتون اطلاع داده باشم و ممنونم بابت مطالب خوبتون
ممنون از اینکه اطلاع دادید و خوشحالیم که مطلب مورد پسندتون بوده :)