معرفی کامل شیطان مقیم ۱ – قسمت اول
Resident Evil (در ژاپن به نام Biohazard شناخته می شود ) یک بازی در سبک ترس و بقا است که توسط کپکام منتشر شده و اولین عنوان ساخته شده در این سری می باشد. بازی به صورت رسمی در سال ۱۹۹۶ بر روی کنسول PlayStation عرضه شد و متعاقبا برای کنسول سگا یعنی Saturn و PC پورت شد. بعد از آن نیز دوباره در قالب Director’s Cut بر روی کنسول PS1 عرضه شد، یک نسخه برای کنسول Game Boy هم در حال پورت شدن بود که بعد از مدتی کپکام با استناد به اینکه آن پورت کیفیت بسیار ضعیفی داشت روند کار را کنسل کرد. البته بعد ها برای جبران کپکام یک شماره از این عنوان برای کنسول Game Boy با عنوان Resident Evil Gaiden منتشر کرد. در سال ۲۰۰۲ یک نسخه remake از این سری برای کنسول نیتندو یعنی GameCube ساخته شد که شامل گرافیک کاملا تغییر کرده به همراه صداپیشگان جدید و تغییرات بسیار مهم و عمده دیگری بود. در سال ۲۰۰۶ هم یک نسخه از این عنوان به همراه حالت های جدید به همراه عنوان فرعی Deadly Silence برای کنسول دستی نیتندو یعنی DS عرضه شد.
با اینکه این عنوان اولین بازی در سبک ترس و بقا نبود اما توانست به صورت قابل توجهی در این سبک انقلاب کرده و آن را به جلو براند و به شدت محبوب کند، حتی اولین عنوان در این سبک بود که در آن زمان بیشترین فروش را داشت.
بازیگران
شخصیت های قابل بازی
رزیدنت اویل به بازیکن حق انتخاب از بین دو کاراکتر قابل بازی را می داد، اعضای تیم آلفای استارز یعنی کریس ردفیلد و جیل ولنتاین. تفاوت بین این دو کاراکتر سطحی و ظاهری نبود بلکه هر کدام قدرت های مخصوص به خود، آیتم های مخصوص و حتی کاراکتر های همراه مخصوص به خود را داشتند که این موارد باعث میشد در سناریو بازی برای هر شخصیت تغییرات اندکی به وجود بیاید. در ادامه نیز رزیدنت اویل از همین سنت استفاده کرد و در اکثر بازی هایش به بازیکن حق انتخاب بین دو کاراکتر مذکر و مونث را می داد، اگرچه در بعضی شماره ها هر دو کاراکتر در ابتدا قابل بازی نبودند (رزیدنت اویل کد ورونیکا) یا در رزیدنت اویل ۰ بازیکن می توانست به طور همزمان هر دو شخصیت را کنترل کند.
- کریس ردفیلد – یکی از شخصیت های اصلی بازی. کریس بسیار قوی تر و سریع تر از جیل است، که این مسئله باعث می شود او در برابر حملات دشمنان مقاوم تر باشد و امکان اینکه در مقابل ضربات آن ها بتواند جاخالی بدهد بیشتر بود. همچنین او دقت بیشتری داشت که باعث میشد در هنگام نشانه گیری حتی برای بازیکنان جدید بهتر عمل کند اما در عوض از مهمات کم تری بهره می برد. اما برای جبران این قدرت و دقت بیشتر سناریو او بسیار پیچیده تر طراحی شده بود که برای بازیکنان بی مهارت بسیار سخت و عذاب آور میشد. او فقط در کوله پشتی خود شش جای آیتم داشت و بازی را فقط با یک چاقو شروع میکرد. اوضاع وقتی بدتر می شد که کریس برای بازی کردن بعضی از در ها نیاز به کلید های کوچک داشت ( در رزیدنت اویل ریمیک کلید های قدیمی نامیده می شوند ) در حالی که جیل به سادگی با سنجاق خود آن ها را باز میکرد. البته برای جبران این سختی های بیش از حد کریس می تواند از همان ابتدا فندک داشته باشد که البته در مقابل سنجاق جیل بسیار قابل استفاده به نظر نمی رسد. کاراکتر همراه کریس، ربکا چیمبر می باشد. البته ربکا او را به اندازه ای که بری، جیل را نجات می دهد اینکار را نمی کند اما او مفید می باشد، ربکا می تواند زخم های کریس را در مکان معینی در بازی کاملا درمان کند. کریس همچنین یک شعله افکن هم در طول بازی پیدا می کند که در انحصار سناریو خودش می باشد.
- جیل ولنتاین – یکی از شخصیت های اصلی بازی. سناریو جیل از آن یکی بسیار آسان تر است، زیرا او در کوله پشتی خود جای بیشتری را دارد ( ۸ خانه دارد در صورتی که برای کریس ۶ تا است ) و همچنین یک سنجاق دارد که جانشین کلید های کوچک در سناریو کریس می باشد. کاراکتر همراه جیل، بری است. بری از یک .۳۵۷ Magnum Colt Python بسیار قدرتمند برخوردار است و بسیار مفید تر از ربکای سناریو کریس است، برای مثال او در صحنه ای که سقف بر روی جیل فرود می آید سریع در را برای جیل می شکند یا در مبارزه با اکثر باس فایت های بازی به کمک جیل می آید. جیل همچنین می تواند از یک نارنجک انداز استفاده کند که انحصاری سناریو خودش است و آن اسلحه می تواند چندین نوع مختلف گلوله را شلیک کند. اما به هر حال این مزایا برای جبران این است که جیل در مقابل دشمنان نسبت به کریس آسیب پذیر تر است و اینکه بشود از دست آن ها فرار کرد بسیار سخت تر است، و اینکه تیر اندازی به نقطه مورد نظر نسبت به کریس بسیار سخت تر می باشد ( مگر اینکه یک بازیکن حرفه ای بازی کند ).
در بازی کاراکتری که انتخاب نشود تا پایان بازی به عنوان زندانی وسکر شناخته می شود. و برای آزاد کردن آن شخصیت باید سه دیسک MO که در محیط های بازی مخفی شده است را پیدا کرد و در درگاهی که کنار سلول است قرار داد ( که ظاهرا در نسخه ریمیک آن درگاه شبیه کنسول گیم کیوب ساخته شده است ). در سلول هم فقط وقتی باز می شود که سیستم خود تخریبی قصر را فعال کرده باشید یا از شاه کلید وسکر استفاده کنید. انتخاب اینکه کاراکتر زندانی را آزاد کنید یا نه بر روی کات سین پایانی بازی تاثیر می ذارد.
کاراکتر های همراه
- آلبرت وسکر – رهبر تیم آلفا و گروه استارز، وسکر همچنین یک جاسوس مخفی از طرف آمبرلا بود و قصد داشت تا هم تیمی های خودش را از بین ببرد و اطلاعات مربوط به B.O.W ها را جمع آوری کند.
- بری برتون – یکی از اعضای استارز که به جیل در جست و جو هایش کمک میکرد. بری همچنین از طرف خائن گروه استارز یعنی آلبرت وسکر تهدید شده بود تا مدارکی که ثابت میکرد آمبرلا گناه کار است را نابود کند وگرنه وسکر خانواده اش را می کشد. در طی سناریو کریس، او بعد از کات سین ابتدایی بازی گم می شود و وسکر احتمال می دهد که او مرده باشد، این قضیه هیچ وقت ثابت نشد. بعد از آن نیز بری نه دیده میشود نه به او اشاره ای می شود.
- برد ویکرز – خلبان تیم آلفا. برد بسیار ترسو بود و بعد از مرگ فراست هم تیمی هایش را تنها گزاشت و فرار کرد. در آخر بازی نیز او به بازیکن با دادن راکت لانچر در شکست تایرنت کمک می کند.
- جوزف فراست – یکی دیگر از اعضای تیم آلفای استارز. به جوزف در ابتدای بازی و بیرون قصر توسط گروهی از سگ های جهش یافته حمله شد و آن ها او را زنده زنده خوردند.
- ربکا چیمبرز – یکی از اعضای استارز که به کریس در طی جست و جو هایش کمک میکرد. ربکا یکی از بازماندگان حادثه گم شدن تیم براوو هست که باعث شد تا تیم آلفا برای جست و جو به سمت جنگل برود، و در حال حاضر او تنها کسی است که از گروه براوو زنده ماند. او در طی سناریو کریس برای دو بار قابل بازی می شود. همچنین او در طی سناریو جیل نه دیده میشود و نه اشاره ای به او می شود.
- ریچارد آیکن – یکی از اعضای تیم براوو که توسط یاون زخمی و به زهرش آلوده شد، ریچارد قبل از اینکه سرم بتواند زندگی اش را نجات بدهد کشته شد. در نسخه ریمیک اگر سرم را به موقع به او برسانید زنده می ماند اما بعدش بسته به نوع بازی شما توسط یاون (مار) یا توسط نپتون (کوسه) کشته می شود. وقتی که او توسط هر یک از صحنه های اشاره شده کشته شود شما می توانید آسولت شاتگان را از او بدست آورید، اسلحه ای که از شاتگان معمولی بازی قوی تر است همچنین نرخ آتش و جای گلوله بیشتری دارد.
- فورست اسپیر – یکی دیگر از اعضای تیم براوو. او توسط گروهی از کلاغ های جهش یافته در بالکن قصر کشته شد. در نسخه دایرک کات و ریمیک او به صورت زامبی دوباره احیا می شود.
- کنث جی سالیوان – یکی دیگر از اعضای تیم براوو. کنث به وسیله یک زامبی خورده و گردنش قطع شد، بازیکن می تواند جسد او و زامبی که دارد او را می خورد را بعد از اتاق ناهار در راهرو پیدا کند. در نسخه ریمیک بازیکن یک نوار ویدئویی از جسد او پیدا می کند که دقایقی قبل از مرگش را نشان می دهد.
- انریکو مارینی – کاپیتان گروه براوو. انریکو متوجه می شود که یکی از اعضای گروه آلفا خائن است، اما قبل از اینکه به بازیکن بگوید خائن کیست به قتل می رسد.
در حقیقت اکثر اعضای استارز نمایش کوتاهی در بازی دارند و معمولا به عنوان قربانی هیولا های بازی استفاده می شوند. در نسخه های بعدی فورست به عنوان زامبی دوباره طراحی می شود و ریچارد نیز اگر سرم را به موقع به او برسانید زنده می ماند.
نسخه های بازی
ورژن |
پلتفرم |
تاریخ انتشار |
تغییرات |
Resident Evil | PlayStation | March-August, 1996 | N/A |
Resident Evil: Director’s Cut | PlayStation | September – December 1997 | Various enemy and item locations, Resident Evil 2 Demo, Easy mode |
Resident Evil: Director’s Cut: DualShock Version | PlayStation | ۱۹۹۷ | DC changes, dubbed intro (Japanese version), gameplay footage of “1.5” |
Resident Evil | Windows | December 1996 – September ’97 | Full-colour opening, better graphics, New weapons, New costumes |
Resident Evil | SEGA Saturn | July – October, 1997 | Battle Game minigame, new costumes, new enemies |
Resident Evil (REmake) | Nintendo GameCube | March – September, 2003 | Large overhaul (see here for details) |
Resident Evil: Deadly Silence | Nintendo DS | January – March, 2006 | “Classic mode” (original), “rebirth mode” (REmake), Touch-screen enhancements, More enemies (Rebirth), More puzzles (Rebirth), 180 degree turn (both), First Person “Knife Battle” (Rebirth), Co-op mode (Rebirth) |
Resident Evil Archives: Resident Evil | Wii | December, 2008 – June, ’09 | REmake alterations; Wii pointer ability |
رمان نویسی
یک رمان از روی بازی با نام “رزیدنت اویل: دسیسه آمبرلا” توسط استفانی دنیل پری نوشته شد که در حقیقت اولین رمان از سری رمان های رزیدنت اویل او بود. داستان رمان سناریو های جیل و کریس را به صورت همزمان روایت میکرد و شامل هر ۵ کاراکتر اصلی می شد ( مانند بری و ربکا ).
نویسنده در نوشتن داستان نیز کمی آزادی داشت و تقریبا بیشتر قسمت های رمان را خودش اضافه کرده بود و در بازی چنین چیزی وجود نداشت مانند اضافه کردن شخصیت ترنت که اطلاعاتی را برای جیل درمورد قصر قبل از اتفاق افتادن حادثه فراهم می کند. با توجه به اینکه کتاب چند سال قبل از ساخت نسخه ریمیک نوشته شده است حضور شخصیت هایی مانند لیزا ترور از قلم افتاده است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
عالی بود ممنون :wink:
چه کریس بچه بوده !! :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: هیکلش با الانش اصلا قابل قیاس نیست :mrgreen:
نمیدونستم کتاب هم داره ! برم طرفش !!
———————-
Nintendo Together.Better
خیلی ممنون. همیشه عاشق اون سری هستم. =D =D =D =D
ممدرضا چه گیره کققی دادی به این رزیدنت. فکر کنم از بچگیت از هر ۱۰ ساعتی که بازی میکردی ۸ ساعتش رزیدنت بوده.
ممنون از ممد رضا بابت این پست ارزشمندش…..من هنوز هم امیدوارم که کپکام نسخه ی اچ دی و باز سازی شده ی این باز یرو منتشر کنه :X
کجای کاری دوست عزیز.خیلی وقته منتشر شده
با سلام-واقعا اگر کسی نسخه ریمیک را بازی نکرده از لذت و ترس و هیجان اون هیچی نمیدونه بای کاملا بازی کرد بعدش نظر داد ود پیرو صحبتهای نویسنده متن لازم به ذکر است که در اویل ۱ ۸ پایان متفاوت دارد که بستگی به نوع بازی و انتخاب شما می باشد و در نسخه ریمیک دو تا سناریو زیبای real suriver و envisibel enemy را باز میکند که در نوع خود زیبا میباشند.
با تشکر از آقای اسکات کندی
ممنون از این پست :X در اون زمان ظهور این بازی مثل رویا بود و هنوزم طرفدارا فراموش نکردند . واقعا همه چی در بهترین حالت زمانش و لذتی وصف نشدنی با شخصیت پردازی های فوق العاده اونم در آن زمان :X
برجسته ترین نکته رزیدنت اویل ۱ زامبی های اون بود که خیلی دردسر ساز ( و کنه…) بودند!
راهرو های باریک و کمبود مهمات این شرایط رو بدتر میکردند و در رفتن از چنگ اونها لازم به یادگیری روش خاص خودش بود:
یعنی همون نزدیک شدن به اونها و عقب نشینی و بعد زامبی ها به طور خود کار یک چرخش تقریبا ۵۰ درجه ای میزدند و همون لحظه، لحظه ی فرار بود… بعضی وقت ها این روش اتفاق نمیافتاد و لحظه بعد میدیدید که در آغوش یک زامبی هستید…
این بی نظیره!
نحوه ی قرار گیری زامبی ها در طبقه دوم کنار پله ها ( پله هایی که همون اتاق سیو کنارشه و کریس و ربکا اونجا همدیگرو میبینند) واقعا بی نظیره و تو کل سری رزیدنت اویل چنین چیدن زامبی در یک مکان خیلی کم اتفاق افتاده…
به عنوان یک هوادار که اکثر رزیدنت اویل ها رو بازی کردم بنظرم رزیدنت اویل برای احیا شدن نیاز به چند عامل داره:
۱- یک کارگردان توانا و خلاق مانند کوجیما و یا میکامی و …
۲- یک شخصیت کاملا جدید مثلا شخصیتی شبیه به بازیگر Bruce Willis با تیپی شبیه به فیلم جان سخت…
۳- یک داستان متفاوت/حولناک و به شدت مرموز همانند نسخه اول و دوم … نحوه روایت باید بسیار هیجان انگیز نیز باشد…
۴- یک تجدید نظر اساسی در گیم پلی بازی:
اساسا مشکل عمده رزیدنت اویل های اخیر سیستم گیم پلی اونهاست،
دیگه معما های سبک قدیم; اینکه یک کلید رو وردار و برو در رو باز کن و یا چرخاندن فلکه و … کارامد نیست.
اویل های جدید از طراحی دشمنان و هوش مصنوعی به شدت رنج میبره.
جدیدا رزیدنت اویل خلاصه شده توی دو اسلحه شاتگان و رایفل و یه مشت موجودات احمق با شخصیت های محبوب قبلی…حالا جدیدا الکی میخوان بگن که ما به ریشه ها پایبند هستیم میان محیط رو هم تاریک میکنن شاید گیمر هایی رو گول بزنند (که صد البته من جزء اون گیمر ها نیستم)…
۵- طراحی محیط های در خور این سبک و به شدت ماندگار شبیه به ساختمان R.P.D و یا کاخ اسپنسر…
بنظرم سیستم گیم پلی بازی باید طوری باشه که بازیکن به شدت در اون محیط ها رفت و امد کنه محیط ها رو برای بازیکن ماندگار کنه…
۶- ترس از دست دادن یک چیز; بازی انجام شده…اویل های اخیر این ترس رو از بازیکن گرفتن.
بازی باید برگرده به همون سیستم دستگاه تایپ با جزئیات بیشتر و خیلی کارای جالب میشه رو این سیستم ذخیره بازی کرد که بسیار استرس زا هستند،
مثلا یک نمونه اینکه همون جوهر های تایپ رو به چند قسمت مجزا (خود جوهر، محفظه ی جوهر) تقسیم کنی و اون رو در محیط های خطرناک بازی قرار بدی و خیلی مثال های دیگه که میشه رو این بازی انجام داد…
بنظرم سری رزیدنت اویل پتانسیل بسیار بالایی داره که میشه خیلی کارا باهاش انجام داد منتها متاسفانه فعلا بدست یک سری نادان افتاده…
فقط استاد کوجیما رو ببینید که چه انقلابی کرده با MGS V .. گیم پلی بازی رو دیدید!!! این همون چیزی هست که اویل سالهاست به اون احتیاج داره …
* با اویل ۷ این سری رو خاتمه بدید یا دست به تغییرات اساسی بزنید ای کپکام!
البته یادم رفت که چند تصویر از تریپ شخصیت جدید برای اویل رو از نظر خودم بزارم:
dbazi.com/wp-content/uploads/2013/06/bruce-willis.jpg
dbazi.com/wp-content/uploads/2013/06/willis-2.jpg
باهات موافقم.به نظرم سختترین قسمت فرار از دست زامبی ها هم همون بالای پله ها بود.من هروقت رزیدنت رو به یاد میارم اون قسمت میاد تو ذهنم.به این نوع چینش زامبی دوربین کور رو هم اضافه کن.من دفعه اول به شدت غافلگیر شدم.
بله این طراحی از شاهکار های این سری بازی هست که به دست میکامی انجام شده…
نحوه بکارگیری دوربین و چینش اون زامبی ها بسیار سخت گیرانه است… هر کسی هم برای بار اول اونجا بره غافل گیر میشه!!!
و البته در اویل های بعدی کمتر از این اتفاق ها افتاده…
رزیدنت اویل ۱ در نوع خودش خیلی سخت بود…
PERFECT =D
سپاس فراوان بابت زحمت تهیه این متن.
یه نکته :
دوستانی که علاقمند به خوندن رمان های این سری زیبا و دوستداشتنی هستند. میتونن کتاب های دسیه آمبرلا و شهر مردگان رو از نشر دیبازی تهیه کنن. کتاب اول به ترجمه طه رسولی هست. البته یکی دیگه از کتاب ها به اسم خلیج کالیبان تقریبا بصورت خلاصه در پاورقی ۲هفته نامه اومده.
_____
ما عشاق رزیدنت اویل به شدت منتظر چاپ کتاب سوم و رویارویی با نمسیس :twisted: هستیم
______________________________
Copyright © ۲۰۰۹-۲۰۱۳ MEA Co. All rights reserved
انجمن حقوق بگیران مایکروسافت
قشنگ بود….