آیا تجربه ریمستر- ریمیک بازی ها یک تجربه تکراری است؟ تجربهی یک بازی برای اولین بار، یکی از نابترین احساساتی است که هر فرد میتواند تجربه کند؛ چرا که یک بازی نو به معنی نقشی نو برای آفریدن است. تجربهی یک بازی ویدیویی، برای نخستین بار، این نقشآفرینی منحصربهفرد را در یک روایت، در یک قصه میگنجاند. قصهای که میتواند در میدان نبرد جریان داشته باشد و آدرنالین را در رگهای گیمر به جریان اندازد، یا در روستاها و قصرها و شهرهایی نمور سرک بکشد و هر گوشه از سر مخاطب را پر از وحشت کند. در ادامه این مقاله به بررسی تجربهی بازیهای قدیمی در گرافیکی نو، یعنی تجربه ریمیک یا ریمستر بازی های ویدیویی میپردازیم، پس دنیای بازی را همراهی کنید.
حال که اما چند سالی است که بازار بازسازی و عرضهی دوبارهی محصولات قدیمی با طراحی و گرافیک به روز، در صنعت بازیهای ویدیویی داغ شده، لازم است به پاسخ این سوال بپردازیم که چه بر سر آن تجربه آمده؟ آیا ریمیک- ریمستر بازیها تجربیات بازیهای ویدیویی را روی دور تکرار انداخته و فضای محتوایی این صنعت را مبتذل ساخته؟ یا تجربه ی ریمیک- ریمستر بازی های قدیمی تاثیرگذاری منحصر به خود را دارد؟
فهرست یادداشت تجربه ریمستر یا ریمیک بازی ها
ریمستر یا ریمیک بازی چیست؟
ریمیک- ریمستر چیست؟ تجلی و یکه تازی سرعت پیشرفت تکنولوژی- صنعت بازیهای ویدیویی است. در سینما نیز پدیدهی مشابهای در کمیت و کیفیت پایینتر وجود دارد. گروههایی مثل The Criterion Collection فیلمهای مطرح کلاسیک را با تکنولوژیهای ترمیم و بهینهسازی تصویر، اصطلاحا ریمستر میکنند و با کیفیتی قابلقبولتر برای مخاطب امروزی، عرضه.
بیشتر بدانید: مستند Grounded II: Making The Last of Us Part II به زودی منتشر خواهد شد
اما کمتر پیش میآید (یا من حداقل به خاطر ندارم) که فیلمی با طول عمر کمتر از بیست سال، ریمستر شده باشد. اما در صنعت بازیهای ویدیویی، ریمستر شدن یک بازی در کمتر از چهار سال پس از انتشار، به امری متداول تبدیل شده است (The Last of Us Part II).
جدا از تاثیر عمیق صنعت در تعریف بازیهای ویدیویی موضوع دیگری قابل بحث است. البته که بیشتر این بازسازیها از جنبهی اقتصادی هستند؛ مثل ریمستر بازیای که قبل از عرضه کنسولهای جدید و اصطلاحا تغییر نسل، عرضه شده، با تکنولوژیهای نسل جدید دوباره عرضه میشود.
مطلب پیشنهادی: راهنمای بازی PUBG Mobile
اما همین ریمیک/ ریمسترها هستند که گاها امکان تجربهی یک بازی نسبتا قدیمی (پانزده تا بیست سال به بالا) را فراهم میکنند؛ عناوینی مثل Resident Evil 4 (Remake) و Final Fantasy VII Rebirth.
سوال اینجاست که تجربهی دوبارهی این چنین عناوینی چقدر تازگی دارد؟ البته که برای مخاطب کهنسالتری که تجربهی بازی اصلی را داشته، نه مخاطبی که نخستین بار نسخهی ریمیک را تجربه میکند.
اول باید فاصله متن را مشخص کنیم از سیالیت و مخدوشی برخی خاطرات در حافظهی انسان، و حس نُستالُژی که از طرف دیگری چنین تجربهای، تداعی میسازد. میخواهیم ببینیم کسی که کاملا داستان و گیمپلی و طراحی و به طور کلی بازی اصلی را در ذهن دارد، (مثلا پیش از انتشار ریمیک حتی بازی اصلی را مرور هم کرده است) چه تجربهای از ریمیک خواهد داشت؟ بماند که برخی ریمیکها، برخی تغییرات داستانی دارند که حتی با آنها هم کاری نداریم.
یک قضاوت کلی از تجربه ریمیک یا ریمستر بازی ویدیویی
با یک قضاوت کلی، چنین تجربهای مرور یک داستان تکراری، از شخصیتها و وقایعی تکراری، در محبطها و طراحیهای تکراری، در قالب و گرافیکی نو، بهروز و چشمنواز است. مواردی نظیر چهرهپردازی، کیفیت بافتها، جزئیات ستینگها، پردازش نور و… تمام موارد فنی- گرافیکی بازی اصلی میتواند بسیار باکیفیتتر (نه لزوما واقعگرایانهتر) شده باشد، ولی داستان، و کلیت روایت همان است.
اطلاعات بیشتر از ریمیک بازی Resident Evil 4: رتروز
حرف غلطی نیست ولی از این نظرگاه کلی چنین برمیآید که تجربهی ریمیک- ریمستر یک بازی برای کسی که نسخهی اصلی را تجربه کرده، جدا از جذابیتهای بصریاش، کسلکننده خواهد بود. اما وقتی در هر یک از این مولفههای تشکیلدهندهی یک بازی ویدیویی ریزتر میشویم، بیشتر متوجه خواهیم شد که خردههایی به آن دیدگاه کلی وارد است.
جزئیات متفاوت، تجربهای متفاوت
این بهروزآوری فنی میتواند عملکرد فنی کلی بازی را بهبود بخشد. مثلا بازی ارجینال Dar Souls که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. مشکلات فنی آنچنان بود که پربیراه نیست اگر بگوییم تجربهی روان از بازی تا انتشار Dark Souls Remastered در سال ۲۰۱۸ میسر نشد.
اما تاثیرات ریمیک- ریمستر میتواند بسیار عمیقتر و ریشهایتر باشد. مثلا دوربین ایزُمتریک بازیهای Resident Evil ارجینال و دو و سه، در ریمیکهای این عناوین به دوربینهای سومشخص ورای شانه تبدیل شده بودند. تغییری که حتی ژانر بازی را هم تا حدی تحت تاثیر قرار میدهد و بدون شک در بخشیدن رنگ و رویی نو به تجربهی مخاطب، سهم بهسزایی خواهد داشت.
۱۰ بازی برتر دهه ۲۰۱۰ به انتخاب دنیای بازی
این تاثیرات و تفاوتات ریز در جزئیات المانهای فنی- گرافیکی ریمیک- ریمستر بازیها، کلیت تجربهی گیمر را تحت تاثیر قرار میدهد. شاید داستان تکراری باشد (که در برخی ریمیک- ریمسترها داستان هم تغییرات ریز یا حتی درشتی پیدا میکند.) ولی روایت (تجربهی) آن بازی برای مخاطب تکراری نخواهد بود. حس نستالژی به کنار، کیفیت لیان در Resident Evil 4 نسخه ۲۰۰۴ کجا و کیفیت او در Resident Evil 4 نسخه ۲۰۲۳ کجا.
جمعبندی تجربه ریمیک- ریمستر بازی ها
البته این اثبات منحصر به فرد بودن تجربهی ریمیک- ریمستر، به معنی تایید سودجویی برخی شرکتها از این پدیده نیست. با توجه به سرعت پیشرفت صنعت- تکنولوژی بازیهای ویدیویی، بهروزآوری و بازانتشار بازیای که حداقل دو نسل یا ده- پانزده سال از انتشار نسخهی اصلی آن گذشته، معقول میتواند باشد. اما برخی ریمیک- ریمسترها تنها با فاصلههایی نظیر چهار سال منتشر میشوند که مشکوک به پیچاندن خلاقیت برای پول بیشتر هستند.
این بود مختصر یادداشت بر تجربه ی ریمستر- ریمیک بازی ها. نظر شما در مورد ماهیت چنین تجربههایی چیست؟ آیا با جریان ریمیک- ریمستر بازی در صنعت بازیهای ویدیویی موافق هستید؟ نظرات خود را با دنیای بازی در میان بگذارید.
سلام
مقاله خوب و جالبی بود
در پاسخ به سوال مقاله از نظر بنده برای عناوین ریمیک خیر تکرار نیست حتی اگر بازی خوش ساخت با نسخه اصلی نباشد
ولی ریمسترها کلا تکراری می باشد . چون فقط کیفیت بافت ها گرافیکی اورجینال بازی افزایش پیدا کرده ولی
همان تکرار برای یک عنوان شاهکار
آیا تجربه ناخوشایندی ست ؟ قطعا خیر