نقد سریال Game of Thrones؛ قسمت اول، فصل هشتم

پس از یک سال استراحت، محبوب‌ترین سریال شبکه‌ی HBO یعنی «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) با هشتمین و آخرین فصل خود بازگشته تا ماجراهای تخت آهنین و پادشاه شب را به پایان برساند. امروز اولین قسمت از این فصل منتشر شد و ما هم در دنیای بازی بدون فوت وقت، نقد و بررسی قسمت اول از فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت را برای شما آماده کرده‌ایم، پس با دنیای بازی همراه شوید.

خالی از عاطفه و خشم

اولین قسمت از فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت بدون شک برای طرفداران دو آتیشه‌ی این مجموعه مایه‌ی دلگرمی نبود. در واقع این قسمت بیشتر شبیه یک «دست گرمی» پیش از شروع مسابقه‌ی اصلی است. این قسمت «وینترفل» نام دارد و تقریبا تمام داستان آن هم در پایتخت شمالی وستروس روایت می‌شود. قسمت اول فصل جدید بازی تاج و تخت، در واقع تنها به معارفه‌ی دوستان و عزیزان دور از خانه و مسافر با یکدیگر اختصاص دارد و هیچ اطلاعات تازه‌ای در اختیار مخاطبان قرار نمی‌دهد. تمام محتوای این قسمت را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: جان اسنو، مادر اژدهایان، جیمی لنیستر، یورون و ارتش طلایی همگی پس از سفری طولانی به مقصدهای خود رسیده و با همراهان خود دیدار و گفت‌‌وگو می‌کنند.

حتی مهم‌ترین اتفاقات این قسمت نیز آن‌قدر کوچک هستند که صحبت کردن در خصوص آنها در این متن، دیدن قسمت اول از فصل هشتم بازی تاج و تخت را به کلی بی‌فایده خواهد کرد. برای پی‌بردن به این امر، کافیست بدانید که بیش از یک ربع این قسمت یک ساعته صرف وقت‌کشی‌هایی ناشیانه بوده که از چشم طرفداران تیزبین این مجموعه دور نخواهد ماند. به عنوان مثال، بیش از ۵ دقیقه از سریال صرفا به تلاش یورون گریجوی برای دلبری کردن از سرسی و «زدن مخ او» اختصاص داشته، آن هم در حالی که نزدیک شدن این دو شخصیت از فصل پیش و با دور شدن جیمی و سرسی از یکدیگر به خوبی مشهود بود. ۵ دقیقه‌ی دیگر از سریال هم به تلاش ناشیانه‌ی جان اسنو برای سواری گرفتن از اژدهای دنریس و «دور دور» در وینترفل و حومه اختصاص دارد که بخش عمده‌ی آن (خصوصا زمان قرار گرفتن جان بر پشت اژدها) بیش از حد غیر واقعی و کامپیوتری به نظر می‌رسد.

روند روایت داستان در این قسمت آن‌قدر کند و خسته کننده است که نویسندگان آن پس از تیتراژ به صحبت در خصوص این قسمت پرداخته و با اختصاص دادن ۵ دقیقه‌ی دیگر از وقت پخش سریال به خود، از شروع فصل هشتم با چنین شرایط ناامیدکننده‌ای دفاع می‌کنند. با این شرایط، بیش از ۱۵ دقیقه از این سریال ۶۰ دقیقه‌ای به اتلاف وقت بینندگان می‌پردازد، آن هم در حالی که این مجموعه‌ی پر طرفدار زمانی آن‌قدر حساس و جذاب بود که حتی ندیدن ۵ دقیقه از آن توسط بیننده ممکن بود به قیمت از دست دادن گفتگویی ماندگار یا پی‌بردن به موضوعی مهم تمام شود.

با توجه به سیر نزولی این مجموعه‌ی پرطرفدار که از فصل ششم شاهد آن بودیم و در فصل هفتم به اوج خود رسید، انتظار می رفت که تاخیر یک ساله در پخش فصل هشتم بتواند روح و هیجان مضاعفی در دل این سریال محبوب HBO دمیده و یک بار دیگر آن را به روزهای اوج خود بازگرداند. اما شروع ناامیدکننده‌ی این فصل در کنار فهرست پخش بسیار کوتاه و ۶ قسمتی آن، یک بار دیگر نگرانی‌ها در خصوص افت کیفیت و پایان ناامیدکننده‌ی این سریال از سوی HBO را در دل طرفداران زنده خواهد کرد.

فرزندان اژدها و آینده‌ی وستروس

با دور هم جمع شدن جنگجویان در دو سوی میدان نبرد، جنگ نهایی برای تعیین سرنوشت وستروس یک گام دیگر به محقق شدن نزدیک‌تر خواهد شد. در یک جبهه برادران لنیستر، خاندان استارک، اربابان شمال به همراه ارتش پاکان و دوتراکی‌ها قرار دارد و در جبهه‌ی دیگر، ملکه‌ی وستروس، خاندان لنیستر، یورون گریجوی به همراه ناوگان آهنین و ارتش طلایی. «آدم خوب‌های» داستان طبق ادعای خود از بزرگ‌ترین ارتش جهان و بهترین نیروی هوایی موجود در وستروس (دو اژدهای آتشین) بهرمند هستند و «آدم بدهای» داستان هم با پناه گرفتن در قلب پایتخت به نوعی بهترین استحکامات دفاعی موجود را در اختیار دارند. هرچند که این تقسیم بندی سنتی و کلیشه‌ای «مهاجم و مدافع» همواره در آثار سینمایی و تلویزیونی به چشم خورده است، اما HBO و بازی تاج و تخت در طول این ۸ سال، یک نکته را به خوبی به بینندگان خود یاد داده‌اند: هیچ چیز در وستروس قابل پیش‌بینی نیست! بازی تاج و تخت در کنار تمام کم و کاستی‌ها و افت و خیزهایی که در طول چند فصل اخیر تجربه کرده، هرگز در دام کلیشه‌ای بودن نیوفتاده و همواره راهی برای شگفت‌زده کردن بینندگان و طرفداران خود پیدا کرده است. بنابر این باید یک‌بار دیگر و برای آخرین بار به سازندگان این اثر اعتماد کرده و فرصت شگفت‌زده شدن را به خود و آنها اعطا کنیم.

 هیچ‌کس نمی‌تواند به درستی سرنوشت نبرد پادشاه شب با متحدان وینترفل را پیش‌بینی کرده و واکنش سرسی نسبت به شکست احتمالی آخرین خط دفاعی انسان‌ها در برابر ارتش «مردگان سفید» را حدس بزند. با توجه به شناختی که از سرسی وجود دارد، می‌توان با اطمینان گفت که این ملکه‌ی مغرور کسی نیست که بخواهد یک بار دیگر زیر سایه‌ی یک پادشاه نالایق و عیاش مثل یورون گریجوی زندگی کرده و باقی عمر خود و همچنین تاج و تخت آهنین را با این فرد تقسیم کند. ملکه‌ی خود خوانده‌ی وستروس و فرزند پادشاه دیوانه هم چندان از این قائله مستثنی نیست! مادر اژدهایان و آخرین بازمانده‌ی خاندان تارگرین چطور باید تاج و تخت خانوادگی و تمام القاب شاهانه‌ی خود را دو دستی تقدیم فردی کند که حتی سرزمین آبا و اجدادی خود را هم به چشم ندیده و تمام عمر زیر سایه‌ی ند استارک زندگی کرده است؟ مسلما دانه‌ی نفاق در خاک هر دو سوی این میدان نبرد کاشته شده و در تعیین سرنوشت وستروس و مدعیان تخت آهنین تاثیر بسزایی خواهد گذاشت.

نخستین قسمت از فصل هشتم سریال بازی تاج تخت شاید آن چیزی نبود که بینندگان برایش یک سال انتظار کشیده باشند، اما تمام آن چیزی بود که شخصیت‌های اصلی داستان به دنبالش بوده و به آن احتیاج داشتند: یک دورهمی دوستانه پس از سال‌ها دوری و سختی. علی‌رغم کوتاه بودن این فصل، هنوز برای قضاوت در خصوص آن بسیار زود است و باید دید سازندگان این اثر و HBO چه خوابی برای طرفداران این فانتزی جرج آر.آر. مارتین دیده‌اند.