ترشحات یک مغز مریض؛ ضدنقد: Grand Theft Auto V

m توسط m
در ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ , 15:09:09

ترشحات یک مغز مریض

وقتی شاهکار نسل در سناریونویسی می‌لنگد...

در پی ساخت عناوینی مثل شماره‌ی آخر “مکس پین” و یا عناوین شاهکاری مثل “لس آنجلس نوآر” و “رستگاری: سرخ پوست مرده” شرکتی مثل راکستار شاهکاری نمی‌سازد بلکه شاهکارها معرف اسم این شرکت هستند. صرف نظر از بازی‌هایی مثل “بولی” و “کلاب نیمه‌شب” سری بازی‌های “جی.تی.ای” عموما به نشان دادن وجهه‌ی فساد و زندگی گنگسترهای امریکایی پرداخته است که اتفاقا همان نکته‌ی مثبت بازی است چون در تاریخ ویدئوگیم هیچ عنوانی نتوانسته در تراز این فرنچایز به رقابت بپردازد و بازی‌هایی مثل “رده قدیسان” و یا “سگ‌های نگهبان” فقط در حال دنبال کردن ردپای جی.تی.ای هستند. اما چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است… این متن صرفا جهت ایرادات کوچکی (!) از بازی است که تبدیل به ایرادات پاچه گیر مخاطب می‌شود. پیشنهاد می‌شود در صورتی که بازی را به اتمام نرسانده‌اید ابدا این متن را نخوانید.

قانونی در دنیای نقدنویسی وجود دارد که می‌گوید “برای سنجش ارزش و اعتبار یک اثر بایستی آن را با یک اثر بالاتر از سطح خودش قیاس کرد تا ایرادات و پیشرفت‌ها مشخص شوند.”

از آن جایی که قیاس جی.تی.ای ۵ با هم سبک‌هایی مثل “رده قدیسان” و یا “فرقه اساسین” فقط باعث تامین موجبات خنده‌ی مخاطب می‌شود پس چاره‌ای نیست جز این که پلان اصلی بازی را با نسخه‌های قبلی‌اش مقایسه کرد.

جی.تی.ای: سن آندریاس به عنوان یکی از بیست بازی برتر تاریخ محسوب می‌شود؛ عنوانی که میزان فروشش در پلی‌استیشن ۲ به عنوان یک رکورد واقعا جنجالی هیچ وقت شکسته نشد. در سن آندریاس بازیکن دنباله‌رو کارل جانسون –  گنگستر امریکایی افریقایی – سیاه پوستی بود که اهل خلاف‌های خیلی بزرگ نبود و به اصطلاح لقمه‌ی به اندازه‌ی دهانش برمی‌داشت. توصیف سن آندریاس و آنتیاگونیست‌های بازی واقعا تاریخی است. کسی که برای اولین بار دستش به این بازی می‌خورد تا میانه‌ی بازی متوجه نمی‌شود که “رایدر” آنتیاگونیست اصلی بازی است و یا این که چه بلایی “بیگ اسموک” می‌آید. حقیقت محض این است که راکستار کارش را در سناریو نویسی بلد بود و پلان اصلی بازی‌اش را به خوبی برای مخاطب معرفی می‌کرد.ـ

در جی.تی.ای ۴ مخاطب فقط کنترل یک شخصیت آن هم “نیکو بلیک را بر عهده داشت؛ مبارزی که برای ادامه‌ دادن به زندگی‌اش و در پی درخواست‌های پسرعموی‌اش “رومن” پا به امریکا گذاشت و این سرآغاز ماجراهایی بود که باعث خلق یکی از بهترین بازی‌های جهان‌آزاد در سال‌های اخیر بود. شرح حال نیکو در آن جامعه‌ی سرد و خشن و روحیه‌ی مبارز طلبی او واقعا فوق‌العاده بود.ـ

اما در جی.تی.ای ۵ شما می‌دانید (با تاکید بخوانید!) که ترور و مایکل از قبل هم دیگر را می‌شناخته‌اند پس چرا این همه شاخ و برگ اضافی؟ چرا بازی قبل از به پایان رسیدن پایان‌اش را لو می‌دهد؟ این جا دقیقا یکی از ایرادات بازی خودش را نشان می‌دهد. شما حداقل ۵ ساعت از بازی را در نقش ترور فیلیپس بازی می‌کنید. آدم می‌کشید، پلیس را دور می‌زنید  و دست و به صد خلاف و جرم دیگر می‌زنید. راکستاری‌ها دقیقا یک تعریف مشخص از ترور داشته‌اند و صرفا او را به عنوان یک عامل اصلی و استارت موتور بازی خلق کرده‌‍اند در حالی که معلوم نیست تعریف یک نویسنده از آنتیاگونیست داستانی چیست. مثلا یک شخصیت منفی مثل ژوکر و یا واس مونتنگرو را در نظر می‌گیریم.‌ـ

و این ترور روانی (؟!)

ژوکر یک احمق روانی است (به این قسمت خیلی بیشتر توجه کنید) و هیچ کدام از خصوصیات و تجهیزات پیشرفته‌ی بتمن را ندارد اما همین روانی قصه‌ نمی‌گذارد طعم خوش پیروزی را در بازی بچشید یا مثلا واس یک شخصیت کاملا مبتلا به سادیسم است ولی کاری می‌کند که تاثیرش حتی بعد از مرگش در داستان نیز باقی بماند و یک باز نمی‌شود که اسم فارکرای به میان بیاید و اسمی از واس برده نشود. حالا نقشی که ترور در جی.تی.ای ۵ یدک می‌کشد یک پیاده سازی نامناسب از تعریف شخصیت منفی است. اگر او شخصیت منفی است پس چرا به جز خل و چل بازی هیچ کار دیگری بلد نیست؟ چرا در ذهن مخاطب ماندگار نمی‌شود؟ چرا مرگش غیرمنتظره نیست؟ اگر پروتاگونیست است پس چرا بازی خلاف‌های ناهنجار را با جلوه‌ی مثبت نشان می‌دهد؟ ببینید مکس پین هم در نسخه‌ی سوم الکی می‌شود و دم به دقیقه یا سیگار می‌کشد یا آن قدری از خود بی خود می‌شود که رائول باید از روی زمین جمعش کند. این جا دقیقا یک رابطه‌ی عمیق بین مخاطب و شخصیت اصلی شکل می‌گیرد؟ “عه دیدی چی شد؟ این همون مکس پینیه که یه روزی مامور پلیس نیویورک بود حالا تبدیل شده به یه عضور مافیای کثیف که به امثال خودشون هم رحم نمی‌کنن…” همین چند مونولوگی که ممکن است در ذهن مخاطب شکل بگیرد خودش جای تحسین و تامل برای سناریونویس بازی دارد. چیزی که در جی.تی.ای ۵ نمی‌بینیم.ـ

مرد تنها و خسته‌ی بازی تنها  امید مخاطب برای به اتمام رساندن بخش داستانی است

از طرف دیگر فرانکلین کمی زودتر از ترور معرفی می‌شود. او شخصیتی است که جا پای کرکتری مثل کارل جانسون می‌گذارد و به عنوان یک سیاه پوست در پس زمینه‌ی داستان ایفای نقش می‌کند. هر چند که اگر یک شرکت در این میان باشد و به جزئیات و مباحث نژاد پرستی همیشگی وارد نشود راکستار است اما به هر حال مایکل یک شخصیت گنگ است. او یک راننده‌ی حرفه‌ای و متولد مناطق فقیرنشین لس سانتوس است که نه مثل مایکل مزه‌ی پول هنگفت زیر زبانش رفته باشد و نه مثل ترور یک جانی روانی است! تعریف شخصیتش فقط به کمک مایکل قابل انجام است وگرنه نمی‌توان او را به عنوان یک شخصیت پخته شده در نظر گرفت هر چند که پایان دیگر بازی با او رقم می‌خورد ولی او خوصیات یک شخصیت نیمه تعریف شده را به مخاطب عرضه می‌کند.سن او نسبت به ترور و مایکل پایین تر است و فقط صرف این که پول کلانی به جیب بزند با مایکل و ترور  در داستان همراه می‌شود ولی هیچ وقت درامی که بین ترور و مایکل حس می‌کنید را بین فرانکلین و هیچ شخصیت دیگری نمی‌بینید. مشکل دیگر داستان بازی در همین ایراد کوچک خلاصه می‌شود. چرا بازی باید سه شخصیت اصلی و قابل کنترل داشته باشد وقتی که می‌تواند با یک کرکتر کامل مثل مایکل بازی را به اتمام برساند؟.

به تک تک سکانس‌های بازی که نگاه می‌کنیم همیشه اول مشکلات زیاد جنسی گریبان گیر مخاطب می‌شوند. دقت داشته باشید که مسائل جنسی داخل جی.تی.ای ۴ خیلی بیشتر از شماره‌ی پنجم است اما فرق این دو دقیقا در یک جای خاص خلاصه می‌شود. قسمت‌های +۱۸ جی.تی.ای ۴ همگی در مراحل فرعی و جدا از خط داستانی قرار داشتند در حالی که در جی.تی.ای ۵ راکستار هیچ ابایی از گذاشتن سکانس‌های نامربوط داخل بازی نداشته است و دقیقا مخاطب در خط اصلی داستانی باید با محتواهای بی مربوط جنسی روبرو شود. البته دلیل این که این مورد داخل این متن گنجانده شده است شوخی‌ها و مبتذلات داخل بازی نیست. هر چیزی حد و اندازه دارد ولی شوخی‌های بی‌مزه‌ی ترور در داخل بازی و به کار بردن اصطلاحات روزمره‌ی یک نوجوان ۱۲ ساله دلیل نمی‌شود که یک بازی درجه سنی بزرگسال را دریافت کند.

از طرف دیگر شباهت انکار نشدنی جی.تی.ای ۵ به فیلم معروف “مایکل مان” یعنی “مخمصه” (Heat) باعث شده که بتوانیم یک نقاط اشتراک و نقاط تضاد زیادی برای مقایسه این دو اثر به وجود بیاید.

«نیل مکالی» (رابرت دنیرو)، سارقی حرفه‌ای است که تخصصش انجام سرقت‌های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه‌ی مخصوص حمل‌ونقل پول و اوراق بهادار در شیکاگو است. “وینسنت هانا” (آل پاچینو) نیز کارآگاه زبده‌ای در لس‌آنجلس که مصمم است او را به دام بیندازد. سرقت بزرگی که در جی.تی.ای ۵ توسط سه تفنگدار داستان صورت می‌گیرد و پایان بندی بازی تا حدودی (بخوانید خیلی) شبیه به فیلم “مخمصه” است که البته راکستار در پیاده‌سازی آن نسبتا موفق عمل کرده است. شیوه برنامه‌ریزی برای انجام سرقت‌ها در اثر “مان” در “مخمصه” تنها یک شخصیت اصلی و روی صحنه داریم که خیلی “مطرح‌تر” است و آن هم نیل مکالی است و باقی شخصیت‌های داستان همگی در حاشیه‌ی فیلم نقش‌هایی را بر عهده دارند چیزی که سازندگان جی.تی.ای ۵ درک نکرده‌اند و باعث سردرگمی مخاطب می‌شوند چون عملا هیچ فرصتی پیش نمی‌آید که بازیکن قادر باشد تا در یک برهه‌ی زمانی خاص داستان مجزای سه شخصیت اصلی را درک کند. سازندگان می‌توانستند ترور و فرانکلین را به عنوان شخصیت‌های در حاشیه معرفی کنند و به طور خیلی مفصل روی زندگی و اتفاقات روزمره‌ی مایکل کار کنند. مثلا اگر یک بازی واحد را مثل “رزیدنت اویل ۶” در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که کپ‌کام در کمال این که تمام شخصیت‌های‌اش خط داستانی مجزا دارند و به زندگی و پیشینه‌شان با دیگر شخصیت‌ها پرداخته شده است، یک شخصیت گنگ مثل “ایدا وانگ” رشته‌ی تمام اتفاقات بازی را در دست دارد و می‌بینید که او در هر سه خط داستانی بازی حضور دارد ولی شما با تمام کردن این سه بخش فقط حدود نصف داستان را متوجه می‌شوید. در جی.تی.ای وی هیچ شخصیت گنگ و یا یک شخصیت کلیدی در بازی حضور ندارد که سناریونویس به آن اتکا کند و بازیکن را سردرگم اتفاقات بازی نماید.از طرف دیگر نکته‌ی مثبت الگوبرداری از فیلم “مخمصه” وجود سرقت‌های بزرگ و کوچکی است که در طول بازی انجام می‌دهید و همه به یک سرقت نهایی بزرگ (که در تمامی نسخه‌های جی.تی.ای هم مانندش را دیده‎‌ایم) ختم می‌شوند که با آن می‌توانید خط داستانی را خیلی راحت به پایان برسانید.

به طراحی مراحل که نگاهی بیندازیم زبان از وصف کردنش عاجز است. یوگا، تورنمنت ماشین، پرش از ارتفاع، هواپیماسواری، شنا، تلوزیون، یوگا، شکار حیوانات معصوم و هزار مرحله‌ی قد و نیم قد دیگر در بازی وجود دارند اما خواهش می‌کنم نگویید دلیل شاهکار بودن جی.تی.ای این است که می‌توانید روی کاناپه خانه لم بدهید و تلویزیون تماشا کنید. نگویید که دلیل محبوبیت جی.تی.ای ترکاندن ماشین با کوکتل مولوتوف است یا این که به خاطر این که جی.تی.ای به شما یک نقشه‌ی بسیار بزرگ و یک ماشین با ده‌ها ایستگاه رادیویی می‌دهد دوستش دارید. جی.تی.ای با خودش هزار نوآوری دیگر داشت که الان دیگر ندارد. بله درست است در نسخه‌های قبلی نمی‌توانستید گراز شکار کنید یا این که تا جاسیگاری ماشینتان هم قابل شخصی‌سازی باشد اما چیزی که جی.تی.ای های قبلی را به جی.تی.ای ۵ متمایز می‌کرد وجود مراحل فرعی فوق‌العاده جذابی بودند که حالا دیگر اثری از آن‌ها نیست و یا اگر هست باید در حین خط داستانی انجام دهیدمخاطب وقتی بازی را به پایان می‌رساند پول کلانی به جیب می‌زند ولی وقتی که هیچ انگیزه‌ای برای خرج کردن پول نیست. پول خردهایی که بازی در طول مراحل فرعی به بازیکن می‌دهد حداقل پول خرید یک اسلحه یا ماشین درست و حسابی را کفاف می‌دهند وگرنه در آخر بازی با پول هنگفتی که در اختیار دارید مطمئنا هدفتان وقت گذراندن در کافه‌های لوس سانتوس و نظاره کردن مست کرده‌های داخل خیابان نیست.

سرقتی که مشابه‌اش تکرار نمی‌شود

اما جایی که بازی کمتر می‌لنگد ولی باز هم بی‌ایراد نیست. یک سوال را همین اول از شما می‌پرسم تا آخر پاراگراف به آن فکر کنید؛ آیا واقعا حاضرید برای رسیدن به یکی از جزیره‌های نزدیک لوس سانتوس ۱۶ دقیقه وقت با ارزشتان را صرف کنید؟ گیم‌پلی بازی بی‌نقص نیست اما آزادی عمل فوق العاده‌ای دارد. تا تک تک آیتم‌های بازی را هم می‌شود دست‌کاری کرد. چه ظاهر شخصیت‌ها، چه ظاهر وسایل نقلیه، اسلحه‌ها و… خیلی از عناوین متعددی که رد طی سال‌های گذشته منتشر شده‌اند به مخاطب حس زندگی در یک زندگی دیگر را می‌بخشند مثلا در فارکرای ۳ شما قادر به انجام نصف کارهایی که در جی.تی.ای مختارید انجام دهید نیستید اما وقتی کنترلر را کنار می‌گذارید انگار که یک زندگی دیگر را تجربه کرده‌اید. موسیقی بازی محشر است، کرفتینگ (Crafting) و مراحل فرعی بازی همگی مثل سلول‌های زنده بازی عمل می‌کنند که انگار فقط در بدن دیگری به زندگی خود ادامه می‌دهند و جزیی از خود بازی هستند. یا مثلا در عنوانی مثل “فال‌اوت: وگاس جدید” شما با بازی زندگی می‌کنید. در طول راهی که می‌پیمایید اجساد زیادی می‌بینید، ماشین‌ها و موتورسیکلت‌هایی که حالا به آهن پاره‌های بی‌ارزش تبدیل شده‌اند در جای خود دیدنی هستند. در جی.تی.ای ۵ به شما یک پول خرد چندصد دلاری داده می‌شود که تا بخواهید خرجش کنید وارد یک خط داستانی می‌شوید یک آدم عاقل پیدا نمی‌شود که سناریونویس بازی را تا سرحد مرگ کتک بزند و بگوید که چرا مخاطب را آزار می‌دهید؟! بازی شبیه‌ساز جامعه امریکا نیست. جامعه‌ی امریکا که وضعش وخیم‌تر از روابط خانوادگی در جامعه‌ی ما نیست پس چرا شاهد ترکاندن زندگی چندین خانواده به خاطر چند بطری الکل هستیم؟ چرا بازی مدام مخاطب را با کشتن‌ آدم‌های بی‌گناه اذیت می‌کند. حداقل کشتن یک شخصیت را نباید تا این حد ساده جلوه داد. بارها پیش می‌آید که به خاطر خرید آیینه بقل ماشینتان چند دلار ناقابل از حساب بانکیتان کم شده است و به خاطرش آدم می‌کشید تا جیبشان را خالی کنید! دیواری کوتاه‌تر از NPC های بازی نبود؟!و در نهایت این سوال: آیا واقعا حاضرید برای رسیدن به یکی از جزیره‌های نزدیک لوس سانتوس ۱۶ دقیقه وقت با ارزشتان را صرف کنید؟ بر فرض این که شما بیکارترین فرد روی زمین هم باشید حاضرید مافیا ۲ بازی کنید ولی به خاطر یک راه چند مایلی ۱۶ دقیقه از وقت با ارزش خودتان را صرف رانندگی در خیابان‌های لوس‌سانتوس نکنید. به جایش سلول‌های خاکستری مغزتان را با حل کردن جدول سودوکو ترمیم کنید باور کنید بهتر از ول گشتن در خیابانی است که سرتاسرش در کل دو مغازه بیشتر ندارد؛ فقط هجوهای بی مورد.

از این نکته صرف نظر کنید که جی.تی.ای ۵ بازی بدی است اما نه یکی از بهترین بازی‌های نسل است نه بهترین بازی تاریخ. عنوانی که فقط در زمینه گیم‌پلی پیشرفت‌های چشم‌گیری داشته است و پاشنه‌ی پایش در قسمت‌های متعددی نظیر داستان و شخصیت پردازی می‌لنگد که البته نسبت به نسخه‌های قبلی‌اش قیاس شده است. اصولا یک بازی وقتی “شاهکار” و یا ناب می‌شود که چیز جدیدی برای مخاطبش داشته باشد نه این که یک پله به عقب سقوط کند و یا بزرگترین پیشرفتش اضافه کردن چند مکانیزم و مراحل فرعی به بازی باشد حداقل این مورد در باب جی.تی.ای صدق نمی‌کند. جی.تی.ای ۵ بازی خوبی است که قربانی نمرات بالا و متای ۹۷ منتقدان شده است وگرنه زحمتی که به پای ساخت این بازی کشیده شده است در چند عدد ختم نمی‌شود. عنوانی که می‌توانست خیلی بهتر باشد و فدای موفقیت‌های نسخه‌های قبلی‌اش شد.

نویسنده: مسعود تیموری
با تشکر از امیر محمد جزایری – مهرماه ۱۳۹۲


105 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. هدف گذاری برای نوشتن این مطلب و رساندن پیام بشدت ضعف دارد:
    از شخصیت ترور گفته شد و عنوان شخصیت منفی بهش داده شد! مگر بقیه شخصیتهای سری gta مثبت بودند؟! نویسنده سعی در مقایسهای بسیار بی مورد داشته که کوچکترین ارتباطی باهم ندارند مثلا ترور رو با شخصیتهایی مثله جوکر و واس مقایسه کرده ولی این شخصیتها چه ارتباطی به هم دارند ایا صرف اینکه هرسه شخصیت در دنیای گیم حضور دارند انهارا مقایسه کنیم؟! جواب قطعا خیر هست و دلیل روشن دلیل روشن چون یک بازی مثله gta کاملا رئال هست ولی بازی مثله بتمن و فارکرای نه.حالا چه فرقی بین رئال و غیر رئال هست؟ در زمان نچندار قبل دردنیای سینما شخصیتها یا کاملا بهشون سفید گفته میشد یا کاملا سیاه ولی بعدا بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند این کاملا غلط هست ما شخصیتهای سفید و سیاه هرگز نداریم و برای هرچه واقهی تر شدن داستان و درک متقابل باید حتما از شخصیتهای خاکستری استفاده بشه چون دقیقا در دنیا انسانها همینطور هستند انسان سفیدی هرگز وجود نداشته و انسان سیاه هم نبوده ولی انسان داریم و داشتیم و خواهیم داشت که خاکستری هستند حالا باتوجه به شرایط و نوع زندگی و…انسانها یا خاکستری بسیار روشن بسیار نزدیک به سفید هستند یا خاکستری تیره نزدیک به سیاه و بقول گفتنی فقط خداست که سفید مطلق هست حالا در این بین تمام شخصیتهای موجود در gta نه سیاه بودند نه سفید(برای ایجاد ارتباط و رئالیسم) بلکه همیشه خاکستری مایل به سیاه بودند حالا بین اینها ترور خاکستری تیره تری داراست و این دلیل بر شخصیت پردازی اشتباه نیست و اگر کاملا سیاه بود مخاطب هیچوقت ارتباط لذت کنترل این شخصیت بهش دست نمیداد.
    در مورد وجود سه شخصیت و بی اساس بودن انها گفته شد که چه احتیاجی بود به وجود این سه شخصیت؟ باید گفت اساس یک بازی فقط داستان نیست وگرنه فرقی بین فیلم و بازی وجود نداشت در بازی چیزی که نقشه پررنگ داره گیم پلی هست و تنوع که gta با اوردن سه شخصیت هردوی این مشخصاترو بخوبی پیاده سازی کرده لذت به پابان بردن یک ماموریت با سه شخصیت بسیار لذت بخش تر از به پایان بردن اون با سه شخصیت هست و خود این مورد بسیار بازی و انجام ماموریتهارا لذت بخش کرده بود حالا جدا از بحث گیم پلی خود این سه شخصیت دنیای متفاوتیرو برای شما به ارمغان میاوردند و هرکدام مثله شخصیتی مستقل به بازی رنگو بوی متفاوت میداند و هرکدام نقش مستقیم در داستان ایفا میکردند برای این بخش اتفاقا باید گفت راکستار یکی از سخت ترین کارهارو ممکن کرد راکستار باید سه شخصیت کاملا مستقل طراحی میکرد که در عین مستقلی در داستان نقش کلیدی داشته باشند و با هم پیوند بخورند که این مهم از پس کسانی مثله راکستار بر میاید و لاغیر.
    در مورد مسائل جنسی و مفید نبودن بازی گفته شد:
    اگر از بعضی مراحل بازی صرف نظر بشود شما با چی روبرو هستید شهری به نام لوس انجلس و کشوری مثله امریکا یعنی بازی سعی در شبیه ساز تمام و کمال مناطق و محیطها و چگونگی ارتباط مردم باهم دارد یعنی به طور تقریبی جامعه امریکا رو به تصویر میکشد(به گونه ای تصویر جامعه جهان چون تاثیر جامعه امریکا در کل دنیا غیر قابل انکار هست) حالا در این دنیا چه میگذره ایا راکستار به دروغ انواع و اقسام کثیف کاریهارو در بازی گنجانده ایا کلابی وجود نداره؟ باید گفت چرا این دقیقا تصویری نیمی واقعی هرچند بسیار کوچک از دنیای بسیار بزرگ و کثیف هست دنیایی که در مقایسه با یک بازی که به فهش و کلاب خلاصه میشه بسیار کثیف تر و فجیه تر هست از کشور خودی گرفته تا امریکایی که امروز نیمی از تصویرش رو در این بازی میشه دید پس اینها دروغ نیست و برخ کشیدنش مشکلی نیست چون از پنهان کاری(کاری که ما ایانیا استادش هستیم و به جایی نرسیدیم) هیچ چیزی به ما نمیرسه و اونها به این درک رسیدن و البته مسائلی از قبیل کلاب براشون کاملا بی اهمیت هست مخصوصا که بازی دارای درجه ی +۱۸ هست و این مخاطبان درکشون از این مسائل کامل هست در مورد مفید بودن شما راهرو اشتباه اومدید باید دید رسالت هر بازی یا هرچیزی چی هست ایا یک بازی به طور حتم باید پیام اخلاقی داشته باشه؟ اگر اینطور هست پس ماریو و سونیک و…بازی نیستند:
    رسالت اصلی بازی همونطور که از اسمش پیداست بازی و لذت هست و این یعنی گیم پلی و بخشهای دیگر در حاشیه قرار دارند و این اصل به طور صددرصد در بازی ای مثله gta دیده میشه که اتفاقا در این نسخه بزرگترین جهشرو داشته و ماموریت تکراری در بازی به طور شگفت انگیز دیده نمیشه و تمام مراحل با برنامه و فوق العاده کار شده برای این چیزها گفته شد نباید دنبال پیام اخلاقی گشت چون رسالت چیزه دیگری هست و اگر دنبال این مسائل هستید و خشونت این بازیرو زیر سوال میبرید باید غید بازیرو بزنید مثلا پیام اخلاقیه بازی ای مثله اویل چی هست ایا دنیای رزیدنت اویل خشن نیست یا رسالت دنیای بسیار خشن لست اف اس چی هست بازی چیرو به شما میخواد ثابت کنه میخواد ثابت کنه دنیارو ول کن دختر بچه ای که میتونه دنیارو نجات بده بچسپ که اتفاقی براش نیوفته و مثالهایی از این دست بوفور یافت میشن که جواب قانع کننده براشون وجود نخواهد داشت یعنی جهان خشن معنیه قابل تامل درمورد گیم نیست.
    در اخر باید گفت ما بازیه بی نقص نه داشتیم نه خواهیم داشت ولی همیشه سعی در تکامل وجود دارد و gta هم از این قاعده مستثنا نیست.
    امیدوارم منظورم رو رسونده باشم و خواهان اینم که به مسائل بصورت تک بعدی نگاه نکنیم.

    ۲۰
    1. اونقدر قیاس‌های بیجا، ربط سیب به پرتغال و سؤ تفاهم، بد برداشت کر دن‌ها تو متن بود که بی‌خیال شدم
      ولی‌ hossein شما خوب حوصله‌‌ کر دی،‌خوبم نقدو به چالش کشیدی

      ۱۱
    2. چی‌ میگی‌ دادا؟ من اینجا ادعای نقد نویسی کردم؟
      یکی‌ از بهترین‌های نسل رو به این وضع خنده دار بردن زیر سوال، می‌خوای هیچی‌ نگیم؟ جمله اول رو خوندم حساب کار دستم اومد با چی‌ طرفم،
      “وقتی شاهکار نسل در سناریونویسی می‌لنگد…” :lol:
      مگه gta شخصه یا سناریو نویسه که تو سناریو نویسی بلنگه؟ بهترین حالتش میشد “در سناریو می‌لنگد” که اونم بی‌ ربطه و تو نقد به موضوعات دیگه پریده شده.
      این از اولش دیگه تا تش رو خودت برو

      ۱۰
    3. بابا من این کامنتو دادم تا تایید شه :| آخه ایمیلمو تایید باید میکردن،پستم سریع پاک شد نمیدونم چرا دوباره برگشت
      در هرصورت فقط میخواستم یه چیز بنویسم تا تایید شه،شرمنده اگر بد حرف زدم

      ۰۰
    4. بابا این همه قصه حسین کرد شبستری چیدن برای چی هست
      طرف اقای مسعود تیموری دوست خوب و گلم یه ضد نقض نوشته که اولش هم گفته حتما باید از همه چی تعریف کرد اون روزی که تو همین سایت یک اراجیفی در مورد بازی اخرین شاهکار توسط یک فرد نوشته شد که ضد نقد هم نبود ادعا میکرد نقد هست کجا بودید که تو اون پست چه ها گذشت اگه خاطر دوستان باشه

      عزیزانم gta یک بازی مثل تمام نسخه های قبلیش حتی به نظر من از نسخه چهارم هم پسرفت داشته بود که اومد رفت و تمام شد و این بازی رو فقط یک چیز نگه داشت اونم ازادی عمل تو کثیف کاری ها و کلا خلاف و هر کاری که تو دنیای واقعی نمیشه کرد و تو دنیای gta که گیمرها خودشون رو جای افراد بازی قرار میدن میشه گزاشت
      من که به شخصه این بازی رو دوست دارم برای همین کثافت کاری ها و اصلا به شخصیت و داستانش کاری ندارم ماموریتهایی که توش بکش بکش و بالیوود بازی و خیابان رو بستن و گروگان گیری همه و همه فقط تو gta جمع میشن که برای من عالیه و یکی از نقطه ضعف های این نسخه هم این میدونم که خیلی مسایل س………سی توش کم شده بود نگاه به دو تا صحنه ترور و یه کلاب درب و داغون نکنید برای من که نسخه پنجم و پیشرفته این نسخه رو تجربه کردم از شماره ۴ برام کمتر اومد این مسیله
      gta5 بازی خوبی بود ولی نسبت به شماره ۴ در سال ۲۰۰۸ ضعیف تر بود تو همه چی به جز گرافیک و نوع نشانه گیری و تیراندازی که خوب سال ۲۰۱۳ هستیم

      ۱۰
    5. رضا… واقعا داری بی لطفی میکنی.
      آزادی عمل فقط باعث موفقیته نه؟
      کی میگه؟
      کثافت کاری؟ پسرفت؟
      حیف الان حوصله ندارم.. یه روز میشینیم سر وقت بحث میکنیم ;)

      ۰۰
    6. برادر محترم اولا نقد یا ضد نقد نباید توام با نظرات کاملا شخصی باشه و نباید اینقدر سطحی نگری باشه اصلا ما چیزی به نام ضد نقد نداریم نقد یعنی هرچیزی از مورد بحث میبینی بگو یعنی هم خوبهاشرو هم بدهاشرو شما اول معنی نقدرو مد نظر داشته باشی بعد شروع بنوشتن نقد بکنی.
      اینکه برای اخرین ما ضد نقد نوشته شده بود من عضو سایت نبودم و برای دلایلی عضو شدم و اگرم بودم هیچ وظیفه ای نداشتم که بیام دفاع کنم باید طرز تفکرات رو درست کرد اینکه درباره اخربن ما ضد نقد نوشته شده بده ولی الان که شرایطی بوجود امده بیایم ضد نقد gta رو بزنیم خوبه بنظر کودکانه میاد و اصلا جای بحث نداره.
      اینکه بنظرت پسرفت کرده و کثیف کاری داره باز هم نظر شخصیت هستو قابل احترام:
      از نظر من و خیلیهای دیگه این gta نتها بهترین gta و با تنوع ترین بود بلکه جزو چند بازیه برتر تاریخ هم بود.
      و اما در مورد فساد عزیزان شما در بهشت زندگی میکنید یا اصلا پاتونرو از خانه بهشتیتون بیرون نمیذارید عزیز این که بانک زدن یا فلان ماموریت در واقعیت میشه یا نه که هزاران هزار بدترش اتفاق افتاده و میفته ولی بازی سعی در شبیه ساز نداشته چون شبیه ساز بسیار بازیرو خشک و فوق العاده جدی و غیر قابل تحمل میکنه در حالی که این بازی فساد واقعی رو با فان و گیم پلی مخلوط کرده حالا این یک قاعدست که میگن وقتی میخوای مطلبت کاملا جا بیفته و ماندگار بشه از طنز کمک بگیر چون معجزه میکنه و دقیقا راه gta همین بوده وگرنه دوتا فهش و کلاب بانک زنی در این دنیا کوچکترین خلاف هم محسوب نمیشه.در کل محوریت بحث من بجز ماموریتها و سر ساختار کلی بود که بهش اشاره شد.
      علی ایو حال داستان امسال و قضیه رقابت این بازی و اخرین ما و انتخاب این بازی متاسفانه باعث بستن چشم برروی حقایق شده و اکثر کسانی که اخرین مارو تجربه کردند سعی در تخریب این بازی داشتند البته این جوها زود گذر هست و بعد از چند سال فراموش میشن منهم چند ساله دیگه که این جوها خوابید بهترین زمان برای بحث میدونم.
      در اخر هم باید بگم اینها قصه حسین کرد نیست برادر قصه زندگیه که بی تفاوت از کنارش رد میشید.

      ۰۰
  2. اینکه هیچ کدوم از این سه‌ کارکتر به گرد پایه یگانه مخلوق *R نیکو نمی‌رسه درست
    اما همه این اشکالات متن انصافا دیگه وارد نیست، عللخصوص اون بخش +۱۸
    اونقدر صحنه +۱۸ از gta قبلی‌‌ها که دقیقا تو مأموریت اصلی‌ اتفاق میفته بزنم (حتا gta psp یا gta2) که جلو این جدیده هیچ به حساب بیاد.

    ۱۰
  3. واقعا (این قسمت رو مهم بخوانید) ضد نقد ؟

    من موندم شما واقعا چرا همچین مطلبی نوشتین دوبار متنتون رو خوندم نه صرفا به خاطره شخص شما به خاطره این که رو یک سایت با بازدید چند صد هزار تایی قرار گرفته و یک سری کاربر بعد از خوندن ضد نقد شما تحت تاثیر قرار گرفتن

    متسفانه شما خودتون تو مطلب خودتون هم تکلیفتون با خودتون مشخص نیست میاید بازی رو با نسخه های قبلیش مقایسه میکنید و بعدش میگید که پول های شما در بازی عملا به هیچ دردی نمیخورن یکم فکر کنید نسبت به iv مقایسه کن ببینید چقد تنوع برای خرج کردن پول هاتون دارید.
    شما میاید دم از سناریو نویسی میزنید بعدش به صورت کاملا مبتدیانه دنبال آنتاگونیست فردی میگردید در حالی که انتاگونیست اصلی بازی همیشه در کنار شماست یعنی شهر یعنی جامعه نمیدونم درکش اینقدر سخت بود؟

    در مورده مسائل محتوای جنسی کشتن مردم عادی هم حرفی نمیزنم فقط شما که اینقد فیلم باز هم هستید ارجاتون میدم به فیلم های ترانتینو نکنه میخواید از پالپ فیکشن سگ های اب انبارو اینها هم ضد نقد بنویسید ؟
    شما میای شهر رو توصیف میکنی و میگید خسته کننده و با فالوت فار کرای مقایسه میکنید یک سوال دارم ازتون ایا تو عمرتون بازی رو دیدید که شهری رو داشته باشه که تمام ادم های عادی تو بازی اینقد طبیعی باشن و اصلا تو خیابون با دیالوگ تکراری مواجه نشید ؟

    شما میای میگی بازی در صد پیشرفتش نسبت به نسخه های قبلیش کمتر بوده یک سوال دارم ازتون ایا انلاین بازی کردید این بازی رو که ببینید معنی انلاین بازی کردن چیه ؟ اصلا یک سوال دارم یکم فکر کردید که این بازی داره برای کنسول های هشت سال پیش عرضه میشه و تفاوتش مسلما نمیتونه در حده بین دو نسخه sa و iv باشه نکنه انتظار دارید به خاطره گل روی شما بیان رو کنسول های نسل هشتی بدن و عملا با فروش بازی خدافظی کنن ؟

    از تاریخ نوشتن این مطلب مشخص هست شما واقعا از همون اول مشکل زیادی با این بازی داشتید

    امیدوارم از این به بعد شاهد مقالات یکم سنجیده تر باشیم نه از روی تعصبات بیجا

    ۱۰
    1. (( انتاگونیست اصلی بازی همیشه در کنار شماست یعنی شهر یعنی جامعه ))

      ali افرین . جمله بالا واقعا میتونه یکی از جملات بسیار پر مفهومه باشه . =;

      ۱۰
    2. برادر اون دی بازی که روزی هزار تایی بازدید داشت الان وابسته شده به سایت دانلود و فروشگاهش… گذشت.
      بله دقیقا پول هنگفتی که باید اواسط خط داستانی تو مراحل به دست می‌آوردیم رو آخر بازی در حالی که به هیچ دردمون نمی‌خوره می‌گیریم. وسط مراحل هم بازی به پرداخت پول خرد بسنده می‌کنه.
      نخیر اتفاقا آنتیاگونیست مشخصه کیه ولی این که شخصیت اصلی بازی در عین حال آنتیاگونیست هم باشه و بعد در حالی که بازیکن فکر می‌کنه که کارهایی که شخصیت اصلی انجام میده درسته یهو مشخص میشه آنتیاگونیسته. جامعه‌ای که کثیف بودنش فقط در حد چهار تا ناسزای مبتدیانه باشه به درد جرز لای دیوار می‌خوره چون درجه سنی بازی عملا +۱۲ هست.
      دوست عزیز معمولا از فیلمی مثل Heat که جزو صد فیلم برتر سینمای جهان هست نمیشه ضد نقد نوشت در ضمن هدف از نوشتن این نوشته کوبوندن بازی نبوده بلکه اشاره به ایرادات هر چند جزئی و کوچیکی بوده که نادیده گرفته شدند.
      بخش آنلاین بازی کاملا جدای خود بازی اصلی محسوب میشه اسمش هم هست GTA Online نه V Online.
      فاصله‌ی انتشار سن آندریاس و IV در حد ۳-۴ سال بود؛ بعد Liberty City اومد که مدت زمانی پنج ساله‌ی بین IV و V رو کمتر کرد در ضمن از نظر من مقایسه مکس پین ۳ با نسخه اولش که پونزده سال پیش منتشر شده هیچ ایرادی نداره چون بازی نمی‌تونه هیچ وقت هویتش رو از دست بده.
      نه مشکل با هواداران گوش و چشم بسته‌ی بازی داشت و دارم.
      امیدوار نباشید؛ تشکر.

      ۰۰
    1. عزیزم یه بار هم اومدی اون ور گیمفا حسابی چلوندنت گذاشتنت کنار. هر وقت یه آدم “بالغ” حساب شدی می‌تونی بیای این‌جا با هم بحث کنیم. در ضمن من هیچ وقت عقب نمی‌کشم کسی که کم میاره کامنت پاک می‌کنه جناب‌عالی هستی.
      تریپت به سونیک و ماریو هم نمی‌خوره آخه.
      به “سوث پارک” هم سلام برسون.

      ۰۲
    2. هه، اولا سوث پارک چه ربطی داشت کلمه کاملا درستی هستش تو چیزی بارت نیست لطفا حرف اضافه نزن، دوما گیمفا چلوندن یعنی چی ؟ من الان گیمفا کاملا دسترسی دارم بخاطر کنکور نت نمیام چه ربطی به کنار گذاشتن داره ؟ دوما ادم “بالغ” تو نیم وجبی حرف از بالغ شدن نزن هنوز سنت به ۱۵ نرسیده زر اضافه هم میزنی ؟ برو بشین ضد نقد و شر بنویس…

      ۰۱
    3. آخه تو کنکور داری ؟؟؟ :roll:
      چن ماه پیش استاتوس کرده بود دارم اجتماعی میخونم و زیست ! آیا این درس های اول دبیرستان نیست ؟؟؟
      :mrgreen:

      ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر