خانه » اخبار بازی «الن ویک ۲» برای نسل بعد؟ × توسط The Dark Knight در ۱۳۹۱/۱۱/۰۹ , 23:20:10 105 به تازگی شرکت سرگرمی «رمدی» (خالق بازی های بزرگی همچون دو نسخه اول مکس پین و الن ویک ) صفحه ی درخواست نیروی کاری خود را به روز کرده است و به نظر می رسد که این شرکت به دنبال ساخت یک عنوان بزرگ و AAA برای نسل بعد و یک بازی برای سیستم عامل ios می باشد و این احتمال می رود که بازی AAA عنوان ترسناک «الن ویک ۲» باشد. لیست زیر درخواست نیرو «رمدی» برای ساخت این عنوان است: انیماتور برای گیم پلی بازی طراح فنی شخصیت ها مدیر QA طراح فنی (ios) برنامه نویس (ios) برنامه نویس ارشد برنامه نویس گرافیکی برنامه نویس انیمیشن این شرکت همچنین افزود: “ما به طور مداوم در حال گسترش این بازی اعلام نشده هستیم و به دنبال افرادی با استعداد, برای تیم سازنده عنوان AAA خود می باشیم. اگر شما در زمینه برنامه نویسی ios یا در ساخت بازی استعداد دارید می توانید به تیم سازنده عنوان رونمایی نشده ios ما یا عنوان AAA نسل بعد ما بپیوندید.” همچنین این شرکت در ماه ژانویه سال ۲۰۱۲ دامینی به نام AlanWake2.com را ثبت کرده است که مشکوک به نظر می رسد. این لیست و سخنان شرکت «رمدی» می تواند چه معنی ای داشته باشد؟ آیا قرار است «الن ویک ۲» برای کنسول های نسل بعد عرضه شود؟ اصلا چند پلتفرمی است یا به صورت انحصاری برای کنسول مایکروسافت یعنی Xbox 360 عرضه می شود؟ به احتمال زیاد در E3 امسال به تمامی این سوالات پاسخ داده شود. نویسنده The Dark Knight The Joker: Don't talk like one of them. You're not! Even if you'd like to be. To them, you're just a freak, like me! They need you right now, but when they don't, they'll cast you out, like a leper! You see, their morals, their code, it's a bad joke. Dropped at the first sign of trouble. They're only as good as the world allows them to be. I'll show you. When the chips are down, these... these civilized people, they'll eat each other. See, I'm not a monster. I'm just ahead of the curve. Remedyبازی Alan Wake 2 105 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. من از یکش خوشم اومد . امیدوارم خودش باشه . از بابت خبر هم ممنون ! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید قابل شما رو نداره داوش :wink: ۰۰ سریال تعاملی آلن ویک فصل دومش با گیم پلی کسالت آور برای نسل بعد !!! :/ مبارک طرفدارانش باشد !!! :/ Спасибо автору __________________________________ SONY make.believe-(انجمن Martial Art’s ) ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید انصافا کسالت آور نبود ! من فن PS3 هستم ولی تا برای PC عرضه شد دوییدمو گرفتمش ۰۰ جناب، برو یکم جست و جو کن ببین کدوم بازی ها (!) گیم پلی کسالت آور دارن بعد بیا به آلن ویک بگو سریال تعاملی!!! من نمی دونم این همه جبهه گیری برای چیه ؟ :roll: ۰۰ نه دیگه این کابوس آمریکایی خدایی کسالت آور بود :-s ۰۰ ولی بازم سریال تعاملی نبود این جوری بخواید در نظر بگیرید The Walking Dead و Heavy Rain و بازی های اون مدلی که بدترن. بعدشم American Nightmare یه اپیزود دانلودی با حجم ۲ گیگ بود. بیشتر از اون نباید ازش انتظار داشت. —————————————————- بابت خبر ممنون واقعا امیدوارم نسخه بعدی آلن باشه. شماره اول این بازی تنها بازی تو عمرم بود که تمام صحنه هاش تو ذهنم مونده.ریز به ریز ۰۰ برای من کسالت آورترین گیم پلی ها این نسل شماره یک – Ass Ass In Creed شماره دو – آلن ویک شماره سه – پرتال حالا طرفداران این ۳ تا بازی خودشون بزنند !!! :/ نظر من تغییری نمیکند . اینم جستجوی من در دنیای گیم پلیم ۰۰ سریال تعاملی … :)) قشنگ بود. ولی سعید جان فکر نمیکنی یکم پر بیراه میگی؟ این بازی گیم پلی داره و خوبش هم داره. کلی از استانداردهای سبک اکشن سوم شخص رو رعایت میکنه و تا حد زیادی هم اتفاقا گیم پلی اش به مکس پین های کلاسیک (دیگه کم کم باید مثل رزیدنت اویل حساب مکس پین ۱ و ۲ رو با کلمهی “کلاسیک” از مکس پین ۳ جدا کنیم.) شباهت بسیار زیادی داره. شیوهی روایت داستان این بازی رو میدونیم که سریالیه (اپیزودیک) ولی گیم پلی داره و حد تعاملش با اون تعاملی که برای “فیلم تعاملی” به کار میره هم متفاوته و هم اندازه اش فرق میکنه. ضمنا کسالت آور مال وقتیه که با معیارهای سه نسل پیش بازی رو بسنجیم. در این صورت بله، وقتی یک بازی داستان محور باشه میشه کسالت آور. ولی در نسل هفتم این حرفا نیست. سال ۲۰۱۳ـیم ها! ۰۰ WTF !!! :/ مکس پین های کلاسیک !!! :/ خوب مکس پین های کلاسیک حداقل همون ( بولت تایمش ) یک نو آوری درست و حسابی بود در دنیای گیم بود . بعد این بازی آلن ویک نوع هدف گیریش مثل مکس های کلاسیک چه چیز جدیدی برای گیمر ها به ارمغان آورده بود . حتما چراغ قوه آلن !!! :/ یک گیم پلی پوچ داشت فقط برای رفع کتی که به گیمر بگوید این سریال گیم پلی هم دارد . توی گیم پلی این بازی هیچ نکته مثبتی وجود نداشت !!! :/ منم قبلا گفتم سریال خوبی هستش ولی اسم گیم نباید برای اینگونه بازی ها آورده شود . چون با ذات دنیای گیم تفاوت چشمگیری دارد . اولین تعریفی که از این آلن ویک به ذهن میرسد چیست !!! :/ وااای عجب سریال جذابی بود !!! :/ واااای چه موسیقی های جذابی داشت !!! :/ واااای گیم پلی !!! :/ :-? ۰۰ اون دو خط آخر کامنتم به کامنت شاهین که پایین کامنت منه دقت کن !!! :/ ۰۰ سعید جان Alan Wake تیر اندازی داره، Call of Duty هم تیر اندازی داره؛ فرق این دو تا چیه که اولی می شه سریال ولی دومی می شه بازی؟ من پیشنهاد می کنم AW رو روی درجه ی سختی Nightmare بازی کنی تا ببینی گیم پلی یعنی چی! توی هر صحنه بیشتر از ۴ تا دشمن نمی بینی ولی همون ها نمونه ی کامل یه هوش مصنوعی بی نقصن و باید ببینی چه طور از نور چراف قوه ات فرار می کنن و از چند طرف بهت حمله می کنن! یا مثلاً وقتی تسخیر شده ها از پشت سر غافلگیرت می کنن و فقط یک ثانیه فرصت داری تا جا خالی بدی! سلاح ها همه کاربرد خودشون رو دارن و امکان نداره کسی پیدا بشه که بگه با یه سلاح خاص بازی رو تموم کرده. تازه سواری با اتومبیل هم که هست و توی یکی دو تا مرحله هم کاملاً روی گیم پلی تاثیر می ذاره. دیگه چه انتظاری داشتی برادر؟ – سلاح های متفاوت با کاربرد متفاوت – سواری با اتومبیل – ایده های مختلف بازی با نور (فشفشه، فلش بنگ، نور افکن، چراغ اتومبیل…) – ایده های جالبی مثل مبارزه با اجسام و اشیاء تسخیر شده که به سمتت پرتاب می شدن یا همون ایده ی جالب جا خالی دادن که من تا حالا توی هیچ بازیی ندیدم. شاید از این ناراضی هستی که دشمن ها تکراری بودن (هر چند دست کم ۳ نوع دشمن مختلف وجود داشت) یا محیط ها مثل هم بودن که بازم به نظرم اصلاً ایراد نیست! برادر من سازنده های AW اون قدر با ظرافت روی بازی کار کردن که حتی گرافیک هم روی گیم پلی تاثیر می ذاشت چه به برسه خود گیم پلی که یه نمونه ی کامل و استاندارد بود. AW بی نقص نیست، گیم پلی پیچیده ای هم نداره ولی دیگه سریال هم نیست! مشکل اصلی اینه که AW داستان محوره و به همین خاطر هم تو نمی تونی باهاش کنار بیای (: ۰۰ والا من روی درجه کابوس فقط از پیستول استفاده میکردم !!! :/ و منور پرت کن !!! :/ شاید فقط در موارد محدود شده که باید شلیک میکردی و اجباری بود ! منم شلیک میکردم . بعدش هم گیم پلی خسته کننده شد و نیمه راه رهایش کردم !!! :/ ——————————————————————————– بعد سری کال یک چیز ثابت بوده است یعنی اگر مولتی پلیر قوی نداشت . بعید میدونم کسی نگاهی به این بازی میکرد . البته این آخری یعنی بلک اوپس دوم کمی در بخش گیم پلی پیشرفت کرده بود . که باید از چندین نسخه قبل این کار را انجام میداد . ——————————————————————————— خوب چقدر چراغ قوه تو صورت اون تسخیر شده ها بگیریم !!! :/ این یک نواختیش بصورت فاجعه آمیزی کسالت آور بود . چراغ قوه بگیر تو صورتشون دایره کوچک شود بعد دو یا ۳ تا شلیک پیستول این روند در هر مرحله تکرار میشود و کسالت آور میشود ( تازه درجه کابوس ) درجات پایین تر که فکر کنم فاجعه تر باشه . گیم پلی که یه نمونه ی کامل و استاندارد بود !!! :-? بعد ارزش تکرار دارد !!! :/ آیا دلیلی برای تکرار بازی وجود دارد . یک گیم پلی استاندارد و کامل باید به راحتی گیمر را وادار کند تا شروع مجدد داشته باشد . چه دلیلی باید برای شروع مجدد برای آلن ویک وجود داشته باشد . ———————————————————————————- اتفاقا دقیقا یک سریال هستش ! یک سریال کامل اینو توی خود بازی هم بشدت بهش اشاره شده و به راحتی قابل دیدن است . بعد از اتمام هر مرحله اپیزود جدید شروع میشد . دیگه اشاره به سریال بودنش در این واضح فکر کنم نیازی به بحث نداشته باشد . ۰۰ باریکلا وجید.. سعید خان میرابی همین رو جواب بده دیگه من کامنت نمیدم..! ۰۰ اگه بخوای این دیده محدود کننده رو به همهی بازیا داشته باشی همشون همینطوری جلوه میکنن.. اما میخوام بهت بگم «آلن ویک» از بقیه متنوع تره..!!! آره.. تو اگه توی بقیهی بازیا با اسلحه نشونه میگرفتی طرف رو هدشات میکردی میمرد و از این کارت هم لذت میبردی اینجا چون همه چیز به تسخیره تاریکی درومده اول باید با چراغقوه بهشون نور بتابی تا لایهی اوله مبارزه باهاشون از بین بره بعد شلیک کنی.. یعنی یک مرحله از شلیکهایی که برای دیکر بازیها بهکار میبندی بیشتر.. وحید به درستی اشاره کرد ایدههای بازی رو که فقط به آدمهای تسخیرشده هم تازه محدود نشده.. ایدهی گسترشه نور توی آسمون برای پرندهها و جاخالی دادن برای اشیا و استفاده از چراغ جلوی ماشین برای ازبین بردنه تاریکی و… حالا جالبت تر اینکه برای تمامه این اتفاقها و نور و شلیک و چراغقوه چنان داستانه عمیق و قدرتمندی پشتشه که آدم رو قدم به قدم وسوسه میکنه تا بره جلو ببینه بعدش چی میشه.. چه اتفاقی افتاده.. آلیس کو.. من واقعا کجام.. ۰۰ جناب میرابی ، سریال تعاملی (بهتره بگیم فیلم تعاملی) که نمیشه به بازی گفت چون بازی گیم پلی داره. ولی یکی دو تا نکته کوچیک وجود داره: – اولی رو که وحید خان گفت که دشمنان شما تنوعی که لازمه رو ندارند ، – اصول اصلی گیم پلی که شامل چراغ قوه و تفنگ ، تا آخر بازی به یک شکل ثابته و اسلحه ها هم تنوع کمی دارند ، به طور کلی گیم پلی پیشرفت خاصی نداره. یکی دو مطلب هم در مورد داستان هست. – چپتر ابتدایی بازی ، که شما به اون Light House میرید ، رابطه ی خاص داستانی با بقیه بازی نداره. – شخصیتی که ادعا میکنه همسر Alan رو دزدیده (Benjamin Mott) ، وجودش در خط داستانی کمی گنگه ، آیا ارتباطی با Barbara داره یا نه ، دقیقاً چه هدفی از گفتن این دروغ داشته. – خیلی بهتر بود که وجود این نیروی تاریکی ، ساخته ی ذهن بیمار Alan می بود تا اینکه در دنیای واقعی وجود میداشت ، اینطوری پایان بندی بازی هم منطقی تر به نظر می رسید ، که استفاده از یک کلید دو پل کوچیک در قلب تاریکی باعث نابودی اون میشد. شاید به Alan Wake نشه یک شاهکار گفت ولی عنوان خیلی خوبی و با ارزشیه. ۰۰ نکتهی اصلی آلن ویک اینجاست که “میخواد قصه تعریف کنه” و از مدیوم “بازی” برای این کار استفاده میکنه. “بازی” به معنای واقعی که میشناسیم و میتونیم “بازی” ساخته شده توسط “رمدی” رو در دسته بندیهای مختلف کنار دیگر “بازیها” قرار بدیم. سبکش رو مشخص کنیم و به گیمپلی اون سبک مشخص رو نسبت بدیم. حالا این بازی که میخواد قصه تعریف کنه، در یک حرکت تعریف شده و کاملا آگاهانه توسط سازنده، برای این که توجه شما به سمت قصه بره و با تمرکز بیشتری اون رو متوجه بشی، میاد و تقریبا تا انتهای یک سوم ابتدایی بازی، هر چی شاخ و برگ برای گیمپلی در نظر گرفته رو رو میکنه و بعد از این که این یک سوم به انتها رسید، دیگه evolve نداریم در گیم پلی. اما گیم پلی خیلی خوبه تو این بازی. اول این که میگم مثل مکسپینهای کلاسیکه اصلا منظورم نوآوری و این بچه بازیها نیست. در واقع هستهی اصلی گیمپلی به شدت به مکس پینهای کلاسیک وفاداره. اولین چیزی که میبینیم توی این گیم پلی عنصر تنهایی شخصیت و روند رو به رشد امکاناته. الن ویک درست مثل مکس پین در یک مسیر قرار میگیره تا توسط داستان با اتفاقات جدید روبرو بشه. و روبرویی با این اتفاقات زمینهساز شکل گیری گیمپلی شبیه به هم هر دو بازی است. در هر دو بازی شخصیت یک حرکت خاص داره. مکس پین میتونه به بالت تایم بره و به این سمت و اون سمت بپره. الن ویک میتونه از دشمنان جاخالی بده. شیوهی استفاده از سلاح در هر دو بازی تقریبا یکیه. البته نشانه روی در آلن ویک به خاطر شخصیت پردازی شخصیت تغییر بزرگی کرده که خیلی هم خوبه. این که ما نشانه رو نداریم در بازی واقعا چیز خاصیه. استفاده از نور در بازی به خوبی جا افتاده و اصلا خللی درش نیست. نکتهی مشابه بعدی بازی هم در رویارویی با دشمنانه. دشمنان مکس پین و آلن ویک چیدمان بسیار شبیه به همی دارند. روند رویارویی با هر wave دشمن در هر دو بازی تا حد زیادی به هم شبیهه. همین طور در هر دو بازی، معمولا فاصلهی زمانی رویارویی با طیف جدیدی از دشمنان خیلی طولانیتر از حد معموله. که خودش یه استاندارد جدید بود موقع اومدن مکس. به علاوه معمایی اگر در آلن ویک میبینیم، خیلی خیلی وامدار معماهای مکس پین ۱ هست. (که البته معما به اون معنا نمیشه گفت بهشون ولی لغت بهتری نیافتم.) ولی باز هم همون طور که گفتم، مهمترین شباهت بازی، موقعیتیه که بازیکننده در اون با دشمنا روبرو میشه. تنهایی. البته ریتم بازی در آلن ویک خیلی سریعتر از مکسپین هست. یعنی چی؟ یعنی این که فاصلهی زمانی کمتری بین لحظات هیجان و لحظات آرامش و لحظات آرامش تا لحظهی هیجان بعدی هست. (در واقع فاصلهی تعیین شده برای این safe heaven تا بعدی) که یعنی تفاوتهایی هم دارند. مثلا حملهی کلاغها و یا لکههای روی زمین و همون استفاده از چراغ قوه … تفاوتهای آشکار گیمپلی هستند. به جز تیراندازی که ساز و کار مشابهی دارند و فقط نشانه در آلن ویک حذف شده. بازی مثل همهی بازیهای تیراندازی سوم شخص، و مثل مکس پین ۱ و ۲ سلاحها رو به تدریج وارد گیم پلی میکنه. و پیشرفت هم در روند رو شدن سلاح ها میبینیم. سکانسهایی در بازی اضافه شدند که کارشون فقط توضیح مکانیزم استفاده چراغ قوه و آشنا کردن گیمر با اونهاست. بازی به خوبی دشمناش رو به شما معرفی میکنه. سه چهار نوع دشمن نهایتا در بازی هستند که به تدریج نشون داده میشن. بعد از همین دشمنان استفادههای خاصی میشه. مثلا ما به Boss Fight با معنای کلاسیکش هم میرسیم، ولی نوعش فرق میکنه. (توی بازی دو سه باری این رویارویی رو داریم. یکیش اون تراکتور هست اگه یادتون باشه. که دقیقا میشه به عنوان Boss Fight در نظرش گرفت و با تعاریف غولآخر کاملا هماهنگه.) این روند خوب evolving گیمپلی با المانهای تعریف شدهی کلاسیک و نوآورانهای که داره، تا پایان بازی ادامه پیدا میکنه. اما، برخی از تغییرات از یک سوم ابتدایی بازی به بعد، اینقدر جزئی و کمرنگ میشن که شما ممکنه ندیده بگیریشون. ولی خوشبختانه به خاطر این که این المانها و مکانیکهای بازی به خوبی تعریف شدن و خیلی قرص و محکم بیان شدند، شما نمیتونی زیر سوالشون ببری و اصلا هم خسته کننده نمیشه. هزاران بازی میشه مثال زد که توشون بیشتر از ۵ تا سلاح پیدا نمیکنی، دشمنا از یه جایی به بعد دیگه تنوع ندارند، و از یه جایی به بعد دیگه مکانیک و المان تازهای به گیم داده نمیشه. نمونهاش بتمن، مکس پین ۱ و ۲ ، بتلفیلد، ندای وظیفه، خدای جنگ (مخصوصا) و … و … بازیساز خوب و درست حسابی، برای بازیش یک سری المان گیم پلی در نظر میگیره. زمانی از بازی رو به معرفی این المانها اختصاص میده و کم کم بازیکننده رو با چیزهای جدید روبرو میکنه. اما از یه زمانی به بعد، موقع اون میرسه که از اون المانهای تعریف شده در گیم پلی بازیش استفاده کنه. این یکی از اصول مهم طراحی بازی و مرحله است. در آلن ویک، بازیساز هدفش مشخص هست و اون هم تعریف داستان خوبشه، که بعد از این که جای پای گیم پلی رو محکم کرد، در دو سوم پایانی بازی، به سراغ تعریف داستان میره. ۰۰ توضیحات دیگهای هم در مورد چالشهایی که بازیساز برای شما ساخته دارم. اگر وقت شد مینویسم. ۰۰ @ Lennox خب واقعی نبود که عسلی.. قصهی بازی چند لایه داره.. از همون اول که رز میان به آلن تبریک میگه و ذوق میکنه که دیدنتش و میره کلید خونه آلن رو بیاره و اون پیرزن کلید به آلن میده و آلن و آلیس میرن و تهش صاحب مغازه میاد دنبالشون میگه کلیدتون رو جا گذاشتین اینجا قصه وارده لایه دوم میشه.. یعنی از واقعیت کند.. اونم از تهش که آلن بیدار شو.. ۰۰ کاملا درست میگی سعید.. سبک و سیاقه برخی بازیها اصلا طوری بنا میشه (بهتر بنا میشه) که با المانهات درست کار کنی.. درواقع کیفیتشون مهمتر از کمیتشون باشه.. این که تعداد اسلحهها کمه و یک چراغقوه هم داری (در اندازههای مختلف) انقدر خوب جا افتاده که بهمراتب از سلاحهای متعدد اما بیهویته یک بازی بیشتر مسئلهات میشه.. همینطور دشمنای کم که همشون رو میشناسی و میدونی داری چیکار میکنی.. درواقع درمکانی که نمیدونی چیکار داری میدونی داری چیکار میکنی..! :wink: ۰۰ Lennox@ اسپویلر: شخص «آدم ربا» در واقع همدست دکتر هارتمن بوده. زمانی که وارد کلینیک دکتر هارتمن می شید یه تابلو روی دیوار می بینید که تصویر دکتر هارتمن و آدم ربا رو در کنار هم نشون می ده. آلن از این جا متوجه می شه که همه ی حرف های دکتر هارتمن دروغ بوده و در اصل اون خودش از همه ی ماجرا مطلعه و اهداف خودش رو داره (نوشتن پایان قصه مطابق میل خودش که توی یکی از DLC ها مشخص می شه) و برای همین هم آدم ربا رو به استخدام خودش در آورده تا آلن رو به سمت خودش بکشه و ازش استفاده کنه (به یه نویسنده احتیاج داره). ۰۰ هه برادر خوبی..؟ سریال تعاملی دیگه چه صیغهایه..؟؟؟ سبکه فیلمه تعاملی یعنی شما هیچ اختیاری نداری و فقط به جای اینکه بشینی مثله فیلم تماشا کنی چارتا دکمه هم میزنی این وسط..! آلن ویک اینطوری بود..؟ این شاهکار که جزوه ۵ تا بازیه برتره منم هست روایته قصهی فوق شاهکاری داشت که با اپیزود بندیه درست مثله سریال قبل از هر ۶ فصل یک «آنچه گذشت» نشون میداد.. این قصهی بینظیر این فضاسازی و اتمسفره نفسگیر اون موسیقیه نازنین اینطوری راجع بهش حرف میزنی..؟ عجیبه واقعا.. ۰۰ صیغه ای جدید از کتاب توجیحت المسائل منم قبلا گفتم سریال خوبی هستش ولی اسم گیم نباید برای اینگونه بازی ها آورده شود . چون با ذات دنیای گیم تفاوت چشمگیری دارد . اولین تعریفی که از این آلن ویک به ذهن میرسد چیست !!! :/ وااای عجب سریال جذابی بود !!! :/ واااای چه موسیقی های جذابی داشت !!! :/ واااای گیم پلی !!! :/ :-? ۰۰ خوشم میاد برادر میرابی در دو خط آنچنان بازی رو میکوبه که خود منتقد بدقلق گیم اسپات هم کم میاره! ۰۰ یکی از بهترین تجربیاتی که داشتم و معدود بازیهای ترسناکی که تا تهش رفتم آلن ویک بود :X امیدوارم نسخه ی دومش هرچه زودتر تایید شه و تو همین نسل بیاد نه نسل بعد :-s ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید وای چه افتخاریه توی پروژهی ساخت شاهکاری مثله “الن ویک” حضور داشتن.. هوووم و چقدر بده که دسته ما از رسیدن به این فرصتها کوتاهه.. :cry: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید هئی ! شاهین الان قاطی میکنه باز به مملکت فحش میده ۰۰ :)) :)) :)) ۰۰ شاهین گویا معبودت لیک شده ۰۰ آره.. در پوسته خود نمیگنجممممممممممممممممم :X ۰۰ شاهین راسته؟؟؟ واقعا لیک شده؟؟؟ وای من برم دانلودش کنم :X :X :X ۰۰ فقط X360 … هفته ی آینده ۱۸ بهمن برای PC و PS3 ۰۰ xbox :X ۰۰ آره.. دیگه منو ندیدید بدونید رفتم به رحمته ایزدی پیوستم..!!! ۰۰ نری ها ! ما فقط یه شاهین رستم خانی داریم :X ۰۰ ای جان :X ۰۰ forza :ms5 alan wake 2 halo 5 قطعا در e3 به نماش در خواهد آمد. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید I Hope So :X ۰۰ halo 5 که عمرا =; فورزا نیز همچنین ولی alan wake احتمالا هست ۰۰ احتمالش کم نیست که الن ویک بعدی رو بخوان بسازن. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید ولی بنظر من برای همین نسله ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید دوروز اومدم مرخصی ها!می خوان برنامه نویس جدید بگیرن! آلن ویک خیلی هم عالیی!یکیه! به هر حال آلن ویک هم نباشه باز خبر خوبیه چون رمدی بازی بد نمیسازه! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید راستی فراموش کردم: با سپاس فراوان بابت خبرعالی! ۰۰ باید آلن ویک۲ باشه! اصلا مگه رمدی بازی دیگه ای برای ساختن داره؟یا حق داره بازی نصفه کاره را ول کنه بره سراغ یه آی پی جدید؟! رمدی ملزم به تموم کردن کار آلن ویک نویسنده می باشد! البته امیدوارم ناامید نشیم! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید iOS که پورت MP2 هست احتمالاً. AAA نسل بعد هم به احتمال زیاد همون AW2 ـه. ممنون بابت خبر. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید خواهش می کنم داداشی :wink: ۰۰ ممکنه آلن ویک ۲ باشه به هر حال از شرکت سازنده بنده چیزی بعید نیستش :) مرسی بابت خبر! ______________________________ حقوق بگیر ۰۰ هر وقت اسم Remedy میاد دیوونه میشم!!! شرکت هایی مثل Remedy و Rockstar زیباترین بازی های سینمایی تاریخو میسازن. یعنی میشه قسمت دوم شاهکار جاودان Alan Wake ساخته بشه ۰۰ واقعا دومین بازی که با ترس بازیش کردم این بود. اولین بازی resident evil3 که دوم دبستان بودم اینم ۲ دبیرستان بازی کردم. واقعا بازیش فوق العادس ۰۰ Alan Wake که الان تو بازار هست خیلی بازی مضخرفیه :(( :(( :(( x-( x-( ۰۰ :roll: عاورین عاورین ، صحنه را دیدیم … ۰۰ نمایش بیشتر
سریال تعاملی آلن ویک فصل دومش با گیم پلی کسالت آور برای نسل بعد !!! :/ مبارک طرفدارانش باشد !!! :/ Спасибо автору __________________________________ SONY make.believe-(انجمن Martial Art’s ) ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
جناب، برو یکم جست و جو کن ببین کدوم بازی ها (!) گیم پلی کسالت آور دارن بعد بیا به آلن ویک بگو سریال تعاملی!!! من نمی دونم این همه جبهه گیری برای چیه ؟ :roll: ۰۰
ولی بازم سریال تعاملی نبود این جوری بخواید در نظر بگیرید The Walking Dead و Heavy Rain و بازی های اون مدلی که بدترن. بعدشم American Nightmare یه اپیزود دانلودی با حجم ۲ گیگ بود. بیشتر از اون نباید ازش انتظار داشت. —————————————————- بابت خبر ممنون واقعا امیدوارم نسخه بعدی آلن باشه. شماره اول این بازی تنها بازی تو عمرم بود که تمام صحنه هاش تو ذهنم مونده.ریز به ریز ۰۰
برای من کسالت آورترین گیم پلی ها این نسل شماره یک – Ass Ass In Creed شماره دو – آلن ویک شماره سه – پرتال حالا طرفداران این ۳ تا بازی خودشون بزنند !!! :/ نظر من تغییری نمیکند . اینم جستجوی من در دنیای گیم پلیم ۰۰
سریال تعاملی … :)) قشنگ بود. ولی سعید جان فکر نمیکنی یکم پر بیراه میگی؟ این بازی گیم پلی داره و خوبش هم داره. کلی از استانداردهای سبک اکشن سوم شخص رو رعایت میکنه و تا حد زیادی هم اتفاقا گیم پلی اش به مکس پین های کلاسیک (دیگه کم کم باید مثل رزیدنت اویل حساب مکس پین ۱ و ۲ رو با کلمهی “کلاسیک” از مکس پین ۳ جدا کنیم.) شباهت بسیار زیادی داره. شیوهی روایت داستان این بازی رو میدونیم که سریالیه (اپیزودیک) ولی گیم پلی داره و حد تعاملش با اون تعاملی که برای “فیلم تعاملی” به کار میره هم متفاوته و هم اندازه اش فرق میکنه. ضمنا کسالت آور مال وقتیه که با معیارهای سه نسل پیش بازی رو بسنجیم. در این صورت بله، وقتی یک بازی داستان محور باشه میشه کسالت آور. ولی در نسل هفتم این حرفا نیست. سال ۲۰۱۳ـیم ها! ۰۰
WTF !!! :/ مکس پین های کلاسیک !!! :/ خوب مکس پین های کلاسیک حداقل همون ( بولت تایمش ) یک نو آوری درست و حسابی بود در دنیای گیم بود . بعد این بازی آلن ویک نوع هدف گیریش مثل مکس های کلاسیک چه چیز جدیدی برای گیمر ها به ارمغان آورده بود . حتما چراغ قوه آلن !!! :/ یک گیم پلی پوچ داشت فقط برای رفع کتی که به گیمر بگوید این سریال گیم پلی هم دارد . توی گیم پلی این بازی هیچ نکته مثبتی وجود نداشت !!! :/ منم قبلا گفتم سریال خوبی هستش ولی اسم گیم نباید برای اینگونه بازی ها آورده شود . چون با ذات دنیای گیم تفاوت چشمگیری دارد . اولین تعریفی که از این آلن ویک به ذهن میرسد چیست !!! :/ وااای عجب سریال جذابی بود !!! :/ واااای چه موسیقی های جذابی داشت !!! :/ واااای گیم پلی !!! :/ :-? ۰۰
سعید جان Alan Wake تیر اندازی داره، Call of Duty هم تیر اندازی داره؛ فرق این دو تا چیه که اولی می شه سریال ولی دومی می شه بازی؟ من پیشنهاد می کنم AW رو روی درجه ی سختی Nightmare بازی کنی تا ببینی گیم پلی یعنی چی! توی هر صحنه بیشتر از ۴ تا دشمن نمی بینی ولی همون ها نمونه ی کامل یه هوش مصنوعی بی نقصن و باید ببینی چه طور از نور چراف قوه ات فرار می کنن و از چند طرف بهت حمله می کنن! یا مثلاً وقتی تسخیر شده ها از پشت سر غافلگیرت می کنن و فقط یک ثانیه فرصت داری تا جا خالی بدی! سلاح ها همه کاربرد خودشون رو دارن و امکان نداره کسی پیدا بشه که بگه با یه سلاح خاص بازی رو تموم کرده. تازه سواری با اتومبیل هم که هست و توی یکی دو تا مرحله هم کاملاً روی گیم پلی تاثیر می ذاره. دیگه چه انتظاری داشتی برادر؟ – سلاح های متفاوت با کاربرد متفاوت – سواری با اتومبیل – ایده های مختلف بازی با نور (فشفشه، فلش بنگ، نور افکن، چراغ اتومبیل…) – ایده های جالبی مثل مبارزه با اجسام و اشیاء تسخیر شده که به سمتت پرتاب می شدن یا همون ایده ی جالب جا خالی دادن که من تا حالا توی هیچ بازیی ندیدم. شاید از این ناراضی هستی که دشمن ها تکراری بودن (هر چند دست کم ۳ نوع دشمن مختلف وجود داشت) یا محیط ها مثل هم بودن که بازم به نظرم اصلاً ایراد نیست! برادر من سازنده های AW اون قدر با ظرافت روی بازی کار کردن که حتی گرافیک هم روی گیم پلی تاثیر می ذاشت چه به برسه خود گیم پلی که یه نمونه ی کامل و استاندارد بود. AW بی نقص نیست، گیم پلی پیچیده ای هم نداره ولی دیگه سریال هم نیست! مشکل اصلی اینه که AW داستان محوره و به همین خاطر هم تو نمی تونی باهاش کنار بیای (: ۰۰
والا من روی درجه کابوس فقط از پیستول استفاده میکردم !!! :/ و منور پرت کن !!! :/ شاید فقط در موارد محدود شده که باید شلیک میکردی و اجباری بود ! منم شلیک میکردم . بعدش هم گیم پلی خسته کننده شد و نیمه راه رهایش کردم !!! :/ ——————————————————————————– بعد سری کال یک چیز ثابت بوده است یعنی اگر مولتی پلیر قوی نداشت . بعید میدونم کسی نگاهی به این بازی میکرد . البته این آخری یعنی بلک اوپس دوم کمی در بخش گیم پلی پیشرفت کرده بود . که باید از چندین نسخه قبل این کار را انجام میداد . ——————————————————————————— خوب چقدر چراغ قوه تو صورت اون تسخیر شده ها بگیریم !!! :/ این یک نواختیش بصورت فاجعه آمیزی کسالت آور بود . چراغ قوه بگیر تو صورتشون دایره کوچک شود بعد دو یا ۳ تا شلیک پیستول این روند در هر مرحله تکرار میشود و کسالت آور میشود ( تازه درجه کابوس ) درجات پایین تر که فکر کنم فاجعه تر باشه . گیم پلی که یه نمونه ی کامل و استاندارد بود !!! :-? بعد ارزش تکرار دارد !!! :/ آیا دلیلی برای تکرار بازی وجود دارد . یک گیم پلی استاندارد و کامل باید به راحتی گیمر را وادار کند تا شروع مجدد داشته باشد . چه دلیلی باید برای شروع مجدد برای آلن ویک وجود داشته باشد . ———————————————————————————- اتفاقا دقیقا یک سریال هستش ! یک سریال کامل اینو توی خود بازی هم بشدت بهش اشاره شده و به راحتی قابل دیدن است . بعد از اتمام هر مرحله اپیزود جدید شروع میشد . دیگه اشاره به سریال بودنش در این واضح فکر کنم نیازی به بحث نداشته باشد . ۰۰
اگه بخوای این دیده محدود کننده رو به همهی بازیا داشته باشی همشون همینطوری جلوه میکنن.. اما میخوام بهت بگم «آلن ویک» از بقیه متنوع تره..!!! آره.. تو اگه توی بقیهی بازیا با اسلحه نشونه میگرفتی طرف رو هدشات میکردی میمرد و از این کارت هم لذت میبردی اینجا چون همه چیز به تسخیره تاریکی درومده اول باید با چراغقوه بهشون نور بتابی تا لایهی اوله مبارزه باهاشون از بین بره بعد شلیک کنی.. یعنی یک مرحله از شلیکهایی که برای دیکر بازیها بهکار میبندی بیشتر.. وحید به درستی اشاره کرد ایدههای بازی رو که فقط به آدمهای تسخیرشده هم تازه محدود نشده.. ایدهی گسترشه نور توی آسمون برای پرندهها و جاخالی دادن برای اشیا و استفاده از چراغ جلوی ماشین برای ازبین بردنه تاریکی و… حالا جالبت تر اینکه برای تمامه این اتفاقها و نور و شلیک و چراغقوه چنان داستانه عمیق و قدرتمندی پشتشه که آدم رو قدم به قدم وسوسه میکنه تا بره جلو ببینه بعدش چی میشه.. چه اتفاقی افتاده.. آلیس کو.. من واقعا کجام.. ۰۰
جناب میرابی ، سریال تعاملی (بهتره بگیم فیلم تعاملی) که نمیشه به بازی گفت چون بازی گیم پلی داره. ولی یکی دو تا نکته کوچیک وجود داره: – اولی رو که وحید خان گفت که دشمنان شما تنوعی که لازمه رو ندارند ، – اصول اصلی گیم پلی که شامل چراغ قوه و تفنگ ، تا آخر بازی به یک شکل ثابته و اسلحه ها هم تنوع کمی دارند ، به طور کلی گیم پلی پیشرفت خاصی نداره. یکی دو مطلب هم در مورد داستان هست. – چپتر ابتدایی بازی ، که شما به اون Light House میرید ، رابطه ی خاص داستانی با بقیه بازی نداره. – شخصیتی که ادعا میکنه همسر Alan رو دزدیده (Benjamin Mott) ، وجودش در خط داستانی کمی گنگه ، آیا ارتباطی با Barbara داره یا نه ، دقیقاً چه هدفی از گفتن این دروغ داشته. – خیلی بهتر بود که وجود این نیروی تاریکی ، ساخته ی ذهن بیمار Alan می بود تا اینکه در دنیای واقعی وجود میداشت ، اینطوری پایان بندی بازی هم منطقی تر به نظر می رسید ، که استفاده از یک کلید دو پل کوچیک در قلب تاریکی باعث نابودی اون میشد. شاید به Alan Wake نشه یک شاهکار گفت ولی عنوان خیلی خوبی و با ارزشیه. ۰۰
نکتهی اصلی آلن ویک اینجاست که “میخواد قصه تعریف کنه” و از مدیوم “بازی” برای این کار استفاده میکنه. “بازی” به معنای واقعی که میشناسیم و میتونیم “بازی” ساخته شده توسط “رمدی” رو در دسته بندیهای مختلف کنار دیگر “بازیها” قرار بدیم. سبکش رو مشخص کنیم و به گیمپلی اون سبک مشخص رو نسبت بدیم. حالا این بازی که میخواد قصه تعریف کنه، در یک حرکت تعریف شده و کاملا آگاهانه توسط سازنده، برای این که توجه شما به سمت قصه بره و با تمرکز بیشتری اون رو متوجه بشی، میاد و تقریبا تا انتهای یک سوم ابتدایی بازی، هر چی شاخ و برگ برای گیمپلی در نظر گرفته رو رو میکنه و بعد از این که این یک سوم به انتها رسید، دیگه evolve نداریم در گیم پلی. اما گیم پلی خیلی خوبه تو این بازی. اول این که میگم مثل مکسپینهای کلاسیکه اصلا منظورم نوآوری و این بچه بازیها نیست. در واقع هستهی اصلی گیمپلی به شدت به مکس پینهای کلاسیک وفاداره. اولین چیزی که میبینیم توی این گیم پلی عنصر تنهایی شخصیت و روند رو به رشد امکاناته. الن ویک درست مثل مکس پین در یک مسیر قرار میگیره تا توسط داستان با اتفاقات جدید روبرو بشه. و روبرویی با این اتفاقات زمینهساز شکل گیری گیمپلی شبیه به هم هر دو بازی است. در هر دو بازی شخصیت یک حرکت خاص داره. مکس پین میتونه به بالت تایم بره و به این سمت و اون سمت بپره. الن ویک میتونه از دشمنان جاخالی بده. شیوهی استفاده از سلاح در هر دو بازی تقریبا یکیه. البته نشانه روی در آلن ویک به خاطر شخصیت پردازی شخصیت تغییر بزرگی کرده که خیلی هم خوبه. این که ما نشانه رو نداریم در بازی واقعا چیز خاصیه. استفاده از نور در بازی به خوبی جا افتاده و اصلا خللی درش نیست. نکتهی مشابه بعدی بازی هم در رویارویی با دشمنانه. دشمنان مکس پین و آلن ویک چیدمان بسیار شبیه به همی دارند. روند رویارویی با هر wave دشمن در هر دو بازی تا حد زیادی به هم شبیهه. همین طور در هر دو بازی، معمولا فاصلهی زمانی رویارویی با طیف جدیدی از دشمنان خیلی طولانیتر از حد معموله. که خودش یه استاندارد جدید بود موقع اومدن مکس. به علاوه معمایی اگر در آلن ویک میبینیم، خیلی خیلی وامدار معماهای مکس پین ۱ هست. (که البته معما به اون معنا نمیشه گفت بهشون ولی لغت بهتری نیافتم.) ولی باز هم همون طور که گفتم، مهمترین شباهت بازی، موقعیتیه که بازیکننده در اون با دشمنا روبرو میشه. تنهایی. البته ریتم بازی در آلن ویک خیلی سریعتر از مکسپین هست. یعنی چی؟ یعنی این که فاصلهی زمانی کمتری بین لحظات هیجان و لحظات آرامش و لحظات آرامش تا لحظهی هیجان بعدی هست. (در واقع فاصلهی تعیین شده برای این safe heaven تا بعدی) که یعنی تفاوتهایی هم دارند. مثلا حملهی کلاغها و یا لکههای روی زمین و همون استفاده از چراغ قوه … تفاوتهای آشکار گیمپلی هستند. به جز تیراندازی که ساز و کار مشابهی دارند و فقط نشانه در آلن ویک حذف شده. بازی مثل همهی بازیهای تیراندازی سوم شخص، و مثل مکس پین ۱ و ۲ سلاحها رو به تدریج وارد گیم پلی میکنه. و پیشرفت هم در روند رو شدن سلاح ها میبینیم. سکانسهایی در بازی اضافه شدند که کارشون فقط توضیح مکانیزم استفاده چراغ قوه و آشنا کردن گیمر با اونهاست. بازی به خوبی دشمناش رو به شما معرفی میکنه. سه چهار نوع دشمن نهایتا در بازی هستند که به تدریج نشون داده میشن. بعد از همین دشمنان استفادههای خاصی میشه. مثلا ما به Boss Fight با معنای کلاسیکش هم میرسیم، ولی نوعش فرق میکنه. (توی بازی دو سه باری این رویارویی رو داریم. یکیش اون تراکتور هست اگه یادتون باشه. که دقیقا میشه به عنوان Boss Fight در نظرش گرفت و با تعاریف غولآخر کاملا هماهنگه.) این روند خوب evolving گیمپلی با المانهای تعریف شدهی کلاسیک و نوآورانهای که داره، تا پایان بازی ادامه پیدا میکنه. اما، برخی از تغییرات از یک سوم ابتدایی بازی به بعد، اینقدر جزئی و کمرنگ میشن که شما ممکنه ندیده بگیریشون. ولی خوشبختانه به خاطر این که این المانها و مکانیکهای بازی به خوبی تعریف شدن و خیلی قرص و محکم بیان شدند، شما نمیتونی زیر سوالشون ببری و اصلا هم خسته کننده نمیشه. هزاران بازی میشه مثال زد که توشون بیشتر از ۵ تا سلاح پیدا نمیکنی، دشمنا از یه جایی به بعد دیگه تنوع ندارند، و از یه جایی به بعد دیگه مکانیک و المان تازهای به گیم داده نمیشه. نمونهاش بتمن، مکس پین ۱ و ۲ ، بتلفیلد، ندای وظیفه، خدای جنگ (مخصوصا) و … و … بازیساز خوب و درست حسابی، برای بازیش یک سری المان گیم پلی در نظر میگیره. زمانی از بازی رو به معرفی این المانها اختصاص میده و کم کم بازیکننده رو با چیزهای جدید روبرو میکنه. اما از یه زمانی به بعد، موقع اون میرسه که از اون المانهای تعریف شده در گیم پلی بازیش استفاده کنه. این یکی از اصول مهم طراحی بازی و مرحله است. در آلن ویک، بازیساز هدفش مشخص هست و اون هم تعریف داستان خوبشه، که بعد از این که جای پای گیم پلی رو محکم کرد، در دو سوم پایانی بازی، به سراغ تعریف داستان میره. ۰۰
@ Lennox خب واقعی نبود که عسلی.. قصهی بازی چند لایه داره.. از همون اول که رز میان به آلن تبریک میگه و ذوق میکنه که دیدنتش و میره کلید خونه آلن رو بیاره و اون پیرزن کلید به آلن میده و آلن و آلیس میرن و تهش صاحب مغازه میاد دنبالشون میگه کلیدتون رو جا گذاشتین اینجا قصه وارده لایه دوم میشه.. یعنی از واقعیت کند.. اونم از تهش که آلن بیدار شو.. ۰۰
کاملا درست میگی سعید.. سبک و سیاقه برخی بازیها اصلا طوری بنا میشه (بهتر بنا میشه) که با المانهات درست کار کنی.. درواقع کیفیتشون مهمتر از کمیتشون باشه.. این که تعداد اسلحهها کمه و یک چراغقوه هم داری (در اندازههای مختلف) انقدر خوب جا افتاده که بهمراتب از سلاحهای متعدد اما بیهویته یک بازی بیشتر مسئلهات میشه.. همینطور دشمنای کم که همشون رو میشناسی و میدونی داری چیکار میکنی.. درواقع درمکانی که نمیدونی چیکار داری میدونی داری چیکار میکنی..! :wink: ۰۰
Lennox@ اسپویلر: شخص «آدم ربا» در واقع همدست دکتر هارتمن بوده. زمانی که وارد کلینیک دکتر هارتمن می شید یه تابلو روی دیوار می بینید که تصویر دکتر هارتمن و آدم ربا رو در کنار هم نشون می ده. آلن از این جا متوجه می شه که همه ی حرف های دکتر هارتمن دروغ بوده و در اصل اون خودش از همه ی ماجرا مطلعه و اهداف خودش رو داره (نوشتن پایان قصه مطابق میل خودش که توی یکی از DLC ها مشخص می شه) و برای همین هم آدم ربا رو به استخدام خودش در آورده تا آلن رو به سمت خودش بکشه و ازش استفاده کنه (به یه نویسنده احتیاج داره). ۰۰
هه برادر خوبی..؟ سریال تعاملی دیگه چه صیغهایه..؟؟؟ سبکه فیلمه تعاملی یعنی شما هیچ اختیاری نداری و فقط به جای اینکه بشینی مثله فیلم تماشا کنی چارتا دکمه هم میزنی این وسط..! آلن ویک اینطوری بود..؟ این شاهکار که جزوه ۵ تا بازیه برتره منم هست روایته قصهی فوق شاهکاری داشت که با اپیزود بندیه درست مثله سریال قبل از هر ۶ فصل یک «آنچه گذشت» نشون میداد.. این قصهی بینظیر این فضاسازی و اتمسفره نفسگیر اون موسیقیه نازنین اینطوری راجع بهش حرف میزنی..؟ عجیبه واقعا.. ۰۰
صیغه ای جدید از کتاب توجیحت المسائل منم قبلا گفتم سریال خوبی هستش ولی اسم گیم نباید برای اینگونه بازی ها آورده شود . چون با ذات دنیای گیم تفاوت چشمگیری دارد . اولین تعریفی که از این آلن ویک به ذهن میرسد چیست !!! :/ وااای عجب سریال جذابی بود !!! :/ واااای چه موسیقی های جذابی داشت !!! :/ واااای گیم پلی !!! :/ :-? ۰۰
یکی از بهترین تجربیاتی که داشتم و معدود بازیهای ترسناکی که تا تهش رفتم آلن ویک بود :X امیدوارم نسخه ی دومش هرچه زودتر تایید شه و تو همین نسل بیاد نه نسل بعد :-s ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
وای چه افتخاریه توی پروژهی ساخت شاهکاری مثله “الن ویک” حضور داشتن.. هوووم و چقدر بده که دسته ما از رسیدن به این فرصتها کوتاهه.. :cry: ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
دوروز اومدم مرخصی ها!می خوان برنامه نویس جدید بگیرن! آلن ویک خیلی هم عالیی!یکیه! به هر حال آلن ویک هم نباشه باز خبر خوبیه چون رمدی بازی بد نمیسازه! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
باید آلن ویک۲ باشه! اصلا مگه رمدی بازی دیگه ای برای ساختن داره؟یا حق داره بازی نصفه کاره را ول کنه بره سراغ یه آی پی جدید؟! رمدی ملزم به تموم کردن کار آلن ویک نویسنده می باشد! البته امیدوارم ناامید نشیم! ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
iOS که پورت MP2 هست احتمالاً. AAA نسل بعد هم به احتمال زیاد همون AW2 ـه. ممنون بابت خبر. ۰۰ برای پاسخ، وارد شوید
ممکنه آلن ویک ۲ باشه به هر حال از شرکت سازنده بنده چیزی بعید نیستش :) مرسی بابت خبر! ______________________________ حقوق بگیر ۰۰
هر وقت اسم Remedy میاد دیوونه میشم!!! شرکت هایی مثل Remedy و Rockstar زیباترین بازی های سینمایی تاریخو میسازن. یعنی میشه قسمت دوم شاهکار جاودان Alan Wake ساخته بشه ۰۰
واقعا دومین بازی که با ترس بازیش کردم این بود. اولین بازی resident evil3 که دوم دبستان بودم اینم ۲ دبیرستان بازی کردم. واقعا بازیش فوق العادس ۰۰