بعد از استراحتی طولانی، یکبار دیگر به سراغ شما آمدیم تا به سراغ بتمن و دنیای پر رمز و راز او برویم. در سه قسمت قبل دیدیم که بتمن چهطور با خیل عظیمی از دشمنان، از هر صنف و جایگاهی روبهرو شده است. در این مطلب هم مسیر پیشین را ادامه داده و ۱۰ ابر شرور دیگر از دنیای بتمن را به شما معرفی میکنیم. در ادامه با دنیای بازی همراه شوید.
۱۹. مرد تقویمی
اگر با خود فکر کردهاید که نمیتوان از درز دیوار و درب انبار، ابر قهرمان یا ابر شرور ساخت، سخت در اشتباه هستید! زیرا برادران زحمتکش DC Comics از هیچ چیز برای خلق شخصیتهای جدید دست نمیکشند. مرد تقویمی نمونهی بارزی از این مسئله است. جولیان گریگوری دی همانطور که از ناماش پیداست (جولیان و گریگوری دو تقویم اصلی اروپایی هستند)، انس عجیبی با تقویم دارد. او جرم و جنایت را در نوجوانی آغاز کرد و در روز مادر به عنوان هدیه، قلب مادرش را از سینهاش در آورد و او را از زندگی در دنیای بیرحم خلاص کرد. در روز پدر هم همراه پدر خود به ماهیگیری رفت و پس از قطعهقطعه کردن او، از وی به عنوان طعمه برای گرفتن ماهی استفاده کرد تا هر بار که ماهی میخورد، یاد و خاطرهی پدر همراه او باشد! این حجم از خشنوت و بیرحمی برای فردی که سر و ته آرمانهایش در یک تقویم خلاصه میشود، واقعا جای تعجب دارد! جولیان عادت دارد تا در روزهای خاص و تعطیلات رسمی با نهایت خلاقیت دست به قتلهای پر سر و صدا بزند و این امر چیزی نیست که از چشم بتمن دور بماند؛ خصوصا اینکه در روزهای تعطیل شرکت وین بسته بوده و بروس با خیال راحت میتواند از سر صبح تا بوق سگ با لباس و دم و دستگاههای بتمن حسابی عشق و حال کند! با توجه به اینکه جولیان به شدت از نداشتن هیچ قدرت خاصی رنج میبرد و تنها در ساخت ابزارها و دستگاههای مختلف مهارت دارد، بدیهی است که شانسی در برابر ارباب ابزار (همان بتمن) نداشته و اول و آخر باید سر از آسایشگاه آرخام در بیاورد. به احتمالا به همین دلیل در سری جدید بتمن که از سال ۲۰۱۶ آغاز شد، جولیان دی از نظر زیستی با فصول سال گره خورده؛ به گونهای که در فصل بهار جوان بوده، تا زمستان پیر شده و میمیرد و در بهار بعدی از درون جسد پیر خود بیرون آمده و مجددا متولد میشود! جا دارد همینجا از تمامی نویسندگان و مغزهای متفکر شرکت DC Comics برای خلق چنین سبک زندگی نکبت باری برای یکی از حقیرترین بدمنهای تاریخ بشر تقدیر کرده و یادی کنیم از «آقای همساده»!
۱۸. زندان
آزادی عقیده و عمل از مواردیست که گویا شوالیهی سیاه اصولا اعتقادی به آن ندارد! یعنی هر کسی بخواهد در حوزهی استحفاظی این ابر قهرمان یعنی گاتهام دست به اقدامهای قهرمانانه بزند، باید حتما هماهنگیهای قبلی را با وی به عمل آورد، در غیر این صورت عواقب ناشی از «لغو مجوز» و «بر هم خوردن اجرا» برعهدهی خودش است! شخصیت زندان (Lock Up) هم یکی از همین قهرمانان بدون مجوز است! او با نام واقعی لایل بولتون، یک جنگجوی تمام عیار است که با استفاده از لباس مخصوص و سلاحهایی متنوع، خلافکاران گاتهام را دزدیده و در زندان شخصی خود حبس میکند. لایل در ابتدا مبارزه با جرم و جنایت را به عنوان یک دانشجوی دانشکدهی افسری پلیس آغاز کرد و هم دورهی کارآگاه بالاک بود. اما خشونت زیاد وی در برخورد با مجرمین، منجر به «ستاره دار شدن» و اخراج این دانشجوی دگر اندیش شد. از آنجایی که بتمن هم مثل مسئولین عزیز از «شیردان گرگ» تا «موی آدمیزاد» را بنا به سلیقهی شخصی خود سانسور و ممنوع میکند، لایل را دنبال کرده و او را به همراه کلکسیون خلافکاران محبوساش، یکجا تحویل مقامات مسئول میدهد.
۱۷. عنکبوت سیاه
اریک نیدهام، جوانی بیخانمان و معتاد بود که طی دزدی برای بهدست آوردن پول خرید مواد مخدر، اشتباها پدر خود را میکشد. این امر چنان تاثیری روی وی میگذارد که برای همیشه مواد مخدر را ترک کرده و تبدیل به «عنکبوت سیاه»، شکارچی مگسهای مواد فروش گاتهام میشود. او از سلاحها و ابزارآلات فوق پیشرفته برای مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر گاتهام استفاده میکند و از آنجایی که روشهای وی عموما کشنده و مرگبار هستند، بتمن مجبور به مداخله و مبارزه با وی خواهد بود. «عنکبوت سیاه» در بیش از ۱۲۰ شماره از داستانهای بتمن حضور دارد و هرگز از مبارزه با شوالیه سیاه خسته نشده است. او برای تحقق هدفش یعنی نابودی مواد مخدر در گاتهام تا آنجا پیش رفت که با بستن بمب به خود، انبار هروئین گاتهام را نابود کرده و حتی پس از مرگ هم از جهنم فرار میکند! البته لقب عنکبوت سیاه غیر از اریک توسط دو فرد دیگر هم در دنیای بتمن مورد استفاده قرار گرفته، اما هیچ کدام به اندازهی وی مشهور نشدند.
۱۶. پروفسور پیگ
لزلو ولنتاین، یک دانشمند داروساز بود که برای سازمان جاسوسی Spyral ترکیبات شیمیایی میساخت. سرانجام کوزهگر در کوزه افتاد و لزلو توسط داروی خودش مسموم شد و مورد آزمایشی وحشتناک قرار گرفت که طی آن، باید از یک هزارتو سرشار از خشونت عبور میکرد. همین امر وی را تبدیل به دکتر پیگ کرد. نام او از یک شخصیت اسطورهی یونانی به نام پیگمالیون گرفته شد است. این اسطوره داستان مجسمه سازی را روایت میکند که عاشق یکی از مجسمههای خود میشود. پروفسور پیگ هم مانند این اسطوره سعی دارد با انجام اعمال جراحی وحشتناک روی انسانهای بیگناه، آنها را زیبا و بینقص کرده و تحت فرمان خود در آورد. این شخصیت اولین بار در شمارهی ۶۶۶ داستانهای بتمن معرفی شد و پس از آن در بیش از ۱۱۰ شماره حضور پیدا کرد.
۱۵. کاپیتان استینگاری
آیا فکر میکنید برادر و خواهرتان حق شما را در خانواده خوردهاند؟ آیا از عدم توجه والدینتان به خود و توجه زیاد به آنها رنج میبرید؟ دیگر نگران نباشید! راه حل شما پوشیدن لباس دزدان دریایی و سرقت از بانکها به سبک دزدان دریایی کارائیب است! شاید این راه حل از نظر شما احمقانه باشد، اما گویا کارل کورتنی راه بهتری پیدا نکرد! او برای بیرون آمدن از زیر سایه ۳ برادر دیگر خود، شخصیت کاپیتان سفرهماهی (استینگاری یکی از انواع سفره ماهی است) را انتخاب کرد و با پوشیدن لباس و سرقت بانکها به سبک دزدان دریایی، خیلی زود سر و کارش با شوالیهی تاریکی افتاد. نفرت او از برادرانش تا آنجا پیش رفت که وی فکر میکرد سه قل دیگر وی، همه با هم در نقش بتمن اقدام به آزار و اذیت وی میکنند. این شخصیت نهایتا در منازعه با سایر ابر شرورها جان به جان آفرین تسلیم کرد!
۱۴. دکتر ایزوپ
همانطور که پیش از این اشاره کرده بودیم، تمام دشمنان بتمن، بیماران روانی و جنایتکاران پست نبوده و در سبد دشمنان او از تمامی اصناف و طبقات جامعه استفاده شده است، خصوصا قشر فرهنگی! دکتر ایزوپ یکی از روئسای گروههای گانگستری گاتهام است که علاقهی زیادی به افسانههای باستانی و اخلاقی ایزوپ (نویسندهی داستانهایی مثل چوپان درغگو و روباه و کلاغ) دارد. او در جنایات خود همیشه از ایدههای این قصهگوی یونانی استفاده میکند و سخنرانیهای زیادی در باب شکوه اخلاق و لزوم پیروی از اصول اخلاقی به نوچههای خود ارائه میکند، آن هم در حالی که مخالفاناش را طعمهی شیر و گرگ کرده است! دکتر ایزوپ علاوه بر بتمن، با زن گربهای و دار و دستهی وی هم درگیر شده و آنها را به قتل متهم کرد. به همین دلیل و از آنجایی که «هرکه با خانمها در افتاد، ور افتاد!»، ایزوپ نهایتا طی نقشهی زیرکانهی بانوان خلافکار گاتهام به دام پلیس میافتد.
۱۳. جو چیل
جوزف چیلتون را شاید بتوان مهمترین شخصیت دنیای بتمن نامید. اهمیت او در زندگی بتمن آنقدر زیاد است که حتی منفورترین دشمن شوالیهی سیاه یعنی «جوکر» هم در برابر وی حقیر جلوه میکند. نفرت بروس وین از جو چیل فراتر از تصور است، هرچند که به جرات میتوان جو را خالق شوالیه سیاه دانست. حتما تعجب کردید که چهطور چنین شخصیت مهمی در دنیای بتمن تا این اندازه گمنام مانده است؟ اگر جوزف در آن شب کذایی در کوچهای تاریک والدین بروس وین را به ضرب گلوله از پا در نمیآورد، شاید بزرگترین کابوس ابرشرورهای گاتهام و حومه هرگز متولد نمیشد. بله، او همان دزدی بود که بروس وین را یتیم کرد. جو چیل در طی چندین دهه ماجراهای بتمن، هربار با گذشتهی متفاوتی به خوانندگان معرفی شد. اما وی همیشه یک خلافکار خرده پا باقی ماند و همواره معیاری برای محک زدن پایبندی بتمن به اصول اخلاقی خود بود.
۱۲. حسابرس
از قدیم گفتهاند که پول خوشبختی نمیآورد، اما تا جایی که ما (و بتمن) میدانیم، بیپولی هم بدبختی میآورد! حداقل برای شخصیت «حسابرس» (Tally Man) که اینطور بوده است. متاسفانه از اسم حقیقی این شخصیت اطلاعاتی در دست نیست، اما وی در خانوادهای فقیر چشم به جهان گشود و از کودکی با گرسنگی و فلاکت آشنا شد. پدر وی همواره به دیگران مقروض بود و همین امر جرقهی نفرت او نسبت به مقروض بودن را روشن کرد. وقتی مادر او نتوانست پس از مرگ پدر، از پس پرداخت قرضها بربیاید، او برای دفاع از خانوادهاش، در سن دوازده سالگی مزدوران باج گیر را به قتل رساند و به زندان رفت. پس از سختیهای زیاد در زندان، «حسابرس» به خانه بازگشت، اما وحشت بزرگتری در انتظار وی بود. او با جسد بیجان مادرش روبهرو شد که به دلیل فشار بدهیها خودکشی کرده و خواهر کوچک وی هم از گرسنگی به کام مرگ فرو رفته بود. همهی این موارد منجر شد تا «حسابرس» متولد شود. او در لباسی شبیه به مامورین مالیاتی قرون وسطی، بدهکاران را به قتل میرساند.
۱۱. شبح
طبق تحقیقات، فقر ریشهی عمدهی جرایم است. حداقل در دنیای شوالیهی سیاه که این نظریه صادق است. آندره بیموت، دختر یکی از تاجران بزرگ گاتهام بود. پدر وی به دلیل مشکلات مالی و رویارویی با مافیای گاتهام، مجبور به ترک این شهر و فرار به اروپا میشود و به همین دلیل آندره هم شهر و معشوق خود بروس وین را ترک کرده و با پدر عازم دیار غربت میشوند. متاسفانه آدمکشهای مافیای گاتهام پدر وی را به قتل میرسانند و آندره برای انتقام، شخصیت «شبح» (Phantasm) را اتخاذ میکند. او تسلط زیادی بر هنرهای رزمی، استفاده از سلاح و ابزارهای مختلف، شعبده بازی، مخفی کاری و خلاصه انواع و اقسام روشهای نبرد دارد. شبح پس از بازگشت به گاتهام متوجه میشود که قاتل پدر وی کسی نیست جز «جوکر»! باقی ماجرا هم ناگفته پیداست! با توجه به خصوصیات اخلاقی بتمن، متاسفانه رابطهی عاشقانهی این دو زوج جوان به جدایی ختم شده و آندره هم تبدیل به یک مزدور میشود. البته، رابطهی این دو شخصیت چیزی شبیه به رابطهی بتمن با «زن گربهای» بوده و نمیتوان دشمنی تام و دائمی برای آن قائل بود.
۱۰. جیمز گوردن پسر
فردوسی بزرگ در جایی فرمود «پسر کو ندارد نشان از پدر / تو بیگانه خوانش، مخوانش پسر». در همین راستا اندیشمندان شرکت DC تصمیم گرفتند تا با توجه به این بیت دشمنی جدید برای بتمن و دوستان وی بسازند! جیمز گوردن، فرزند رئیس پلیس مشهور گاتهام با همین نام است. وی برادر باربارا گوردن (همان بت گرل) بوده و از همان کودکی نشانههایی از جامعه ستیزی را در خود آشکار میکند. طبق ادعای باربارا، جیمز در کودکی یکی از دوستان وی را به قتل رسانده است. اما متاسفانه دلایل و اسناد کافی برای اثبات این ادعا وجود نداشت. او برای گرفتن انتقام از مادر خود که وی را برای درمان به بیمارستان روانی فرستاده بود، جوکر را از تیمارستان آرخام فراری داد و با استفاده از سم مخصوص، به جان وی سوء قصد کرد. هرچند که یک قاتل زنجیرهای چالش چندان بزرگی برای شوالیهی سیاه محسوب نمیشود، اما فشار و مشکلاتی که این پسر ناخلف برای سربازرس گوردون و خانوادهی او ایجاد میکند، نا خواسته پای بروس وین را هم به ماجرا باز خواهد کرد.
چهارمین قسمت از این مجموعه هم به پایان رسید و حالا تنها ۹ ابر شرور دیگر باقی مانده که کابوس حقیقی شوالیهی سیاه خواهند بود. منتظر قسمت نهایی این مجموعه در دنیای بازی باشید.
از کودکی دنیای بازی های رایانه ای برایم همیشه پر از جادو بود؛ جادویی که بر خلاف هنرهای دیگر، خود من خالق آن بودم. اکنون بیش از بیست سال از اولین روزی که پا به این دنیای جادویی گذاشتم می گذرد و هنوز هم تشنه کاوش بیشتر آن هستم.