ندای کنسول خسته: قسمت اول
به سالها پیش بر میگردیم ، زمانی که توان پردازشی کنسول های بازی در حد میکرو کنترلر های ساده بود و برنامه نویسان با سیستم های ۴ یا ۸ بیتی سر و کارداشتند. نه خبری از رابط های کاربری بود و نه دایرکت ایکس، بازی ها بر روی کارتریج یا فلاپی عرضه میشدند و نه کینکتی وجود داشت و اتاق جادویی ! حداکثر یک تلویزیون ۱۵ اینچ در اتاق نشیمن قرار داشت و صفحه محدب همچون کف کاسه ! ( ترجیحا از اون ناسیونال هال نارنجی متمایل به قرمز) ولی گیمرهای آن موقع واقعا خوش بودند و با تمام وجود از بازی های خاطراه انگیز آن سال ها لذت میبرند. آن زمان ها رقابت شرکت ها به این شکل امروزی نبود ولی در حد تکنولوژی آن سال ها محصولات و کنسول های به نامی را عرضه کردند که خاطرات دوران جوانی و میان سالی پدران و خاطرات کودکی ما را رقم میزد. حال به بررسی برخی ازا ین پیشکسوتان عرصه کنسول های بازی میپردازیم :
ATARI 2600
دسته خلبانی ! بی شک همه ما ایرانی ها و مخصوصا بچه های دهه ۶۰ به خوبی با این کنسول خسته آشنا هستیم، هر وقت نام کنترلر خلبانی می آید ناخود آگاه نام این غول در ذهن ما تداعی میشود و آن بازی هواپیما و آن بازی ماشین که سال ها ادامه داشت و هرگز تمام نمیشد ! ( به یاد دارم در خانه مادربزرگ ۳ روز پشت سر هم رانندگی میکردم و هرگز به آن افق نرسیدم و تصمیم گرفتم از نق نق کردن های مادربزرگ خودم در افق محو بشم ! و یک آن همسایه بی گناه خانه بغلی که مجبور بود تا مادامی که من بازی میکنم اون نیز بر روی صفحه تلویزیونش بازی کردن مرا مشاهده کند و سرکوفت های پسرش که کنسول نداشت را بشنود ) این غول شرکت آتاری در سال هایی که کنسول ها فقط میتوانستند یک بازی را اجرا کنند، توانایی اجرای چند بازی ! را داشت که در آن سال ها در کمتر کنسولی یافت میشد ، شاید برای گیمر های الان این جمله خنده دارو پیش پا افتاده باشد ولی برای نسل سوخته دهه ۶۰ این یک رویای بزرگ بود. اینکه بتوانی در روز چندین بازی انجام دهی و محکوم به بازی کردن یک گیم تکراری نباشی ، دنیایی داشت ! این کنسول در سال ۱۹۷۷ میلادی توسط کمپانی آتاری مبتنی بر پردازشگر های میکرو و حافظه ROM موجود بر روی کارتریج ساخته شده و بر خلاف کنسول های پیشین مبتنی بر سخت افزار از قبل برنامه ریزی شده نبود و میتواسنت بازی هایی که بصورت کد های اعتباری بر روی کارتریج ها نوشته شده بودند را اجرا کند. البته اولین کنسولی که این ویژگی را داشت کنسول Fairchild کانال اف بود ولی آتاری ۲۶۰۰ از پلاگین های اعتباری موجود بر روی کارتریج استفاده میکرد و به سرعت به محبوب ترین کنسول آن سال ها تبدیل شد.این کنسول در ابتدا عرضه ( VCS ( Video Computer System نام داشت و برای رقابت مستقیم با کانال اف عرضه شدو پس از عرضه آتاری ۵۲۰۰ و موفقیت آن در سال ۱۹۸۲ به آتاری ۲۶۰۰ تغییر نام دارد و در نهایت در سال ۸۳ میلادی مدل ۲۸۰۰ آن که امکانات و ظاهر بهتر داشت عرضه شد. این کنسول بصورت یک باندل دو جوستیکه، یک پدال و یک کیپد و یک عدد کارتریج بازی COMBAT و هشت بازی دیگر که بطور جداگانه فروخته میشد با ۱۹۹ دلار قیمت روانه بازار شد.
بطور کلی مشخصات فنی این کنسول نسل دومی به شرح زیر است :
- پردازنده مرکزی : MOS 6507 با فرکانس ۱.۷ مگاهرتز
- رسانه : ROM های کارتریج
- حافظه : رم ۱۲۸ بایتی و رام ۴ کیلو بایتی
- ورودی های کنترلی :
- جویستیک
- پدال ها
- کنترلر مخصوص رانندگی
- Trak-Ball
- آنلاین و شبکه : کارتریج های GameLine
مهندسان آتاری با استفاده از استارندار های MOS 6532 تواسنتند یک چیپ مخصوص صدا و تصویر با نام( TIA ( Television Interface Adaptor. برای این کنسول تعبیه کنند که خروجی آن به وسیله کابل های یک کاناله صدا-تصویر به تلویزیون متصل میشد و تصاویر پردازش شده توسط پردازشکر ۶۷۰۵ را بر روی تلویزون نمایش میداد. بطور کلی یک IC مبتنی بر MOS 6705 و ROM و حافظه RAM داخلی و پایه های ورودی خروجی و با منطق لوجیک قلب تپنده این کنسول میشد که ساختار متحد آن باعث کاهش هزینه های تولید و قطعات کمتر به کار رفته میشد. ( تکنولوژی که ۲ دهه بعد تحت APU بر روی کنسول نسل هشت به اوج رسید ! )
سیستم انلاین این کنسول مبتنی بر کارتیج های Gameline بود که با قرار گرقتن در پورت مخصوص و متصل شدن به شبکه ، از طریق خط تلفون به دانلود بازیها میپرداخت. ( ما در ایران ابدا با چنین چیز های آشنا نبودیم و اصلا اینترنت وجود خارجی نداشت !
بازی های معروف :
- Football
- Relax
- Ice Hockey
- Eggomania
- Superman
- Wall Defender
- Street Racer
- Pac-Man
- Wolf Fighting
- E.T : The Extra Terrestria
- River Raid
این کنسول اسطوره ای در دهه ۸۰ میلادی توانست به شدت موفق شود و موفق ترین کنسول آن سال های بود. و در سال ۹۲ میلادی تولید آن متوقف شد و در طی مدت حیات خود تواسنت ۳۰ میلیون دستگاه بفروشد و بازی پک من با ۷ میلیون نسخه ، پر فروش ترین بازی این کنسول محسوب میشود. این کنسول افسانه ای در سال ۲۰۰۷ به سالن بین الملی مشاهیر وسایل بازی روچستر واقع در نیورک منتقل شدو در سال ۲۰۰۹ از سوی IGN به عنوان دومین کنسول بزرگ تاریخ صنعت گیم انتخاب شد. این کنسول ارزشمند نقش کلیدی در موفقیت تجاری و صنعتی آن سال ها برای سازنده و حامیانش به واسطه رونق دادن واژه ویدئو گیمینگ به ارمغان آورد، بطوریکه که کارشناسان این صنعت در مورد آن این گونه میگویند : ” کنسولی که صنعت ما برای مبنای آن ساخته و استوار شد ! ”
روزبه سامانی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
من این بازیها رو تو پلی ۱ سی دیشو گرفتم و بازی کردم خیلی باحال بود. :wink:
یادش بخیر اتاری. دیم برای بوکسش تنگ شده. :((
یاد باد آن روزگاران…..
آخ پسر! چه دورانی بود غیر قابل توصیف! من اون موقع خیلی کوچیک بودم حتی مدرسه هم نمی رفتم!
یاد بازی های این شاهکار تا ابد جاودان!
ولی یه بازی ماشین سواری هم مال من داشت که آب و هواش عوض میشد( فکرشو بکنید اون موقع!)
مرسی روزبه جان!
وای اونقدر عاشق این اسطوره ها بودم که باور نمی کنین، صبح زود پا میشدم و زود روشن می کردم و بازی می کردم. ای روزگار …..
م»»»»»»م»»»»»»ن»»»»»»و»»»»»»ن :-| از روزبه مهربون ! آقا ما آتاریمون از دایی جان به ارث رسیده بود و فقط توان یک بار روشن شدن داشت و بعدش بوی عجیبی ازش خارج شد ( سوخت )
گذشت و گذشت تا چند سال بعد تونستم روی پی سی بازی هاشو تجربه کنم ! آقا این مردعنکبوتی خیلی خفن بود تا اون موقع فکر نمیکردم بشه چنین بازی ساخت
مرسی روزبه جان، همیشه وقتی مطالب اینچنینی و نوستالژیک رو میخونم یک بغض عجیبی میاد سراغم و باعث میشه که اواخر متن و همچنین دیدگاه های رفقا رو با یک لایه شفاف بخونم (البته پیش خودمون بمونه ها!)، واقعا اولین کنسولی که دست من رو گرفت و تلویزیون رو با من آشنا کرد ارزش و اعتبار وصف نشدنی ای داره. یک نکته مثبت دیگر که این کنسول رو از مابقی کنسولها مثل میکرو و سگا و … جدا میکنه، اینکه فکر میکنم اکثر رفقای آن دوران با من موافق باشند که این دستگاه درسته که همیشه توسط خانواده دریافت کننده ناسزا بود، اما جدی ترین دستگاه در بین کل کل و مسابقه بین دایی ها و خاله ها و عمه ها و … بود، به ویژه امتیاز گرفتن در بازی River Raid تبدیل شد بود به یک پوز فامیلی! اما خب بیشتر خاطرات رنگین من مربوط به بازی Keystone Kapers (دزد و پلیس) و Frogger و بوکس بود… واقعا یاد آن دوران به خیر…
بسیار بسیار لذت بردم روزبه جان، انتظار پست میکرو و سگا رو از امشب در ذهنم نصب میکنم، مرسی…
__________________
( The Lone Ranger )
فدای تو بردیا جان ، من هم کاملا با صحبتت موافقم ، قول میدم به زودی ادامه مقاله را هم آماده کنم تا ذهنت درگیر نشه ، بازم مرسی قوت قلبی بود برام