مبارزات در Kingdoms of Amalur: Reckoning بهترین خواهد بود

Vahid توسط Vahid
در ۱۳۹۰/۱۱/۰۴ , 21:49:08
Kingdoms of Amalur: Reckoning

Ken Rolston طراح ارشد بازی Kingdoms of Amalur: Reckoning در خصوص آن گفت این بازی اشتراکات زیادی با The Elder Scrolls 5: Skyrim دارد اما از همه ی جنبه ها شبیه آن نیست و سیستم مبارزات Reckoning از Skyrim هم بهتر خواهد بود.

سایت Gamefront در مصاحبه ای با Rolston از و پرسید چه چیزی Reckoning را از Skyrim متمایز می کند؟ او در پاسخ گفت:

“Reckoning بهترین، مدرن ترین، پر سرعت ترین، واقعی ترین و هیجان انگیز ترین مبارزات فانتزی را در میان همه بازی های نقش آفرینی خواهد داشت. حرکات سریع و روان، تاکتیکی بودن بسیار زیاد، نمای بصری و فیزیکی بسیار خوب تاکنون ضعیف ترین بخش های بازی های نقش آفرینی بوده است. اما Reckoning از این نظر یک بازی تازه و بدیع خواهد بود. این بازی همچنین خصوصیات بسیار جالبی مثل استایل و رنگ های زنده با کنتراست بالا و گیم پلی پر سرعت و روان خواهد بود. Reckoning و Skyrim شباهت های بسیاری با هم دارند. هر دوی آن ها دنیای بسیار بزرگی دارند که می توان در آن ها کار های زیادی انجام داد. این بازی ها کاری می کنند که شما ساعت ها و ساعت ها با آن ها سرگرم شوید. هر دوی آن ها خط داستانی بسیار حماسی و بزرگ و ماموریت های داستانی بسیار حرفه ای دارند. در این بازی ها ماموریت های جانبی بسیاری وجود دارد و پر هستند از شخصیت ها و کتاب های گوناگون و راه های مختلف برای ساختن سلاح ها و ابزار ها و کیمیاگری و روش های بسیار زیاد برای شخصی سازی کاراکتر. اما در برخی بخش های اساسی و حتی چیز های جزئی Reckoning نگاهی تازه به ژانر نقش آفرینی داشته است و سعی می کند به جایی قدم بگذارد که بازی های نقش آفرینی آینده به سوی آن خواهند رفت.”

گفتنی است Ken Rolston طراح ارشد بازی های Morrowind و Oblivion (به ترتیب شماره های سوم و چهارم سری بازی های Elder Scrolls) بود که پس از بازنشستگی برای کمک به ساخت بازی Kingdoms of Amalur: Reckoning به استودیوی Big Huge Games آمد.

Kingdoms of Amalur: Reckoning در ماه فوریه ی ۲۰۱۲ بر روی PC، ایکس باکس ۳۶۰ و پلی استیشن ۳ منتشر خواهد شد.


42 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

    1. دوستان ناراحت نشید ولی به RPG توهین میشه اگه اسکایرم رو RPG به حساب بیاریم . اسکایرم خیلی بازی قشنگیه ولی بیشتر باید یه بازی فضای باز که کمی نقش آفرینی هم هست به حساب بیاریمش …

      ۰۰
    2. با سلام!

      از تمامی دوستانی که بازی اسکایریم را نقش آفرینی به حساب نمی آورند، و آنرا فاقد داستان جذاب و فاقد هرچی!!! می دانند، دعوت به بحث و مباهله می کنم. از تمامی ارکان و المانهای نقش آفرینی گرفته تا سوراخ سمبه های سیاهچالهای سرزمین کوهستانی/جنگلی آن!


      ** ما بچه های اسکایریم هستیم، ما همه عمر در آن زندگی کرده ایم، و موقعیکه سونگارد با اشاره صدایمان کند، هر یک از ما می میریم…اما این سرزمین مال ماست،… به افتخار شجاعت تان می نوشیم و می خوانیم…باور کن،باور کن، اژدها زاده می آید…**
      نغمه سرایی های ِ دلنوازان ِ اسکایریم از تامریل

      با تشکر از همه دوستان عزیزم!

      ۰۰
    3. اسکایریم نقش آفرینی نصفه نیمه هست نه یه نقش آفرینی دقیق و حرفه ای! یه سری المان های نقش آفرینی داره ولی بیشتر المان ها رو نابود کرده. واقعاً نمی دونم چه طوری اسم اینو می ذاری نقش آفرینی!

      ۰۰
    4. با سلام!
      پاسخ وحید عزیز و سایر دوستان را در تاپیک “The Witcher 2 پنجشنبه برای X360 رونمایی می شود” ارائه داده ام!

      با تشکر!

      ۰۰
    5. با سلام! (البته اینجا هم درج کردم ولی ادامه در جایی دیگر)
      سرتیتر: سیاهچالهای نقدی!
      مقدمه: دوستان عزیز! بدلیل طولانی بودن دیدگاه، ابتدای هر پاراگراف را بخوانید اگر مورد پسند نبود، پاراگراف بعدی را بخوانید تا کل دیدگاه از دست نرود.

      وحید عزیز!
      این گفته شما به هیچ وجه قابل قبول نیست” نمی دونم این چه ربطی داره؟ خب مارتین مرد و Septim ها هم منقرض شدن که چی؟! عجب! شما واقعاً از این حرفا خسته نشدید؟….” با دلیل توضیح دادم که با بی دلیلی شما مواجه گشت.
      دیدگاه دوستانی را در بررسی داستانی بتمن شهر آرکام مشاهده کردم که از روی صدق و صفا اعلام کردند که بار اول بازی را فقط تمام کردند و حالا دوباره بازی را از اول اجرا کرده اند و به همراه من لذت دیگری بردند. چرا که صدق و گرمی مطلب این حقیر را دریافته و آن دریافتها را که با علاقه به اشتراک گذاشتم را حس کردند.
      می دانم هنوز باور نمی کنی که وسعت بعضی از بازیها فراتر از ذهنها و تصورات ماست. بخوبی جواب شما را برای تکراری بودن سیاهچالها و یا محیط بازی(البته به زعم شما – از نظر من اینطور نیست. با عکس و سند می توان اثبات نمود.) در دیدگاه بالا دادم. چه رکنی باعث گسترش فرهنگها و آداب و رسوم می شود؟ “مهاجرت” که بیشتر در گذشته نمود داشته است. به مهاجرت اروپایی ها به آمریکای تازه کشف شده دقت کنید. ببینید چطوری فرهنگشان را در بیشتر زمینه ها بین سرخپوستان و بومیهای آنجا رواج دادند. بطوریکه سرخپوستان آنجا بدون شلوار جین کابویی نمی توانند چپق بکشند! هر چند که بعضی از آداب و رسومشان هنوز پابرجاست. حال این امر را به بازی اسکایریم تعمیم دهید. که با سخنان درون بازی آنها بخوبی پاسخ داده می شود. تمامی ساکنان سرزمینهای مختلف در دنیای تامریل به هم ارتباط داشته و تاثیر پذیرفته اند. که جواب بالایی بروشنی مفهوم خود را رسانده و دیگر وارد این بحث نمی شوم.

      اصلا بحث اینکه یک نفر تمامی سیاهچالها و محیط درونی زمین را در بازی نسیان/oblivion طراحی کرده و حالا در بازی اسکایریم تعداد آنها شونصدتا! شده نیست. این بحث خارج از دایره انصاف و منطق است. اگر شما از سیاهچالهای ویچر۲ خوشتان آمده، از این بازی خوشتان نیامده مربوط به شماست و به نقد بازی مرتبط نمی شود. اصلا مقایسه دو بازی از این دریچه کار اشتباهی است. این حقیر از ویچر۱ بیشتر از ویچر۲ خوشم آمد اما این موضوع ربطی به سیاهچالهای آندو نداشت. اگر بحث طراحی هنری بازیست باید به کل بازی تعمیم داده شود نه فقط به یک جز!
      ممکن است شما جذب بازی اسکایریم نشده باشید و دائم به یاد بازی ویچر۲ بوده و از اسکایریم لذت نبرده باشید( که اشتباه است). من هم معجون جادویی به اسم “جذب بشو” نمی شناسم که به شما پیشکش کرده تا خورده و از اسکایریم تعریف کنید. اما در مقام نقد، اینگونه اظهار نظرات مورد قبول نیست.

      از دید این حقیر تکراری بودن محیط یا بافتها اصلا نقص بازی نیست. بعضی از دوستانم راجب بازی فرقه آدمکشها:افشاگریها نیز همین ایراد را گرفته بودند. لیکن من ِ بازیباز به فکر حل معماها و کشف حقیقت بازی بودم و جذب حرکات آکروباتیک و سریع و اکشن ناب بازی شده بودم…
      “سرم” به خود بازی و محتوایش “گرم” بود که به “سرگرمی” رسیدم! (اشاره به بحث بازی و سرگرمی در تاپیک دیگر – امیدوارم خوشتان آمده باشد).
      برای سینما آمدند و شهرک سینمایی ساختند و فیلمهای زیادی با همین لوکیشنها ساختند. اما آیا یکی آمد از تکراری بودن آنها سخن به میان آورد. یا اسب کـَهـَر ِ میرزا ابوالقاسم در فیلم “اسب نجیب” حضور داشته حالا در فلان فیلم دیگر با نام “همان اسب نجیب” نیز حضور دارد. فیلمها یا بازیها که به این چیزها بند نبوده و از این چیزها نقص نمی پذیرند. حالا از بازی لذت آنچنانی نبرده ایم، جزییات دیگرش برایمان بزرگتر می شود.
      از دوستان عزیزم می خواهم اگر درون سیاهچالها برایشان آنقدر مهم است، جزییات دیگر را نیز مد نظر قرار داده و از کنار آنها بسادگی نگذرند. بطوریکه تصورات سیاهچالی در برابر جزییات فراوان دیگر، محو خواهد شد. از تغییرات آب وهوایی و گسلهای زمین، عمق میدان و نحوه چینش عناصر محیطی، از زیبایی های هنری محیط و گاها بعضی از مدلهای درونی و بیرونی زمین، از تغییرات زیبای آسمان و شفق هایش و ………………………(جزییات دیگر) نیز گفته و غافل نمانید. اگر اشکالی را وارد می دانید به عناصر اصلی بازی وارد کنید. حکایت شما همانند کسی است که دوست بسیار خوب و با معرفتی و خوش اخلاقی دارد ولی دائم یاد جوراب سوراخ دوست خود در مهمانی دیشب می افتد!!! (حال کردید؟!) یا اینکه فقط به بینی گنده او گیر دهید، که در حین چایی خوردن به فنجان گیر می کند!!!

      باید هر بازی بدرستی شناخته شود. که چه می خواهد بگوید و چه می خواهد به مخاطب ارائه دهد. اینکه دائم المانهای این بازی را با آن بازی مقایسه کنم، اجحاف در حق بازی بوده و ضربه به نقد می زند. هر بازی شخصیت خاص خودش را دارد، که باید بطور مجزا مورد بررسی قرار گیرد. حال ممکن است دوست عزیزی بگوید از عنوان اول این بازی بیشتر خوشم آمد. یا استایل سبک این بازی را بیشتر می پسندم. سبک نقش آفرینی، یک تعریف مشخص دارد. اما در بعضی از المانهای بازی ممکن است تنوع و تغییراتی حاصل گردد. ممکن است مبارزات یک بازی بصورت نوبتی باشد. حال بازیبازی ممکن است از این شیوه مبارزه خوشش نیاید اما نمی تواند بگوید این اکشن این شیوه به بازی نقش آفرینی نمی خورد. ممکن است در این سبک امکان استفاده از یک نفرهمکار را داشته باشید و در بازی دیگری، چهار نفر را در کنار خود حس کنید بنابراین باز هم نمی توانید بگویی المان نقش آفرینی در این بازی قویتر است و ……..الی الآباد.
      جان هر که دوست دارید اول خود بازی را بشناسید، سبکش را بشناسید، حرفی که می خواهد بزند، بشناسید. من نمی دانم بازیباز و منتقدی که سی درصد از بازی(هر بازی) را رفته چطور می تواند نقد درستی از بازی را انجام دهد؟ اینکه یکدفعه بیاییم بگوییم گرافیک هنری این بازی خوب است بافتها ۵۰ درصد خوب است، که کاری ندارد. همه دیدند و حس کردند. ماشاال.. همه یک پا منتقد هستند، من هم روی این همه!!!

      پای امتیاز را به میان کشیدید و به بازی ۸.۵ داده اید، این نظر شماست که به هیچ وجه از ارزش چهل و خورده ای امتیاز بالای ۹ این بازی کم نخواهد کرد که از سایتهای معتبر خارجی گرفته است که ما هر روز خبرهای خود را از آنجا ترجمه می کنیم. چه من و تو بخواهیم و نخواهیم این بازی توانسته است نظرات بسیاری را بخود جلب کند و در رقابتها متنوع برنده شده و خواهد شد. این بازی و بازیهای سرچشمه(لغت زاییده شده از من برای این نوع بازیها که مدتهای قبل مورد استفاده قرار می دادم) همانطور که قبلا گفتم و دوست عزیزم آقای میرابی اشاره کردند، در سبک خود تحول ایجاد کرده و مورد بررسی و الگو برداری قرار خواهند گرفت.

      این قسمت را کوتاه عرض می کنم چرا که می توان بحث را بیشتر باز کرد:
      بعضی از دوستان عزیزم، بازی را بیشتر H&S نامیده و ارزش نقش آفرینی آنرا پایین آورده اند. بازی بتمن شهر آرکام را در نظر بگیرید که شما می توانید سینه سپر کرده و با دشمنان رو در رو مبارزه کنید و بالطبع بار اکشن بازی را بیشتر حس می کنید. ممکن است بازی را با فریب ها و مخفی کاری بیشتر به اتمام برسانید و باز هم بالطبع بار مخفی کاری آنرا بیشتر و اکشنش را کمتر ببینید و یا حتی بر روی معماها بیشتر تمرکز کرده یا نکنید و همینطور تا هر جا که دوست دارید در نظر بگیرید…..
      همین دوستان اگر بازی فاینال فانتزی ۱ تا …. ۱۳ را انجام دهند، به چه نتیجه ای خواهند رسید؟
      دریچه دیگری را باز می کنم. دوستانی ممکن است از سبک استراتژی بازی رم/Rome بیشتر خوششان آمده و آنرا استراتژی اصل یا کامل بدانند که بار تفکر زایی بیشتری بهمراه دارد و بازی چکش جنگی/WaeHammer40000 را اصلا در حد و اندازه های بازی استراتژی ندانند. اما همه می دانیم که آنها از ستون فقرات همین سبک سود برده اند.
      بسیاری از دوستان، نحوه دیالوگ گویی و پیچش آنها در بازی عصر اژدها/Dragon Age را بیشتر پسندیده و روابط عاطفی موجود در آنها را بیشتر به یاد می آورند و گمان کنم یواش یواش آنها را یکی از ارکان بازیهای نقش آفرینی دانسته و بازیهای مظلوم دیگر را با این شلاق نوازش کرده و آنها را H&S عاطفی ننامند!!!
      حتی بعضی از دوستان ممکن است بگویند، چون در بازی ایکس، طراحی شکل وشمایل کاراکترها در ابتدای بازی در دسترس نیست این یک بازی نقش آفرینی کامل و درستی نیست. پس درباره بازیهایی چون ویچر و … چه می گویند؟(تمامی این مثالها با مفهومی همراه هستند.)
      بازی اسکایریم در سبک نقش آفرینی بوده و چارچوب آنرا بخوبی حفظ کرده و گسترش داده است. حالا بعضی از دوستان این حس را نمی توانند دریافت کنند، به خود بازی مرتبط نمی شود. اگر پایمان خواب رفته و بی حس شده باید آنرا مالش داده و حس دارش کنیم!!!

      موخره:
      آنچه که می پسندیم مهم است اما کافی نیست و ربطی به بازیها و ذات آنها و آنچه که قرار است تعریف کنند، ندارند! بازیها را با دید شخصی و علایق خود به نقد نکشیده بلکه از دید خود بازی و ذاتش به نقد بکشید.

      باتشکر از همه دوستان عزیزم!

      ۰۰
    6. الکی به دلت صابون نزن همچین آَش دهن سوزی هم نیست که بخواد بهترین بشه گرافیکش که مثل زلدا میمونه سیستم مبارزش هم اینقدر تند و الکیه آدم یاد چند ضربای مورتال کمبات میوفته از همه بدتر اون رنگین کمون مسخره ای هستش که موقع مبارزه از شمشیراشون میزنه بیرون کلا به خاطر به به و چه چه کارگردان معروفش اسم در کرده طراحی محیطشم مسخرس در حد ماریو

      ۰۰

مقالات بازی

بیشتر

چند رسانه ای

بیشتر