پرونده‌ای برای E3 2016

در ۱۳۹۵/۰۳/۳۰ , 14:38:39

E3  ۲۰۱۶ چند روز پیش پایان یافت و بسیاری را خوشحال، غمگین یا سردرگم کرد. در این پرونده قصد داریم با سه تحلیل از کنفرانس‌های مهم و چند یادداشت به بررسی این مهم‌ترین اتفاق گیمی سال بپردازیم. با دنیای بازی همراه باشید.

منفور دیروز، محبوب فردا؟

بررسی کنفرانس EA

تارخ ترهنده

هنرهای الکترونیک، شاخه‌ای که در صدر آن بازی‌های رایانه ای یا ویدیویی قرار دارند نام شرکتی مشهور و موثر در این صنعت است. کمپانی EA یا Electronic Arts طبق رسم هر ساله، در نمایشگاه E3 حضور پیدا کرد و بعد از خبرها و شایعات متعدد درباره‌ی عدم حضور و اینکه امسال دیگر خبری از کنفرانس نخواهد بود، با نام جدید EA Play، کنفرانس امسال‌اش را نیز برگزار کرد.  خوشبختانه آنها انتظارات طرفداران و مخاطبان خود را برآورده کردند؛ ولی طبق رسم هرساله‌ کنفرانس بازهم روند خسته کننده‌ای داشت!

کنفرانس در دو شهر دنبال می‌شد و آقای Peter Moore در لندن قسمت‌هایی از کنفرانس را اجرا می‌کرد. تماس تصویری از هر دو طرف وجود داشت و در لندن نیز بینندگان زیادی در سالن کنفرانس جمع شده بودند. دلیل نصف کردن کنفرانس جمع کردن بیننده های بیشتر بوده یا هر چیز دیگر مشخص نیست. امیدوارم از سال‌های بعد بقیه شرکت‌ها نیز مسئولین و سران خود را در چند شهر پخش نکنند و E3 و کنفرانس‌شان را یک تکه برگذار کنند!

در کنفرانس تقریبا تمامی انتظاراتی که از معرفی بازی‌ها و استودیوهای مختلف می‌رفت، برآورده شد. در کل دو گل سر سبد کنفرانس این شرکت نسخه‌ی جدید فیفا یعنی FIFA 17 و میدان نبرد ۱ یا Battlefield 1 بودند. نمایش‌های خیره کننده و فوق‌العاده‌ی این دو بازی، برای مخاطبان و طرفداران کافی بود.

کنفرانس با تقریبا ۲۰ دقیقه تاخیر و با معرفی Titanfall 2 شروع شد؛ مجموعه و عنوانی که دیگر در انحصار مایکروسافت نیست. هسته‌ی بازی و گیم پلی آن تقریبا همان چیزی بود که در نسخه‌ی اول تجربه کردیم؛ ولی در برخی بخش‌ها ارتقا یافته بود و روان‌تر از قبل شده بود به علاوه‌ی اینکه الان بازی کردن با تایتان‌ها از نسخه‌ی اول نیز هیجان انگیزتر است. رابطه‌ی تایتان و خلبان آن که شما باشید، بسیار تعاملی‌تر شده و این رابطه عمق بیشتری به گیم پلی بازی داده است. می‌توان گفت بخش داستانی بازی نیز براساس نمایش آن، مانند نسخه‌ی قبل باشد و واقعا داستانی را دنبال نکند! بلکه یک سری ماموریت‌های زنجیروار را دنبال کند که نام و عنوان بخش داستانی را یدک می‌کشد… .

به علاوه ی فیفا و میدان نبرد و سقوط تایتان، برنامه‌های آینده‌ی شرکت و استودیوهای سازنده‌اش برای عناوین و مجموعه‌ی جنگ ستارگان نیز توجه‌ها را به خود جلب کرد. عنوانی که سازنده‌ی مجموعه‌ی فوق العاده‌ی هوای مرده یا Dead Space دارد بر روی آن کار می‌کند نیز عنوانی از جنگ ستارگان است که در سال ۲۰۱۷ منتشر خواهد شد. این عنوان دارای شخصیت‌های مجموعه فیلم‌های فوق العاده محبوب این مجموعه و شخصیت‌های جدیدی خواهد بود که خود سازندگان به بازی اضافه کرده‌اند. بازی دارای دنیایی باز و قابلیت انتخاب و تصمیم گیری خواهد بود. در میان صحبت‌های سازندگان این مجموعه بازی و Jade Raymond که اخیرا به EA پیوسته، به غیر از بسته‌های الحاقی بیشتر برای Star Wars: Battlefront و بازی Visceral  اطلاعات بیشتری منتشر نشد و فقط مدام تکرار می‌شد که برنامه‌های بزرگی برای این مجموعه داریم و در نهایت شما قادر خواهید بود که بهترین بازی‌های جنگ ستارگان و آن چیزی که واقعا لیاقتش را دارید بازی کنید.

بحث جنگ‌های ستاره‌ای و فضایی شد و نمی‌توان از Mass Effect گذشت. بازی Mass Effect Andromeda نیز در کنفرانس حضور داشت اما جزییاتی چندانی از بازی فاش نشد و می‌توان گفت کمتر از یک دقیقه از گیم پلی بازی نمایش داده شد. همانطورکه می‌دانیم این بازی به صورت دنیای باز خواهد بود و آزادی عمل بسیار بیشتری نسبت به نسخه‌های قبلی خود دارد. به هر حال این مجموعه بسیار محبوب است و احتمالا اطلاعات بیشتری از بازی در نمایشگاه‌های آینده یا E3 سال بعد منتشر خواهد شد.

برویم سراغ دو گل سر سبد کنفرانس، فیفا ۱۷ و میدان نبرد ۱ ! قبل از شروع کنفرانس‌های E3 تریلر یا تیزری کوتاه از فیفای جدید منتشر شد که تغییر موتور گرافیکی بازی را رسما تایید کرد. فیفای جدید با موتور گرافیکی قدرتمند Frostbite 3 ساخته می‌شود. چهره‌های بازیکنان بسیار واقعی‌تر از قبل کار شده‌اند و بهبود کلی گرافیک بازی به چشم می‌آید. بالاخره بعد از مدتها انتظار، بخش داستانی موعود در این نسخه به حقیقت پیوسته و با عنوان The Journey معرفی شده است؛ و سازندگان بازی بالاخره به مربیان نیز توجه کرده‌اند و هم اکنون حضور مربیان با مدل‌های واقعی آنها در بازی حتمی شده است؛ حداقل چهار مربی مشهور با طراحی دقیق را در نمایش بازی مشاهده کردیم؛ حال اینکه تمامی مربیان طراحی شده‌اند یا خیر فعلا مشخص نشده است. یکی از مربی‌های طراحی شده مورینیو است که چند دقیقه‌ای نیز روی صحنه ظاهر شد تا هیجان بیشتری به کنفرانس بدهد. بخش داستانی بازی، سفر یا The Journey دقیقا همان چیزی است که به شخصه از چنین بخشی در بازی انتظار داشتم. در نمایش‌های بازی Hunter بازیکن جوان منچستر یونایتد شخصیت اصلی این بخش انتخاب شده بود و زندگی او خارج از فوتبال، نگرانی‌ها، شادی‌ها و غم‌ها و پیوند زندگی او با فوتبال را تجربه خواهیم کرد. حال این بخش‌ها فقط صحنه‌های سینمایی از پیش ضبط شده اند یا خیر، و اینکه هنوز انتخاب‌ها و تجربه‌ی مخاطب فقط به مستطیل سبز محدودست، هنوز مشخص نشده و باید تا انتشار بازی منتظر ماند. احتمالا این بخش چهار شخصیت را پشتیبانی می‌کند؛ چهار بازیکن روی جلد بازی. اگر واقعا اینطور باشد و بتوانیم داستان چهار بازیکن را دنبال کنیم، EA تغییر و کار بسیار بزرگی انجام داده و این بخش دارای پتانسیل بسیار بالایی خواهد بود. موفقیت این بخش به محدودیت‌های انتخاب‌ها و تجربه‌ی بازی توسط مخاطب و نحوه‌ی بیان و پیشبرد داستان بستگی دارد؛ زیرا به نظر می‌رسد که گیم پلی بازی تقریبا هیچ تغییری نسبت به نسخه‌ی سال پیش نداشته است.

از مستطیل سبز و حاشیه‌هایش که بگذریم، به میدان نبرد و بوی دود و خون می‌رسیم. امسال میدان نبرد به جنگ جهانی اول برگشته و همه چیز را می‌خواهد از بدو آغاز خشونت و قدرت طلبی با سلاح‌های گرم دنبال کند.

گرافیک و جلوه‌های بصری بازی تا الان در نمایش‌های آن فوق العاده و حیرت انگیز بوده‌اند و بار دیگر قدرت موتور فراست بایت ثابت شده است. گیم پلی بازی نیز با سلاح‌های قدیمی و متعلق به آن دوره‌ی زمانی، بسیار روان و خوب کار شده است. همه چیز از رجوعی فوق العاده به گذشته خبر می‌دهد.

EA که چندی پیش به یکی از منفورترین شرکت‌ها و استودیوهای صنعت بازی تبدیل شده بود، اکنون با تمرکز بر روی کیفیت و کنار گذاشتن سیاست‌های غلط، سعی در دوباره محبوب شدن و جذب نظر طرفداران خودش دارد.

در کنفرانس شاهد اعلام علنی حمایت شرکت از بازی‌های مستقل نیز بودیم. EA Originals عنوانی است که این شرکت برای بخش سرمایه گذاری در بازی‌های مستقل خود انتخاب کرده. یک بازی مستقل نیز با عنوان Fe معرفی شد که اولین بازی مستقل در حال تولید در این بخش از EA است. این بازی دارای اتمسفر جالب و رازآلودی بود ولی نمایش چندان جالبی از گیم پلی بازی ارائه نشد و شاید در آینده اطلاعات و نمایش‌های بیشتری از این بازی را شاهد باشیم.

در نهایت، می‌توان گفت که EA باز هم با روند خسته کننده‌ی اجرای کنفرانس‌های هرساله‌ی خود در E3 حاضر شد و انتظارات اکثر مخاطبان و طرفداران بازی‌هایش را در حد قابل قبولی برآورده کرد. شرکتی که اخیرا بجای اخذ سیاست‌های اشتباه، به حرف هواداران و مخاطبانش گوش می‌کند و می‌خواهد رضایت جمع را جلب کند.

رهایی از بند نسل‌ها!

بررسی کنفرانس مایکروسافت

تارخ ترهنده

مگر می‌شود E3 یک سال را بدون حضور یکی از غول‌های این صنعت تصور کرد؟ کنفرانس مایکروسافت، بدون تاخیر و با معرفی کنسول جدید در خانواده ی Xbox آغاز شد. کنسول Xbox One S کوچکترین عضو خانواده‌ی Xboxها با طراحی جدید و رنگ سفید، دو ترابایت فضای داخلی و رزولوشن ۴K معرفی شد. این کنسول که مدل پیشرفته‌تر و خوش ساخت‌تر One است و ۴۰ درصد از وان کوچکتر است، ماه آگوست سال جاری با قیمت ۳۰۰ دلار به بازار می‌آید. رزولوشن ۴K فقط محدود به بازی‌ها نشده و پرده‌ی نقره‌ای و سینما نیز از این قابلیت در این کنسول بهره می‌برند. مثلا می‌توانید House of Cards را ۴K تماشا کنید. کنترلر یا دسته‌ی کنسول نیز تغییر خاصی نکرده و فقط گیرنده‌های آن دارای بافت شده‌اند. این کنسول از دستگاه واقعیت مجازی یا VR پشتیبانی می‌کند و دیگر خبری از کینکت نیست.

بعد از معرفی کنسول جدید، فیل اسپنسر بر روی صحنه آمد و از بازی‌های انحصاری و غیر‌انحصاری متعدد و آماده برای نمایش خبر داد که اولین آنها Gears of War 4 بود.

بازی‌های انحصاری کنفرانس مانند سال قبل از تعداد قابل قبولی برخوردار بودند و میان این بازی‌ها می‌توان به: Gears 4، Recore، Forza Horizon 3، Scalebound، Halo Wars 2، Sea of Thieves و Dead Risisng 4 اشاره کرد. اما کنفرانس امسال طولانی‌تر از سال قبل بود و همه چیز به معرفی کنسول جدید و بازی‌های انحصاری ختم نمی‌شد؛ با رونمایی از پروژه‌ی عقرب یا اسکورپیو (Project Scorpio) کنسول جدید و می‌توان گفت نسل بعد Xbox، کنفرانس امسال مایکروسافت به پایان رسید و داستان و ماجرای نسل بعد، پایان نسل‌ها و آینده‌ی کنسول‌ها و این صنعت داغ‌تر از پیش شد.

عجله نکنیم و به تحلیل و بررسی بازی‌ها بپردازیم. بازی‌های غیرانحصاری نمایش داده شده در کنفرانس فاینال فانتزی XV، درون یا Inside (عنوان جدید سازنده های لیمبو)، تکن ۷ و میدان نبرد ۱ و بازی جدید سازندگان ویچر (بازی کارتی ویچر با عنوان Gwent) بودند. نمایش میدان نبرد ۱ که کاملا تکراری بود و همان نمایشی بود که در کنفرانس EA مشاهده کردیم؛ و واقعا برایم جای سوال بود که این چه حرکتی از طرف EA و حتی مایکروسافت بود!؟ آیا تولید یا نگه داشتن متحوایی جدید برای نمایش در کنفرانس مایکروسافت به عنوان حمایت کننده و همکار درجه یک EA اینقدر سخت و مشکل بوده؟ از این نمایش تکراری که بگذریم، حضور تکن ۷ در کنفرانس مایکروسافت واقعا عجیب و غافل گیر کننده بود؛ و اینکه بالاخره دوره‌ی زمانی انتشار بازی بعد از مدت‌ها مشخص شد! بازی اوایل سال ۲۰۱۷ منتشر می‌شود و احتمالا تا تاریخ مشخص انتشار اعلام شود، باید چندین ماه دیگر منتظر ماند!

حضور تکن و فاینال فانتزی در کنفرانس Xbox نشان دهنده‌ی اهمیت دادن به مخاطبان و سلایق شرقی و ادامه‌ی همکاری با آنهاست که در نسل پیشین، چند سالی مایکروسافت چنین سیاستی را کنار گذاشته بود.

از بازی‌های انحصاری نام برده شده، حضور تمامی آنها پیش‌بینی شده بود و با نمایش تریلرهای سینماتیک و گیم پلی‌های‌شان، انتظارات مخاطبان برآورده شد و امسال نیز سال پرباری برای بازی‌های انحصاری Xbox است. نمایش کامل گیم پلی عناوینی چون Recore و مخصوصا Scalebound باعث شد تا توجه بیشتری به این عناوین شود و در نمایش‌های‌شان خودشان را بهتر و بیشتر ثابت کنند. عنوان انحصاری دیگری که معرفی شد State of Decay 2 بود که از هم اکنون باید منتظر عنوانی شبیه سازی و زامبی محور کامل نسل هشتمی باشیم تا ما را با قوانین زندگی در دنیای مردگان و زنده ماندن در آن آشنا کند. از دنیای وحشت و زامبی‌ها گذر نمی‌کنیم و به علاوه‌ی شبیه‌سازی و سبک Survival یا زنده ماندن، به بخش فان و جالب دنیای بازی‌ها و سلفی گرفتن با آنها در خیزش مرگان ۴ یا Dead Rising 4 می‌رسیم؛ عنوانی که طرفداران خاص خود را دارد و از دیرباز یکی از انحصاری‌های محبوب Xbox بوده. نمایش کوتاهی از این بازی در کنفرانس پخش شد که باز هم از لشکر زامبی‌ها و انواع سلاح‌ها و امکانات برای برپایی حمام خون رونمایی کرد؛ و اینکه Frank برگشته و اکنون علاوه بر کشتار دسته جمعی زامبی‌ها، قابلیت سلفی گرفتن خلاقانه با آنها و صحنه‌های خلق شده توسط خودش (شما!) را دارد.

نمایش ۱۰ دقیقه‌ای از Gears 4 از یک شاهکار دیگر در این سری خبر داد و اینکه، مارکوس کهن سال نیز منتظر ماست! به غیر از مارکوس، جنرال رام یا General RAAM نیز در بازی Killer Instinct حضور خواهد داشت و دیگر با نیروهای زمینی چرخ دنده‌های جنگ می توانید به مبارزه‌ی تن به تن بپردازید.

در بخش بازی ها کمبودی احساس نشد و مایکروسافت امسال نیز به خوبی از عهده ی نمایش و معرفی بازی های انحصاری برآمد. حضور بازی‌های متعدد یا اصطلاحا ID@Xbox نیز مانند سال قبل پربار بود. از بازی‌ها که بگذریم، قابلیت‌ها و امکانات متعددی نیز برای Xbox Live معرفی شدند. قابلیت Play Anywhere اولین قابلیت جدیدی بود که معرفی شد. با این قابلیت جدید، دیگر مرز و محدودیتی میان Xbox One و ویندوز ۱۰ و کاربران این دو وجود ندارد. بازی‌های دیجیتالی خریداری شده، بر روی هر دو دستگاه و سیستم عامل قابل بازی و دسترسی هستند و تمامی پیشرفت ها و دستاوردها یا اچیومنت‌ها نیز در هر دو یکسان عمل می‌کنند و ثبت می‌شوند. قابلیت‌های جدیدی که این تابستان به کنسول اضافه می‌شوند، موسیقی پس زمینه یا Background Music، انتخاب زبان دلخواه بدون محدودیت مکانی و کورتانا هستند. به شخصه کمبود پخش موسیقی هنگام بازی کردن و نبود کورتانا بسیار احساس می شد که قرارست این کمبودها دیگر در تابستان روبرو برطرف شوند.

پاییز امسال Xbox Live دارای قابلیت‌های جدیدی می‌شود که سرزندگی شبکه‌ی آنلاین را بیشتر می‌کنند و مخاطبان را مشتاق‌تر برای تجربه‌ی آنلاین بازی‌های مورد علاقه‌شان. قابلیت‌های Xbox Clubs (جایی می‌توانید گروه‌ها و شبکه‌هایی تشکیل دهید تا با دوستان خود در ارتباط باشید و حول بازی‌های مورد علاقه‌ی خود بحث کنید و با یکدیگر مسابقه دهید)، Xbox Looking For Groups (جستجوی گروهی و برای چند نفر و پیوستن به بازی آنها) و Xbox Arena (بخش برگزاری مسابقه ها و تورنمت‌های رسمی مختلف بازی های آنلاین و مسابقه ای مانند Smite، فیفا و…).

از سه مورد بالا، واقعا به بخش سوم Xbox Arena نیاز بود و از پاییز امسال می‌توانیم در تورنمنت‌های جهانی و همراه دوستان خود به رقابت بپردازیم.

اما گذشته از تمامی این خبرهای خوش و بازی‌ها و قابلیت‌های جدید، به آینده‌ی Xbox و کنسول‌ بعدی این خانواده می‌رسیم. در پایان کنفرانس، جمعی از سازندگان استودیوهای مایکروسافت و دیگر استودیوها، با یکدیگر به توصیف و تعریف پروژه‌ی اسکورپیو می‌پردازند و کمی از سخت افزار و قدرت آن می‌گویند. رزولوشن ۴K واقعی، بالاترین قدرت پردازش هسته‌ای و گرافیکی که تا به‌حال در یک کنسول استفاده شده، ساخت بازی و تجربه‌ی آنها بدون هیچ مرز و محدودیتی، یک هیولای واقعی! این هیولای واقعی مایکروسافت در تعطیلات سال ۲۰۱۷ یعنی کمی قبل از شروع سال ۲۰۱۸ میلادی منتشر می‌شود و طبق گفته‌های فیل اسپنسر و تمامی سران استودیوهای دیگر در کنفرانس، این کنسول محدودیتی نخواهد داشت و همینطور راه Xbox One  را نیز بن بست نمی‌کند و تمامی این کنسول‌ها در یک خانواده خواهند بود. آیا نبود محدودیت و برداشتن مرزها به منظور قابل ارتقا بودن کنسول است یا قدرت شگفت انگیز و حیرت انگیز آن؟ آیا این پروژه آخرین کنسولی است که به بازار روانه می‌شود یا خیر؟ آیا نسل بعدی یا بهتر است دیگر از واژه‌ی نسل استفاده نکنیم، آینده‌ی کنسول‌ها، به این پروژه‌ی اسکورپیو و Neo سونی در سمت مقابل ختم می‌شود؟ در این آینده‌ی درخشان و هیجان انگیز بازی‌ها و کنسول‌ها، جایگاه مخاطبان و مخصوصا کاربران ایرانی کجاست!؟ فقط باید منتظر ماند و دید که این شرکت‌ها و غول‌های این صنعت، چه برنامه‌هایی ریخته اند و قرارست ما را تا کجا ببرند.

او قبل از آن که خدا باشد، یک انسان بود.

بررسی کنفرانس سونی

حامد محمدپور

شگفت‌انگیز، تنها واژه مناسبی که می‌توان برای توصیف مراسمی دانست که کریتوس کبیر آغاز گر آن باشد. سونی فکر همه جای‌اش را کرده بود و با قرار دادن یک تیم ارکسترای حرفه‌ای در کنار مراسم هیجان سالن را به همراه اجرای موزیک‌های زنده چند برابر کرد. نمایش خدای جنگ آنقدر زیبا و متجیر کننده بود که باید به «شان لیدن» این حق را داد که با غرور و قدم‌های شمرده وارد استیج شده و بر روی سن حاضر شود. سونی بزرگترین سورپرایز خود را در همان ابتدای مراسم رونمایی کرد. مطمئنا هیچ کس منتظر آن نبود که از میان تاریکی درون کلبه کریتوس کبیر نمایان شود و صاحب آن صدای خسته و پیر کسی نیست جز خدای جنگ کریتوس، شگفتا تشویق حاضرین در سالن بی امان بود و چه کسی سزاوار‌تر از کریتوس برای تشویق‌های این چنینی. کریتوس ار لحاظ ظاهری تغییر کرده است، خسته و شکل و شمایلی انسانی تر پیدا کرده است به هر حال او قبل از آن که خدا باشد یک انسان بود. قدرت عضلاتش همچنان احساس می‌شد و خشمی که فقط کریتوس از پس کنترل آن بر می‌آید، اما این بار این خشم توسط یک بار احساسی کنترل می‌شود و چه چیزی با احساس‌تر از وجود یک عضو خانواده. نمایش بازی یک پسر بچه نوجوان را به همراه کریتوس نشان‌می‌دهد که هنوز در سنین آغازین نوجوانی است و بسیار خام و کنجکاو در کنار پدر پیر و اما با تجربه خود آموزش خدا شدن را می‌بیند. پدری که پیر شده و این‌بار آمده است تا برگی جدید از زندگانی خویش را برای ما به ارمغان بیاورد. ویدئوی خدای جنگ به زیبایی تمام می‌شود و شان لیدن بر روی استیج حاضر می‌شود، زیاد بحث را کش نمی‌دهد و با بعد از معرفی اعضای گروه ارکستر حاضر و خوش آمد به حاضرین با معرفی بازی جدید سن را ترک می‌کند. عنوان بعدی Days Gone است، یک بازی در یک دنیای آخرالزمانی که با یک ویدیو زیبا که با اجرای زنده گروه موسیقی در حال نمایش است شروع می‌شود. مهم‌ترین چیزی که در days Gone به چشم می‌خورد توجه ویژه سازندگان به شخصیت پردازی بازی است و این شخصیت پردازی زیبا نوید این را می‌دهد که صرفا با یک بازی کلیشه ای روبرو نیستیم و تیم سازنده عنوان منحصر به فردی برایمان تدارک دیده‌اند. از Days Gone عبور می‌کنیم نمایش بعدی چه زیباست، فضای سالن شاعرانه می‌شود گویی که شکسپیر اشعار خود را در روح مراسم دمیده است. بله درست حدس زدید نوبت به آخرین نگهبان رسیده است، مورد انتظارترین عنوان تمامی دوران ها، شاهکاری که روز به روز، ساعت به ساعت و لحظه به لحظه به موقع انتشار آن نزدیک می‌شویم و آن روز زیبا بیست و پنجم اکتبر امسال خواهد بود. اجازه بدهید تشکر کنیم از سونی که همیشه به رویاپردازان مسیر عشق، اهمیت می‌دهد.

نوبت به نمایش بعدی می‌رسد، «افق زیرو داون» (Horizon Zero Dawn) شروع می‌شود. بازی خیلی سریع با «آلوی» Aloy همراه می‌شود. نمایش هورایزن همانند سال قبل پرمحتوا و پرجزییات ظاهر می‌شود، نمایش قابلیت‌های جدید، سیستم کوله‌پشتی، وجود یک نقشه بزرگ به همراه انواع تنوع بسیار زیاد اسلحه ها و دشمنان از نکات قابل توجه بازی بود که در این نمایش بسیار به چشم ‌می‌خورد. وجود عناصر انتخاب دیالوگ در کنار تعامل با محیط از مواردی بود که جنبه نقش‌آفرینی بازی را چند برابر به تصویر می‌کشید. با توجه به سابقه و کارنامه گوریلا گیمز باید امیدوار بود که به یک عنوان به یادماندنی تبدیل خواهد شد. درست بعد از اتمام نمایش افق، بازی بعدی به نمایش در می‌آید. این بار دیگر کسی بر روی صحنه حاضر نمی‌شود تا وقت تلف کند، بازی بازی و بازی بی‌امان و پشت سر هم به نمایش درمی‌آید سونی آمده است تا نشان دهد از اعتماد به ما پشیمان نخواهید شد.

عنوان بعدی ساخته جدید آقای «دیوید کیج» است. «دیتروید» شروع می‌شود، شخصیت جدیدی معرفی می‌شود یک کارآگاه که او نیز در کالبد یک ربات و یک هوش مصنوعی ظاهر می‌شود. کیج مثل همیشه سعی دارد تا با وارد کردن روابط احساسی و ترکیب فیلم و بازی یک گرافیک بسیار زیبا به همراه یک داستان فوق‌العاده ارائه دهد. چیزی که از این عنوان جدید می‌شود استنباط کرد داستان بازی درآینده‌ای روایت می‌شود که زندگی انسان‌ها به ربات‌های باهوش در هم آمیخته است. در این نمایش از جنبه‌های متعدد تصمیم گیری و سطح گسترده انتخاباتی که پیش روی مخاطبان قرار دارد رونمایی شد و گویا این‌بار آقای کیج برخلاف بیاند تصمیم دارد حق انتخاب متنوع‌تری در پیش روی مخاطب قرار دهد. نوبت به بازی بعدی می‌رسد. یک بازی در سبک اول شخص که تصور می‌رود که یک بازی یک اول شخص ترسناک خواهد بود، شخصیت بازی بعد از پاسخ دادن به یک تلفن مشکوک در میان اتاق‌ها به جستجو می‌پردازد، نمای بازی به شکلی است که بازی‌کننده در حال استفاده از واقعیت مجازی VR است، اما این انتهای کار نبود و نمایش بازی با یک شوک به اتمام می‌رسد و آن درج نام «رزیدنت ایول ۷» در انتهای این عنوان بود. پس می‌شد استنباط کرد که قسمت هفتم از سری رزیدنت ایول به طور کل دگرگون شده و عنوان جدید در سبک اول‌شخص و البته با استفاده از سیستم واقعیت مجازی VR ارائه و منتشر خواهد شد. در همین حال اقای شان لیدن دوباره بر روی صحنه حاضر شده و از قیمت ۳۹۹ دلاری و تاریخ انتشار واقعیت مجازی VR رونمایی کرده و از انتشار بیش از ۵۰ عنوان اختصاصی برای VR رونمایی می‌کند و صحنه را برای نمایش چند از این بازی‌ها ترک می کند، عناوین مختلفی در نمای اول شخص در سبک های شوتر، فضایی و… معرفی می‌شوند که مهم‌ترین آنها امکان استفاده از قابلیت مجازی از قسمت جدید «فاینال فانتزی ۱۵» در نقش یکی از همراهان نوکتیس پرده برداری می‌کند. مثل همیشه یک عنوان بازسازی شده جدیدی معرفی می‌شود و MW:RE معرفی می‌شود.

آقای شان لیدن بر روی صحنه بازگشت ولی این‌بار برای معرفی یک ریمستر اما یک ریمستر لذیذ و آن چیزی نیست جز بازسازی سه‌گانه سری معروف «کرش باندی‌کوت» شان لیدن بعد از این که تاکید کرد این‌بار تی‌شرت مرتبط با بازی نپوشده است اما خبر خوبی در این‌باره دارد و این ریمستر به صورت انحصاری برای دارندگان کنسول پلی‌استیشن ۴ منتشر خواهد شد.

نوبت به باشکوه‌ترین لحظه تاریخ مراسم E3 رسید، آقای «اندرو هاوس» بر روی استیج حاضر می‌شود و فقط دو جمله کوتاه به حاضرین در سالن با افتخار اعلام می‌کند که لطفا به من ملحق شده و خوش آمد بگید به با استعدادترین بازی‌ساز تاریخ، پرده بزرگ استیج به کنار می‌رود کوجیما با جلال و شکوه افتخار آمیزی در کنرا تشویق بی امان حاضرین بر روی استیج حاضر شده و اعلام می‌کند که با معرفی بازی جدیدش به عرصه بازگشته است. (چه مشت محکمی نوش جان می‌کند کونامی)

نمایش بازی با یک شعر از «ویلیام بلیک» شاعر قرن ۱۸ شروع می‌شود:

    «برای دیدن دنیا در یک دانه‌ی شن و یا/ لمس آسمانها در یک گل وحشی/ نهایت را در کف دستانت نگاه دار و ابدیت را در یک لحظه…»

نمایش بازی کوجیما باز هم مرموز و پر رمز و راز است. شخصیت داخل بازی شبیه هنرپیشه‌ی معروف (Norman Reedus) است که از قرار معلوم در این بازی با کوجیما همکاری خواهد کرد. این نمایش به همراه یک موزیک زیبا این نکته را منتقل می‌کند که منتظر باشید چون با یک اثر متفاوت دیگر روبرو هستید آن هم زیر دستان استاد کوجیما.

سونی مجال نمی‌دهد و لوگوی «اینزومناک گیمز» بر روی صفحه ظاهر می‌شود، نمایشی از یک شهر نشان داده می‌شود که یک ابر قهرمان از میان لابه‌لای ساختمان‌های سر به فلک کشیده آن به بیرون می‌آید و آن مرد عنکبوتی است، تصورش را بکنید، یک مرد عنکبوتی آن هم توسط اینزومناک گیمز، چه شود! به اواخر مراسم نزدیک می‌شویم آقای شان لیدن بر روی استیج حاضر می‌شود و همچنان زیاد حرف نمی‌زند و با تشکر از حاضرین در آخرین اقدام قبل از خداحافظی حاضرین را برای دیدن ویدئویی از گیم‌پلی عنوان Days Gone دعوت می‌کند.

به سونی تبریک گفت که امسال هم با ارائه عناوین جدید و حمایت همه جانبه از سازندگان بزرگ همچنان به فکر مخاطبان و اقشار مختلف این جامعه است و ما همچنان به شعار نسل هشتم این کمپانی احترام می‌گذاریم! Greatness Awaits!

یادداشت

همه چیز برای فروش

سعید زعفرانی

شاید چند سال پیش کسی گمان نمی‌کرد که پی‌سی گیمینگ را دقیقا در جایگاه فعلی‌اش بشود پیدا کرد. سال گذشته که یک کنفرانس مجزا از شرکت‌های بازی‌سازی بزرگ مثل الکترونیک آرتز و کنسول‌داران یعنی سونی و مایکروسافت برای بازی‌های پی‌سی برگزار شد، نگاه‌های سنگین مخاطبان بی‌شمار بازی‌های کامرشال و تکراری هر ساله اندکی تعدیل یافت. امسال، ای‌ام‌دی و رفقا، تجربه‌ی شیرین سال قبل را تکرار کردند و این‌طور شد که درست زمانی که سونی، مایکروسافت و حتا نینتندو برای رونمایی از یک سخت‌افزار جدید دست و پا می‌زنند، کنفرانس پی‌سی به چیزی جز بازی اختصاص ندارد.

مایکروسافت در کنفرانس خود نه یک کنسول، که دو کنسول جدید معرفی می‌کند و واضح است که به غیر از آن چیزی برای تهییج جمعیت در دست ندارد. سونی از طرف دیگر هیچ حرفی از کنسول جدید نمی‌زند اما شایعات همه‌ی فضای کنفرانس را فرا گرفته است. طرفداران کنسول سونی بازی‌های فوق‌العاده‌ای را می‌بینند اما باید منتظر باشند که برخی از این انحصاری‌ها سال دیگر در کنفرانس رقیب به نمایش در‌آیند. آن‌چه بازی‌های به نمایش در آمده در کنفرانس پی‌سی را متمایز می‌کند، اصالت آن‌ها است. کسی انتظار ندارد که “Dawn of War 3” روزی به کنسول سونی راه پیدا کند، اما هیچ کس متعجب نمی‌شود که “Halo Wars 2” در جمع بازی‌های پی‌سی رویت می‌شود وقتی مایکروسافت تقریبا همه‌ی بازی‌های انحصاری خود را برای ویندوز ۱۰ هم منتشر خواهد کرد.

پی‌سی گیمینگ شو، درست همان‌طور که یک کنفرانس مهیج و استاندارد باید برگزار شود برگزار شد. آن‌چه در این نمایش دیدیم، حرکت دقیق روی نمودار اجرای برنامه بود. همین‌جا می‌شود موفق بودن این نمایش بزرگ و ۱۰۰ دقیقه‌ای را تایید کرد. اما آیا آن‌چه با این سبک اجرای موفق و البته معمول به مخاطبان ارائه شد هم ارزشمند بوده است؟ آیا بازی‌های به نمایش درآمده هم توانسته‌اند نظر مخاطبان را جلب کنند؟

ابتدا باید متوجه شد که مخاطب این مراسم، کسانی که جلوی کنسول‌های خود از طریق استریم اختصاصی شرکت سازنده، کنفرانس برند محبوبشان را تماشا می‌کنند نیستند. مخاطبان این مراسم را همان عده‌ای تشکیل می‌دهند که در طول یک سال ممکن است فقط یک بازی را به اندازه‌ی همه‌ی دیگر بازی‌های عرضه شده در آن بازه‌ی زمانی بازی کنند! و این کنفرانس به تعداد لازم برای سلیقه‌ی همه‌ی این بازی‌کنندگان بازی دارد. یک سوم ابتدایی این نمایش با شکوه به همین بازی‌ها می‌گذرد. استودیوهای بازی‌سازی پی‌سی گیمینگ یکی پس از دیگری بازی‌هایی معرفی می‌کنند که بدون شک مطابق میل بازی‌کنندگان خاصی است و آن‌ها را متوجه این کنفرانس می‌کند. حضور «کلیف بلیزینسکی» در این مراسم نشان می‌دهد بازی‌سازان زیادی به این مقوله توجه دارند. او با اعتماد به نفس بازی جدید خود را تبلیغ می‌کند و توپ را در زمین پی‌سی گیمینگ نگه می‌دارد. کلیف‌بی با هوشیاری هیچ حرفی در مورد بازی‌های موفق کنسولی نمی‌زند و به جای آن از رقیب مستقیم خود یعنی «بلیزارد» نام می‌برد. حالا تقریبا همه‌ی نگاه‌ها به این مراسم معطوف است. تا این‌جای کار تقریبا ۱۰ بازی معرفی شده است.

بازار پی‌سی در چند سال اخیر، و تقریبا همزمان با ورود به نسل هشتم از پویایی خاصی برخوردار بوده و حالا شرکت‌های مختلف می‌خواهند از این بازار سهمی داشته باشند. کجا بهتر از این‌جا که همه‌ی نگاه‌ها بر آن متمرکز است؟

بخش مهمی از این کنفرانس به واقعیت مجازی اختصاص داده شده است. بازی‌ها باید با سخت‌افزار مطمئنی اجرا شوند تا توسط هدست‌های واقعیت مجازی قابل بازی باشند. این اطمینان را شرکت AMD برای مخاطبان به ارمغان آورده است و زمانی که مدیرعامل این شرکت با اعتماد به نفس در این مورد صحبت می‌کند و بعد کارت گرافیک جدید خود را رونمایی می‌کند، همه به راحتی می‌پذیرند. اما اگر هنوز کسی در این مورد شک دارد می‌تواند «دووم» (Doom) را وقتی با سخت‌افزار قدرتمند این شرکت اجرا می‌شود ببیند.

در میانه‌ی راه این نمایش به معرفی بازی‌های جدید می‌رسیم. استودیوهای آشنا و غریبه در سبک‌های مختلف بازی‌های جدید خود را رونمایی می‌کنند. این‌جا نمایش بازی‌ها و استودیوهای منزوی شده‌ای که به کنفرانس سونی یا مایکروسافت راه نیافته‌اند نیست. این‌جا درست لحظه‌ای است که می‌فهمیم همه‌ی بازی‌سازان باید این باور غلطِ به وجود آمده به تبدیل شدن پی‌سی به پلتفرم مرده‌ای برای بازی را کنار گذاشت. «آبسیدیان» بازی جدید خود (Tyranny) را معرفی می‌کند. هنوز چیزی نگذشته بازی ترسناکی به نام «آبزرور» (Observer) نمایش داده می‌شود. اکسپنشن جدید «آرما ۳» مخصوص پی‌سی (Apex) رونمایی می‌شود. «دوال یونیورس» (Dual Universe) یک شبیه‌ساز فضایی معرفی می‌شود و بازی‌ها یکی پس از دیگری به نمایش در می‌آیند. استودیوی سازنده‌ی “Insurgency” بازی جدید معرفی می‌کند و همه‌ی این‌ها ما را به نمایش گیم‌پلی بازی “Deus Ex: Mankind Divided”  سوق می‌دهد.

حالا درست زمانی که ۱۱ دقیقه از کنفرانس یوبی‌سافت هم گذشته است و این هم‌زمانی به زعم بسیاری به ضرر پی‌سی گیمینگ شو تمام شده، مخاطبان این کنفرانس از یک بمباران بی‌رحمانه با بازی‌های متعدد و متفاوت رهایی یافته‌اند و همه چیز آماده است تا مراسم در اوج تمام شود. اما این اتفاق نخواهد افتاد. کسانی که مشغول تماشای مراسم رقص یوبی‌سافت به مناسبت رونمایی از جاست‌دنس جدید هستند با شنیدن نام «وارن اسپکتور» از جا بلند می‌شوند و احترام می‌گذارند.

اسپکتور، اسطوره‌ی بسیاری از بازی‌سازان جوانِ حاضر در این صنعت، از گذشته، حال و آینده‌ی پی‌سی گیمینگ حرف می‌زند. او از زمانی می‌گوید که با باور غلط مرگ بازی‌های پی‌سی تهدید می‌شود و با طناب آن در چاه می‌رود. آن‌چه اسپکتور به آن باور دارد آینده‌ی روشن پی‌سی گیمینگ است. آن‌چه ما در این چند سال شاهد آن بوده‌ایم، فرق چندانی با این حرف‌ها ندارد. یک زمانی کفه‌ی ترازو به نفع کنسول‌ها پایین رفته بود ولی اکنون با کمک شبکه‌های اجتماعی، سرویس‌های استریمینگی مثل توئیچ، استقبال بازی‌سازان و عوامل دیگر، همه چیز دارد به حالت عادی بر می‌گردد. پی‌سی حرف اول را می‌زند!

یادداشت

خاطرات شمال

بررسی موردی تریلر خدای جنگ

سعید زعفرانی

 شاید همان‌قدر که نمایش «خدای جنگ» جدید برای طرفداران سونی و دارندگان کنسول پلی‌استیشن پر از هیجان و اشتیاق بود، برای طرفداران دو آتشه‌ی کریتوس، قلمرو خدایان المپ و و همه‌ی اساطیر یونان گران تمام شد.

در کنفرانس سونی یک بازی به ما نشان داده شد که نام «خدای جنگ» را یدک می‌کشد و شخصیت اصلی آن «کریتوس» پدر است که ریش بلندی دارد و یک پسر نوجوان که موعد آموزش دیدن او است. بازی نسبت به قبل تغییرات زیادی کرده است و قطعا قرار است این تغییرات، در کنار این‌که چگونه کریتوس بعد از وقایع شماره‌ی سوم بازی در کنار ما است توجیه شود. مهم‌ترین تغییر بازی رفتن به «شمال» است. جایی که به اندازه‌ی چندین و چند سال قصه و افسانه برای بازتعریف دارد. اما این‌که کریتوس بتواند در این ستینگ جدید دوام بیاورد و مهم‌تر از آن، طرفداران آن را بپذیرند سوالی است که نمی‌شود فعلا به آن پاسخ داد. وجه تشابه نورس و یونان این چندخدایی بودن داستان‌های اساطیری است که اجازه داده بازی‌سازان به راحتی کریتوس را از یک میثولوژی به یکی دیگر منتقل کنند.

از اسکاندیناوی زیاد می‌دانیم. اگر بخواهیم هر گوشه از افسانه‌های قدیمی آن را بگیریم مدت‌ها سرگرم می‌شویم. اما هنوز از شمالی که قرار است خدای جنگ از دید کریتوس برای ما تعریف کند چیز زیادی نفهمیده‌ایم. در گوشه‌ای از نمایش بازی البته می‌شود این را حس کرد که حضور او برای اهالی و خدایان خوش‌آیند نیست. ظاهرا کریتوس یک غریبه در والهالا است که ابدا قانون مهمان حبیب خدا است در مورد او و پسرش صدق نمی‌کند.

حلقه‌ی بعدی زنجیره‌ی تغییرات بازی، خود شخصیت «کریتوس» است. شخصیت پردازی او بدون شک پیشرفت داشته و واضح است هم به ابعاد درونی و هم به ابعاد بیرونی شخصیت توجه شده است. در یک صحنه از نمایش بازی می‌بینیم که او خشم خود را فرو می‌خورد و با حفظ آرامش با فرزندش حرف می‌زند. کاری که از کریتوس نسبتا احمق و نپخته‌ی بازی‌های قبلی به هیچ وجه ساخته نبود. این را می‌شود در بقیه‌ی رفتارهای او با پسرش هم مشاهده کرد، همچنین در نوع نبرد با دشمنان و حتا این‌که چگونه محتاط‌تر از قبل قدم بر می‌دارد. شاید این‌ها اثرات این تبعید و پدر شدن است و به هر حال همه‌ی این موارد نیاز است تا کریتوس بتواند در خلال داستان بازی جدید با خود و دشمنان خود مبارزه کند.

مبارزات بازی شاید دست‌نخورده‌ترین بخش آن تلقی شوند. آن‌چه در چند دقیقه نمایش بازی دیدیم اولا سلاح‌های قدیمی و زنجیرهای فابریک کریتوس و ثانیا سرعت بالای مبارزات بازی‌های قبلی را کم دارد. تغییر سلاح را می‌شود به پای تغییر محل و افسانه‌ی بازی دانست و ضمن احترام به سلاح‌های آشنای بازی‌های قبلی با آغوش کاملا باز از سلاح‌های جدید که قطعا تنوع زیادی دارند استقبال کرد. کند شدن مبارزات و بالا رفتن قدرت ضربات را می‌شود به پای کریتوس پخته و با تجربه‌ی این بازی گذاشت که قطعا اندکی هم پا به سن گذاشته است. به هر حال، جانشین ناخلف «آرس» قرار نیست تا آخر عمر به چابکی روزهای جوانی بجنگد! البته بدون شک خدای جنگی مانده‌ترین بخش بازی مبارزه با غول‌آخر عظیم الجثه‌ای است که مثل همیشه با یک ترفند مشخص از پا در می‌آید، از اول خیلی قدرتمند و بزرگ‌تر از کریتوس به نظر می‌رسد اما یک نقطه ضعف بحرانی دارد و بعد از چند دقیقه سر و کله زدن، با یک سکانس کلیدزنیِ سریع، خشن و بی‌رحم از پا در می‌آید. پس همچنان که شاهد تغییر هستیم (که در راستای شخصیت‌پردازی کریتوس است) شاهد حفظ آن‌چه همیشه از آن لذت می‌بردیم هم هستیم که نشان می‌دهد هنوز می‌شود به دوستان بازی‌سازمان در سانتا مونیکا اعتماد کرد.

آخرین چیزی که به چشم می‌خورد تغییر روند گیم‌پلی بازی از یک هک اند اسلش محض به یک بازی گسترده‌تر است. یک بازی که در دقایقی خیلی بیش‌تر از آن‌چه نیاز است ما را به یاد «آخرینِ ما» می‌اندازد. درست همان‌جا که قرار است ما رابطه‌ی پدر و فرزندی را از دل یک صحنه‌ی دراماتیک بیرون بکشیم مرتبا به یاد «جوئل» و «الی» بازی تحسین شده‌ی ناتی‌داگ می‌افتیم و همه چیز خدشه‌دار می‌شود. از همین‌جا به بعد ذهن بیننده شروع به مقایسه می‌کند و بعد از چند دقیقه متوجه می‌شویم که شیوه‌ی گشت و گذار که به بازی اضافه شده چقدر شبیه بازی‌های «اکشن ماجرایی» روز است. اتفاقی که نه می‌شود در نطفه آن را خفه کرد و بیانیه داد که یک اشتباه مهلک است و نه می‌شود ندیده و نشناخته رای به بی‌گناهی آن داد و از آن به نیکی یاد کرد.

خدای جنگ جدید طبق گفته‌ی سازندگان قرار نیست یک بازی اوپن ورلد باشد و قرار نیست شاهد یک عظیم‌سازی بیهوده باشیم و به ادعای سیصد ساعت گیم‌پلی بازی افتخار کنیم. این بازی قرار است یک خدای جنگ جدید و نوآور باشد و تا جایی که لطمه‌ای به بنیان نام و آوازه‌ی بازی نخورد، تکانی به خودش بدهد. کاری که هیچ بعید نیست استودیوی سازنده بتواند به بهترین نحو ممکن از پس آن بر بیاید. همین الان همه‌ی نگاه‌ها به این بازی و کریتوس ریش‌دار است.

یادداشت

اسکایریم؛ پنج سال بعد

بررسی اولیه‌ی ریمستر اسکایریم

تارخ ترهنده

پنج سال پیش با انتشار نسخه‌ی پنجم کتیبه‌های بزرگان با عنوان اسکایریم (The Elder Scrolls V: Skyrim) طرفداران سبک نقش‌آفرینی و دوستداران این سری فوق العاده محبوب دلی از عزا درآوردند. این بازی با وجود مشکلات فنی فراوان و باگ‌ها و فریزهای متعددی که هنوز هم دل برخی از مخاطبان را خون می‌کند، با آغوش باز و گرم منتقدین و مخاطبان روبرو شد و در سایت‌های مختلف به عنوان بازی سال معرفی شد. پشتیبانی و انتشار بسته‌های الحاقی مختلف و متنوع، حاکی از موفقیت و فروش خوب این عنوان بودند. در میان سیل عظیم ریمسترها و بازی‌های موفق و تکراری نسل قبل با گرافیک به اصطلاح ارتقا یافته، جای خالی ریمستر این عنوان به شدت احساس می‌شد. بالاخره در E3 امسال، Bethesda ریمستر این عنوان را معرفی کرد و این نسخه از بازی دارای همه‌ی بسته‌های الحاقی منتشر شده و مادهای ساخته شده برای بازی است. مادسازی برای بازی در نسخه‌های آپدیت شده‌ی کامپیوتر در دسترس بود و نسخه‌های کنسولی از این امکان محروم بودند؛ که هم اکنون با نسخه‌ی ریمستر شده، به مادهای برتر ساخته شده نیز دسترسی خواهیم داشت و می‌توانیم آنها را تجربه کنیم، و به آنها امتیاز دهیم. آیا خودمان نیز می‌توانیم در ساختن مادهای جدید نقشی داشته باشیم و اینکه اصلا چنین امکانی در بازی است هنوز مشخص نشده.

همانطور که گفته شد، اسکایریم از مشکلات فنی بسیاری رنج می‌برد و این رنج و عذاب را به مخاطبان نیز منتقل می‌کرد و بعضی مواقع بازی کردن به طور کامل توسط مشکلات و باگ‌های بازی متوقف می‌شد؛ اما اگر کسی حوصله می‌کرد و دل به بازی می‌داد، محو زیبایی‌های بی‌نهایت، هر چند کمرنگ و خاکستری بازی می‌شد و دیگر سخت می‌توانست از آن دل بکند. دنیایی سرشار از رازها و موجودات رازآلود و حس ماجراجویی و کشف اسرار اگر گریبان گیرتان می‌شد و از یک سری مشکلات چشم پوشی می‌کردید، اسکایریم به یکی از بهترین بازی‌های عمرتان تبدیل می‌شد. گاهی اوقات هنگام بازی کردن اسکایریم و مواجه شدن با یک سری منظره‌ها و صحنه‌های خاص و زیبای بازی، با خود می‌گفتم این بازی با گرافیک ارتقا یافته‌ی نسل بعدی و بدون مشکلات فنی چه می شود!؟

تریلر منتشر شده از نسخه‌ی ریمستر بازی با عنوان نسخه‌ی ویژه یا Special Edition تغییرات و ارتقای گرافیک در مواردی محدود را نشان می‌دهد و هنوز هم مشکل خاکستری و کمرنگ بودن محیط بازی وجود دارد؛ و حتی بریدگی تصویر و افت فریم هم دیده می‌شود! لیاقت طرفداران این مجموعه  و این بازی، یک ریمستر نه چندان قوی برای سوددهی و پول بیشتر نیست! من به شخصه با این بازی زندگی کردم و بیش از پیش عاشق سبک نقش آفرینی شدم، و این نمایش ضعیف از ریمستر بازی چیزی نیست که تصور می‌کردم و انتظار آنرا داشتم.

به هر حال، سازنده نیز نمی‌آید پایه و اساس بازی را تغییر دهد و آن‌ را با موتوری جدید و کاملا نسل هشتمی طراحی کند. ولی وجود مشکلات فنی در بازی اگر مانند گذشته باشد، می‌توان گفت به شعور مخاطبان هیچ بهایی داده نشده و فقط به جیب آنها بها داده شده.

مطمئنا قسمت ششمی از این سری محبوب در انتظار انتشار است و تا آن زمان، می‌توان با این ریمستر و عنوان آنلاین این سری سرگرم شد و منتظر ماند که قسمت ششم بازی می‌خواهد چگونه ظاهر شود.

یادداشت

جبران اشتباهات گذشته؟!

بررسی سگ‌های نگهبان ۲

تارخ ترهنده

یک بازی و ip کاملا نو با اتمسفری گیرا، گیم پلی خلاقانه و انتخاب‌های فراوان،  شخصیتی کاریزماتیک و باران فوق العاده شدید و چشم نواز؛ موارد ذکر شده در اولین تریلر بازی Watch Dogs و در کنفرانس E3 یوبی‌سافت در سال ۲۰۱۲ ندایی از یک شاهکار دیگر از این کمپانی محبوب سابق و نه چندان محبوب امروز می‌دادند. همه چیز عالی به نظر می‌رسید و بازی  برای انتشار در سال بعد یعنی سال ۲۰۱۳ برنامه ریزی شده بود که بعد از تاخیر تقریبا یک ساله و تریلرهای متعددی که هر چه جلوتر می‌رفتند، از گرافیک و آرمان‌های بازی و مخاطبان می‌کاستند، منتشر شد. واکنش مخاطبان و منتقدین بد نبود؛ ولی رضایت آنچنانی نیز وجود نداشتند؛ هر چند که بازی سوددهی و فروش خوبی داشت.

یک هکر، دنیایی پیشرفته که همه چیز در آن باهم ارتباط دارد و عصر جدید، عصر ارتباطات و قدرت هکرهاست. ادعاهای مبنی بر گسترش و ارتقا عرصه‌ی بازی‌های دنیای باز آنچنان که می‌بایست عملی نشدند و در گرد و غبار تبلیغات بازی، قبل از انتشارش محو شدند؛ اما کمی قبل از شروع کنفرانس‌های E3 امسال که چند روزی از اتمام آن می‌گذرد، نسخه‌ی دوم بازی معرفی شد. حرکتی نه چندان عاقلانه از یوبی‌سافت! اگر شما جای سران این شرکت بودید، بزرگترین بازی سال خود را قبل از کنفرانسِ بزرگترین رویداد سالانه‌ی صنعت بازی‌های رایانه‌ای معرفی می‌کردید!؟ حال بگذریم، نسخه‌ی دوم بازی، با همان ادعاهای قدیمی آمده و این دفعه امید بیشتری به عملی شدن این وعده‌ها و ادعاها است. در نسل هشتم به سر می‌بریم و قدرت بسیار بیشتری برای نمایش و طراحی یک بازی دنیای باز با محوریت هک کردن و گیم پلی پیچیده وجود دارد.

تریلرها و نمایش‌های بازی تا به‌حال از بازی بهتری نسبت به نسخه‌ی اول در تمامی جنبه‌ها خبر می‌دهند و آزادی عمل نمایش داده شده و گیم پلی بازی تا الان از سطح خوبی برخوردار بوده و می‌توان گفت خالا سازنده‌های بازی می‌توانند ادعای رقابت با GTA را داشته باشند! هر چند که تا عملی شدن چنین ادعایی، و تا نمایش واقعی بازی زمان زیادی باقی مانده است. به شخصه به این نسخه از بازی خوشبین هستم و به نظر می‌رسد که بتواند شکست‌ها و اشتباهات نسخه‌ی اول بازی را جبران کند.

دنیایی باز و قابلیت هک کردن تقریبا همه چیز، گیم پلی متنوع و حق انتخاب در سبک بازی، شخصیتی سرزنده تر و سان‌فرانسیسکوی سرزنده‌تر از شیکاگوی نسخه‌ی اول بازی، حالت دونفره و همکاری در بازی، پارکور واقعی و پیشرفته‌ی هکرها و… همگی از یک بازی دنیای باز با کیفیت خبر می‌دهند که قرارست در آن بر علیه دولتی تمامیت خواه و ظالم قیام کنید و حریم خصوصی مردم را به آنها برگردانید؛ البته این قیام آنچنان هم جدی و خونین نیست و در آن حسابی قرارست خوش بگذرد، آن هم در سان فرانسیسکو!

باید منتظر ماند و دید که یوبی‌سافت با این عنوان چه می‌کند و آیا می‌تواند به رضایت کلی جمع برسد و فروش خوبی هم بدست بیاورد یا خیر. شرکتی که به نظر می‌آید از ناراحت کردن و گوش ندادن به ناله‌های دوستداران و طرفدارهایش آگاه شده و دیگر انتشار سالانه و تاکید بر کمیت را فعلا کنار گذاشته و بیشتر بر روی کیفیت دارد تاکید می‌کند تا کمیت؛ بلکه به محبوبیت گذشته‌ی خود دست یابد و از نزدیک لبه‌ی پرتگاه نجات یابد.

 

 


31 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

    1. نظرسنجی که نمیشه گفت.داخل پلی استیشن بلاگ هر کسی میتونه ایده ی خودش رو به اشتراک بزاره و بقیه بهش رای بدن و ممکنه سونی اون رو عملی بکنه.
      یه مدت قبل عربها درخواست اضافه کردن زبان عربی رو کردن و با درخواستشون موافقت شد.
      حالا هم یکی از ایرانی ها درخواست کرده و داره تو سایتها لینکشو میده که رای ها بره بالا

      ۰۰
  1. با تشکر از یادداشت تیمی بچه های دیبازی
    اول از همه افتضاح EA
    جالبه که خودتون هم اشاره کردین که جید ریموند اومد فقط حرف زد
    از مس افکت چیز زیادی نمایش داده نشد
    چیزی که در مورد فیفا دیدیم غیر از بخش داستانی و گرافیک از نظر گیم پلی همون همیشگی بود
    تایتان فال تغییرات زیادی نکرده و…
    بعد میگید راضی کننده؟
    بدتر از این میشد کنفرانس خبری برگذار کرد؟
    هیچ اطلاعاتی از هیچ کدوم از بازی های مورد انتظار EA ندادن. غیر از بتلفید
    این همه وقته دارن رو استار وارز کار می کنن یه سری کانسپت آرت نشون دادن و یه ثانیه ی کات سین in game
    این همه وقته دارن رو مس افکت کار می کنن باز پشت صحنه به خوردمون دادن.
    اینقدر نیاز داریم واقعا که بیان جلوی مردم زر مفت بزنن و گوش کنیم فقط؟
    EA بدترین کنفرانس امسال و بدترین کنفرانس تاریخ E3 رو داشت بدون شک
    به کیفیت نهایی بازیاش کار ندارم. اون بحثش جداست. ولی تو برگزاری کنفرانس هیچی حالیشون نیست و هر سال هم بدتر میشن
    ======================
    کنفرانس مایکروسافت
    در کل مایکروسافت هم به خوبی داره امکانات کنسول میرسه (خیلی بیشتر از سونی) و سعی می کنه تو زمینه انحصاری هم پای سونی حرکت بکنه از نظر تعداد. ولی انصافا اگه عادلانه نگاه کنیم غیر از سه تا فرنچایز اصلی مایکروسافت که هیلو، فورتزا و گیرز باشن بقیه انحصاری هایی که رونمایی می کنه واقعا در حد و اندازه AAA های رقیبش نیستن. مثلا recore که این همه رو اسم سازنده مانور دادن. اصلا انتظار نداشتم گیم پلی اینقدر آرکید و ساده باشه. طرف مقابل یه nier داره که سازنده های اون هم اسم و رسم دار هستن ولی اصلا و ابدا اینقدر روش مانور ندادن. تو کنفرانس خبری ها که نیست کلا.یا مثلا dead rising که کلا عنوان درب و داغونیه! و بازی مشابه مالتی پلتفرم با کیفیت بهتر هم وجود داره و واقعا اصرار مایکروسافت برای نگه داشتن این فرنچایز رو نمی فهمم. البته scalebound خیلی امیدوار کننده به نظر میرسه.
    تو سه تا فرنچایز اصلیش چیزی کم و کسر نمیزاره خدایی. گیرز عالیه. فورتزا بی نظیره و هیلو هم طرفداراش رو راضی نگه داشته بعد از ۵ شماره اصلی و دو قسمت فرعی و یه خلوار اسپین آف هنوز کیفیت خودشو داره.
    ولی مایکروسافت باید رو بازی هایی غیر از این سه تا سرمایه گذاری درست و حسابی بکنه. AAA های پرخرج و عظیم
    ====================
    کنفرانس سونی
    خب منی که طرفدارشونم هم انتظار نداشتم اینقدر خوب کار کنن
    هرچند دلیل نمایش طولانی (واقعا طولانی) لگو استاروارز رو نفهمیدم
    یه تنه گند زد تو ریتم خوب کنفرانس
    بزرگترین نکته مثبت کنفرانس سونی نه کریتوس بود نه کوجیما
    این بود که چیزای اضافی و بیخودی رو حذف کردن. یک ساعت و ده دقیقه کنفرانس که احتمالا کوتاه ترین کنفرانس بود که تا حالا برگذار کرده سونی و در عین حال جزو پربار ترین کنفرانس های e3
    ==================
    در مورد یادداشت آقای زعفرانی
    به طور کل با این که سیستم کنسول گیمینگ ریخته به هم موافقم
    مثل موبایل داره میشه که هر سال یه پرچمدار معرفی کنن و بعد از چند سال کم کم پرچمدارهای قدیم از رده خارج بشن.
    که این به طور کلی در مورد pc هم صدق می کنه. نمیشه یه سخت افزار جمع کرد هزار سال ازش استفاده کرد که
    سیستم بازی های کنسولی داره شبیه pc میشه و این نکته منفیه. اصلا خوب نیست. کسایی میرفتن طرف کنسول که نمی خواستن دو سال یه بار پول بدن سخت افزار ارتقا بدن. الان همون بلا سر کنسول ها اومده.
    دو سال یه بار باید کنسول عوض کنیم
    و این که میگید بازی که تو این کنفرانس نمایش داده میشه رو سال بعد تو کنفرانس رقیب ببینن رو اصلا و ابدا نمی فهمم!
    در مورد یه سری بازی های کنفرانس مایکروسافت شاید صدق کنه
    ولی سونی که هر چی نشون داد مال استدیو های خودش بودن
    چه جوری قراره برن تو کنفرانس رقیب؟
    =============
    کنفرانس بتزدا امسال اشتباه بود
    اینقدر محتوی نداشتن که کنفرانسش کنن
    ۸۰ درصدش شده بود محتوی اضافه بازی هایی که منتشر شدن و اسکایریم ریمستر شده
    دیس آنرد ۲ نمایش بسیار خوبی داشت. و prey و کوایک هم رونمایی های مهمی بودن.
    ولی میشد اینا رو تو کنفرانس مایکروسافت و سونی پخش کرد
    =============
    یوبی سافت هم که هر سال حداقل کنفرانساش خوب بود امسال اونجا هم گند زد
    دوباره رقص و آواز
    for honor که حقیقتا از بازی های koei هم پوچ تره
    فقط گوست ریکان و اگه معجزه بشه واچ داگز ۲
    سر south park هم کلی خندیدیم البته :D

    ۳۰
  2. b nazaram en naghle shoma sahih nist, Xbox faghat az konsole jadid ronamae kard , hamin k ps4 ham az konsolesh ronamae kard , hala bahse ghodrat nist, bahse estefadey behine az gerafik v joziate k baz to nasle ghabl v nasle alan pls toneste sabet kone azghodratevaghey konsolesh mitone estefade kone, v y negahi b ghabl v hal bendaz, tedad bazi hae k moarefi mishe melak nist , melak bazie k sakhte mishe en harf az y ede pardaz ya maghale nevis baede. y mesale dige ham mizanam , 00,001 % age kojima midonest elmo
    teknoloji dar daste ayandey xbox bod shak nakon b samte ona miraft.
    y mesale dige , y pc ghodrat mando entekhab kon , ba y sistem amele mac i k tahododi nazdik b pc bashe khiliam
    zaif tar, y kare 3D ro ba har2 dastah anjam bedid meghdar lodingi k pc mikone 10barabarre mac hast hala harcheghadam k pc ghavi tar bashe , bahse ene k betoni az ghodrat estefade koni

    ۰۳
  3. چرا
    اگر اشتباه نکنم،یک جای تریلر پسر کریتوس رو لفظ پدر خطاب کرد.
    که البته باز دلیل محکمی بر اینکه پسر کریتوس باشه،نیست.
    ممکنه کریتوس بعد از سفرش به این سرزمین،با مادر و خونواده این پسر اشنا شده باشه و صرفا در گذر زندگی کمک حالشون شده باشه.یجورایی حکم پدرخونده رو برای پسرک ایفا میکنه شاید.

    ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر