نقد بازی شیطان درون | !Resident Evil Within
در سال ۱۸۸۴ وقتی ویلیام وینچستر صاحب شرکت معروف اسلحهسازی به خواب همسرش سارا وینچستر آمد و به او گفت باید خانهای برای تجمع روح کسانی که با تفنگهای وینچستر کشته شدهاند بسازد، سارا وینچستر یک قصر نیمهکاره را خرید و بدون کمک گرفتن از هیچ معماری یکی از عجیبترین خانههای تاریخ را ساخت. این قصر که این روزها تبدیل به موزه شده، پر است از راهپلههایی که به جایی راه ندارند و درهایی که بیهدف تعبیه شدهاند. گفته میشود این معماری عجیب برای راحتی استفاده ارواح بنا شده و حتا روح خود ویلیام وینچستر و همسرش همچنان در این قصر حضور دارند.
قصر وینچستر و معماری عجیباش یکی از اصلیترین منابع الهام شینجی میکامی در ساخت بازی «شیطان درون» بوده است. این معماری آزاردهنده در کنار فضاسازی خاص میکامی در یک دنیای ترسناک، قرار است شما را از ابتدا تا انتهای بازی اذیت کنند.
کاری که بازی کاملا در آن موفق شده است.
تراوشات یک ذهن زیبا!
شک نداشته باشید که «شیطان درون» همان «رزیدنت اویل»ای است که قرار بوده بعد از رزیدنت اویل۴ ساخته بشود. رزیدنت اویل۴ در زمان انتشارش چنان تاثیری در دنیای ویدیو گیم گذاشت که بازیهای شوتر و ترسناک بعد از آن به هیچوجه نتوانستند خودشان را از زیر سایهاش بیرون بکشند. اگر رزیدنت اویل۴ نبود احتمالا کلی بازی خوب دیگر مانند Gears of War یا Dead Space هم نداشتیم. درست است که رزیدنت اویلهای ۵ و ۶ بازیهای خوبی بودند اما به شدت از مسیری میکامی در رزیدنت اویل۴ ترسیم کرده بود خارج شدند. این صحبتها تکراریاند اما در هنگام نقد بازی شیطان درون اصلا نمیشود پیشینهی میکامی وبازیهایاش را ندیده گرفت و به تنهایی راجع به بازی صحبت کرد.
«شیطان درون» در ذات خودش یک رزیدنت اویل است که مهمترین برگ برندهاش نداشتن عنوان رزیدنت اویل بوده! میکامی با زیرکی تمام خودش را از شر قصههای تکراری و دنیای رزیدنت اویل خلاص کرده و ستینگ کاملا جدیدی برای یک بازی وحشت بقا خلق کرده است. به نظر من بعد از ستینگ عالی سایلنت هیل این دومین فضاسازی مناسبی است که برای یک بازی وحشت بقا تا به حال خلق شده. همه چیز در «ذهن» یک انسان شرور رخ میدهد و به همین دلیل هر اتفاق شومی و عجیب رخ دادناش محتمل است و دیدن هیچ چیزی آدم را غافلگیر نمیکند.
فضاسازی «شیطان درون» از یک داستان پسزمینهی خیلی مفصل شکل گرفته که اگر آن را درک نکنید مراحل و دشمنهای بازی به نظرتان مجموعهای رندوم و بیربط به نظر میرسد. وقتی از قصههای تکتک شخصیتها باخبر بشوید تازه میفهمید ظاهر دشمن و نوع چینش مراحل چرا اینطور هستند. قهرمان بازی سباستین کاستیانوس کارآگاه است که به همراه دو دستیارش جوزف اودا و جولی کیدمن در دنیای ذهنی جوانی به نام روویک گرفتار شدهاند. از نظر داستانی بازی دو لایه دارد. لایهی اول ماجرای کاستیانوس و دیگر شخصیتهاست که برای زنده ماندن و سردرآوردن از راز دنیای اطرافشان تلاش میکنند و لایهی دوم سرگذشت روویک، خواهرش لارا و تلاشاش برای سر درآوردن از رازهای مغز انسان را روایت میکند. قصهی اصلی مربوط به روویک است و منطقی است که بیشترین حجم پردازش شخصیت مربوط به او باشد تا کاراکترهایی که با آنها همراه هستیم. کاستیانوس با مثلا لئون و کریس که قهرمانهای قصهی رزیدنت اویل هستند تفاوت دارد. کاستیانوس و اودا تنها مشاهدهگرهایی هستند که ما داستان را از زاویهی دید آنها میبینیم و نیازی به شخصیتپردازی ندارند اما به نظر میرسد نویسندهها برای شخصیت کیدمن برنامههای خاصی داشتهاند.
بترس و بمیر!
راجع به مکانیکهای اصلی بازی چیز زیادی نمیشود گفت. تقریبا همه چیز تکراری است. به یک بازی شوتر/مخفیکاری کاملا کلاسیک سر و کار داریم که از ترکیب سلاحهای کلاسیک هندگان، شاتگان، اسنایپر، مگنوم، کمان و نارنجک بهره میبرد. البته مثل همیشه پس از تمام کردن بازی یک راکتلانچر جایزه میگیرد که امضای میکامی محسوب میشود.
روند بازی دو ویژگی مهم است. اولین ویژگی ریتم فوقالعاده عالی آن است که در یک بازی خطی مانند «شیطان درون» مهمترین دلیل خستهکننده نشدن بازی هم محسوب میشود. مراحل بسیار طولانی هستند ولی حتا یک ثانیه هم احساس نمیکنید که بازی تکراری شده است. برای تکتک لحظاتی که در بازی هستید برنامهریزی شده و فضاسازی طوری است که یک لحظه هم از تنش و استرس بازی کم نمیشود.
اصولا از همان اولین دقیقه، بازی به بازیکنندهاش تنش وارد میکند تا لحظهای که بازی تمام میشود. حتا در هنگام حل معماها هم در امان نیستید! اگر میخواهید چند لحظه استراحت کنید یا باید بازی را متوقف کنید یا کلا بگذارید بروید و چند ساعت بعد برگردید. در بازی هیچ استراحت و آرامشی در کار نیست و این یعنی تعریف سبک وحشت بقا.
«شیطان درون» به هیچوجه ادعای ترساندن شما را ندارد و اصلا بازی قرار نیست ترسی از جنس P.T. داشته باشد. روند بازی «شیطان درون» شما را تحت تنش روحی و روانی مداوم قرار میدهد، تنشی که منشا آن گرفتاری در دنیایی است که هر چیزی هر لحظه امکان دارد شما را بکشد. به ندرت پیش میآید که دشمنی ناگهان توی صورتتان ظاهر بشود. دشمنها معمولا خیلی آرام در مراحل هستند و از قبل متوجه حضورشان میشوید. این کمبود تیر و منابع است که به شما استرس میدهد. به همین دلیل مکانیکهای مخفیکاری هم به بازی اضافه شده که هر وقت کمبود مهمات داشتید به سراغاش بروید. برای مخفیکاری امکانات خوبی دراختیار دارید و تلههای مختلفی که کمان به شما ارایه میدهد را میتوان برای به دام انداختن دشمنها و صرفهجویی در مهمات استفاده کرد.
دومین ویژگی «شیطان درون» طراحی مراحل فوقالعاده خوب آن است. برای هر بخش از هر مرحله یک سناریوهای خاص طراحی شده که به کمک طراحی فضا و نوع دشمنها هیچوقت تکراری نمیشود. رزیدنت اویل۴ سالها پیش به بهترین نحو ممکن این کار را کرده و حالا «شیطان درون» این موفقیت را تکرار کرده است. وقتی طراحی یک مرحله از بازی خوب باشد این مرحله در ذهن بازیکنندهاش نقش میبندد و فراموش نمیشود. «شیطان درون» چندین و چند سکانس بسیار خوب دارد که اگر بازیشان کنید به این راحتی فراموششان نخواهید کرد؛ سکانسهایی مانند نبرد با محافظ گاوصندوق، نبرد زیر پرهی چرخان، فرار از دست موجود آبی در شهرخرابشده یا سکانس نجات دادن کیدمن از محفظهی پر از آب.
اصولا معماری مراحل و انتخاب دشمنها برای هر سکانس آنقدر خوب و درست انجام شده که هر چقدر هم خودتان را آماده کرده باشید باز هم در اولین رویارویی دچار مشکل خواهید شد. بالاخره یا تیرتان کم میآید، یا دشمنها گوشهای محاصرهیتان میکنند و یا چندین غولآخر پشت سر هم استقامتتان را میشکنند. دشمنهای بازی با این که به قیافهیشان نمیخورد اما واکنشهای هوشمندانهای دارند و حتا وقتی با دست پر جلویشان بایستید موفق میشوند غافلگیرتان کنند.
با کشتن دشمنها و گشت و گذار در مراحل چیزی به نام «ژل سبز» گیرتان میآید که میتوانید از آن در ارتقای توانایی کاستیانوس و بهتر کردن اسلحهها استفاده کنید. این قابلیت دست بازیکنندهها را در انتخاب سبک و سیاق بازیشان باز میگذارد. امکان ندارد در اولین دور بازی بتوانید همه چیز را ارتقا بدهید به همین دلیل بهتر است بر اساس سلیقهیتان ارتقاها را انتخاب کنید. سیستم ارتقا به خوبی در بازی جواب داده و به انتخاب سبک بازیهای متفاوت کمک میکند.
شیطان بیرون
«شیطان درون» با موتور id Tech 5 ساخته شده که استودیوی تانگو تغییراتی روی آن داده تا برای استفاده در بازی مناسب باشد. از نظر گرافیکی «شیطان درون» هیچ کم و کسری ندارد. نورپردازی و کیفیت بافتها هم در مراحل دربسته و هم در مراحل باز عالی است. طراحان هنری مفهومی هم کاملا دستشان باز بود تا فضاهای عجیب و غریبی را برای اذیت کردن روانی بازیکنندهها طراحی کنند! از نظر هنری مراحل حتا بدون حضور دشمنها این قابلیت را دارند که بیننده را اذیت کنند.
مهمترین ویژگی بصری بازی انتخاب Aspect Ratio عجیب ۲:۳۵:۱ است که روی همهی پلتفرمها یکسان اجرا میشود. این نسبت به طور خاص روی PC و مانیتورهای کوچک اذیت میکند اما در نسخههای کنسولی آنقدرها بد نیست. این نسبت به سینمایی شدن بازی کمک زیادی کرده ولی مدتی طول میکشد تا به آنها عادت کنید. البته آپدیت جدید بازی قرار است این نسبت را درست کند.
ادامه دارد…
«شیطان درون» بازی بسیار خوبی است. نمیشود از گیمپلی و ریتم فوقالعادهاش هیچ ایرادی گرفت. فضاسازی و گرافیک بازی کاملا با هم جور هستند و تجربهای پرازتنش و استرس را برایتان خلق کردهاند. البته از نظر فنی بازی بعضی وقتها لنگ میزند. حتا اگر از زمانهای بارگذاری طولانی بازی چشمپوشی کنیم باز خیلی وقتها باگهایی نظیر کار نکردن دکمههای خنثی کردن تله یا اصولا فعال نشدنشان حال آدم را میگیرند.
میکامی نه تنها به همه نشان داده که به جز خودش هیچکس نمیتواند ادامهی واقعی رزیدنت اویل۴ را بسازد بلکه یک ستینگ داستانی بسیار خوب هم معرفی کرده که تا مدتها میشود برایاش داستان گفت و بازی ساخت. با این که ماجرای کاستیانوس و دوستاناش در پایان بازی ظاهرا تمام میشود اما هنوز سوالهای بسیار زیادی راجع به هویت «سازمان»ای که پشت این وقایع بوده باقی میماند که شاید در DLC بازی که با محوریت شخصیت کیدمن منتشر میشود جوابشان را پیدا کنیم. شاید هم باید منتظر شمارههای بعدی باشیم.
[review]
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
من تا به امروز عضو سایت نبودم ولی همیشه اخبار و نقد ها رو دنبال می کردم.تا این که امروز این نقد زیبا از آقای رسولی رو دیدم و به شدت خوشحال شدم و تصمیم گرفتم عضو سایت بشم.هیچ وقت اولین نقدی که از ایشون رو خوندم یادم نمیره،شماره ی هشتم مجله دنیای بازی و پرونده سایلنت هیل.این نقد آن قدر زیبا بود که من رو شیفته ی ایشون کرد.پیشنهاد می کنم که اگر امکان داره این پرونده رو روی سایت قرار بدهید تا بقیه هم لذت ببرند.
بازی خیلی خوب بود…ولی بازی اون چیزی نبود ک فک میکردم….میکامی طراحی مراحلش عالی بود…
باس فایتهاش به اره برقی ۲ و اون سگه واقعا عالی بودن….چپتر۹ بهترین لحظات تو این بازی رو برام رقم زدن…
ولی چپتر ۵ و ۶ و ۸ بدترین چپترهای بازی بودن…بازی ترسناک و تلاش برای بقا اونم تو هوای روشن؟؟؟؟
گرافیک رو :pc: بسیار عالی بود…به شخصه باگی ندیدم….فقط لودهاش بعضی اوقات طولانی میشد…
تجربه اذت بخشی بود
۹\۱۰
نقد بسیار عالی ای بود بدون اغراق جزو بهترین نقدی که تا به حال خوندم نشون به این نشون که تا اخرش خوندم :۲۴: دقیقا به تمامی نکات اشاره شده بود با نمره هم کاملا موافقم :۱۵:
سال ۲۰۱۴ توی بازی هایی که تجربه کردم لذت بخش ترین تجربه گیمیم بود :۱۵: :۱۵:
با تکراری نشدن روند گیم پلی همونطور که تو نقد گفته شد با تمام وجود کاملا موافقم واقعا گیم پلی باز خیلی لذت بخشو کامل بود توضیحاتم هم قبلا دادم در این مورد فقط یه چیزیو که جا انداختم ای کاش باس فایت اخرش ساده نبود و بعد از یه زجر طولانی به اون صحنه اخر یعنی رسیدن به RPG میرسیدیم
دو ضعفی که من تو بازی دیدم ۱- گرافیک پایین تر از حد انتظار ۲- روایت داستانی کند که همه هم این دو مورد رو قبول دارن و پذیرفتن
با سیستمی که Alien رو خیلی راحت و بدون دردرسر روی High رزولوشن ۱۶۰۰*۹۰۰ بدون افت فریم آورد شیطان درون بازی کردم. فرق بیگانه با این بازی اینه که بیگانه بهینه هست شیطان درون نیست. یکم برو بوردرلندز بزن سر حال بیای!
بیگانه افت فریم نداره شیطان درون سی فریم روی بگیری هنره!
بله با سیستمی که تایتان، دو تا رم ۸ کنار هم بستی فیلم ۶۰ فریم میسازی مشخصه سیستم من جلوش احساس مورچه در برابر فیل رو داره!
سعید چرا این جوری شدی امروز
از این کارا باز بکنین، رونقه سایته.
هر چقد ایده بازی جذابه، (به قول منتقد داخل ذهن بودن و به طبع هر غلطی میخواد میکنه میکامی به این بهانه) پرداختش ضعیفه.
یعنی خودش یادش رفته تو مغزیم. الان سازمان یکی رو فرستاده لزلی رو بکشن که روویک به اهدافش نرسه، خوب مؤمن لزلی که تو یکی از وانها خوابه همون جا نفله کن خلاص این بند و بساطها چیه :۲۵:
خیلی به فضاسازیه خوبه بازی لطمه زده این موارد
نسخه :pc: بدون ایراده
نه تکسچری دیر لود میشه
نه افت فریم داریم
نه سرعت بارگذاری مجدد کنده
همه چیز بر وفق مراد هستش
به محض مردن بازی سریع اجرا میشه
البته :pc: با :pc: متفاوته
باید دید از :pc: مورد نظر چه انتظاراتی داری
:pc: ماقبل نسل هفت انتظار نسل نهم داشتن خوب مشخصه دیگه
این که همش تعریف بود :۲۴: (که البته با همشون موافقم)
بازی چند تا اشکال داشت که بعضی وقت ها بازی رو عذاب آور می کرد که خوشبختانه زیاد هم نبودند
یکی شون اینکه بازی بعضی وقت ها قوانینش رو به خوبی توضیح نمیداد و یهویی گیمر رو داخل موقعیت دشواری قرار میداد بدون اینکه هدف بازی رو براش توضیح بده مثلا در برخورد اول با Reborn Laura یا در خیلی از مراحل تله مانندی که باید از چیزی فرار می کردید.
سیستم چک پوینت بازی هم افتضاح بود و بعضی وقت ها باید یه مسیر طولانی رو طی می کردی تا به همون نقطه قبل برگردی.
غیر از اینها به نظر من بازی شاهکار بود و بعد از دارک سولز بهترین بازی امسال من بود .
امتیاز: ۹
موافقم! اون سیستم چک پوینت واقعا روی مخ بود، بعضی وقتا نمیفهمیدم بازی رو چجوری رد کردم!!
بازی واقعا ضعیف هستش دلیل هاش هم خیلی واضح هستش داستان بازی خیلی ناقص هست روایت بسیار بدی هم داره تا چپتر ۸ که الکی فقط زامبی میکشیم میریم جلو بدون اینکه ترسی داشته باشیم از لحاظ داستانی وقتی هم داستان رو میشه با یک کلیشه بسیار تکراری رو به رو میشیم.تو بچگی جایی که زندگی میکردن رو اتیش زدن حالا اینم بر امده انتقام بگیره یعنی از این کلیشه ای تر در تاریخ نیست همین کلیشه هم بد رویات میکنه
گرافیک بازی هم واقعا بد هست هم تفاوت جزییات شخصیت اصلی با شخصیت های فرعی خیلی تو ذوق میزنه بازی های الان هیچی ندارن ولی دیگه گرافیک رو دارن این هم گرافیکی هم نداره فریم ریت هم ماشاله سقوط ازاد داره بعضی جاها
گیمپلی بازی که قرار بوده نقطه قوت بشه نقطه ضعف بازی هست گیمپلی به شدت استاندارد شده رزیدنت اویل ۴ هست میکامی از قانون اگه مشکلی نداره دستش نزن استفاده کرده ولی بدون هیچ نواری خاصی خیلی تکراری جلوه میکنه واقعا هر به اخر بازی نزدیک تر میشیم تکراری تر میشه ضعف داستان کنار گیمپلی تکراری عملا باعث بار ها و بارها بازی رو اواسط و حتی اواخر بدون دیدن پایان
کسایی که میخوان به ادم نوب ببندن مورد نداره ثابت میکنن نمیتونم حرف مخالف رو بشنون من حداقل این بازی رو کامل انجام دادم یکی از منتظرانش هم بودم هنوز خیلی از بازی های روز رو وقت نکردم انجام بدم ولی این بازی ۴ روز بعده لانچ تهیه کردم . در کل بسیار نا امید کرد البته چپتر ۹ تو هتل واقعا خوب بودش یعنی تنها پچتر خوب بازی بودش
گرافیک بازی اتفاقا خیلی خوب نسخه پیسی فقط چند تا باگ من دیدم که اصلا مهم نیست میگی بازی الان هر چی ندارن گرافیکو دارن واقعا این حرف بی پایه اساس هست این بازی گرافیکش در حدی خوبی هم هست تازه اگه به قول شما گرافیکم نداشته باشه یه چیزی فوق العاده داره اونم گیم پلی هست یه گیمر از بازی چی میخواد یه گیم پلی فوق العاده میخواد اگه گرافیک میخوای برو بشین کرایسیس یا رایز بازی کن تو این بازی حرف اولو گیم پلی بی نقص میزنه نمیدونم میگی تکراری والا این اویلین بازی بوده که هر دفعه که توش مردم بازم از چک پوینت یا سیو میومده برام لذت بخش شیرین بوده هدف این بازی کاملا مشخص هست تلاش برای بقا که واقعا به بهترین شکل ممکن ماموریتشو انجام داده و شک نکن دیگه شاید هیچ بازی با این گیم پلی بی نظیر رو شاید نبینیم چون این گیم پلی فقط مختص خود میکامی هست فقط از دست اون برمیاد حتی ثانیه ای از بازی تکراری نمیشه اون دیگه به این برمیگرده بازی رو درک نکردی و یا اینکه دلیل دیگش اینه که اینقدر بازی های نوب پرور انجام دادید این بازی براتون خسته کننده و بی اهمیت میشه
@ ali
علی جان من خیلی دوست دارم چون پسر خیلی مودبی هستی ولی من واقعا فاز تو رو نمیتونم درک کنم …
وقتی استاد طه رسولی اومده از بازی تعریف کرده نمیدونم دیگه واقعا نظر من و شما چه اهمیتی میتونه این وسط داشته باشه… درسته هرکس میتونه نظر شخصیه خودشو بیان کنه اما ما باید یاد بگیریم که هر نظری رو هر جایی بیان نکنیم… چون قطعا تجربه و تخصص استاد در زمینه گیم خیلی خیلی از امثال من و شما بیشتره و ما نباید چون از بازی خوشمون نیومده یه حرفایی رو بزنیم که نباید بزنیم. با تشکر
:ps:
MAJID KHARATHA@ دوست من اگر اشاره کنی منم در نظرم گفتم این بازی گیمپلیش کاملا استاندارد شده اویل ۴ هست یعنی میکامی امده این بازی رو بدون نقص کرده همین هیچ نواری خیلی خاصی که بخواد شما رو شگفت زده کنه نداره بازی ک گیمپلی از چپتر دوم تا تا مراحل اخر خیلی یکنواخت هست به جز مرحه هتل که خیلی زیبا کار شده بودش . مشکل اصلیش نبود نواری هست.گرافیک هم با یک مقایسه ساده با نوان های روز میشه فهمید بازی نسل هفتمی هست که اینم بر میگرده به موتور بازی. منم فقط گرافیک نمیخوام ولی باید قبول کنیم یکی از المان های اصلی بازی ها هستش دیگه !
aliya@ برادر مرسی ممنونم از محبتت به من ولی منم نظرم رو گفتم در مورده بازی خیلی ها جاهای مختلف برید میبینی کم نیستند کسایی که از گیمپلی یک نواخت بازی اسی بودن در کل هر کی نظری داره این زمان مشخص میکنه یک بازی چه ارزشی یک بازی مثل رزیدنت اویل ۴ سال های سال بده ۱۰ سال هنوز این همه طرفدار داره یک بازی هم مثل evil within چقد میمونه و واقعا ارزش نمره ۹.۵ رو داره یا نه !
همه چیز نقد های این سایت خوبه ولی طرز نمره دهی داغونه ، ۹.۵ یعنی اینکه به بازی خیلی آسون گرفته میشه ، باید سخت گیری بشه تا تشخیص یه بازی بد و خوب آسون بشه ، مثلا بعدا AC:Uinty نقد بشه بهش ۹.۵ بدین ، یعنی این بازی در حد the evil withig هست ، که قبول کردن این برای من غیر ممکنه
گرافیک بازی خیلی ضعیف بوده این رو میشه توی تمامی نقد های سایت ها دیگه فهمید
توی نقد گیم اسپات از داستان بازی کبنده بود و گفته مزخرفه هست و شخصیت ها راحت فراموش میشن
@aliya
این حرف که چون که چون طه رسولی از بازی تعریف کرده پس دیگه نظر بقیه بی اهمیته خیلی حرف بی منطق و غلطتیه. مطمئنن خود طه هم با این طرز فکر مخالفه.
ali همه حرفاشو با دلیل و استدلال زد و منم با خیلی حرفاش موافقم. هیچ ایرادیم نداره که مخالف نظر طه باشه.
@ ehsankf
حرف شما برای ما قابل احترامه، ولی اگه شما از طرفدارای نشریه بودی هیچ وقت این حرفو نمیزدی
ممنون نقد خوبی بود واقعا میکامی با این بازیش بازم خاطره سازی کرد خوشحالم که شما قشنگ بازی رو درک کردید واقعا خوشحالم این بازی از همون صحنه اولش تا سکانس اخرش واقعا برای من لذت بخش بود مدت ها بود یه بازی درست حسابی و چالشی رو بازی نکرده بودم بیشترین وقتمو سر این بازی گذاشتم که واقعا ارززشو داشت من خودم رو درجه سوراویول مدت زمان گیم پلی بازیم ۲۵ ساعت و ۱۰ دقیقه شد اونم بخاطر اینکه قدم به قدم بازی رو میگشتم واقعا تو هیچ بازی اینقدر این گشتن تو محیط به من لذت نداده بود گرافیک بازی رو من رو پی سی بازی کردم خیلی هم خوب بود تکسچر ها با کیفیت بود افت فریمی من ندیدم تو بازی من قبل از پچ راحت ۳۰ فریم میداد بعد از ریختن پچ هم ۶۰ فریم قشنگ دارم میگیرم اما به نظر من تو این بازی کم اهمیت ترین چیز گرافیکه چون بازی با گیم پلی شگفت انگیزش اجازه اینو نمیده که به گرافیک دقت کنی اما بازی از لحاظ هنری واقعا ابر شاهکار هست اتمسفر بازی بی نظیره به نظر من میکامی کامل به وعده هاش عمل کرد بازی واقعا تلاش برای بقاست که انصافا اینم بگم استرس و هیجان و تنش همه با هم تو بازی هر لحظه هستن به خصوص تو چپتر ۹ در کل بازی به هدفش رسید و خاطرات رو دوباره زنده کرد با نمره هم کاملا موافقم
بعد از مدتها یه نقدو کامل خوندم و باید بگم یه نقد تماما حرفه ای بود ممنون
در مورد بهینه نبودن بازی بگم که موتور اید تک ۵ امتحانشو پس داده و توی بازی حجیمی (گرافیک فنی و هنری ) مثل Rage کاملا یک موتور بهینه بوده . در این بازی احتمالا تعلل از سازندگان هست
___________
It will END where it Began
عزیز این موتور تو بازی ولفنشتاین هم بکار رفته و اونجا هم گرفیک خوبی مشاهده نمیکنیم من خودم تخصص خاصی ندارم تو این ضمینه ها ولی مشخص هست موتور زیاد خوب نیست Rae هم برای ۳ ۴ سال پیش هستش واقعا از اون زمان تا الان !