خانه » مقالات بازی پیش نمایش بازی Death Stranding × توسط حامد محمدپور در ۱۳۹۸/۰۸/۰۱ , 21:00:35 70 فقط یک امضا کافی است تا خیالمان از بابت محتوای نهایی راحت باشد. این یک تفکر و اتفاقی کاملا عادی برای عموم مردم است. کیفیت محتوای یک محصول قبل از دیدن یا خواندن و حتی گوش دادن به آن به خیلی از مسائل مربوط می شود که مهمترین آن امضای کسی است که پای محصول نهایی خورده است. حتی اگر هیچ اطلاعی از محتوای محصولی نداشته باشید، اما وقتی که شناخت خوبی از سازنده، نویسنده یا طراح آن دارید قدم اول را برای خرید آن محکمتر خواهید برداشت. بازی Death Stranding دقیقا شامل حال همین قضیه است، عنوانی که با توجه به نمایشهای مختلف و عجیبی که از خود تا کنون ارائه داده است اما همچنان معلوم نیست که محصول نهایی چیست و کیفیت آن در چه حدی است اما اینجا فقط یک نکته است که باعث میشود ما قدم اول را محکم برداریم. بعله درست حدس زدید این قدم اول کسی که امضای ساخت این بازی بر روی آن خورده است، کارگردان افسانهای، خالق مجموع بازیهای «متال گیر سالید» Metal Gear Solid آقای «هیدئو کوجیما» Hideo Kojima امضای خود را بر روی این بازی زده است. پس میتوانیم قدم اول را با خیالی راحت برداریم و نگاهی داشته باشیم به آخرین ساخته این کارگردان تاثیرگذار و دوست داشتنی صنعت بازیهای ویدیویی، با ما همراه باشید. پیش نمایش بازی Death Stranding آرام آرام بدون صدا و بدون نفس وقتی که کوجیما کونامی را ترک کرد بسیاری بر این فکر بودند که مقصد بعدی کوجیما کجا خواهد بود؟ سرنوشت P.T و مهمتر از همه چه بر سر متال گیر سالیدها خواهد آمد. اما عجیبتر از آن آخرین ساخته کوجیما یعنی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain است که ما را بیشتر متعجبتر کرده و البته نسبت به کارهای بعدی خود محتاطتر.جدایی کوجیما از کونامی و برابر با آن جدایی کوجیما از متال گیر به مانند جدا افتادن پدر از فرزندش بود. با این حال چارهای هم نبود، سرنوشت چنین رقم زده و هم کوجیما و هم طرفداران او و متال گیر مجبور بودند به این جدایی تن بدهند. عنوان P.T فقط در حد یک بازی ناقص باقی ماند و سرنوشت آن نیز در حالهای از ابهام قرار گرفت. ناراحت کننده بود، مخصوصا برای ما مخاطبین بازیهای ویدئویی که یقین داشتیم که دست کوجیما از رسیدن به آن بازیها کوتاه است. مخصوصا P.T که به شدت مورد توجه گیمرها قرار گرفت و از همه مهمتر این مهم بود که دانستیم کوجیما اگر بخواهد یک اثری به غیر از متال گیرها بسازد چنین چیزی را تحویل میدهد. داستان جدایی کوجیما از کونامی برای همیشه به مانند یک علامت تعجب و سوال در ذهن علاقهمندان به این صنعت باقی خواهد ماند، اما عجیبتر از آن آخرین ساخته کوجیما یعنی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain است که ما را بیشتر متعجبتر و البته دید ما را نسبت به کارهای بعدی خود محتاطتر نیز کرده است. با لودنس آشنا شوید! شخصیتی که از لوگوی استودیوی Kojima Productions رونمایی کرد و حالا انگار باید منتظر باز شدن پایش به بازی Death Stranding باشیم. بعد از جدایی کوجیما از کونامی، سوالات بسیار زیادی در این باره که مقصد بعدی کوجیما کجا خواهد بود و این که آیا اصلا قصد بازیسازی را دارد و آیا درصدد ساخت یک استدیو مستقل است یا خیر؟ و مهمتر این که کوجیما بعد از جدایی از فرزند خویش (متال گیر سالید) چه رویهای در پیش خواهد گرفت که سرانجام مشخص شد که وی به سونی پیوسته است و البته استدیو مستقل خود را با نام Kojima Purodakushon بنا نهاده است. کوجیما مجددا پیش دوست و یار همیشگی خود سونی بازگشته است و بهتر از هر کسی میداند که سونی این آزادی عمل را به او خواهد داد تا ایده جدید خود یا به عبارتی بازی جدید خود را بهدور از هر گونه دغدغهای بسازد. این اتفاق رخ داد و در مراسم E3 سال ۲۰۱۶، کوجیما با شکوهی هر چه تمام بر روی استیج سونی حاضر شد و عنوان جدید خود را معرفی کرد. بازی Death Stranding برای اولین بار در این مراسم رونمایی شد و کوجیما که در ساخت و تدوین سکانسهای سینمایی مهارت دارد با یک نمایش فوقالعاده اعلام کرد که در حال ساخت بازی جدیدی به نام بازی Death Stranding است. رشتههای ارتباط را حفظ کنیم! ارتباط در بازی Death Stranding در متن اصلی داستان قرار دارد. ارتباط بین انسانها، سرزمینها و شاید موجودات حاضر در بازی اولین دغدغه مخاطب خواهد بود. بعد از نمایشهای متعددی که از بازی شاهد بودیم و البته یک پیام از طرف کوجیما که سرنخهایی درباره داستان و کلیتی از هدف ما در بازی را بیان کرد توانستیم به این نتیجه برسیم که در بازی ما به دنبال برقرار ارتباط بین جامعههای داخل بازی هستیم. کوجیما هدف کلی داستان بازی را در یک توییت به این شکل توضیح میدهد: مردم «دیوارهایی» ساختهاند و به زندگی در انزوا عادت کردهاند. بازی Death Stranding نوع جدیدی از بازی اکشن است که در آن هدف گیمر متحد کردن دوبارهی شهرها و جامعهای فروپاشیده است. تمام المانهای این بازی از جمله داستان و گیمپلی با مضمون «طناب» Strand به یکدیگر متصلند. شما به عنوان «سم پورتر بریجز» Sam Porter Bridges سعی میکنید تا میان این بخشها «پل» بسازید و با این کار، «طناب» یا ارتباطی جدید با دیگر بازیبازان سراسر جهان برقرار میکنید. امیدوارم در این تجربه اهمیت ارتباط با دیگران را درک کنید. با توجه به همین جمله میتوانیم به سرنخهایی درباره داستان بازی پی ببریم. البته در این مقاله سعی نداریم بازی را تحلیل و تئوری ارائه دهیم بلکه فقط داشتههایمان را جمع و جور میکنیم. داستان در کشور ایالات متحده آمریکا رخ میدهد. دنیا و همچنین کشور آمریکا چند سال قبل ( آن طور که اشاره شده ۱۰ سال قبل از شروع بازی) تحت تاثیر یک انفجار بزرگ قرار میگیرد یک انفجار و اتفاقی ناشناخته که به طبع آن بخشی از خاک آمریکا از بین میرود و فقط بخش کوچکی از آن باقی مانده است که آن هم به مرور در حال نابودی است. وظیفه ما در نقش شخصیت بازی نجات دادن دنیا و آمریکا از وضعیت فعلی است. «سم پورتر بریجز» Sam Porter Bridges شخصیت قابل بازی ما خواهد بود. آنطور که در یکی از تریلرها از زبان او شنیدیم او یک «حمل کننده یا تحویل دهنده» است. در نمایشهای بازی میبینیم که او جعبههای مختلف در اندازه و و شکلهای مختلف را که به شکل مغناطیسی به همدیگر متصل شدهاند را حمل میکند. در دیگر نمایشهای بازی متوجه شدیم که سم جنازه نیز حمل میکند. جنازههایی کاملا بستهبندی شده. پس وظیفه اصلی او تحویل دادن خواهد بود اما تحویل چه و چه چیزی به صورت دقیق مشخص نیست. آنطور که از نمایشهای بازی مشخص شده است سم از طرف رییس جمهور کشور آمریکا که یک زن، پیر شده و در بستر بیماری است این دستور را دریافت میکند. پیری رییس جمهور میتواند به علت وضعیت موجود در داستان بازی باشد( در ادامه توضیح داده خواهد شد). «سم پورتر بریجز» یکی از اعضای گروه BRIDGES که ماموریت ارتباط بین جوامع را بر عهده دارد. به همراه هم و با گوش دادن به این ترک ادامه مقاله را مطالعه کنیم. Low Roar-I’ll Keep Coming.MP3 https://www.dbazi.com/wp-content/uploads/2019/10/Low-Roar-Ill-Keep-Coming-www.myhitmp3.com-.mp3 سم اعتقادی به درست شدن اوضاع ندارد و بر این عقیده است که دنیا رو به نابودی است و کار از کار گذشته است اما رییس جمهور تاکید میکند که هنوز امید است مگر آن که سم تصمیم بگیرد و به انجام ماموریت خود بپردازد. از شواهد کار میتوان فهمید که سم یکی از ارکان اصلی سازمان به حساب میآید و راه نجات بشریت خواهد بود. این که چگونه سم ماموریت را پذیرفته است مشخص نیست اما اسم سازمان یا تشکیلاتی که سم در آن حضور دارد «بریجز» BRIDGES نام دارد. این گروه اعضای متعددی دارند که هر کدام برای برقرار ارتباط و انجام این ماموریت راهی مناطق مختلف آمریکا میشوند. مناطقی که به گفته کویجما مردمانش دیوارهایی به دور خود ساختهاند به زندگی در انزوا گرویدهاند. سم توانایی خاصی دارد، به مانند یک قدرت خاص، سم میتواند حضور موجودات نامرئی، یا سیاه رنگی که در بازی با نام BT شناخته میشوند را احساس کند. سم در جواب سوالی که پرسیده میشود آیا میتواند این موجودات را ببیند جواب میدهد نه فقط میتواند حضورشان را احساس کند. نمایی از سکوی متحرک پایگاه BRIDGES که قرار است زیاد به آن سر بزنیم. ماموریت سم و بقیه اعضای سازمان بریجز برقراری ارتباط با سایر شهرها هست. ارتباطی که با نام Strands در بازی معرفی شده است. ماموریت سم و بقیه اعضای سازمان بریجز برقراری ارتباط با سایر شهرها هست. ارتباطی که با نام Strands در بازی معرفی شده است.برقراری این ارتباط قوای مردمی و البته یکپارچگی را افزایش داده و مردم با این ارتباط بیشتر و بهتر و البته سازمان یافته میتوانند در برابر اتفاق رخ داده مقاومت کرده و البته مجددا به بازسازی نسل بشریت بپردازند. برقراری ارتباط با شهرهای مختلف رابطه مستقیمی با نحوه پیشروی شما در بازی خواهد داشت، هرچقدر ارتباط قویتر و بیشتر باشد، عملکرد شما آسانتر خواهد شد یا به زبانی دیگر امکانات مناسبی برای ادامه بازی در اختیار خواهید داشت. اما بزرگترین کمک حال شما در طول بازی بیشتر از هر چیزی یک کودحک/نوزاد خواهد بود. یک کودک که بیگناه است و همین بیگناهی او است که جان شما را نجات خواهد داد. پیش نمایش بازی Death Stranding تنوع بالای شخصیتها علاقه کوجیما به سینما برهیچ کس پوشیده نیست. همانطور که خودش بارها به این موضوع اشاره کرده و البته با دیدن سکانسهای بسیار حرفهای کار شده او بر روی بازیهای متال گیر سالید به واضح میتوان به نبوغ او در ساخت صحنههای سینمایی با جزییات بالا پی برد. اما اینبار کوجیما در بازی جدید خود از شخصیتهای خیالی استفاده نکرده و به استفاده از بازیگران واقعی برای عنوان جدید خود رو آورده است. اتفاقی که علاقه بسیار زیادی برای انجامش داشت. در اولین نمایش بازی در E3 2016 شخصیت «نورمن ریداس» Norman Reedus در بازی معرفی میشود. آقای نورمن ریداس به خاطر تیپ و ظاهر جذابی که دارد در کلیپهای مختلف موزیکال و تبلیغاتی حضور پیدا کرده است اما اوج شهرت و محبوبیت این بازیگر به خاطر سریال The Walking Dead است که باعث شد تواناییهای این فرد در امر بازیگری بیشتر به چشم بیاید. نورمن ریداس در نقش سم، شخصیت اصلی بازی حضور دارد اما این تنها شخصیت سرشناس بازی نیست و تقریبا میتوان گفت که کوجیما برای تمامی شخصیتهای خود در بازی از چهرههای نام آشنا و مطرح سطح جهان استفاده کرده است. مهمترین و البته نام آشناترین چهره حاضر در بازی بدون شک «گیرمو دل تورو» Guillermo del Toro؛ برنده جایزه اسکار و خالق شاهکاری همچون «هزارتوی پن» است.کوجیما و آقای دل تورو از مدتها قبل با هم رابطه خوب و نزدیکی داشتند اما این که قرار باشد این دو بخواهد در کنار هم دست به ساخت یک بازی بزنند، واقعا شگفت انگیز به نظر میرسد. ترکیبی از فانتزی و خیالپردازیهای دل تورو با داستان سرایی بینقص کوجیما، چه شود! چهرههای معروف دیگری در بازی حضور دارند که به معرفی آنها میپردازیم: همانطور که گفتیم آقای نورمن ریداس در نقش شخصیت سم حضور خواهد داشت. آقای گیرمو دل تورو در نقش Deadman در بازی حضور خواهد داشت. آقای «نیکلاس ویندینگ رفن» Nicolas Winding Refn که از کارگردانان و فیلمنامه نویسان مطرح سینما است، در نقش Heartman در بازی حضور دارد. آقای «مدس میکلسن» Mads Mikkelsen که از بازیگران چهره و به نام دانمارکی است. او در نقش «کلیف» Cliff در بازی حضور دارد و میتوان گفت بعد از سم، کلیف شخصیت اصلی داستان بازی است. خانم «لیا سِدو» Lea Seydoux که در نقش شخصیت Fragile در بازی حضور دارد. خانم لیا از بازیگران به نام فرانسوی است که در فیلمها و سریالهای متعددی درخشیده است. خانم «مارگارت کوالی» Margaret Qualley در نقش شخصیت MAMA در بازی حضور دارد. او نیز یک بازیگر و مدل اهل ایالات متحده آمریکا است. آقای «تروی بیکر» که از محبوبیت بسیار بالایی به خاطر دوبلههای زیادی که بر روی شخصیتهای مختلف بازیهای ویدئویی انجام داده برخوردار است، در نقش Higgs در بازی حضور دارد. آقای «تامی ارل جنکینز» Tommie Earl Jenkins از بازیگران و صداپیشگان به نام آمریکایی است در نقش Die-Hardman در بازی ایفاش نقش خواهد کرد. خانم «لیندسی واگنر» Lindsay Wagner در دو نقش حضور دارد. یک بار در ظاهر Amelie و بار دیگر در نقش رییس جمهور آمریکا Bridget در بازی حضور خواهد داشت. مطمئنا حضور خانم لیا سِدو جذابیتهای بصری بازی را دو چندان خواهد کرد. استفاده از چهرههای واقعی برای اولین بار نیست که در تاریخ بازیهای ویدئویی انجام میشود، اما میتوان گفت این اولین بار است که بازیگرانی در این سطح، با این میزان کیفیت و البته با تعداد زیاد در یک بازی ویدئویی حضور پیدا میکنند. استفاده از چهره بازیگران واقعی در بازی به نوبه خود موافقان و مخالفان زیادی پیدا کرده است. گروه موافق از توانایی و استعداد بازیگران در ایفای نقش خود و البته دیدن بازیگران محبوب خود در کالبدی جدید را نکته مثبت میدانند و گروه مخالف ایجاد حس همزادپنداری را با بازیگران در نقش یک شخصیت بازی ویدئویی سخت قلمداد میکنند. با این حال علاقه کوجیما به این موضوع و البته تواناییهای او در خلق و استفاده از این بازیگران باعث شده که این حرکت تا به اینجای کار مثبت و موفق شده باشد، لااقل از نمایشهای بازی تا کنون که چنین برداشت میشود. چه چیزی از گیمپلی میدانیم؟ حتما اگر به قاب مشخصات معرفی بازی در ابتدای مقاله توجه کرده باشید، من ژانر بازی را نامعلوم قرار دادم. دلیل این اتفاق بیشتر به نظر خود آقای کوجیما باز میگردد که از ابتدای معرفی بازی،اطلاعاتی که از داستان بازی داریم به مراتب بیشتر از گیمپلی بازی Death Stranding است. تاکید دارند که بازی Death Stranding یک ژانر جدید را معرفی میکند. نکتهای که خیلیها به دنبال آن هستند و البته شاید مثل من جوابی برای آن پیدا نکردند. با این حال اگر با پیش فرض همیشگی به ژانر بازی توجه کنیم باید بگوییم که بازی Death Stranding یک عنوان جهان باز اکشن/ادونچر (ماجراجویی)/مخفیکاری است که درون مایههای ترس/وحشت را نیز در خود دارد. اما این که تاکید کوجیما بر تولید یک سبک جدید است از مواردی است که باید منتظر ماند تا بعد از تجربه بازی و کشف دقیق مساله به آن پرداخت. البته کوجیما چندین بار اشاره کرده است که ارتباط و مهمتر از آن برقراری ارتباط بین مخاطبین در بازی از اهمیت بالایی برخودار است و همین نکته نیز تولید کننده یک سبک جدید است. با همه این توصیفات اما اطلاعاتی که از داستان بازی داریم به مراتب بیشتر از گیمپلی این عنوان است. تجهیزات و امکانات متعددی بر روی لباس سم نصب خواهند شد. یکی از مواردی که در بازی Death Stranding بیشتر از همه چیز مورد توجه قرار گرفت، راه رفتنهای سم در طول نمایشهای بازی بوده است. سم با محمولهای بر پشت در اکثر نمایشهای بازی در حال راه رفتن است. به مانند یک کوهنورد از کوه بالا می رود و کلی وسایل مختلف با خود حمل میکند. از این رو در مقطعی بازی را شبیه ساز پیادهروی نیز نامیدند. اما آیا واقعا بازی این چنین است؟ همانطور که گفتیم بازی Death Stranding یک عنوان جهان باز است و وظیفه ما برقراری ارتباط میان جوامع است، پس ناگزیر باید به این کار تن دهیم. در بازی وسایل نقلیه نیز برای تسریع در پیمودن مسیر به مانند موتور سیکلت و اتومبیل نیز دیده شده است. اما این راه رفتن زیاد هم سخت و اعصاب خرد کن نخواهد بود. در یکی از نمایشهای بازی، سم از کولهپشتی خود و از میان کیفهای فلزی که در پشت خود جاساز کرده است، یک عدد نردبان خارج کرده و توسط آن مسیری خاص را بالا میرود. با این حساب یکی از کاربردهای آیتمهای مختلفی که در پشت سم وجود دارد، ابزار آلات مختلف خواهد بود. ابزارآلاتی مثل نردبان، طناب، تجهیزات کوهنوردی و… که همین آیتمها درصورتی که تعدادشان بیشتر باشد به صورت بستههای چند تایی، با کمک نیروی مغناطیسی که دارند روی هم سوار شده و با فاصله اندکی که از سطح زمین خواهند داشت (با غلبه بر کشش جاذبه زمین) پشت سر سم حرکت خواهند کرد. میتوانیم هر جا که خواستیم تجهیزات کولهپشتی را بندازیم، یا محلی امن برایشان ترتیب بدهیم یا با ترکیب و ترتیبی خاص به سبک کردن آن بپردازیم. میتوان گفت تجهیزات و امکانت مختلفی از لباس سم آویزان هستند. سم در طول بازی کفش یا پوتینهای خود را به واسطه آسیب دیدن یا مورادی مثل پاره شدن از دست خواهد داد، پس ما یک جفت کفش نیز در کنار خود خواهیم داشت. جعبههای موجود در نزد سم که به اشکال مختلف و در اندازههای مختلف درون کوله او قرار دارند کاراییهای مختلفی نیز خواهند داشت. به عنوان مثال در یکی از نمایشهای بازی، یکی از همین جعبهها به اسلحه تبدیل شد که این به ما نشان میدهد اسلحه نیز در بازی وجود دارد! سم برای این که بتواند این تعداد از تجهیزات را با خود حمل کند از یک پوشش اسکلت فلزی کمک میگیرد. این پوشش به سم کمک میکند تا تجهیزات مختلفی را به راحتی حمل کند. به او در راهپیماییهای طولانی و کوهنوردی کمک میکند. اسکلت فلزی توان حرکتی سم را نیز ارتقا میدهد و همچنین خود نیز قابل ارتقا است. با پیشروی در بازی قابلیتهای این اسکلت فلزی ارتقا پیدا میکند. شخصی سازی با به دست آوردن آیتمهای مختلف به بازی اضافه شده و گستردهتر نیز خواهد شد. آنطور که احتمال میرود، جزییات شخصی سازی بسیار گسترده خواهد بود. (چیزی به مانند جزییاتی که در متال گیر سالید ۵ بود) اجازه دهید در ادامه به آهنگی دیگر که در تریلر E3 2018 بازی حضور داشت گوش دهیم. SILENT POETS Asylums – For The_Feeling_feat https://www.dbazi.com/wp-content/uploads/2019/10/SILENT_POETS_Asylums_For_The_Feeling_feat._Leila_Adu.hd_.mp3 چیزی که بسیاری را نگران کرده است راه رفتن مسیرهای طولانی در نقشه بزرگ بازی است. در بخش اعظمی از نمایشهای بازی ما شاهد راه رفتن سم بودیم و با این که وجود وسایل حمل و نقل مثل موتورسیکلت، هوابرد یا اتومبیل در بازی تایید شده است اما این احساس است که گویا قرار است بیشتر مسیرهای بازی را پیاده طی کنیم. مخصوصا به دلیل وجود موانع جغرافیایی که در بازی هست، این نگرانی بی علت نیست. معلوم نیست که آیا امکان Fast Travel در بازی وجود دارد یا نه با توجه به کمپهای مختلفی که در جای جای بازی قرار خواهد گرفت این احتمال میرود که گزینهای هم برای Fast Travel داشته باشیم. البته هنوز معلوم نیست که آیا به همه نقاط بازی دوباره بازخواهیم گشت یا این که اکثر ماموریتهایی که انجام میدهیم در یک دور تمام کردن، تایید شده و پایان مییابد. وجود ماموریتهای فرعی و زیاد در بازی تایید شده و به گفته خود کوجیما ماموریتهای فرعی نیازمند به توجه بازیباز دارد. برای مثال ممکن است فردی در دور دستها مدام به کمک شما نیاز داشته باشد، کمک حتی در حد یک لقمه نان و در صورت توجه نکردن به این فرد او به زودی از دنیا میرود. نکتهی قابل توجه این قضیه گردآوری سمت توجهی است که از سمت انجام کارهای خود کسب خواهیم کرد، است. اشاره شده که ما با انجام هر کار مثبتی یک تروفی به شکل لایک دریافت خواهیم کرد و این دریافتها در روند بازی تاثیرگذار است. حال این که تا چه حدی این تروفیها تاثیر گذار است و یا اصلا چرا باید یک یا چند لایک مهم باشد از دیگر مواردی است که باید منتظر ماند و در زمان انتشار بازی به آن پرداخت. خانههایی به شکل کمپ یا خانه امن در بازی وجود دارند که با مراجعه به آنها میتوان به انجام امورات مختلف پرداخت، میتوان به سم استراحت داد، شخصی سازی کرد، تجهیزات را از نو ساخت، ماموریت و نقشه محیط را بررسی کرد و… دشمنان، عجیب و ترسناک میشه گفت از جذابترین بخشهای بازی، همین موجوداتی است که در نقش دشمن بازی باید روبرویشان قرار بگیریم. مرموز و ناآشنا، موجوداتی به رنگ سیاه، در حالتی نیمه مرئی، آویزان و از طریق بندهای تیره متصل به زمین که در صورتی که متوجه موجود زندهای شوند که در حال نفس کشیدن است، خودشان را به آن موجود رسانده، گرفته و در داخل مواد نفتی شکلی غرق میکنند. شاید به جرات بتوان گفت همچین چیزی تا الان در هیچ مدیایی دیده نشده است. ترکیبی از ترس، خفگان، غرق شدن در داخل آبهایی تیره رنگ، به غلظت نفت که واقعا وحشتناک است. موجوداتی به شکل انسان، انسانهایی ترد شده بدن و پاهای سم را میگیرند و او را با جذب کردن در این مواد سیاه رنگ به دنیایی دیگر میبرند؛ واقعا جذاب است. دقت کنید شما نمیمیرید و فقط به دنیای دیگر که برزخ معرفی شده است خواهید رفت. حال این برزخ و عواقبش چگونه است باید منتظر ماند و دید. در یکی از نمایشهای بازی شاهد این بودیم که افرادی که توسط این موجودات سیاه گرفته می شوند، تلاش میکنند که قبل از این که در داخل این مواد بلعیده شوند، کشته شده و زنده زنده محو نشوند. در واقع کشته شدن بهتر و منطقیتر از این است که بلعیده شوند. نام این موجودات The Beached Things یا به اختصار BT نامیده می شوند. همانطور که سم خود نیز به آن اشاره میکند فقط میتواند حضورشان را احساس کند. در واقع وقتی بچهی در بغل اعضای بریجرز نباشد، تنها با ردپا میتوان حضور BTها را متوجه شد. BTها هر کجا قدم میگذارند به همراه خود همان مواد نفتی شکل را همراه کرده و البته زمان نیز به سرعت میگذرد. یعنی وقتی یکی از این موجودات بر روی زمینی قدم میگذارد زمان در آن منقطه (به صورت شعاع محدود) به سرعت می گذرد. هر موجود زندهای اعم از انسان، حیوان و حتی محیط زیست در شعاع مسیر این مواد سیاه رنگ قرار بگیرند به واسطه گذر سریع زمان پیر شده و حتی جان خود را از دست میدهند. پس یکی از قدرتهای این موجودات تغییر در زمان است. یکی از دلایلی که به احتمال زیاد حضور کودک و استفاده از آن در بازی به عنوان یک نیروی کمکی مورد توجه قرار گرفته، ذات پاک و معصوم کودکان باشد. گناه چیزی که در هیچ کودکی وجود ندارد پس معصوم بودن در دنیای بازی Death Stranding یک موهبت محسوب می شود. حتما تا کنون با «بریج بیبی» ها Bridge Baby در بازی آشنا شدهاید. کودک دیده شده در بازی همگی در داخل یک محفظهی شیشهای که بیشتر شبیه به رحم شبیهسازی شده است قرار دارند و از قضا میتوانند اتفاقات اطراف را ببینید و تاثیربگذارند. هنوز دقیقا ماهیت و علت وجود این کودکان مشخص نشده است اما کاربردی اساسی دارند که اساس گیمپلی بازی را تشکیل میدهند. محفظهی که کودک در آن قرار دارد بر روی اسکلت فلزی سوار شده و روبروی بدن فرد حمل کننده نصب میشود و توسط یک لوله شبیه ناف مصنوعی به بدن فرد میزبان وصل شده و شروع به کار میکند. در این موقع است که ما یا شخصی که این محفظه را در اختیار دارد توانایی دیدن BTها را پیدا میکند. پس در این صورت وقتی در هر کجای بازی سم به یک کودک وصل شود، BTهای موجود در محیط نیز رویت خواهند شد. این دیده شدن به صورتی نیمه مرئی و توام با مسیر یابی شکل میگیرد. این مسیر یاب توسط راداری فلزی که به صورت شاخک بالای سر فرد قرار میگیرد کار میکند و هرچقدر فاصله موجودات سیاه دورتر باشد، کندتر و آهسته است و هر بار که این موجودات (ٰBT) نزدیک میشوند تندتر حرکت میکنند. رادارها به اضافه قابلیت تشخیص حضور BTها در محیط، محیط را تا شعاعی مشخص اسکن میکنند که در صورت بودن آیتم و موراد دیگر با یک هشدار محل آن را مشخص کنند. حتی در یکی از نمایشهای بازی ما شاهد این بودیم که سم به کمک این رادارها از خود دربرابر شلیک گلوله محافظت میکند. اما دشمنان ما در بازی فقط BTها نیستند. همانطور که گفتیم جوامع کوچک و مختلفی در جای جای دنیای بازی شکل گرفتهاند که در این بین هستند جوامعی که به صورت خود مختار از فرصت به دست آمده استفاده کرده و سعی دارند کنترل اوضاع را به دست بگیرند. این گروهکها نیز از تجهیزات و امکانات خوبی بهره می برند و برای خود رهبر و تشکیلات سازمان یافتهای درست کردهاند. در راس یکی از گروهها شخصیت Higgs قرار دارد و رهبر گروهی به نام Homo Demens است. آنطور که از نمایشهای بازی پیداست، افراد حاضر در این گروه گونهی دیگری از انسانها هستند و توانایی های خاصی دارند که Higgs با بیشترین توانایی رییس و از شخصیتهای اصلی بازی به حساب میآید. سم در جواب سوالی که توانایی و هدف این گروه چیست چنین پاسخی دریافت میکند: گروه Homo Demens یک گروه جدایی طلب ستیزه جو، تروریستهایی ناشناسی که اولویت کارشون سفر کردن به شهرها و جوامع دیگر و کشتن مردم است. حفرههایی هم ایجاد میکنند و هیچ محدودیتی برای آنها وجود ندارد. یک گروه افراط گرا که به مانند شیطاین در همه جا هستند و در سایهها به دنبال دسیسه چینی هستند. گروهی دیگر و البته شاید ترسناکترشون مردهها هستند. مردههایی که توسط شخصیت «کلیف» رهبری میشوند. در چند مورد از نمایشهای بازی شاهد این بودیم که کلیف با اتکا به تواناییهای خاصی که دارد و البته گمان میرود که نامیرا نیز باشد، اسکلت مردههایی با لباس و فرم نظامی را احضار میکند که به واقع از جذابیتهای بازی به شمار میرود و انتظار برای رویایی با این مدل از دشمنان را سخت میکند. اما کلیف همه جا به صورت نیست و آنطور که از اطلاعات بازی پیدا است شخصیتهای بازی در دو دنیای متفاوت، نقشی متفاوت دارند. رابطه بین دنیای مردگان، برزخ و دنیای حال چیزی است که اهمیت داستان و گیمپلی به آن گره خورده است. ما با هر بار وصل شدن به یک کودک در واقع به دنیای دیگر نیز متصل میشویم اتصالی که در بازی به Other Side یا طرفی دیگر مشهور است. این ارتباط و رفت و آمدهای ما جهشی در زمان نیز به وقع میرساند که در نمونه بارز آن ما در یکی از صحنهها به زمان دوران جنگ جهانی اول برمیگردیم که در نوع خود جالب توجه است. این که بعد هر بار گرفتار شدن به دست BT ها یا اتصال یافتن هر بار با یک کودک یا رفتن به دنیای برزخ، چگونه ما را به دنیای دیگر متصل میکند سوالی است که انتظار ما را برای تجربه بازی بیشتر میکند. رهبر گروه Homo Demens نکته ای که به چشم میآید، استفاده این گروه از رادار و البته کودک است. نحوه مبارزات، سلامتی و ابزار نمایشی اگر متال گیر سالید ۳ را بازی کرده باشید، در این بازی بخشی وجود داشت که در آن زخمها و آسیبهای ناشی از موارد مختلف مثل نیش زدن مار، شکسته شدن یک قسمت از استخوان بدن را میتوانستیم ترمیم کنیم. به کمک آیتمهایی که در طول بازی به دست میآوردیم. برای مثال وقتی یک مار ما را نیش میزد، ابتدا باید پادزهر به بدن خود تزریق می کردیم و سپس از بسته سلامتی استفاده میکردیم، تازه بعدا از این شرایط باز مقداری از خون خود را از دست میدادیم. احیای سلامتی در Death Stranding نیز به همین شکل است. استقامت و خستگی در کنار صدمات ناشی از موارد مختلفی مثل راه رفتن زیاد، پرت شدن از جایی و هر گونه آسیب دیدگی، نیازمند یک سری کارهای امدادی است. سم میتواند در طول مسیر در خانههای امنی که بهش اشاره کردیم استراحت کند یا در طول مسیر خود در جایی اتراق کرده و استراحت کند تا نیروی خود را بازیابد. همه اسنا های حاضر در دنیای بازی یک مچبند در دست دارند. مچ بندی که میزان سلامتی افراد را بر اساس رنگ نشان میدهد. وضعیت رنگ آبی بهترین و به ترتیب نارنجی و قرمز گویای وضعیت سلامتی شخصیت بازی خواهد بود. لباس زردها از دیگر دشمنان ما در بازی به حساب میآیند. آن طور که از نمایشهای بازی مشخص بود این افراد قصد ندارند سم را بکشند چرا که با سلاحهایی الکتریکی برای گرفتن سم تلاش میکردند. نحوه مبارزه سم با این افراد با دست خالی، مشت و لگد آنچنان جالب و جذاب به نظر نمیرسید لذا خود سم نیز تمایلی به درگیری با دشمنان نشان نمیدهد. کوجیما همچنان مخفیکاری را در کارهای خود گنجانده است. مبارزات و اکشن بازی با توجه به هدف سم، ارتباط؛ آنطور که باید جذاب دیده نشدهاند. یا حداقل در نمایشهای بازی که این چنین همه افراد دنیا که در حال بازی هستند تعامل و ارتباط برقرار کنندبوده است. تنها بودن و تنها سفر کردن از موارد اصلی گیمپلی بازی به شمار می رود که در این صورت مطمئنا دیدگاه خیلی از مخاطبین نسبت به بازی متفاوت خواهد بود. هدف اصلی بازی ارتباط است و این هدف رابطه مستقیمی با بخش آنلاین بازی دارد. به گفته کوجیما، بازیکنان میتوانند با همه افراد دنیا که در حال بازی هستند تعامل و ارتباط برقرار کنند. همدیگر را از محیط و جزییات مختلفی مطلع کنند و این ارتباط به مانند عناوین «دارک سولز» توسط علامتهایی که بازیبازها در جای جای مختلف بازی میتوانند قرار دهند، انجام میپذیرد. گرافیک و موزیک همکاری کوجیما و سونی این امکان را به استدیو کوجیما پروداکشنز داد تا از موتور مدرن و پیشرفتهی به نام Decima بهرمند شوند. تواناییهای انجین Decima پیشتر در عناوین مختلفی همچون Horizon Zero Dawn نمایان شده بود. یکی از نقاط قوت Death Stranding گرافیک آن است که در نمایشهای مختلفی از آن دیدهایم. جلوههای بصری بسیار زیبا و دیدین در کنار سطح جزییات فنی و پرتعداد به خوبی در بازی دیده میشوند. طراحی چهره شخصیتهای بازی، توجه به جزییات ریز چهره بازیگران که دقیقا به بازی منتقل شده است و البته دنیایی بزرگ که محیط زیستی عظیم و زیبا را با توجه به اتمسفر خاص بازی پیش روی ما قرار میدهد. آقای Ludvig Forssell بعد از همکاری که با کوجیما بر روی پروژه متال گیر سالید ۵ داشت، اینبار نیز مسئولیت آهنگسازی عنوان Death Stranding را بر عهده دارد. سخن آخر پیر نشو لعنتی وقتی در Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots در کالبد شخصیت اسنیک پیر بعد از چند سال قدم در شادوموسز گذاشتم، با تمام وجود گذشت چندین سال را احساس کردم. رابطه عمیقی که یک بازی ویدئویی میتواند با مخاطب خود ایجاد کند را در شادوموسز یا در میان دشتی پر از گلهای بهاری که باید ماشه را میکشیدم تا رییس خودم را بکشم، احساس کردم. رابطهای که کوجیما از آن در عنوان جدید خود صحبت میکند مدتها پیش با ما برقرار شده است. با این که کوجیما در نسخه پنجم متال گیر سالید، آنطور که باید نتوانست پرونده آن مجموعه را ببندد و ما طرفداران این مجموعه را در شوک قرار داد اما این موضوع دلیل نمیشود که به کوجیما شک کنیم. شک نه از جنس این که امکان دارد بازی Death Stranding یک بازی در سطح پایین ظاهر شود، نه اصلا. Death Stranding در هر کیفیتی که ظاهر شود و نتیجه کار هر چی باشد، ما تا ابد مدیون کوجیما هستیم و دوستش داریم. نظر شما درباره پیش نمایش بازی Death Stranding چه بود؟ فکر میکنید این بازی میتواند موفق شود یا احتمال تکرار تجربه ناموفق MGS V وجود دارد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید. نویسنده حامد محمدپور من قهرمان نیستم، نبودم و نخواهم بود، من فقط یک قاتل پیر هستم که برای انجام کارهای کثیف استخدام میشم. Death Strandingهیدئو کوجیما مقالات بازی 70 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. فقط الکی داری اینور اونور میری ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید اصلا تریلرو دیدی؟!! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید کجاش خوب بود؟ ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید حاجی چی میگی؟؟!!!! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید در کل باید بگم فکر نکنم بازیه خوبی در بیاد ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید همش داری یه بسته رو میاری و میرسونی ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید ولی حیف که فقط برای سونیه ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید انحصاریه ۱۰ برای تو که بهتر شد تو که نمیخوای بازی کنی ۰۰ برا کامپیوتر که نمیاد حیف شد ۲۰ برای پاسخ، وارد شوید هرچقدر شخصیت و جایگاه کوجیما ثابت شده است ولی نمایش هایی که از این بازی منتشر شد کاملا بی ثباتی آن را نشان می داد. یک بازی در جهان بی روح و کاملا یکنواخت و خسته کننده(البته در نمایش بازی).حتی سبک مبارزه در جهانی که بعد از مرگ به آن وارد میشوید کاملا ساده و بدون نمایش خط انرژی و پرش هایی طولانی بدون هیچ دور خیزی که گیج میکنه گیمر رو بنظرم.به احتمال زیاد با تمام احترام به کوجیما ولی بعیده که اون بازی فوق العاده ای که انتظار داشتیم بشه.(من واقعا حس بدی دارم درباره بازی کوجیما به خودم حق میدم نقدی بکنم ولی اخه عجیب بودن نمایش های بازی واقعا) ۴۳ برای پاسخ، وارد شوید منم همین نظرو دارم ۰۱ ولی باید منتظر بودو دید ۱۰ من هم تقریبا با نظر شما موافق هستم حامد جان. کوجیما مثل استنلی کوبریک در جهان بازی هاست، تا حالا بازی بد نساخته. متال گیر ۵ هم به دلیل تکرار مراحل در بخش میانی کمی ضعیف بود اما دلیل اصلیش ممکنه مشکلات کونابی با کوجیما بوده باشه. متاسفانه من به هیچ وجه نمیتونم بگم باید چه انتظاری از این بازی داشته باشیم، اما تا جایی که تریلرهاش نشون داده، از نظر من بازی خسته کننده ای پیش رو داریم که مطمئنا به مزاج بسیاری افراد خوش نیاد. ۴۰ برای پاسخ، وارد شوید دقیقا همین طوره ۰۰ موافقم ۰۰ نمایش بیشتر
هرچقدر شخصیت و جایگاه کوجیما ثابت شده است ولی نمایش هایی که از این بازی منتشر شد کاملا بی ثباتی آن را نشان می داد. یک بازی در جهان بی روح و کاملا یکنواخت و خسته کننده(البته در نمایش بازی).حتی سبک مبارزه در جهانی که بعد از مرگ به آن وارد میشوید کاملا ساده و بدون نمایش خط انرژی و پرش هایی طولانی بدون هیچ دور خیزی که گیج میکنه گیمر رو بنظرم.به احتمال زیاد با تمام احترام به کوجیما ولی بعیده که اون بازی فوق العاده ای که انتظار داشتیم بشه.(من واقعا حس بدی دارم درباره بازی کوجیما به خودم حق میدم نقدی بکنم ولی اخه عجیب بودن نمایش های بازی واقعا) ۴۳ برای پاسخ، وارد شوید
من هم تقریبا با نظر شما موافق هستم حامد جان. کوجیما مثل استنلی کوبریک در جهان بازی هاست، تا حالا بازی بد نساخته. متال گیر ۵ هم به دلیل تکرار مراحل در بخش میانی کمی ضعیف بود اما دلیل اصلیش ممکنه مشکلات کونابی با کوجیما بوده باشه. متاسفانه من به هیچ وجه نمیتونم بگم باید چه انتظاری از این بازی داشته باشیم، اما تا جایی که تریلرهاش نشون داده، از نظر من بازی خسته کننده ای پیش رو داریم که مطمئنا به مزاج بسیاری افراد خوش نیاد. ۴۰ برای پاسخ، وارد شوید