۱۲ بازی با پایان تاثیرگذار و به یادماندنی

در ۱۴۰۱/۰۶/۱۵ , 20:25:12

همانطور که همه‌ی شما دوستان می‌دانید، دنیای بازی‌های ویدیویی تنها یک فضای خیالی نیست؛ برخی از بازی‌ها می‌توانند تاثیری ژرف در طرز فکر و روحیه بازیکن داشته باشند و این تأثیر گاهی تا مدت‌ها در زندگی فرد باقی می‌ماند. حتماً شما هم با دیدن سکانس‌های پایانی برخی از این بازی‌ها لحظات خوشحالی را تجربه کرده‌اید، خندیده و یا حتی اشک ریخته‌اید. در این مقاله به معرفی ۱۲ بازی با پایان تاثیرگذار و به یادماندنی می‌پردازیم.

۱۲. کاپیتان خسته؛ Call Of Duty: Modern Warfare 3

جنگ نا برابری است؛ بهترین یار و دوست همیشگی‌اش کشته شده و اکنون خودش است و این بار سنگینی که بر دوش می‌کشد.

“ندای وظیفه:جنگاوری نوین ۳” یکی دیگر از بازی‌های پرطرفدار سری ندای وظیفه بود که پایان‌بندی نسبتا خوب و البتّه تاثیرگذارش خیلی‌ها را تحت تاثیر خود قرار داد؛اگر چه از آن اتقادات زیادی به عمل آمد امّا ما به آن‌ها کاری نداریم و تنها به پایان این بازی خاطره انگیز اشاره‌ای خواهیم کرد.

کاپیتان پرایس،به همراه دوست و یار همیشگی‌اش یعنی مک‌تاویش به شدّت به دنبال نابودی مکاروف هستند تا از یک جنگ بی‌رحمانه و کشتاری خونین جلوگیری کنند؛امّا پس از مرگ مک‌تاویش در جریان یک بمب‌گذاری پرایس بار سنگینی را بر دوش خود احساس می‌کند؛باری که هم شامل انتقام مرگ دوستش است و هم جلوگیری از یک جنگ دیگر.

این کاپیتان خسته پس از جست و جو‌های فراوان محل مخفی شدن مکاروف را در یک هتل می‌یابد و خیلی سریع خود را به آن‌جا می‌رساند و پس از یک نبرد سخت و نفس‌گیر مکاروف را به دار می‌آویزد تا هم انتقام مک‌تاویش را گرفته باشد و هم از یک جنگ جلوگیری کرده باشد؛هر چند او برای کشتن مکاروف تاوان زیادی را پرداخت.

پرایس خسته می‌نشیند؛خسته‌تر از همیشه؛دردمند‌تر از همیشه و…سیگار دوست داشتنی خودش را از جیبش در می‌آورد،تق..تق..تق! فندک در سوّمین مرتبه تلاش پرایس روشن می‌شود.این مشکل در اولین جنگ جهانی حل نشد؛در دوّمین هم نشد؛امّا سومّین جنگ جهانی آتش عدالت را روشن کرد…

۱۱. مکس پین یک؛ پایان یک کابوس

بی شک می توان یکی از تاثیر گذار ترین پایان های متولد شده در دنیای بازی های رایانه ای را برای نخستین شماره از سری مکس پین دانست.همان طور که میدانید در انتها صحنه ی نخست بازی دوباره به نمایش در می اید.شهر نیو یورک بر ای مکس تبدیل به یک جهنم تیره شده است. او وارد محل استقرار قاتل همسر و فرزندش شده و در ان جا تلاش می کند خود را به وی برساند.اما دوست با وفا ی مکس توسط یک گلوله کشته شده و مکس از این بابت بسیار متاثر می شود.قاتل وارد پشت بام شده و تلاش می کند با هلی کوپتر فرار کند. اما مکس به سرعت خود را به وی می رساند.دیالوگ این صحنه واقعا جای گفتن دارد.مکس:تو فرزند و همسر مرا کشته ای و حال می خواهی فرار کنی؟ و با شلیک کردن به دکل ساختمان باعث توقف هلی کوپتر شده و انتقام شیرین خود را از این انسان بی رحم می گیرد.حال بازی به صحنه ی نخست باز می گردد.پلیس نیو یورک به صحنه رسیده و مکس را دستگیر می کند.اما مکس هر گز از این بابت ناراحت نیست و با لبخند زیبا یی خشنودی خود را از انتقامی که گرفته است به نمایش می گذارد و به یک کابوس سه ساله پایان می دهد.

۱۰. چرخ‌های جنگ ۳؛در غم دوری از پدر

در ادامه ی نبرد با لو کاست ها,مار کوس وارد مکان مقدس Azura می شود.در ان جا وی با خیل بزرگی از دشمنان در جست و جوی پدرش مقابله می کند.زمانی که پس از سال ها نزد پدرش می رسد, ادام(پدر مارکوس)به سرعت توضیح می دهد که نوعی دستگاه اختراع کرده که میتواند با ایجاد موج به زندگی موجودات بی رحم لوکاست خاتمه دهد.اما پیش از ان که این کار را انجام دهد شیشه ی عمرش به پایان رسیده و برای همیشه از دنیای فانی وداع می کند.پس از ان دستگاه شروع به فعالیت کرده و به زندگی نفرت بار لوکاست ها خاتمه می دهد.اما مارکوس که پس از سال ها سوختن و ساختن در زندان و غم دوری از پدر ارزو داشت دوباره با وی ملاقات کند, بدون حتی یک بدرود برای همیشه از دیدن وی محروم می شود.حال سیاره ی Sera بدون لوکاست ها طعم دیگری برای مارکوس دارد.پس از از دست دادن پدر و بهترین دوست, در نهایت به ارزوی خود رسیده و صلح و ارامش را در میان انسان ها برقرار می کند.اما همواه به فکر لحظات دوری از پدر و ارزوی دیدن دوباره ی وی خواهند ماند.

۹. وقتی همه می‌میرند؛ Call Of Duty: Modern Warfare

پس از یک تعقیب و گریز داغ اعضای گروم موفّق می‌شوند پسر ایمران را که می‌تواند اطّلاعات زیادی به آن‌ها بدهند در یک پشت بام به دام می‌اندازند،امّا پسر ایمران زاخائف روس خودکشی می‌کند و پس از این اتّفاق پدرس تیم جنگنده را به کشتن و انتقامی سخت تهدید می‌کند.

هدف اصلی پرایس و مک‌تاویش و دیگر اعضای تیم جنگنده این بار به دام انداختن زاخائف بود که پس از خودکشی پسرش کار آن‌ها گره خورد و آن‌ها مجبور شدند از راه دیگری ادامه دهند.

اعضای گروه پس از مدّتی در جریان یک عملیات موفّق می‌شوند موشک‌هایی که ایمران زاخائف فعّال کرده بود را غیر فعّال کنند و سریعا فرار کنند،امّا در میان راه هلکوپتر سربازان ایمران پل مقابل راه اعضای گروه را می‌شکند و اعضای گروه سرنگون می‌شوند؛زاخائف برای گرفتن انتقام حتّی نمی‌گذارد سربازانش این کار را انجام دهند؛یک راست خودش به سراغ اعضای گروه می‌رود.

خیلی سخت است که یکی از با تجربه‌ترین و مقاوم‌ترنی اعضای گروه همانند Gaz بی‌رحمانه به دست زاخائف و آن هم در مقابل دید دیگر اعضای گروهش کشته شود؛پرایس با دست زخمی خودش به سختی اسلحه را به سوی سوپ پرتاب می‌کند،اعضای گروه یکی پس از دیگری در حال نابودی هستند؛سوپ جانی در تن ندارد که ماشه را فشار دهد؛تمام نیرویی که دارد را در انگشت خود خالی می‌کند و هم‌زمان با شلّیک او،هلیکوپتر یاران به کمک شما می‌آیند؛امّا اکنون دیر است،خیلی دیر…

۸. GTA IV انتقام تلخ

بازی GTA IV توانست با خلاقیت بازی سازان ماهر راک استار موفقیت خوبی کسب کند.بی شک طرفداران این بازی اخرین لحظات ان را هرگز فراموش نمی کنند.نیکو اگر به معامله جواب مثبت دهد, تنها خویشاوند خود یعنی رومن را در یکی از بهترین روز های عمرش از دست می دهد.نیکو که کودکی خود را بسیار سخت و طاقت فرسا در زمان جنگ گذرانده است, دوست ندارد که بار دیگر طعم تلخ از دست دادن بهترین کسانش را بچشد.اما بار دیگر چاره ای ندارد.به هر حال ادامه می دهیم.نیکو معامله را قبول می کند.اما از طرفی دیگر فردی ناشناس از سوی دیمیتری ,طرف دیگر معامله, وارد مجلس ازدواج رومن شده و با یک تیر دقیق وی را از پای در می اورد.زمانی که خبر به گوش رومن می رسد وی تصمم می گیرد برای دومین بار در طول عمرش انتقام تلخی را از قاتلان خانواده اش بگیرد.او دیمیتری را تعقیب کرده و وی را در جزیره ی خشنودی به دام می اندازد.او می داند که با کشتن دیمیتری رومن عزیز وی باز نخواهد گشت.اما کشتن اوبهتر از نکشتنش است.پس تصمیم خود را گرفته و او را با قلبی خسته از غم به قتل می رساند.پس از این اتفاق تمام دوستان وی با او تماس گرفته و به خاطر مرگ رومن به وی تسلیت می گویند که این صحنه ها از بازی واقعا غم را در چهره ی نیکو به نمایش می گذارد.اما غم دوست قدیمی قلب وی شده و سرنوشت زندگی را چنین سخت برای او رقم زده است.

۷. اوج خیانت؛ Metal gear solid 3 snake eater

خیلی سخت است که یک شاگرد؛استاد خودش را به دلیل انجام کار‌های نا پسند بکشد؛کسی را که یک عمر برای او زحمت کشیده‌است و جان کنده است! چنین پایان‌هایی تنها از پس هیدئو کوجیکا بر می‌آید،بازی‌سازی که با استفاده از طرز تفکّر خلاقانه و احساسی خود توانسته است سری متال گر را به یکی از بازی‌های محبوب و پر طرفدار دنیا تبدیل کند.
سکانس پایانی این بازی واقعا اشک خیلی‌ها را از جمله خود من را درآورد؛آن دیالوگ‌های حماسی و احساساتی که عمق درد شخصیّت بازی را نمایان می‌کنند واقعا خود جای تحسین دارند:
من تو را مانند پسر خود دوست داشتم؛به تو یاد دادم چطور بجنگی تا پیروز شوی؛چطور زندگی کنی؛امّا تو با من چه کردی؟چون به کشور و مملکتم خیانت کردم مرا کشتی.بیگ باس،با این وجود همیشه مانند یک مادر واقعی دوستت دارم.
و اسنیک به احترام فردی مهم در زندگی‌اش به احترام بر می‌خیزد…

۶. بازی Uncharted 3 – آتش بس

سه گانه ی انچارتد موفق شد در مدت زمان کوتاهی به محبوبیت بی نظیری دست پیدا کند.لحظات اخر از شماره ی سوم در این سری حس زیبایی را به طرفداران هدیه کرد.پس از پی بردن به سالیان سال رنج یک قوم, حال نیتان و سالی تلاش می کنند از شهر این قوم که در حال نابودی است فرار کنند.اما مانعی بزرگ سد راه ان هاست.تالبوب و مارلو به دنبال حلقه ی باستانی هستند که اکنون در اختیار نیتان است و حال نیتان تلاش می کند با عبور از این دو نفر به سفر خود پایان دهد.اما هیچ چیز بر وفق مراد وی پیش نمی رود و مارلو حلقه را می رباید.حال تنها هدف نیت زنده ماندن و فرار از شهر در حال نابودی است.اما در خروجی شهر تالبوت بار دیگر سد راه ان ها شده و تلاش بر به قتل رساندن ان ها می کند.پس از یک جنگ سخت تالبوت به وسیله تیر نیت از پا در می اید و سپس نیت به همراه سالی توسط سلیم (بومی منطقه) از ان جا فرار می کنند.در فرودگاه یمن سالی حلقه ی ازدواج نیت را که پس از جدایی نیت از النا پیش خود نگه داشته بود به وی می دهد و نیت و النا پس از کمی صحبت عاشقانه با یکدیگر دوباره تصمیم می گیرند زندگی خود را از نو شروع کنند و این اتش بسی است بر سال ها ماجراجویی و جنگ و جدال نیتان دریک.

۵. مرگ رقیب؛ Batman: Arkham City

شکی در این موضوع وجود ندارد که “بتمن:شهر آرکهام” یکی از بهترین بازی‌های نسل حاضر بازی‌های رایانه‌ای و از نظر بنده بهترین بازی سال ۲۰۱۱ بود،بازی که ویژگی‌های خوبی داشت و ما قصد داریم به پایان زیبا این بازی اشاره کنیم.
بتمن مدّت‌های بسیار زیادی منتظر مرگ جوکر بود؛خیلی زیاد.اما حالا که او مرده‌اس بتمن چه فکری می‌کند؟تنهایی؟خوش‌حالی؟سرافرازی؟پیروزی؟احساس شرم و یا…؟

یک دلقک دردسر ساز؛بتمن به او کمک می‌کند و یا خیر؟جوکر بالاخره می‌میرد و هیچ کس از احساس درونی شوالیه تارکی‌ها خبر ندارد؛آیا او از حذف رقیب قدیمی خوش‌حال است؟امّا حالا که جوکر نیست او چه کار کند؟احساس شرم می‌کند؟هیچ کس خبر ندارد
بتمن بالاخره خنده‌ای معنی دار می‌زند و جنازه بی‌جان جوکر را به آغوش می‌کشد.خنده‌ای که از هر صحبتی معنی‌دار‌تر است.
این همه به دنبال نابودی جوکر بوده‌اید،امّا حالا با پخش این آهنگ غم‌انگیز و مرگ جوکر چه احساسی دارید؟مطمئنا در پایان این بازی خنده به سراغ‌تان نمی‌آید…

۴. خدای جنگ ۳ – سرنوشت نا معلوم یک اسپارتان

شماره ی سوم از سری محبوب خدای جنگ دارای پایانی کاملا تاثیر گذار است.زمانی که کریتوس موفق می شود زئوس خدا ی خدایان را در یک جنگ سخت به قتل برساند, روح اتنا نزد وی امده و به کریتوس می گوید که باید قدرتی را که از جعبه ی پاندورا به دست اورده است پس دهد.اما کریتوس برای وی توضیح می دهد که هنگامی که به جعبه رسیده هیچ قدرتی در ان وجود نداشته است.با این حال اتنا از باور کردن این موضوع سر باز زده به کریتوس می گوید که اگر قدرت وی را باز گرداند او می داند که چه طور دوباره این دنیای نابود شده را از نو بسازد.اما کریتوس نپذیرفته و با خشم همیشگی خود می گوید که اتنقام وی به سرانجام رسیده.او شمشیر الیمپوس را با قدرت وارد بدن خود کرده و با ناتوانی نقش بر زمین می شود.زمانی که وی در حال جان باختن است اتنا نیز نا پدید می شود.اما هنوز سرنوشت کریتوس نا معلوم باقی مانده است.ایا او زنده است؟هنوز هیچ چیز مشخص نیست.اما مطمئنا گیمر ها در انتهای این بازی برای کریتوس بی رحم بسیار متاثر شده اند.

۳. بازی L.A.Noire – مامور شکست خورده

مطمئنا اگر استودیو سازنده این عنوان شاهکار ورشکست نمی‌شد می‌توانستیم دوباره شاهد چنین بازی‌هایی همراه با داستان زیبا باشیم.

داستان بازی پیرامون یک مامور وظیفه شناس به نام “کول فلپس” می‌باشد که زحمات زیادی برای دولت کشیده است و پرونده‌های بسیاری را بسته است؛امّا این مامور در اواخر بازی با مشکلاتی هم در خانواده خود و در نتیجه آن در کارش مواجه می‌شود که او را به شدت تحت فشار گروه‌بان و دیگر اعضای اداره پلیس قرار می‌دهد؛اگر L.A.Noire را تمام کرده باشید قطعا با دیدن صحنه پایانی بازی حداقل غم‌گین شده‌اید.

“کول فلپس” در آخرین و دشوار‌ترین ماموریتش به همراه یکی از هم‌کارانش به نبرد یک گروه مافیایی پرداخته است و کار او به فاضل‌آب‌‌ها و چاه‌های آب نیز می‌کشد،او باید ماموریتش را به درستی انجام دهد و نگذارد به کسی آسیب برسد تا از زیر فشار‌ها در بیاید.

در سکانس پایانی بازی “فلپس” پس از نجات دادن یک زن در شبکه‌های فاضل‌آب و در حالی که آب با شدت زیادی فوران کرده است و به سمت آن‌ها میاید به سمت دریچه رو به خیابان حرکت می‌کند و در حالی که جریان شدید آب هر لحظه به او نزدیک می‌شود ابتدا کمک می‌کند تا آن زن به بیرون برود؛اما فرصت به او نمی‌رسد و آب او را به سفری دراز می‌برد؛فللپس…کوووووول….این فریاد‌های پایانی هم‌کاران “کول” که شاهد کشته شدن او بودند است،”فلپس” ماموری بود که ثابت کرد مشکلات بر رویش تاثیری ندارند.

۲. بازی Mafia – دنیای بی رحم

در اواخر دوران زندگی, زمانی که Thomas Angelo با موهای کاملا سفید خود به تنهایی و با قلبی شکسته زندگی می کند, در حال ابیاری باغچه ی خود است.ناگهان دو جانی که شخصیت های اصلی شماره ی دوم یعنی Vito  و Joe هستند, با یک فورد مدل تندربرد به خانه ی او نزدیک می شوند.جو شاتگان خود را در اورده و با این جمله که اقای Salieri ما را فرستاده جان پیر مرد ناتوان را می گیرد.توماس بر روی چمن افتاده و با جان دادن به یاد گذشته ها می افتد.در اخرین صحنه ی بازی بدن جان باخته ی وی به نمایش در می اید و یک جمله ی تاثیر گذار گفته می شود:

“دنیا با قوانینی که روی کاغذ نوشته شده, اداره نمی شود.بلکه توسط مردم اداره می شود.برخی به قوانین توجه می کنند برخی دیگر خیر.همه چیز بستگی به دنیای افراد و چگونگی ساختن ان برای هر فرد دارد.هم چنین شما به شانس بی نهایت نیاز دارید که بدین ترتیب کسی توانایی نابودی دنیای شما را ندارد.دنیا به ان خوبی که در مدرسه می گویند نیست اما خوب است که با کارهای با ارزش ان را بهبود بخشید.در ازدواج, جنایت, جنگ و هر چیز دیگری.من باختم.همان طور که دوستانم سم و پائولی باختند.ما زندگی بهتری می خواستیم اما در نهایت از اکثر مردم بی ارزش تر شدیم.میدونید مهم این هست که در زندگی توازن برقرار بشه.زیرا کسانی که بیش از حد از دنیا می خواهند ریسک زیادی می کنند و در نهایت همه چیز را از دست می دهند.در مقابل کسانی که بسیار اندک از دنیا تقاضا می کنند نیز هرگز چیزی به دست نخواهند اورد.”

شماره ی اول سری مافیا پایانی بسیار زیبا و تاثیر گذار داشت که هنوز هم با یاد اوری ان افراد بسیار متاثر می شوند.

۱. بازی Red Dead Redemption – سرخ پوستی که رستگار شد

قطعا RDR یکی از بازی‌های به یاد ماندنی در تاریخ بازی‌های رایانه‌ای خواهد بود؛در این موضوع که این بازی انقلابی توسط شرکت راک استار به پا کرد و با داستان زیبای خود همه را تحت تاثیر خود قرار گذاشت هیچ شکی وجود ندارد و واضح است که این بازی شایسته چنین رتبه‌ای است.

شخصیت اصلی این بازی پس از نبردهای فراوان بالاخره فرصتی پیدا کرده است که در کنار خانواده‌اش وقتش را سپری کند؛این آخرین باریست که او با یک دل سیر همسر و فرزندش را می‌بیند.

ناگهان نظامی‌های آن منطقه به آن‌جا حمله می‌کنند؛شما باید به کمک فرزند خود و عمو‌تان بجنگید تا از خانه و همسر خود دفاع کنید.

کار جایی سخت‌تر می‌شود که عموتان می‌میرد؛پسر خود را به همراه همسر خود سوار بر اسبی می‌کنید تا فرار کنند؛اکنون زمان مرگ و زندگی فرا رسیده است.

در حالی که سربازان “جان” را محاصره کرده‌اند آهنگ غم‌انگیزی گوش را می‌نوازد و بارانی سیاه فضا را خیس می‌کند،در این لحظه است که “جان” به طرز وحشیانه‌ای در میان انبوهی از سربازان جان می‌بازد…


87 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. شاید اگه جای جنگاوری نوین ۳ رو کمی جلو تر قرار میدادید خیلی بهتر میبود اما در کل مطلب بسیار خوبی گذاشته اید در مورد مکس پین ۱ هم که نمیتونم چیزی بگم چون قابل توصیف نیست اما شاید آن هم میتوانست کمی جلوتر قرار بگیرد البته امکان دارد در سری های بعدی بازی های خیلی موفق تر را گذاشته باشید
    بازم ممنون

    ۰۰
  2. رضا جان دستت درد نکنه
    _____________________
    به نظر من در قسمت های بعدی باید منتظر فایینال فانتزی،متال گیر،هیلو ریچ و.. باشیم
    ____________________
    کال آف دیوتی ها هم همچین پایان های دهن سوزی ندارنا….البته تاصیر گذار هستن و منم به نظرت احترام میذارم داش گلم
    ______________________________
    Copyright © ۲۰۰۹-۲۰۱۲ MEA Co. All rights reserved :arrow:
    انجمن حقوق بگیران مایکروسافت

    ۰۰
    1. تاثیر درسته اولا.در ضمن شما mw3 بازی کردی که این حرفو میزنی نوشت پایان نگفت بازی که.mw3 یکی از زیباترین پایانها رو داشت و دار زدن ماکاروو بدست کاپیتان پرایس بسیار زیبا بود و واقعا جزو صحنه های تاریخی بود
      _________________________
      دانته از sony make.believe

      ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر