داستان کامل سری بازی Alan Wake: مدتی از عرضه بازی آلن ویک ۲ میگذرد و حال ما در بخش داستان بازیهای وبسایت دنیای بازی به سراغ این مجموعه رفتهایم. نسخه اول این مجموعه و بستههای الحاقی آن بدون شک یکی از بهترین روایتهای داستانی را در نسل هفتم کنسولی داشتند و سبب شدند این عنوان تبدیل به یک بازی جریانساز شود. بدون شک افرادی که بازی آلن ویک را تجربه کردهاند جمله پایانی آن را به خاطر دارند:
این یک دریاچه نیست، یک اقیانوس است.
آلن ویک(Alan Wake)
به درستی که داستان بازی آلن ویک و اسطورهشناسی آن نیز مانند یک اقیانوس عمیق است. هرچند آقای سم لیک و همکارانش بارها اعلام کردهاند که بازی آلن ویک ۲ در عین اینکه یک دنباله بر نسخه اول است، میتواند برای مخاطبان جدید نیز جذاب باشد و داستان آلن ویک ۲ به نوعی یک تجربه مستقل محسوب میشود. با این احوال برای داشتن یک تجربه کاملتر و دلپذیرتر از بازی، داشتن دانش کافی از رویدادهای مجموعه بدون شک ضروری است.
فهرست داستان کامل سری بازی Alan Wake
داستان کامل سری بازی Alan Wake: پیشزمینه داستانی
پیش از شروع به روایت داستانی بازی آلن ویک ۱ و رویدادهای سری بازی Alan Wake باید از کمی عقبتر آغاز کنیم. یعنی پیش از زمانی که آلن و همسرش، آلیس، وارد شهر Bright Falls شوند. آلن ویک یک نویسنده آمریکایی است که در شهر نیویورک زندگی میکند. وی بیشتر به دلیل مجموعه رمانهای جنایی «الکس کیسی(Alex Casey)» به شهرت و محبوبیت رسیده است. وی مدتی است که دچار مشکلات روحی شده و از بیخوابی رنج میبرد. دلیل اصلی این بیخوابی کابوسهای آلن است. وی دائما در خواب میبیند که فردی را بر اثر تصادف به قتل میرساند.
همین مشکلات روانی سبب شده آلن ویک نتواند به سراغ نوشتن برود و حدودا دو سال از انتشار آخرین نسخه مجموعه الکس کیسی میگذرد. آلیس با همکاری بری ویلر(Barry Wheeler)، مدیر برنامههای آلن تصمیم میگیرند برای آنها یک سفر یک هفتهای به شهر آرامی و کوهستانی Bright Falls ترتیب دهند و در اینجاست که داستان کامل سری بازی Alan Wake با نسخه اول آغاز میشود.
داستان کامل بازی Alan Wake (1)
با فشردن دکمه آغاز بازی، داستان بازی Alan Wake 1 جایی آغاز میشود که آلن مشغول راندن در یک جاده خلوت در دل شب است. که ناگهان با فردی تصادف میکند. آلن از ماشین خارج میشود و میبیند که فرد کشته شده و به یک آن، جنازه فرد از جلوی چشمان آلن محو میشود. حس غریبی به آلن میگوید که خود را به فانوس دریایی برساند که در افق دیده میشود. در راه رسیدن فانوس یک شبح تیره به آلن حمله میکند و یک ماهیت ماورایی به او میگوید از چراغ قوه و تفنگ باید برای شکستن دادن آن استفاده کند. آلن خسته و زخمی خود را به فانوس میرساند در حالی که یک طوفان عجیب مشغول نابود کردن تمامی سازهها پشت سر او است.
در لحظهای که آلن وارد فانوس میشود، از خواب میپرد و میفهمد که باز هم یک کابوس را پشت سر گذاشته. در این قسمت ریتم رویدادهای سری بازی Alan Wake نسبتا کند میشود و بازی مشغول معرفی کردن شخصیتهای مختلف به مخاطب میشود. در اینجا مشخص میشود آلن و همسرش آلیس برای تعطیلات به شهر Bright Falls آمدهاند.
شهر کوچکی که بیشتر به دلیل معادنش شهرت دارد. آلیس آلن را در رو به روی یک غذاخوری پیاده میکند تا آلن کلید کلبهای که کرایه کردهاند را از مکانیکی به اسم کارل استاکی بگیرد. در غذاخوری پیرزنی که ظاهرا لباس سوگواری به تن دارد به آلن میگوید استاکی کلید را به او سپرده تا به دست آلن برساند… .
با ورود به کلبه آلن میفهمد که سفر بهانه بود و آلیس در تلاش بوده که او را مجدد به نوشتن تشویق کند. برای همین یک ماشین تایپ را در اتاق گذاشته و با یک روانپزشک محلی به اسم دکتر هارتمن قرار ملاقات گذاشته تا آلن برای درمان پیش او برود. این مسائل باعث خشم آلن میشود و او با عصبانیت از کلبه خارج میشود. آلیس که به شدت از تاریکی میترسد، از آلن کمک میخواهد. آلن به دنبال آلیس به کلبه میرود و میبیند که آلیس در دریاچه کنار کلبه افتاده، آلن برای نجات او به درون آب میپرد و ناگاه از در یک ماشین که در آستانه افتادن از پرتگاه است به هوش میآید. آلیس در کنار او نیست.
آلن سعی میکند خود را به پمپ بنزین برساند و درخواست کمک کند، در راه همان شبحهای تیره که در خواب او را آزار میدادند، این بار در واقعیت به او حمله میکنند. پس از شکست دادن آنها ، وی متنی را پیدا میکند که عنوان آن این است: «رهایی؛ نوشته آلن ویک» آلن نوشتن این متن را به خاطر نمیآورد… تمام رویدادهای نوشته شده در کاغذ در واقعیت به حقیقت میپیوندند و در اینجا فصل اول آلن ویک ۱ به پایان میرسد و به سراغ ادامه روایت داستان کامل سری بازی Alan Wake و رویدادهای سری بازی Alan Wake میرویم.
پس از رسیدن به پمپ بنزین آلن برای کمک به پلیس زنگ میزند. رئیس پلیس شهر، سارا بیکر به او میگوید که جزیرهای که کلبه آنها روی آن واقع شده بود، در دهه هفتاد میلادی به دلیل فوران آتشفشان از بین رفته و این کلبه مدتها است وجود ندارد. بیکر آلن را به اداره پلیس میبرد تا پزشکی او را معاینه کند. گوشی آلن زنگ میخورد و فرد مشکوکی میگوید آلیس را گروگان گرفته و مشروط بر اینکه باقی متن کتاب «رهایی» را برای او در پارک محلی شهر به اسم Lover’s Peak به گروگانگیر تحویل دهد، آلیس آزاد میشود.
در این میان بری، مدیر برنامه آلن به Bright Falls آمده تا دوست و کارفرمای خود را از این مخمصه نجات دهد. بالاخره آلن گروگانگیر را گیر میاندازد و او اعتراف میکند که هیچگاه آلیس پیش او نبود و تنها به دنبال متن کتاب «رهایی» بوده است. در این گیر و دار آن پیرزن سیاه پوش پیش چشمان آلن ظاهر میشود و یک گردبار تیره رنگ او و گروگانگیر را به اعماق دریاچه کالدرون(Cauldron Lake) میاندازد.
در ادامه روایت داستان کامل سری بازی Alan Wake به سراغ کلینک درمان امیل هارتمن میرویم. یعنی همان روانپزشکی که آلیس درباره وی با آلن صحبت کرده بود. وی آلن را بستری کرده و به او میگوید آلیس در دریاچه غرق شده و همین باعث شده روان نویسنده ما فروبپاشد و این توهمات را واقعی انگارد. در کشمکش میان هارمتن و آلن برای اینکه به وی ثابت کند تعادل روانی ندارد، بار دیگر آن نیرو ماورایی به کلینیک حمله میکند و هارتمن و کارمندانش را تحت کنترل خود درمیآورد.
آلن به این نکته پیمیبرد که هارتمن به آن گروگانگیر دستور داد به آلن دروغ بگوید و متن «رهایی» را از او بگیرد. آلن با کمک بری فرار میکند. یک گروه متال محلی به نام «خدایان باستانی ازگارد»(Old Gods of Asgard) به آلن میگوید به خانه آنها برود و پاسخ سوالاتش را در آنجا پیگیری کند. آلن در موسیقی برادرانی که خود را ثور و اُدین مینامند، میشنود که باید خود را به زنی به اسم سینثیا ویوِر(Cynthia Weaver) برساند تا این نیرو شیطانی که از دل دریاچه کالدرون بیرون آمده و ماهیت تیره(Dark Presence) دارد را شکست دهد. پیش از آن یک مامور FBI به اسم نایتینگیل(Nightingale) آنها را دستگیر میکند. اما کلانتر سارا بیکر به آلن و بری کمک میکند خود را به ویور برساند.
سینتیا ویور به آلن میگوید برای شکست دادن ماهیت تیره باید از یک چراغ قدیمی به اسم کلیکر استفاده کند. آلن خود را به مکان کلبه میرساند، جایی که همه اتفاقات از آنجا شروع شد، آلن به کمک کلیکر ماهیت تیره را شکست میدهد و خود را قربانی میکند تا در مکانی به اسم مکان تاریک(Dark Place) خود و ماهیت تیره را اسیر کند. آلن به ماشین تایپ میرسد و شروع به نوشتن بخش پایانی کتاب «رهایی» میکند. آلن متن خود را با این جمله به پایان میرساند:
این دریاچه نیست، بلکه یک اقیانوس است
آلن ویک
داستان بازی آلن ویک ارجینال این جا به پایان میرسد. در ادامه مطلب روایت داستان کامل سری بازی Alan Wake به سراغ داستان DLCهای بازی میرویم.
رویدادهای سری بازی Alan Wake: سیگنال و نویسنده
داستان بسته الحاقی سیگنال درست پس از پایان رویدادهای آلن ویک ۱ پیگیری میشود. آلن در مکان تیره اسیر شده که به دلیل ضمیر ناخودآگاه آلن یک نسخه ماورایی از شهر Bright Falls است. او دائما تصاویری از خود میبیند که تعادل روانیاش را از دست داده و داستانی را روایت میکند که شخصیت اصلی خود او است. توماس زین(Thomas Zane) که نویسندهای است که در دهه هفتاد در همان کلبه کنار دریاچه زندگی میکرده و او و همسرش سرنوشتی مشابه آلن و آلیس داشتهاند.
توماس به آلن میگوید بخش وحشت کرده و ناآرام ذهن آلن است که باعث میشود این اتفاقات ناگوار در مکان تیره رخ دهد. آلن با مبارزه با موانعی که خود برای خودش ایجاد میکند به کلبه میرسد و بار دیگر با بخش ناآرام وجودش یکی میشود تا بتواند خود را از این مکان نفرین شده رها سازد. او شروع به نوشتن دنبالهای برای «رهایی» به اسم «بازگشت»(Return) میکند. در اینجا داستان کامل سری بازی Alan Wake و رویدادهای سری بازی Alan Wake درباره نسخه اول و DLCهای آن جمعبندی میشود.
توماس زین
توماس زین، این نامی است بارها در طول داستانی بازی آلن ویک ۱ شنیده میشود. اما زین کیست؟ توماس زین یک شاعر و نویسنده محلی است که اشعار بسیاری را در وصف دریاچه کالدرون سروده است. وی دیوانهوار عاشق همسرش، یک شناگر ماهر به اسم باربارا جَگر(Barbara Jagger)، بود و زمانی که باربارا در دریاچه کالدرون غرق شد، نتوانست آن را بپذیرد. هارتمن به زین میگوید میتواند به کمک قدرت جادویی دریاچه و نوشتههایش باربارا را بازگرداند.
زین نیز چنین میکند اما، به جای باربارا، ماهیت تیره را آزاد میکند که صرفا ظاهر باربارا را تصاحب کرده است. زین برای مقابله با او، قلبش را از سینه بیرون میکشد و متنی را مینویسد که منجبر به فوران آتش فشان و اسیر شدن خودش و ماهیت تیره در اعماق دریاچه و مکان تیره میشود. پیش از آن زین متنی را مینویسد و کلیکر را به سینتیا ویور امانت میدهد که تا زمان رسیدن آلن از آن نگهداری کند. زین آمدن ویک را در مطالب خود نوشته بود و شاید دلیل ترسهای ویک و حضورش در Bright Falls همین نوشتههای زین باشد.
توضیح داستان کامل سری بازی Alan Wake: دریاچه کالدرون
میدانیم که تمامی رویدادهای سری آلن ویک از دریاچه کالدرون نشئت میگیرند. این دریاچه دروازهای است به دنیای دیگر، دنیایی که مکان تاریک نام دارد. سرخپوستهای قدیمی باور داشتند که به کمک این دریاچه میشود خلاقیتها و تخیلات را به واقعیت بدل کرد، یعنی درست کاری که زین و ویک کردند. مکان تاریک خانه بسیاری از ماهیتهای ماورایی است که تا کنون ما با ماهیت تیره و ماهیت روشن آن آشنا شدهایم.
ظاهرا باید به نحوی در این مکان ماورایی نیرومند تعادل حفظ شود و شاید به همین دلیل بود که آلن میبایست خود را قربانی میکرد تا آلیس را آزاد کند. به نظر میرسد ماهیتهای ماورایی ساکن مکان تاریک باید حتما بدن یک انسان را تصاحب کنند تا بتوانند روی واقعیت اثر گذارند. در ابتدا ماهیت تیره بدن باربارا جَگر را تصاحب کرد و به نظر میرسد، مامور FBI یعنی نایتینگیل گزینه بعدی باشد. در ادامه مطلب داستان کامل سری بازی Alan Wake به سراغ ارتباط این مجموعه و دیگر IP استودیو رمدی، یعنی «کنترل» میرویم.
رویدادهای سری بازی Alan Wake: کنترل و آلن ویک
ارتباط میان کنترل و آلن ویک بسیار عمیق است و انتظار میرود کنترل ۲ برخی نقاط مبهم هر دو مجموعه را آشکار کند آن دسته از مخاطبانی که بازی کنترل را تجربه کردهاند بدون شک با نام اداره کنترل فدرال(Federal Bureau of Control) یا FBC آشنایی دارند. این اداره فوق سری توسط دولت آمریکا پایهریزی شده تا به تحقیق درباره وقایع ماورایی که آنها خود «Altered World Reality» مینامند، بپردازد. رویدادهای مجموعه آلن ویک نیز جزو همین دسته اتفاقات است. پدر سارا بیکر، کلانتر شهر یعنی فرانک بیکر کارمند سابق FBC است و وی مسئولان این اداره را برای تحقیق درباره پرونده ویک به Bright Falls دعوت میکند. ماموران FBC که متوجه دست داشتن هارتمن در تمامی وقایع میشوند، تمامی اطلاعات و تحقیقات او را ضبط میکنند و گواهی طبابت وی را باطل میکند.
هارتمن که در تلاش بوده خود به قدرتهای دریاچه کالدرون و مکان تیره پی ببرد، خود را به درون دریاچه میاندازد و تحت کنترل ماهیت تیره درمیآید، ماموران FBC برای تحقیق بیشتر وی را به مقر FBC یعنی باستانیترین خانه(Oldest House) میبرند. هارتمن که در یک بخش باستانیترین خانه اسیر بوده به کمک ماهیت شیطانی که در آن زمان کنترل این ساختمان را در اختیار داشت یعنی هیس(The Hiss) میگریزد و اکنون یک ماهیت مجزا شده، ده سال پس از ناپدید شدن آلن ویک، وی به نحوی با جسی فیدن، شخصیت اصلی بازی کنترل و رئیس FBC ارتباط میگیرد و از او میخواهد به سراغ هارتمن برود و او را شکست دهد. درباره ارتباط بیشتر میان این دو مجموعه در بخش داستان کامل بازی آلن ویک ۲ به تفصیل صحبت خواهیم کرد.
داستان Alan Wake: کابوس آمریکایی
پس از گذشت این همه سال هنوز جایگاه داستان بازی اسپین-آف سری آلن ویک، یعنی Alan Wake’s American Nightmare بر رویدادهای مجموعه مشخص نیست. همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، مکان تاریک نیازمند حفظ تعادل است. ظاهرا توماس زین در نوشتههای خود یک وجه شیطانی از آلن ویک را نیز خلق کرده که آقای اسکرچ(Mr. Scratch) نام دارد. ظاهرا Mr. Scratch در تلاش است جایگزین آلن در دنیای واقعی شود و دروازهای برای رهایی ماهیت تیره بگشاید.
در بازی Alan Wake’s American Nightmare آلن همچنان در حال تلاش برای فرار از مکان تیره است و بالاخره خود را به دنیای واقعی میرساند. اما، مشخص میشود آقای اسکرچ همراه او به دنیای واقعی آمده و اکنون قدرت ماهیت تیره از همیشه بیشتر است. آلن پس از اینکه آقای اسکرچ او را چندین بار در حلقه زمانی گرفتار میکند، میتواند با کمک عشق پایدارش به آلیس، اریالای اسکرچ را شکست دهد. البته با توجه به پایانبندی بازی شاید تمامی رویدادهای این بازی یک قسمت از سریال Night Springs باشد. سریالی که آلن در دوران جوانی فیلمنامه آن را بر اساس شهر Bright Falls نگارش کرده است.
داستان بازی Alan Wake 2
در ادامه روایت رویدادهای سری Alan Wake به سراغ داستان بازی آلن ویک ۲ میرویم. این بازی یکی از پیچیدهترین و عمیقترین داستانها در میان بازیهای سالهای اخیر را دارد. در این بخش رویدادهای خط داستانی اصلی بازی به سادهترین شکل ممکن روایت میشود. بخش داستانی به دو قسمت ساگا و آلن تقسیم میشود. برای داشتن درک بهتر از رویدادهای بازی، بر خلاف گیمپلی دائما میان دو بخش جا به جا نمیشویم و رویدادهای مربوط به آلن و ساگا را به صورت مجزا روایت خواهیم کرد.
داستان بازی آلن ویک | Return
اکنون در سال ۲۰۲۳ به سر میبریم. سیزده سال از وقایعی دهشتناکی که امنیت مردم Bright Falls را تهدید میکرد میگذرد. فردی عریان شبی از دریاچه کالدرون بیرون میآید. یک زوج جوان وی را از دور میبینند اما بیتفاوت از کنار او عبور میکنند. فرد در حالی که عباراتی نامفهوم را با خود زمزمه میکند، خود را به فروشگاه خواربارفروشی در نزدیکی دریاچه میرساند، در آنجا افرادی که ماسک گوزن به چهره دارند منتظر وی هستند و او را به میز میبندند و قلبش را از سینه خارج میکنند. اما پیش از اینکه بتوانند مراسم عجیب خود را کامل کنند، آن زوج جوان از راه میرسند و قاتلان از صحنه فرار میکنند.
در این قسمت از روایت داستان کامل سری بازی Alan Wake نوبت به دو مامور FBI به نام «ساگا اندرسون» و «الکس کیسی» یعنی همان فردی که آلن از نامش به عنوان قهرمان کتابهایش استفاده میکرد، میرسد. این دو مامور به شهر Bright Falls اعزام شدهاند تا در باره این قتلهای مرموز تحقیق کنند، پیشتر نیز سه بار قتلهایی با شرایط مشابه رخ داده است. ساگا اندرسون مامور جوان اما سرشناسی است که موفق به حل پروندههایی شده که از نظر سایرین غیرممکن بوده است. دلیل اصلی این موفقیت یک تکنیک ذهنی به نام «فضای فکری»(Mind Place) است. ساگا به شیوهای میتواند خود را به جای متهم، قربانی یا مضنون قرار دهد و اینگونه افکار آنها را بخواند.
پس از رسیدن به صحنه قتل، ساگا و الکس متوجه میشوند که مقتول رابرت نایتینگیل همان مامور FBI است که سال ۲۰۱۰ به دنبال دستگیر کردن آلن بود و اسیر باربارا جگر شد. ساگا و الکس به کلانتری Bright Falls میروند، جایی که تحت فرماندهی کلانتر تیم بریکر(Tim Breaker)، پسرعموی سارا بیکر، کلانتر سابق است که اکنون مامور FBI شده است. آنها به سردخانه میروند تا روی مقتول تحقیق بیشتری کنند.
در اینجا ساگا با بررسی قفسه سینه شکافته شده نایتینگیل متوجه میشود یک دست نوشته در سینه وی وجود دارد که در آن پیشبینی شده نایتینگیل زنده میشود و به ساگا حمله میکند و ساگا باید از نور برای مقابله با وی استفاده کند. تیم بیکر پس از دیدن دسته کاغذ سعی میکند یک مدرک دیگر را به ماموران FBI نشان دهد که ناگهان به صورت جادویی غیب میشود.
در اینجا مطابق با پیشبینی نوشته، نایتینگیل زنده میشود و تمامی ماموران کلانتری را به قتل میرساند. اندرسون و کیسی جان سالم به در میبرند و ساگا با استفاده از «فضای فکری» متوجه میشود نایتینگیل قلبش را برداشته و به محل قتلش بازگشته یعنی دریاچه کالدرون. اندرسون و کیسی خود را به آنجا میرسانند و با انجام یک سری مراسم فراطبیعی که دست نوشتهها به آن اشاره کردند، موفق میشوند تنه درختی که نایتینگیل از آن بیرون آمده بود را مجدد بشکافد. اندرسون وارد تنه درختی میشود که دروازهای به مکانی به اسم «همپوشانی»(Overlap) است. همپوشانی در وقاع فضایی میان دنیای واقعی و مکان تاریک است. در آنجا ساگا نایتینگیل را شکست میدهد و برای اولین بار تصاویری از آلن ویک را میبیند که از مکان تاریک با وی ارتباط میگیرد.
ساگا و الکس آلن را به کلانتری Bright Falls بازمیگردانند و در آنجا با بازجویی از وی متوجه میشوند آلن پس از سیزده سال موفق شده از مکان تاریک بگریزد اما، در پروسه فرار، آقای اسکرچ یا همان دوقلوی شیطانی آلن نیز به دنیای واقعی آمده و برای شکست دادن وی آنها بار دیگر به کلیکر نیاز دارند. ساگا مجددا با استفاده از تکنیک فضای فکری متوجه میشود کلیکر در یک محفظه در شهر Watery قرار دارد.
Watery شهری در نزدیکی Bright Falls است که عموم ساکنان آن مهاجرانی از کشورهای اسکاندیناوی نظیر سوئد و فنلاند هستند. ساگا به Watery میرود و در آنجا با برادران کاسکِلا(koskela) دیدار میکند. آنها صاحب بسیاری از کسب و کارهای محلی در Watery از جمله یک شهر بازی هستند. این دو برادر دوقلو ایلمو(Ilmo) و یاکو(Jaakko) نام دارند و ادعا میکنند که ساگا را میشناسند و وی سالها در کنار آنها در یک محفظه در شهر Watery زندگی میکرده تا اینکه دخترش، «لوگان» در دریاچه غرق میشود.
ساگا که معتقد است همسر و دخترش در سان فرانسیسکو هستند، به حرفهای این دو برادر اهمیت نمیدهد و راهی شهر بازی میشود تا کلید محفظهای را پیدا کند که ایلمو و یاکو مدعی هستند زمانی متعلق به ساگا بوده. ساگا در آنجا با ثور و اُدین یعنی اعضای گروه Old Gods of Asgard دیدار میکند. این دو نیز ادعاهای برادران کاسکلا را تکرار میکنند و میگویند تور پدربزرگ او و اُدین عموی بزرگ اوست.
ساگا به محفظه میرود و میبیند که وسایل دخترش و خودش در آنجاست و ظاهرا واقعا لوگان کشته شده است. وی بازهم با استفاده از تکنینک فضای فکری به این نکته پی میبرد که تورتون و مالیگان(Thornton & Mulligan) دو معاون تیم بریکر در کلانتری عضو فرقه درخت(Cult of The Tree) یعنی همان گروهی که نایتینگیل را به قتل رساندند هستند و اکنون تبدیل به Taken شدهاند و کلیکر را با خود بردهاند. ساگا با تعقیب آن دو و گشودن دروازهای به یک همپوشانی دیگر، دو معاون را شکست میدهد و کلیکر را به دست میآورد. وی مجدد تصاویری از آلن ویک در مکان تاریک میبیند اما، آلن دیگر در مکان تاریک نیست.
حال در ادامه روایت رویدادهای سری Alan Wake به شهر Bright Falls بازمیگردیم. در اینجا الکس کیسی مشغول ادامه بازجویی از آلن است که اعضای فرقه درخت به آنها حمله میکنند و سعی دارند آلن را به قتل برسانند. درست پیش از اینکه رهبر فرقه خنجرش را در قلب آلن فرو کند، ساگا از راه میرسد و آلن را نجات میدهد و مشخص میشود ایلمو و یاکو رهبران فرقه درخت هستند.
در اینجا هلیکوپترهایی با نشان اداره FBC از راه میرسند و آلن و برادران کاسکلا را بازداشت میکنند و پرونده را از ساگا میگیرند. کیسی نیز در این درگیری گم شده است. ساگا تصمیم میگیرد به خانه سالمندان شهر برود و درآنجا با برادران اندرسُن که مدعی هستند با وی نسبت خونی دارند، دیدار کنند. رز یا همان دختری که در غذاخوری کار میکرد و مدعی بود هوادار شماره یک آلن است، در این خانه سالمندان نیز کار میکند و ساگا را به اتاق اُدین و ثور هدایت میکند.
ساگا در این اتاق تصویری از دو برادر به همراه مادرش فریا و خودش در دوران طفولیت پیدا میکند. ظاهرا برادران راست میگفتند. ساگا در اینجا متوجه میشود مانند سایر اندرسُنها قدرتهای فراطبیعی دارد و فضای فکری وی فراتر از یک تکنیک است او واقعا افکار افراد را میخواند. اُدین در همین فضا به او میگوید وی مانند سایر اندرسُنها یک «بینا»(Seer) است و میتواند حقیقت پشت نوشتههای ویک را ببیند و مانند باقی به آن محدود نیست و اینکه لوگان هنوز زنده است و تنها اسیر داستان وحشتناک ویک/اسکرچ شده است. ساگا متوجه میشود سینتیا ویور یا همان بانوی نور نیز بالاخره اسیر ماهیت تاریک شده و ثور را با خود به یک همپوشانی دیگر برده است. ساگا ثور را نجات میدهد و به کلانتری Bright Falls بازمیگردد تا با ویک صحبت کند.
کلانتری بار دیگر مرود حمله Takenها قرار گرفته و همه افراد به غیر از کیسی و مامور استوز(Agent Estevez)، فرمانده ماموران FBC به قتل رسیدهاند. ساگا به سراغ آلن میرود تا کلیکر را به وی بدهد. ایلمو و یاکو که در سلولهای کناری آلن هستند به ساگا التماس میکنند این کار را نکند. ساگا در اینجا میفهمد که اسکرچ پشت این قضایا بوده و وی را فریب داده تا کلیکر را برایش بیاورد. اسکرچ یاکو را به قتل میرساند و با ساگا درگیر میشود. ساگا او را موقتی شکست میدهد و پیش کیسی و استوز بازمیگردد تا برای ادامه مسیر نقشه بریزند. در ادامه مطلب داستان کامل سری بازی Alan Wake به سراغ بخش آلن میرویم.
داستان کامل Alan Wake: بخش دوم بازی Alan Wake II
حال نوبت به آلن و تلاشهای وی برای فرار از مکان تاریک میرسد. در ابتدای بخش گیمپلی آلن وی را در یک رئالیتی شوی با اجرای «آقای دٌر»(Mr. Door) میبینیم. وی با آلن درباره کتاب جدیدش به نام آغاز(Initiation) مصاحبه میکند. کتابی که آلن مدعی است به خاطر ندارد که آن را نگارش کرده باشد. در این بین سم لیک از راه میرسد که نقش الکس کیسی را در اقتباس سینمایی آغاز بازی میکند.
آلن میگوید سم لیک دقیقا همان چهرهای است که وی برای نقش کیسی همیشه در سر داشته است. آلن تلاش میکند که از استودیو فلیمبرداری خارج شود که ماهیت تاریک خود را به وی میرساند و او را میکشد و آلن مجددا به اتاق نویسندگی خود یعنی جایی برای اولین بار باربارا جگر را شکست داد، بازمیگردد. وی متوجه میشود که در یک لوپ اسیر است.
هر زمانی که توسط ماهیت تاریک کشته شود به نقطه اول بازمیگردد. آلن این بار با موفقیت از استودیو خارج میشود و خود را در یک نسخه ترسناک و ماورایی از شهر نیویورک یعنی شهری که زمانی در آن زندگی میکرد، مییابد. یک تلفن عمومی زنگ میخورد. آلن آن را جواب میدهد فردی مرموز به او میگوید خود را به ایستگاه مترو برساند تا بتوانند به خانه بازگردد و آلیس را از دست اسکرچ نجات دهد.
آلن شروع به حرکت در خیابان میکند و با الکس کیسی شخصیت خیالی کتابهایش دیدار میکند. کیسی به او میگوید که دنبال دستگیری یک فرقه به نام فرقه کلمه(Cult of The Word) است. ظاهرا این فرقه مشغول انجام قتلهایی وحشتناک، درست مطابق نوشتههای ویک هستند. کیسی معتقد است آلن سردسته این فرقه است. کیسی به ناگاه توسط ماهیت تاریک کشته میشود و آلن تفنگ و چراغ قوه وی را برمیدارد.
آلن حس میکند باید نقش کیسی را بر عهده گیرد و به نوعی این پرونده را حل کند. وی به مترو میرود و در آنجا آثاری از یک مامور FBI گم شده را پیدا میکند. ماموری که ظاهرا فرقه کلمه آن را با خود به اعماق تونلهای متور بردهاند. آلن با پیشروی در تونلها و پیدا کردن ایدههایی برای داستانش بالاخره راه را برای خود میگشاید. ویک خیلی زود متوجه میشود برای اینکه بتواند پیشروی کند، باید ایدههایی بنویسد که با تم ترسناک داستان همخوانی داشته باشد. آلن پس از اینکه این بار به صورت موفقیتآمیز از دست ماهیت تاریک که چهره اسکرچ را دارد، فرار میکند، به انتهای تونل میرسد و در آنجا جنازه نایتینگیل را پیدا میکند. آلن برای اولین بار تصاویری را از ساگا اندرسُن میبیند. درست لحظهای که ساگا موفق شده در همپوشانی نایتینگیل را شکست دهد.
آلن به سطح مکان تاریک میرود و میبیند که ساختمان پارلمان(Parliament Tower)، یعنی همان ساختمانی که روزی با آلیس در آن زندگی میکرد، ظاهر شده است. آلن وارد ساختمان و سپس واحد خود میشود. آلیس مشغول عکسبرداری و تلاش برای گرفتن تصویری از کسی یا چیزی بوده که وی را دائما آزار میداده است و به دنبال این بوده یک نمایشگاه برگزار کند.
آلن پس از تماشای ویدیویی از آلیس و توضیح تمامی این مسائل وارد نمایشگاه آلیس میشود و متوجه میشود اسکرچ پشت تمامی این آزارها است. آلن در نمایشگاه خود را بار دیگر در اتاق نویسندگی میبیند که کشته شده و مشغول نوشته متن کتاب بازگشت بوده اما، نام نویسنده خط خورده است. در این لحظه آلن بار دیگر توسط ماهیت تاریک کشته میشود. در ادامه مطلب داستان کامل سری بازی Alan Wake تلاشهای آلن برای فرار از مکان تاریک را روایت میکنیم.
آلن بار دیگر خود را در اتاق نویسندگیاش یعنی همان نقطه اول مییابد. اولین شاخه داستانی آغاز نتوانست وی را فرار دهد. پس آلن یک شاخه داستانی جدید را آغاز میکند. پس از خروج از استودیو و برگشتن به نسخه خیالی نیویورک، آلن مجددا تلفن عمومی را جواب میدهد و فرد مرموز به او میگوید به هتل Ocean View بیاید. آلن خود را به هتل میرساند و متوجه میشود فرد مرموز توماس زین است.
توماس به آلن میگوید آنها با یکدیگر روی کتاب و اقتباس سینمایی کتاب بازگشت کار میکردند تا بتوانند خود را به دنیای واقعی برسانند. زین به ویک میگوید جای آلیس در دنیای واقعی امن است اما، باید سریعتر خود را به وی برساند قبل از اینکه اسکرچ به آنجا برود. آلن خط داستانی جدیدی را درباره یک قتل در هتل Ocean View آغاز میکند. درباره یک نمایش که درباه فرقه کلمه نوشته شده و طی نمایش رهبر گروه یعنی آقای اسکرچ به همراه افرادش سر میرسند تا بازیگر نقش اصلی زن را به قتل برسانند و موفق نیز میشوند.
آلن با یافتن ایدههای داستانی و پیشروی در هتل، به اسکرچ نزدیک و نزدیکتر میشود. در اینجا و با تمام کردن این شاخه داستانی، بار دیگر ساختمان پارلمان ظاهرا میشود و آلن بار دیگر به سراغ آلیس میرود. آلیس توضیح میدهد که با تصاویرش در تلاش بوده آلن را پیدا کند اما، دائما از اسکرچ عکس میگرفته. آلن بار دیگر وارد نمایشگاه آلیس که در واقع همان اتاق نویسندگی خودش است میشود.
در آنجا متن کامل شده کتاب بازگشت را پیدا میکند. که یک داستان ترسناک در رابطه با فرار کردن ماهیت تاریک از مکان تاریک و تصرف کردن دنیا. آلن مدعی است که به خاطر ندارد این کتاب را نوشته باشد و حتما کار اسکرچ بوده است. آلن شروع به اعمال اصلاحاتی در این داستان میکند. اصلاحاتی که با تم ترسناک داستان همخوانی داشته باشد. پیش از اینکه این اصلاحات کامل شود، اسکرچ از راه میرسد و آلن را به قتل میرساند و ویک بار دیگر به نقطه اول لوپ بازمیگردد و وارد سومین شاخه کتاب آغاز و ادامه مطلب داستان کامل سری بازی Alan Wake میشویم.
آلن مجددا در استودیو ضبط برنامه با آقای دٌر است. این بار دٌر ابدا از دیدار با آلن خوشحال نیست و به او میگوید جان آلیس به خاطر کارهای آلن در خطر است و این تلاشهای آلن برای فرار و گشودن هر دری که به او مربوط نیست، پای کسی را به این داستان ترسناک باز کرده که برای آقای دٌر خیلی عزیز است. آتی(Athi) سرایدار استودیو به آلن میگوید آلیس برای او عکسهایی در زیرزمین گذاشته که به وی کمک میکند.
آلن در زیر زمین دو عکس مییابد: یک عکس از کلیکر و دیگری یک عکس از گلوله نورانی. آلن به شهر نیویورک خیالی و هتل Ocean View بازمیگردد و بار دیگر به سراغ زین میرود. آلن دست و پای زین را میبندند و او را مجبور به اعتراف میکند. زین میگوید آنها با یکدیگر روی کتاب بازگشت کار میکردند.
آلن اما از نوشتن پشیمان میشود و میگوید این کار بسیار خطرناک است و اسکرچ به سراغ زین میآید و به او قول میدهد با یکدیگر از مکان تاریک خارج شوند. اما، پس از اتمام کتاب اسکرچ به تنهایی فرار میکند. آلن زین را میکشد و راهی یک صحنه قتل دیگر میشود تا شاخه سوم داستان کتاب آغاز را ادامه دهد.
آلن یک صحنه قتل جدید پیدا میکند. ظاهرا فرقه کلمه در سینمایی که زمانی متعلق به زین بوده فیلمهای وی را نمایش میدادند که یکی از آنها Nightless Night نام داشته که یک مستند-فیلم بود و قتلهای نمایش داده شده در آن واقعی بوده و آنها به صورت مخفیانه از کیسی نیز فیلمبرداری کردهاند.
آلن با تکمیل این شاخه داستانی نیز بار دیگر موفق میشود وارد ساختمان پارلمان شود. اما، پیش از ورود بار دیگر تلفن عمومی زنگ میخورد. آلن پاسخ میدهد و اینبار خود اوست که از یک لوپ دیگر با او ارتباط گرفته. فرد پشت خط به آلن میگوید پیش از ورود به ساختمان عکسهای آلیس را در جعبهای که رو به روی مجسمه ورودی قرار دارد، بگذارد. این کار به آلن، آلیس و ساگا کمک میکند.
بخش پایانی بازی Alan Wake 2
در بخش پایانی داستان بازی آلن ویک ۲ و داستان کامل سری بازی Alan Wake بار دیگر به سراغ ساگا میرویم. وی در کلانتری با استوز و کیسی صحبت میکند و پس از اینکه متوجه میشود داستان نوشته شده توسط اسکرچ حتی روی کیسی نیز اثر گذاشته و همکارش نیز معتقد است لوگان در دریاچه کشته شده، با استوز و کیسی نقشهای برای شکست دادن اسکرچ و رها کردن ویک از مکان تاریک میکشند.
نقشه این است که ثور و اُدین در دریاچه کالدرون یک قطعه موسیقی اجرا کنند و بار دیگر همپوشانی را میان دو جهان باز کنند و اسکرچ را به دنبال کلیکر به آن بکشانند تا در محفظههای مخصوص FBC وی را اسیر کنند. ساگا راهی دریاچه کالدرون میشود اما، پیش از آن به ایلمو بابت مرگ یاکو تسلیت میگوید و متوجه میشود هدف از تشکیل فرقه درخت این بود که افراد و شبحهایی که از دریاچه کالدرون خارج میشوند را به سبک آلن ویک با بیرون کشیدن قلب و قرار دادن کلیکر در قفسه سینه آنها شکست دهند و به دلیل تکمیل نشدن این فرآیند روی نایتینگیل، او در نهایت به یک Taken تبدیل شد.
آلن برای بار آخر وارد ساختمان پارلمان میشود و متوجه میشود آلیس دیگر نتوانسته آزارهای اسکرچ را تحمل کند و خودکشی کرده است. آلن عصبانی و وارد نمایشگاه آلیس میشود و اسکرچ را به قتل میرساند اما، خیلی زود میفهمد کسی که کشته اسکرچ نیست و خود آلن در لوپهای زمانی قبلی یعنی جایی که قصد داشت کتاب بازگشت را اصلاح کند است. در واقع این خود آلن بوده که با چهرهای عصبانی و خشمناک آلیس را آزار میداده است.
ساگا خود را به دریاچه کالدرون میرساند تا با موسیقی ثور و اُدین دروازهای به مکان تاریک باز کند و یوک را بیرون بکشد. پس از درگیری با چند Taken که از دریاچه بیرون آمدند، ساگا از کلیکر استفاده میکند تا آلن را آزاد کند و میفهمد این روش جواب نمیدهد، چرا که آلن آزاد شده اما نه در این زمان. چند روز پیش و زمانی که ساگا نایتینگیل را کشت، تاثیر این مراسم خود را در آن زمان نشان داده است.
در این بین اسکرچ که همان آلن تحت کنترل ماهیت تاریک است، سر میرسد. ساگا او را به درون محفظه FBC میکشاند و همه جا را نورانی میکند. ماهیت تاریک از وجود آلن خارج میشود و این بار کیسی را تسخیر میکند. اسکرچ جدید که این بار چهره کیسی است، کلیکر را از ساگا میگیرد و او را به درون دریاچه کالدرون پرت میکند. ثور و اُدین برای نجات نوهشان راهی مکان تاریک میشوند.
حال این وظیفه آلن است که مانع موفقیت اسکرچ شود. وی راهی Bright Falls میشود تا پایان کتاب بازگشت را تغییر دهد. بنابراین خود را یکبار دیگر به مکان تاریکی که اسکرچ در Bright Falls ایجاد کرده میاندازد تا پایان را تغییر دهد. آلن متوجه میشود اتاق نویسندگی در واقع در همان خانه سالمندانی واقع شده که ثور و اُدین در آن بودند. آلن پس از فرار از دست اسکرچ و ارتش اهریمنیاش خود را به خانه سالمندان میرساند. در آنجا آتی در را برای آلن باز میکند و آلن که خطر حضور اسکرچ را حس میکند، شروع به نوشتن یک پایان جدید برای کتاب میکند. پایانی که باید با تم و رویدادهای پیش از آن همخوانی داشته باشد.
در ادامه مطلب رویدادهای سری Alan Wake بار دیگر به سراغ ساگا میرویم که این بار در مکان تاریک اسیر شده است. وی در قضایای ذهنی خود اسیر است و ماهیت تاریک قصد دارد به او القا کند که بسیار همسر، مادر و همکار بدی است و در تمامی زمینههای زندگی خود شکست خورده است. ساگا پس از اینکه بار دیگر کنترل ذهن خود را در دست میگیرد میتواند از فضای ذهنی خارج شود و خورد به نیویورک خیالی برساند.
در آنجا تلفن عمومی زنگ میخورد و آلیس پشت خط به او میگوید آلن نمیتواند پایان درستی برای بازگشت پیدا کند و ساگا باید به او کمک کند. ساگا برای بار آخر وارد فضای ذهنی خود میشود و با آلن برای داشتن یک پایان که کمترین ضرر را برای همه داشته باشد به توافق میرسد. در ادامه آلیس به ساگا میگوید به سراغ جعبه کفش برود و تصاویر را از آنجا بردارد. ساگا نیز همین کار را میکند و بار دیگر کلیکر و این بار گلوله نور را بدست میآورد. آلیس وارد فواره آب مقابل ساختمان پارلمان میشود و در آنجا به اتاق نویسندگی آلن میرود.
آلن و ساگا پایان را تغییر میدهند. اسکرچ وارد اتاق میشود، ساگا به وسیله کلیکر پایان جدید را به واقعیت بدل میکند و ماهیت تاریک از کیسی خارج میشود و آلن را تسخیر میکند. ساگا گلولهای از نور به آلن شلیک میکند و ماهیت تاریک از بین میرود. ساگا با لوگان تماس میگیرد تا ببیند تاثیر داستان اسکرچ از بین رفته یا خیر و در اینجا بازی به پایان میرسد.
پس از تیتراژ آلن ویک ۲، یک ویدیو پایانی از آلیس را تماشا میکند که به او میگوید در سال ۲۰۱۰ و پس از رهایی از دریاچه کالدرون FBC به سراغ وی آمده و آلیس همه چیز را به خاطر آورده و خود داوطلبانه به مکان تاریک بازگشته تا به همسرش کمک کند و تمامی این ویدیوها برای کلکزدن به آلن و هدایت کردن او در مسیر درست بوده است و او و آلیس هنوز مسیر زیادی برای رهایی از مکان تاریک دارند. در اینجا آلن یکبار دیگر در اتاق نویسندگی به هوش میآید و این عبارت را زمزمه میکند:
این یک لوپ نیست. یک مارپیچ است
Alan Wake, Alan Wake II
داستان کامل سری بازی Alan Wake: جمعبندی
حقیقتا که «این یک اقیانوس است!» مجموعه آلن ویک به تنهایی داستان پیچیده و چندلایهای دارد و ارتباطات آن با کنترل آن را پیچیدهتر از قبل نیز کرده است. با توجه به پایانبندی بازی آلن ویک ۲، انتظار ساخت آلن ویک ۳ چندان دور از ذهن نیست. عنوانی که علاوه بر پاسخ به برخی سوالاتی که هنوز از سال ۲۰۱۰ بدون جواب ماندهاند، باید سوالات و نقاط مبهم آلن ویک ۲ را نیز آشکار کند.
این بود داستان کامل سری بازی Alan Wake در وبسایت دنیای بازی. نظر شما در مورد داستان Alan Wake چیست؟ فکر میکنید چیزی از قلم افتاده است؟ نظرات و تئوریهای خود در مورد داستان بازی Alan Wake را در بخش نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید👇
انصافا هیچ سایت ایرانی انقدر روان داستان جز به جز نگفته بودن فقط تحلیل کرده بودن بعضی وقتا آدم توی تحلیل خودش ممکن کلمات قلمبه سلمبه ای به کار ببره که بیشتر خواننده رو گیج کنه ، ممنون از بازگویی کامل داستان
من فقط تا جایی که داستان آلن ویک ۱ برای مرور خاطرات خوندم
اصلا جالب تحریر نشده بود فقط اتفاقات لحظه به لحظه جریانات بازی بازگو کرده بودین
یادمه قبلا یا توی مجله دنیای بازی بود یا بازی نما
چقدر قشنگ اصل داستان تحلیل و تفسیر شده بود مثلا دریاچه نماد چی بود تاریکی چی بود و خلاصه خیلی جالب بود .
با تشکر از نظر شما
تحلیل داستان از تعریف آن متفاوت است دوست من،
اگر مورد استقبال مخاطبان است میتوانیم تحلیل داستان سری بازی Alan Wake را نیز در دستور کار تحریریه قرار دهیم.