کاور گیملند ۱۸ را میپسندید؟
به نام خدا
گیملند ۱۸ در مراحل پایانی ساخت و توسعه قرار دارد و به زودی منتشر خواهد شد. احتمالا همین یکی دو روز آینده. در حال حاضر طرح جلد این شماره از مجله آماده شده است که ممکن است دوستانی که به سایت گیم لند سر می زنند آن را مشاهده کرده باشند. اما بد نیست شما نیز نگاهی به آن بیندازید:
برای مشاهده ی تصویر در اندازه ی اصلی بر روی آن کلیک کنید!
نظرتان در مورد این طرح چیست؟
همان طور که از تصویر بر می آید، بزرگترین پرونده ی دیابلو ۳ به زبان پارسی را در این شماره خواهید خواند.
و هزاران مطلب خواندنی دیگر!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
درسته میتونید فضای بیشتری رو اشغال کنید…
معمولا مجله ها جا کم میارن!
حتما نیاز نیست که کل کاور معلوم میشه…
خوبه مخصوصا بهش سینماش ! فقط یکم کاورش خالی میزنه جای بیش تری داشت برا پر کردن مث کاور قبلی!
منظورم یعنی این بود که کاور قبلی نهایت استفاده از فضا رو کرده بودین ولی این یکی خالیه! از دیابلو عکس های قشنگ تری هم بود برا گذاشتن!
کاور خیلی جالبی داره! اون کلاغه خیلی جالبه!
کاورش که ما رو کشتش و زخم دل را تازه کرد اخه دیابلو کجایی؟
عالی بیست بهتراز این نیست
خیلی قشنگه….پر رمز و رازه…..
خوبه
ولی ساده است
“و هزاران مطلب خواندنی دیگر!” ۸-O 8-O
اینو مخصوص بعضیا نوشتم :mrgreen:
با سلام!
آلبرت عزیز!
همانطور که خواسته بودید نقدی را بر نقد بازی رزیدنت اویل: عملیات راکون سیتی برایتان نوشته ام که تا یکی دو روز آینده کامل شده و بر روی همان تاپیک گیم لندز ۱۷ قرار خواهد گرفت(با هر جا که شما مایل باشید). در صورت تمایل بدانجا رجوع نمایید.
—
درباره عکس روی جلد…
امیدوارم پرونده بازی دیابلو ۳ ارزش و افتخار بازی را حفظ کرده و همانقدر پویا و کامل باشد. که نشانه سمت و سوی بهتر بوده و آینده ای درخشان تر را سو سو میزند همانند ماه قرمز در تارک دنیای دیابلو و درخشش سرخ گونه اش در مسیر حرکت به شمالش بر روی نام گیمزلندز ۱۸ !!!
در ضمن بخش نام مجله و پارسی نوشته های سمت راست بالا، بر روی گرافیک هنری صفحه اثر گذاشته و آنرا از حالت تعادل در آورده است.(نظر شخصی من) می تواند با تغییرات به فرم ایده آل تری نزدیک گردد.
—
برای بحث کرایسیس هم متنی را به طنز نوشته ام که امید است مفاهیم را برای همه دوستان عزیزم رسانده باشم.
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
ادامه…
بخش دیدگاه گذاری در تاپیک مجله گیمزلند ۱۷ بسته شده است…!!!
امکان اضافه کردن مطلبم را ندارم…
جای دیگری را معین نمایید…
با تشکر!
حامد جان اون مطلب رو دیدگاه گذاریش رو باز کردم، خودکار مسدود شده بود، بعد از چند روز که از اون گذشته
خب مثل این که کار نداد و مشکلی هست که دیدگاه گذاری از کار افتاده
همین جا تو همین تاپیک دیدگاهت رو بذار حامد جان
ویرایش: اگر مایل بودید از طریق Your Submission برای سایت ارسال کنید، حتما منتشر می کنم و بعد در دیدگاه ها پاسخ میدم. شاید دوستان استقبال کردند و از این به بعد این گونه نقد نقد بازی هم داشتیم …
با سلام!
آلبرت و دوستان عزیز!
این نوشتار نظرات این حقیر را شامل بوده و می تواند مورد قبول دوستان عزیز واقع نشود. امید است با دقت مطالعه شده و با منطق همراه باشد و در نهایت مفید ِ نظر قرار گیرد.
—
کلمه “سقوط دلچسب” را برای بازی برگزیده ای و متضمن دقت کردن بدان شده اید. اما اگر بازی را ادامه ای بر عنوان رزیدنت اویل بنامی و سقوطش را فریاد کنی، می تواند اشتباه بزرگی از نظر من محسوب گردد. این بازی ادامه ای بر بازی محبوب رزیدنت اویل نبوده و نیست و اصراری هم ندارد. این بازی با استفاده از امکانات و کاراکترهای بازی فوق، عنوانی را به بیرون عرضه داشته تا فضا را برای بازی بازان برای عنوان ششم خود مهیاتر و گرمتر کند. این بازی ممکن است بسیار عالی نباشد اما زمینه ای را برای سقوط بازی رزیدنت اویل فراهم نمی کند. اما نسبت به بازیهای مطرح دیگر همانند چهار بازمانده (L4D) می تواند از نظر جذابیت در درجه پایینتری قرار گیرد.
این بازی را “دلچسب” نامیده ای. و دلیل ساده و بی زحمت بودن و دور ِهمی را بدان منتسب کرده ای. اگر این بازی توانسته بسادگی این دلچسبی را برای شما فراهم آورد و توانسته در جمع موجب خوش گذشتن شما گردد، پس گیم پلی و المانهای دیگرش توانسته راضیتان کرده و دلچپسبی را از شما دور نکند. پس امتیاز یک آنهم به گیم پلی بی انصافی بوده و نمی تواند درست و دقیق باشد. و بعد در ادامه آنرا بازی خوبی نمی دانید شاید بهتر بود عنوان “سقوط بد” را برای آن انتخاب می کردید تا منظور نظر شما باشد(تناقض).
این بازی همانند بازیهای آنریل تورنمنت و چهار بازمانده نیاز به یک تم داستانی داشته تا بازی را بر اساس اکشن خود استوار کند. بعبارت دیگر این بازی اگر برای پایه گیم پلی استوار شده باشد و قرار است اکشنش را به رخ بکشد، می تواند بدون داشتن داستان بهمراه شخصیت پردازی نچندان قوی راه خود را به سمت جلو باز کند. این بازی بر پایه همان کاراکترهای بازی رزیدنت اویل بنا شده و نیازی به شخصیت پردازی عمیقی نداشته و بازی بازان با آنها آشنایی دارند. اما اگر این تم داستانی، گسستگی و ابهام فراوانی را حاصل می دارد، می تواند مورد سرزنش قرار گیرد. پس به بخش تعریف مختصر داستانی در چند خط پایین تر نظر بیفکنید.
این بازی یک عملیات راکون سیتی است و رزیدنت اویل اصیل نیست. این بازی مستقل از سایر رزیدنت اویل ها است. (بازی تامب رایدر و عنوان “لارا کرافت و نگهبان روشنایی” را یادتان می آید.) اما شاید تغییر زاویه دید بازی سازان برای استفاده از محیط و کاراکترهای بازی(که با توجه به محبوبیت آنها می توانند بسیار تاثیرگذار در بازی باشند) می توانست نتیجه مطلوب تری را حاصل می داشت. اما تا همین حد نمی توان ظرافت و عمق بیشتری را از داستان بازی انتظار کشید چرا که احتمالا نظر بازی سازانش بیشتر از این هم نبوده است. کما اینکه سرگذشت اصلی کاراکترها در بازی رزیدنت اویل نقش بسته است. بعبارت دیگر کاراکترهایی با سرگذشت تعیین شده در سریهای رزیدنت اویل در بازی عملیات راکون سیتی در کنار یکدیگر ایستاده تا با یاد آوری تم داستانی از گذشته، فضای بازی جدید را خلق کنند. جدیدا هم که خود می دانید کاراکترهای بازیهای مختلف در بازیهای شرکتهای دیگر حضور دارند. کاراکتر کراتوس با گذشته رقم خورده اش در بازی خدای جنگ در بازی مورتال کامبت، و همینطور میتوان از حضور کاراکترهای دیزنی در بازی قلبهای پادشاهی(اگر نام بازی را اشتباه نکنم) هم نام برد و موارد دیگر.
ادامه دارد…
بله… اینکه بازیبازان آشنا با سری رزیدنت اویل می توانند با داستان بازی کنار بیایند دلیلی بر خوب و عمیق بودن داستان نیست. اما اینکه هنرمندان داستان نویس سری رزیدنت اویل بهتر بوده و نقششان پر رنگتر از نویسندگان این بازیست، نمی تواند دلیلی بر بد بودن آنها باشد. داستان قوی رزیدنت اویل در گذشته و روابط بین اعضایش برداشت شده تا با به تصویر درآوردن آنچه که در پشت صحنه اتفاقات روی داده(که ممکن است در طول سری بازیها تعریف هم شده باشد) بازی بازان را وارد فضای روایی خاص خود کرده و با کاراکترهای محبوبشان درگیر کند. اما بازی سازان می توانستند(همانند بازی بتمن) برای آشنایی بیشتر با اتفاقات رخ داده شده و گروههای نظامی و کاراکترها برای بازی بازانی که سریهای گذشته را بازی نکرده یا با فضای داستانی آنها ارتباط برقرار نکرده اند، امکانات را فراهم آورده تا این آشنایی صورت پذیرد.(این ابهام شما را می پذیرم.)
—
شرح مختصر داستانی برای رفع شدن ابهامات(از سریهای گذشته و بازی جدید):
گروه “ولف پک” یا همان تیم دلتا، شامل شش عضو بودند که توسط شرکت آمبرلا با کد عملیاتی عملیات: راکون سیتی (Operation Raccoon City) اجیر می شوند. تا ماموریت نجات جی ویروس را انجام دهند. آنها در حین عملیات، شواهدی را که این فاجعه زیست محیطی را با شرکت آمبرلا وصل می کرد، را هم از بین می بردند(همانند افسران RPD). حکومت ایالات متحده هم با قراردادن نیروهای نظامی و قرنطینه اعلام کردن راکون سیتی، سعی در کشف حقیقت می کند. در نتیجه گروه ولف پک برای انجام ماموریت خود، مجبور به کشتن صدها مامور نظامی می شوند. (بنابراین این نوشته شما صحیح نمی باشد: “گروه ولف پک بطور ناگهانی در آزمایشگاه قرار می گیرند…”)
حالا بازی در یک برهه خاص زمانی از اتفاقات گذشته، شروع به تعریف شده در حالیکه بعضی از روابط و رویدادها مبهم بوده یا در رزیدنت اویل ها تعریف شده اند.
هانک(نام دیگرش آقای مرگ یا هانک: ریپر ترسناک) کاراکتری است که در بازی رزیدنت اویل ۲ بعنوان یکی از بازماندگان در بخش اپیزودی چهارمین بازمانده(۴th Survivor) حضور پیدا کرده بود. در این اپیزود یا سناریو، هانک(لیدر ِ تیم آلفا) و تیم دلتا برای بدست آوردن جی ویرس وارد آمبرلا شده بودند. آنها بیرکین را گیر انداخته اما در اثر یک اتفاق یک گالن فلزی بر روی زمین می افتد و همین امر باعث می شود که گروه آلفا بر روی دکتر شلیک کنند(علت شلیک به دکتر). آنها بهمراه ویروس و مدارک به سمت راه خروجی می روند. اما با دکتر بیرکین ِ هیولا شده روبرو شده که قبل از مردن از ویروس بخودش تزریق کرده است(رابطه عاطفی با همسرش و اغتشاشات روحیش در رزیدنت اویل ۲ نشان داده می شود). بعد از کشته شدن گروه توسط دکتر… جی ویروس توسط دکتر مصرف شده و تی ویروس خرد می شود که همین امر باعث آغشته شدن موجودات فاضلاب با این ویروس می گردد. بعلاوه اینکه از همین طریق منابع نگهداری آب هم مورد تهاجم ویروس قرار می گیرند. هانک و میگوئل نجات یافته اما زخمی و بی رمق هستند. هانک در طول مسیر به شیوع آلودگی ها پی برده و بعنوان تنها بازمانده گروه به نقطه امن می رسد. هانک در بازیهای رزیدنت اویل ۴ بعنوان اجیر شده، در بازیهای رزیدنت اویل: تاریخچه آمبرلا ، رزیدنت اویل: اجیرشده ها(۳D) ، رزیدنت اویل: تاریخچه بخش تاریکی، نیز حضور دارد. بنابراین اینکه چرا زبان هانک بی زبان را باز کرده اند(بنابر سوالی که پرسیده بودید) نمی تواند نقطه سوال و ایجاد ضعف برای داستان بازی باشد.
یکی از دیالوگهای او: “این جنگ است و بقا یافتن تنها مسئولیت شماست…” که بخوبی می تواند نحوه عملکرد او را توضیح دهد.
در واقع دکتر بیرکین با استخدام تعدادی از افراد اجیرشده سعی در تکمیل تحقیقات و رساندن آزمایشات و ویروسها به نیروهای ایالات متحده است(رابطه ای که برای شما مبهم مانده بود). همانطور که شرحش رفت گروه ولف پک(آلفا و دلتا) باید شواهد را از بین می برد حتی اگر افسران RPD باشند. خب…لئون هم یکی از همان نیروهای ویژه بود و در بطن جریان قرار داشته و باید کشته میشد(دلایل درگیری و دودستگی). اما در ادامه گروه با دریافت دستور جدید از تعقیب لئون دست کشیده و به ماموریت دیگری سوق می یابند. آنها بعد از درگیریهای فراوان توسط آمبرلا، ماموریت پیدا کردن لئون در لابراتوار دکتر را اخذ می کنند. گروه در راه لابراتوار با ایدا وانگ درگیر شده و در ادامه شاهد رابطه عاطفی لئون با ایدا (ظن ِ دست داشتن آنها با هم) و اتفاقات ضبط شده در مونیتور می شوند(مرگ احتمالی – در رزیدنت اویل ۲ صحنه های مشابه ای را شاهد بودیم). در ادامه بعد از مواجهه با تایرنت، محل لئون و کلیر شناسایی شده و گروه بدانجا می رود. لئون به کمک کلیر آمده و با گروه ولف پک درگیر می شود. سپس با استفاده از طعمه قرار دادن لئون موجب بیرون آمدن کلیر و شری از مخفیگاه شده و لحظات پایانی شکل می گیرد… لئون دلیل مبازره را از آنها می پرسد، بعضی از افراد گروه درصدد حمایت از لئون برمی آیند و گروه دیگر خواستار انجام ماموریت بر اساس دستورات هستند.
توضیح اضافه: اما مرگ لئون نمی تواند آن حس غافلگیری یا هیجان را در بازیبازان بر انگیزاند چرا که بازیبازان می دانند که لئون زنده مانده و در حوادث آینده شرکت دارد. شاید… چنین پایان بندی برای بازی علل دیگری را در بر دارد.
(امیدوارم تا حدودی ابهامات رفع شده باشد)
ادامه دارد…
و اینکه گفته اید”تمرکز بیشتر بر روی گیم پلی و اکشن بوده است” درست است. اصلا هر بازی (چه داستان قوی داشته باشد یا نداشته باشد یا اصلا داستان نداشته باشد) باید بر روی گیم پلی و سبکش تمرکز داشته باشد.
سازنده های بازی(Slant Six) در بازیهای قبلی خود از ترکیب اکشن و تاکتیک سود برده اند اما دلیلی ندارد که در بازیهای آینده خود هم چنین اعمال سلیقه ای کنند. این بازی یک اکشن است و اکشن سریعی هم باید باشد(همانند بازی چهاربازمانده/L4D ). نمی دانم تاکتیکی کردن اکشن بازی در برابر فوج فوج زامبی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ اینکار چه سودی برای بازی به ارمغان می آورد؟ اگر تاکتیکی کردن همانند بازیهای گوست رکون است، که ریتم و گیم پلی وفضای طراحی خاص خود را می طلبد. اگر همانند بازیهای نقش آفرینی نوبتی باید باشد که در این بازی نمی گنجد!!! اگر بر اساس فرامین و نحوه فلان بازی دیگر باشد، باید بسیاری از امکانات در بازی تغییر می کرد منجمله زامبی ها …
اما اگر در بازی چهار بازمانده(L4D) دقت کرده باشید فرامین به صورت “حواستان باشد” یا “هوای مرا داشته باش” یا … بود. اما آیا هر قابلیتی که در آن بازی استفاده میشد حتما باید در بازیهای دیگر هم استفاد شود؟ اما می بینیم که برخی از بازیها که از شیوه کاور گیری چرخ دنده های جنگ یا مامور یا ناظم کشتن(Kill Switch) استفاده نبرده اند باز هم جذابیت خود را حفظ کرده اند(مثالی دیگر). البته تا همین حد می توانست در بازی حضور داشته باشد(با توجه به سخت گیری بعضی دوستان) اما اگر نبودن این قابلیت به جذابیت بازی لطمه نزده و از بار اکشنش نکاسته، پس نمی تواند مورد ایراد واقع گردد(یک قابلیت گیم پلی است که در بازی گنجانده نشده است). اگر در درگیریها دیدید که هم تیمی ها به موقع به شما کمک کرده و امداد لازم را می رسانند، نشان از موفقیت ِ همکاری آنها دارد. و نشان از برنامه ریزی منطقی و صحیح آنها می دهد.
به نظر می آید این بازی در بخش مالتی پلیر بتواند آنچه را که مد نظر شماست را فراهم آورد. چرا که همکاری انسانی و استفاده از امکانات مالتی پلیر می تواند حس همکاری را در نزد بازی بازان برانگیزاند.
—
اما عجیب است که به گیم پلی بازی امتیاز یک داده اید. گیم پلی های متنوعی در بازی حضور دارند، سیستمهای امتیاز گیری و کلاسهای مختلف و … حاضر هستند و تنها به نداشتن قابلیت فرمان و تاکتیکی نبودن بازی چشم دوخته اید. این بازی را به صرف اینکه چون قبلا تیم سازنده اش تاکتیکی کار کرده اند، نباید مورد سرزنش قرار داد. همانطور که میدانید اعضای گروه ویژگیها و مهارتهای خاص خود را دارند.(بخشی کوچکی از گیم پلی و تنوعش را اینجا برای شما ذکر می کنم که بی شک امتیازش بیشتر از یک خواهد بود) کلاس مداواگر(پزشک) در گروه ولف پک به نام برسا و با اسلحه ساب ماشین گان ظاهر می شود و در گروه اکوسیکس با نام هارلی و با ساب ماشین گان حاضر می گردد. و موارد دیگر.
کاراکترهای اصلی و کلاسیک در حالت قهرمان(Hero Mode) می توانند از مهارتهای هر دو کلاس بهره ببرند. توانایی کلاسها نیز به دو بخش تقسیم می شود: انفعالی ها(Passive) ها که در بازی فعال هستند و فعالها(Active)باید به مرور زمان فعال گردند. هر کلاس دارای پنج توانایی است که با کسب تجربه می توان ارتقا یابند. مثلا با هدشات(تیر به مغز زدن) می توان میزان ۲۵ تجربه، بیشتر بدست آورد.
کیف لوازم همانند بازیهای اولیه رزیدنت اویل نیست و ظرفیت و لوازم خاص خود را می طلبد. اما برای بعضی از کلاسها انعطاف پذیرست. کیف لوازم ِ کلاس مداواگر می تواند تا چهار اسپری درمانگر را در خود جای دهد.
بخش مالتی پلیر بازی که به چندین بخش تقسیم شده است: مود حمله گروهی، مود بایوهازارد، مود قهرمانان، مود بقا(و قابلیت و توضیحات منحصر بفرد هر مود) .
در صورت آلوده شدن همگروهی، تبدیل به زامبی شده و به دیگران حمله می کند. حالتی که در بخش تک نفره هم موجود است. که در بخش تک نفره باید همگروهی زامبی شده کشته شده تا جای او را نفر دیگری پر کند(در نقد خود گفته بودید که تنها بازیباز باید همگروهی ها را درمان کند که با وجود کلاسهای مختلف و حضور یک مداواگر و داشتن اسپریهای دارویی امکان درمان پدید می آید که در صورت درمان نشدن، منجر به کشته شدن همگروهی و اضافه شدن جایش با سایر هم تیمی ها می شود). حالتی که در بازی چهار بازمانده (L4D) هم شاهد بودیم که در صورت داشتن لوازم دارویی به همگروهی کمک میشد یا در صورت مردن همگروهی، باید او را در استراحتگاه بعدی نجات می دادیم تا به بازی اضافه شود.
حتی اگر بازیباز به سختی مجروح شده باشد، بو و شدت خون موجب جذب زامبی ها به سمتش می شود. کاراکتر در حین دویدن می تواند شلیک کند(امکانی است که به بازی اضافه شده و می تواند موجب تحرک و اکشن بیشتری گردد و نبودنش هم ممکن است موجب زیان رساندن به بازی نگردد) و استفاده از شیوه های متنوع در حملات زامبی ها و موارد دیگر…
بنابراین اگر بازی موجب رضایت شما نشده و با آن ارتباط برقرار نکرده اید و بخش داستانی بازی را نمی ستایید، نمی تواند موجب امتیازدهی پایین به گیم پلی گردد. بخشی از گیم پلی بازی را برای شما برشمردم تا این فضا بوجود آید که گیم پلی بازی استحقاق بیشتر از یک نمره را داشته و تنها دست گذاشتن بر روی نداشتن فرامین نمی تواند انصاف را رعایت کند.
ادامه دارد…
اما هوش مصنوعی…
مبحثی پیچیده و پر معناتر از آنست که شما در نقد خود بدان پرداخته اید. اگر بازی آنقدر ساده است که برشمردید و بدون هم تیمی ها می توان تا به آخر رفت، پس چه علتی می توانست داشته باشد که گروه بازی سازی این رنج را به خود داده و هزاران خط دستور برامه نویسی را به بازی خود وارد کرده تا در آخر بدین نتیجه برسیم که نبودن هم تیمی ها خللی بر بازی و ساده بودنش وارد نمی کند؟ اگر بازی چهار بازمانده را موفق می دانید چه کمکی غیر از آنچه که نام بردم، در طول مسیر از همگروهی ها(به جز توانایی های ویژه یا نوع سلاخ خاص آنها) می توانستیم انتظار بریم؟ بازی مگر بر اساس انتظارات بازیبازان باید ساخته شود؟ مگر بازی باید از هر لحاظ شبیه بازی های موفق دیگر شود؟ چرا اگر اینگونه بود بسیاری لکه تکراری بودن و تقلب را بر رویش می زدید(به یاد دارید در بحث آلن ویک).
هر آنچه که بازی ارائه داده است باید مورد ارزیابی قرار گیرد.یا در ایجاد فضای جذابیت موفق بوده یا نبوده است که هر کدام علل خود را دارا هستند.
نمی دانم دوستان عزیز “سخت بودن” و “ضعف هوش مصنوعی” را در چه چیزها و الگوها و المانهایی می دانند؟ اینکه باید با یک یورش و با چند پنجول و گاز به دیار زامبی ها برویم؟ یا آنقدر دشمن بر سر و رویمان بلولد و چند تا تایرنت بهمراه چند تا شکارچی با صدها زامبی به کاراکتر حمله ور شوند و در ادامه با چند تا سوپر تایرنت به دیار زامبی ها بدرقه شویم؟ یا اینکه ترکیب حملات طوریست که ادامه راه را با چالش روبرو می کند؟ یا ترکیب دشمنان طوریست که یک دفعه با چند دشمن و شیوه حمله ای مختلف روبرو شویم؟ یا اینکه ….
اینکه به گوشه ای رفته و مهمات فراوان دریافت کنیم تا در برابر حملات دامنه دار دشمنان مقاومت کنیم که چیز بدی نیست که در نقد خود وجه منفی بدان داده اید. چرا که این سبک بازی و نحوه حملات آنرا می طلبد و اگر در ادامه با کمبود مهمات روبرو شویم خوب است یا بد؟ (چرا که در حملات گسترده مهمات زیادی مصرف می شود و در و دیوار هم بی نصیب نمی مانند)
هوش مصنوعی را در این بازی و این سبک از بازیها به چه نحوی ارزیابی و ارزش گذاری می کنید؟ یک اکشن وسیع با دشمنان فراوان و با چند همگروهی که وظابف خاص خود را دارند، که بی شک در آن آشفته بازار باید به فکر کشتن زامبی ها و کاستن تعداد آنها باشند تا جانشان یک دفعه فروکش نکرده و لوازم محدود درمانی به باد فنا نرود.
اینکه اگر در گروه یک درمانگر داشته باشید و در صورت زنده بودنش و داشتن اسپری دارویی و شلوغ نبودن سرش با زامبی ها … در حین آلوده شدن ِ شما و همگروهی ها بر بالین شما و آنها حاضر نشود می توان اشکالی را بر بازی و هوشش وارد دانست.
—
بنابراین اگر مشکل از فضاسازی و طراحی المانهای دیگرست، پس نمی توان ضعف را بر قسمتهای دیگر خصوصا گیم پلی بازی وارد دانست.
—
درباره ترس و اضطراب با شما موافقم. توجه شما را بدین نکته هم جلب می کنم که ترس لایه های مختلفی دارد. حتی ترس از یک حمله گروهی می تواند ترس خفیفی باشد. اما بعید می دانم در این دوره و زمانه با اینهمه جانورها و موقعیت های هراس انگیزی که بازیبازان شاهدش بودند، بشود به همین سادگی آنها را ترساند. شاید در حد همان ترس ِ لحظه ای باشد. اما ترس دنباله دار…!!!
بعبارت دیگر بازیبازان به نوعی همانند مسکن خورهایی(داروی م.خ.د.ر) شده اند و بدنشان با داروها و مسکن ها به تعادل رسیده و دیگر مسکن های موجود در برابر دردهای سخت رخ داده، پاسخگوی درمان و یا خماری آنها نیست.
—
از روشهای خاص برای کشتن دشمنان بزرگ نامبرده اید که باید در بازی لحاظ میشد. خب این می تواند به نحوه استفاده متنوع از گیم پلی برگردد. اما باز هم به درخواست و زیاده خواهی های بازیبازان اشاره دارد. اما توجه شما را به این نکته جلب می کنم که نحوه استفاده از وسایل و کلاسها در بازی می تواند این تنوع را پدید آورد. استفاده از بعضی از تجهیزات می تواند در نحوه کشتن موجودات بزرگ تاثیر گذار باشد.
دقت بفرمایید اینکه دشمنی را به فلان شیوه بکشیم و فلان ابزار در بازی موجود باشد، به همین سادگی ها نمی تواند رخ دهد و باید با علت همراه باشد. مثلا در شهر راکون سیتی باید کدام یک از دشمنان سری قبل در بازی حضور داشته باشند، که نحوه کشتنش موجب رضایت شما را پدید آورد؟ بازی از لحاظ زمانی در برهه ای از زمان است که نمی توان از دشمنان بزرگ رزیدنت اویل ۴ (همانند سدلر) در آن سود برد. یک تایرنت و چند تا شکارچی میماند… کشتن تایرنت ها هم نیاز به اسلحه های قوی همانند موشک انداز و مگنوم و … داشت که با شلیک های مداوم از پای درآیند. بنابراین ایراد شما را نمی توان وارد دانست. ایرادی که از رگبار بستن تایرنتها و بعد پر کردن سلاح ها و شلیک دوباره دانسته اید. عملیاتی که در بسیاری از بازیها شاهدش هستیم. لیکن چگونه به اوج رساندن یک اکشن سریع در انتهای هر مرحله از بازی می تواند مورد بحث قرار گیرد.
اینکه لذت بازی ماجراجویی و ریتم اکشن سریهای اولیه رزیدنت اویل را به این بازی کشانده اید، و به یاد آنها این بازی را به نقد کشیده اید کار نادرستی است. که البته به سلیقه و نقطه نگاه شما بر میگردد که می تواند موجب ضربه زدن به بازی شود.
—
اما رنگ بندی…
اگر رنگ بندی آبی و خاکستری موجب حس کردن سرمای خاصی در بازی شده است، پس طراحان بازی مرتکب اشتباه خاصی شده اند. مطمئن هستید؟
بازیی که دارای اکشن گرم و سریعی است نمی تواند حس سرما و یخ زدن را به بازیبازش هدیه بدهد. شاید این حس شما ناشی از لذت نبردن از بازی و یخ زدن جو بازیست. تاریکی در بازیهای ترسناک یکی از المانهای تاثیر گذار است. و نمی دانم این حس آزار دهندگی چگونه به شما رخ داده است؟ که با ریتم تداخل پیدا کرده است؟ اصلا این ریتمی که نامبرده اید چگونه مختل شده است؟ شاید منظورتان اکشن سریع در برخورد با لحاظ تاریکی به کندی گراییده، باشد؟ که بستگی دارد به مرحله و نحوه ورود و خروج به لحظات مختلف ریتمی در بازی!!!
گرافیک و رنگ بندی و نورهای های غیر واقعی می تواند به سیستم تلویزیونی(در صورت استفاده از کنسول) و کابلها هم مرتبط باشد و نیازمند تنظیم دستی باشد(یک توضیح کوچک برای یک منظور بزرگ!!!).
—
اگر از طراحی مراحل بازی ایراد گرفته اید باید بهمراه مثال و دلایل خاصش باشد. اگر از گرافیک فنی بازی می گویید باید المانهای فنی متنوعی را بررسی کنید. اما در بحث گرافیکی نسبت به نقد های گذشته، دارای تغییراتی شده اید. شاید در آینده نقدهایتان شبیه به نقطه نظرات این حقیر و منتقدین دیگر(از نوع دیگر!) شود. بنابراین بهتر است از گرافیک هنری بازی سخن گفته و جذابیتهای هنری را به برای مخاطبان بشکافید.
اما گرافیک بازی رامعمولی دانسته اید. پس نظر شما، امتیازی حول و حوش عدد ۵ را اندازه گیری می کند. اما در نهایت بدان عددی پایین تر را داده اید که شایسته این بازی به نظر نمی رسد.
—
نقد شما دارای جملات شنیدنی و خوبیست اما یکدست و یکپارچه نیست و در تداخل با جملات دیگر قرار می گیرد.
سوالات خوبی پرسیده اید.
به داستان و ابهاماتش توجه نشان داده اید. سعی در رسیدن به جواب نکرده اید(حدس می زنم)
به گیم پلی بیشتر پرداخته اید.
امتیاز نقد: ۴
—
با تشکر از آلبرت عزیز، بابت قابل دانستن دیدگاههای این حقیر!
و با تشکر از همه دوستان عزیزم!
امید است مفید واقع گردد.
Hamedgh / اردیبهشت ۱۳۹۱
توضیح اضافه:
در ضمن اینکه به گیم پلی بیشتر پرداخته اید، مثبت و خوبست.
موفق باشید.
—
بعضی از دیدگاهها برای تایید رفته…
با تشکر…
:-? یک چیزی وسط تصویر کاور کمه :-? یعنی خود دیابلو کمه همونی که چشمان و دهانی سرخ داره !!!
یعنی تا ۷ یا ۸ روز دیگر ما می توانیم دیابلو بازی کنیم !!!؟
( انجمن Martial Art’s )
شاید زودتر!!!!!!
خوبه حس جالبی به آدم میده.دم همه بکس گیم لند گرم :wink:
هر کی موافقه لایک کنه :arrow:
آره،خیلی ممنون،دهنتونم گرم!