خانه » اخبار بازی بهشت جهنمی | نقد و بررسی بازی Sniper Elite 4 × توسط سورنا رضایی در ۱۳۹۵/۱۲/۲۸ , 19:00:16 3 نخستین نسخه از مجموعه بازیهای «اسنایپر الیت» (Sniper Elite) در سال ۲۰۰۵ توسط شرکت «نامکو» منتشر شد. این بازی در آن زمان توانست با انتشار بیستوپنج نقد بر روی کنسول اکسباکس به متای ۷۷ دست یابد. با این وجود، بازی به موفقیتهای مورد نظر سازندگان خود، یعنی استودیو «ریبلیون» (Rebellion Developments) دست یافت و همین مسئله حکم تاییدی بود بر دنبالهی این بازی اکشن سومشخص تاکتیکی و مخفی کاری. نسخهی دوم و سوم این بازی نیز که بهترتیب در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ منتشر شدند، در جلب نظر منتقدان بسیار ضعیف عملکرده و به متاهای پایینی دست یافتند. با این وجود، استودیو ریبلیون Sniper Elite 4 را حدود یک سال قبل معرفی کرد که همانند نسخههای پیشین روایتگر ماموریتهایی در خلال جنگ جهانی دوم بود. در ادامه با نقد و بررسی این بازی همراه دنیای بازی باشید. ماجراجویی تازه با «کارل فیربرن» که فرجام خوشی ندارد… مدت کوتاهی پس از اتفاقات قسمت سوم این بازی که در آفریقا دنبال میشد، «کارل فیربرن» (Karl Fairburne)، شخصیت اصلی داستان، به ایتالیا فرستاده میشود. داستان از جایی شروع میشود که «چرچیل» به متحدین پیشنهاد میدهد تا با تصرف کشور ایتالیا، فشار وارده از سوی ارتش نازی بر شوروی سابق را کم کنند. در چنین شرایطی، شایعاتی نیز مبنی بر دست یابی ارتش نازی به سلاحی جدید به نیروهای متحدین میرسد. متحدین نیز به منظور بررسی این شایعات، کشتی «ارکیده» (Orchidea) را به جزیرهی «سان سلینی» در ایتالیا میفرستند که این کشتی هدف موشک ضد کشتی جدید نازیها قرار میگیرد. جزئیات زیادی از این موشک در دسترس نیست اما با توجه به اطلاعات موجود، این موشک جدید، حاصل همکاری «اندرس کسلر» (Andreas Kessler) و ژنرال «هاینز بوهم» (Heinz Böhm) است. در چنین شرایطی، «دفتر خدمات استراتژیک» (Office of Strategic Services) که به اختصار OSS نیز شناخته میشود، «کارل فیربرن» را بهعنوان یکی از زبدهترین نیروهای خود برای دستیابی به اطلاعات پیرامون این موشک به جزیرهی سان سلینی میفرستد. شخصی سازیِ پیش از آغاز هر عملیات، در کنار انواع آیتمها، سلاحها و درخت مهارت، کاربران قابلیت تغییر ظاهر اسلحهها و بهبود عملکرد (آپگرید) آنها را دارند. داستان پس از انتشار سه نسخه همچنان مشکلات فراوانی دارد. نخستین مورد نیز به شخصیت پردازی برمیگردد. با وجود اینکه از معرفی شخصیت «فیربرن» در اولین نسخهی این مجموعه در حدود دوازده سال میگذرد و در تمامی نسخهها هم حضور داشته، هنوز جزئیات زیادی از زندگی این شخصیت در دسترس نبوده و اطلاعاتی نیز از شخصیت وی در طول داستان به مخاطب ارائه نمیشود. این مشکل برای باقی شخصیتهای بازی نیز صدق میکند. هیچ تمرکز درستی بر روی شخصیتهای نسبتاً پر تعداد بازی حتی ژنرال «بوهم» بهعنوان شخصیت منفی بازی وجود ندارد. در طول بازی نیز تنها در حد چند ثانیه با او ملاقات خواهید کرد که در همین مدت محدود، سازندگان سعی در نمایش شخصیتی بیمارگونه و البته عمیق از او را داشتند که بهدلیل عدم تمرکز کافی موفق نبودند. البته سازندگان برای رفع این مشکل سعی کردند با انتشار چند تریلر به معرفی شخصیتهای مهم بازی از جمله «فیربرن» و «کسلر» بپردازند اما هنر سازندگان زمانی اثبات میشد که این اطلاعات در خلال خود بازی به مخاطبان ارائه میشدند، نه خارج از آن. در کنار شخصیت پردازی، خود داستان و نحوهی روایت آن نیز چنگی به دل نمیزند. با توجه به داستان میتوان گفت که سازندگان این بازی در استودیو ریبلین هیچ گونه تمرکزی بر این بخش نداشتهاند. شما به عنوان شخصیت اصلی بازی در مرحلهی نخست و پس از انجام ماموریت، به اطلاعات جدیدی دست مییابید که شامل نام و مکان هدف بعدی شما میشود. نه تنها مرحلهی دوم بلکه تمامی مراحل بازی بههمین صورت به یکدیگر مرتبط میشوند. در این بین اتفاق خاص و غیر قابل پیش بینی رخ نمیدهد تا انگیزهای در مخاطب برای پیشبرد داستان باشد. البته در بخشهای پایانی بازی شاهد اتفاقات نسبتاً امیدوارکنندهای هستیم که حول نیروهای «پارتیزان» رخ میدهد اما بهدلیل ضعفهای مختلف در سناریو از جمله داستان و شخصیت پردازی، تاثیرگذاری آنها به کمترین میزان ممکن میرسد. این اتفاقات در حالی رخ میدهد که سازندگان قول محصولی را داده بودند که قرار است شجاعت، فداکاری و چهرهی واقعی جنگ را بهنمایش بگذارد اما تنها مواردی که در بازی نمیبینیم همینها هستند. نکتهی دیگری که وجود دارد جزئیات داستانی هستند؛ قبل از آغاز هر ماموریت شما در محیطی بسته و محدود قرار میگیرید که تعدادی از شخصیتهای به اصطلاح تاثیرگذار بازی در آن حضور دارند. شما میتوانید با صحبت با آنها به جزئیات بیشتری از داستان و گذشتهی شخصیتها پی ببرید که البته این کار اختیاری بوده و جزئی از روایت اصلی داستان بازی نیست که این مسئله یک نقطه ضعف بزرگ است. در کنار جزئیات مربوط به داستان، یک سری اسناد و مدارک نیز در نقشههای اصلی مراحل بازی بهصورت پراکنده قرار داده شدهاند که با یافتن آنها میتوانید به جزئیات بیشتری از تحقیقات نازیها دست یابید. اینطور که بهنظر میرسد سازندگان سعی داشتهاند تا با پراکنده کردن این اسناد در نقاط مختلف نقشهها، کاربران را وادار به جستوجو و گردش در محیط بازی کنند که بهدلایل مختلف که به گیمپلی بازی مربوط میشود، در رسیدن به هدف خود ناکام ماندهاند. سازندگان در این نسخه دست مخاطب را باز گذاشتند تا از سه روش موجود برای پیشبرد اهداف خود در مراحل بازی استفاده کنند: مخفی کاری، استفاده از اسلحه تک تیرانداز و درگیری مسلحانه. در کنار این مورد، باید نقشههای وسیع و گستردهی بازی را نیز اضافه کرد که هر کدام از آنها شامل مناطق جداگانه شده که از طریق راههای مختلف به یکدیگر مرتبط هستند. همچنین پیش از آغاز هر مرحله، شما توانایی شخصیسازی سلاحهای «فیربرن» را دارید که عبارتند از: سلاح دورزن، مسلسل و یک سلاح کمری. در کنار این موارد، قابلیت حمل یک سری تجهیزات اضافی همانند بانداژ، سنگ، مین، بستههای پزشکی و… را نیز دارید. بخش دیگری که وجود دارد، «درخت مهارت» (Skill Tree) است. در این بخش میتوانید با توجه به نحوهی پیشبردی که انتخاب میکنید، مهارتهای خاصی را همانند افزایش سرعت ریکاوری ضربان قلب، کاهش میزان صدمه در هنگام فرود آمدن از ارتفاع و … را انتخاب کنید. نگران شنیده شدن صدا نباشید، چون تاثیری در عملکرد دشمنان نخواهد داشت… بر روی کاغذ، همه چیز مساعد بوده و با یک بازی سندباکس مواجه هستیم اما در عمل، در تکتک بخشهای گیمپلی بازی نقاط ضعف کوچک و بزرگی را مشاهده میکنیم که بر تجربهی کلی تاثیر منفی گذاشتهاند. نخست به استفاده از درگیری مسلحانه میپردازیم. متاسفانه در بازی شاهد اساسیترین مکانیک ممکن برای یک اکشن سوم شخص یعنی سنگر گرفتن نیستیم. این اتفاق در حالی رخ میدهد که تمامی عناوین اکشن سوم شخص کنونی دارای این قابلیت بوده و فکر نمیکنم کسی بتواند با فقدان چنین مکانیکی در بازی کنار بیاید و درگیری مسلحانه را برای پیشبرد مراحل استفاده کند. در بخش مخفی کاری نیز شما تنها قابلیت استفاده از یک سلاح کمری خاص را دارید که در مقایسه با دیگر سلاحهای مشابه برد کمتری دارد. در کنار این مورد، قابلیت پرتاب سنگ برای گمراه کردن دشمنان و همچنین پنهان کردن اجساد سربازان نیز وجود دارد. علاوه بر این، قابلیت پلتفرمینگ نیز در بازی گنجانده شده که بسیار محدود بوده و بهتر است به آن دل خوش نکنید، زیرا قابلیت دندانگیری نبوده و تنها در یک سری موارد خاص قابلیت استفاده از آن را دارید. اما مجموعه بازیهای «اسنایپر الیت» با اکشن یا مخفی کاری آن شناخته نمیشود بلکه تجربهی تک تیراندازی آمیخته با «اسلوموشن» خاص آن است که طرفداران را مجذوب این مجموعه کرده است. همه چیز در بازی برای دستیابی به یک تجربهی خاص و بدون نقص از تک تیرانداز بودن آماده است. در کنار سلاحهای مختلف و محیطهای مرتفع که مخصوص استفاده از سلاح تک تیرانداز هستند، سازندگان به موارد ریز بسیاری دقت کردهاند؛ برای مثال، برای هدف قرار دادن اهداف خود باید به مواردی همچون ضربان قلب و فاصلهی تا هدف دقت کنید، زیرا با افزایش مورد اول میزان تکانهای اسلحه افزایش یافته و دقت شلیک را کاهش میدهد. مورد دوم نیز به این دلیل موثر است که گلوله مسیری قوسی شکل را برای رسیدن به هدف طی میکند، بههمین دلیل فاصله، فاکتور مهمی است که باید آن را در نظر بگیرید. البته برای رفع مورد اول، کاربران میتوانند با داشتن کلیک Space، هوای موجود در ششهای «فیربرن» را خالی کرده و برای مدتی جلوی تکانهای اسلحه را بگیرند. چنین مواردی در دیگر بازیهای پیرامون تک تیراندازان نیز قابل مشاهده است اما مسئلهای که این مجموعه را از دیگر عناوین مشابه جدا میکند، قابلیت X-Ray است. بهلطف این قابلیت، اگر شلیک شما دقیق باشد، آناتومی بدن هدف شما در هنگام برخورد گلوله با جزئیات تمام به نمایش گذاشته میشود که لذت وصفناپذیری را به گیمر منتقل میکند. در کنار توجه به جزئیات، صداگذاری بدون نقص این بخش نیز نباید فراموش شود که در رسیدن به این لذت خاص نقش بهسزایی داشته است. نمونهای از قابلیت X-Ray بازی که آن هم پس از مدتی جذابیت خود را از دست داده و تکراری میشود. اما دو مشکل اساسی، تمامی زحمات سازندگان را در ارائهی یک گیمپلی سرگرمکننده بر باد میدهد. نخستین مورد، هوش مصنوعی دشمنان و البته همراهان شما است. این مسئله در شرایطی رخ میدهد که چهار نسخه از این بازی منتشر شده است. همین مسئله نیز باعث میشود منِ مخاطب دلیل چنین مشکلی را کمکاری سازندگان بدانم. نخستین مشکل در هوش مصنوعی، نحوهی سنگر گرفتن دشمنان شما در دو سطح سختی بررسی شده است که در اکثر موارد دشمنان به شکلی سنگر میگیرند که عملاً تمام نقاط بدن آنها مشخص هستند. نکتهی دیگر این است که پس از لو رفتن حضور شما در منطقه، آنها تنها پشت اجسامی که در محیطهای بازی قرار گرفته پنهان شده و هیچ تلاشی برای نزدیک شدن به شما نمیکنند. تنها کاری که آنها انجام میدهند، تغییر سنگر و حرکتهای بیهوده است که تنها هدف قرار دادن آنها را آسانتر میکند. مورد بعدی در ضعف هوش مصنوعی، این است که در بسیاری از موارد، افسری که بهعنوان هدف اصلی شما شناخته میشود، بعد از مشخص شدن حضور شما در منطقه ممکن است خودش بهسمت شما بیاید یا حتی ممکن است در مکانی مخفی شود که هیچ سربازی از او محافظت نمیکند. اینها مواردی بودند که لذت تک تیراندازی بودن را از گیمر سلب میکند اما مشکلات به همینجا ختم نمیشود و هوش مصنوعی حتی بخش مخفی کاری بازی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. در جدیدترین نسخه از مجموعه بازیهای «هیتمن» که اخیراً نسخهی کامل فصل اول آن منتشر شده است، فکر کردن دربارهی تک تک اقدامات در بخش مخفی کاری مهمترین مسئله است اما در این بازی این مساله صدق نمیکند. شما میتوانید یکی از سربازان دشمن را کشته و بدون هیچ گونه نگرانی جسد را رها کنید، زیرا تنها سربازانی که در منطقهی شما قرار دارند متوجهی حضور شما شده و سربازان دیگر مناطق به همان حالت عادی باقی میمانند؛ بدون کوچکترین تغییری در نحوهی رفتار آنها. مورد بعدی نیز عدم تعادل در این بخش است. مواردی پیش میآید که ممکن است در فاصلهی نزدیکی از سرباز دشمن قرار بگیرید اما او متوجه حضور شما نشود. در مقابل، مواردی وجود دارد که فاصلهی شما با سرباز دشمن بسیار زیاد بوده و موانع زیادی نیز در مسیر دید وجود دارد اما نوار هشیاری شروع به پر شدن میکند. دومین مشکل اساسی گیمپلی بازی که تاثیر بهسزایی بر روند کلی آن گذاشته است، طراحی مراحل است. با وجود اینکه سازندگان در طراحی محیطهای بازی سنگ تمام گذاشته و در کنار مناظر زیبا، شاهد تنوع محیط نیز هستیم اما این موارد در جلوگیری از ایجاد حس یکنواختی در گیمپلی بازی کارساز نبودهاند. در تمامی مراحل بازی شما دو نوع ماموریت دارید؛ ماموریتهای اصلی و فرعی. مورد قابل توجه اساس طراحی این دو نوع ماموریتها است که تماماً یکسان هستند. در تمامی مراحل شما باید به مقر نیروهای نازی نفوذ کرده، افسر مورد نظر را ترور کرده یا اطلاعات مهم را جمع آوری کنید. البته در این میان، یک سری ماموریتها بهنام «چالش» (Challenges) نیز وجود دارد که همانند مراحل فرعی اختیاری بوده و با انجام آنها تجربهی بیشتری کسب میکنید. تفاوت چالشها و مراحل فنی در نوع طراحی آنها است؛ برای مثال، در یکی از مراحل بازی «کشتن یک سرباز در هر دو دقیقه» یکی از چالشهای بازی است که فکر میکنم کمتر کسی حوصلهی انجام چنین کارهایی را داشته باشد. گرافیک فنی بازی نیز هر چند در سطح عناوین نسل هشتمی نیست اما قابل قبول است. نقطهی قوت بازی نیز در این بخش به طراحی محیطهای بازی و البته گرافیک هنری آن برمیگردد. همانطور که پیش از این ذکر شد، در کنار محیطهای متنوع که شامل لوکشینهای مختلف از جمله محیط شهری، جنگل، تاسیسات نظامی و غیره میشود، شامل مناظر زیبایی هستیم. موسیقی متن بازی نیز هر چند متناسب با شرایط گیمر در بازی است اما در زمرهی موسیقی های متوسط قرار میگیرد که مدت کوتاهی از پس از عرضه، هیچ کس یادی از آن نخواهد کرد و بهراحتی فراموش خواهد شد. دو شخصیت اساسی و تاثیرگذار در روند داستان که تنها یک یا دو جمله از دیالوگهای بازی به گذشته و زندگی آنها اختصاص داده شده است… . بازی «اسنایپر الیت ۴» شاید در اکشن و مخفیکاری ضعفهای تاثیرگذاری داشته باشد اما در ارائهی تجربهی واقعی از حس تک تیرانداز بودن عالی عمل کرده است، هر چند توجه سازندگان به جزئیات این بخش با وجود مشکلات موثر در داستان، هوش مصنوعی و طراح یکنواخت مراحل جذابیت خود را از دست داده است. این اتفاق در حالی رخ میدهد که یکی از سازندگان بازی پیش از عرضه، آن را «بهشت تک تیراندازان» دانسته بود که شاید تعبیر درستی باشد اما کامل نیست، بهتر بود تعبیر «بهشت جهنمی» را برای محصول خود برمیگزیدند که در آن، طرفداران نه تنها به خواستههای اصلی خود نمیرسند، بلکه مجبورند مراحل خسته کننده و تکراری را پشت سر بگذارند که بدون شک تجربهای زجرآور برای هر مخاطبی خواهد بود. نویسنده سورنا رضایی زمین کتابی است و ما واژههای آن که با هم داستان زندگی زمینیان را مینویسیم Rebellion GamesSniper EliteSniper Elite 4پی سی گیمینگ (PC Gaming)کنسول Xbox One 3 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. من از نسخه ی دوم این بازی رو انجام دادم ام خب اخساس میکنم همون نسخه ی دوم بهترین بود. واقعن حوصله سر بر میشه مراحل. گرافیک هم ک اصن نیازی واس توضیح دادن نداره. موسیقی هم ک عملن وجود نداره نمره کاملن درست و ب جاست سورنا جان ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید با تشکر از مطلب.با توجه به نقد کلی و پیشنهاد پایانی تون: در چنین بازهی زمانی که عناوین بزرگ و مورد انتظار بسیاری منتشر شده و میشوند، فکر نمیکنم تجربهی «اسنایپر الیت ۴» برای سرگرم شدن انتخاب درستی باشد. من هم چند نمونه از پیشنهاد پایانی مهمترین منتقد های دنیا رو میذارم: آیجیان: ۸۳ از ۱۰۰ ین روزها بازیسازان زیادی این وعده را میدهند که گیمر میتواند با آزادی عمل زیادی بازی را انجام دهد. ولی همه آنها لزوما این وعده را در بازی عملی نمیکنند. بازی Sniper Elite 4 یکی از آثاری است که سازندگانش چنین وعدهای در مورد آن داده و به آن عمل هم کردهاند گیماسپات: ۸۰ از ۱۰۰ بازی Sniper Elite 4 یک پیشرفت برای این مجموعه محسوب میشود گیمزرادار: ۸۰ از ۱۰۰ مراحل بزرگ و روشهای متعددی که بازی برای کشتن دشمنان پیشرویتان قرار میدهد، باعث شده تا Sniper Elite 4 یک نسخه عالی دیگر از این مجموعه باشد گیم اینفورمر: ۷۸ از ۱۰۰ Sniper Elite 4 یک تجربه تقریبا کامل است. بخش کمپین داستانی بازی تنوع خوبی داشته و ماموریتهای مختلفی را پیش رویتان قرار میدهد.در مجموع Sniper Elite 4 یک بازی خوب است که طرفداران بازیهای شوتر را راضی خواهد کرد. متا کلی بازی: ۷۸ ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید اول بابت این تاخیر از شما عذرخواهی میکنم اما موضوعی که مطرح کردید: نمیدونم شما نقد رو کامل مطالعه کردید یا تنها به نتیجه گیری و بخش توصیه بسنده کردید، چون اگه کامل مطالعه میکردید متوجه میشدید که من بهطور کامل نقاط ضعف بازی رو توضیح دادم. با توجه به همین نقاط ضعف هم فکر میکنم نمره ای که برای این بازی در نظر گرفتم کاملاً منصفانست. در ضمن، من کاری به نقد وبسایتهای خارجی ندارم و اصلا برام مهم نیست که اونها چه نمره ای رو برای بازی در نظر میگیرن در آخر هم از شما بابت وقتی که گذاشتید تشکر میکنم… ۲۰
من از نسخه ی دوم این بازی رو انجام دادم ام خب اخساس میکنم همون نسخه ی دوم بهترین بود. واقعن حوصله سر بر میشه مراحل. گرافیک هم ک اصن نیازی واس توضیح دادن نداره. موسیقی هم ک عملن وجود نداره نمره کاملن درست و ب جاست سورنا جان ۱۰ برای پاسخ، وارد شوید
با تشکر از مطلب.با توجه به نقد کلی و پیشنهاد پایانی تون: در چنین بازهی زمانی که عناوین بزرگ و مورد انتظار بسیاری منتشر شده و میشوند، فکر نمیکنم تجربهی «اسنایپر الیت ۴» برای سرگرم شدن انتخاب درستی باشد. من هم چند نمونه از پیشنهاد پایانی مهمترین منتقد های دنیا رو میذارم: آیجیان: ۸۳ از ۱۰۰ ین روزها بازیسازان زیادی این وعده را میدهند که گیمر میتواند با آزادی عمل زیادی بازی را انجام دهد. ولی همه آنها لزوما این وعده را در بازی عملی نمیکنند. بازی Sniper Elite 4 یکی از آثاری است که سازندگانش چنین وعدهای در مورد آن داده و به آن عمل هم کردهاند گیماسپات: ۸۰ از ۱۰۰ بازی Sniper Elite 4 یک پیشرفت برای این مجموعه محسوب میشود گیمزرادار: ۸۰ از ۱۰۰ مراحل بزرگ و روشهای متعددی که بازی برای کشتن دشمنان پیشرویتان قرار میدهد، باعث شده تا Sniper Elite 4 یک نسخه عالی دیگر از این مجموعه باشد گیم اینفورمر: ۷۸ از ۱۰۰ Sniper Elite 4 یک تجربه تقریبا کامل است. بخش کمپین داستانی بازی تنوع خوبی داشته و ماموریتهای مختلفی را پیش رویتان قرار میدهد.در مجموع Sniper Elite 4 یک بازی خوب است که طرفداران بازیهای شوتر را راضی خواهد کرد. متا کلی بازی: ۷۸ ۰۱ برای پاسخ، وارد شوید
اول بابت این تاخیر از شما عذرخواهی میکنم اما موضوعی که مطرح کردید: نمیدونم شما نقد رو کامل مطالعه کردید یا تنها به نتیجه گیری و بخش توصیه بسنده کردید، چون اگه کامل مطالعه میکردید متوجه میشدید که من بهطور کامل نقاط ضعف بازی رو توضیح دادم. با توجه به همین نقاط ضعف هم فکر میکنم نمره ای که برای این بازی در نظر گرفتم کاملاً منصفانست. در ضمن، من کاری به نقد وبسایتهای خارجی ندارم و اصلا برام مهم نیست که اونها چه نمره ای رو برای بازی در نظر میگیرن در آخر هم از شما بابت وقتی که گذاشتید تشکر میکنم… ۲۰