بر هیچ گیمری پوشیده نیست که فرانچایز سولز(Souls) چه اثراتی بر صنعت ویدئو گیم گذاشته است. سری بازی که با نوآوریهای فراوان و درجه سختی بسیار بالا توانست خود را تبدیل به یک ژانر مستقل برای بازیهای آینده کند. اما سوال و بحثی که در بین بسیاری از هواداران سولز پیش میآید این است که بهترین بازی از این سری کدام است؟ در مقاله ردهبندی بهترین بازی های سولز در بخش مقالات بازی وبسایت دنیای بازی به این سوال پاسخ داده میشود، پس با ما همراه باشید.
فهرست محتوا
ردهبندی بهترین بازی های سولز | برای مردن آماده شو!
در سال ۲۰۰۹، استودیوی فرامسافتور(FromSoftware) دست به اقدامی زد که نهتنها فراتر از انتظارات بود، بلکه کمتر کسی حتی میتوانست پیامدهای شگرف آن را پیشبینی کند. در دورانی که بیشتر بازیها به سمت و سوی قابل دسترستر و آسانتر بودن حرکت میکردند، آقای میازاکی(کارگردان سری بازیهای سولز) به همراهی شرکت سونی توانستند بازی ارواح اهریمن(Demon’s Souls) را خلق و تمام گیمرهای دنیا را با درجه سختی بیرحمانه آن خرد و خاکشیر کنند.
بازی نامبرده با موجی چنان مثبت از سوی منتقدان و بازیبازان روبهرو شد که به نقطه آغازینی برای مجموعهای از عناوین تبدیل گشت. این آثار، با حفظ اتمسفر گیرا و داستانسرایی بینظیر بازی اولیه، میراثی ماندگار به نام مجموعه بازیهای سولز را پدید آوردند. تک تک بازیهایی که در دسته برترین بازیهای سری سولز قرار میگیرند جزو بهترین بازیهای ساخته شده در تمام تاریخ بوده و میتوان برای توصیفشان از واژه «شاهکار» استفاده کرد.
و اما بحثی که گاها در بین هواداران پروپاقرص این آثار پیش میآید این است که بهترین عنوان در ردهبندی بهترین بازی های سولز کدام است؟ در واقعیت پاسخ دادن به چنین سوالی کاری بس دشوار بوده و همواره اختلاف نظرهای فراوانی درمورد آن وجود دارند. اما در لیست برترین بازی های سولز سعی شده تا با بررسی تمام نکات تأثیر گذار در این انتخاب سخت، پاسخی نهایی که شاید بیشتر هواداران این مجموعه با آن موافق باشند برای این سوال یافت.
سولز بودن یا نبودن، مسئله این است!
اصلا به کدام بازی ساخته شده توسط فرامسافتور میتوان افتخار عضویت در باشگاه سولزها را داد؟ پاسخ به این سوال ساده است؛ به شرطی که تعریف آن را بهخوبی بدانیم. بهطور کلی از تمام بازیهای با پسوند سولز همانند Demon’s Souls و Dark Souls میتوان بهعنوان مهمترین و اصلیترین اعضا این مجموعه بازیها یاد کرد. اما هستند عناوین دیگری که آنقدر المانهای بهکار رفته در آنها نزدیک به این بازیهاست، که اگر با نگاهی گذرا به آنها نظر بیاندازیم بهسختی میتوان آنها را از بازیهای اصلی سولز تفکیک کرد.
بههمین منظور، تمام طرفداران اینگونه بازیها، همهی عناوین اینچنین را فارغ از داستان و یا جهانی که بازی در آنها اتفاق میافتد در کنار یکدیگر و به عنوان مجموعه بازیهای سولز (و گاهی سولزبورن) قرار میدهند. خب همانطور که مشخص است تقریبا نیمی از این عناوین هیچ پسوند سولزی در القاب خود نداشته و نخواهند داشت و طبیعتا باید فرانچایزی جداگانه در نظر گرفته شوند اما خب این اتفاق نمیافتد و ما چه کسی هستیم که قضاوت کنیم؟!
اما قبل از سر زدن به لیست برترین بازی های سولز باید گفت که بهطور کلی هر بازی از فرامسافتور که اتمسفری تاریک، روایت داستانی غیرمستقیم و درجه سختی بیرحمانهای داشته باشد ناگزیر به این دستهبندی ملحق شده و آماده میشود تا جان گیمر بخت برگشته را بستاند. البته نباید از این نکته غافل شد که استودیوی فرامسافتور در تمام این بازیها عناصری پیونددهنده قرار داده است که ارتباط آنها با یکدیگر را آشکار میسازد و انکار «یک مجموعه بودن» این عناوین را بسیار دشوار میکند.
ردهبندی بهترین بازی های سولز | نکاتی که باید به آن توجه کرد
فکر میکنم برای جلوگیری از ایجاد سوءتفاهمها و اختلاف نظرهای شدید که در نهایت موجب مورد هدف قرار داده شدن این نویسنده و کشته شدن او میشود باید نکات زیر را در نظر گرفت:
- کسب رتبه بهتر در لیست برترین بازی های سولز سندی بر پیشتاز بودن عنوان مذکور نسبت به دیگران نبوده و این لیست برگرفته از نظر شخصی و بررسیهای نویسنده است.
- سعی شده تا نظرات هواداران این مجموعه در ردهبندی بهترین بازی های سولز نقش داشته باشند.
- وجود سکیرو(Sekiro) در این لیست را به بزرگی خودتان ببخشید، نتوانستم خود را راضی به حذف آن از لیست برترین بازی های سولز کنم.
- خیلی سخت نگیرید و هنگام عصبانیت از دیدن رتبه بازی محبوبتان صرفا بر خاطرات خوشتان تمرکز کنید!
شاید برایتان سوال پیش بیاید که پس بستههای الحاقی(DLC) محبوب ما چرا در این لیست نیستند؟ باید گفت که این مقاله صرفاً بر بازیهای اصلی متمرکز شده و لیست بهترین دیالسیها را میتوانید در مقاله بهترین دیالسیهای فرامسافتور مشاهده کنید.
۷. ردهبندی بهترین بازی های سولز | ارواح تاریک ۲(Dark Souls2)
شاید با دیدن ارواح تاریک ۲ در این جایگاه تعجبی نکنید، چرا که بسیاری از طرفداران دوآتشه دست به دست یکدیگر داده و از این بازی بهعنوان «بلک شیپ یا نخاله» مجموعه یاد میکنند. اما این در حالی است که منتقدین چیزی خلاف آن را باور داشته و با دادن نمرهای بالا، آن را دومین بازی برتر در این مجموعه پنداشتهاند. اما روی هم رفته به هیچوجه نمیتوان این بازی را ضعیف و یا بد تلقی کرد و همچنان با یک شاهکار طرف هستیم.
دومین نسخه از بازیهای اصلی سری سولز با سفر به سرزمین Drangleic، از سرزمینهای آشنای قبلی فاصله گرفته و ما را به جهانی تازه و ماجرایی جدید برد. در نگاه نخست این فاصله و عدم ارتباط به داستان شماره قبلی کمی به مذاق بازیکنان خوش نیامد؛ تا اینکه با پیشرفت در داستان و همچنین ارائهی بستههای الحاقی، پیوند این سرزمین و داستان جدید با مکانها و ماجراهای آشنای گذشته شاهد پیشبرد بیشتر داستان کلی سری سولز بودیم.
المان دیگری که باعث شد هواداران این مجموعه چندان روی خوشی به ارواح تاریک ۲ نشان ندهند، اضافه شدن عنصر Adaptability به منوی ارتقا مهارت شخصیت اصلی بود که باعث میشد سرعت انجام برخی فعالیتها همچون درمان کردن خود بهوسیلهی فلاسک استوس افزایش یابد. شاید در نگاه اول مورد جالبی بهنظر بیاید، اما در عمل به معنی کاهش سرعت کلی به قدرت رسیدن شخصیت بازی و در نتیجه کند شدن روند پیشرفت بود.
در کنار موارد گفته شده، طراحی باسفایتهای نهچندان جذاب نیز تیر خلاصی بود بر پیکره بیجان یک سولز پلیر که معنی زندگانی را در شکست دادن غولهای جذاب و پرچالش میبیند. البته از حق نگذریم تمام این موارد تنها در مقایسه با دیگر عناوین موجود در این سری «ضعف» محسوب شده و در مقیاس کلی با یک بازی جذاب و چالشبرانگیز و داستانی زیبا طرف هستیم که ساعات جذابی برایتان خواهد ساخت.
۶. ردهبندی سولز های برتر | ارواح تاریک ۱(Dark Souls 1)
در سال ۲۰۱۱ میلادی و پس از موفقیت بازی ارواح اهریمن، اولین نسخه از ارواح تاریک که دنبالهای روحانی برای آن محسوب میشود منتشر شد و در همان نگاه نخست با فریبندگی زیاد خود دل خیل عظیمی از گیمرهای جهان را بدست آورد. این بازی که شروعکنندهی داستان کلی سری است توانست با روایت زیبایی از داستانی جذاب جای پای خود را بهعنوان یک موفقیت کامل در صنعت ویدئو گیم محکم کند.
داستان بازی از جایی شروع میشود که با دیدن میانپردهای جذاب، تاریخ آغاز «عصر آتش» برایتان به تصویر کشیده شده و شاهد روشن شدن «نخستین شعله» خواهید بود. حال پس از گذشت تقریبا هزار سال شعله رو به خاموشی رفته و نفرینی بر سرنوشت انسانها قرار داده شده است. شما بهعنوان یکی از همین انسانها باید در جستجوی سرنوشت خود برآیید و بار دیگر عصر آتش را از فرو رفتن در خاموشی نجات دهید.
در ابتدا، ارواح تاریک ۱ تنها بر روی کنسولها منتشر شد و دل پیسی پلیرها را حسابی سوزاند. اما پس از مدتی و با انتشار نسخهی «برای مردن آماده شو»(Prepare to die) نه تنها باعث خوشحالی آنها نشد، بلکه با پورت بسیار بدی که بر روی آن انجام گرفته و باعث ایجاد مشکلات فنی زیادی شده بود بار دیگری داغ بر دل آنها گذاشت. درست است که بعدها با انتشار پچهای مختلف این مشکلات تا حدودی رفع شدند، اما خاطرات تلخ مواجه شدن با چنین مشکلاتی از دل تاریخ پاک نشد.
ارواح تاریک ۱ علیرغم مشکلاتی که در انتشار خود برای پلتفرمهای مختلف داشت توانست با طراحی مراحل به یادماندنی و باسفایتهای جذاب و خاطرهبرانگیز و همچنین گاهی اعصاب خردکن (راستی Bed of Chaos سلام میرساند!) نقشی زیبا بر خاطرات تک تک طرفداران این سری بازی حکاکی کند که تجربه آن را تبدیل به یکی از واجبات کرده است.
حال که به لطف پیشرفت تکنولوژی به نسخه ریمستر شده آن دسترسی دارید چه بهتر است که هرچه زودتر دستبهکار شده و به تجربهی آن بنشینید و از دلیل حضور این عنوان در لیست برترین بازی های سولز آگاه شوید.
۵. ردهبندی بهترین بازی های سولز | بازی Sekiro: Shadows Die Twice
خب، بیاید صادق باشیم، این بازی تقریبا هیچ ربطی به سری سولز و فضاهای آن و حتی گیمپلی آن ندارد و اصولا نباید در لیست ردهبندی بهترین بازی های سولز جایی داشته باشد. اما اگر کمی آسان بگیریم خواهیم دید که با عنوانی طرف هستیم که از درجه سختی بسیار بالا (بالاترین در تمام سری) و داستانی گیرا و عمیق از سوی استودیوی فرامسافتور و آقای میازاکی طرف هستیم؛ پس با کمی ارفاق میتوانیم این بازی فوقالعاده را در دل این لیست برترین بازی های سولز بگنجانیم.
برخلاف بازیهای دیگر موجود در این مجموعه، سکیرو یک اکشن ماجراجویی ناب واقع در ژاپن دوره سنگوکو است که گیمپلی آن حول محور کاوش، مخفیکاری و مبارزات تن به تن پرسرعت و نفسگیر میچرخد. کاتانای شما و بازوی مصنوعی(Prosthetic Arm) چندکارهتان تقریبا تنها ابزارهایی هستند که برای مواجه با دشمنان خود و غولآخرهای هیجانانگیز این بازی دارید و این دقیقا چیزی است که این عنوان را تبدیل به دشوارترین ساخته فرامسافتور کرده است.
در این بازی شما کنترل یک شینوبی بهنام گرگ(Wolf) را در دست گرفته و وظیفهی حفاظت از ارباب جوانی را دارید که از ارثیه خونی جادویی و گرانبهایی بهره برده است. گنیچیرو (Genichiro)، جوانترین ارباب خاندان آشینا (Ashina)، برای نجات سرزمین رو به زوال خود به دنبال همان میراثی است که در بازی با نام ارثیه اژدها (Dragon Heritage) شناخته میشود. او در این مسیر هیچگونه رحمی نشان نمیدهد و بیهیچ تردیدی به هدفش پایبند است.
برای غنیتر شدن هرچه بیشتر این بازی، سازندگان آن بهشدت از آیین بودایی و فلسفه آن الهام گرفتهاند. در سراسر بازی با مفاهیم عمیق و پیچیدهای روبهرو خواهید شد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها عبور کرد. همچنین به رسم تمام بازیهای سولز و آثار آقای میازاکی در تمام طول بازی با شخصیتهای فرعی زیادی مواجه خواهید شد که نه تنها هرکدام از آنها داستانی جذاب و گاهی تاریک را روایت میکنند، بلکه میتوان بهوسیلهی گفتگو با آنها و همچنین خواندن توضیحات آیتمهای داخل بازی (بله، درست مثل یک سولز واقعی!) به ابعاد و لایههای عمیقتر داستان پی ببرید.
۴. ردهبندی بهتری بازی های سولز | ارواح تاریک ۳(Dark Souls 3)
و اما انتخاب بعدی در لیست برترین بازی های سولز چیزی نیست جز آخرین نسخه مجموعه اصلی ارواح تاریک که نه تنها حسن ختام داستان اصلی بازی بوده، بلکه این کار را به بهترین نحو ممکن انجام میدهد. بازگشت آقای میازاکی بهعنوان کارگردان اصلی سری پس از نسخه قبل اتفاق مبارکی بود که کشتی گاها طوفاندیدهی ارواح تاریک را به ساحل آرامش رساند.
در این نسخه از ارواح تاریک برمیگردیم به اسامی و سرزمینهای آشنای قبلی که در نسخه اول با آنها خاطرهسازی کردیم (اگر بتوان مردن پیاپی و شکنجه شدن توسط باسها را خاطره گذاشت). حوادث بازی پس از گذشت سالیان دراز از اتفاقات شماره اول و دوم بازی رخ داده که در آن شاهد نزدیک شدن دوبارهی دنیا به عصر تاریکی هستیم و بار دیگر شخصیت اصلی موظف است تا جان دوبارهای به «شعلهی نخستین» بدهد.
گیمپلی بازی دارک سولز در این عنوان به اوج تکامل خود رسیده و با وام گرفتن اکشنی سریع از بازی Bloodborne، دست گیمر را در انتخاب سبک بازی مورد علاقهاش بازتر میگذارد. سلاحها و جادوهای بازی به بالاترین حد تنوع خود رسیده و با نوآوریهای دیگری در مکانیکهای اصلی بازی شاهد رقص هرچه زیباتر Ashen One (لقب شخصیت اصلی در این شماره) با باسها و دشمنان ریز و درشت هستیم. درست است که اغلب در نتیجه چنین رقصی صفحه نمایش بازیکن بخت برگشته خرد میشود، اما نمیتوان منکر لذت فراوان آن شد.
در طول مسیر بازی به بسیاری از سوالات همیشگی در ذهن طرفداران سری پاسخ داده شده و میتوان اطلاعات شگفتانگیزی را بخصوص از دیالسیهای منتشر شده برای این عنوان بدست آورد. همانند همیشه شاهد دیالوگها، انپیسیها، خطوط فرعی داستانی و مفاهیم فلسفی عمیقی نسبت به مسائل انسانی و آفرینش و هستی شاهد هستیم که مو به تنتان سیخ میکنند. روی هم رفته با عنوانی طرف هستید که علاوه بر اینکه شما را سرگرم کرده و حتی عذابتان میدهد، قرار است برای خود خانهای زیبا و همیشگی در قلب و روحتان بسازد.
۳. ردهبندی بهترین بازی های سولز | ارواح اهریمن(Demon’s Souls)
عنوانی که تمام این ماجرا را آغاز کرد. اولین نسخه از سولزهای کنونی و عنوانی که تبدیل به بخش جدایی ناپذیری از صنعت ویدئو گیم تبدیل شد. بازی بعدی در ردهبندی بهترین بازی های سولز چیزی نیست جز ارواح اهریمن دوسداشتنی که با چالشهای فراوان و بیرحمانهاش به روش پلیدانهای قلب خیلی از گیمرها را دزدید. تمام نسخههای بعدی موجود در این لیست بر سنگ بنای این بازی نهاده شده و آسمانخراش باشکوه «سولز» را به عرش رساندند.
داستان از این قرار است که بهدلیل استفاده نادرست و بیش از حد انسانها از نوعی از جادو به نام هنرهای روح(Soul Arts) سرزمین Boletaria توسط موجودی باستانی به نام The Old One قرار گرفته است. مهای عجیب به طرز گستردهای در همهجا پراکنده شده و در نتیجه آن اهریمنان زیادی قدم به این سرزمین گذاشتهاند. وظیفه بازیکن، بهعنوان یک قهرمان، یافتن منشأ اصلی تمام این مشکلات، یعنی The Old One، و شکست دادن او با بازگرداندنش به خواب است.
بازی ارواح اهریمن با ارائهی گیمپلیای بینظیر در نوع خود و ایجاد سبک بهخصوصی از داستانسرایی که به غرق شدن هرچه بیشتر بازیکن در دنیای بازی میانجامد تبدیل به بذری شد که درختی نوین از سبک و سیاق طراحی بازی را به صنعت ویدئو گیم هدیه میدهد. تمام این اتفاقات موجب ایجاد سبک «سولز مانند»(Souls-like) شد که امروزه بسیاری از عناوین جدید با بهرهگیری از المانهای موجود در سری سولز سعی در تکرار موفقیتهای آنها را دارند و میتوان از این بازی به عنوان گل سر سبد لیست برترین بازی های سولز یاد کرد.
سالیان سال گذشت تا بازیکنان سرتاسر جهان پذیرفتند که قرار نیست این بازی محشر بر روی پلتفرمهای دیگری جز پلیاستیشن۳ منتشر شود تا اینکه خبرهای بازسازی آن به گوش رسید. درست هنگامی که همگی حسابی سر ذوق آمدند شرکت سونی با خونسردی کامل در عین بیرحمی که امضای سری سولز محسوب میشود، تیر خلاصی بر پیشانی گیمرهای سراسر جهان زده و عنوان انحصاری خود را در آغوش خویش نگهداشت و نسخه بازسازی شده ارواح اهریمن تنها برای پلیاستیشن۵ به عنوان یکی از عناوین «هنگام عرضه» برای این کنسول منتشر شد.
۲.ردهبندی بهترین بازی های سولز | Elden Ring
آخرین بازی منتشر شده در دستهبندی بازیهای سولز، عنوانی که نه تنها بسیاری از جوایز مختلف را درو، بلکه تمام جامعهی بازیباز را به خاک و خون کشید و همه را شگفتزده کرد. بازی Elden Ring را میتوان جمعبندی نهایی تمام فاکتورهای موجود در عناوین حاضر در این لیست دانست. دقیقا یکی از دلایلی که میخواستم بازی سکیرو نیز در این ردهبندی حضور داشته باشد، حضور مکانیکهای پرش و مخفیکاری واقعی از بازی مذکور در الدن رینگ است. بهطور کلی اگر میخواهید بدانید «سولز» به چه معناست میتوانید با تجربهی این بازی، به نوعی تمام عناوین دیگر را تجربه کنید!
به رسم گذشته که با انتشار هر عنوان جدیدی از این سری شاهد معرفی مکانیکهای مختلف گیمپلی به موارد گذشته بودیم، الدن رینگ نیز با بههمراه آوردن محیطی وسیع و کاملا جهانباز نفس تازهای به ششهای خستگیناپذیر سری هدیه داد. درست است که این موضوع موجب کاهش چشمگیر سختی بازی نسبت به پیشینیان خود داشت، اما چیزی از لذت تجربهی این بازی خوشساخت نمیکاهد. جهانی بزرگتر در این نسخه، مصادف شد با برد وسیعی از سلاحها و جادوها و همچنین المانهای جدیدی همچون Spirit Ashes و Ashes of War که گیمپلی این عنوان را به نهایت تنوع و زیبایی رساندند.
در تمام طول بازی شاهد تنوع بسیار زیادی از دشمنان، مینی باسها و غولآخرهای مختلف خواهید بود که سعی در خرد کردن تمام استخوانهای موجود در بدنتان دارند. درست است که از کاهش درجه سختی بازی حرف زدیم، اما این موضوع بدان معنی نیست که با باسهای دمدستی و پیش پا افتادهای طرف هستید؛ کاملا برعکس، باسهایی که در این بازی با آنها مواجه خواهید شد، جزو دشوارترین دشمنان تمام سری هستند و دمار از روزگارتان در خواهند آورد!
درمورد داستان باید گفت که تقریبا همانند گذشته با پایه و اساسی همیشگی برای سری سولز (قهرمانی بی نام و نشان به سراغ اربابان و خدایان و اساطیر رفته و پس از شکست دادنشان و تصاحب قدرت و یا پشت کردن به آن، عصر جدیدی را آغاز میکند.) طرف هستیم. اما این بار با همراهی نویسندهی مشهور آمریکایی جرج.آر.آر.مارتین (نویسند رمان نغمهی یخ و آتش) شاهد افزایش شاخ و برگ و پیچشهای داستانی فراوان و مفاهیم الهی و انسانی مختلفی هستیم که پیبردن به یکایک آنها تجربهای به یاد ماندنی و لذت بخش است.
۱. ردهبندی بهترین بازی های سولز | Bloodborne(حملشده در خون)
بله و باز هم بله! هم واقعا از نظر اینجانب بلادبورن بهترین بازی حاضر در تمام سری است و هم نتوانستم به شیطان درونم برای قراردادن محبوبترین بازیام برای تمام دوران در جایگاه نخست لیست برترین بازی های سولز نه بگویم! در سال ۲۰۱۵ و یک سال پس از عرضه ارواح تاریک ۲ و درحالی که کنسول تازهنفس پلیاستیشن ۴ سعی داشت تا بازار را از رقبا بگیرد، سونی برگ برندهای رو کرد که تا همین حالا هم همچنان خواستاران زیادی دارد. انحصاری جدید سونی یعنی بلادبورن با اتمسفری تازه و بازگشت آقای میازاکی پیشنهادی بود که نمیتوان آن را رد کرد!
در این بازی شما به شهر یارنام سفر کرده و به جستجوی درمانی برای بیماری خود میپردازید. برخلاف دیگر عناوین سولز، وقایع این عنوان و داستان آن در حال و هوای انگلستان ویکتوریایی بهوقوع میپیوندند و طراحی تاریک و گوتیک آن چنان حس غریبگی و وهمآلودی به شما القا میکند که این بازی نقشآفرینی را به ژانر وحشت نیز نزدیکتر کرده است. فاصله گرفتن از زرههای درخشان و ورود سلاح گرم به بازی و همچنین مشاهده مکانیسمهای مختلف حس نزدیکی زمانی در مخاطب ایجاد کرده که به باورپذیرتر شدن هرچه بیشتر جهان این بازی کمک شایانی میکند.
بر کسی پوشیده نیست که مانگای Berserk همواره الهامبخش آقای میازاکی برای طراحی بازیهای سری سولز بوده و در جایجای هرکدام از این عناوین میتوان نشانهها و شباهتهای فراوانی بین این دو فرانچایز محبوب پیدا کرد. اما در بازی بلادبورن، علاوه بر برزرک شاهد استفاده از ایدههای دلهرهآور آثار اچ.پی.لاوکرفت و اثر مشهور او The Shadow Over Innsmouth و بهطور کلی افسانهی Cthulhu هستیم که وحشت کیهانی و هراس از ناشناختهها را به تک تک سلولهای مغزتان تزریق میکند.
در این بازی میتوانید انواع مختلفی از سلاحهای سرد و گرم را بهکار بگیرید و دشمنان خود را تکهتکه کنید. نکته جالبی که بعدها در بازیهای دیگر مجموعه نیز شاهد چیزی مشابه با آن بودیم قابلیت تغییر شکل و کاربری سلاحهای سرد بازی است که میتوانید با توجه به سبک بازی مورد علاقهتان از آنها بهره ببرید. بهطور مثال یکی از سلاحهای مورد علاقه من (که در ابتدای بازی دریافت میکنید) نوعی عصاست که در حالت دوم تبدیل به شلاقی از به هم پیوستن تیغهایی برنده میشود و نمیتوانید تصور کنید اولین باری که با آن مواجه شدم چه حجمی از لذت و هیجان را تجربه کردم.
ادوات جنگی گرم نیز دارای کاربردها و تنوع فراوانی هستند. هرآنچه دل شما بخواهد، از یک پیستول ساده گرفته تا یک توپ دستی در اختیارتان قرار میگیرد و میتوانید بنا بر موقعیتی که در آن بوده و دشمنی که با آن مواجه هستید از آنها استفاده کنید. کاربرد اصلی سلاح گرم اما فلج کردن دشمن و آمادهسازی برای یک Visceral Attack جانانه است. تمام موارد گفته شده و همچنین قابلیت بازگشت نوار جان بهوسیلهی حملهی سریع بلافاصله پس از ضربه خوردن، شما را دعوت به یک مبارزه سریع و خونین میکنند.
دلیل برتری بلادبورن نسبت به سایر بازیهای موجود در لیست برترین بازی های سولز از نظر بنده و خیلیهای دیگر این است که با وجود وام گرفتن بیشتر وجودیت ارواح تاریک، قرار نیست حس کنید که در حال تجربهی یک سولز دیگر صرفا در محیطی جدید هستید. همچنین داستان و لایههای عمیق روانشناختی آن، طراحی چشمنواز و نوآوریهای جذاب همگی عواملی هستند که این بازی را تبدیل به شاهکاری بیبدیل کردهاند و مجموعهای از این دست اقدامات بود که بازی Bloodborne در رتبه اول لیست برترین بازی های سولز قرار بگیرد.
ردهبندی بهترین بازی های سولز | سخن آخر
حال که به پایان ردهبندی بهترین بازی های سولز رسیدهایم باید گفت که فارغ از تمام سخنان گفته شده و رتبههایی که به هرکدام از این بازیهای جذاب داده شده است، تمام آنها شایستهی ستایش همیشگی بوده و لایق این هستند که از یکایک آنها به عنوان یک شاهکار یاد کرد. تمام این عناوین به ما آموختند که بدون ممارست و پشتکار و تلاش دائمی بدون تسلیم شدن هیچگاه نمیتوانیم موانع مختلف زندگی را از پیش روی خود برداشته و تبدیل به اربابی قدرتمند در عصری نوین شویم.
ممنون از نگاه همیشگی شما همراهان فوقالعادهی وبسایت دنیای بازی. این بود ردهبندی بهترین بازی های سولز با تمام کاستیهایش. آیا با این رتبهها موافق هستید؟ نظرات گرانبهای خود را با ما درمیان بگذارید.